eitaa logo
مستضعفین تی‌وی
7.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
28 فایل
🌐 وبسایت http://www.Mostazafin.TV ✅ تلگرام t.me/Mostazafin_TV ✅ اینستاگرام instagram.com/Mostazafin_TV 📺 آپارات aparat.com/Mostazafin_TV 📲 ارتباط با مدیر کانال: 🆔 @VoiceOfMostazafin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹در ایام شهادت (ع)، تقریباً در هیچ مجلسی، کسی از او و شیوۀ زمامداری‌اش نگفت. این بی‌اعتنایی نشان از دو اتفاق دارد؛ 🔸یا واقعاّ اندوختۀ معرفتی سخنوران و واعظان و خطبای زمانۀ ما ته کشیده، که در اغلبشان ته کشیده؛ یا اینکه جسارت اشارتی حتی کوتاه به مفهوم عدالت علوی نیز در کار نیست! جسارتش نیست چرا که می‌دانیم کجا ایستاده‌ایم و چه نسبتی با آن نقطۀ طلایی داریم. 🔹روزگاری، محفلی که به نام علی(ع) برپا می‌شد، جز با روایت عدالت علوی سر نمی‌شد. حالا اما ترجیح می‌دهیم در شب شهادت مولا، قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب تعریف کنیم. 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ طبقه اشراف، از ویژه‌خواری تا آدم‌خواری 🔹مناسب‌ترین منظری که می‌تواند بُعد اجتماعی و فرافردی جنایت را تبیین کند منظر «استحالۀ بخشی از طبقۀ مدیران جمهوری اسلامی» است. 🔸زمینه‌ها، عوامل و پیامدهای فکری، فرهنگی و اخلاقی دسته‌ای از مدیران کشور که در چاه سیاسی و اقتصادی فروافتادند و دچار طغیان و سقوط شدند، در این منظر مورد توجه است. طغیانی که با نهادینه‌شدن خصلت‌های طبقاتی در آنها شروع شد و با سقوط اخلاق فردی ادامه یافت. 🔹آیا این استحاله، طبقه‌شدگی و اشرافیت منحصر به یک قبیلۀ سیاسی‌ست؟ قطعاً نه. هر دو قبیلۀ بزرگ، همزمان و همگام و دست‌دردست هم وارد لجن‌زار اشرافیت شدند. تازه اگر بخواهیم دقیق‌تر گفته باشیم، قبیله‌ای که امروز جانماز آب می‌کشد و تظاهر به تدین می‌کند، در استحالۀ مذکور، فضل تقدم دارد! 🔸ما نخستین تجربه‌های کج‌روی و کاخ‌نشینی و اشرافیت‌ را در تاریخ جمهوری اسلامی، با نام جناح راست می‌شناسیم. حتی همین ، که امروز سالوس‌وار، پوستین اصلاح‌طلبی به تن کرده، یکی از ارکان جناح راست بود و ادعای تلفیق انقلابیگری و مدرنیت را داشت (راست مدرن!) و همین‌ها بودند که پایه‌های را در قلب جمهوری اسلامی گذاشتند و طبقۀ نوکیسۀ مدیران را ساختند. 🔹یا همین محمدعلی نجفی، آن روز که وزیر آموزش و پرورش بود و به قول برخی حضرات، سنگ‌بنای انحراف در تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی را گذاشت، یک جناح‌راستی متشرع بود که با منطق بازار به ساحت مدرسه نگاه می‌کرد. 🔸غرض اینکه، منظرِ تنگ و نابسندۀ قبیله‌گرایی، برای فهم فاجعۀ جنایت نجفی، تنها به درد آدم‌های قبیله‌گرایی می‌خورد که حاضرند به‌خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش بکشند! وجدان های بیدار و ذهن‌های آگاه، سیاهی‌لشگر قبایل نمی‌شوند. 🔹درد بزرگ جمهوری اسلامی، طبقۀ مرفه جدیدی است که هر روز گردن‌کلفت‌تر و وقیح‌تر می‌شود. و این طبقۀ هارشده، اصلاً و ابداً خصلتِ جناحی ندارد؛ فراجناحی‌ترین طبقه در جمهوری اسلامی، همین طبقۀ آدم‌خوار است! 🔸کسانی که این وحدت قبیله‌ای در طبقۀ اشراف را نبینند و از دریچۀ تنگ سیاست‌زدگی به این پدیده نگاه کنند، دارند تنگۀ اُحد جمهوری اسلامی را رها می‌کنند و به دشمن وامی‌گذارند. 🔹اصولگرا و اصلاح‌طلب، تنها جایی که تضاد و تمایزی باهم ندارند همین‌جاست؛ «اشرافیت»! اشرافیتی که یک سرش در ویژه‌خواری است و سر دیگرش در آدم‌خواری. «گر حکم کنند که مست گیرند، در شهر هر آنکه هست گیرند»! 🔵 در این جمهوری، هرکس آجری روی آجر اشرافیت گذاشته، کم یا زیاد، دچار طغیان شده و دامنش به فحشای اقتصادی و اخلاقی آلوده شده است. امام(ره) می‌فرمود «خود کاخ‌نشینی، خوی کاخ‌نشینی را هم با خود می‌آورَد». کاخ‌نشینی در جمهوری اسلامی، عاقبت‌بخیری ندارد. چرا؟ چون بر پُشته‌های و بیچارگان بنا می‌شود. 🎬 @Mostazafin_TV
مستضعفین تی‌وی
⭕️ شکل‌گیری طبقه مرفه جدید 📌 مسعود دهنمکی 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ از خصوصی‌سازی تا نظام‌سازی! 🎙 🔹گذشته از خسارت‌ها و خیانت‌های عدیده در جریان صنایع مهم، یک پدیدۀ مهم دیگر هم در جریان است که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. 🔸به واسطۀ خصوصی‌سازی‌های بی‌محابا و عجولانه و مشکوک اخیر، یک ابَرطبقه در حال شکل‌گیری است. ابَرطبقه‌ای که فراتر از مناسبات اقتصادی، نظام اجتماعی و فرهنگی کشور را هم دچار اختلال و انحراف می‌کند. 🔹دولت و مجلس و قوه قضائیه، با بی‌اعتنایی به این روند ویرانگر، سنگ بنای یک تغییر عمدۀ را می‌گذارند. سرمایه‌های ملی را مفت در اختیار کسانی قرار می‌دهند که پس از استقرار در آن صنعت، شروع می‌کنند به بازی اجتماعی با دارایی‌های اقتصادی‌شان. 