eitaa logo
موزه مجازی حمام قلعه اسیق سو
269 دنبال‌کننده
602 عکس
369 ویدیو
17 فایل
هدف این کانال حفظ داشته های فرهنگی،هنری،دانش بومی، فولکلور، معرفی دیدنی های طبیعی،تاریخی و گردشگری کلات بخصوص حمام قلعه ارتباط با ما @Mozemajazi
مشاهده در ایتا
دانلود
،ائل بیلیمی،دانش عامه حمام قلعه (نذری) قبلاً یاد آور شده ایم که از قدیم الایام، مردم حمام قلعه از میان هزاران هزار نعمت و برکت الهی، به دو برکت (لبنیات) به ویژه نان اهمیت وحرمت خاصی قائل بودند بر همین اساس، همیشه در توزیع نذری ها، نان در اولویت اول نذریها،قرارداشت که هم اکنون نیز، به قوت خود باقی است. اگرچه مردم حمام قلعه به صورت عام، هر نوع نذری مواد غذایی را، می گویند اما به طور خاص، به نان نذری، خودای یولی گفته می شود در گذشته، برخلاف امروز که نان مصرفی خانوارها، از نانوایی روستا تهیه می شود بانوان حمام قلعه نان مصرفیشان را، خود پخت می کردند لذا نان های را، عمدتاً به صورت می پختند گرچه هرنوع نان دیگری هم، چون تافتون، بربری و ... هم پخته می شد باز هم خودای یولی بودند اما رسم بر این بود که نان پنجه کش بپزند پنجه کش خاص خودای یولی نبود بلکه برای مصرف خانوار یا مجالس عزا و عروسی ها نیز، پخت می نمودند. نذریها در همه ی مواقع سال بنابر نیت نذر کنندگان توزیع می گردید اما معمولاً در ایام ماه محرم و صفر، ماه شعبان علی الخصوص روزهای چراغ برات، ذی الحجه و ماه مبارک رمضان، نذری ها، از درصد فراوانی بالایی برخوردار می شدند که همچنان ، به قوت خود باقی است. لذا مردم حمام قلعه طبق این رسم نیکو بخصوص، در ایام فرخنده تولد امام "ع"اقدام به توزیع نان نذری می نمایند. توزیع مواد غذایی نذری از گذشته های دور تاکنون، متداول بوده و همچنان ادامه دارد اگرچه درمیان نذری ها نان از اهمیت بالایی برخوردار بوده است اما فقط به توزیع آن محدود نمی شد بلکه با توجه به شرایط و امکانات در دسترس و مناسبت ها، اقلام مختلفی از مواد غذایی به عنوان نذری، داده می شده است مانند که بیشتر در ایام عید نوروز پخت و توزیع می شد یا که در فصل بهار و روزهای فراوانی شیر توسط دامداران، تهیه و پخش می گردید. نذریها از اقلام دیگر مواد غذایی نیز، انجام می گیرد از قبیل انواع : از یارمه لی آش گرفته تا آیران آشی تا بلکه لی آش تا زیریک آشی تا آش رشته و ... حلوا، شله، شله زرد، شکلات، شیرینی، نخود و کشمش به عنوان و موارد دیگری همچون کردن گوسفند درعید قربان یا قربانی برای روضه خوانی مسافران از سفر برگشته همچون سربازان منقضی خدمت، حاجی ها و کربلایی ها یا قربانی به عنوان در مواقعی که بلایا و مصیبت های ناگهانی به وقوع می پیوندند. قربانی ها را،به دو شکل،یعنی تقسیم گوشت قربانی به دیگران یا تهیه ی غذای گرم تقسیم می نمایند که البته غذای گرم نیز، به دو صورت حضوری یا به اهالی بخصوص نیازمندان، انجام می پذیرد البته گذشتگان ما در باره نذری به شکل اطعام، به روش جالب توجه دیگری نیز، اقدام کرده اند که امروزه به عنوان به ما رسیده است و آن املاکی است که به نام امام حسین"ع" نموده اند تا عایدی حاصل از آنها صرف برگزاری مراسمات ایام محرم گردد یقیناً بخش اعظم آن صرف اطعام عزاداران حسینی می شود.یاد و نامشان گرامی باد! همه ی آنچه که از آن یاد شد نشان می دهد مردم حمام قلعه بر اساس باور و اعتقادی مذهبی و قلبی اقدام به توزیع نذری می نمایند که فلسفه ی آن، نثار مهر و مهربانی در جامعه و کمک به هم نوع خود است که البته درجهت بخشاینده و مهربان صورت می پذیرد. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۶ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
