به خرابات چه حاجت که یکی مست شود
که به دیدارِ تو عقل از سرِ هشیار برفت
- سعدی
دیده ام عاشق، ولی بسیار، نه
مهربان بودند و بی آزار، نه
گر شوم عاشق، چه باک از آبرو
دار بر پا کن، کنم انکار ؟ نه
«از زلیخا آبرو را بُرد و از یعقوب چشم
عشق را بخشنده می دیدم» ولی انگار، نه
کی به تعظیم ستم خم گشت پشت؟
کارها کردم، ولی این کار، نه
گفت: می آیم به دیدارت شبی
آمد او، بر قصدِ جان، دیدار، نه
هدایت شده از • پـَـنـاهــگاهـَم •
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زهرا؛
أنا علی:))))))💔.
نـــــــورِ مــــــاه :)🇵🇸
پشیمون نشو از اینکه قلب مهربونی داری چون خدا همیشه خوبی ها رو چند برابر میکنه و بهت بر میگردونه🤍
به مولا علی بیشتر سلام بدیم...
این روزا کسی جواب سلام شونو نمیده :)💔
نـــــــورِ مــــــاه :)🇵🇸
در واژه های زرد می میرم … در بعد از ظهری سرد می میرم باید کماکان مُرد اما زیست … جز زندگی در مرگ راه
باروت نه،با فوت ویرانم
از لای آجرها نگاهم کن … پروانه ای در مشتِ طوفانم
طوفان درختان را نخواهد برد … از ابرِ باران زا نترسانم
بو می کِشم تنهاییِ خود را … در باجه ی زردِ خیابانم
هر عابری را کوزه می بینم … زیر لبم خیام می خوانم
این شهر بعد از تو چه خواهد کرد … با پرسه های دورِ میدانم
یک لحظه بنشین برفِ لاکردار…دارم برایت شعر می خوانم
_احسان افشاری
#تکهای_شعر