🎙#تفسیر_منطق_الطیر جلسه هفتم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸دقیقه 5
عبادت های ما محصول محاسبات عقل ماست. (عقل، حساب می کند که برای رسیدن به لذت های اخروی باید عبادت کنی)
🔸دقیقه 7
حقیقت انسان، روح است. روح که خانه و... نمی خواهد، روح تابع آن است که به وطن اصلی خودش برگردد.
واقعا کسانی که به مقام روحشان برمی گردند، از زندگی در دنیا وحشت دارند.
روح، از عالم مجردات آمده، از پیش خدا آمده، از عالم انوار آمده.
🔸دقیقه 13
اگر واقعاً انسان به آن اصل خودش برگردد و به آن حقیقت خودش برگردد، به آن مقام روح خودش برگردد، بعد می بیند که نه دنیا او را اشباع می کند، نه بهشت و امثال اینها، فقط او را می خواهد.
🔸دقیقه 20
جهان بینی باید عوض شود. ما باید خودمان را حیوان نبینیم که به دنبال نیازهای حیوانی خودمانی باشیم.
خودم را پرتویی از خدا ببینم.
🔸دقیقه 22
حقیقت خودمان را به شهود ندیده ایم.
انسان واقعا باید خودش را به روحانیت ببیند تا خودشناسیش عوض شود. بعد معبودش هم عوض می شود.
🔸دقیقه 24
من کیستم؟
نظر دانشمندان غربی، توماس هابز : انسان گرگ انسان است.
فروید : انسان، خوک است.
داروین : انسان، میمون است.
نیچه : انسان، ابر حیوان است.
عرفای اسلامی می گویند : مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک
اصلا خاک نیستم، موجود خاکی نیستم که تعریف می کنی، انسان خوک است و....
🔸دقیقه 28
«علم آدم الاسماء کلها»
تمامی کمالات خودش را در آدم اشراق کرد.
🔸دقیقه 28
میخانه در عرفان، یا عالم واحدیت است یا عالم احدیت است.
🔸دقیقه 34
عشق آدم به خداوند از همه ملائک بیشتر است.
اگر آدم بتواند به مقام روحش برگردد به عشق خداوند دست پیدا می کند.
🔸دقیقه 38
ما خود حیوانی مان را داریم می پرستیم. خود حیوانی مان را قبله قرار دادهایم.
پرستش چیست؟ یک چیزی را هدف قرار دهد واعمالی را برای رسیدن به آن انجام دهد. (این می شود عبادت)
🔸دقیقه 40
آثار تجلیات
چرا به تجلیات، شراب می گویند؟
تجلیات، جهل و خرافات را از بین می برد.
تجلیات، چون خیلی قوی هستند، بنای وجود بشری انسان را ویران می کنند.
🔸دقیقه 45
خوب است انسان، حداقل این درد به جانش بیفتد که من مسلمان نیستم.
اگر مسلمانی از این است که حافظ دارد
وای اگر از پس امروز بود فردایی
🔸دقیقه 47
انسان، توحید شهودی را از پیر می گیرد.
https://eitaa.com/moravej_tohid/3408🆔 @moravej_tohid
24.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیزار گردند از شهی شاهان اگر بویی برند
زان بادهها که عاشقان در مجلس دل میخورند…
#توحید
#کلیپ_تصویری
https://eitaa.com/moravej_tohid/3420
🆔 @moravej_tohid
🎙#علم_حقیقی جلسه هشتم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔸دقیقه 6
اگر انبیای الهی نبودند، انسان هیچ گاه در تفسیر کتاب وجودی خودش اصلا موفق نبود.
🔸دقیقه 8
عمق وجود انسان، یک حقیقت ربانی است. انسان در باطن وجود خودش رب است.
مذهب بودا، نمی تواند انسان را به آنجا برساند که واقعا به مرتبه کشف اسماء الله در درون خودش برسد.
🔸دقیقه 9
کسی که واقعا می خواهد انسان را از قرآن دریابد، باید به مراتب بالای وجودی خودش رسیده باشد، به همین دلیل هم هست که قرآن میگوید : تعال (بیایید بالا)
یعنی برای فهم قرآن در آن مراتب نازل وجود خودتان (حیوانی خودتان) توقف نکنید.