🔸این خیال که این ابَرطبقه، در چهاردیواری کارخانه‌هایش می‌نشیند و سرش به کار تولید گرم می‌شود، خام و کودکانه است. آنها به معنای واقعی کلمه می‌گیرند و حریم‌ها را درمی‌نوردند. علاوه بر اینکه به پشتوانۀ سرمایۀ عظیمی که به چنگ می‌آورند، سیاست‌های اقتصادی را تابع خود می‌کنند، وارد فرهنگ و هنر می‌شوند، ورزش و حواشی‌اش را در دست می‌گیرند، سازمان اجتماعی درست می‌کنند، لیست انتخاباتی می‌سازند، وزیر نصب می‌کنند و... 🔹این روزها که خبر واگذاری به کسی که قبلاً کشت و صنعت مغان را خریده، به گوش می‌رسد، خاطرۀ آن یکی تاجر تبریزی تداعی می‌شود که روزی تمام اسم و رسمش از مدیریت یک شرکت صنعتی بود و الان در حال در ساحت فرهنگ و اجتماع است! 🎬 @Mostazafin_TV
مستضعفین تی‌وی
⭕️ از خصوصی‌سازی تا نظام‌سازی! 🎙 #روح‌الله_رشیدی 🔹گذشته از خسارت‌ها و خیانت‌های عدیده در جریان #
⭕️ افسانه‌های ویرانگر 🔹اساساً همۀ آتش‌های اقتصادِ ایران، از گورِ افسانۀ پلید بودنِ برمی‌خیزد. مبتنی بر همین افسانه، بسیاری از دارایی‌های ملت را دود کرده‌اند. سال‌هاست اصحاب بازار، در بوق می‌دمند که «باید هر چه سریع‌تر، اقتصاد و همه‌چیز را از بندِ دولت رها کنیم؛ درست مانند همۀ ممالک مترقی و موفق»! 🔸این حُکم را آن‌قدر تکرار کرده‌اند که خیلی‌ها خیال می‌کنند واقعاً همین‌طور است که این‌ها می‌گویند و واقعاً در همۀ ممالک مترقی و موفق، افسار اقتصاد و همه‌چیز را از دولت گرفته‌اند و داده‌اند دستِ تاجران و سرمایه‌داران! 🔹طرفه اینکه، سمفونی گوشخراشِ «افسانۀ پلید بودن ادارۀ دولتیِ مملکت» را «دولتی‌ترین آدم‌ها» رهبری می‌کنند! آدم‌هایی که چهل است عرض و طول را درنوردیده‌اند و به‌هیچ‌روی، حاضر به خروج از چرخۀ دولتمردی نیستند و حتی آن‌وقت که نوبت به «واگذاری همه‌چیزِ جمهوری اسلامی به مثلاً » می‌رسد، خودشان در ابتدای صف‌های تک نفره ایستاده‌اند! 🔸یعنی واگذاریِ جمهوری اسلامی به خود! انگار این وسط، فقط جمهوری اسلامی بود که عرضه نداشت چندتا کارخانه را مدیریت کند! و جمهوری اسلامی بود که مانعِ بهینه شدنِ مدیریت اقتصاد و صنعت بود! 🔹نکته دقیقاً همین‌جاست. دولتی‌های مادام‌العمر و مدرسانِ شریفشان، با افسانه‌سرایی‌های ناجوانمردانه، می‌خواهند ذهن را از اصل دردِ اقتصاد ایران منحرف کنند. از آن سویِ مرزها و بهشتِ بدونِ دولتِ دنیای مدرن می‌گویند و با این دستاویز، چوب حراج زده‌اند به اموال و املاک ملت. 🔸اما نمی‌گویند که در آمریکا و اتحادیۀ اروپا و ژاپن، همچنان بخش قابل‌توجهی از اقتصاد و صنعت، دست دولت است (اتحادیۀ اروپا نزدیک ۵۰ درصد و آمریکا و ژاپن قریب ۴۰ درصد). آنجا، دولت - اگرچه سرمایه‌دارترین باشد - همۀ مسئولیت‌ها را از سرِ خود وا‌نمی‌کند و دارایی‌هایی ملت را به بهانۀ زیان‌ده بودنِ مدیریت دولتی، مفت به چنگِ نمی‌دهد! 🔹آنچه به‌ واسطۀ سیطرۀ نظری و عملی ، به نام یا در حال اجراست، یک پیرویِ سطحی و خسارت‌بار از اندیشه‌هایی‌ست که حتی در مراکزِ تولد و تولیدشان نیز اینگونه متعصبانه و مقدس‌مآبانه پرستش نمی‌شوند! 🔸به قول یکی از اقتصاددانان سرمایه‌داری، «این اقتصاد بازار آزاد که در ایران هوش و حواس خیلی‌ها را برده است، در جهان بیرونی وجود ندارد. این الگویی است در درس‌نامه‌ها که برای کسانی مثل بنده که کارشان معلمی اقتصاد است کار ایجاد شود.» (احمد سیف، نگاهی با دوربین به اقتصاد ایران) 🎬 @Mostazafin_TV
مستضعفین تی‌وی
⭕️ #حقوق_نجومی و آه و فغان مردم از این تبعیض وحشتناک 📌لیست سیاه حقوق مدیران و اعضای هیات مدیره #ص
⭕️ کمک به فقرا راحت‌تر است یا مبارزه با تکاثر؟ 🔹به طرز محسوسی، درخواست کمک‌های مالی به نیت‌های مختلف، در فضای مجازی زیاد شده. هر کدام از ما، هر روز با چند درخواست مشارکت در تأمین نیاز نیازمندان روبرو می‌شویم. اگرچه همۀ ما نوعاً واکنش‌های همدلانه‌ای به این درخواست‌ها داریم و چنین کمک‌هایی را در شرایط وخیم اقتصادی امروز اجتناب‌ناپذیر می‌دانیم، اما این دلیل نمی‌شود که در ریشه‌ها و جوانب این پدیده تامل نکنیم. 🔸فضای غالب به ما می‌گوید «کاری به کار ریشه‌های فقر نداشته باش و فقط پول بده... فعلاً حل مشکل فقرا اولویت دارد... الان زمان فلسفه‌بافی نیست...»! اما سئوال اینجاست که این نحو مواجهه با فقر، تا کجا می‌تواند ادامه داشته باشد؟ و کمک‌های مردمی برای تسکین آلام و تامین نیازهای نیازمندان، تا کی می‌تواند برقرار باشد؟ 