eitaa logo
ندای مُنْتَظَر
1.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
4.6هزار ویدیو
109 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم أَیْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَالتَّقْوى كجاست آنكه پيشوا و صدرنشين آفريدگان و اهل نيكوكارى و تقوى است یا مهدی ادرکنی عجل علی ظهورک ↔️ کپی صلواتی ☑️ ارتباط با ادمین @Montazar59
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - مهربون ترین مادر دنیا دنیا اومده - سیب سرخی.mp3
2.63M
🌸 سلامﷲعلیها 💐مهربون ترین مادر دنیا دنیا اومده 💐دلرباترین دلبر دنیا دنیا اومده 🎤 👏 👌فوق زیبا 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 شعرخوانی بسیار زیبای سید حمیدرضا برقعی در فضائل سلامﷲعلیها 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿بِسْمِ رَبِّ الشُهَداءِ وَ الصِدِیْقِیْن🌿 ۳۴ نـــشـــانـــه‌ها 🔺 پس از ماجرايي كه براي پسر معتاد اتفاق افتاد، فهميدم كه من برخي از اتفاقات آينده نزديک را هم ديده‌ام. 🔺 نميدانستم چطور ممكن است. لذا خدمت يكي از علما رفتم و اين موارد را مطرح كردم. ايشان هم اشاره كرد كه در اين حالت مكاشفه كه شما بودي، بحث زمان و مكان مطرح نبوده. لذا بعيد نيست كه برخي موارد مربوط به آينده را ديده باشيد. 🔺 بعد از اين صحبت، يقين كردم كه ماجراي شهادت برخي همكاران من اتفاق خواهد افتاد. 🔺 يكي دو هفته بعد از بهبودي من، پدرم در اثر يك سانحه مصدوم شد و چند روز بعد، دار فاني را وداع گفت. خيلي ناراحت بودم، اما ياد حرف عموي خدا بيامرزم افتادم كه گفت: اين باغ براي من و پدرت هست و به زودي به ما ملحق ميشود. 🔺 در يكي از روزهاي دوران نقاهت، به شهرستان دوران كودكي و نوجواني سر زدم، به سراغ مسجد قديمي محل رفتم و ياد و خاطرات كودكي و نوجواني، برايم تداعي شد. 🔺 يكي از پيرمردهاي قديمي مسجد را ديدم. سلام و عليك كرديم و براي نماز وارد مسجد شديم. يكباره ياد صحنه هايي افتادم كه از حساب و كتاب اعمال ديده بودم. ياد آن پيرمردي كه به من تهمت زده بود و به خاطر رضايت من، ثواب حسينيه‌اش را به من بخشيد. 🔺اين افكار و صحنه ناراحتي آن پيرمرد، همينطور در مقابل چشمانم بود. باخودم گفتم: بايد پيگيري كنم و ببينم اين ماجرا تا چه حد صحت دارد. هرچند ميدانستم كه مانند بقيه موارد، اين هم واقعي است. اما دوست داشتم حسينيه‌اي كه به من بخشيده شد را از نزديك ببينم. 🔺 به آن پيرمرد گفتم: فلانی را يادتان هست؟ همان كه چهار سال پيش مرحوم شد. گفت: بله، خدا نور به قبرش بباره. چقدر اين مرد خوب بود. اين آدم بيسر و صدا كار خير ميكرد. آدم درستي بود. مثل آن حاجي كم پيدا ميشود. 🔺 گفتم: بله، اما خبر داري اين بنده خدا چيزي تو اين شهر وقف كرده؟ مسجد، حسينيه؟! گفت: نميدانم. ولي فلانی خيلي با او رفيق بود. حتماً خبر دارد. الان هم داخل مسجد نشسته. 🔺 بعد از نماز سراغ همان شخص رفتيم. ذكر خير آن مرحوم شد و سؤالم را دوباره پرسيدم: اين بنده خدا چيزي وقف كرده؟ اين پيرمرد گفت: خدا رحمتش كند. دوست نداشت كسي خبردار شود، اما چون از دنيا رفته به شما ميگويم. ايشان به سمت چپ مسجد اشاره كرد و گفت: اين حسينيه را ميبيني كه اينجا ساخته شده. همان حاج آقا كه ذكر خيرش را كردي اين حسينيه را ساخت و وقف كرد. نميداني چقدر اين حسينيه خير و بركت دارد. الان هم داريم بنايي ميكنيم و ديوار حسينيه را برميداريم و ملحقش ميكنيم به مسجد، تا فضا براي نماز بيشتر شود. 🔺 من بدون اينكه چيزي بگويم، جواب سؤالم را گرفتم. بعد از نماز سري به حسينيه زدم و برگشتم. من پس از اطمينان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسينيه را به باني اصلي‌اش بخشيدم. 🔺 شب با همسرم صحبت ميكرديم. خيلي از مواردي كه براي من پيش آمده، باوركردني نبود. بالبخند به خانمم گفتم: اون لحظه آخر به من گفتند: به خاطر دعاهاي همسرت و دختري كه تو راه داري شفاعت شدي. به همسرم گفتم: اين هم يك نشانه است. اگه اين بچه دختر بود، معلوم ميشه كه تمام اين ماجراها صحيح بوده. در پاييز همان سال دخترم به دنيا آمد. 🔺 اما جداي از اين موارد، تنها چيزي كه پس از بازگشت، ترس شديدي در من ايجاد ميكرد و تا چند سال مرا اذيت ميكرد، ترس از حضور در قبرستان بود! 🔺 من صداهاي وحشتناكي ميشنيدم كه خيلي دلهره‌آور و ترسناك بود. اما اين مسئله اصلاً در كنار مزار شهدا اتفاق نمي‌افتاد. در آنجا آرامش بود و روح معنويت كه در وجود انسانها پخش ميشد. 🔺 لذا براي مدتي به قبرستان نرفتم و بعد از آن، فقط صبحهاي جمعه راهي مزار دوستان و آشنايان ميشدم. 🔺 اما نکته مهم ديگري را که بايد اشاره کنم اين است که: من در كتاب اعمالم و در لحظات آخر حضور در آن دنيا، ميزان عمر خودم را كه اضافه شده بود مشاهده كردم. به من چند سال مهلت دادند که آن هم به پايان رسيده! من اکنون در وقتهاي اضافه هستم! 🔺 اما به من گفتند: مدت زماني كه شما براي صله رحم و ديدار والدين و نزديكانت ميگذاري جزو عمر شما محسوب نميشود. همچنين زماني كه مشغول بندگي خالصانه خداوند يا زيارت اهلبيت علیهم السلام هستيد، جزو اين مقدار عمر شما حساب نميشود. ✔️ ادامه دارد... منتظر باشید 🌷قسمت‌های پیشین👉 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌱
🍃🌷ـ﷽ـ🌷🍃 ✋ السلام علیک یا صاحب الزمان ادرکنا 🌹 وَأَنْتَ يَا رَبِّ الَّذِي تَكْشِفُ الضُّرَّ وَ تُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاكَ وَ تُنْجِي مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ فَاكْشِفِ الضُّرَّ عَنْ وَلِيِّكَ وَ اجْعَلْهُ خَلِيفَةً فِي أَرْضِكَ كَمَا ضَمِنْتَ لَهُ (فرازی از دعای زمان غیبت) 🌹 و اى خدا! اى پروردگار ما! تويى كه هر زيان و غم و حسرت و ظلم و جور را برطرف مى‏ سازى و دعاى هر بنده مضطر را اجابت مى ‏كنى و از رنج و بلاى سخت نجات مى ‏دهى، پس اى خدا تو از ولى خود امام غايب (علیه السلام) هر ضرر را برطرف ساز و او را آشكار در زمين بر همه خلقت خليفه خود قرار داده چنانكه بر اين كار خود تضمين فرموده ‏اى. 🌷 سلام علیکم 🌷🌼🌷 ولادت نورانی حضرت فاطمهٔ زهرا سلامﷲعلیها و روز مادر بر فرزند عزیزشان حضرت مهدی ارواحنافداه، شیعیان و دوستدارانشان تبریک و تهنیت باد. 🌷 یا علی مدد. 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