Majid Akhshabi - Nazre Har Saal (128).mp3
6.52M
آهنگ زیبای"نذر هرسال" خواننده: مجیداخشابی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۶ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمونه یک، دئییرمان(آسیاب آبی)، در شهر زاوین ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری "سعدی" موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۸ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
،ائل بیلیمی،دانش عامه قدیمی (آسیاب) گندم آدم چه با ما کرده است؟ کآسیای چرخ،سرگردان ماست باشنیدن کلمه آسیاب،اولین چیزی که در ذهن هرکسی،تداعی می شود گندم ونان است.نانی که ازنیازهای اولیه هرانسانی برای زیستن و زندگی کردن می باشدکه البته درفرآیندتولید آن،اقدامات مختلفی صورت می گیردیکی ازاین اقدامات،آرد کردن گندم می باشدکه نیازمندتکنولوژی است برای این منظور،اجداد ما ازهزاران سال پیش،به فناوری آسیابهای آبی و بادی،با استفاده ازنیروی آب وباد،دست یافته بودند این اختراع بی بدیل تاچنددهه پیش،نیازمارا،برآورده می ساخت. قبلاً درموضوع"حرف فراموش شده درکلات"درباره آسیاب و آسیابانی،مطالبی را،به محضر شماگرامیان عرضه داشته و یادآورشده ایم که تاچهاردهه پیش،حداقل دوآسیاب فعال وقدری جلوتر،چهارآسیاب آبی درحمام قلعه شبانه روز،درحال گردش بودندشایدبه سبب وجودهمین فناوری بوده است که زمانی حمام قلعه،به "نانلی قلعه"شهرت یافته بود. امروزقصد داریم درباره تکنولوژی ساخت آسیاب،توضیحاتی را،ارائه نماییم امیدواریم که موردتوجه شما گرامیان،واقع گردد. اجزای اصلی تشکیل دهنده آسیابهای آبی عبارت بودنداز:یک چهاردیواری پوشیده به عنوان ساختمان آسیاب، تندوره(تنوره)، توپ(چرخاب)، دوءل (مخزن دانه)، آخور(مخزن آرد)، دوحلقه سنگ زیرین و رویین و دیگرقطعات کوچکتر،که به آنها نیز،اشاره خواهدشد. برای تاسیس آسیاب ابتدا،باید محل مناسب آن را که می بایست درکنار رودخانه بوده تا آب آن تامین وخروجیش نیز، مجدداً به جریان اصلی رودخانه برگردد شناسایی می کردند. سپس تاسیسات ساختمانی آن راکه عبارت بود از،تندوره،آخور و ساختمان اصلی آسیاب، بنا می کردندآنگاه زمان نصب تجهیزات،فرامی رسید تجهیزاتی که ازجنس،چوب و سنگ وچندقطعه ی فلزی بودند. طرح این قطعات توسط اوستاهای آسیاب ساز،به نجاران،سنگتراشان و آهنگران محلی ارائه می شد آنان نیز،بامهارت تمام آنهارا،می ساختند معمولاً بسیاری ازآسیاب سازان،خود سنگتراش و نجارهم بودندآنگاه اقدام به نصب تجهیزات می نمودندابتدا،سنگ زیرین را،نصب می کردندسپس توپ را،که قبلاً محور آهنی ای بر آن تعبیه شده بوددرجای خودقرارمی دادند قسمت بالایی محور توپ را،از سوراخ سنگ زیرین عبورداده وقسمت پایین محور که مخروطی شکل بودبرروی نقطه ای گودفلزی به نام"نیشان"می گذاشتندتابصورت عمود امالغزنده بایستد،نیشان درروی تخته ای که "پاشنه" نام داشت تعبیه شده بوداین تخته وچرخاب راازچوب درختان مقاومی مانند گردو،قارایاغاچ و سورون،می ساختند،پاشنه بصورت افقی درزیر توپ قرار می گرفت و چرخاب را،ثابت نگه می داشت علاوه برآن،با اهرمی چوبین،موجب بالا و پایین رفتن توپ،می شدکه فاصله ی لازم بین دوسنگ را،تنظیم می کرد.آنگاه تخته های کوچک تری به نام"پر"را،در دورتادور توپ که جای آنها را،قبلاً،کنده بودند می کوبیدند تا با برخورد آب به آنها،چرخاب به حرکت درآید. برای ثابت و لغزنده نگه داشتن اهرم فوقانی توپ که از سنگ زیرین عبور داده شده بود از بلبرینگ یا بوش،استفاده می شد.