🔸دقیقه 10
انسان وقتی قرآن را از مرتبه ی پایین نگاه کند، چه بسا قرآن را پر از تضاد ببیند، پر از تناقض ببیند.
فلاسفه برای عقل انسان 4 مرتبه قائل هستند. عقل بالقوه، عقل بالملکه، عقل بالفعل، عقل بالمستفاد
🔸دقیقه 16
عقل بالملکه فقط ظاهر را می بیند و از ظاهر تجاوز نمی کند. اکثر انسان ها در عقل بالملکه توقف می کنند.
🔸دقیقه 18
عقل بالفعل، همان است که قرآن به آن می گوید : اولو الالباب : صاحبان لب (لب یعنی باطن)
🔸دقیقه 19
«الشمس و القمر بحسبان» «5،الرحمان»
«انا کل شیء خلقناه بقدر» «49،قمر»
🔸دقیقه 20
وهم، آن قوه ای است که فعالیت های انسان را در جهت بقای جسمانی تنظیم می کند.
🔸دقیقه 23
اگر انسان توانست این پوسته ی ظاهر را بشکافد، یک قدم به باطن بگذارد، یعنی به مرتبه ای که عقل بالملکه تبدیل به عقل بالفعل شود. اینجاست که انسان یک موجود باطن بین می شود.
🔸دقیقه 28
انسان وقتی که به مرتبه ی عقل بالفعل رسید این انسان موحد می شود. (اهل توحید)
توحید همین است که همه چیز را در حقیقت خودش یک چیز می بیند.
«الله نور السماوات و الارض» «35،نور»
🔸دقیقه 34
اگر انسان، یک روزی به آنجایی رسید که اگر به آسمان نگاه کرد، به درخت نگاه کرد، به آب نگاه کرد، به خودش، به انسان های دیگر نگاه کرد، در باطن اینها آن نور (او) را بتواند ببیند این انسان به مرتبه عقل بالفعل رسیده است.
🔸دقیقه 37
و براستی انسان، تا به مرتبه ی عقل بالفعل نرسد، از منیت و تکبر نمی تواند خارج شود. (هر چه می بیند فقط همین ظاهر است که می بیند، من چنین کردم، من چنان کردم، من را نمی تواند ذبحش کند، مگر به آن مرتبه ی عقل بالفعل برسد.)
🔸دقیقه 43
شیاطین جن و انس
یعنی واقعاً بعضی انسان ها، شیطان هستند، نه اینکه صفت شیطنت دارند.
شیطان کیست؟ شیطان کسی است که به مقام توحید نرسید.
🔸دقیقه 44
مشکل شیطان همین بود که باطن را ندید، ظاهر را دید.
🔸دقیقه 49
مقام نورانیت آدم را ملائکه هم، حتی ندیدند. ملائکه هم سجده نکردند، در آنها هم یک بویی از تکبر بود.
🔸دقیقه 52
ملائکه توبه کردند اما شیطان توبه نکرد.
🔸دقیقه 59
هر قرآن خواندنی که ارزش ندارد، «رب تال القرآن و یلعنه»
https://eitaa.com/moravej_tohid/3424🆔 @moravej_tohid
عرفات مجمع اولیاء خداست...
عرفات جایی است که امام زمان ﷺ و همه ی اولیاء خدا در آنجا حضور دارند. حضرت عیسی ﷺ در آنجا حضور دارد، حضرت خضرﷺ، حضرت ادریسﷺ و 360 نفر اوتاد و ابدال در آنجا حضور دارند.
💿 شرح حدیث معراج جلسه یک
▶️حضرت علامه مروجی سبزواری
#عکس_نوشته
https://eitaa.com/moravej_tohid/3425
🆔 @moravej_tohid
هوالحکیم
... آتش وجود اولیا غیر از آتش های معمولی است .آتش های معمولی فقط میسوزانند و نیست میکنند و حیات را می برند و مرگ میاورند ، اما آتش وجود اولیا وجود دنیایی انسان را میسوزاند و وجود الهیش را آزاد میکند . ظلمت های وجود دنیاییش را می برند و نورانیت وجود الهی بدو میبخشند . حیات طبیعی و حیوانیش را میگیرند و به حیات الهی ارتقائش میدهند .
