eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
412 عکس
242 ویدیو
37 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✅أنس بن حارث کاهلی طبقات کبری به نقل از عربان بن هیثم،نقل می کند: پدرم به صحرا می رفت و در منطقه ای منزل می کرد که جنگ حسین علیه السلام در آن جا رخ داد، ما هر وقت وارد آن جا می شدیم مردی اسدی را می دیدیم که در آن جا مقیم شده است. پدرم می گفت: می بینم که این جا اقامت کرده ای؟ او گفت: به من خبر رسیده که حسین علیه السلام در اینجا کشته می شود. من آمده ام تا با او باشم و با او کشته شوم. وقتی حسین کشته شد پدرم گفت: برویم و ببینیم آیا آن مرد اسدی ، میان کشتگان هست یا نه؟ به آوردگاه آمدیم و گشتیم. دیدیم او جزء کشته هاست. 📖📖طبقات کبری – ج 1 ص 435 ح 424 ❇️❇️❇️❇️❇️❇️ 📖ابومخنف و اهل سیر نقل کرده اند: در هنگامه ی عاشورا وقتی که نوبت کارزار به این صحابی کبیر رسید،از حضرت اباعبدالله برای جنگ اجازه خواست، امام اذنش داد با آن که این بزرگوار کهن سال بود به مبارزه بیرون آمد ابروان خود را با دستمال به پیشانی بست و ازمقابل چشمهایش کنار زد، میان کمر را نیز با عمامه ای بست«به علت خمیدگی پشتش »و در همین حال حسین علیه السلام به او می نگریست و گریه می کرد و با گریه فرمود: شَکَرَ اللهُ لَکَ یا شِیخ پس به مبارزه بیرون آمد و بعد از رجز خواندن 18 نفر را به هلاکت رساند و بعد به شهادت رسید ❇️هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم هرگه که یادروی توکردم،جوان شدم @maghtal61
📢📢یکی از شاگردان علامه نقل میکند کلاس حدیثی داشتیم و بحارالانوار را میخواندیم هر کس هم میشنید میگفت: مگر حدیث کلاس دارد؟ ایشان میفرمود : اینها کلاس دارد، چون فرموده‌اند بیان ما سخت است، عمق آن را تحمل نمیکند. نه نبی مرسل، نه بنده اهل ایمان، نه ملک، حتی حدیث (النظافة شطر من الایمان)نظافت یکی از دو لنگه درب ایمان است هم نیاز به استاد دارد. کدام نظافت؟ شطر یعنی چه؟ مگر ایمان در دارد؟ کدام مرتبه ایمان؟ ✅ایشان نقل میکنند : وقتی علامه به حدیثی میرسید که نمیتوانست بفهمد یا احادیث دیگر ضد آن بود یا سند قابل اعتمادی نداشت خیلی محترمانه از بالای آن برگه را میبوسیدند و میگفتند ما نمیفهمیم. این همه ادب خشکه مقدسی نیست آنها قائل بودند حدیث پیغمبر، خود پیغمبر است. خیلی باید دست به عصا راه رفت، هرچه را که نمیفهمیم زود نباید نفی کنیم. یک بی احترامی به معصوم انسان را بدبخت میکند. @maghtal61
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْقُرَشِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي عُمَارَةَ الْمُنْشِدِ قَالَ مَا ذُكِرَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِي يَوْمٍ قَطُّ فَرُئِيَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مُتَبَسِّماً قَطُّ إِلَى اللَّيْلِ محمّد بن جعفر قرشى از محمّد بن حسين بن ابى الخطّاب، از حسن بن على، از ابن ابى عمير، از على بن غيره، از ابى عماره منشد نقل كرده كه وى گفت: نزد ابى عبد اللّه جعفر بن محمّد عليهما السّلام در روزى یاد از حسین بن علی نشد مگر اینکه در آن روز دیگرآن حضرت تا شب متبسّم و خندان ديده نمیشدند. باب 32کامل الزیارات @maghtal61
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻⬇️⬇️⬇️⬇️ ✅مصیبت سیدالشهداء موجب شکستگی امام صادق علیه السلام 🔺🔺🔺🔺🔺🔺⬆️⬆️⬇️⬇️ 📖📖صفوان جمال از امام صادق نقل می کند: در راه مدینه در حالی که قصد رفتن به مکه را داشتم از ایشان پرسیدم ای فرزند رسول خدا چرا شما را محزون و شکسته می بینم؟ پس فرمودند: اگر تو نیز آن چه را که من می شنوم می شنیدی این سوال را نمی پرسیدی؟ پس عرضه داشتم: شما چه چیزی را می شنوید؟ فرمودند: ابتهال و شکایت فرشتگان بر خداوند گرامی و عزتمند بر علیه قاتلان امیر المونین و قاتلان حسین علیهما السلام و نوحه و ناله ی اجنه و گریه ی ملائکه که حول او هستند و شدت بی تابی آن ها را می شنوم. چه کسی با این حال به غذا خوردن یا نوشیدن و یا خواب میل می کند. ◀️کامل الزیارات صفحه 186 ، بحار الانوار جلد 45 صفحه 2 @maghtal61
