جُدا از خود نشستم آنقدَر تنها به ياد او…
كه با خود رو به رو برخوردم و نشناختم خود را
#شفایی_اصفهانی
#تنها
#ج
تو را اندازه سرباز غمگینی که از برجک
شبی در اوج غربت سر دهد آواز،دلتنگم
#امیر_حسین_الهیاری
#سرباز
#ت
خندهی خورشید را هر صبح دانی چیست رمز؟
گوید از عمرت گذشت ای بیخبر شامی دگر ...!
#مهدی_اخوان_ثالث
#صبح
#خ
دل رُبایانه دگر بر سرِ ناز آمدهای
از دلِ ما چه به جا مانده که باز آمدهای؟!
#صائب_تبریزی
#ناز
#د