آنگاه قطعه ای به شکل تیشه ی دو دم که "توء اره ئی"نام داشت را،برسراهرم چرخاب،قرارمی دادندسپس سنگ رویین،که وسط آن را نیز،به شکل واندازه "توءاره ئی"حک کرده بودند بر روی آن سوار می کردندپس از آن،دوءل(مخزن دانه)را،بر روی پایه های چوبی نصب کرده بر زمین ودیوارساختمان،قرار می دادند که در زیرآن،ناودانی چوبین،به نام "ترنه شو"می آویختندتا،دانه هاازطریق آن،به سوراخ میان دوسنگ که "دوءلچه"گفته می شدهدایت شوندبرای هدایت،قطعه ای چوبی دیگری،به نام"تک تکه"لازم بودکه ازطرفی به "ترنه شو" وصل می شدوازطرف دیگر روی سنگ قرار می گرفت تابراثرچرخش سنگ وبرخورد آن به "تک تکه"لرزش ایجادشودودانه ها وارد "دوءلچه"شده درمیان دوسنگ سابیده و به آرد،تبدیل گردد وبه آخور بریزد درنهایت آرد را،به وسیله ی ظرفی به نام"چلو" به انبان یا کیسه منتقل می کردند. . تندوره نیز،بایدازآب پرمی شدتافشار لازم برای حرکت چرخاب را،داشته باشد.برای این منظور بایدآب کافی واردآن می شدکه ازطریق رودخانه،میسرمی گردیدبرای کنترل آب نیز،جایی به نام" پرچوخنه" پیش بینی شده بودکه اگرآب بیشتر از حدلازم وارد تندوره می گردیدوسرشار می شد ازحجم آن کم می کردند اگرچه ارتفاع تندوره قدری ازجوب بالاتر بود تقریباً آبی سر شار نمی شدامابرای جلو گیری از تخریب جوب توسط آب اضافی،مقدارآب را،از پرچوخنه،می کاستند. دربرخی ازسالها،براثرخشکسالی چرخ آسیابها ازحرکت بازمی ایستادندبرای این امرنیز،چاره اندیشی شده بودوآن بکارگیری حلقه ای فلزی،به نام"نئجه"بودکه درخروجی تندوره نصب می کردندوازاین طریق از مقدارآب خروجی می کاستند تاتندوره همچنان پر آب باقی بماند اگرچه از،قدرت نیروی آب کاسته می شداماچرخ آسیاب همچنان می گردید. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۸ https://eitaa.com/moozehmajaz
Saeid Khansari - Gandom Foroosh (128).mp3
5.23M
آهنگ لری گندم فروش خواننده:سعیدخوانساری موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۸ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
،ائل بیلیمی،دانش عامه و تجارب چوپانی یکی از سرگذشت های جالب توجه بنده در دوران کودکی ام آن است که تقریباً جز روزهای جمعه که دبستان تعطیل بود و با بازیهای کوکانه آن زمان مانند لو(الک دولک) توشله بازی،آشوق(بجول بازی)،چوب پا،شوشنماق(سرسره بازی) و ... می گذشت هیچ گونه اوقات فراغت دیگری نداشتم زیرا درتعطیلات عید پدرم گوسفندان را،از گله جدا می کرد من باید آنها را، به صورت می چراندم و شب هنگام به روستا می آوردم تا پس از تعطیلات عید دوباره قاطی گله شوند. درتعطیلات تابستان نیز، باید بره های پرواری را، در زراعت ها می چراندم که البته باید در همان حال به درو نمودن زراعت هم کمک می کردم. در یکی از این سالها که تعطیلات عید سپری شده و گوسفندان قاطی گله شده بودند هوا نیز،روبه گرمی گذاشته بود تمام دامداران، بره هایشان را،به همراه گله به چوپان سپرده بودند بوءلکه به نصف نصاب یک گله دو چوپانه گفته می شد که فقط یک چوپان آن را، می چراند تا زمانی که دو بوءلکه ادغام گردند و (گله) را، تشکیل دهند آنگاه گله با دو چوپان اداره می شد لذا چون چوپان تنها بود بایستی هرشب یکی از (دامدارها)، با به همراه بردن مواد غدایی برای چوپان، به عنوان کمکی به پیش گله می رفتند. آن شب که پنجشنبه شب و فردایش، دبستان تعطیل بود مصادف شده بود با نوبت پدرم تا به عنوان کمکی به پیش گله برود چوپان که کسی جز برادرش شادروان محمدعلی کوهستانی(مدعلی) نبود به جهت مشغول بودن به امور کشاورزی از من خواست تا به جای او، با به همراه داشتن آذوقه، به پیش عمویم بروم. آن روزها عمویم گله را، به منطقه ی بئش قوز، بُرده و در محدوده ی سیدزوئی مستقر شده بود من هم که تجربه چوپانی در شب را، نداشتم روی حس کنجکاوی، پذیرفتم اما از پدرم پرسیدم من (خامینه) ندارم باید در چی بخوابم؟ گفت هوا خوب است لباس گرم بپوش پالتو بلند مرا هم بردار شب در لای پالتو بخواب.لذا بعداز ظهر پنجشنبه پس از آن که از دبستان آمدم، موادغذایی و پالتو را، برداشته سوار بر اسب،به پیش عمویم رفتم. حدود اذان شب بود که به مقصد رسیدم محلی که عمویم گله را،در آنجا استراحت می داد و گفته می شد پیاده شدم، اسباب و اثاثیه را، از روی اسب پایین آوردم، افسار اسب را، به بوته ای بسته برایش علوفه ریختم، طولی نکشید که عمویم گله را، به مغل آورد. پس از عرض سلام و خوش و بش،آتش روشن کرده و مشغول درست کردن چایی و گرم کردن غذا شدیم که باران شروع به باریدن کرد خود را، به پای کمر و زیر صخره ای کشیدیم  عمویم مجهز به خامینه بود اما من فقط یک پالتو،بیشتر در اختیار نداشتم. شام خوردیم اما هوا رو به سردی گذاشت باد سردی همراه با باران، وزیدن گرفت اول شب چندان مشکل نبود عمویم گله را، به (چراندن گله در شب) برد و من هم در لای پالتو در کنار اجاق ماندم اما وقتی که گله برگشت پاسی از شب گذشته بود اجاق خاموش و سرما شدیدتر شد، من به شدت سرما می خوردم. عمویم بسیار نگران حال من بود باید برایم چاره ای می اندیشید. اول قسمتی از خامینه خود را، به روی من کشید تا قدری گرم شوم که البته، گرم هم شدم اما با این کار خودش نیز، سرما می خورد باید فکر دیگری می کرد تا هردو از گزند سرما در امان باشیم. درحالی که به فکرچاره بود کلماتی را نیز، با خود می گفت که حاکی از، گله مندی وی، از پدرم بود این که چرا خودش نیامده و کودکی عاجز، آن هم بدون خامینه را، به نزدش فرستاده است. من که زیر خامینه گرم شده بودم کم کم خوابم می برد ناگهان عمویم صدا کرد عموجان پاشو این طور نمی شود اگر فکری نکنیم هر دویمان، سرما می خوریم بیا بریم توی بخوابیم. گورگنج به جمع گوسفندان گفته می شود که در گرما یا سرما درکنار هم جمع می شوند تا از شدّت اثراتش، بکاهند. تعدادی از گوسفندان در پای کمر در کنار هم، خوابیده بودند به آنجا رفتیم گفت:پالتو را، بپوش و خودت را، به گوسفندان بچسبان، خودش هم، با خامینه در کنار من خوابید و به من تکیه داد تا از سرما جلوگیری کند، ترفندش کارساز شد گرمای بدن گوسفندان مانند بخاری مرا،گرم کردند اما گرمایی که باعث می شد رطوبت بدنشان بخار شده به من سرایت کند و به همراه نیش کک ها خواب را، از چشمانم بربایند به گونه ای که تقریباً آن شب را، تا صبح، بیدار ماندم و به این طرف و آن طرف تاب می خوردم و بدن خود را، می خاراندم. عموی عزیزم روحت شاد و یادت گرامی باد!❤️💐 خاطره ای که بعد از پنجاه و اندی سال، هر وقت به یادش می افتم این ابیات از شعر حافظ را، در ذهنم تداعی می کند. خوش بودگرمحک تجربه آیدبه میان تاسیه روی شودهرکه درو غش باشد نازپرورد تنعّم،  نبرد  راه  به  دوست عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۹ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
4_5807623926901116674.mp3
7.81M
آهنگ ترکی"چوپان آتام" خواننده:مجتبی سعادت موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۹ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