🏴🏴🏴گاهی مجلس حدیث ودرس به مجلس روضه بدل میشد. گاهی روضه خوان به منزل می آمد وپرده ای نصب میشد ومخدرات منزل همراه امام صادق علیه السلام می گریستند. ❇️سه تن ازافرادی که توفیق مرثیه سرایی درخدمت امام راداشتند. 1⃣ابوعماره ی منشد 2⃣ابوهارون مکفوف 3⃣جعفربن عفان طایی ◀️◀️ایشان توفیق مرثیه سرایی برای امام صادق داشتند. نقل است جعفربن عفان مقتلی در دویست صفحه داشته که ازبین رفته است واثری ازآن نیست. شيخ‏کشي فرموده: او همان است که وارد شد بر حضرت صادق (ع) هنگامي که زيد شحام و جمعي از شيعيان کوفه حاضر بودند، حضرت او را نزديک طلبيد و به او فرمود: شنيده‏ام در مرثيه حضرت امام حسين (ع) شعر مي‏گويي، و نيکو مي‏گويي. عرض کرد: آري، فدايت شوم. فرمود: بخوان. او خواند، امام صادق (ع) و حاضرين گريستند، و اشک چشم امام به صورتش جاري شد، سپس فرمود: اي جعفر! به خدا سوگند، ملائکه مقربين در اينجا حاضر بودند و اشعار تو را، براي امام حسين (ع)، شنيدند و گريستند، چنان که ما گريستيم، بلکه بيشتر؛ و خداوند واجب گردانيد براي تو بهشت را در اين ساعت به تمامه، و تو را آمرزيد، مي‏خواهي زيادتر بگويم؟ گفت: آري، اي آقاي من. فرمود: هر کس براي امام حسين (ع) شعري بگويد: و بگريد، و بگرياند، خداوند بهشت را بر او واجب مي‏گرداند. و او را مي‏آمرزد. [1] . [1] رجال کشي، ص 246. @maghtal61
📢معاویه بن وهب نقل میکند امام صادق درسجده برای زائرین سیدالشهدا چنین دعا مینمودند. ❇️اللَّهُمَّ إِنَّ أَعْدَاءَنَا عَابُوا عَلَيْهِمْ بِخُرُوجِهِمْ فَلَمْ يَنْهَهُمْ ذَلِكَ عَنِ الشُّخُوصِ إِلَيْنَا خِلَافاً مِنْهُمْ عَلَى مَنْ خَالَفَنَا ◀️◀️فَارْحَمْ تِلْكَ الْوُجُوهَ الَّتِي غَيَّرَتْهَا الشَّمْس وَ ارْحَمْ تِلْكَ الْخُدُودَ الَّتِي تَتَقَلَّبُ عَلَى حَضْرَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ (ع) وَ ارْحَمْ تِلْكَ الْأَعْيُنَ الَّتِي جَرَتْ دُمُوعُهَا رَحْمَةً لَنَا وَ ارْحَمْ تِلْكَ الْقُلُوبَ الَّتِي جَزِعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنَا وَ ارْحَمْ تِلْكَ الصَّرْخَةَ الَّتِي كَانَتْ لَنَا ▶️▶️اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَوْدِعُكَ تِلْكَ الْأَبْدَانَ وَ تِلْكَ الْأَنْفُسَ حَتَّى تُوَفِّيَهُمْ عَلَى الْحَوْضِ يَوْمَ الْعَطَشِ الْأَكْبَر.ِ بار خدايا دشمنان ما بواسطه خروج بر ايشان آنان را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند ولى اين حركت دشمنان، ايشان را از تمايل به ما باز نداشت و اين ثبات آنان از باب مخالفتشان است با مخالفين ما، پس تو اين صورت‏هائى كه حرارت آفتاب آنها را در راه محبّت ما تغيير داده مورد ترحّم خودت قرار بده و نيز صورت‏هائى را كه روى قبر ابى عبد اللّه الحسين عليه السّلام مى‏گذارند و بر مى‏دارند مشمول لطف و رحمتت قرار بده و همچنين به چشم‏هائى كه از باب ترحم بر ما اشك ريخته‏اند نظر عنايت فرما و دل‏هائى كه براى ما به جزع آمده و بخاطر ما سوخته‏اند را ترحم فرما ، بار خدايا به فريادهائى كه بخاطر ما بلند شده برس، خداوندا من اين ابدان و اين ارواح را نزد تو امانت قرار داده تا در روز عطش اكبر كه بر حوض كوثر وارد مى‏شوند آنها را سيراب نمائى. 📖📖کامل الزیارات/باب چهلم @maghtal61 ✅عبارتی که مناسب حفظ کردن است،باعلامت مشخص شد.
❇️امام صادق میفرمایند: وَ مَا مِنْ عَيْنٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ وَ لعَبْرَةٍ مِنْ عَيْنٍ بَكَتْ وَ دَمَعَتْ عَلَيْهِ وَ مَا مِنْ بَاكٍ يَبْكِيهِ إِلَّا وَ قَدْ وَصَلَ فَاطِمَةَ (ع) وَ أَسْعَدَهَا عَلَيْهِ وَ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ وَ أَدَّى حَقَّنَا وَ مَا مِنْ عَبْدٍ يُحْشَرُ إِلَّا وَ عَيْنَاهُ بَاكِيَةٌ إِلَّا الْبَاكِينَ عَلَى جَدِّيَ الْحُسَيْنِ (ع) فَإِنَّهُ يُحْشَرُ وَ عَيْنُهُ قَرِيرَةٌ وَ الْبِشَارَةُ تِلْقَاهُ وَ السُّرُورُ بَيِّنٌ عَلَى وَجْهِهِ وَ الْخَلْقُ فِي الْفَزَعِ وَ هُمْ آمِنُونَ وَ الْخَلْقُ يُعْرَضُونَ وَ هُمْ حُدَّاثُ الْحُسَيْنِ (ع) تَحْتَ الْعَرْشِ وَ فِي ظِلِّ الْعَرش ❇️ هيچ چشم و اشكى نزد خدا محبوب‏تر از چشم و اشکى نيست كه برسیدالشهدا بگريد و بر آن حضرت جارى گرددو هيچ گريه‏كننده‏اى نيست كه بر آن جناب بگريد مگر آنكه گريه‏اش به حضرت فاطمه عليها السّلام رسيده و آن بانو را يارى مى‏كند و نيز گريه‏اش به حضرت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيده و بدين وسيله حقّ ما را ادا كرده. و هيچ بنده‏اى نيست كه روز قيامت محشور شود مگر آنكه چشمانش گريان است غير از گريه‏كنندگان بر جدّم حضرت حسين بن على عليهما السّلام چه آنكه ايشان در حالى كه چشمانى روشن و باز دارند محشور مى‏گردند و آثار سرور و شادى در صورتشان نمايان مى‏باشد، مردم در فزع و ناراحتى بوده ولى ايشان از هر غم و محنتى در امان هستند، مردم متفرق و پراكنده و مضطرب بوده ولى ايشان در زير عرش و سايه ي آن به ياد حسين عليه السّلام بوده و در باره ي آن جناب به گفتن حديث مشغولند. باب بیست وششم کامل الزیارات @maghtal61 📖نکات روایت ⬆️ 1⃣ادای حق اهل بیت ویاری حضرت زهرا 2⃣حداث الحسین گریه کنان برحضرتش هستند.
