#با_پیشوایان ۷
ویژه #شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🔹امام موسی بن جعفر (موسی کاظم) علیه السلام هفتمین امام شیعیان سال ۱۲۸ یا ۱۲۹ هجری قمری به دنیا آمدند.
پدر ایشان امام جعفر صادق علیه السلام🌟 هستند و نام مادر ایشان حمیده است .
امام کاظم زمانی که پدر و مادرشان از حج🕋 بازمیگشتند، در منطقه ابواء جایی در میان مکه و مدینه، به دنیا آمدند.😇
ایشان از همان کودکی بسیار باهوش و با علم و دانش بودند به طوری که دانشمندان دینی با ایشان به بحث و گفتگو مینشستند.👌
زمانی که امام کاظم بیست ساله بودند پدرشان، یعنی امام صادق (امام ششم) را از دست دادند،😔 و پس از آن خود به مقام امامت رسیدند.😊
دوران امامت امام موسی کاظم همزمان با حکومت عباسیان👑 است.
امام کاظم (علیه السلام)، به پرهیزکاری و عبادت بسیار معروف بوده است. عبادت و بندگی ایشان به حدی بود که لقب «عبد صالح» گرفته بودند. 😌
ایشان با آن همه بزرگواری و بخشندگی، خودشان بسیار ساده زندگی میکردند. 👌
مثلا لباسهای زبر و خشن میپوشیدند و در اتاقی که نماز میخواندند، غیر از حصیر در کف اتاق و یک قرآن📖 و شمشیر چیز دیگری نبود
امام کاظم (علیه السلام) به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشت و قرآن را با صدایی بسیار زیبا میخواند؛ 😍 آنچنان که مردم، اطراف خانه آن حضرت جمع می شدند و به تلاوت ایشان گوش می سپردند.🌻
بعضی از کارگزاران حکومت عباسی به آن حضرت و اجداد گرامی اش بدگویی می کردند و سخنانی دور از ادب به زبان می آورند؛ 😞
ولی آن حضرت با صبر و شکیبایی با آنها برخورد می کرد و به همین دلیل که امام موسی بن جعفر خشمگین😠 نمیشدند و بر توهین ها و سختیهایی که میدیدند بسیار صبور بودند به ایشان لقب «کاظم» یعنی فروخورندهی خشم دادند.👏
اگر چه حاکمان دولت عباسی با امامان دشمن بودند اما امام موسی کاظم آنچنان مهربان و خوشرفتار 💚 بود که حتی برخی از کارگزاران دولت عباسی از دوستان حضرت موسی بن جعفر (عليه السلام) بودند و به دستورات حضرت عمل می کردند😇
#ادامه_دارد...
@montazer_koocholo
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#قسمت ۱۶
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل2⃣: لذت گرایی و دور ماندن از فضاهای معنوی
⬅️چه کنیم که شیرینی محبّت خدا🕋 را بچشیم؟
9⃣ حزن و شُکر
🔸مقصود از حُزن😑، در این جا، افسردگیهایی نیست که به جهت همّ و غمّ دنیا در انسان پدید میآید؛ بلکه مقصود، حُزن بندگی است؛ یعنی آن حالتی که در انسان به جهت کوتاهی در بندگی خویش در مقابل خدا ایجاد میشود.
🔹اگر اندکی در عظمت الهی تدبّر کرده، اعمال خود را با آن همه عظمت مقایسه کنیم، حالتی به انسان دست میدهد که به آن، حُزن مطلوب گفته میشود؛ همان حالتی که طبق فرمودۀ امام مهربانمان زین العابدین علیه السلام🌸 به فرشتگان در مواجهه با عظمت الهی، دست میدهد و سخن آنان در این حالت، آن است که:
«پاک و منزّهی تو! ما تو را آن گونه که حقّ عبادتت بود، عبادت نکردیم.»
🔸شکر🙏 هم به حالتی میگویند که در نتیجه توجّه به نعمت، پدید میآید که دو مرحلۀ اصلی دارد: مرحلۀ اوّل آن، شکر زبانی و مرحلۀ دوم، شکر عملی است که استفادۀ از نعمت، در مسیر اصلی آن است.
🔹اگر به نکتۀ قبلی که یاد کردن از نعمتهای الهی بود، توجّه ویژه کنید، این دو حالت، به شما دست خواهد داد. وقتی خود را غرق در نعمت ببینید، انگیزۀ شکر در شما زنده میشود. اگر هم در مقام شکر بر آمدید، خواهید دید که توان شکر این همه نعمت را ندارید. این جاست که حُزن مطلوبی به شما دست میدهد که نتیجۀ آن، محبّت الهی🌺 است.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 141 - 142
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
#روز_های_زوج
#ادامه_دارد...