🔹باید توجه داشت که ما با یکی دیگر از نشانه‌های فراگیر شدن روبروییم و نخستین نتیجۀ سیطرۀ چنین رویکردی، در جامعه است. این در حالی‌ست که وجود فقر، لااقل در نگاه اسلامی، به هیچ وجه تحمل پذیر نیست. اینجا دیگر «کاد الفقر أن یکون الکفر» رنگ می‌بازد و همزیستی اجتناب‌ناپذیر با این پدیدۀ ظالمانه، جا می‌افتد. 🔸دستگیری مردم از فقرا، هیچ‌گاه تعطیل‌پذیر نیست، اما ما شاهد سوءاستفادۀ دولت‌ها از این اصل اساسی و فرافکنی آنها در قبال تکلیف ساقط‌ناشدنی هستیم. 🔹آنچه دارد نهادینه می‌شود «جانشین‌سازی خیریه‌ها به جای دولت» است، اما چنین جانشین‌سازی‌ای را به هیچ‌وجه نمی‌توان در جهت مردمی‌سازی امور جامعه تفسیر کرد. رویکرد خیریه‌ای، پیش از آنکه مردمی‌سازی رفع فقر باشد، از این عرصه است. 🔸همزمان با اینکه دست‌به‌جیب می‌شویم برای کمک به نیازمندان، باید در اندیشۀ فروپاشاندن مناسبات ظالمانۀ فقرآفرین نیز باشیم. همین امروز بود که فهرست وحشتناک نجومی‌بگیران صندوق‌های بازنشستگی منتشر شد. رویکرد خیریه‌ای، کاری به کار این ظلم‌ها ندارد و فقط می‌گوید دست‌به‌جیب شوید و اعانه بدهید. در رویکرد خیریه‌ای، کمک به فقرا، بی‌دردسرتر از است. 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ در بابِ بلبل‌زبانی‌های پسا ریاست! 🔹روزهای گذشته، در چند شبکۀ تلویزیونی، کنایه‌ها و نقدهای صریح و عریانی نسبت به عملکرد و رویکرد رئیس سابق قوۀ قضائیه شنیدیم. هرچه جلوتر می‌رویم، تندی و تیزی و تلخی این نقدها بیشتر می‌شود. می‌توانیم این اتفاق را هم برچسب بزنیم و رد شویم، اما قضیه به این سادگی‌ها نیست. 🔸 را باید بتوان زمانی که صاحب قدرت و نفوذ هستند و هر جمله‌شان همچون شمشیر می‌بُرد و هر اشاره‌شان حکمِ قانون دارد، نقد کرد. اگر چنین امکانی نباشد و صاحب‌منصبان صرفاً به‌خاطر منصبشان، از هر نقد و نظر و نظارتی معاف باشند و هر حرف و حدیث ساده‌ای در قبال عملکردشان را تشویش اذهان عمومی و ایجاد اختلال در امنیت ملی و... تلقی کنند، روح خیرخواهی در جامعه می‌میرد و صاحب‌منصبان هرچه بیشتر در مسیر خطا و انحراف قرار می‌گیرند. 🔹باید از این چرخش‌های زمانه عبرت گرفت. نباید هرکسی را که با یک برگ کاغذ، مسئولیتی در کنار و گوشه نظام می‌گیرد، کرد و از او ساخت؛ تا بدانجا که نشود به روشن‌ترین خطاهایش هم خرده گرفت! 🔸چنین رویه‌هایی، به‌وضوح به بدعت‌های ویرانگری انجامیده و اصلاح امور را تعطیل کرده است. مقدس‌انگاری صاحبان مناصب، از همان رئوس قوا به لایه‌های پایین‌تر هم رسیده است. مضحک است که بخشدار فلان بخش هم به تأسی از بالادستی‌ها، هر خرده‌گیری معمولی و پیش‌پا افتاده‌ای را با ضربۀ مهلک فضایی و امنیتی پاسخ بدهد. 🔹آقایان را باید امروز که بر مصدر امورند و صاحب اقتدار، نقد کرد و تلخیِ مواجهه با انتقاد را برایشان چشاند؛ وگرنه فردا که از تخت افتادند، هر نو رسیده‌ای هم می‌تواند متعرضشان شود! 🔸اینگونه که امروز، رسانه‌های ما -به ویژه برخی شبکه‌های رسانۀ ملی- خود را آزاده می‌نمایند و اجازه تعریض و تعرض به چنان چهره‌ای را با چنان شدتی می‌دهند، آیا می‌گذارند با همین صراحت، مثلاً رئس‌جمهور و رئیس مجلس و حتی رئیس فعلی قوۀ قضائیه هم نقد شود؟ اگر به چنین درجه از آزادگی رسیده باشیم، یعنی بر طریق سعادتیم وگرنه بلبل‌زبانی‌های پسا ریاست را نمی‌توان چیزی جز هیاهوهای سیاست‌زده دانست. 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ جاهلیت و جنایت 🔹به تعبیری، حسین(ع) را به سنت‌های پیش از عصر نبوت به مسلخ برد. ارتجاع به سنت‌های جاهلی: ، ، و... 🔸تعبیر کامل‌تر و دقیق‌تر این است که ارتجاعِ و و جامعه‌ی بعد از پیامبر به سنت‌های عصر جاهلیت، چنین معرکه‌ای را آفرید. 🔹پس این، یک قاعده است که هرگاه خواص، مبتلا به ارتجاعِ جاهلی شوند، دست به جنایت می‌زنند! بازهم اگر بخواهیم این قاعده را ساده‌تر کنیم، چنین می‌شود: 🔸خواصِ مبتلا به امراضی نظیرِ ، ، ، لشکرکشی می‌کنند و حقیقت را سر می‌بُرند. 💢نکته: ◀️ خواصِ زمانه‌ی ما، بسیار دوست دارند تا مفهومِ «خواص» را در سال ۶۱ هجری و در آدم‌های آن سال منجمد کنند تا دامن خودشان را نگیرد. اما چنین اهتمامی، نمی‌تواند از وقوع فاجعه ممانعت کند. ◀️ حالا می‌خواهد اسمِ این آدم‌ها «خواص» باشد یا «نخبگان» یا «مسئولان» یا هر چیز دیگری. چون خودشان مبتلا به انحرافاتِ جاهلیِ و هستند، برای تغییر در استنتاجِ امروزی، چاره را در جمود و موزه‌ای کردنِ قواعد و مفاهیم می‌بینند. ⚠️ جریانِ جاهلیت، دیر یا زود دست به جنایت خواهد زد. مقدماتِ این جنایت، مدتهاست که فراهم آمده! 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ تجهیز هیئت‌ها و تطهیر ابازرها 🔹مجالس حسینی(ع) را باید از نحوست و‌ نجاستِ پاک کرد. هر یک ریالی که از کیسۀ آلودۀ (سرمایه‌داران) وارد حریم عزای حسینی می‌شود، کرور کرور برکت را از این سفره‌ها زایل می‌کند. 