eitaa logo
مربی یار
5.5هزار دنبال‌کننده
291 عکس
5 ویدیو
1.6هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توسل ارامنه به حضرت.mp3
987.7K
داستان توسل ارمنی ها به وجود نازنین قمر منبر بنی هاشم حضرت ابوالفضل علیه السلام علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حواله حضرت ابوالفضل .mp3
1.05M
🔷حواله عموجانم ابوالفضله علیه السلام علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دستگیری حضرت عباس.mp3
1.53M
دستگیری حضرت ابوالفضل علیه السلام مرد که از حضرت ابوالفضل علیه السلام با زبان ترکی حاجت خواست و توسل کرد علیه السلام ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت فاطمه و حضرت ابوالفضل .mp3
904.7K
چرا حرم پسرم حضرت ابوالفضل علیه السلام نمی روی ؟ علیه السلام سلام الله علیها ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔻اطلاعیه فوری و مهم 🔻 متاسفانه بخاطر اختلالات در روزهای گذشته تعدادی از اعضای کانال فیش منبر ومرثیه بطور نخواسته حذف شده اند. از آنجا این کانال بعنوان یک آرشیو محتوای تبلیغی محسوب می شد کسانی که از این کانال حذف شدند بر روی لینک زیر جهت عضویت مجدد کلیک نمایند👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2398879744Cdd88d0e5af
🔖اشک بر سید الشهدا علیه السلام 🔸یکی از شاگردان مرحوم کمپانی به اسم مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی که قبل از انقلاب فوت کردند. ایشان مرجع تقلید عام بودند. هرکس از ایشان سوال می کرد که از چه کسی تقلید کند می فرمودند که اعلم آیت الله کمپانی هستند. 🔻 مرحوم آیت الله میلانی کتابی دارند به اسم فضائل الخمسه که فضائل پنج تن را جمع آوری کرده اند. در مقدمه این کتاب نوشته اند که مرحوم آیت الله کمپانی فرمودند امید من به دیوان شعری است که در باره ی اهل بیت سروده ام .ایشان هم دیوان عربی دارد و هم دیوان فارسی. 🔷مرحوم آیت الله میلانی خیلی ولایی بودند. شاگردی داشتند که از وعاظ مشهد بود. شاگرد ایشان می گوید که آیت الله میلانی به من فرمودند شما که به این مجالس برای عزاداری می روید چند تا از جوانان عاشق را برای من بیاور. ایشان می فرماد که من در این هیئت ها گشتم و ده یا پانزده نفر از این جوانان که خیلی عشق و اخلاص داشتند پیدا کردم. این جوانان را به منزل آیت الله میلانی بردم. به آقا خبر دادند که چند تا از این جوانان مخلص آمده اند. ایشان فرمودند یکی یکی بیایند داخل. نفر اول به داخل رفت و هنگام بیرون آمدن چشم های او خیس بود. نفر دوم رفت و بعدی ها به همین ترتیب. آن شاگرد می گوید که اجازه گرفتم و به داخل اتاق رفتم تا ببینم چه خبر است. دیدم آیت الله میلانی در بالای اتاق نشسته اند و یک بقچه که حاوی کفن است در کنار ایشان می باشد. به هرکدام از جوانان که داخل می شدند با یک حالت دلشکسته می گفتند که شما امام حسین (ع) را دوست دارید.می گفت بله. سه یا چهار بار این جمله را تکرار می کردند. اشک این جوان در می آمد. به محض اینکه اشک ایشان جاری می شد می گفت اشک خود را به کفن من بمال تا آقا امام حسین (ع) از من شفاعت کند. به ایشان گفتم که خود شما مرجع و سید هستید. اما گفتند که ما تنها یک حسین فاطمه داریم و امید داریم که ایشان دست ما را بگیرد. واقعاً امید ما به دستگیری امام حسین (ع) است. 📚پایگاه برنامه سمت خدا 🔘پایگاه داستان منبر 👇 http://dastanemenbar.ir/?p=167 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
🔸صحیفه سجادیه و کشیش واشنگتن حدود سه یا چهار سال قبل یکی از کشیش های بزرگ واشنگتن به همراه هیئتی برای ملاقات با علما و مراجع به ایران آمده بودند.این کشیش اعظم برای طلاب خارجی اینجا یک سخنرانی داشت. در آن سخنرانی به زیبایی گفت که برای حل مشکلات بشریت ما باید چه کارهایی انجام دهیم. ایشان گفت من در کتاب های آسمانی بررسی می کردم به یک دعای بسیار زیبایی برخورد کردم. این دعا، دعای مکارم الاخلاق از امام زین العابدین (ع) بود. در واقع ایشان دعاها را بررسی می کرده که یک راه حل جهانی برای نجات بشریت پیدا کند. ایشان گفتند که در مکارم الاخلاق (که یکی از دعاهای صحیفه ی سجادیه است و در مفاتیح هم چاپ شده است ) فرازهای بسیار زیبایی است که یکی از فرازهای پایانی آن این است: خدایا در اوقات غفلت دل من را با یاد خود بیدار کن. در ایام مهلت زندگی و عمر دنیا که به من داده ای، من را در مسیر طاعت و بندگی خود قرار بده. جمله ای که جلب نظر کشیش را کرده بوده این جمله بود: پرودگارا یک راه محبت روان و ساده باز بکن که اگر این راه باز شود به تمام کمالات دنیایی و آخرتی خواهم رسید. این جمله بسیار زیبا است. اگر کسی اندکی جذبه ی محبت او را گرفته باشد و خدا را دوست بدارد، تمام سعادت های دنیا وآخرت او تأمین خواهد شد. 📚پایگاه برنامه سمت خدا 🔲 داستان های منبر 👇 http://dastanemenbar.ir/?p=172 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
توبه و برگشت زن رقاصه و آوازه خوان 🔖توبه شعوانه خانم 🔸مرحوم ملا احمد نراقى در كتاب شريف اخلاقى معراج السعادة، در رابطه با توبه‏ ى واقعى داستان شگفت آور زير را نقل مى‏كند: ♦️شعوانه زنى بود جوان، خوش صدا، رقاصه، بى توجه به حلال و حرام الهى. در شهر بصره مجلس فسق و فجورى از ثروتمندان و جوانان نبود مگر اين كه شَعْوانه براى خوشگذرانى آنان در مجلس حاضر مى‏ شد، او در آن مجالس آوازه‏ خوانى مى‏ كرد، مى‏ رقصيد و بزم آلودگان را گرم مى‏ كرد، شعوانه را در اين امور عدّه‏ اى از دختران و زنان همراهى مى‏ كردند. 🔷روزى براى رفتن به مجلس بدكاران، با تعدادى از همكارانش از كوچه‏اى مى‏گذشت، شنيد از خانه‏اى ناله و افعان بلند است، با تعجب گفت: چه خبر است؟ يكى از همكارانش را براى جستجوى موضوع فرستاد، ولى از برگشتن او خبرى نشد، نفر دوم را فرستاد تا از آن مجلس خبرى بياورد برنگشت، سومى را به دنبال خبر گرفتن فرستاد و از او به اصرار خواست برگردد و مانند آن دو نفر او را به انتظار نگذارد، او رفت و بعد از اندك مدّتى بازگشت و گفت: اى خاتون، اين ناله و ماتم بدكاران و فرياد و نعره‏ى گنهكاران است! شعوانه گفت: بهتر اين است كه خود بروم و از آن مجلس خبر بگيرم. نزديك مجلس آمد، مشاهده كرد واعظى براى مردم سخن مى‏گويد: سخنش به اين آيه رسيده بود: «إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً* وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً» (فرقان (25): 12- 13.) 📒زمانى كه آتش دوزخ، تكذيب كنندگان قيامت را از مكانى دور ببيند، خروش و فرياد جهنم را از دور به گوش خود مى‏شنوند، چون آن تبهكاران را در زنجير بسته به محل تنگى از جهنم دراندازند، در آن حال فرياد واويلا از دل بركشند! شعوانه چون اين آيه را شنيد و با قلب و جان به مفهوم آن توجه كرد، عربده‏اى كشيد و گفت: اى گوينده! من يكى از گنهكارانم، من نامه سياهم، من شرمنده و خجالت‏زده‏ام، آيا اگر توبه كنم توبه‏ام در پيشگاه حق مورد پذيرش است؟ واعظ گفت: آرى، گناهت قابل بخشش است، گرچه به اندازه‏ى شعوانه باشد! گفت: واى بر من كه خود من شعوانه هستم، مرا چه اندازه آلودگى است كه گنهكار را به من مثل مى‏زنند، اى واعظ! از اين پس گناه نكنم و دامن آلوده نسازم و به مجلس اهل گناه قدم نگذارم. واعظ گفت: خداوند هم نسبت به تو ارحم الراحمين است. 🔖شعوانه به حقيقت توبه كرد، اهل عبادت و بندگى شد، گوشت روييده از گناه در بدنش آب شد، دلش گداخت، سينه‏اش سوخت، ناله و فريادش به نهايت رسيد، در خود نگريست و گفت: آه! اين دنياى من، آخرتم چه خواهد شد، در درونش صدايى احساس كرد: ملازم درگاه باش تا ببينى در آخرت چه مى‏ بينى. 📚کتاب توبه آغوش رحمت، استاد انصاریان ص: 120 🔲 داستان های منبر 👇 http://dastanemenbar.ir/?p=174 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━ @membariha 👈 داستان منبر 🎲 ━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━