eitaa logo
مشاعره
442 دنبال‌کننده
297 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خَبَرَش کاش به گوشَت بِرسَد روزی دور که دلَم تا تَپِشی داشت پَریشانَت بود
گفتم فراق را به صبوری دوا کنم صبرم زیاد نیست، چرا ادعا کنم؟
چه لازم است که با غیر، مهربان باشی؟ که صد هزار خیال خطا کند عاشق
فکر و ذکر و همه‌ی هوش و حواسم شده‌تو کاش بودی که ببینی چه بساطی شده‌ای
برایت مثل یک رزمنده جنگیدم ولی هرگز نفهمیدم که تو با دشمنانم پای یک میزی
تا عقل داشتم نگرفتم طریق عشق جایی دلم برفت که حیران شود عقول!
دوری زِ تو امانِ دلم را بُریده است با گریه رو به کرببلا می‌دهم سلام!
چگونه فاش نگویم که عاشقت شده‌ام؟ کدام بوسه نهاده‌ست مهر بر دهنم؟
واقعیت نیست پشت پردۀ این بیت‌ها شعر می‌گویم که قدری خستگی را در کنم
اصلا خطاست اینکه بگویم ندارمت من دارمت هنوز، تویی که نداری‌ام
به دوری تو شبی روز کرده‌ام که غمت چو صبح بر سرم آمد، نمی‌شناخت مرا
نذریِ‌دختر همسایه و تا‌صبح‌بیادش‌بودن چقدر سخت گذشت بر دهه‌ی شصتی ها
کدام دیده مرا از نگاه تو انداخت که من سلام تو اما تو والسلام منی
من از زلفِ پریشانت به رویِ شانه فهمیدم سَر و سامانِ ما گاهاً نهفته درپریشانی‌ست
حال دل می بینم و بر خود ترحم میکنم همچو بیماری که بیند رنج بیماری دگر
باید که ساخت با شَرَر عشق چاره چیست؟ في بُعدِها عَذابْ وَ في قُربِها مَمات
این قلب ترک‌خوردهٔ من بند به مو بود من عاشق او بودم و او عاشق «او» بود!
شناسنامه من یک دروغ تکراری‌است هنـــــوز تا متولد شدن مجالم هست..!
خدا رحمت کند من را در آن روزی که رو در رو به چشمانت شوم خیره، بگویی: دوستت دارم
چنان گرفته تو را بازوان پیچکی‌ام که گویی از تو جدا نه، که با تو من یکی‌ام ㅤㅤㅤㅤ
من از روییدن خار سر دیوار دانستم که ناکس‌کس نمی گردد بدین بالا نشینی ها
و چه احساس نجیبی‌ست که با دیدن تو طلبِ عشق زِ بیگانه ندارم هرگز
اگرچه ماه منی، با رقیب دلخوش باش اگر ستاره بخت تو دست او باشد
دخیلی بر تمام ریل‌های شهر می‌بندم توکل بر خدا... شاید قطارِ رفته برگردد
نیامد دامن وصلت به دستم هر چه کوشیدم ز کویت عاقبت با دامنی خون جگر رفتم