@montazer_koocholo
📝 #شنبه_با_احکام 📕
احکام این هفته: شب نشینی
شب نشینی از عادت های خوب و دلچسب ما ایرانی هاست 😍
اما بعضی وقتها با کارهایی که خلاف شرع دین ماست، ان را به گناه تبدیل میکنیم🙄
مواظب باشید چند عمل وارد شب نشینی هاتان نشود:
۱: غیبت، دروغ، تهمت⛔
۲: موسیقی🎻
۳: شوخی هایی که باعث مسخره کردن دیگران میشود😆
۴: رعایت نکردن محرم و نامحرمی😞
۵: فراموش کردن نماز های واجب📛
#ادامه_دارد...
@montazer_koocholo
همه به آب احتیاج دارند.mp3
4.59M
#قصــــہ_های_حــنــاجون
📚عنوان: همه به آب احتیاج دارند💦
🎤گوینده: خانم وزیری
دوستهای خداجون🌟
حناجون مهربون امشب هم با یکی دیگه از حکایت های شیرین قرآنی اومدن پیش ما💫🔸🌸 حناجون با این حکایت ها ما رو وارد دنیایی از اطلاعات و آگاهی میکنن و اتفاقاتی رو که در گذشته های دور افتاده، داستانش رو برامون تعریف میکنن🗣 که نه تنها شنیدنش👂 شیرین و جذابه بلکه کلی چیزهای خوب خوب هم ازش یاد می گیریم🧡💚
بریم با هم بشنویم یکی از این حکایت رو
@montazer_koocholo
#با_پیشوایان ۷
ویژه #شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
قسمت دوم:
♨️ سرانجام بدگویی هایی که بعضی افراد حیله گر از امام کاظم (علیه السلام) کردند، در وجود هارون الرشید عباسی👑 تاثیر گذاشت و خود هارون هم در سفری که به حج رفت، متوجه محبوبیت زیاد و احترام خاصی که مردم برای ایشان قائل بودند پی برد، و به این دلیل سخت نگران شد.😏
بنابراین وقتی به مدینه برگشت تصمیم به دستگیری و زندانی کردن امام کاظم (عليه السلام) کرد تا بین امام و مردم فاصله ایجاد کند.😔
هارون ابتدا دستور داد امام کاظم را با غل و زنجیر به بصره ببرند 😢
و به «عیسی بن جعفر بن منصور» که آن زمان حاکم👑 شهر بصره بود، نامه ✉️نوشت که باید یک سال حضرت امام کاظم (عليه السلام) را زندانی کند.😔
پس از یک سال، عیسی بن جعفر حاکم👑 بصره را به قتل امام کاظم (عليه السلام) مأمور کرد. اما حاکم بصره از انجام دادن این کار خودداری کرد و حاضر به کشتن امام موسی کاظم نشد.🙂
هارونالرشید، امام را سپس به شهر بغداد منتقل کرد و به شخصی به نام «فضل بن ربيع» سپرد. حضرت کاظم (ع) مدتی در زندان فضل بود و در این مدت و در این زندان، پیوسته به عبادت📿 و راز و نیاز 🤲با خداوند متعال مشغول بودند.🖤
هارون، فضل را مأمور قتل امام کاظم (ع) کرد؛ ولی فضل هم از این کار خودداری کرد.🙂
امام موسی بن جعفر چندین سال از این زندان به آن زندان انتقال می یافتند😔 تا عاقبت در سال ۱۸۳ هجری در سن ۵۵ سالگی به دست مردی ستمکار👺 به نام «سندی بن شاهک» و به دستور هارون، مسموم شده و به شهادت رسیدند.😭
🔖حضرت امام موسی کاظم علیه السلام 🌟 در طول زندگی خود به وظیفه خود یعنی #هدایت_مردم به بهترین شکل ممکن عمل نمودند و به تبلیغ دین خداوند و گسترش فرهنگ اسلام پرداختند.🥀
منتظر کوچولو های عزیزم
شهادت امام هفتم شیعیان😭 را به شما و امام زمان مهربونمون تسلیت میگیم🏴
@montazer_koocholo
#یکشنبه_با_نهج_البلاغه 📚
حکمت این هفته:
امام علی علیه السلام میفرماید؛
فَالْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ إِلَّا بِالْحَقِّ
✨ مسلمان کسی است که مردم را با زبانش ازار ندهد.