نوبرانه کورگه(کوریا)ی حمام قلعه این در حالی است که خبر نوبرانه کوریای کلات در اواخر بهمن ماه از روستای قلیچ آباد رسیده بود بنازم طبیعت کلات زیبا را که به نوعی چهارفصل است.❤️ ارسالی خانم فریده کوهستانی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۱۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هواشناسی بومی حمام قلعه😲 گزارشی ویژه از هوای روز اول فروردین ماه سال ۱۴۰۳ به مناسبت حلول سال نو🤣😂 گزارشگر آقای رضا پاسبان موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۱۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.                   الهی الهی!  تو،  طبیب  درد  و  درمان شب قدر است، بلا از ما بگردان! در  این  دنیای   وا نفسای  ظالم تورا گربنده ایم وگوش به فرمان علی کوهستانی اسیق سو ( سودا )🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۱۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلوه ای زیبا از طبیعت حمام قلعه کوریای نوبرانه اسیق سو با طبیعت مهربان باشیم تا آغوش پر مهرش را، بر ما بگشاید.🌲🌲🌲🌲 ارسالی آقای علی ایمانی موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۱۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
هدایت شده از خبر فوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻استعداد عجیب و متحیرکننده پسر مبتلا به اوتیسم در برنامه محفل پسر مبتلا به اوتیسم که سوالات عادی و ساده را نمی‌تواند پاسخ دهد اما حافظ کل قرآن است، میزبانان برنامه محفل را حیرت زده کرد @Akhbarefori
،ائل بیلیمی،دانش عامه حمام قلعه از گذشته های دور، قرآن در میان مردم حمام قلعه از منزلت و احترام ویژه ای برخوردار بوده است یعنی ضمن آنکه کتاب مقدس دینی و آسمانی خود،می دانسته اند و به احکام آن پایبند بوده اند در عمل و رفتارهای اجتماعی خود نیز، برای قرآن جایگاه خاصّی قائل بوده اند بدیهی است بسیاری از آنها، از اعتقادات دینی سرچشمه می گیرند اما برخی از آنان نیز ریشه در باورهای اجتماعی این مردم در جامعه ی کوچک روستایی و سنتی دارد باورهایی که علاوه بر جنبه قدسی قرآن، به جنبه های عملی و کاربردی آن در زندگی و هدایت بشر به سوی فلاح و رستگاری، توجه شده است. قرآن در تمام شئون زندگی مردم حمام قلعه، ساری وجاری بوده است از تولد و مرگ گرفته تا عروسی وعزا تا امور کشاورزی و دامداری و داد و ستد تا عبادت و راز و نیاز تا قسم و وصیت تا جشن و شادی و غم، تا خواب و فال و ... که در همه ی این امور، قرآن را،منشاء خیر و برکت، عاقبت به خیری و دفع شر و بلا و ... می دانسته اند لذا در هر کاری اولین گام را همراه با قرآن شروع می نمودند هیچگاه بدون وضو قرآن را، در دست نمی گرفتند. مردان با سواد قدیمی همه روزه، پس از آن که از کار فارغ می شدند قبل از غروب آفتاب و اذان مغرب قرآن را،در دست می گرفتند یا روی رحل می گذاشتند و در جلو درب خانه ها که گفته می شد می نشستند و با استفاده از روشنایی روز با صدای بلند به تلاوت قرآن می پرداختند که با متصل شدن آن به وقت اذان شروع به اذان گفتن می نمودند. مردم حمام قلعه از بدو تولد کودک،پس از اذان خواندن برگوشش،به هنگام خواب،بر روی سرش قرآن می گذاشتند ابتدا نامش را،محمد یا فاطمه صدا می زدند سپس با تفال بر قرآن،نام کودک را،انتخاب می نموند که دربسیاری از موارد نام کودک را،مستقیماً از خودقرآن می گرفتند. درعروسی ها،عروس و دامادرا، هنگام اعزام به خدمت زیرپرچم سربازان را و در زمان دفاع مقدس رزمندگان را،از زیرقرآن عبور می دادند.