باید دانست که آتش اولیا فقط قلب را میسوزاند . اما به شرطی قلب را میسوزاند که روی قلب کاملاً باز باشد و آتش به آن برسد . اما کسی که عمرش را در دنیا و به فکر دنیا و مشغول انجام کارهای دنیوی بوده و روی قلبش را لایه های بسیاری از غبارها و رسوبات دنیایی انباشته کرده است چگونه آتش میتواند آن را بسوزاند ، این بدان میماند که روی پنبه ای را مقداری خاک ریخته باشند ، در اینجا هر چه آتش را به پنبه نزدیک بکنند در پنبه نمیگیرد .
عرفات محلی است که قلب انسان به آتش وجود اولیا و مخصوصاً حضرت قطب الاقطاب نزدیک میشود .
اگر قلب حاجی کاملاً رویش باز باشد و حجاب و عایقی رویش ، یا اطرافش را نگرفته باشد ، در عرفات که محل جمع شدن انسان با اولیا هست و محل نزدیک شدن آتش وجود اولیا به قلب انسان ها است ، حاجی به ناگاه در خودش سوزشی عجیب ، نه از قِسم سوزش های دنیایی ، همراه با نورانیتی شدید را احساس میکند . عرفات برای حاجی باید بسان طور باشد برای موسی که همچنان که در وادی مقدس ، وجود موسی علیه السلام با آتش الهی تماس یافت و در اثر این تماس وجود دنیایی موسی علیه السلام سوخت و روحش آزاد شد و به مقام توحید رسید ...
📗برگرفته از #اسرار_حج (ص ۷۲۲ و۷۲۳ )
📖اثر قلمی #علامه_مروجی_سبزواری
@allamedahr
4_5782940298879436098.mp3
3.83M
در عصر روز نهم امام زمان با جسمش در عرفه است...
روح حج دراینست که انسان امامش را ببیندولی چرا ما نمیبینیم؟ ...
برگرفته از جلسه هجدهم #مثنوی
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
#فایل_صوتی_کوتاه
@moravej_tohid
هوالحکیم
دعای عرفه ( توحید صدقین )
.. در عرفه نه اینکه بیرون حَرَم است ، انسان اول که میرود در خانه خدا طواف میکند ، آنجا محل فناست ، اگر حاجی حاجی باشد ( به معنای واقعی حاجی باشد ) وقتی که میرود و وارد مسجدالحرام میشود او در مقام فناست ، فنای در اسماء الله هست . خود مسجد الحرام مظهر مقام واحدیت هست ، آنجا حاجی فنای در خداست ( هیچی حالیش نمیشود ) مثل آدم های بیهوش هیچی نمیفهمد .
یعنی اگر حاجی حاجی باشد مدتی که در حَرَم هست ، یعنی در مسجدالحرام هست ، هیچی حالیش نشود ، نه غذا بخورد ، نه آب بنوشد ، نه بخوابد ، یعنی نمیفهمد ( مثل آدمی که مست هست ، آنطور ) یک سکری دارد ، فنا شده است ، فنای فی الله شده است و هیچی حالیش نمیشود .
چیزی که هست در باطن اسماء بر رویش تأثیر میکنند ، اسماء بر روحش تأثیر میکنند . بعد وقتی که در عرفات از حَرَم بیرون میاید ( چون عرفات در بیرون حَرَم هست ، تقریباً ۱۴ کیلومتری فاصله هست ) ، وقتی که از منطقه حَرَم بیرون میاید ، یعنی از حالت فنا بیرون میاید در مقام " صحو بعد المحو " است ، یعنی در عرفات به هوش میاید ، وقتی که به هوش میاید ، اسمائی که در خانه خانه خدا بوده و در مسجدالحرام بوده در روحش تأثیر کردند و ناخودآگاه در روحش اثر گذاشتند در آنجا به ظهور میایند .
لذا اسماء را میبیند ، بعد خودش را میبیند ( خودش را می یابد ) بعد شروع میکند میگوید :
انت الذي مننت ، انت الذي انعمت ، انت الذي احسنت ، انت الذي اجملت ، انت الذي افضلت ، انت الذي اكملت ...
