eitaa logo
موزه مجازی حمام قلعه اسیق سو
250 دنبال‌کننده
463 عکس
344 ویدیو
14 فایل
هدف این کانال حفظ داشته های فرهنگی،هنری،دانش بومی، فولکلور، معرفی دیدنی های طبیعی،تاریخی و گردشگری کلات بخصوص حمام قلعه
مشاهده در ایتا
دانلود
،ائل بیلیمی،دانش عامه (نارزنون) مراسم زیبای ،یکی از رسومات عروسی های ترکان در سراسر کشور می باشد این رسم که یکی از جالب ترین مراسمات عروسی های حمام قلعه است از قدیم الایام در جشن های عروسی،متداول بوده است هم اکنون نیز، انجام می گیرد در این مراسم داماد را،بر اسبی آراسته و تزیین شده سوار می کردند و به همراه ارادتمندان داماد و ساقدوشان که درلهجه ی حمام قلعه گفته می شود و همگی اسب سوار بودند برای اسب دوانی به خارج از روستا می فرستادند سپس برای آوردن عروس به محل (نارزدن)، به خانه ی پدرعروس می رفتند. عروس را که قبلا ً بزکچی آراسته و آماده کرده بود پدرش برکمر او نان می بست و از زیر قرآن عبور می دادکه البته هر دو از نعمات خداوندی  نماد برکت در زندگی و نماد دین باوری و خداجویی می باشد. سپس از خانه بیرون آورده برایش آرزوی سپیدبختی و خوشبختی می کرد آنگاه دو نفر از محارم عروس به غیر از پدر مانند: برادر عمو یا دایی از دستان عروس می گرفتند و او را بر اسب سوار می کردندابتدا به محل می آوردند سپس تاخانه ی عروس و داماد همراهی می نمودند. هنگام بردن عروس,معمولاً را به نشانه روشنایی و صداقت در زندگی در پیش روی او می گرفتند و پسربچه ای را، بر ترک عروس سوارمی کردند.زیرامعتقد بودند که فرزند اولش پسرخواهدشد این کار شاید ریشه در یک باوری اجتماعی داشته باشد که مرد مظهر امنیت خانواده می باشدلذااگر فرزند اول پسر،باشد می تواند تا حدودی فقدان پدر را،جبران کند و جای خالی پدر را،برای دیگر اعضای خانواده پر نماید.هنوز هم درجامعه سنتی ما،کم و بیش به برادر بزرگتر،جایگاه بالاتری قائل می شوند. سپس کسی (افسار)اسب عروس را،دردست می گرفت به همراه ساز و دهل آشیقها و آواز ,به محل می آمدند پس ازآن به داماد پیغام می رساندند که عروس درمحل "آلماآتماق"حاضرشده است تا او نیز ملحق شود لذا داماد به همراه دوستان اسب سوارش به محل نارزدن می آمدند. با از راه رسیدن داماد کسی اسبش رامی گرفت و جهت مناسب بودن فاصله بین عروس داماد برای ازطرف عروس ندا می دادند قدری داماد نزدیکتر بیاید که چندقدمی اسب داماد راجلوتر می کشیدند این باراز طرف داماد می گفتند عروس قدری جلوتر بیاید متقابلاً اسب عروس را,قدری جلوتر می بردند چندین بار این کار را انجام می دادند تا به فاصله مناسب می رسیدند برای اینکه داماد بتواند انارش را به راحتی بردامن یار بزند نزدیک کردن گام به گام عروس و داماد به یکدیگر،هم دارای فلسفه ای بود و آن عبارت بود از این که به زوجین جوان عملاً بیاموزند تادر زندگی نیز،این گونه باشند یعنی برای اداره یک زندگی ایده آل، هریک از آنان باید پیش قدم شود منتظرآن نباشد که در هر حال طرف مقابل پاپیش بگذارد زیرا ارتباط مودت آمیز وهمراه با محبت زوجین،دوطرفه است. سپس اقدام به اجرای مراسم می کردند مراسمی که قرار است داماد تعدادی از نعمات خداوندی را که هر کدام نماد وسمبلی از آرزوهاست و زوجین امید آن دارند تا خداوند در زندگی مشترکشان بر آنان ارزانی بدارد.بر دامن یار بزند این نعمات از قدیم الایام شامل موارد ذیل می شد: که سمبل زایش و آفرینش می باشد.اولین برکت بود. که نماد زیبایی، طراوت و سلامتی است. که سمبل شادی، نشاط و زایش می باشد. که نشانه ی شیرینی در زندگی می باشد.آخرین برکت متبرکی بود که به سمت آرزومندان پرتاب می شد قند مذکور همان قسمت از سر"کله قند" در مراسم شیرینی خوران بود که عروس خانم برای چنین روزی نگه داشته بود. :وجود هفت قلم از برکات و نعمات خداوندی در اجرای این مراسم شامل موارد ذیل می باشد: ا-قرآن، ۲-نان، ۳-آینه، ۴- تخم مرغ، ۵-سیب، ۶-انار، ۷-قند این نعمات، یادآور هفت قلم از برکات در می باشد.که به آن در زبان فارسی سفره هفت سین می گویند. در انجام مراسم، فردی که مسؤول سبد میوه ها بود آنها را با ترتیب خاصی به دست داماد می داد تا از روی سرعروس,به جمع مشتاقانی که منتظر بودند بابت تبرک ازسیب و انارها بگیرند پرتاب می کرد. علاقه مندان با شادی وصف ناپذیری اقدام به گرفتن نعمات پرتاب شده می نمودند. :امروزه برخی دیگر از میوه ها مانند پرتقال را،به سبد برکات افزوده اند که البته به نظر می رسد قبل از آنکه نماد و سمبل چیزی باشدبابت تزیین و بالا بردن تنوع میوه ها و مفصل تر اجرا شدن مراسم، صورت می گیرد که قدمت و اصالت چندانی ندارد. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۵ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
. ،ائل بیلیمی,دانش عامه درحمام قلعه ازقدیم درحمام قلعه یک روز جلوتر به استقبال ماه مبارک رمضان می رفتند اگرچه بطورکلی,سحرخیزی عادت همیشگیشان بود اما معمولاً درماه مبارک رمضان پس از افطار می خوابیدند تاسحر به خواب نمانند با وجود آنکه هنگام سحر توسط مؤمنانی همچون,شادروانان شیخ غلامحسین محمدی ملارمضانعلی محمدی آقاجلال موسوی و حاج شیخ حسن شریعتی و آقای حاج صفرحیدری و ...در نبود بلندگو ازنقاط مختلف روستا (شبخوانی) صورت می گرفت اما مردم باز هم به همدیگر سفارش می کردند تا آنهارا از خواب بیدارکنند.افرادی که احیاناً رادیو,داشتند هنگام سحر صدایش را بلند می کردند تا همسایگان به خواب نمانند. در"شوخوانلئق"نیز,اغلب اشعاری در اهل بیت علیهم السلام,به زبان ترکی که سینه به سینه منتقل شده بود یا اشعاری فارسی که در مدح اهل بیت سروده شده بودند,می خواندند با آمدن بلندگو,شبخوانی های فردی به مرور رنگ باخت به گونه ای که متاسفانه امروزه,به پخش مختصری از دعای سحر,باصدای رادیو از بلند گوی مسجد وپخش اذان صبح,بسنده می شود. ازآنجاکه همه رادیو و ساعت نداشتند از روی ماه و خورشید و ستارگان صورت می پذیرفت بخصوص افرادی که دربیابان و درامور دامداری و کشاورزی مشغول بودند.سحر را از روی ماه و ستارگانی همچون,خوشه پروین که به آن یا می گفتند و ستاره شباهنگ که آن را (ستاره سحری)می نامیدند تعیین وقت می نمودند. همچنین از روی تاریک و روشن و سفیدی صبح,زمان اذان را مشخص می کردند که گفته می شد برای تشخیص اذان ظهر نیز,انگشت وسط دست راست را,به صورت عمود برکف دست و رو به خورشید می گرفتند واز سایه آن حدود زمان اذان ظهر را,تشخیص می دادند.