✅همسایه های فاطمه سلام الله علیها ❇️حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ ره عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارِ وَ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدِ بْنِ يَقْطِينٍ الْيَقْطِينِيِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي خَالِدٍ ذِي الشَّامَةِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو أُسَامَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ فِي جِوَارِ نَبِيِّهِ (ص) وَ جِوَارِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ فَلَا يَدَعْ زِيَارَةَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) ❇️على بن الحسين و على بن محمّد بن قولويه، از محمّد بن يحيى عطّار و على بن ابراهيم بن هاشم، از محمّد بن عيسى بن عبيد بن يقطين يقطينى، از كسى كه برايش نقل نموده از ابو خالد ذى الشامّة، وى مى‏گويد:ابو اسامه برايم حديث گفت، وى اظهار داشت:از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‏فرمود:كسى كه مى‏خواهد در همسايگى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و حضرت على و فاطمه عليهما السّلام باشد زيارت حسين بن على عليهما السّلام را ترك نكند. 📖📖باب52کامل الزیارات @maghtal61
✅نورسیدالشهدا درقتلگاه نورى كه بر پيشانى مادران به هنگام باردار شدن به يكى از اجداد پيامبر (ص ) ظاهر مى شد و همچنين بر جبين آمنه به وقت باردار شدن به پيامبر اسلام ظاهر شد، نشانه آن است كه آن مادران از اين انوار نيستند؛ بنابراين وقتى به آن نور حامله مى شدند، اثر نور در پيشانى آنان ظاهر مى شد، اما آنجا كه مادر خود از انوار باشد، وجهى براى ظهور نور نيست و بويژه نور بر چهره ظاهر نمى شود. به همين خاطر وقتى حضرت زهرا سلام الله عليها به امام حسن مجتبى عليه السلام حامله شد، نور ديگرى بر چهره زهرا ظاهر نشد؛ لكن ويژگى امام حسين عليه السلام طورى است كه وقتى مادر به حسين عليه السلام حامله شد، پيامبر اسلام (ص ) به فاطمه فرمودند: ((من در چهره تو نورى مى بينم و به زودى حجتى براى خلق خدا از تو متولد مى شود.)) و زهرا (س ) فرمود: ((چون به اين فرزند حامله شدم ، در شب نيازى به چراغ نداشتم .)) ◀️بنابراين خصوصيت نور حسين اين است كه بر نور ظاهر مى شود و بر آن غالب مى گردد؛ لذا شخصى كه در هنگام شهادت آن حضرت ، در وسط روز پيكر مباركش را بر زمين افتاده ديد، گفته است : ((به خدا سوگند نور سيماى او مرا به خود مشغول كرد، بدان گونه كه از نظر و تاءمل در كيفيت قتل آن بزرگوار غافل شدم .)) ◀️و از ديگر ويژگى هاى آن حضرت اين كه ؛ هيچ مانع و حاجبى نور ايشان را نمى پوشاند، همان شخص راوى مى گويد: ((نديدم كشته آغشته به خاك و خونى را كه نورانى تر از چهره حسين باشد.)) خاك و خون ، مانع از نور حسين كه بر هر نورى غالب است ، نشده بود. @maghtal61
✅(محمد بن بشیر) بشیر حضرمی (نامهای مختلفی برای او ذکر شده است محمدبن بشیر، بشیربن عمرو و بُشربن عمرو حضرمی) وقتی شب عاشورا رسید حسین اصحاب خود را جمع کرد و و در انجمن آن ها به سخن ایستاد. نخست خدای را ثنا گفت و سپس رو به یاران کرد و فرمود: اما بعد من اصحابی را شایسته تر از شما نمی دانم ... راوی گوید : در این حال به بشیر حضرمی خبر دادند که پسرت در مرز ری اسیر شده است. بشیر گفت: نزد خدا او را و نفس خویش را احتساب می کنم که هر دو در راه خداییم. من دوست نداشتم که او اسیر باشد و من بعد از او باقی بمانم. 📖ابصار العین ص 174 ، العوالم ص 244 ، به نقل از عنصر ص229 ارشاد گوید: وقتی امام از مصیبت بشیر خبر دار شد به او فرمود: تو برگرد و برو از جهت بیعت من آسوده باش؛ آن را از گردنت برداشتم و من به قدر فدیه ی پسرت برای آزادی او به تو می بخشم. بشیر پاسخ داد: ◀️اَکَلَتنی اَلسِّباعُ حَیّاً اِن فارَقتُک▶️َ درندگان زنده زنده مرا بخورند اگر از تو جدا شوم. و سپس از آیندگان و شتر سواران و قافله هایی که عبور می کنند خبر تو را بگیرم و تو را با این یاران اندک بی کس و تنها رها کنم. 📖لهوف ص 57 @maghtal61
✅آهو ها در سرزمین کربلا در امان اند كمال الدين : إنّ مُخالِفينا يَروونَ أنَّ عيسَى بنَ مَريَمَ عليه السلام مَرَّ بِأَرضِ كَربَلاءَ ، فَرَأى عِدَّةً مِنَ الظِّباءِ هُناكَ مُجتَمِعَةً ، فَأَقبَلَت إلَيهِ وهِيَ تَبكي ، وأنَّهُ جَلَسَ وجَلَسَ الحَوارِيّونَ ، فَبَكى وبَكَى الحَوارِيّونَ ، وهُم لا يَدرونَ لِمَ جَلَسَ ولِمَ بَكى ، فَقالوا : يا روحَ اللّه ِ وكَلِمَتَهُ ! ما يُبكيكَ ؟! قالَ : أتَعلَمونَ أيَّ أرضٍ هذِهِ قالوا : لا ، قالَ : هذِهِ أرضٌ يُقتَلُ فيها فَرخُ الرَّسولِ أحمَدَ ، وفَرخُ الحُرَّةِ الطّاهِرَةِ البَتولِ شَبيهَةِ اُمّي ، ويُلحَدُ فيها ، هِيَ أطيَبُ مِنَ المِسكِ ؛ لِأَ نَّها طينَةُ الفَرخِ المُستَشهَدِ ، وهكَذا تَكونُ طينَةُ الأَنبِياءِ وأولادِ الأَنبِياءِ ، وهذِهِ الظِّباءُ تُكَلِّمُني ، وتَقولُ : إنَّها تَرعى في هذِهِ الأَرضِ شَوقا إلى تُربَةِ الفَرخِ المُستَشهَدِ المُبارَكِ ، وزَعَمَت أنَّها آمِنَةُ في هذِهِ الأَرضِ ❇️كمال الدين مخالفان ما [نيز] روايت مى كنند كه عيسى بن مريم عليه السلام از سرزمين كربلا عبور كرد و تعدادى آهو در آن جا ديد كه جمع شده بودند . آهوان ، گريان به سوى او آمدند . او نشست و حواريان نيز نشستند . او گريست و حواريان نيز گريستند، در حالى كه نمى دانستند چرا عيسى نشست و چرا گريست. گفتند: اى روح و كلمه خدا ! چرا گريه مى كنى؟ فرمود: آيا مى دانيد كه اين ، كدام سرزمين است؟ گفتند: نه . فرمود : اين ، سرزمينى است كه در آن ، فرزند پيامبر خدا ، احمد، و فرزند زنِ آزاده پاك و بتول ـ كه همانند مادر من است ـ ، كشته مى شود و دفن مى گردد، و آن ، خوش بوتر از مشك است ؛ زيرا آن ، گِل فرزند شهيدِ آن پيامبر است ـ و اين چنين است سرشت پيامبران و فرزندانشان ـ . اين آهوان، با من حرف مى زنند و مى گويند: در اين سرزمين ، به عشق خاكِ آن فرزندِ پاك مى چرند و گمان مى كنند كه در اين سرزمين ، در امان اند . 📖📖 كمال الدين : ص 531 ، الخرائج والجرائح : ج 3 ص 1143 ح 55 ، بحار الأنوار : ج 52 ص 202 @maghtal61
❇️سرگردانی حضرت مسلم(ع) در کوچه های کوفه ◀️فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلدَداً في أَزِقّةِ الكُوفَةِ لا يَدْرِي أينَ يذهبُ▶️ با سر گردانی در کوچه های کوفه راه میرفت در حالی که نمیدانست کجا می رود. 📖ارشادشیخ مفید ❇️اولین شهید از بنی هاشم که به دار آویخته شد ◀️أمَرَ إبنِ زِيَاد بِجُثَّةُ مُسْلِم فَصُلِبَت وَ حُمِلَ رَاْسُهُ إِلَي دَمِشق▶️ ابن زیاد دستور داد پیکر مسلم(ع) را به دار بیاویزند و سرش را به دمشق ببرند ◀️وَ هَذَا أَوَلُ قَتِيلٍ صُلِبَت جُثَتُهُ مِن بَنِي هَاشِم وَ أَوَلُ رَأسٍ حُمِلَ مِن رُؤوسِهِم إِلي دَمِشق▶️ و این اولین کشته از بنی هاشم بود که به دار آویخته شد اول سری بود از آن سرها که به دمشق فرستاده شد. 📖نفس المهموم ❇️روى زمين كشيدن بدن مسلم بن عقیل(ع) و هاني بن عروه راويان به حضرت خبر دادند: ◀️إِنَه لَم نَخرُج مِنَ الكُوفَة حَتَى قَتَلَ مُسْلِم و هَاني و رَآهُمَا يَجُرَان فِي السُوق بِأرجٌلِهِما، فَقَال : إنَا لِلَّه وَ إنَا إلَيهِ رَاجِعُون ، رَحْمَةُ الله عَلَيهِما  ▶️  از كوفه بيرون نيامده بوديم كه مسلم و هاني كشته شده و بدنهاشان از پا در بازار ميكشيدند ، حسين عليه السلام فرمود : " انا لله و انا اليه راجعون " رحمت خدا بر ايشان باد  📖ارشادشيخ مفيد
✅روضه خصوصی پیامبر اکرم و امیر المومنین علیهما السلام ◀️سمعت اباعبدالله (الصادق) علیه السلام یقول: لما أن هبط جبرئیل علی رسول الله صلی الله علیه و آله بقتل الحسین علیه السلام أخذ بید علی علیه السلام فخلا به ملیا من النهار، فغلبتهما العبره فلم یتفرقا حتی هبط علیها جبرئیل علیه السلام أو قال: رسول رب العالمین فقال لهما: ربکما یقرئکما السلام و یقول: قد عزمت علیکما لما صبرتما، قال: فصبرا. راوی نقل می کند: از امام صادق شنیدم که می فرمودند: هنگامی که جبرئیل خبر شهادت حسین را بر پیامبر فرود آورد، پیامبر دست علی را گرفتند و مدتی طولانی از روز را با او خلوت کردند و گریه بر آن ها غلبه کرد و از یکدیگر جدا نگشتند تا آن که جبرئیل بر آن ها فرود آمد و به آن دو عرضه داشت: خدایتان سلام می رساند و می فرماید: تصمیم حتمی من شکیبایی نمودن و صبر کردن شماست پس آن دو شکیبایی نموده و صبر کردند. 📖کامل الزایارت صفحه121 ح132 بحار الانوار ج42 صفحه 231 ح15 @maghtal61
✅نظر علامه مجلسی راجع به نقل وقایع کربلا أقول: ما قيل من المراثي في مصيبته صلوات الله عليه جمة لا تحصى و لا يناسب إيرادها ما نحن بصدده في هذا الكتاب و إنما أوردنا قليلا منها رجاء أن يشركني الله تعالى مع من يبكي و ينوح بها في ثوابه و لذلك عدونا ما التزمناه في صدر الكتاب بذكر بعض القصص عن التواريخ و الكتب التي لم تكن في درجة ما أوردته في الفهرست في الوثوق و الاعتماد و تأسينا بذلك بسنة علمائنا الماضين رضوان الله عليهم فإنهم في إيراد تلك القصص الهائلة اعتمدوا على التواريخ لقلة ورود خصوصياتها في الأخبار على أن أكثرها مؤيدة بالأخبار المعتبرة التي أوردتها و الله الموفق و عليه التكلان. 📖بحارالانوار ج45 ص294 مرحوم مجلسی درابتدای بحارالانوار می‌فرماید که مبنای ایشان نقل از اصول معتبره میباشد. ❓❓اصول معتبره چیست؟ 📖📖اصول معتبره به کتابهایی گفته میشود که توسط محدثان شیعه بلاواسطه ازامام معصوم حدیث نقل کرده اند.«چهارصد کتاب اصول موجود بوده که طی حوادث دردوران مختلف بعض آنها ازبین رفته است.اصول کافی مرحوم کلینی در صدد جمع آوری این اصول بوده است» ❗️اما مرحوم مجلسی دربیان جریانات مربوط به واقعه کربلا از مبنای خود عدول مینمایند و دلیل آن را اینچنین بیان میکنند ⬅️تأسی به علمای گذشته،زیرا سیره علما درنقل مطالب مربوط به این واقعه که چندان در احادیث وارد نشده اين بوده كه به کتب تاریخی اعتماد میکردند. ❇️ماهم مثل ایشان امید داریم با بیان این مصائب شریک نوحه سرایی واشک سوگواران حضرتش باشیم. @maghtal61 📖باما همراه باشيد ومستند بخوانيد.