لذا این دعایی که امام میخوانند مالِ عرفات هست ، عرفات مقام تفصیل واحد است ، یعنی آن حقیقت واحدی را که در مسجدالحرام گرفته است در عرفات از هم باز میشوند و آن اسمائی که در باطن انسان وارد شده است همه آشکار میشوند .
اینست که مناجاتی که امام میکند مطابق حالش هست ، مطابق شأنش هست ( به طور مثال الان اگر کسی به ما بگوید که یک دعا بکن ، دعا میکنیم ، اما معلوم نیست که مناسب حال باشد ) مانند آدمی که در بیابان به سختی گرسنه هست ( خیلی شدید گرسنه هست ) او که نمیگوید خدایا به من پول بده ، میگوید خدایا به من نان بده و یا خیلی تشنه هست ، نمیگوید که خدایا به من لباس بده ، میگوید خدایا به من آب بده .
دعا باید مقتضای حال باشد ...
دعا باید از قلب بر زبان بجوشد ، شما اگر به امام حسین در مراسم حج بگویی در خود مسجدالحرام دعا کن ، شاید هیچ نگوید ، در مقام فناست دیگر ، زبان بند میشود ، محو است ، بعد که بیرون از حرم میاید ، میگویی دعا کن ، حالا میگوید :
انت الذي مننت ، انت الذي انعمت ، انت الذي احسنت ، انت الذي اجملت ، انت الذي افضلت ، انت الذي اكملت
نه اینکه خودش را یافته است ( خودش را می یابد به اضافه اسمائی که بر رویش تأثیر کرده است ) یعنی از مقام تجرید شهود به مقام شهود ناخالص آمده است ... (چون عارف در همه مقامات باید خدا را عبادت بکند ، هم در مقام جمع ، هم در مقام تفصیل و ... )
اگر انسان واقعاً بر روی خودش کار کرده باشد به حج که میرود اینها را می یابد ، یعنی در همان مدتی که در عرفات هست در آنجا کاملاً اسماء از مقابلش رژه میروند ، ظهور دارند و اسماء را می یابند ، آن ظهوراتی که اسماء بر رویش گذاشته اند آنها را در خودش می یابد ( کاملاً می یابد ) یعنی عرفات ( بحث عرفات را مفصل در اسرار حج آورد ه ایم ) روز مطالعه خودت هست ، در عرفات خودت را مطالعه بکنی ، ببینی در مسجدالحرام که بودی چکار شده است ، خدا با تو چه کرده است ، اسماء چطور بر رویت تأثیر گذاشتند ، اسمائی که بر رویت تأثیر گذاشته اند چه اسمائی هست ، که در همین دعای عرفه امام ( ع ) انگار دارد از اینها خبر میدهد ، همین اسمائی که امام علیه السلام بیان میفرمایند ، مثلاً آنجایی که میفرمایند :
" انت الذي مننت " یعنی اسم منان بر رویش تأثیر گذاشته است ،
" انت الذي انعمت " اسم منعم بر رویش تأثیر گذاشته است ،
" انت الذي احسنت " اسم محسن بر رویش تأثیر گذاشته است ،
" انت الذي اجملت " اسم مجمل ( یعنی زیبا کننده و یا جمیل ) ،
" انت الذي افضلت " اسم مفضل ،
" انت الذي اکملت " اسم مکمل ،
" انت الذي رزقت " اسم رازق ،
" انت الذي وفقت " اسم مُوَفِق ( یعنی توفیق دهنده ) ،
" انت الذي اغنیت " اسم غنی ( یعنی غنی کننده ) ،
" انت الذي سترتت " اسم ساتر ،
" انت الذي غفرت " اسم غافر ،
" انت الذي کفیت " اسم کافی ،
" انت الذي هدیت " اسم هادی ،
" انت الذی ایّدت " اسم مؤید ،
" انت الذي نصرت " اسم ناصر ،
" انت الذی شفیت " اسم شافی ،
" انت الذي عافیت " اسم عافی " ،
" انت الذي اکرمت " اسم مُکرم و همینطور ( همه این اسم ها ، امام که در مسجدالحرام بوده بر رویش تأثیر گذاشته است و حالا که میاید در وجودش " برای خودش " باز میشود و خداوند همه اینها را به او داده است ) .
این اسماء وقتی که باز میشوند از ...
ادامه مطلب👇