برای افطار نیز,ازآخرین پرتوهای نور خورشید درافق و قراین دیگر ازجمله , وقت اذان مغرب را تعیین می کردند. روزه داران کشاورز,درفصل درو ضمن روزه داری,درگرمای روز در زیرسایه بانی که آن را می نامیدند می خوابیدند.اگردرو نزدیک رودخانه بود جوان ترها خود را به رودخانه رسانده ومدتی خود را تا گردن درآب غوطه ور می ساختند معمولاًبرای درو کردن,پس از اذان صبح ونزدیک غروب آفتاب همچنین درهنگام شب بعد از افطار,در نور مهتاب اقدام می نمودند. برای تعیین روز نیز,علاوه برنگاه مستقیم بر آسمان برای رویت ماه، تشتی مسی را,پر از آب زلال می کردند ودر آن می نگریستند چنانچه هلال ماه در آسمان پدیدار می شد عکس آن درتشت یاآینه قابل رؤیت بوداین کاربه این سبب صورت می گرفت که ازنگاه کردن مستقیم به آسمان گردنشان,دردمی گرفت همچنین برای کودکان جلب توجه می کرد آنان نیز کنجکاوی می کردندکه خود وسیله ای برای ترغیب کودکان به روزه داری بود. موادغذایی برای سحری وافطار بسیار ساده بود یعنی درماه رمضان,تاحدممکن از خوردن می کردند به گونه ای که برخی از مؤمنین,امساک رابه حدی می رساندندکه برشکم خود بسته و روزه را,تاسه روز فقط با آب می گرفتند و با یک خرما افطار می کردند این نوع روزه داری را می نامیدندکه عمدتاً در ایام شهادت آن حضرت وشب های قدر انجام می گرفت. نذریها نیز,با توجه به فصلهای سال متفاوت بود از آنجا که مردم حمام قلعه را یکی از برکات الهی می دانند حرمت خاصی بر آن,قائل می شدند بنابراین در بسیاری از آیینها,نان یکی ازنذریها بود از جمله درماه مبارک رمضان,معمولاًنان های نذری را به شکل می پختندکه جلوه خاصی داشته باشد. به غیراز نان,درفصلهایی مانند بهار و تابستان که زمان تولید شیر و دسترسی به آن آسان بود و ازدیگرنذورات رایج فصل بود ضمن اینکه مردم حمام قلعه بعدازنان به لبنیات حرمت ویژه ای قائل بودند بطوری که دعایی به صورت هنوز هم برسر زبان هاست می گویند:خودای هئچ کسئ ئتمسین که منظورشان از آقاران لبنیات است اهمیت نان و آقاران به حدی است که ازآنها به عنوان قسم یاد می کنند نیزعلاوه بر آن که یکی از خوراکیهای سفره افطار بود به صورت نذری هم پخش می شد از دیگرنذریهامی توان از ودیگر آشهانام برد. درشبهای قدردرمسجدروستا جمع می شدند علاوه برافطار,به برگزاری مراسم می پرداختندقرآن به سر می گرفتند ودعای جوشن کبیرمی خواندند وتاسحر به دعا وتضرع می پرداختند وبا خوردن سحری نذری وخواندن نماز متفرق می شدند. درروز عید فطرنیز,به مسجد آمده نماز عید را برگزار می کردند و خود را,به عالم محل می دادندتا به هرکسی که صلاح می داند بدهدعمدتاً ایشان هم با حفظ کرامت وعزت نفس فقرا ورعایت مساوات,به مستحقان روستاتقدیم می کردندبرخی نیز زکات فطره را به بستگان مستحق خودمی دادند. التماس دعا🤲 ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۲/۲۳ https://eitaa.com/moozehmajazi