🎙#علم_حقیقی جلسه پنجم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔶دقیقه 2
خدواند وجودی است که قابل شک نیست
اگر انسان شک میکند در حقیقت شک ندارد.
بلکه نسبت به علم خودش جهل دارد.
نسبت به یقین خودش جهل دارد.
🔶دقیقه 9
ما نهایت حرفی که در مورد فلسفه می توانیم بزنیم همین است که بگوییم :اینها با برهان هایی که آوردند می خواهند انسان را از غفلت بیرون بیاورند، نه اینکه برای انسان خدا را ثابت کنند. برای انسان خدا ثابت شده است.
اما یک روش دیگر هم هست برای اینکه انسان را از غفلت در بیاری و او را به علم خودش متوجه کنی و آن کاری است که در عرفان انجام میشود.
اینها می گویند که انسان، خدا را درک می کند، شهود می کند. دارد ملاقاتش می کند و یقین هم دارد نسبت به خدا، منتهی آن مرتبه ای از وجود انسان که خدا را ادراک می کند، به یک ادراک یقینی و قطعی آن قلب انسان است.
🔶دقیقه ۱۲
«لهم اعین لایبصرون بها»
اینها چشم دارند ولی نمی بینند. منظور این چشم نیست. چون ما با این چشم داریم می بینیم. یعنی منظور یک چشم دیگر است و یک چیز دیگر است که با آن چشم دیگر دیده می شود.
🔶 دقیقه ۱۵
فیلسوف میخواهد ازراه توجه دادن انسان به خصوصیات موجودات خارجی انسان را به خدا متوجه کند. اما، عارف می خواهد، ازراه سیر دادن انسان در مراتب وجودی خودش ورساندن او به مقام قلب، انسان را از غفلت در بیاورد. یعنی وقتی انسان به مقام قلب برسد می گوید : حالا یافتم، حالا فهمیدم.
عارف، وقتی به مقام قلبش می رسد، می گوید : غیر خدا کو؟!
به قول آن عارف گفت :خدایا! همه می گویند : کو، کو؟ حسن می گوید : هو، هو
🔶دقیقه ۱۷
رب تو در باطن خودت هست. شما همین آیه را در قرآن ملاحظه بفرمایید : «واذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهور هم.....»
🔶دقیقه ۲۵
اینجاست که عارف به این آیه نگاه میکند، که این آیه دارد می گوید : خدا در خودت هست.
می خواهد چی کار کند؟ می خواهد انسان را یک سیری بدهد از خود حیوانی به خود خدایی .اصلا
سلوک الی الله عبارتست از سیرانسان از خود حیوانی به خود الهی .از خود ظلمانی به خود نورانی . از خود جهنمی به خود بهشتی این سیر را در عرفان میگویند سلوک الیالله
🔶دقیقه 26
ما دین خودمان را از کتاب آسمانی می گیریم، از اولیای دین می گیریم، اما بنابر فرمایش قرآن دین تو، هم در درون توست. همان دین را هم باید از درون خودت بگیری، مگر نمی فرماید : فاقم وجهک للدین حنیفا، ای انسان روی خودت را به سوی دین کن.
🔶دقیقه ۳۰
انسان در درون وجود خودش، در آن عمق لایه های وجودی خودش یک گنجی هست که همان هم امانت هست، که بهش میگوییم :روح، روح انسان همان روح خداست. همین هم امانت وجود انسان است که می فرماید :
«انا عرضنا الامانه علی السموات والارض......»
🔶دقیقه 33
«ونفس وما سوئها * فالهمها فجورها و تقوئها»
من در نفس تو الهام کردم یعنی همان وقتی که از روح خودم در تو دمیدم. در همین روح الهام کردم فجور تورا وتقوای تورا یعنی من درباطن تو یک سری دستور العمل ها را وارد کردم .
🔶دقیقه ۴۰
دین انسان آن مجموعه دستورالعمل هایی است که انسان را در سیراز مرتبه حیوانی به مرتبه روحانی خودش واز مرتبه روحانی اش به مرتبه ذات خدا انسان را هدایت میکند. این مجموعه دستورالعمل ها از ازل در فطرت انسان قرار داده شده است. یعنی علم به دو تا سفر، یکی سفر از آن بعد حیوانی به بعد روحانی خودم و سفر دوم از بعد روحانی خودم به خدا.
🔶دقیقه ۴۲
انسان یک قرآنی در درون خودش دارد این قرآن بیرونی قرآن لفظی است سایه این قرآن درونی است ظل این قرآن است .قرآن اصلی دردرون توست.
پس شما وقتی در عرف قرآن نگاه می کنی، برای رسیدن به رب باید به درون خودت حرکت کنی، برای رسیدن به دین باید به درون خودت حرکت کنی و اگر انسان به واقع توانست به آن رب خودش برسد به دینی که در باطن خودش هست به قرآن برسد آنجا به مقام انسانیت رسیده است.
🔶دقیقه ۴۶
قرآن برای خلقت انسان دو مرتبه قائل میشود. یکی آن مرتبه ای که سیر در ماده بود، گل بود، نطفه بود، علقه بود، مضغه بود، استخوان بود. جسم کامل شد. (این یک مرحله)
مرحله بعد آن مرحله ای است که می فرماید : یک خلقت دیگر به او عطا کردیم که خلقت روحانی است. خداوند به خاطر این خلقت دوم به خودش تبریک گفت. «فتبارک الله احسن الخالقین»
🔶دقیقه 52
«الرحمن، علم القرآن، خلق الانسان»
وقتی که تعلیم قرآن کرد یعنی از روح خودش در او دمید. یعنی روح انسان همان قرآن است. وقتی که در انسان روح دمید یعنی قرآن را در انسان وارد کرد.