⛔️⛔️⛔️وقتی خلیفه دوم خواست سیلی به امام حسین علیه السلام بزند ⬅️⬅️قطب راوندی به سند معتبر از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت کرده است که روزی امام حسن و امام حسین علیهما السلام برای قضای حاجت بیرون آمدند... به قدرت الهی در آن موضع چشمه ی آبی پیدا شد . هر دو بزرگوار از آن آب برداشته و خود را پاک نمودند و وضو ساختند و بازگشتند . در میان راه خلیفه دوم آنها را دید و گفت : از کجا می آیید ؟ آیا از دشمنان خود نمی ترسید که تنها بیرون آمده اید ؟ فرمودند : ما از قضای حاجت بر می گردیم. خلیفه دوم چون آن ها را تنها یافت ، خواست که آن ها را هلاک کند . ناگاه صدایی شنید که ای شیطان می خواهی با دو فرزند محمد دشمنی کنی ؟! دیروز با مادر آن ها آنگونه رفتار کردی ! بدعت ها در دین خدا وارد و خلافت اهل بیت را غصب نمودی . امام حسین نیز با او به درشتی سخن گفت . خلیفه دوم خواست با دست راست بر صورت حضرت سیلی بزند که حق تعالی دست راستش را خشک کرد . خواست با دست چپ بزند که دست چپش هم خشک شد . پس گفت از شما می خواهم به حق پدرتان و به حق جدتان دعا کنید حق تعالی مرا رها کند و دست مرا باز گرداند. پس امام حسین علیه السلام عرضه داشت : بارالها او را از این بلیه رها و این را عبرتی برای او گردان و حجتی برای او قرار بده . پس حق تعالی دست او را رها کرد . 📖جلاء العیون علامه مجلسی باب پنجم فضائل و مناقب امام حسین صفحه 490 @maghtal61
❇️حضرت علی اصغر درمیدان شهید شدند یا درکنار خیمه گاه❓❓❓ اگرقائل به این نباشیم که دو طفل در روز عاشورا درآغوش سیدالشهدا مذبوح گشته اند.میتوان تذکرة الخواص را اولین کتابی دانست که ماجرای طفل شیرخواره حضرت اباعبدالله را متفاوت ازبقیه کتب تاریخی ومصادر اولیه نقل کرده است. کتابهایی چون 📖ابی مخنف 📖لهوف 📖اخبارالطوال 📖تاریخ طبری«نقل از ابی مخنف وعمار دهنی» 📖ارشاد شیخ مفید 📖مثیرالاحزان ابن نماحلی 📖مقاتل الطالبیین و... اشاره براین دارند که طفل رضیع سیدالشهدا درمقابل خیمه ودر دامان پدر شهید شده است. 📝یکی از ادله کسانی که قائل به شهادت دو کودک شیرخوار میباشند تفاوت درنقلهای کتب تاریخی ومصادراولیه میباشد. ادله این گروه قابل تامل است. این عده براین نظرند که دوطفل از فرزندان سیدالشهدا درآغوش حضرت ذبح گشته اند. نام طفلی که درهمان روز به دنیا آمده بود عبدالله ونام طفلی که درمیدان درآغوش پدر شهید شد،را علی اصغر میدانند . روضه ای که دربین مرثیه سرایان مشهور است ودرجلسات خوانده میشود،نقلی است که درتذکرة الخواص وارد شده است. ابو المظفّر یوسف بن قِزُغْلى بن عبد اللّه (۵۸۱ - ۶۵۴ ق)، به سبط (نوه) ابو الفرج ابن جوزىِ مشهور است. او ابتدا حنبلى بود و سپس حنفى گشت؛ امّا به دلیل علاقه‏اش به اهل بیت علیهم السلام، شرح حال بسیارى از آنان را به نگارش در آورد. سبطِ ابن جوزى، واعظ، خطیب و مورّخ بوده و به دلیل دسترس داشتنش به منابع و مَقاتل کهنى مانند: مقتل کلبى، مَغازى واقدى و تاریخ‏هاى مدائنى و ابن ابى الدنیا، گاه گزارش‏هایى ارائه داده که به دلیل از میان رفتن و یا دچار نقص شدن برخى منابع تاریخى پس از یورش مغولان، قابل اعتناست. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ❇️نقل تذکرةالخواص⬇️⬇️⬇️ تذکرة الخواص عن هشام بن محمّد: لَمّا رَآهُمُ الحُسَینُ علیه السلام مُصِرّینَ عَلى قَتلِهِ، أخَذَ المُصحَفَ ونَشَرَهُ، وجَعَلَهُ عَلى رَأسِهِ، ونادى: بَینی وبَینَکُم کِتابُ اللّهِ، وجَدّی مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله، یا قَومِ! بِمَ تَستَحِلّونَ دَمی؟!... فَالتَفَتَ الحُسَینُ علیه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ یَبکی عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى یَدِهِ، وقالَ: یا قَومِ، إن لَم تَرحَمونی فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَینُ علیه السلام یَبکی ویَقولُ: اللّهُمَّ احکُم بَینَنا وبَینَ قَومٍ دَعَونا لِیَنصُرونا فَقَتَلونا. فَنودِیَ مِنَ الهَوا: دَعهُ یا حُسَینُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِی الجَنَّةِ. 📝 تذکرة الخواصّ به نقل از هشام بن محمّد: وقتى حسین علیه السلام دید که آنها بر کُشتن اوپافشارى مى‏کنند، قرآنى را گرفت و آن را باز کرد و بر سرش نهاد و ندا داد: «کتاب خدا و نیز جدّم محمّد، فرستاده خدا، میان من و شما [، داورى کند]. اى مردم! براى چه خونم را حلال مى‏شمرید؟!...». همچنین حسین علیه السلام، به سوى یکى از کودکانش که از تشنگى مى‏گریست، رفت. او را بر سرِ دست گرفت و گفت: «اى قوم! اگر بر من رحم نمى‏کنید، بر این کودک، رحم کنید». در این حال، مردى از آنان، تیرى به سوى او انداخت و ذبحش کرد. حسین علیه السلام مى‏گریست و مى‏گفت: «خدایا! میان ما و گروهى که ما را دعوت کردند تا ما را یارى دهند، امّا ما را کُشتند، داورى کن». در این هنگام، از آسمان، ندایى رسید: «او را وا گذار اى حسین، که او را در بهشت، شیر مى‏دهند» 📝 تذکرة الخواصّ: ص ۲۵۲ @maghtal61
✅اذن انبیاء برای زیارت ◀️حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ لَيْسَ نَبِيٌّ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا يَسْأَلُونَ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ (ع) فَفَوْجٌ يَنْزِلُ وَ فَوْجٌ يَصْعَدُ [يَعْرُجُ ] ◀️حسن بن عبد اللّه، از پدرش، از حسن بن محبوب از اسحق بن عمّار وى مى‏گويد:از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه مى‏فرمودند:نيست پيغمبرى در آسمان‏ها و زمين مگر آنكه از خداوند متعال درخواست دارند كه به ايشان اذن داده شود تا حضرت حسين بن على عليهما السّلام را زيارت كنند پس فوجى از آسمان نازل شده و به زيارت آن جناب رفته و فوجى پس از زيارت به آسمان مى‏روند. 📖کامل الزیارات باب38 @maghtal61 🏴پا برسینه کسی گذاشتند، که انبیا برای زیارت او اجازه می‌گیرند.
✅مقصد ششم : جايگاه حسين عليه السلام در روز حشر ⬅️در روايات آمده است كه امام حسين عليه السلام در روز حشر مجلسى دارد كه از خصوصيت ويژه اى برخوردار است . اهل آن مجلس كه گريه كنندگان و زائران آن حضرت از آن جمله اند، با آرامش و اطمينان خاطر چنان شيفته سخنان امام حسين عليه السلام مى شوند كه از همه لذت ها چشم مى پوشند و هر چند همسران بهشتى آنان اظهار مى دارند كه ما در بهشت مشتاق شما هستيم آنها سخن امام حسين عليه السلام را بر آن همسران و بهشت ترجيح مى دهند. همچنين امام حسين عليه السلام در محشر جايگاه خاصى دارد كه به موجب آن اهل محشر مضطرب مى شوند و آن زمانى است كه حسين عليه السلام بى سر و در حالى كه از رگ هاى گردنش خون مى ريزد، ايستاده محشور مى شود و حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها وقتى به آن صحنه مى نگرد، فرياد مى زند. @maghtal61
✅صحابه ای که هنگام غارت خیمه ها به کربلا رسید،ودرآن هنگام شهید شد،که بود؟ ✅امام سجاد او رابعنوان شجاع ترین جنگاور بعد امیرالمومنین معرفی کرده است‼️‼️‼️ @maghtal61 تا ساعتی دیگر در کانال مقتل الحسین و اصحابه بارگزاری میشود.
✅هفهاف 🏴🏴هفهاف بن مهند راسبی ،مردی شجاع، شهسوار و از شیعیان و مخلصان بود. از اصحاب امیر المونین بود و با ایشان در جنگهای سه گانه اش (جمل،صفین،نهروان) همراه بود، ملازم ایشان بود تا حضرت علی علیه السلام شهید شد از آن پس منضم به یاران حسن علیه السلام شد و سپس به حسین علیه السلام پیوست. تا اینکه در بصره خبر به او رسید حسین از مکه بیرون آمده و به سمت عراق می رود از بصره حرکت کرد و راه می آمد تا در پایان روز عاشورا پس از خاتمه ی جنگ به کربلا رسید. در میان لشکر عمرسعد داخل شد و از مردم پرسید خبر چیست و حسین کجاست؟ گفتند تو کیستی؟ گفت : من هفهافم و برای نصرت و یاری حسین آمده ام گفتند: آیا هجوم مردم به خیمه گاه حسین را نمی بینی؟ و دختران پیامبر را نمی نگری که یغما گران لباس آن ها را می ربایند. گویند: همین که این خبر جانگداز را شنید و از کشته شدن امام و تاراج خیمه ها آگاهی یافت شمشیر از نیام بیرون کشید و سبان شمشیری که در بیشه باشد (انتضی سیفه کلیث العرین) به لشگر دشمن حمله برد. 📖📖 (مستدرکات علم رجال حدیث جلد 8 صفحه 162) به نقل از کتاب عنصر شجاعت میرزا خلیل کمره ای ⬅️⬅️امام زین العابدین علیه السلام درباره ی او فرمود: از زمانی که خداوند محمد صلی الله علیه و آله را برانگیخت پس از علی بن ابی طالب مردم جنگاوری مثل او ندیده بودند که این گونه تعدادی را بکشد. به مقابله با او برخاستند و پنج نفر محاصره اش کردند تا او را کشتند. رحمت خدای متعال بر او باد! 📖📖امالی شجری جلد 1 صفحه 173 @maghtal61
✅سلام بر گریبانهای دریده شده ⬅️⬅️تهذیب الأحکام عن خالد بن سدیر عن أبی عبد اللّه [الصادق‏] علیه السلام: وقَد شَقَقنَ الجُیوبَ، ولَطَمنَ الخُدودَ الفاطِمِیّاتُ عَلَى الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام، وعَلى مِثلِهِ تُلطَمُ الخُدودُ، وتُشَقُّ الجُیوبُ ◀️تهذیب الأحکام به نقل از خالد بن سدیر، از امام صادق علیه السلام: زن‏هاى فاطمى براى حسین بن على علیه‌السلام گریبان چاک کردند و سیلى به صورت زدند و براى چنین مصیبتى باید که بر صورت کوبید و گریبان درید. 📖تهذیب الأحکام: ج ۸ ص ۳ @maghtal61
❇️گریه امام حسین(ع) بعد از شنیدن خبر شهادت حضرت مسلم(ع): هنگامی که امام(ع) به سوى کوفه پیش مى رفت فرزدق (شاعر معروف عرب) را دید، فرزدق سلام کرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم کوفه اعتماد کردى با آن که آنان پسر عمویت ـ مسلم بن عقیل و پیروانش را کشتند؟» ◀️فَاسْتَعبَرَ الْحُسَيْن(ع) بَاكِيا ثُمَ قَال : رَحِمَ اللهُ مُسْلِماً فَلَقَدْ صارَ اِلى رَوْحِ اللهِ وَ رَیْحانِهِ وَ جَنَّتِهِ وَ رِضْوانِهِ، اَلاَ اِنَّهُ قَدْ قَضَى ما عَلَیْهِ وَ بَقِىَ ما عَلَیْنا▶️ اشک از دیدگان امام جارى شد و فرمود: خداوند مسلم را رحمت کند، او به سوى رَوْح و ریحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانید او به تكليف خویش عمل کرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است. فَقَال؛ لَا خَيْرَ فِي الْعَيْش بَعدَ هَوُلَاء سپس امام فرمودند ؛ هیچ خیری در زندگی بعد از مسلم و هانی نیست. ❇️زیارت مولا امیرالمومنین علی(ع) در خواب در شب آخر عمر حضرت مسلم(ع) حضرت مسلم(ع) در شب شهادت خویش مشغول عبادت بودند ساعتی چشم بر هم نهادند و خوابیدند و وقتی بیدار شدند به سختی شروع به گریه کردند، در این هنگام طوعه ظرف آبی برایش آورد و علت گریه را جویا شد حضرت فرمودند: ◀️رَأَيتُ عَمِّي عَلِي أَمِيرَالمُومِنِين، فَهُوَ يَقُول أَلعَجَل أَلعَجَل▶️ عمويم اميرالمومنين على(ع) را در خواب ديدم و او به من ميگفت به سوی ما بشتاب و مَا أَظَنُّ إِلَا آخِرَ حَيَاتِي مِنَ أَلدُنيَا وَ أَوَلَهَا مِنَ ألآخِرَة و من فکر میکنم این آخرین لحظات زندگی در دنیا و اول آخرتم باشد. @maghtal61
✅ روضه ی مأثور اسارت ⬅️الإقبال عن كتاب المصابيح بإسناده عن جعفر بن مُحَ سَأَلتُ أبي عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ عليه السلام عَن حَملِ يَزيدَ لَهُ ، فَقالَ : حَمَلَني عَلى بَعيرٍ يَطلُعُ  بِغَيرِ وِطاءٍ ، ورَأسُ الحُسَينِ عليه السلام عَلى عَلَمٍ ، ونِسوَتُنا خَلفي عَلى بِغالٍ اُكُفٍ  ، وَالفارِطَةُ خَلفَنا وحَولَنا بِالرِّماحِ ،◀️◀️ إن دَمَعَت مِن أحَدِنا عَينٌ قُرِعَ رَأسُهُ بِالرُّمحِ ،▶️▶️ حَتّى إذا دَخَلنا دَمِشقَ صاحَ صائِحٌ : يا أهلَ الشّامِ هؤُلاءِ سَبايا أهلِ البَيتِ المَلعونِ ⬅️⬅️الإقبال ـ به نقل از كتاب المصابيح ، به سندش از امام صادق: از پدرم على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام در باره بردن او به سوى يزيد پرسيدم . فرمود : «مرا بر شترى لَنگ و بدون جهاز ، سوار كردند و سر حسين عليه السلام بر بالاى عَلَمى بود و زنانمان ، پشت سرِ من بر اَسترانى بدون پالان ، سوار بودند . كسانى كه ما را مى بردند ، از پشت سر و گرداگردمان ، با نيزه ، ما را احاطه كرده بودند و آزار مى دادند . اگر اشكى از ديده يكى از ما فرو مى چكيد ، با نيزه به سرش مى كوبيدند ، تا آن كه وارد شام شديم . جارچى جار زد : اى شاميان ! اينان ، اسيران اهل بيتِ ملعون اند» 📖📖الإقبال : ج 3 ص 89 ، بحار الأنوار : ج 45 ص 154 ح 3 . @maghtal61
❓❓❓س 1446: در بعضی از هیأت‏های مذهبی مصیبت‏هایی خوانده می‏شود که مستند به مقتل معتبری نیست و از هیچ عالم یا مرجعی هم شنیده نشده است و هنگامی که از خواننده مصیبت از منبع آن سؤال می‏شود، پاسخ می‏دهند که اهل بیت(علیهم‌السلام) اینگونه به ما فهمانده‏اند و یا ما را راهنمایی کرده‏اند و واقعه کربلا فقط در مقاتل نیست و منبع آن هم فقط گفته‏های علما نمی‏باشد بلکه گاهی بعضی از امور برای مدّاح یا خطیب حسینی از راه الهام و مکاشفه مکشوف می‏شود، سؤال من این است که آیا نقل وقایع از این طریق صحیح است یا خیر؟ و در صورتی که صحیح نباشد، تکلیف شنوندگان چیست؟ 📝📝ج: نقل مطالب به‌صورت مزبور بدون اينکه مستند به روايتی باشد و يا در تاريخ ثابت شده باشد، وجه شرعی ندارد مگر آنکه نقل آن به عنوان بيان حال به حسب برداشت متکلّم بوده و علم به خلاف بودن آن، نداشته باشد و تکليف شنوندگان نهی از منکر است به شرطی که موضوع و شرايط آن نزد آنان ثابت شده باشد.