📌 فرماندهٔ لشکر... 🔸 مادر خود به تنهایی فرماندهٔ یک لشکر است، وقتی که در دامان پاکش سربازان مهدی پرورد. 💐 روز مادر بر تمام مادران شهدا و مادران عزیز میهن اسلامی مبارک باد. سلامﷲعلیها 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
مداحی آنلاین - این دنیا به وجودت کرده مباهات - محمدرضا طاهری.mp3
6.37M
🌸 سلامﷲعلیها 💐این دنیا به وجودت کرده مباهات 💐سر میزارم زیر پاهات مادر سادات 🎤 👏 👌فوق زیبا 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹قدرت و شکوه زن 👈🏻 قدرت‌ها و ویژگی‌هایی که برخی از بانوان از آن بی‌خبرند ... 💐‌ ولادت حضرت زهرا(سلامﷲعلیها) و روز مادر مبارک 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ✨ یک ذکر؛ برای نجات از تمام بن‌بست‌های دنیا... - اسم اعظمی که ناجیِ من و توست اگر بتوانیم آن را در لایه‌های درونی قلبمان جای دهیم....! 👌مادرم سلام‌الله‌علیها 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
🔺 عَلَمِ جمهوری اسلامی 👤 استاد : 🔸 جمهوری اسلامی تا موقعی که علم برداشته برای امام زمان، کارش پیش میره. اگر علم رو برای خودش برداره‌، می‌خوره زمین، امام صادق فرمود: «هر کسی واسه خودش علم برداره قبل از ظهور چیه؟ باطله» این رو واسه کی میگه؟ این رو بعضی‌ها رو من دیدم، یه سری جریان‌ها هستند اشتباه تفسیر می‌کنن، این میگه «هرکسی واسه خودش پرچم برداره.» 🔹 اما اگر مثل حضرت زید بن علی که امام صادق براش اشک ریخت و روایتی که در تایید او ارجح هست، امام صادق می‌فرماید «بخدا قسم او حکومت را برای ما می‌خواست.» اگر قیام بکنی برای اینکه حکومت رو بدی دست امام معصوم کاملا هم خوبه، صحیح هم هست. 📚 سخنرانی؛ بصیرت در فتنه‌های آخرالزمان 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
🍃🌷ـ﷽ـ🌷🍃 💎 به مناسبت‌ روز زن، خانم‌ها بخوانند ♥️من یک زنم، پس روز زن بر من مبارک. 🌸یک مادرم، پس روز مادر بر من مبارک. ♥️امور خانه را مدیریت می‌کنم، پس روز مدیر بر من مبارک! 🌸بر بالین عزیزان دردمند و بیدارم می‌مانم و دردهایشان را مرهمم، پس روز پزشک بر من مبارک. ♥️برای راحتی زندگی خانواده‌ام می‌سازم آنچه که نیست؛ و خلق می‌کنم آنچه که مایع آرامششان است؛ پس روز مهندس بر من مبارک. 🌸می‌آموزم درس‌های زندگی را با تمام وجود، با مهربانی، با صبر و تحمل و امید، پس روز معلم بر من مبارک. ♥️می‌جنگم با هر پلیدی که خانواده‌ام را تهدید کند، پس روز پلیس بر من مبارک. 🌸حریم زندگی‌ام را، حرمت خود و خانواده‌ام را مراقبت‌ می‌کنم، پس روز مرزبانان نجیب و صبور بر من مبارک. دسته گلی به خودم تقدیم می‌کنم چون یک زنم، با یک عالمه عشق، نه وظیفه. سلامﷲعلیها 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
4_5992445161446050521.mp3
4.47M
