۱۷ مهر
مشاعره
@moshaereh
395
دنبالکننده
249
عکس
2
ویدیو
0
فایل
مشاهده در ایتا
پیوستن
مشاعره
395 دنبالکننده
دانلود
مطالب قبلی
مشاعره
حال آن خسته چه باشد كه طبيبش بزند زخم و بر زخم نمک پاشَد و مرهم بِبَرد
#عماد_خراسانی
#خسته
#ح
مشاعره
شد صبحِ دگر خیرِ مرا باز تو بشمار غیراز تو مگر خیرِ دگر هست بہ تکرار
#مسلم_خزایی
#صبح
#ش
مشاعره
مثل هر صبح تو خورشیدی و من مشتریات در مدار تو و چشمت همه دنیاست سلام
#حسینفروتن
#صبح
#م
مشاعره
در جستجوی نیمه گمگشته، گم شدیم دیگر توانِ زیستنِ ناتمام نیست
#مهدی_کتابدار
#زیستن
#د
مشاعره
گفتی: چه دلگشاست افق در طلوع صبح گفتم که: چهرهی تو از آن دلگشاتر است
#فریدون_مشیری
#صبح
#گ
مشاعره
قاتل منطق شدی، لیکن در این صبح قشنگ قلب خود را با جسارت من به قاتل میدهم
#سیده_زهرا_ابطحی
#صبح
#ق
مشاعره
امنتر از حرمت نیست همان بهتر که کودکِ گمشده در صحن تو پیدا نشود
#محمد_رسولی
#صحن
#ا
مشاعره
حالا که سر چرخاندهام در باد میبینم پشت سرم شهری است از هر روشنی خالی
#پانته_آ_صفایی
#خالی
#ح
مشاعره
مثل خاراندن یک زخم پس از خوب شدن یاد یک عشق عذابیست که لذت دارد...!
#مقداد_ایثاری
#زخم
#م
مشاعره
کل دیوان دلم را صفحه صفحه خواندهام هیچ شعری چون رباعیِ کلامت ناب نیست
#الهام_زارع
#دیوان
#ک
مشاعره
شربتِ لعلِ لبت بود شفایِ دل ما به عبث ما ز پیِ نسخهی عطار شدیم
#فیض_کاشانی
#شفا
#ش
مشاعره
چون قصه میبرند دهان بر دهان تو را سخت است اینکه بشنوم از دیگران تو را
#مجید_آژ
#قصه
#چ
مشاعره
شکست شیشهی دل را مگو صدایی نیست که این صدا به قیامت بلند خواهد شد
#صائب_تبریزی
#دل
#ش
مشاعره
دلم گرفت از این لحظههای تنهایی ترحمی کن و باز آ، بیا، بمان، با من!
#حمید_مصدق
#بیا
#د
مشاعره
ضجه ها میزند از داغ جگر سوز فراق
در و ديوار غم آلود جماران بى تو
#زکریا_اخلاقی
#امام_خمینی
#ض
مشاعره
دهان صبح پر از خنده دیدم و گفتم: غنیمت است در این روزگار خندیدن
#شفایی_اصفهانی
#صبح
#د
مشاعره
یک صبح، سینه چاک گذشتی ز گلستان گل پاره کرده است گریبان، به بوی تو
#حزین_لاهیجی
#صبح
#ی
مشاعره
خندهی خورشید را هر صبح دانی چیست رمز؟ گوید از عمرت گذشت ای بیخبر شامی دگر ...!
#مهدی_اخوان_ثالث
#صبح
#خ
مشاعره
دل رُبایانه دگر بر سرِ ناز آمدهای از دلِ ما چه به جا مانده که باز آمدهای؟!
#صائب_تبریزی
#ناز
#د
مشاعره
لبخند میزدم که نفهمند عاشقم ... شادی نقاب بود و کسی باورش نشد
#مجید_ترکابادی
#نقاب
#ل
مشاعره
جای ما در گوشهی صحرا بُوَد مانند کوه گوشهگیر و سربلند و سختپیوندیم ما
#فرخی_یزدی
#صحرا
#ج
مشاعره
دل آزردهٔ ما را به نسیمی بنواز یعنی آن جان ز تنرفته به تن بازرسان
#حافظ
#آزرده
#د
مشاعره
شب محو انتظار تو بودم دمید صبح گشتم به یاد روی تو قربان آفتاب
#بیدل_دهلوی
#صبح
#ش
مشاعره
زندگی طعم غزل از استکان حافظ است فالمنخوشنیستبیتو،محتوایش را نپرس
#سعیدفلاحی
#طعم
#ز
مشاعره
از درد ترکخورده و از زخم کبودیم کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم!
#حامد_عسکری
#زخم
#ا