همچنین این گونه بود عبوردادن گله در هنگام کوچ یا قوچگذار،که قرآن را،در لای عمامه سید یا عالم دینی یا مندیل حاجی و کربلایی یا فردی امین و مورد وثوق می گذاشتند دو نفر، دوسر عمامه را می گرفتند آنگاه گله را،از زیر قرآن عبور می دادند. درعید نوروز قرآن برسفره می نهادند در جابه جایی یا خرید منزل یا شروع کار تجاری اول قرآن را،وارد خانه یا مکان جدید می نمودند. در زمان احتضار تا لحظه جان سپردن بر گوش محتضر،قرآن می خواندند پس از کفن و دفن نیز، به مناسبت های مختلف،مراسم ترحیم و قرآن خوانی برگزار می نمودند یا در مناسبت های مختلف بر روی مزار متوفی رفته به قرائت فاتحه و قرآن می پرداختند. در امور کشاورزی و دامداری علاوه بر مواردی که گفته شد برای دفع بلا،سوره هایی از قرآن را،به شکل دعا نوشته و در گوشه ای از کشتزار یا گردن دام آویزان می نمودند. برای ایجاد اعتماد و اطمینان در کسی، پس از نام خدا به قرآن قسم یاد می کردند درشب های قدر به مسجد می رفتند قرآن به سر می گرفتند و دعای جوشن کبیر،می خواندند. به طورکلی مردم حمام قلعه عمل به قرآن را،موجب سعادت انسان،مایه ی خیر وبرکت در زندگی و سبب دفع شر شیاطین و موجودات شرور می دانند لذا در مواقع اضطرار و استیصال به قرآن پناه می برند." الم، ذالکَ الکتابُ لارَیبَ فیهِ هدیً لِلمُتّقین" ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۱۱ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارش رحمت الهی درکلات، هم زمان با لیالی پرفیض قدر و روز طبیعت، انشاءالله نویدبخش سالی پرخیر و برکت در کلات خواهدبود. موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۱۳ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
شادروان حسن نادری،معروف به یکی ازهنرمندان برجسته دوتارنواز درحمام قلعه ومنطقه کلات بودوی درجوانی مدتی در ترکمنستان بوده وهمسرش رانیز ازترکمنستان برگزیده بوداین بانوی باوفای ترکمن که نام داشت باتوجه به این که مرزهای اتحادجماهیرشوروی برروی ایشان بسته بودبه دوراز خانواده وبستگان خودتاپایان عمر،درکنارهمسرش،استادحسن نادری درحمام قلعه ماندتادارفانی را،وداع گفت خدایش بیامرزاد! متاسفانه بااین که بعضی از فرزندانش همچون شادروان دوتارنوازی راازپدر آموخته بوداماراه پدررا،ادامه ندادوهیچگاه درمحافل دوتار ننواخت. استادحسن نادری،دوتاررا،درپرده بااستادی تمام می نواخت اماکمتر درمحافل حضور می یافت همچنین درزمان حیات ایشان وسایل ضبط صداچندان دردسترس مردم حمام قلعه نبود به همین جهت اثری ازایشان دراختیارنداریم تانمونه ای را ارائه نماییم مگرآنکه موردی دردست فرزندانش یاآرشیوصدا وسیمایافت شودبااین حال به ارائه تصاویری ازایشان ودوتارش که به دست مارسیده است اکتفا می نماییم یادونامش گرامی باد! ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۱۶ https://eitaa.com/moozehmajaz https://t.me/hammamghaleh
قاراچادئر(سیاه چادر)ها، درحمام قلعه ی قدیم👆👆👆 و خیمه چادرهای صنعتی امروزی👆 افراد درتصویر از راست کودکی خانم ثریاعباسیان،آقای کربلایی رحمان عباسپور،شادروان لیلا حسنپور،بانو خانمجان میرزاییان موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۱۷ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz
                  زندگی خرّم آن، روزهای پاک زندگی فارغ  از،  دود  و  دم  و  آلودگی قرص نانی باپنیر،یاماست ودوغ خوب وخوشحال،در دیار سادگی مردمانی صاف  و  ساده،  بی ریا رسمشان،   ایستادگی،    افتادگی همنوایی  با  طبیعت،    حاصلش دلبری  بود،    همدلی،    دلدادگی فیض و  الطاف خداوندی  فزون در  کمال   بخشش   و   زیبندگی زیر چادرهای، سیاه،  بختی،سپید هدیه می کرد، شادی و سرزندگی جان"سودا" زندگی، نَبوَد جز این بندگی،     پویندگی،    جویندگی بگذرد  بر  ما،    شتابان،   روزگار زندگی کن،   زندگی کن،   زندگی علی کوهستانی اسیق سو(سودا)🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۳/۱/۱۷ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajaz