eitaa logo
🌟کانال منتظران کوچک⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
679 عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. که بیاد.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🌹تعجیل در #ظهور مولا #صلوات کانال ویژه محبان حضرت: @Akharin_khorshid313 تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منتظر کوچولو های عزیزم و عزاداران امام حسین علیه السلام🖤 میخواهیم از الان تا پایان و هر روز به امام حسین عزیز و مهربون💚 سلام بدیم و بخوانیم از شما التماس دعا داریم🤲 🏴 ▪️ @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 شهادت (ع)▪️ قسمت سوم وقتی مسلم نمازشو خوند، و به پشت سر برگشت، دید به جز چند نفر، هیچ‌کس پشت سرش نیست! همه رفتن بودن! 😏در حقیقت فرار کرده بودن! مسلم تنها موند. 😞 مسلم همین طوری تنها داشت توی کوچه‌ها راه می‌رفت تا اینکه یه پیرزن 👵رو دید که در خونه‌ش نشسته. مسلم از اون پیرزن آب خواست. پیرزن هم رفت و برای ایشون آب اُورد. آب رو که خورد، نشست همون جا.🙂 پیرزن گفت: چرا به خونه‌ت نمی‌ری⁉️ مسلم برای پیرزن تعریف کرد که کیه و چه اتفاقی براش افتاده. پیرزن، زن مؤمنی بود که از ته دل عاشق امام حسین بود❤️ درو باز کرد و بهش گفت مسلم! بیا توی خونه‌ی من مخفی شو.😊 اون شب مسلم خونه‌ی اون پیرزن مهربون و شجاع موند، اما پسر پیرزن مثل مامانش شجاع نبود. وقتی فهمید مامانش مسلم رو توی خونه مخفی کرده، برای اینکه پولی 💰از ابن‌زیاد به جیب بزنه، به کاخ ابن‌زیاد رفت و مخفیگاه مسلم رو لو داد.😟 صبح فرداش تعداد زیادی از مامورهای ابن‌زیاد👿 به خونۀ اون پیرزن رفتن و مسلم رو دستگیر کردند.😦 وقتی دست‌بسته اونو داشتن به کاخ ابن‌زیاد می‌بردن، قطره اشکی از کنار چشمش سرازیر شد.😢 مسلم ناراحته نامه‌ای ✉️بود که برای امام حسین نوشته بود و بهش گفته بود مردم این‌جا قراره باهات بیعت کنن🤝 در حالی که مردم کوفه ترسیده‌ و به او پشت کرده بودند‌.😏 در کاخ ابن زیاد😈 مسلم به اطرافیان گفت فقط یه چیز ازتون می‌خوام، اینکه به امام حسین 💚بگید به این شهر نیاد. این شهر دیگه جای امام حسین علیه السلام نیست؛ پر از نفاق و دوروییه.😔 چند روز بعد، این خبر از کوفه به گوش امام حسین رسید. اون موقع امام حسین توی راه بود و داشت به سمت کوفه می‌اومد. 😞 دو نفر از کوفه به امام حسین خبر رسوندند که هانی و مسلم شهید شدند😞. امام حسین گفت: «انا لله و انا الیه راجعون.»✨ چند بار پشت سر هم این عبارت رو تکرار کرد. بعد بلند شد و همه کاروانش 🐫رو جمع کرد و به اون‌ها فرمود: به من خبر رسیده که هانی و مسلم در کوفه شهید شدند.🌷 معلوم هم نیست چه چیزی پیش روی ما باشه. هرکس می‌خواد شهید بشه،🌷 با ما بیاد، هرکس هم نمی‌خواد، از همین راهی که اومد برگرده.❗️ وقتی امام حسین علیه السلام اینو گفت، بعضی‌ها راه‌شون رو کشیدن و رفتن؛ اونا کسایی بودن که از جنگ می‌ترسیدن😟 یا فکر می‌کردن اگر همراه امام حسین برن و امام حسین حاکم کوفه بشه وضعشون خوب می‌شه و خیلی شایدهای دیگه‼️ اون‌ها رفتن و تو کاروان🐫 امام حسین فقط کسانی موندن که از ته دل عاشق و وفادار به امام زمانشون بودن، و در نهایت در رکابش شهید شدند🖤 شهادت (ع)▪️ 🏴 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🥀 اتل متل خرابه! اینجا یه بچه خوابه! هم بدنش کبوده! هم جگرش کبابه...!