🔸ابازرها برای تطهیر خود، دنبال جایی دنج و بی‌دردسر هستند. مسجد و هیئت‌ و حسینیه را برمی‌گزینند و به قول خودشان «احسان» می‌کنند تا اسمشان در دفتر حسینی(ع) ثبت شود! 🔹یکی از تکنیک‌های گشودن بابِ احسان برای ابازرها، خرج‌تراشی برای هیئت‌هاست؛ پیش کشیدن مخارجی که تا پیش از این به ذهن هیئتی‌ها نمی‌رسید: ۱. توسعۀ فیزیکی حسینیه و عزاخانه ۲. ارتقا و تجهیز سیستم صوتی ۳. امکانات تصویربرداریِ چنددوربینه و هوایی ۴. تبلیغات وسیع و چشمگیر ۵. دعوت از چهره‌های مشهورِ پرهزینه ۶. پذیرایی‌های لاکچری و در سطح وسیع و... 🔸رفته‌رفته هیئتی که با هزارتومانی‌های هیئتی‌ها می‌چرخید، مخارجش تا صدها میلیون تومان قد می‌کشد! پس آغوش هیئت برای ابازرها باز می‌شود. هیئت‌ها تجهیز می‌شوند و ابازرها تطهیر! 🔹کار به همین‌جا ختم نمی‌شود. مرحلۀ بعد، بالاگرفتن رقابت و چشم‌وهم‌چشمی میان هیئت‌ها برای همراه‌سازی یک «ابازر اختصاصی» برای خود است. 🔸هیئات سادۀ مردمی، که دهه‌هاست سلامت و برکت خود را حفظ کرده‌اند، بیش از هر چیز، مراقب ورود پول‌های کثیف به خیمۀ عزای خود بوده‌اند. 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ علیهِ «علیه تبعیض»! 🔹تا وقتی حرف زده می‌شود، همه _حتی مفسدین_ با این حرف‌ها همنوایی می‌کنند؛ اما به محض اینکه کار به رسید، نطق‌ها کور می‌شود! فیتیله‌‌ها پایین کشیده می‌شود و همان‌ها علیهِ «علیهِ تبعیض» می‌شوند! 🔸چرا؟ فساد، محصول و معلول و میوۀ گندیدۀ تبعیض و نابرابری است. مگر کسی می‌تواند بر سرِ شاخ بنشیند و بُن بِبُرد؟ 🔹توقف ، در ایستگاه مبارزه با فساد، شاید موقتیِ آلام ملت باشد، اما نمی‌کند، ریشه را باید خشکاند. 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ چه سهمی از می‌برند؟ 🔹فارغ از مناقشات نظری در باب خصوصی‌سازی، که احتمالاً فرجامی نخواهد داشت، می‌توان مطلوبیت و کیفیت خصوصی‌سازی در کشور را بر مبنای نتایج و آثارش سنجید. 🔸یکی از چشم‌اندازهای اساسی که در سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی هم مورد توجه قرار گرفته، توزیع عادلانۀ ثروت و کاهش فاصلۀ طبقاتی از رهگذر خصوصی‌سازی است. 🔹قضیه چندان پیچیده نیست؛ قرار بود مالکیت‌های دولتی به نحوی واگذار شود که منافعش به مستضعفین برسد. همین نکته کافی‌ست تا خصوصی‌سازی در سه دهۀ گذشته را قضاوت کنیم. 🔺امام(ره) نیز همان زمان که بحث از ضرورت تقویت بخش خصوصی صورت می‌گرفت این نکته را تذکر داده بود: «دولت و این دوستان باید دقیقاً توجه کنند که آزادیِ بخش خصوصی به صورتی باشد تا هرچه بهتر بشود به نفع مردم محروم و مستضعف کارکرد؛ نه چون گذشته تعدادی از خدا بی‌خبر در تمام امور تجاری و مالی مردم سلطه پیدا کنند.» (صحیفۀ نور، جلد ۱۹) 🔸به راستی چه کسانی از واگذاری اموال عمومی به‌نام خصوصی‌سازی، بهره برده‌اند؟ در منطقۀ آذربایجان که خصوصی‌سازی‌ها جز به فربه شدنِ سه‌چهار نفر ختم نشده است. 🎬 @Mostazafin_TV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نهادهایی #مردمی که برای مبارزه با تبعیض و بی‌عدالتی به وجود آمدند اما به مرور تعطیل و یا سیستمی و غیرمردمی شدند! 🎙صحبت‌های #روح‌الله_رشیدی در بررسی کتاب دختر تبریز از نگاه عدالت آموزشی: 💬 کار عمده حضرت امام در یک سال اول انقلاب، نهادسازی برای بسط عدالت و قسط بوده است. 💬 ۱.۷ میلیون نفر بازمانده از تحصیل داریم و این بازماندگان از تحصیل، نابرابری و بی‌عدالتی را فریاد می‌زنند. در ابتدای انقلاب، آموزش و پرورش، جهاد سازندگی و نهضت سوادآموزی برای مبارزه با همین مظاهر بی‌عدالتی و تبعیض به وجود آمده‌اند. 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ شما هم شنیدید؟ ◀️ دانشجویان تبریز، در نشست خبری خود با موضوع گزارش وضعیت کارگران ، فایل صوتی مصاحبه‌شان با مدیرعامل این شرکت را منتشر کردند؛ نمی‌دانم چه تعداد از مسئولان شهر، این پاسخ را شنیده‌اند، اما یقین دارم که حتی اگر هم می‌شنیدند، اتفاق خاصی نمی‌افتاد. مرادم از اتفاق خاص، چیزی در حد است! 🔸 خیلی سخت‌گیرانه است؛ نه؟ مگر آقای مدیرعامل چه گفته که تاوانِ شنیدنش، آرزوی مرگ باشد؟ ➖ بخوانید: 🔹 «وقتی کارگر، خودش راضی‌ست با ۷۰۰ هزار تومان حقوق ماهانه کار کند، آن‌وقت ما بیاییم به او بگوییم باید طبق قانون کار‌حقوق بگیری؟! او خودش می‌گوید من به ۷۰۰ هزار تومان راضی‌ام. بعد ما بیاییم به او بگوییم باید برای ۲ میلیون کار کنی؟! او خودش راضی‌ست.» 🔸این حرف یعنی اینکه پول داریم ولی به کارگر نمی‌دهیم، چون کارگر را چه به این توقعات! همان ۷۰۰ هزار هم از سرش زیادی‌ست! 🔹 برای فهم عمقِ فاجعه، به یاد بیاورید که این حرف را یکی از مدیران زده. 🔸مدیرعامل سابق شرکت واحد تبریز هم، چند سال پیش، در پاسخ به اعتراض مشابه به دستمزدهای ناچیز کارگرانش گفته بود: 🔹 «این‌ها که امروز دستمزدشان ۵۰۰هزار تومان است، اغلبشان مستمری‌بگیران کمیته‌ی امداد و بهزیستی هستند که مستمری‌شان ۱۵۰هزار تومان بود. ما داریم بیشتر از کمیته و بهزیستی به اینها می‌دهیم. چرا می‌خواهید با اعتراضتان، نان این بیچاره‌ها را آجر کنید؟» 🔺آن‌روز، این حرف‌ها را شنیدیم و دق نکردیم. چرا باید دق می‌کردیم؟ چون مدیرعامل سابق، به سابقه‌ی جبهه و جنگ و خادم‌الشهدایی شهره بود! 🔺 @ebteda_ir 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ شما هم شنیدید؟ ◀️ دانشجویان تبریز، در نشست خبری خود با موضوع گزارش وضعیت کارگران ، فایل صوتی مصاحبه‌شان با مدیرعامل این شرکت را منتشر کردند؛ نمی‌دانم چه تعداد از مسئولان شهر، این پاسخ را شنیده‌اند، اما یقین دارم که حتی اگر هم می‌شنیدند، اتفاق خاصی نمی‌افتاد. مرادم از اتفاق خاص، چیزی در حد است! 🔸 خیلی سخت‌گیرانه است؛ نه؟ مگر آقای مدیرعامل چه گفته که تاوانِ شنیدنش، آرزوی مرگ باشد؟ ➖ بخوانید: 🔹 «وقتی کارگر، خودش راضی‌ست با ۷۰۰ هزار تومان حقوق ماهانه کار کند، آن‌وقت ما بیاییم به او بگوییم باید طبق قانون کار‌حقوق بگیری؟! او خودش می‌گوید من به ۷۰۰ هزار تومان راضی‌ام. بعد ما بیاییم به او بگوییم باید برای ۲ میلیون کار کنی؟! او خودش راضی‌ست.» 🔸این حرف یعنی اینکه پول داریم ولی به کارگر نمی‌دهیم، چون کارگر را چه به این توقعات! همان ۷۰۰ هزار هم از سرش زیادی‌ست! 🔹 برای فهم عمقِ فاجعه، به یاد بیاورید که این حرف را یکی از مدیران زده. 🔸مدیرعامل سابق شرکت واحد تبریز هم، چند سال پیش، در پاسخ به اعتراض مشابه به دستمزدهای ناچیز کارگرانش گفته بود: 🔹 «این‌ها که امروز دستمزدشان ۵۰۰هزار تومان است، اغلبشان مستمری‌بگیران کمیته‌ی امداد و بهزیستی هستند که مستمری‌شان ۱۵۰هزار تومان بود. ما داریم بیشتر از کمیته و بهزیستی به اینها می‌دهیم. چرا می‌خواهید با اعتراضتان، نان این بیچاره‌ها را آجر کنید؟» 🔺آن‌روز، این حرف‌ها را شنیدیم و دق نکردیم. چرا باید دق می‌کردیم؟ چون مدیرعامل سابق، به سابقه‌ی جبهه و جنگ و خادم‌الشهدایی شهره بود! 🔺 @ebteda_ir 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️خوارسازی عمومی برای فرار از پاسخگویی 🎙: ◀️ شیوه‌ای به نام شرمگین‌سازی یا دارد به شیوه‌ی رایج در مواجهه با پدیده‌های فرهنگی و اجتماعی تبدیل می‌شود. 🔸 هفتۀ دفاع مقدس: خبرنگار تلویزیون، جلوی چند عابر پیاده سبز می‌شود و صفحۀ گوشی‌اش را مقابلشان می‌گیرد و می‌پرسد: این چهره را می‌شناسید؟ - نه. - این یکی را چطور؟ - نه. 🔹 این پرسش و پاسخ، چند بار و با چند نفر، تکرار می‌شود. خبرنگار در حالی که گاردِ تعجب! گرفته، رو به دوربین: «اینها قهرمانان جنگ ما هستند. چرا نباید بشناسیدشان؟ پس چرا فوتبالیست‌های اروپایی را با جزئیات زندگی‌شان می‌شناسید؟» 🔸 تصاویری که خبرنگار نشان می‌داد، مربوط به تعدادی از کهنه‌سربازان دفاع مقدس بود. در حالی‌که خود صداوسیما هم برای اولین بار بود چهرۀ آن قهرمانان جنگ را نشان می‌داد، به جوان‌های نو رسیده می‌توپید که چرا نمی‌شناسیدشان! 🔹 تازه، آن سوی ماجرا عجیب‌تر است؛ همان فوتبالیست‌ها را هم مگر کسی غیر از همین صداوسیما تبدیل به اسطوره‌های ذهنی جوان‌ها کرده است؟ رویکرد خوارسازی عمومی، رویکردی مبتنی بر اصل «مقصر بودنِ مردم» برای خلاص شدن از پاسخ به پرسش‌ها و حل مسائل اساسی. در ماجراهای هم خبرنگار، در خروجی‌های شهر کمین می‌کند و مردم را به صلابه می‌کشد که چرا دارید می‌روید سفر! 🔺 تقریباً در مواجهه با اغلب پدیده‌های فرهنگی و اجتماعی، با پیش‌فرضِ «ایراد از مردم است» وارد می‌شویم تا به زعم خودمان، سر و تهِ قضیه را هم آوریم. ➖ : 💬 در یک جامعه اگر مردم از اخلاق خوب برخوردار نبودند و رواج داشت، سطح آگاهی سیاسی پایین بود، مردم را نمی‌شود ملامت کرد. بلکه حکومت‌هایی آن جامعه و زمامداران آن جامعه را باید ملامت کرد. 🔺 @ebteda_ir 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ رویکرد‌های خیریه‌ای و فقرایی که لِه می‌شوند! 🖊 : ◀️ روحیات خیرخواهانه در شرایطی که نابرابری و تبعیض، فراگیر است، می‌تواند تبدیل به سپر بلای بانیان و طراحان نابرابری شود. 🔸 اگر این خانه‌خراب‌کردن‌ها، استثناهای گاه‌گاه بود که از دست مسئولان درمی‌رود، می‌شد برای ترمیم این خرابی‌ها را توجیه و تجویز کرد. 🔹 وقتی رویکرد اساسی مدیریت کشور، معطوف به مچاله‌سازی فقرا و واداشتن آنها به تن دادن به وضعیت نابرابری‌ست، آیا همچنان باید دنبال توسعه‌ی خیریه‌های سربه‌زیر و چاله‌پُرکن باشیم؟ 🔸 نکته‌ی عجیب در همه‌گیریِ رویکرد خیریه‌ای، انتقال بخش مهمی از ظرفیت نیروهای انقلاب به این حیطه و تبدیل آنها به بلاگردانانِ ساختارهای فقرآفرین است. امروزه، لشگری از حزب‌اللهی‌ها بی‌آنکه انرژی خود را مصروفِ جبران از طریق تغییرات اساسی (و نه لزوماً سیاسی) کنند، ترجیح می‌دهند در خیریه‌ها نقش بپذیرند. 🔺 آیا تعریض به رویکرد خیریه‌ای، به معنای انصراف از کمک مردمی به فقراست؟ هرگز. اما این کمک‌ها نباید به هیچ طریقی، مسئولیت‌گریزی حکومت را در اقامه‌ی عدل و مبارزه با ظلم، رسمیت ببخشد و عادی کند. 🔺 @ebteda_ir 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ جناح راست، چگونه نسخه‌ی نیروهای انقلاب را پبچید؟ 🖊 : ◀️ پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری ۷۶، بی‌توجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، رفت دنبال راه‌های میانبُر و دوپینگ سیاسی. از درِ وارد شد تا خود را با بدنۀ حزب‌الله نزدیکتر نشان دهد. راستی‌ها، حزب‌الله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانه‌های خود می‌خواستند و نه بیشتر. 🔹 در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغه‌مندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت. ▪️ برخی نشانه‌ها و پدیده‌های ضدانقلابیِ رواج‌یافته توسط جناح راستی‌‌ها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب را مرور می‌کنیم: 1️⃣ محض و اصالتِ فتح کرسی‌های قدرت بدون پایبندی به الزامات . 2️⃣ تمنای پیروزیِ بی‌دردسر و بی‌مردم، از طریق ، رسانه‌ای و... . 3️⃣ پیدایش، پرورش و تثبیت و پدرخواندگی به نام . 4️⃣ عادی‌سازیِ قاعده‌ی با اصرار بر گزارۀ به‌اصطلاح نتیجه‌گرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»! 5️⃣ فرعی‌سازی اصل با این توجیه که «هر چه مشارکت‌کننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر می‌شود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز می‌شویم»! 6️⃣ ممنوعیتِ و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شده‌اند و طرح این آرمان‌ها، ضدِ رای است.» 7️⃣ تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند و مبارزه با ، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان. 8️⃣ قبح‌زدایی از ائتلاف، همدستی و هم‌پیالگی با و ، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول می‌خواهد.» 9️⃣ تکرارِ طوطی‌وار و ساده‌لوحانۀ تعبیر مبهمِ و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنش‌های نمایشی. 🔟 خط بطلان بر و در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت. 🔺 نکته: اگرچه راستی‌ها با این اصولِ ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند، اما حتی به نتیجه هم نرسیدند؛ هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند. 🔺 @ebteda_ir 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ سال ۱۳۵۷، سالِ همگانی شدن اعتراضات انقلابی‌ست و به یک معنا، چند دهه مبارزه‌ی انقلابی به ثمر ننشست مگر آن‌گاه که همه عملاً و علناً وارد میدان شدند. 🔹 عنصرِ همه، بیش از هر کس و هر گروهی‌، ناظر به بانوان است. تصاویر تظاهرات و راهپیمایی‌های سالِ پیروزی، تفاوت محسوسی با تصاویر اعتراضات سال‌های پیشین دارد. حضور پرتعداد و سازمان‌یافته‌ی انبوه بانوان در تظاهرات بود که پیروزی را تضمین کرد. 🔹 این نکته از آن رو مهم است که بدانیم در جریان انقلاب اسلامی، بانوان از جایگاه عناصری پرده‌نشین و صرفاً پشتیبان، به نیرویی اجتماعی ارتقا یافتند و فروپاشی طاغوت را تسریع کردند. این نکته، معیار خوبی برای سنجش موقعیت و وضعیت بانوان ایرانی محسوب می‌شود. 🔹 به نظر می‌رسد در دوره‌های اخیر، شاهد نوعی در حوزه‌ی بانوان هستیم که نتیجه‌اش تنزل جایگاه بانوان از نیروی اجتماعیِ موثر و جریان‌ساز به عناصری پیرو و تابع و سرگرم به فانتزی‌های خیرخواهانه و... بوده است. 🔺 اگرچه رویکرد ارتجاعیِ تبدیل نیروی اجتماعیِ مبارز و فعال به خیّرانِ پرده‌نشین، وضعیتی عمومی است، اما در جامعه‌ی بانوان، ظهور برجسته‌تری دارد. 🖊 🔺 @ebteda_ir 🎬 @Mostazafin_TV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ بیایید استاندارد نباشیم! ◀️ ، آنچنان سرش گرمِ دل‌خوش‌کُنک‌های کودکانه می‌شود که حتی بیچارگیِ مشهودِ بیچارگان را هم نمی‌بیند و نمی‌فهمد. 🔹 آن‌چنان‌که وقتی در خبر می‌شنود که کارگران فلان کارخانه، در اعتراض به عدم دریافت حقوقِ چند ماههٔ خود، تجمع کرده‌اند، ابرو درهم می‌کشد و اخم می‌کند که «توی این شرایط خطیر، تجمع و اعتراض نشانهٔ بی‌بصیرتی‌ست... باید حوصله کنند‌ و حرفشان را یواشکی توی گوش مسئولان بزنند.»! 🔹 جماعتِ استاندارد، اما وقتی حقوق خودشان را فقط چند روز دیرتر از روال همیشگی دریافت می‌کنند، آسمان به ریسمان می‌بافند و داد و هوار می‌کنند که این چه وضعش است دیگر! 🔹 از بس زندگیشان طبق روالْ تأمین بوده و جیب و سفره‌شان همواره پُر، خیال می‌کنند ناداری و گرسنگی و شرمندگی، وهم است و بافتهٔ ذهنِ درماندگان! امان از استانداردشدگی... 🖊 🔺 پی‌نوشت: صحبت‌های امام دربارۀ لزوم توجه به کارگران را ببینید. چطور می‌توان ادعای ولایتمداری کرد اما نسبت به چنین صحبت‌هایی بی‌تفاوت بود؟ 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ جناح راست، چگونه نسخه‌ی نیروهای انقلاب را پبچید؟ 🖊 : ◀️ پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری ۷۶، بی‌توجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، رفت دنبال راه‌های میانبُر و دوپینگ سیاسی. از درِ وارد شد تا خود را با بدنۀ حزب‌الله نزدیکتر نشان دهد. راستی‌ها، حزب‌الله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانه‌های خود می‌خواستند و نه بیشتر. 🔹 در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغه‌مندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت. ▪️ برخی نشانه‌ها و پدیده‌های ضدانقلابیِ رواج‌یافته توسط جناح راستی‌‌ها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب را مرور می‌کنیم: 1️⃣ محض و اصالتِ فتح کرسی‌های قدرت بدون پایبندی به الزامات . 2️⃣ تمنای پیروزیِ بی‌دردسر و بی‌مردم، از طریق ، رسانه‌ای و... . 3️⃣ پیدایش، پرورش و تثبیت و پدرخواندگی به نام . 4️⃣ عادی‌سازیِ قاعده‌ی با اصرار بر گزارۀ به‌اصطلاح نتیجه‌گرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»! 5️⃣ فرعی‌سازی اصل با این توجیه که «هر چه مشارکت‌کننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر می‌شود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز می‌شویم»! 6️⃣ ممنوعیتِ و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شده‌اند و طرح این آرمان‌ها، ضدِ رای است.» 7️⃣ تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند و مبارزه با ، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان. 8️⃣ قبح‌زدایی از ائتلاف، همدستی و هم‌پیالگی با و ، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول می‌خواهد.» 9️⃣ تکرارِ طوطی‌وار و ساده‌لوحانۀ تعبیر مبهمِ و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنش‌های نمایشی. 🔟 خط بطلان بر و در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت. 🔺 نکته: اگرچه راستی‌ها با این اصولِ ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند، اما حتی به نتیجه هم نرسیدند؛ هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند. 🔺 @ebteda_ir 🎬 @Mostazafin_TV
◀️ با دفاع مقدس چه کرده‌ایم؟ شکل درست‌ترِ این پرسش چنین است: با میراث چه کرده‌ایم؟ در این صورت، باید پرسید «میراث دفاع مقدس چیست؟» 🔹 شاید این پرسش، در لابلای هزاران پرسش روزمره، چندان وجهی نداشته باشد. شاید هم پاسخ اصلی، زیر آوارِ پاسخ‌های بی‌روح و رسمیِ ، گم شود؛ اما باید بتوانیم به این پرسش، پاسخِ درست و دقیق بدهیم. 🔹 مناسبات تبلیغی، رسانه‌ای و به اصطلاح، فرهنگی ما، مجال اندیشه در این پرسش را نمی‌دهد؛ هم از این روست که هر چقدر هم به زعم خود برای دفاع مقدس کار می‌کنیم، بیشتر احساسِ کم‌توفیقی می‌کنیم. 🔹 آنچه به نام با محوریت دفاع مقدس در کشور جریان دارد، بیش از آنکه برای فهم چیستی دفاع مقدس و تبیین میراث آن باشد، تورقِ زورکیِ تقویم است تا یک مناسبت را هم کنیم و تمام شود و برود تا مناسبت دیگر. 🔺 هفته‌ی دفاع مقدس را به تشریفاتی خنثی برای ! تبدیل کرده‌ایم که نه اندیشه‌ای در آن ترویج می‌شود و نه حتی تاریخِ درست‌وحسابی‌ای. 🖊 🎬 @Mostazafin_TV
🖊 ◀️ مهم‌ترین ویژگی برادرم ، تولید دانش ضمنی است. از همان زمان که در انتخابات تبریز وارد شد، در کنار بیم از اینکه گرفتاری‌های مسئولیت نمایندگی شورا، حضورش در حوزه عمومی را کمرنگ کند، این امید را داشته و دارم که با تحلیل‌هایش، ایده عدل را بر کالبد شهر بنشاند و در زمانه‌ای که از کرور کرور آدم لیستی و بی‌صلاحیت، هیچ حرف به‌درد بخوری در نمی‌آید، درباره و و در سطح شهر حرفی بزند. 🎬 @Mostazafin_TV
⭕️ بسیجِ نق‌نقوی یقه‌گیر را حتی برای لحظه‌ای تحمل نمی‌کنند ◀️ له‌له می‌زنند برای ‌. منتهایِ آمالشان، تبدیل این نیروی همیشه‌مبارز به عواملی بر وفقِ امیالشان است. از بسیجِ جسور و حق‌طلب، عنصری سربه‌زیر و مشغول به خود می‌خواهند که زبان در کام گرفته و تماشاگرِ منفعلِ جولانِ تزویرگران باشد. 🔸 حاضرند برای بسیجِ کَر و لال و کور، دکور بزنند و ریسه بیاویزند و بزرگداشت بگیرند و لوح سپاس بدهند و وصفِ حال‌های آنچنانی بخوانند، اما بسیجِ نق‌نقوی یقه‌گیر را حتی برای لحظه‌ای تحمل نمی‌کنند. 🔺 از او می‌خواهند فقط و فقط «لشکر مخلص خدا» باشد و بنشیند سرجایش؛ و کاری به کار بیچارگیِ بیچارگان و فلاکتِ حاشیه‌نشینان و شرمندگیِ دستفروشان و سرنگونی لبوفروشان و کیسه‌‌دوزیِ بیت‌المال‌خوارانْ نداشته باشد! 🖊 🎬 @Mostazafin_TV
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀️ چه خوب یکی از جوانان انقلابی و تبریز از دعوای سرکاری عدالت یا ولایت می‌گوید: 🔹 برخی می‌گویند عدالت‌خواهان ضد ولایت هستند و دو گانه و درست می‌کنند! از کجا چنین چیزی در آوردید که یا ولایت باید باشد یا عدالت؟! 🔹 آن‌که است خود شمایید که این دوگانه‌ها را می‌سازید؛ در صورتی که خودِ ولایت برای خودش مأموریتی جز عدالت قائل نیست. 🔺 پ.ن: این کلیپ از سلسله جلسات با محوریت کتاب است که هر هفته در حسینه هنر تبریز برگزار می شود.(+) 🎬 @Motazafin_TV
⭕️بازار حکمرانی داغ است؛ پس با جمهوریت چه کنیم؟! ✍️ 🔹بحث در باب در مجموعۀ نهادهای حاکمیتی بسیار پرمشتری است این روزها. بازار همایش‌های تبیینی در این موضوع بسیار داغ است. هر هفته در کنار و گوشۀ کشور، چندین نشست و برخاست‌ با عناوین و زیرموضوعات متنوع برگزار می‌شود که مقصود همۀ آنها فضیلت‌تراشی برای مفهوم «حکمرانی» است. 🔸در نگاه اول، این حد از تمرکز بخشنامه‌ای بر برکشیدنِ مفهوم «حکمرانی» نشانۀ یک چرخش است؛ چرخشی انتقادی که احتمالاً نشان می‌دهد کاستی‌هایی در شیوۀ حکومتداری کنونی می‌بینیم و برای رفع این کاستی‌ها، نسخۀ «حکمرانی به جای حکومت‌داری» را پیشنهاد می‌کنیم. 🔹هر بازاندیشی اصلاح‌گرانه‌ای در شیوۀ حکومت‌داری، مغتنم است، اما مسئله اینجاست که تا امروز هر آنچه در باب ویژگی‌ها و فضایل «حکمرانی» شنیده‌ایم چیزی به اضافه نکرده است. در جلسات و نشست‌ها، مفهوم حکمرانی را زیر و رو می‌کنیم و از صدها زاویۀ بدیع، متنوع و متفاوت آن را می‎کاویم. در نهایت به این خصیصۀ محوری برای حکمرانی می‌رسیم: «مشارکت دادن تمام ذینفعان در امر حکومت»! 🔺خب؛ آیا این یک ویژگی بسیار متمایز! که برای حکمرانی یافته‌ایم در جمهوریت یافت نمی‌شود؟ 🔸ما دچار رودربایستی با جمهوریت شده‌ایم. نمی‌خواهیم و نمی‌توانیم به الزاماتش پایبند باشیم و هزینه‌های این پایبندی را بپردازیم. بنابراین مدام بازی درمی‌آوریم و برایش رقیب و معادل و مترادف می‌تراشیم. 🔹گویی در مخصمه‌ای گرفتار آمده‌ایم و می‌خواهیم از این مخمصه خلاص شویم و در جستجوی راه خلاصی، فعلاً به حکمرانی رسیده‌ایم! هم مقبول عام است، هم نزدیک به ادبیات رایج جهانی! 🔸اگر حاضریم این همه هزینه بدهیم؛ آنچنان‌که حتی بگوییم شیوۀ حکومتداری ما ایراد دارد و باید از حکومتداری به حکمرانی تغییر وضعیت بدهیم، چرا عارمان می‌آید بگوییم «باید به جمهوریت برگردیم»؟! جمهوریت چه چیزی نداشت که رفتیم سراغ حکمرانی؟! جمهوریت که مال خود ماست. برایش انقلاب کرده‌ایم، به پایش خون داده‌ایم، حلاوتش را چشیده‌ایم و برکتش را دیده‌ایم. 🔺اگر دنبال حکمرانی هستیم، پس با جمهوریت چه کنیم؟! بفرستیمش موزه؟! 🆔@ebteda_ir 🎬@Mostazafin_TV
⭕️ آنها که زمین را گروگان گرفته‌اند! ▶️ تأملی در نقش تخریبی نهادهای دولتی در حوزه و ✍️ 🔹نقش و سازمانهای دولتی و منتسب به حاکمیت را در مناسبات مربوط به زمین و ملک نباید از نظر دور داشت. سطح و گستره‌ی مداخله‌ی این قبیل مجموعه‌ها در مسئله‌ی زمین به حدی است که لااقل در شهرهای بزرگی مانند تبریز، هرگونه تحلیل از وضع موجود زمین و مسکن بدون توجه به نقش آنها، تحلیل ناقصی است. 🔸ورود نهادها به توسعه املاک و سرمایه‌گذاری در حوزه‌ی زمین و مسکن در ابتدا به بهانه تامین مسکن کارکنان اتفاق افتاده و اغلب و بلافاصله با انحراف از هدف مذکور، به و توسعه طلبی ختم شده است. 🔹امروز تقریباً جایی نیست که چالش و مسئله‌ای در موضوع زمین وجود داشته باشد و ردی از این نهادها نباشد. بسیاری از تغییر کاربری‌های خسارت بار تبدیل باغ و فضای سبز به مسکونی و تجاری و خدماتی در امتداد طمع ورزی نهادهای صاحب قدرت و نفوذ رخ داده و شهر را از چهار سو به مخاطره انداخته است. 🔸 مصوبات کمیسیون ماده پنج استان، تنوع و کثرت مداخله‌های تخریبی نهادهای منتسب به حاکمیت را در مقوله‌ی زمین و ملک، نشان خواهد داد. 🔺امروزه این نهادها به مصادیق کامل و تمام عیار تبدیل شده‌اند. مدیریت شهری و ، گریزی از درگیری با این نهادها ندارد. این درگیری به یک معنا مهمترین نشانگر مردم مداری و است. انتخاب دشوار و پرهزینه‌ایست، اما ارزش زیادی برای امروز و آینده‌ی شهر دارد. 🎬@Mostazafin_TV