eitaa logo
مستضعفین تی‌وی
6.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
26 فایل
🌐 وبسایت http://www.Mostazafin.TV ✅ تلگرام t.me/Mostazafin_TV ✅ اینستاگرام instagram.com/Mostazafin_TV 📺 آپارات aparat.com/Mostazafin_TV 📲 ارتباط با مدیر کانال: 🆔 @VoiceOfMostazafin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سقوط بسیاری از شهرها در جنگ فقر و غنا 🎙 : ◀️ ادبیات جنگ فقر و غنا، ادبیاتی است که امام، گذشته، حال و آینده انقلاب را در آن تصویر می‌کند. 🔸 دامنه جنگ فقر و غنا امروزه چنان گسترده شده که همه ابعاد زندگی ما چون آموزش، درمان و... را در بر گرفته است. 🔺 اگر ما در جنگ فقر و غنا مغلوبه بشویم، تمام عرصه‌های حیاتی زندگی ما را تبدیل به کالا می‌کنند و تمام امکان زیستن و امکان زندگی کردن از دسترس طبقات پایین خارج می‌شود و جامعه ما به نقطه‌ای می‌رسد که فاصله دهک پایین و بالای آن در هزینه‌ای که برای آموزش می‌کند، بیش از پنجاه برابر است. 🎬 @Mostazafin_TV
⁣⭕️ کربلا، محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب 🖊 : 🔸 هر نهضتی که بر مدار نبرد همواره‌­ی حق و باطل شکل می­‌گیرد، از فردای مرحله­‌ی «خون»، جنگ جدیدی خواهد داشت که محور این جنگ بحث «پیام» است. پس از خون هم نهضت ادامه دارد و این ­بار مسئله اصلی نهضت جدید، روایت نهضت پیشین است. 🔹 جبهه باطل، در روایت و تفسیر خود از واقعه­‌ی عاشورا یک هسته مرکزی دارد؛ آن نقطه کانونی این است که یک نظم اسلامی در جامعه وجود داشته و شورش‌گر علیه آن خارجی یا خوارج است. جبهه امام حسین(ع) اما می­خواهد اثبات کند کدام نظم اسلامی؟ این نظم ظاهرش اسلامی بود اما در باطن روابط کاملاً فاسد سیاسی و اقتصادی و غیره وجود داشت. 🔸 اصل کربلا محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب است. جامعه اسلامی به جایی می­‌رسد که مفاهیم باقی هستند، اما از درون تهی­ شده‌­اند. 🔹 اصل کربلا یک هشدار بود نسبت به این فرایند که یک‌بار چشم باز نکنید و ­بینید ، اسلامی مانده است؛ و به همین دلیل شورش علیه آن «خروج» و شدن خوانده می­شود اما در ، این اباعبدالله (ع) است که خارجی و شورشی است و ابن شریح­‌ها هستند که مفتی و قاضی شده­‌اند. 🔸 اگر سخنان امام حسین(ع) در صحرای منا که فرمود: «فَأَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعتُم ، وأمّا حَقَّکُم بِزَعمِکُم فَطَلَبتُم» خوانده شود. اگر این فریاد که می­‌گفت: «أَسلَمتُمُ الضُّعَفاءَ فی أیدیهِم، فَمِن بَینِ مُستَعبَدٍ مَقهورٍ و بَینَ مُستَضعَفٍ عَلى مَعیشَتِهِ مَغلوبٍ.» شنیده شود و درک شود؛ دیگر بی­‌تفاوت­‌ها در برابر آرمان حسین(ع) نمی­توانند نوحه­‌خوان و گریه­‌کن آن باشند. 🔹 اینطور نمی‌شود که در جامعه­‌ برخی برای خود حقوق­‌های کلان بردارند و کارگرانی حقوق اندک­شان را ماه­‌ها نگیرند و به حقوق و سپرده­های دست­‌درازی شود. 