😔 اتل متل اسیری! سیلی و سربه زیری! کی تا حالا شنیده؟! سه سالگی و پیری...؟! اتل متل سه ساله! این همه آه و ناله! این دختر از ضعیفی! هنوز یه پا نهاله...! اتل متل بیابون! کویر و دشت و هامون! بس که پیاده رفتیم! تاول زده پاهامون...! اتل متل بهونه! بابا چه مهربونه! وقتی دلم می گیره! برام قرآن می خونه...! اتل متل گل یاس! مهر و وفا و احساس! دلم گرفته امشب! به یاد عمو عباس...!🥀 اتل متل یتیمی! خدا، چقدر کریمی! دادی بهم تو غربت! یه عمه‌ی صمیمی...! اتل متل شب و تب! سینه ز غم لبالب! دلم می سوزه خیلی! به حال عمه زینب...! اتل متل چه خوب شد! بالاخره غروب شد! قسمت عمه امروز! توهین و سنگ و چوب شد...! اتل متل سه روزه! عمه گرفته روزه! عمه چقدر غریبه؟! خیلی دلم می سوزه...!😢 اتل متل خبردار! تو چنگ دشمن انگار! مثل یه شیر زخمی! عمه شده گرفتار...!😔 اتل متل خدایا ! تو این همه بلایا ! عمه مظلومه ام ! چیا کشید خدایا !😭 🏴 🥀 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ▪️ 📚عنوان: نامه های ماریه 📽قسمت: سوم 🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂 ماریه توی نامه💌 سومش از خواب ترسناکی که دیده برامون نوشته📝 خوابی که وقتی اون رو برای رقیه کوچولو تعریف کرده، عمو عباس😊 اون رو شنیده و بهشون قول داده که تا همیشه مراقبشون باشه☘ 🏴 ▪️ 🖤 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منتظر کوچولو های عزیزم و عزاداران امام حسین علیه السلام🖤 میخواهیم از الان تا پایان و هر روز به امام حسین عزیز و مهربون💚 سلام بدیم و بخوانیم از شما التماس دعا داریم🤲 🏴 ▪️ @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محرم_مهدوی🏴 🥀 ▪️ قسمت اول عمویم حسین (ع) به طرف ما اید خسته است انگار ! ما تشنه ایم ...😰 عمویم یک دستش را به کمر زده صورتش پر از گرد و خاک است ، خونی هم هست😞 عمه ام نشسته روی خاکها و زیر لب دعا میخواند .🤲 ان قدر خاک توی هوا هست که ادم خوب نمی بیند ولی صورت عمو ✨خوب پیداست می اید و صدا میزند: سکینه... فاطمه.... سکینه پرده را کنار میزند و بیرون می اید چشم هایش از گریه پف کرده 😢 _میخواهی بروی بابا⁉️ عمو میخواهد برود ، برای خداحافظی امده 👋 میروم جلوتر کاش عمو نمی رفت اگر برود ما دیگر کسی را نداریم 😔 تنها پسر عمویم علی (ع) مانده که مریض است . میروم جلوتر سکینه میگوید: بابا جان! ما را به مدینه برگردن❗️ عمو میگوید: نمیشود ، نمی گذارند❗️ عمویم راست میگوید ، نمی گذارند😞 یکدفعه صدای گریه سکینه بلند میشود همه گریه میکنند😭 من هم گریه ام میگیرد ، من نباید گریه کنم من مرد شده ام نباید مثل دختر ها گریه کنم‼️ اما عمو چقدر پیر شده چقدر شکسته شده😪 @montazer_koocholo
💫 ⛅️🌟 این قسمت: آرزوی من😊 همراه برادر بزرگم به مسجد 🕌رفتیم و انجا برای امام حسین علیه السلام سینه زنی کردیم ، زمانی که اذیت های دشمنان بر امام حسین علیه السلام و یاران و بچه هایش را شنیدیم خیلی ناراحت شدیم😔 دلم میخواست ان زمان بودم و امام حسین را یاری میکردم😌 در این فکر ها بودم که مداحی و سینه زنی تمام شد ، همه نشستند روحانی مسجد حاج اقا صادقی برای سخنرانی روی منبر رفت و در میان سخنرانی حرف های زد که خیلی خوشحال شدم😍 " زمانی که ☘ تشریف بیاورند انتقام خون امام حسین علیه السلام را از دشمنان میگیرند 😊 اینجا بود که دعا کردم🤲 کاش اما امام زمان🌟 زودتر ظهور کند و کسانی که امام حسین و فرزندانش را شهید کردند🥀 به سزای اعمالشان برساند و ارزو کردم من هم زنده باشم و همراه یاران امام حسین به