🌸 سلامﷲعلیها 💐عاشقی رو یادم داد مادر 💐نوکری رو یادم داد بابا 🎤 👏 👌بسیار زیبا 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿بِسْمِ رَبِّ الشُهَداءِ وَ الصِدِیْقِیْن🌿 ۳۵ مـــدافـــعــان حـــرم ۱ 🌷 ديگر يقين داشتم كه ماجراي شهادت همكاران من واقعي است. در روزگاري كه خبري از شهادت نبود، چطور بايد اين حرف را ثابت ميكردم؟ براي همين چيزي نگفتم. 🌷 اما هر روز كه برخي همكارانم را در اداره ميديدم، يقين داشتم يك شهيد را كه تا مدتي بعد، به محبوب خود خواهد رسيد ملاقات ميكنم. 🌷 هيجان عجيبي در ملاقات با اين دوستان داشتم. ميخواستم بيشتر از قبل با آنها حرف بزنم و ... من يک شهيد را که به زودي به ملاقات الهي ميرفت ميديدم. اما چطور اين اتفاق ميافتد؟ آيا جنگي در راه است!؟ 🌷 چهار ماه بعد از عمل جراحي و اوايل مهرماه ۱۳۹۴ بود كه در اداره اعلام شد: كساني كه علاقمند به حضور در صف مدافعان حرم هستند، ميتوانند ثبت نام كنند. 🌷 جنبوجوشي در ميان همكاران افتاد. آنها كه فكرش را ميكردم، همگي ثبت نام كردند. من هم با پيگيري بسيار توفيق يافتم تا همراه آنها، پس از دوره آموزش تكميلي، راهي سوريه شوم. 🌷 آخرين شهر مهم در شمال سوريه، يعني شهر حلب و مناطق مهم اطراف آن بايد آزاد ميشد، نيروهاي ما در منطقه مستقر شدند و كار آغاز شد. چند مرحله عمليات انجام شد و ارتباط تروريستها با تركيه قطع شد. محاصره شهر حلب كامل شد. 🌷 مرتب از خدا ميخواستم كه همراه با مدافعان حرم به كاروان شهدا ملحق شوم. ديگر هيچ علاقه‌ای به حضور در دنيا نداشتم. مگر اينكه بخواهم براي رضاي خدا كاري انجام دهم. 🌷 من ديده بودم كه شهدا در آن سوي هستي چه جايگاهي دارند. لذا آرزو داشتم همراه با آنها باشم. 🌷 كارهايم را انجام دادم. وصيتنامه و مسائلي كه فكر ميكردم بايد جبران كنم انجام شد. آماده رفتن شدم. به ياد دارم كه قبل از اعزام، خيلي مشكل داشتم. با رفتن من موافقت نميشد و... اما با ياري خدا تمام كارها حل شد. 🌷 ناگفته نماند كه بعد از ماجراهايي كه در اتاق عمل براي من پيش آمد، كل رفتار و اخلاق من تغيير كرد. يعني خيلي مراقبت از اعمالم انجام ميدادم، تا خداي نكرده دل كسي را نرنجانم، حق الناس بر گردنم نماند. ديگر از آن شوخيها و سر كار گذاشتنها و... خبري نبود. 🌷 يكي دو شب قبل از عمليات، رفقاي صميمي بنده كه سالها با هم همكار بوديم، دور هم جمع شديم. يكي از آنها گفت: شنيدم كه شما در اتاق عمل، حالتي شبيه مرگ پيدا كرديد و... خلاصه خيلي اصرار كردند كه برايشان تعريف كنم. اما قبول نكردم. من براي يكي دو نفر، خيلي سر بسته حرف زده بودم و آنها باور نكردند. لذا تصميم داشتم كه ديگر براي كسي حرفي نزنم. 🌷 جواد محمدي، سيديحيي براتي، سجاد مرادي، برادر كاظمي، برادر مرتضي زارع و شاه‌سنايي و... در کنار هم بوديم. آنها مرا به يكي از اتاقهاي مقر بردند و اصرار كردند كه بايد تعريف كني. من هم كمي از ماجرا را گفتم، رفقاي من خيلي منقلب شدند. خصوصاً در مسئله حق الناس و مقام شهادت. 🌷 چند روز بعد در يكي از عملياتها حضور داشتم. در حين عمليات مجروح شدم و افتادم. جراحت من سطحي بود اما درست در تيررس دشمن افتاده بودم. هيچ حركتي نميتوانستم انجام دهم. كسي هم نميتوانست به من نزديك شود. شهادتين را گفتم. در اين لحظات منتظر بودم با يك گلوله از سوي تك تيرانداز تكفيري به شهادت برسم. 