🔸 راه مغلوبه نشدن در جنگ روایتِ نهضت، رفتن سراغ متن بیانات و عملکردهای امام و امتی است که جنگ اول را رقم زدند. اگر در تفسیر قیام به امامِ قیام و پس از آن به رهبر جنگِ روایت رجوع نکنیم، اگر متن گفتارها و کردارهای امت مبارز را به دقت واکاوی نکنیم، ممکن است به جایی برسیم که بی­‌تفاوت­‌های جنگِ دیروز بشوند نوحه­‌خوان و گریه­‌کن آن و به این واسطه ما را از غافل کنند. 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ هفتاد روز اعتراض، هفتاد روز آموزش کنشگری اجتماعی ➖ کنشگری و مشارکت اجتماعی در ایرانِ آینده؛ مدرسه هفت تپه 🖊 : ◀️ هفتاد روز اعتراض کارگرانِ یک قاب یا فریم از آینده بود؛ بلکه می‌توان گفت یک پنجره یا مدرسه بود برای درک وضعیت کنشگری و مشارکت اجتماعی سیاسی در ایران آینده. این یادداشت تلاش می‌کند مروری داشته باشد بر مهم‌ترین نکته‌هایی که در تفسیر فرامتن این رویداد قابل توجه است: 🔸 ۱. چگونه و در شرایطی که میزان مشارکت سیاسی در جامعه به پایین‌ترین حد خود رسیده است، یک مشارکت اجتماعی هفتاد روزه متولد می‌شود؟ مدرسه هفت تپه یک آیین رونمایی بود؛ این رویداد به ما گونه جدیدی از مشارکت اجتماعی و سیاسی را شناساند. در شرایطی که اکثریت مردم، حدود یک ساعت زمان صرف نمی‌کنند تا در انتخابات شرکت کنند، بخش‌هایی از جامعه برای مشارکت در بهبود عملکرد بخش کوچکی از سازوکارهای اجتماعی (یک کارخانه که در جریان قانون اصل ۴۴ واگذار شده است)، در یک فرآیند هفتاد روزه شرکت می‌کند. 🔹 ما اکنون در زمانه‌ای شرکت می‌کنیم که دو گونه از کنشگری و مشارکت اجتماعی در آن قابل شناسایی است. مشارکت کلاسیک که در چارچوب انتخابات، احزاب و نهادهای مدنی و خیریه انجام می‌شود و مشارکت جدید در قالب حرکت‌های شهروندی و جنبش‌های اعتراضی. 🔸 آیا تأثیر مثبت و سازنده اعتراض هفت تپه بر بهبود شرایط اجتماعی و تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی، از مشارکت‌های متداول و کنش‌های احزاب رسمی کمتر است؟ گونه‌ای جدید از مشارکت اجتماعی متولد شده است اما احزاب تلاش می‌کنند حاکمیت را متقاعد کنند همچنان مشارکت اجتماعی و سیاسی را به نحو کلاسیک بفهمد و به رسمیت بشناسد. آن‌ها تلاش می‌کنند وضعیتی به وجود بیاورند که حاکمیت ناچار باشد به مشارکت‌‌های کلاسیک و رسمی اکتفا کند هر چند این مشارکت‌ها کاهش یافته و یا حداقلی شده باشند. گونه جدید مشارکت و کنشگری اما به سرعت در حال گسترش است. 🔹 ۲. رسانه‌های رسمی و کلان، احزاب و لابی‌های سیاسی و بخش‌های مهمی از نهادهای حاکمیتی تلاش می‌کنند جنبش‌های اعتراضی را نادیده گرفته و در عوض مسیر احزاب، سازمان‌های مدنی و خیریه را به عنوان مسیر بی‌بدیل یا مؤثرترین و مهم‌ترین مسیر مشارکت اجتماعی، در تربیون‌های رسمی ترویج کنند. جنبش‌های اعتراضی جدید اما قادر هستند علاوه بر جلب توافقِ بخش‌هایی از حاکمیت و کنشگران اجتماعی، کنشگری اعتراضی خود را به نحو مؤثری ایفا کنند. 🔸 ۳. کنشگران اصلی این جنبش‌های اعتراضی «فقرای جدید» یا بخشی از طبقه متوسط هستند که طی سال‌های اخیر به دلایل مختلفی از طبقه متوسط به طبقات پایین‌تر فروغلطیده‌اند. این جنبش‌ها از نقطه مالکیت آغاز می‌شوند اما به سرعت پیام خود را در سطحی کلان‌تر می‌گسترانند. 🔹 ۴. ابزار این جنبش‌های اعتراضی به طور عمده عبارت است از کنشگری خیابانی، تجمع‌های آرام و کوچک اما مستمر برای بیان اعتراض، گفت‌وگو، رسانه‌های خُرد و شهروندی، پلاکاردهای ساده و فضاهای عمومی شهری، تولید مستمر استدلال‌هایی بسیط و عامه فهم اما مفهومی، دینی و بومی برای ایجاد اقناع عمومی در خصوص دیدگاه جنبش اعتراضی، تلاش برای جلب دیگر کنشگران اجتماعی و بخش‌هایی از حاکمیت. 🔸 ۵. ساخت کنش در این جنبش‌های اعتراضی هرگز شباهتی با سازوکارهای کنشگری احزاب یا سازمان‌های مدنی ندارد. آن‌ها به معنای متداول جنبش نیستند. رسانه رسمی، مانیفست یا بیانیه، کادر و شورای مرکزی و رهبر یا چهره شاخص ندارند اما توانایی فوق‌العاده‌ای در تعیین دستور کار احزاب رسمی و ملی و همچنین نهادهای حاکمیتی دارند. 🔹 در ماجرای اعتراض هفت تپه این حرکت اعتراضی در شهر شوش توانست نمایندگانی را در پایتخت درگیر مسئله‌های خود کند که چند ماه قبل بدون هیچ‌گونه ایده یا برنامه خاصی در این زمینه‌ها در رقابت‌های انتخاباتی شرکت کرده بودند. کارگران هفت تپه توانستند حمایت کسانی را جلب کنند که در جریان فعالیت‌های متداول حزبیِ خود هیچ تعهدی برای حمایت از حقوق مدنی و کنشگری طبقات فرودست ابراز نکرده‌اند؛ هیچ‌گاه از به رسمیت شناخته شدن حرکت‌های اعتراضی سخنی به میان نیاورده و به نابرابری‌های حاصل از خصوصی‌سازی هیچ اشاره‌ای نداشته‌ و حتی از بیان گفتارهایی کلان درباره عدالت و نابرابری هم صرف نظر کرده بودند. 🔸 کار آن‌ها چیزی فراتر از جلب توجه است؛ این جنبش‌ها یک پاسخ کاملاً ابتکاری به مسئله مرکز- پیرامون پیش کشیده‌ و مسیر طرح مسئله را به کلی معکوس کرده است: آن‌چه در مرکز مسئله احزاب و بازیگران رسمی میدان سیاسی است در پیرامون بازتولید نمی‌شود؛ بلکه آن‌چه برای کارگران شوش مسئله است، دستور کار مرکز را تعیین می‌کند. هفتاد روز هفت تپه یک مدرسه است برای آموختن کنشگری اجتماعی در ایرانِ آینده. 🎬 @Mostazafin_TV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ در جبهه حق با احتمال فساد هم باید برخورد کرد ◀️ در شرایطی که دشمن (چه در داخل کشور و چه خارج کشور) به شدت در حال حمله به انقلاب است و وجود برخی مشکلات هم، مقابله با آن را مشکل می‌کند، همه باید تلاش کنیم تا نقطه ضعف‌های جبهه داخلی را از بین ببریم و نه اینکه آن‌ها را تخفیف داده و یا نادیده بگیریم. هر نقطه ضعف، اگر برطرف نشود، خلا و روزنه نفوذی است برای صدمه خوردن از طرف دشمن. 🔸 بعضی ندانسته (و یا از روی غرض) می‌گویند: «در شرایطی که دشمن دارد به ما ضربه می‌زند، خودمان هم به خودمان ضربه بزنیم!» و نمی‌دانند (یا نمی‌خواهند بدانند) که برخورد با چنین اشخاصی عین مبارزه با دشمن است. 🔺 به همین خاطر است که حجت‌الاسلام می‌گوید: در جبهه با احتمال هم باید برخورد کرد، نه به نام عدالت را سر برید. 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ با دستمال‌های کثیف نمی‌توان شیشه را پاک کرد ◀️ اصلاح‌طلبی/ اصول‌گرایی و در کل قبیله‌گرایی سیاسی بخشی از مشکل است، نه بخشی از راه حل. گفتن این حرف راحت است اما اگر به استلزامات آن عمل نشود، بیشتر به یک سوپاپ اطمینان می‌ماند. 🔹 به مثابه یک لابی، بیش از هر چیز با غفلت از عدالت در جامعه، بی‌توجهی به سرمایه‌داری در اقتصاد، قیم‌مآبی و تحمیل‌گری در سیاست و نگاه بسته در فرهنگ قابل توضیح است. اگر با این دیدگاه‌ها مشکلی نداریم و نقدمان صرفاً به شیوه وحدت است، حداکثر یک اصول‌گرای ناراضی هستیم. 🔹 به مثابه یک لابی، بیش از هر چیز با بی‌توجهی به عدالت در جامعه، بسط سرمایه‌داری در اقتصاد، غرب‌گرایی در سیاست و وادادگی در فرهنگ قابل توضیح است. الصاق عدالت به لابی، منهای نقد عملکرد و بنیادهای نظری آن، بیشتر از دغدغه عدالت، طمعِ شعاری به عدالت است. 👤 حجت‌الاسلام (+) 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ این یک اعلام جنگ است! ➖ در معنای «جنگ» فقر و غنا : 🔸سه دهه از طرح می‌گذرد. سه دهه پیش با صراحت تمام از جنگ فقر و غنا گفت؛ در برابر یکی از آخرین و مهم‌ترین ایده‌های امام خمینی رسانه‌ها و نخبگان چه کار کردند؟ تقریبا هیچ؛ نوعی طرد و انکار. 🔹جنگ فقر و غنا در مجموع تفکر امام خمینی، مفهومی مهم و تعیین کننده است. این تعیین‌کنندگی عمدتا خود را در سه سطح نشان می‌دهد. ◀️ یکی این که امام خمینی این دوگانه را چارچوب کلان حاکم بر تحلیل مسیر طی شده انقلاب اسلامی می‌دانند؛ از نظر امام خمینی، هم (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) و هم «جنگ ما [دفاع مقدس] جنگ فقر و غنا بود» (صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۴) ◀️ دیگر آن‌که امام این مفهوم را چارچوبی برای درک آینده‌ انقلاب می‌دانند و استدلال می‌کنند که «امروز [و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸] جنگ فقر و غنا شروع شده»(صحیفه امام، ج۲۱، ص۸۵). ◀️ دست آخر این‌که امام خمینی جنگ فقر و غنا را یک عنوان می‌کنند و در این‌باره تعبیر «نهضت مقدس و جنگ فقر و غنا» (صحیفه امام ، ج۲۰ ، ص۳۳۳) را به کار می‌برند. 🔸به راستی اما این جنگ فقر و غنا چیست که همه چیز تحلیل اجتماعی از منظر امام خمینی را شکل می‌دهد؟ جنگ فقر و غنا چیست که هم گذشته ما بوده و هم آینده ماست و هم امری مقدس است؟ برای یک جامعه، مهم‌تر و مهلک‌تر از وجود فقر و نابرابری، تحلیل‌ها و تصویرهای نادرستی است که در درک این پدیده رایج است. 🔹اگر در جامعه‌ای این باور وجود داشته باشد که وجود و طبیعی و گریز‌ناپذیر است؛ اگر به مثابه یک مسئله فرعی، که به سادگی قابل حل است، تصویر کرد؛ یا اگر گمان شود با خدمت به و اصلاح برخی قوانین و رویه‌ها، می‌توان راه درمان ناعدالتی‌ها را پیمود؛ بی‌شک رواج یک چنین درک‌ها و تفسیرهایی از نابرابری در اذهان عمومی یک جامعه، از مهم‌ترین محرک‌ها و است و به مراتب از خودِ نابرابری خطرناک‌تر است. 🔸«جنگ فقر و غنا» به مثابه یک نظریه و چارچوب مفهومی، تعریفِ منحصر به فرد انقلاب اسلامی از نابرابری اجتماعی را بازتاب می‌دهد. دو عنصر در این تعریف، در تعیین غیریت‌های ایده‌ی جنگ فقر و غنا اهمیتی بنیادین دارند: ◀️ یکی این‌که بر واقعیتِ تعارض‌های عینی و اجتماعی تأکید می‌شود؛ ما با «جنگ» فقر و غنا مواجهیم. تأکید بر این قید است که به مرزگذاری تفکر انقلاب اسلامی با و می‌انجامد. چه آن‌که در اولی منفعت مادی و در دومی عزلت معنوی، مانع دیدن و اصالت بخشیدن به جنگ فقر و غنا می‌شود. ◀️ عنصر و قید دیگر اما به تمایز مراد جنگ فقر و غنا از رویکردهای چپ‌گرایانه می‌انجامد: از نظر انقلاب اسلامی جنگ فقر و غنا در دامن و ادامه بوده و نهضتی مقدس است. 🔸بنابراین مفهوم جنگ فقر و غنا، آن‌چه متجددین دست چپی، متجددین دست راستی و متحجرین مقدس‌مآب در تحلیل جامعه می‌گویند را نمی‌گوید؛ اما به واقع جنگ فقر و غنا چه می‌گوید؟ 🔹جنگ فقر و غنا به ما می‌گوید در تحلیل انقلاب اسلامی، به ویژه در دوران پس از جنگ که تاریخ آغاز این درگیری اجتماعی است، ما با یک «» (رهبر انقلاب، ۷۶/۴/۲۵) مواجهیم. طبقه‌ای که در بالادست جامعه به وجود آمده و یکسره می‌کوشد وضع موجود را حفظ و آن را به نفع خود بسط دهد. ابزارهای طبقه مرفه جدید برای این امر، سیاست‌گذاری‌های اجتماعی، اقدامات و یا عدم اقدام‌های اجرایی، تقنین‌ و دیگر اقدامات پارلمانی و نیز بازتولید خود در عرصه‌های غیررسمی، همچون رسانه، فرهنگ، دین و جامعه است. 🔸طبقه مرفه جدید امروزه و سه دهه پس از آغاز آرام و انکارشده‌ جنگ فقر و غنا، توفیق‌های بسیار در بسط منافع خود داشته است. سلامت، ، بازار پولی، نفت، ، صندوق‌ها و شرکت‌های (نیمه)دولتی، رسانه و تا حدود قابل توجهی مذهب، از جمله عرصه‌های حیات اجتماعی ماست که تمامی یا بخش قابل توجهی از آن به خدمت منافع این طبقه درآمده است. 🔹هر اقدام یا تحلیل اجتماعی، اگر با این طبقه و منافعش درگیری صریح و آشکار (جنگ) نداشته باشد، هر چند جای خود عملی نیکو باشد هم گامی در مسیر جنگ فقر و غنا نیست و چه بسا در شمار مهم‌ترین خدمت‌ها به طبقه مرفه جدید باشد. ۲۹تیر 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ کربلا، محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب 🖊 : 🔸 هر نهضتی که بر مدار نبرد همواره‌­ی حق و باطل شکل می­‌گیرد، از فردای مرحله­‌ی «خون»، جنگ جدیدی خواهد داشت که محور این جنگ بحث «پیام» است. پس از خون هم نهضت ادامه دارد و این ­بار مسئله اصلی نهضت جدید، روایت نهضت پیشین است. 🔹 جبهه باطل، در روایت و تفسیر خود از واقعه­‌ی عاشورا یک هسته مرکزی دارد؛ آن نقطه کانونی این است که یک نظم اسلامی در جامعه وجود داشته و شورش‌گر علیه آن خارجی یا خوارج است. جبهه امام حسین(ع) اما می­خواهد اثبات کند کدام نظم اسلامی؟ این نظم ظاهرش اسلامی بود اما در باطن روابط کاملاً فاسد سیاسی و اقتصادی و غیره وجود داشت. 🔸 اصل کربلا محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب است. جامعه اسلامی به جایی می­‌رسد که مفاهیم باقی هستند، اما از درون تهی­ شده‌­اند. 🔹 اصل کربلا یک هشدار بود نسبت به این فرایند که یک‌بار چشم باز نکنید و ­بینید ، اسلامی مانده است؛ و به همین دلیل شورش علیه آن «خروج» و شدن خوانده می­شود اما در ، این اباعبدالله (ع) است که خارجی و شورشی است و ابن شریح­‌ها هستند که مفتی و قاضی شده­‌اند. 🔸 اگر سخنان امام حسین(ع) در صحرای منا که فرمود: «فَأَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعتُم ، وأمّا حَقَّکُم بِزَعمِکُم فَطَلَبتُم» خوانده شود. اگر این فریاد که می­‌گفت: «أَسلَمتُمُ الضُّعَفاءَ فی أیدیهِم، فَمِن بَینِ مُستَعبَدٍ مَقهورٍ و بَینَ مُستَضعَفٍ عَلى مَعیشَتِهِ مَغلوبٍ.» شنیده شود و درک شود؛ دیگر بی­‌تفاوت­‌ها در برابر آرمان حسین(ع) نمی­توانند نوحه­‌خوان و گریه­‌کن آن باشند. 🔹 اینطور نمی‌شود که در جامعه­‌ برخی برای خود حقوق­‌های کلان بردارند و کارگرانی حقوق اندک­شان را ماه­‌ها نگیرند و به حقوق و سپرده­های دست­‌درازی شود. 🔸 راه مغلوبه نشدن در جنگ روایتِ نهضت، رفتن سراغ متن بیانات و عملکردهای امام و امتی است که جنگ اول را رقم زدند. اگر در تفسیر قیام به امامِ قیام و پس از آن به رهبر جنگِ روایت رجوع نکنیم، اگر متن گفتارها و کردارهای امت مبارز را به دقت واکاوی نکنیم، ممکن است به جایی برسیم که بی­‌تفاوت­‌های جنگِ دیروز بشوند نوحه­‌خوان و گریه­‌کن آن و به این واسطه ما را از غافل کنند. 🔺 برای مطالعه متن کامل یادداشت اینجا کلیک کنید. 🎬 @Mostazafin_TV
👤 : (+) 💬 شاید تا حالا نرفته‌ باشید یا اگر رفتید به فرش‌های حرم آقا اباعبدالله دقت نکردید. شکلی از که ما در ایران تجربه می‌کنیم، خیلی بومی است و در یک روکش مذهبی پیچیده شده است. ۴دهه بعد از انقلاب به این فکر کنیم، چطور شد این‌قدر متدین شد؟ 👤 : (+) 💬 همین را می‌دید که به ما هشدار می‌داد اگر به خون سرمایه‌داران زالوصفت تشنه نباشید و به آن‌ها امکان حیات و سربرآوردن بدهید، فرش حرم و حسینیه و مسجد و منبر که هیچ، برایتان دین جدیدی می‌آورند: «اسلام سرمایه‌داران» و «». 🎬 @Mostazafin_TV
