eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
9.5هزار ویدیو
298 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی #اللّهم_عجِّل_لولیِّک_الفرج مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️در شب میلاد امام حسن عسکری(ع) پیکر پاک سردار شهید عباس نیلفروشان در ضایحه بیروت پیدا شد ♦️ 🌹شادی تمام شهدا الفاتحه الصلوات 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طبیب کاربلد.mp3
6.52M
در این پادکست می‌آموزیم که: ⭐️ چگونه می‌توانیم در رحِم وجودی امام عسکری علیه‌السلام، تمام ضعف‌های شخصیتی‌مان را درمان کنیم! | https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💖رمان داستانی رابطه💖 قسمت بیست و هفتم، بیست و هشتم یه هفته از این ماجرا گذشت، مثلا دختر خاله اش پیام داد گفت: اگه عشقت زنده بودچیکارمیکردی؟ گفتم: از خدامه ولی حیف... بالاخره بعد از چند تا پیام گفت: نمیخوام بیشتر عذاب بکشی من همون عشقتم زنده ام! منو ببخش اذیتت کردم...  باهاش دعوا کردم... همه چی رو از زیر زبونش کشیدم بیرون، منه احمق چه ساده بودم، به پای یه عشق مجازی چه غصه هایی که نکشیدم، چه دردهایی که تحمل نکردم! کنکورم رو بعد از شنیدن سرطانش ول کردم، نتونستم بخونم... دیدم چه بازی خوردم از این آدم شیاد، دختر خاله ای هم در کار نبود خودش بوده، سرطانی هم نداشته، حتی اون عمل پیوند قلبش هم دروغ بود، گفت: دکتر نیستم دروغ گفتم، ۲ ساله ازدواج کردم! یه دختر هم داشت!  دنیا رو سرم خراب شد... من که مجرد بودم اما نمیدونم یه زن متاهل چقدر راحت با من در ارتباط بود!  چه بازی کثیفی خوردم! منی که میخواستم کنکور بدم... منی که این موقعیت خوب خدمت برام فراهم شد، چیکار کردم با خودم ! دلم تکه تکه شد... بعد از این قضایا بلاکش کردم، جوابش رو نمیدم، الان هم هی پیام میده منو ببخش!! عذاب وجدان دارم!!! بعد اون دیگه من اون فرد قبلی نشدم، دلم بد جوری شکست، خیلی بد، خیلیییی بد... آخرین بار پرسیدم: دلیلت چی بود برای این کارهات؟! گفت: اشتباه کردم! و خیلی راحت توجیه کرد آدم اشتباه میکنه! دوستت داشتم نمیخواستم ولم کنی بخاطر اون دروغ میگفتم!!!!! و من در نهایت بهت و تحیر و تعجب و زیر یه خروار خاطرات ذهنی که با عشق مجازیم که تصمیم بر ازدواج باهاش داشتم ولش کردم... در واقع همه چی رو، کنکور و زندگی و احساساتم رو... الان هم دلم پر خونه... چه بازی خوردم... اما خدا خواست با مرگ غیر واقعیش، واقعیت برای من رو شد... چقدر آدم ها وقتی بازیگر میشن نقش های غیر از خودشون رو قشنگ بازی می کنن خصوصا توی فضای مجازی !  