حکمت ۱۶۷ نهج البلاغه
@montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای #مهارت_های_زندگی
🇮🇷 این قسمت : لباس های گلی
🍎 پیام اخلاقی: مراقبت از وسایل شخصی
@montazer_koocholo
#عصبانی_شدن_همیشه_هم_بد_نیست
قسمت دوازدهم: گاهی از خدا عصبانی میشوی❗️
ممکن است حتی گاهی از خدا عصبانی شوی راحت باش و به خود خدا بگو چه چیزی اذیتت میکند او به حرف هایت گوش میدهد😇
دعا کردن🤲 یک راه عالی دیگر برای کنار امدن با خشم است .😊
خدا دوستت دارد و میخواهد تو حس خوبی داشته باشی❤️
خدا خودش میداند هم میداند همه چیز در زندگی انسان منصفانه نیست😟 ، گاهی اتفاق های بدی برای مردم خوب می افتد ‼️
اشکالی ندارد ان زمان عصبانی شوی 😉
📝 مهم این است که یاد بگیری تا جایی که میتوانی با دیگران عادلانه رفتار کنی😌
#ادامه_دارد...
#عصبانی_شدن_همیشه_هم_بد_نیست
#روز_های_فرد
@montazer_koocholo
سنجاب فراموشکار.mp3
10.51M
#ماه_رجب
#امام_کاظم
#حاج_قاسم
🌹#سنجاب_فراموشکار🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت:سوره #حمد
🎶تدوین : عمو قصه گو
📚منبع :سایت وولک
@montazer_koocholo
#دوشنبه_های_حجاب
#دوشنبه
⚜قسمت اول
"من چی بپوشم!"🧥👚
🌟آخر من چه طوری میتوانستم به این مهمانی بروم❗️ همه منتظر من بودند.همه یعنی بابا🧔 و مامان 🧕و سمانه 👩ولی واقعا هیچ میلی برای رفتن به مهمانی نداشتم.حس می کردم اگر بروم انگشت نما میشوم.همه من را با انگشت 👈اشاره نشان میدهند و میگویند :این ریحانه س ❗️نیگاش کنید❗️ببینین سر و وضعش رو!بی کلاسسسس❗️
🌟واقعا خیلی از این که کسی حتی توی ذهنش🧠 فکر کند که من بی کلاسم،وحشت 😰داشتم.
به همین خاطر برای رفتن به این مهمانی خیابان های شهر🏘 را گز کردم.یعنی اینکه از این خیابان به آن خیابان و پاساژ و بازار و دکان و مغازه و فروشگاه و هایپر استار رفتم.اما لباسی👚 که بتوانم با آن شیک باشم را پیدا نکردم.دست آخر کفر مامان 🧕هم در آمد و گفت: ریحانه اونی که تو میخوای هنوز دوخته نشده.بیا بریم خونه!
من هم آمدم خانه و زانوی غم در بغل گرفتم و زیر لب مدام تکرار کردم:آخه چرا اینقدر من بدبختم❗️
بابا 🧔که داشت آماده میشد گفت:برای چی بدبختی❓
گفتم: بابا 🧔آخه من چی بپوشم🧥❗️هیچی ندارم بپوشم!
🌟بابا رفت سراغ کمد لباس ها 🧥👚و اجازه گرفت که درش را باز کند.سری تکان دادم که یعنی اجازه هست.نگاهی به لباس های جل و پلاس کمد انداخت و گفت: هیچی ندارم یعنی اینا❓❗️
🌟گفتم:بابا 🧔جل و پلاس که چیز حساب نمیشه!آخه من با این لباسا کجا میتونم برم!
بابا گفت:خب موقع خریدن چشمت👁 رو باز می کردی و جل و پلاس نمیخریدی❗️
گفتم: بابا چشمم 👁👁باز بود.اون موقع خیلی با کلاس بودند ولی وقتی یه لباسو 👚چندبار میپوشی و چندنفر میبینند دیگه جُل میشه.نمیشه جایی پوشید❗️
🌟سمانه لب👄 گزید و گفت : دیدی هی از من ایراد میگرفتی و میگفتی همش میگم چی بپوشم!بیا خودت که بدتر از منی❗️
🌟گفتم :نخیرم!خب لباسام🧥👚👕 تکراری شده❗️الان اینجا که میخوایم بریم مهمونی دوبار منو با این لباس دیدند👀
🌟سمانه گفت :ببینم اصلا لباس میپوشی که چی بشه❓
گفتم:معلومه که خوشگل 😌😍بشم!
گفت:خودت خوشگل نیستی❓شخصیتت خوشگل نیست که دنبال اینی که با یه نوع لباس خوشگل بشی❗️
🌟مِن و مِنی کردم و جوابی ندادم! اصلا سمانه حسم را درک نمی کرد.وقتی امسال طوسی و زرد مُد بود ولی لباس های من صورتی👚 و قهوه ای🧥 و آبی 👕بودند ...به چه رویی میرفتم مهمانی!با این لباس های از مد رفته❗️
🌟کلی پاساژ هم زیر پا 🐾گذاشتم اما یا اینقدر لباس ها 👕بد رنگ بود که به تیپ و قیافه من نمی آمد یا اینکه پول💶 لباس به جیب ما نمیخورد❗️آخر چرا اینقدر ما بدبختیم 😔خدا💞!کاش اینقدر پول دار💶 بودیم که هرچی دلم میخواست میتوانستم بخرم❗️
🌟بابا گفت:ریحانه👩 همه منتظرند پاشو❗️
ادامه دارد...