ایشان کمک کنم 😇 🌟⛅️ 🏴 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 🥀 📚عنوان: نامه های ماریه 📽قسمت: چهارم ☘🥀☘🥀☘🥀 ماریه تو نامه💌 نوشته مردی به اسم حُر جلوی راه اون‌‌ها رو گرفته و نمیذاره تا جلوتر برن، اما هنوز عمو عباس رقیه کوچولو😍هست تا برای همه بچه‌ها با مشک آب💧 بیاره💫 🏴 🥀 🖤 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منتظر کوچولو های عزیزم و عزاداران امام حسین علیه السلام🖤 میخواهیم از الان تا پایان و هر روز به امام حسین عزیز و مهربون💚 سلام بدیم و بخوانیم از شما التماس دعا داریم🤲 🏴 ▪️ @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت دوم: پسر عمویم علی (ع) بیرون می اید حالش بد است ، رنگش مثل افتاب زرد است 😞 عرق از سر و رویش می ریزد تب دارد‌😰 عمه میگوید که او تب دارد نمیتواند روی پاهایش خوب بایستد . دستش را به تیرک خیمه⛺️ میگیرد عمو را نگاه میکند بعد راه می افتد به طرف میدان جنگ . حالش خوب نیست😟 عمه او را می بیند داد میزند: "برگرد علی جان!" علی (ع) جوابی نمیدهد ، عمه به دنبالش میرود ، بچه ها به او نگاه میکنند پسر عمویم میگوید: بگذار بروم بابا دیگر کسی را ندارد 😔 عمو به عمه میگوید: برش گردان او باید بماند❗️ عمه پسر عمو را بر میگرداند. عمو ما را می‌بوسد، داغی صورتش صورتم را میسوزاند .😞 بوی خوبی میدهد❗️ لب هایش ترک ترک شده حتما از تشنگی است 😓 با این که میرود بوی خوبش میماند ‼️ عمو میرود.... نمیرود ! می اید جلو در خیمه ⛺️ به عمه میگوید که علی اصغر💚 را بیاورد علی اصغر پسر کوچک عمویم است . خیلی کوچک است هنوز یک سالش هم نشده ❗️ وقتی در راه می امدیم با او بازی میکردیم خیلی قشنگ میخندید☺️ ولی این دو روز نخندیده هیچ کس نخندیده ، بچه ها حتی بازی هم نکرده اند 😟 عمو علی اصغر را بغل میکند تا ببوسد علی اصغر خنده اش میگیرد بالاخره خنده اش را دیدیم😊 اما یکدفعه چیزی از توی هوا میخورد به گلوی نازکش😦 از گلویش خون می اید 😣 من جیغ میزنم❗️ سکینه و فاطمه هم جیغ میزنند❗️ قنداق علی اصغر خونی میشود 😭 خنده علی اصغر روی لبهایش خشک میشود 😔 یکدفعه همه گریه میکنند😭 میخواهم گریه کنم اما مرد شده ام❗️ ولی‌ اخر علی اصغر که خیلی کوچک است🥀 تیر خورد به گلویش😭 علی اصغر هنوز بغل عموست🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 روز پنجم 🕯 🏴 🏴 حضرت عبدالله (ع) پسر 11ساله امام حسن (ع) 😔🏴 🎤 سیدرضا نریمانی ‌‌‌‌‌‎‌🏴 @farhanghiperovan
☀️ 🏴 فرمود: هرگاه ماه محرّم فرا مى رسيد، پدرم امام موسی کاظم علیه السلام ديگر خندان ديده نمى شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى يافت 😔تا آن كه ده روز از محرم مى گذشت، روز دهم محرّم كه مى شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.😭 (امالى صدوق ، ص 111)📚 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ 🏴 🎞نماهنگ بسیار زیبا ویژه محرم نِعمَ الاَمیر 🏴هدیه به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای کربلا 🌀کاری از: گروه تواشیح بین المللی تسنیم @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 📚عنوان: نامه های ماریه 📽قسمت: پنجم ☘🥀☘🥀☘🥀 ماریه تو نامه💌 نوشته📝 تعداد آدم بدهایی که جلوی آقای امام حسین🌹 رو گرفتن روز به روز داره بیشتر میشه، اون امشب یه خواب بد درباره عبدالله کوچولو دیده که آدم بدها اونو به خاطر کمک کردن به عموش؛ یعنی آقای امام حسین 🌹کشتند😭 @montazer_koocholo