انقدر منو از خودش مطمئن میکرد که آدم باورش نمیشد اینطور یک نفر زندگی دیگران رو به بازی بگیره! هیچ وقت نمی بخشمش... هیچ وقت... دق کردم از دروغ هاش... دیوونم کرد... تازه رسیدم به این جمله که عشق آدم رو کور میکنه، گوش هات رو میبنده، عشق درد... درد! ثریا گفت: ما به این نتيجه رسیدیم در این فضا خیلی ها عشق رو با علاقه با خلا عاطفی با خود خواهی با هوس و یه حس زود گذر یا حتی یه سرگرمی اشتباه میگیرن فرقی نمیکنه آقا باشی یا خانم! مجرد باشی یا متاهل! اگر مسیر درست رو بلد نباشی و طبق قواعد درست جلو نری حتما به ته دره سقوط میکنی! البته فضای مجازی به همون اندازه که خطرناکه به همون اندازه هم از مسیر درست حرکت کنی کمک کننده است! بعد هم نمونه کارهاشون رو نشون داد که خیلی بهتر و قوی تر از تیم قبلی بود... اما مریم همچنان در فکر فرو رفته بود و در حدی تابلو بود که ندا با اشاره به مریم گفت: حدیث حاضر غائب شنیده ای! او در میان جمع و دلش جای دیگر است... ناگهان مریم بلند شد چادرش رو پوشید و عذر خواهی کرد و گفت: ببخشید دوستان من باید کمی زودتر برم جایی کار دارم انشاالله دفعه ی بعد جبران میکنم! بچه ها کمی ناراحت شدن خصوصا مهدیه که قرار بود ارائه بده، ولی من گفتم: اشکالی نداره برو بسلامت... با خودم گفتم: شاید نگرانی من بیخود بوده و ذهن مریم درگیر کار دیگه ای هست! با این خیال خودم رو دلخوش کردم تا از افکار مشوش در امان باشم اما ... نویسنده: سیده زهرا بهادر
🌸🌸🌸🌸🌸 💖رمان داستانی رابطه 💖 قسمت بیست و نهم اما ظاهرا واقعیت غیر از این بود و من حدسم اشتباه نبود!!! بعد از رفتن مریم، مهدیه شروع کرد از موضوعشون گفتن برای بچه ها خیلی جالب بود که مهدیه و یلدا حجاب و سبک پوشش را برای فعالیت کردن انتخاب کرده بودند! خوب طبیعتا خلاقیت بیشتری می طلبید چون موضوع جنجالی بود! البته وقتی مدل کار کردنشون رو نشون دادن به نظر بچه ها خوب بود. من هم تایید کردم و وقتی دیدم بدون من هم می تونن عملکرد خوبی داشته باشن ترجیح دادم به عنوان پشتیبان و مشاور همه ی گروها باشم نه صرفا یکی ، که بقیه هم حساس نشن! بعد از اتمام صحبت های بچه ها نسرین شروع کرد از تجربیات سالها کار کردن داخل فضای مجازی گفت... از صبری که باید داشته باشند... از مطالعه دقیق و جواب منطقی داشتن... از خسته نشدن و جا نزدن... حرفهاش انگیزه و روحیه ای قوی به بچه ها داد... اما ذهن من هنوز هم درگیر مریم بود... جلسه تموم شد... و قرار شد طبق روال کار پیش بره و نتایج رو بررسی کنیم.... مدتی گذشت و من به خاطر یک جلسه ی کاری نتونستم در جلسه ای که دفعه ی بعد تشکیل شد شرکت کنم با مریم تماس گرفتم که توضیح بده بچه ها چطور پیش رفتن و وضعیت به شکل هست؟ مریم با حوصله توضیح داد، اما وقتی میخواست خداحافظی کنه گفت: رایحه چند وقته می خواستم موضوعی رو باهات در میون بذارم... بدون اینکه واکنشی نشون بدم گفتم: بگو مریم جان می شنوم! اما وقتی گفت در رابطه با کار در فضای مجازیه و به خاطر مسائلی تصمیم گرفته دیگه با ما همراه نباشه خیلی احساس نگرانی کردم... سعی کردم به روی خودم نیارم که خیلی وقته این حالت رو حس کردم که دچار مشکل هست، خیلی جدی گفتم: آخه چراااااااا مریم!؟ حقیقتا از تو توقع نداشتم! تو که رفیق نیمه راه نبودی؟ و در کمال تعجب شنیدم که گفت: از وقتی در فضای مجازي شروع به فعالیت کردم دچار مشکل خانوادگی شدم!!!! بعد ادامه داد: مدتی صبر کردم گفتم شاید بتونم حلش کنم و مستاصل گفت: اما نشدددد رایحه... گفتم: مریم هیچ کاری که نشد نداره اما از پشت تلفن هم که نمیشه بررسی کرد بیا مطب با هم صحبت کنیم!!!! گفت: امروز که نمیشه ولی باشه انشاالله در اولین فرصت حتما میام ببینمت و بعد مثل همیشه می خواست وانمود کنه که همه چی عادی و خوبه ادامه داد: اتفاقا در مورد مهدیه هم کارت داشتم این آقای اشرف نیا خودش رو کُشت که جواب من چی شد؟! ولی من اون لحظات اینقدر نگران خود مریم بودم که گفتم مسئله ی مهدیه رو میشه بعدا باهاش صحبت کرد و جواب آقای اشرف نیا رو داد ولی من نمی تونم جواب ثریا رو بدم! می شناسیش که کافی بگم کنار کشیدی! چنان آه عمیقی از پشت تلفن کشید که تن من اینور لرزید گفت: رایحه میدونم اما دیگه عقل و منطقم میگه برای حفظ زندگیم بکشم کنار! نمیخوام درگیر حاشیه هایی بشم که مسائلش زندگی شخصیم رو تحت شعاع قرار بده! گفتم: مریم من فکر کردم تو میتونی مدیریت کنی! من فکردم تو عملکردت بهتر از بقیه است! من فکر کردم تو درگیر حاشیه ها نمیشی! مریم... مریم... مریم... با یه حالت خاص گفت: رایحه خودم هم همین فکر رو میکردم فکر میکردم می تونم اما بعضی وقتها یه اتفاقاتی خارج از حساب و کتاب ماست که اگه به موقع کار درست رو انجام ندم وسط این اقیانوس بی کران غرق میشم! رایحه منم یه آدمم که گاهی با موج این دریای متلاطم زیر آب میرم! ولی الان دقیقا میخوام غرق نشم و زندگیم رو هم غرق نکنم متوجهی ررررفیق! گفتم: آره مریم جان متوجهم اما هنوز مسئله ی اصلی رو نگفتی! هنوز بقیه راههایی که شاید وحود داشته باشه رو بررسی نکردی! شاید راه حل دیگه ای هم غیر از کنار کشیدن وجود داشته باشه! مریم من منتظرتم بهم خبر بده کی میای و یادت باشه هیچ مسئله ای فقط یه راه حل نداره... نویسنده: سیده زهرا بهادر
🌸🌸🌸🌸🌸 💖رمان داستانی رابطه 💖 قسمت سی ام گوشی رو که قطع کرد حرفهای مریم توی ذهنم رژه می رفت اینکه میخوام توی این اقیانوس غرق نشم... خدا خدا میکردم مشکلش، مشکل حادی نباشه... چند روزی از اون تلفن گذشت... داخل مطب بودم که خانم امیری در اتاق رو باز کرد و گفت: خانم دکتر دوستتون اومدن ، تا یه ربع، بیست دقیقه دیگه هم نفر بعدی نوبت مشاوره دارن بگم بیان داخل یا صبر کنن!؟ گفتم بگید بیان داخل فقط هر وقت مراجعه کننده بعدی اومد بهم اطلاع بدید... با ورود مریم خیلی خوشحال شدم... از پشت میز بلند شدم و رفتم استقبالش... مثل همیشه لبخند روی لبش بود ، نشست روی صندلی و من هم با فاصله نشستم رو به روش خیلی عادی حال و احوالی کردیم... منتظر بودم خودش شروع کنه و بگه ماجرا چیه! دوست نداشتم خودم سوال کنم ... شروع کرد از مهدیه گفتن از اینکه آقای اشرف نیا خیلی به امیر عباس اصرار کرده که یه کاری کنه براش تا خواستگاری جور بشه! گفتم: مریم خودت دیدی که مهدیه چه جوابی داد! باید صبر کنیم توی یه موقعیت مناسب شرایط خوب