🔶دقیقه 53
و به راستی مادامی که انسان به آن مرتبه قلب خودش نرسد، نه خدا پرست میشود، نه دیندار میشود، نه علم قرآن پیدا می کند، نه انسان می شود. چون انسانیت متوقف بر این است که تو به آن قرآن باطنی خودت برسی.
https://eitaa.com/moravej_tohid/3347🆔 @moravej_tohid
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
شرح جامع و کامل #حدیث_معراج
همراهان گرامی لطفا تفسیرها را دنبال بفرمایید.
🆔 @moravej_tohid
🔽🔽🔽🔽🔽
🎙#شرح_حدیث_معراج جلسه یازدهم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔶دقیقه 1
امام صادق (ع) : رأس طاعت خدا، رضایت به آن چیزی است که خداوند برای بنده، مقدر کرده و اراده فرموده است، در آنچه که عبد دوست دارد یا دوست ندارد و البته خداوند هم کاری برای عبد نمی کند مگر اینکه خیری برای او باشد.
ببینید، رضا، را رأس طاعت و عبادت قرار داده است.
🔶دقیقه 8
سر اینکه رضا، قرب می آورد. یعنی انسان های راضی به مقام قرب می رسند همین است که اصلا خداوند و طبیعت هر اربابی، هر مالکی، این است که آن کارگر و آن زیر دستی را که راضی هست، آن را بیشتر دوست دارد و آن را بیشتر به خودش نزدیک میکند.
🔶دقیقه 9
رضا، باعث می شود که انسان به مقام مقربین برسد که مقربین بالاترین مرتبه در عبودیت است.
🔶دقیقه 10
این صفات قلبی اگر در قلب انسان پیدا شود از هزاران رکعت نماز بهتر است.
🔶دقیقه 12
عبودیت آن منطقه صفر وجودی انسان است.
🔶دقیقه 13
انسان مادامی که خودش را چیزی احساس می کند، این هیچی نیست. نکته دقیق را عنایت بفرمایید. می گوید : من ده هستم، من بیست هستم، من هزارم و..، ابن هیچی نیست.
اگر انسان خودش را هیچ دید، همه چیز است. بندگی یعنی این، خودت را چیزی دیدی، هیچی نیستی، اگر خودت را هیچ دیدی همه چیز هستی.
🔶دقیقه 15
«العبودیه جوهره کنهه الربوبیه» عبودیت، یک جوهری است، یک گوهری است که کنهش ربوبیت است. یعنی اگر انسان به آن منطقه عبد بودن خودش رسید، یعنی به آن منطقه صفر بودن، عبد یعنی هیچ، صفر، اگر انسان به این منطقه صفر خودش رسید. این انسان همه چیز است.
نقطه تلاقی انسان با خدا در همین منطقه عبودیتش است.
🔶دقیقه 18
البته ما علمش را داریم. الان همه می دانیم که عبد خداییم. ما هیچی نیستیم، هیچی هم نداریم. بله، اما، انسان این را ببیند.
🔶دقیقه 33
قارون علم خودش را دید و همین علمش حجابش شد وقتی که حضرت موسی به او فرمان داد که برو انفاق کن، گفت : نمی کنم. (حجاب شد.) یا فرعون، رب بودن خودش را دید ولذا امر حضرت موسی را اطاعت نکرد، مسلمان نشد، ایمان نیاورد. علت اینکه شیطان، رانده شد از درگاه خدا به خاطر اینکه، این آتش بودن یک شخصیتی برایش شد، آتش بودن خودش را دید و این من او شد......
لذا، هر کس دور می شود از خدا آن خصوصیت کمالی خودش را می بیند، بالاخره هر انسانی یک خصوصیت کمالی دارد.
🔶دقیقه 26
همه ما یک رگه هایی از فرعونیت در خودمان داریم.
🔶دقیقه 31
«تلک الدار الاخره نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لا فسادا و العاقبه للمتقین»
خیلی آیه عجیب است که تلک الدار الاخره، آن، با تلک می آورد. تلک ضمیر اشاره دور است. یا آن دار آخرت است. می خواهد عظمت را برساند.
برای چه کسی قرارش دادیم؟ برای کسانی که علو را اراده نمی کنند. یعنی منیت را اراده نمی کنند.
🔶دقیقه 34
انسان نا متعادل را که به بهشت نمی برند. انسانی که عدل بر مزاجش حاکم شده باشد به بهشت می برند.
🔶دقیقه 37
زن مظهر اسم لطیف است. وجودش یک لطافتی دارد. همین که از کنار یک مرد عبور کند که این مرد یک مرد ظلمانی باشد در نفس آن زن تاثیر می کند و نفسش ظلمانی می شود.
🔶دقیقه 40
توصیه به خلوت داشتن
https://eitaa.com/moravej_tohid/3350 🆔 @moravej_tohid
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
مبحث #معاد
همراهان گرامی لطفا جلسات را دنبال بفرمایید.
🆔 @moravej_tohid
🔽🔽🔽🔽🔽
تفسیر بسیار زیبا؛ جامع وکامل بر
#منطق_الطیر_عطار_نیشابوری
#علامه_مروجی_سبزواری
🍃همراهان گرامی لطفا تفسیرها را دنبال بفرمایید🌺🙏
🆔 @moravej_tohid
👇👇👇👇