🌷 در اين شرايط بحراني، عبدالمهدي كاظمي و جواد محمدي خودشان را به خطر انداختند و جلو آمدند. آنها خيلي سريع مرا به سنگر منتقل كردند. خيلي از اين كار ناراحت شدم. گفتم: چرا اين كار رو كرديد؟ ممكن بود همه ما رو بزنند. 🌷 جواد محمدي گفت: تو بايد بماني و بگويي كه در آن سوي هستي چه ديده‌اي. چند روز بعد، باز اين افراد در جلسه‌اي خصوصي از من خواستند كه برايشان از برزخ بگويم. نگاهي به چهره تك‌تك آنها كردم. 🌷 گفتم چند نفري از شما فردا شهيد ميشويد. سكوتي عجيب در آن جلسه حاكم شد. با نگاه‌هاي خود التماس ميكردند كه من سكوت نكنم. حال آن رفقا در آن جلسه قابل توصيف نبود. من تمام آنچه ديده بودم را گفتم. از طرفي براي خودم نگران بودم. نكند من در جمع اينها نباشم. اما نه. انشاءالله كه هستم. 🌷 جواد با اصرار از من سؤال ميكرد و من جواب ميدادم. در آخر گفت: چه چيزي بيش از همه در آنطرف به درد ميخورد؟ گفتم بعد از اهميت به نماز، با نيت الهي و خالصانه، هر چه ميتوانيد براي خدا و بندگان خدا كار كنيد. ✔️ ادامه دارد... منتظر باشید 🌷قسمت‌های پیشین👉 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌱
🍃🌷ـ﷽ـ🌷🍃 ✋ السلام علیک یا صاحب الزمان ادرکنا 🌿 اللَّهُمَّ لاَ تَجْعَلْنِي مِنْ خُصَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ وَ لاَ تَجْعَلْنِي مِنْ أَعْدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ (فرازی از دعای زمان غیبت) 🌿 اى خدا مرا از اهل نزاع و مجادله با آل محمد (علیهم السلام) و از دشمنان آل محمد (علیهم السلام) قرار مده. 🌷 سلام علیکم 🌷🌼🌷 ایام ولادت نورانی حضرت فاطمهٔ زهرا سلامﷲعلیها و روز مادر بر فرزند عزیزشان حضرت مهدی ارواحنافداه، شیعیان و دوستدارانشان تبریک و تهنیت باد. 🌷 یا علی مدد. 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «توام می‌تونی شهید بشی» ⛺ اگر کسی در چادر امام زمان ارواحنافداه باشه، مثل کسی است که در رکاب حضرت کشته شده... علیه السلام 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
✨﷽✨ـ 🌿🌷 ۴۰ 👌 ولایت یا به تعبیر دقیق‌تر «وَلایت» یا امامت و سرپرستی، یعنی نقش حمایتی داشتن امام برای مردم. 🧐 حالا شما از کودکان و جوانان ما بپرسید که «امام» را به چه می‌شناسند؟ پیغمبر را به چه می‌شناسند؟ 🧐 بیشتر با عنوان «معلم و هدایت‌کننده» می‌شناسند نه با عنوان حمایت‌کننده. ⬅️ البته در خود کلمۀ «هدایت» هم معنای حمایت وجود دارد و هدایت به معنای واقعی کلمه، باید توأم با حمایت باشد. اما تلقی مردم از خود کلمۀ هدایت هم، همان «معلمی» است، در حالی که معلمی بعد از تزکیه است و بعد از این است که رسول خدا صلیﷲعلیه‌وآله کمک می‌کنند که مردم شکوفا بشوند. ☑️ یعنی اول تزکیه و شکوفایی است و بعد معلمی و راهنمایی است. 🌱 در قرآن کریم عبارت «یُعَلِّمُهُمُ الکتاب و الحِکمَة» سه بار بعد از «یُزَکِّیهِم» بیان شده است. علیه السلام 🔆قسمت‌های پیشین👉 🍂🌸🍂 🍃🍂🌸🍃🍂🌸 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
مداحی_آنلاین_همیشه_مادری_کردی_بنی_فاطمه.mp3
6.15M
🌸 سلامﷲعلیها 💐کار ما نوکری بوده 💐تویی که سروری کردی 🎤 👏 👌 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59