آقای اشرف نیا رو براش توضیح بدی! تا ببینیم خدا چی میخواد و قسمت چیه! بعد از این حرف من که قضیه مهدیه رو موکول کردم به بعد بالاخره خودش بحث رو باز کرد و با کمی مِن مِن گفت: رایحه حقیقتا ایندفعه اومدم ازت مشاوره بگیرم هر چند درستش این بود از خانم امیری نوبت میگرفتم ولی خوب اومدنم یکدفعه ای شد... لبخندی زدم و گفتم: برای شما همیشه بی نوبت وقت هست بعد ساکت شدم تا ادامه بده... با انگشت های دستش بازی میکرد..‌. لحظاتی به میز خیره شد... و بعد بدون اینکه نگاهم کنه شروع کرد: میدونی رایحه همیشه فکر میکردم از پس زندگیم بر میام! البته خیلی هم تلاش میکردم تو خوب من رو می شناسی... ولی.... ولی نمیدونم چرا این چند وقت انگار به بن بست خوردم ... رابطه ام با امیر عباس به مشکل خورده... اخلاقش یه جوری شده! مدام غر میزنه! بهانه میگیره! با اینکه اصلا چنین روحیه ای نداشت!!! راستش دیگه خسته شدم رایحه... وقتی درست بررسی کردم دیدم همه ی این بهانه گیری ها از کار کردن من توی فضای مجازی شروع شد... میدونی که من و ثریا موضوعمون رو عشق انتخاب کردیم.... همین قد بگم این موضوع برام دردسر شده! نگاهش رو خیره به من کرد و گفت: رایحه میدونی آدمی نیستم از زیر کار در برم... فکر نکن جا زدم! میخوام از این قضیه پام رو بکشم بیرون که توی زندگیم در جا نزنم... امیر عباس حساس شده!!! ماجرای حساسیتش هم از اونجایی شروع شد که بخاطر اینکه بتونیم با ثریا مطالب خوب و به روز و مفیدی ارائه بدیم خیلی از وقتم رو داخل گوشی بودم خوب طبیعیه هر کاری که بخواد خوب باشه نیاز به وقت گذاشتن داره! چون از قبل با امیر عباس صحبت کرده بودم اوایل مشکلی نبود اما کم کم بهانه گیری هاش شروع شد... نفس عمیقی کشید و دستهاش رو بهم گره زد و مستاصل گفت: رایحه تا حالا پیش نیومده بود اینقدر رابطه ام با امیر عباس سرد و بی روح بشه من احساس مسئولیتم رو دارم اصلا دوست ندارم زندگیم بریزه بهم میدونم بالا و پایین توی همه ی زندگی ها هست ولی ایندفعه فرق میکنه من قشنگ از حالات امیر عباس این رو میفهمم!!! فقط نمی دونم آدمی که اینقدر منطقی بود الان منطقش کجا رفته!!! قبول دارم وقتم رو این کار زیاد میگیره ولی من چیزی کم نگذاشتم و نمیگذارم! حالا هم که تصمیم گرفتم کلا قید این کار رو بزنم شاید رابطمون درست بشه!!! و بعد سکوت کرد‌... گفتم: مریم یعنی تو فکر میکنی مشکل امیر عباس کار کردن تو داخل فضای مجازیه!؟ مگه نگفتی قبل از شروع چنین فعالیتی باهاش صحبت کردی!؟ گفت: آره همین برام عجیبه اون موقع حتی تشویقم هم کرد اما نمیدونم چی شد یکدفعه اینطوری شد! گفتم: مریم پیامی داخل دایرکت شخصیت یا پی وی دریافت نکردی که حاشیه داشته باشه و امیر عباس ببینه!؟ یه لحظه به فکر فرو رفت و انگار یکدفعه مسئله ی مهمی یادش افتاده باشه گفت:.. نویسنده: سیده زهرا بهادر
Abdolbaset Tohid (128).mp3
500.7K