📝نویسنده: سرکار خانم هاشمی
🦋🌟🦋🌟🦋🌟🦋
@montazer_koocholo
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#قسمت 17
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده
⁉️چه شد که پای ماهواره به خانههایمان باز شد؟
فصل2⃣: لذت گرایی و دور ماندن از فضاهای معنوی
⬅️چه کنیم که شیرینی محبّت خدا🕋 را بچشیم؟
🔟 شنیدن وصف عشق
🔸از نظر روانی، وقتی انسان به رابطۀ عاشقانه میان دو نفر توجّه میکند، در درونش احساس نیاز به عشق❤️، پدید میآید. این مسئله، هم در عشق مجازی و هم در عشق حقیقی وجود دارد. درست به همین دلیل است که به جوانان سفارش میکنیم فیلمهایی را که در بارۀ عشق مجازی میان دو انسان ساخته شده، تماشا نکنند🔞 و رُمانهای اینچنینی را هم نخوانند.
🔹شنیدن وصف رابطۀ عاشقانه و حقیقی میان بنده و خدا، در انسان، احساس نیاز به عشق حقیقی❤️ را زنده میکند.
🔸قصّۀ کربلا😭 هم یکی از عاشقانهترین حادثههای این عالم است. اگر کسی میخواهد عشق را ببیند و بشنود، باید پای این قصّه بنشیند و کربلا را با چشمِ دل👁، نظاره کند.
📚بشقابهای سفره پشت باممان، ص 142 - 146
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
#روز_های_زوج
@montazer_koocholo
#داستان
ویژه #مبعث_پیامبر اکرم
بخوان ای محمد!
📍در نزدیکی شهر مکه غاری است که ان را #حَرا می نامند.
محمد ابن عبد الله اشنای این غار تنها بود.😊 و بیشتر اوقات فراغت به انجا میرفت. و ساعتها درون غار مینشست و با نگاه به هستی به عظمت بزرگی آفریدگار ان فکر میکرد. 😇
به راز و نیاز 🤲با خدای خود می پرداخت و پروردگار یگانه را پرستش میکرد.💐
در ان روزگار همه مردم قریش بت می پرستیدند، و از بت ها حاجت می طلبیدند 😕،
بت هایی که خودشان از سنگ و چوب و اهن و طلا و حتی خرما 🌴ساخته بودند.🙃
حضرت محمد (ص) از بت پرستی مردم مکه ازرده خاطر بود😔
ارزوی ایشان این بود که مردم از بت پرستی دست بردارند و خدا پرست🕋 شوند.😌
حضرت محمد (ص) به چهل سالگی رسیده بود، و درون غار مشغول نیایش 🤲 بود که ناگهان نوری✨ درخشید گویی همه زمین و اسمان را فرا گرفت 😍
فرشته ایی به نام جبرئیل فرمود امد و به محمد (ص) گفت: بخوان!
محمد (ص) گفت: من نمیتوانم بخوانم!
فرشته او را در آغوش گرفت و فشرد و بار دیگر گفت: بخوان!
محمد (ص) باز گفت: من نمیتوانم بخوانم
بار دوم نیز جبرئیل همین کار را کرد و باز همان جواب را شنید،
جبرئیل برای بار سوم بر محمد خواند و او نیز پس از جبرئیل این سخن را تکرار کرد.
فرشته وحی چنین میخواند:
بخوان به نام پروردگارت که آفرید و انسان را از خون بسته خلق کرد.🌼
بخوان! و پروردگارت از همه کریم تر است.🌸
همان که به وسیله قلم بیاموخت🌺
به انسان انچه را نمی دانست اموخت🌸
جبرئیل به اسمان برگشت 😇
محمد در حالی که به پیامبری بر انگیخته شده بود از کوه🗻 پایین امد😍
ماجرای روز #مبعث باعث شد محمد دیر به خانه بیاید 😊
خدیجه همسر پیامبر از او پرسید:
چرا اینقدر دیر آمدید؟
ان حضرت ماجرای خود را برای همسرش شرح داد
از ان
به بعد وحی خداوند💥 بر حضرت محمد ادامه یافت
و ایات قرآن کریم📖 یکی پس از دیگری نازل شدند 😌
منتظر کوچولو های عزیزم😘
فرا رسیدن عید بزرگ مبعث بر شما مبارک باد🎉
@montazer_koocholo