✅حضرت رباب بخش اول 📝شناسنامه: 🔻وُصفت الرّباب بأنّها امرأة جمیلة عاقلة فاضلة شاعرة، وهی امّ سکینة وعبدالله وى را زنى زیبارو، خردمند، بافضیلت و شاعر، توصیف کرده‏اند. رَباب، مادر سَکینه و عبد اللّه است 📖الطبقات الکبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج ۱ ص 4 🔻تاریخ دمشق: رَباب کَلبى، دختر امرؤ القیس بن عَدىّ بن اوس بن جابر بن کعب بن عُلَیم بن هُبَل بن عبد اللّه بن کِنانه، همسر حسین بن على بن ابى طالب علیه السلام و مادر دخترش سَکینه، در میان آن دسته از خاندان حسین علیه السلام است که پس از شهادتش، در دمشق، بر یزید، وارد شدند و حسین علیه السلام در یکى از شعرهایش از او یاد کرده است. ⬅️خواستگاری: عوف بن خارجه مى‏گوید: در روزگار خلافت عمر بن خطّاب، نزدش بودم که مردى گردن‏کج، از میان مردم، عبور کرد و به سوى عمر آمد و پیش رویش ایستاد و به او با عنوان خلیفه، سلام داد. عمر گفت: تو کیستى؟ گفت: مردى مسیحى! من، امرؤ القیس پسر عَدىّ کلبى هستم. عمر، او را نشناخت. مردى از میان جماعت به او گفت که این، از قبیله بکر بن وائل است که در جنگ جاهلىِ فَلَج، بر آنان هجوم آورده است. عمر گفت: چه مى‏خواهى؟ گفت: مى‏خواهم مسلمان شوم. عمر، اسلام را بر او عرضه داشت و وى، پذیرفت. سپس عمر، نیزه‏اى خواست و پرچم امارت بر مسلمانانِ قبیله قُضاعه را بر آن بست و به او سپرد. این پیرمرد، باز گشت، در حالى که پرچم بر بالاى سرش به اهتزار در آمده بود و تا آن هنگام، ندیده بودم مردى که یک سجده هم نکرده، امیر گروهى از مسلمانان شود. على بن ابى طالب علیه السلام به همراه دو پسرش، حسن و حسین، از آن مجلس برخاستند و خود را به او رساندند. على علیه السلام سرِ او را گرفت (او را به سوى خود، متوجّه کرد) و فرمود: «من، على بن ابى طالب، پسرعمو و داماد پیامبر خدایم و این دو، پسران من از دختر او هستند. ما مى‏خواهیم داماد تو شویم. به ما همسر بده». امرؤ القیس گفت: اى على! مُحَیّاه دختر امرؤ القیس را به عقد تو در آوردم، و اى حسن! سَلمى دختر امرؤ القیس را به عقد تو در آوردم، و اى حسین! رَباب دختر امرؤ القیس را به عقد تو در آوردم. ◀️ رَباب، همان است که حسین علیه السلام در حقّش چنین سروده است: لَعَمرُکَ إنَّنی لَاحِبُّ دارا تَحُلُّ بِها سُکَینَةُ وَالرَّبابُ‏ احِبُّهُما و أبذُلُ بَعدُ مالی ولَیس لِلائِمی فیها عِتابُ‏ ولَستُ لَهُم وإن عَتَبوا مُطیعا حَیاتی أو یُغَیِّبَنِی التُّرابُ‏ به جانت سوگند، من، سرایى را دوست دارم‏ که سَکینه و رَباب در آن، جاى دارند. دوستشان دارم و دارایى‏ام را مى‏دهم‏ وسرزنشگرم را یاراى سرزنش نیست. و هر چند[مرا]سرزنش کنند، مطیع آنان نیستم‏ در طول زندگى‏ام تا آن گاه که خاک، مرا پنهان کند. ⏪وهِیَ الَّتی أقامَت عَلى قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام حَولًا،⏩ ثُمَّ قالَت: إلَى الحَولِ ثُمَّ اسمُ السَّلامِ عَلَیکُما ومَن یَبکِ حَولًا کامِلًا فَقَدِ اعتَذَر او کسى است که یک سال بر مزار حسین علیه السلام، اقامت[و عزادارى‏]کرد و سپس سرود: تا یک سال، مى‏گِریم و سپس، شما دو تن را بدرود مى‏گویم‏ و البته هر کس یک سال کامل بگرید، عذر مقبولى[براى رفتن‏]آورده است. ظاهرا مقصودش از دو تن، امام حسین علیه السلام و فرزندش عبداللّه[على اصغر]باشند چون حسین علیه السلام وفات کرد، به خواستگارى رَباب آمدند و پافشارى کردند؛ امّا او گفت: «پدرْشوهر دیگرى جز پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بر نمى‏گزینم» و دیگر ازدواج نکرد و پس از حسین علیه السلام، یک سال بدون سقف و سایه‏بان، زندگى کرد تا آن جا که فرسوده شد و از افسردگى، جان داد. او از زیباترین و عاقل‏ترینْ زنان بود. @maghtal61 📖 تاریخ دمشق: ج ۶۹ ص ۱۲۰