هرشب 3مرتبه بنیت سلامتی و فرج مولا ✨✨✨✨✨ 5 صلوات،هم به نیت جمیع اموات،شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹💠🔹بسم ربِّ مولانا مهدی (عج)🔹💠🔹 آنچه که به خاطرش به ، دعوت شدید💌 🟢جهت سهولت دسترسی بر روی هشتگ ها و نوشته های آبی رنگ بزنید🟢 📣 توجه📣 🔻ارزاق معنوی روزانه : 🌕روز شنبه 🌖روز یک شنبه 🌗روز دوشنبه 🌘روز سه شنبه 🌑روز چهارشنبه 🌒روز پنج شنبه 🌓روز جمعه 🌔عصر جمعه تلاوت سوره های مبارکه واقعه و ملک نماز شب را به نیت ظهور بخوانیم 🔹🔸💠🔸🔹 🔻خداشناسی ۲۸ جلسه صوت شناور 🔸️🔹️💠🔹️🔸️ 🔻مرگ پژوهی ۹۵ جلسه صوت شناور ۱۶ جلسه صوت شناور ☆به همراه ۴ جلسه ی پرسش و پاسخ 🔹🔸💠🔸🔹 🔻معادشناسی ۶۱ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻شیطان شناسی ۵۴ جلسه صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻امامت و ولایت (ع) ☆۵ صوت شناور 🔹🔸💠🔸🔹 🔻مباحث مهدویت ☆☆☆مجموعه ویژه پیرامون شبهات و سوالات در مورد ظهور امام زمان (عج)☆☆☆ 🔸🔹💠🔸🔹 🔻مباحث معرفتی ☆۴۵ جلسه صوت شناور ۴۶ جلسه صوت شناور ☆۴۲ صوت شناور ☆۵۴ صوت شناور...درحال بارگذاری ☆۸۰صوت شناور...درحال بارگذاری 🔸️🔹️💠🔹️🔸️ 🔻مباحث اخلاقی و خانواده ۲۷ جلسه صوت شناور ۴۸ جلسه صوت شناور ۵۸ جلسه صوت شناور ☆۴۳ صوت شناور...درحال بارگذاری ☆۵۴ صوت شناور...در حال تکمیل در حال بارگذاری... 🔹🔸💠🔸🔹 🔻 ♡♡♡مجموعه ای غنی از تشرّفات علما و اولیای الهی محضر حضرت حجّت (عج)♡♡♡ 🔹🔸💠🔸🔹 🔻 کتاب صوتی مکیال المکارم،۳۲ قسمت جان فدا، ۱۰ قسمت ☆۱۰ قسمت ☆۱۶ قسمت 🔹🔸💠🔸🔹 🔻کلیپ های عبرت آموز ☆چهار عمل عالی برای حذف عذاب ☆کاملا واقعی،جسد ۳ هزار ساله فرعون مصر! ☆داستان جوانی که از غیب خبر میداد!یک مانع در انسان که اجازه نمیدهد تقدیرات مثبت و بلند شب قدر را جذب کندتوبه مصطفی دیوانه، به نقل از شهید کافی 🔰 ادامه دارد با منتظران ظهور همراه بمانید🙏🌱 ◇💠◇💠◇💠◇💠◇ @montazeraan_zohorr ◇💠◇💠◇💠◇💠◇
اے يوسف زهرا، سفرت كے بہ سر آيد بادست تو كے، نخل عدالت بہ سرآيد از پيك صبا، كے شنوم آمدنت را كے بانگ اناالمهديت ازكعبہ برآيد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم 🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ  آغاز کنیم: 📖حدیث امروز: ✳️ امام حسن عسکری علیه‌السلام: کم آسایش ترین مردم؛ انسان کینه توز است. 📗«منتخب میزان الحکمته» صفحه۱۵۶ 🪧تقویم امروز: 📌 شنبه ☀️ ۲۱ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۸ ربیع‌الثانی ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 12 اکتبر 2024 میلادی 🔖مناسبت امروز: 🌸میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
🌹امام حسن عسکری «علیه السلام » پرتلاش ترین وسخت کوش ترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند. 📘تحف العقول،ج۱ ص۴۸۹ @montazeraan_zohorr