🖊 ◀️ مهم‌ترین ویژگی برادرم ، تولید دانش ضمنی است. از همان زمان که در انتخابات تبریز وارد شد، در کنار بیم از اینکه گرفتاری‌های مسئولیت نمایندگی شورا، حضورش در حوزه عمومی را کمرنگ کند، این امید را داشته و دارم که با تحلیل‌هایش، ایده عدل را بر کالبد شهر بنشاند و در زمانه‌ای که از کرور کرور آدم لیستی و بی‌صلاحیت، هیچ حرف به‌درد بخوری در نمی‌آید، درباره و و در سطح شهر حرفی بزند. 🎬 @Mostazafin_TV
🖊 : ◀️ «کسی که یک مقداری آشنا باشد به منطق قرآن، می‌بیند که این قرآن است که وادار کرد پیغمبر اسلام را به این‌که با این دائماً در جنگ باشد.» صحیفه امام، ج ۴، ص۲۱۴. 🔺 پیامبر (ص) فرمود: ان‌الله جعل ارزاق‌الفقراء فی اموال‌الاغنیاء؛ فان جاعوا و عروا، فبذنب‌الاغنیاء. بی‌شک خداوند روزی را در دارایی قرار داده است. پس اگر گرسنه و برهنه مانده و از تأمین نیازهای اولیه زندگی‌شان بازماندند، به واسطه گناه اغنیاست. 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ توسعه ناخواسته 🔹 امروزِ ⁧ ⁩، دیروز خوزستان است و اگر دیر یا کم بِجُنبیم، فردایی تلخ برای ایران هم. قصه تلخ توسعه‌ منهای مردم، به علاوه نابرابری و تبعیض. ‏در ادامه چند خطی درباره این توسعه می‌نویسم: 🔹 روزنامه سازندگی، ارگان مطبوعاتیِ مدیران و آمران این توسعه، در توجیه عملکردشان، ناخواسته تعریف دقیقی از ماجرای اجرای این مدل از توسعه به دست می‌دهد: «از آن جا که مدیران ارشد کشور در دهه ۶۰ و ۷۰ جمعی از مردان اصفهانی، کرمانی و یزدی بودند، خواسته و ناخواسته صنایع بزرگ و مادر به فلات ایران برده شد». 🔹 توسعه ملوک‌الطوایفی، توسعه‌ مبتنی بر اراده و خواسته‌های منطقه‌ایِ مدیران ارشد کشور، ⁧⁩. 🔹 در کلیپ ضمیمه، یکی از مدیرانی که خود می‌گوید «همه عمر را روی توسعه گذاشته‌ام»، در آخرین روزهای مدیریت ارشدِ خود، از تبعیض و نابرابری و بی‌عدالتیِ حاصل از توسعه [معوجی] می‌گوید که به جان این ملک انداخته‌اند. 🔹 آیا صحنه های تلخ دیروزِ خوزستان، امروزِ اصفهان و فردایِ ایران، پایان این قصه تلخ توسعه است؟ ‏مسئله دقیقاً این جاست که این پایان کار نیست. 🔹‏ در این «عمری» که آن‌ها بر مسند توسعه بودند، توأمان با اجرای تراژدی این توسعه معوج، «دیگری» خود را هم بازتولید کرده‌اند. عده‌ای که گمان می‌کنند مسئله این بوده که عاملان توسعه، «آن‌ها» بوده‌اند نه خود «این‌ها» و بستگان‌شان. ‏و عده‌ای دیگر که گمان می‌کنند همه مسئله این بوده که الگوها، تئوری‌ها و اعتقادات مجریان سابق، به اندازه کافی اسلامی نبوده است. مسئله این جاست که این دو دسته آمادگی تام دارند تا پایان تراژدی توسعه را اعلام کنند اما بلافاصله کمدی تلخ توسعه را آغاز کنند! 🔺 ‏راه حل نه در اشتغال حزبی به تغییر کارگزاران است و نه غرق‌شدن در مبانی و الگوهای کلان توسعه و تمدن؛ راه‌حل جایی همین نزدیکی است: ⁩ و ⁧ ⁩. 🖋 🎬 @Mostazafin_TV