آیت الله جوادی آملی : از خرافات ترین خرافه ها ، خرافه شانس است. ♨️کسی که می گوید شانس اوردیم یعنی مدیر و مدبر عالم که پروردگار متعال است را فراموش کرده و امور عالم را به دست حوادث و اتفاقات طبیعی هستی سپرده و این بزرگترین خرافه است. @montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 در تعبدیات، کوه کندن از ما نخواسته اند، سخت‌ترینش خواندن است که در حقیقت، تغییر وقت خواب است نه اصل بی خوابی، بلکه نیم ساعت زودتر بخواب، تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی! امام علی علیه‌السلام ؛ هر کس که هنگام خوابش "سوره توحید" را قرائت بنماید خدا ۵۰ فرشته را مأمور حراست از او قرار مے دهد منبع ↻ مکارم الاخلاق ۲۸۹ نوشتن سوره فتح و همراه داشتن آن هنگام خصومت و نزاع موجب ایمنی و نیرومندی شده و درهای خیر و خوبی بر او گشوده می‌شود 📚 تفسیرالبرهان ۱۷۷/۵ @montazeraan_zohorr
💎 تقویم نجومی 💎 ✴️ شنبه 👈21 مهر/ میزان 1403 👈8 ربیع الثانی 1446👈12 اکتبر 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 میلاد مسعود حضرت ابو محمد حسن بن علی العسکری ابوالقائم سلام الله علیهم اجمعین (222 هجری قمری) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر: ✅خرید و فروش. ✅طلب حوائج. ✅شروع به کسب و کار. ✅دیدار با قاضی و روسا و اقدامات قضایی. ✅و داد و ستد و تجارت خوب است. 🚘مسافرت: مسافرت همراه صدقه خوب است. 👶زایمان خوب و نوزاد عمرش طولانی و ولادتی آسان دارد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️خرید خانه و مسکن. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️رفتن به خانه نو. ✳️ختنه نوزاد. ✳️شراکت و امور مشارکتی. ✳️و درختکاری نیک است. 🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است.. 💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث بیماری می شود. 💉💉 حجامت: فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری، باعث درد سر می شود. 💑حکم مباشرت امشب شب یکشنبه: مباشرت برای صحت بدن خوب است. 😴😴 تعبیر خواب: خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی 9 سوره مبارکه "توبه" است. اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که دو نفر برای قطع معامله ای نزد خواب بیننده بیایند و از این قبیل امور قیاس شود. 💅 ناخن گرفتن. شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود) 🙏🏻 استخاره: وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد. 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿 🌸زندگیتون مهدوی
📖 تقویم شیعه شمسی: شنبه ۲۱ مهرماه ۱۴۰۳ هجری شمسی میلادیSaturday 12 october 2024 قمری: السبت ۰۸ ربیع الثانی ۱۴۴۶ هجری قمری 🌹 ا مروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 📿اذکار روز: 👈صد مرتبه یا رب العالمین 👈 ۱۰۶۰مرتبه یاغنى بگوید تا غنى گردد. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ✅وقایع مهم روز: 💐ولادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام (۲۳۲ه ق) 🇮🇷روز اسکان معلولان و سالمندان 🗓روزشمارتاریخ: ⏳⬛️۰۲ روز تا وفات حضرت معصومه سلام الله علیها (۲۰۱ه ق) @montazeraan_zohorr