eitaa logo
مدرسه طیِّـب آباد | شفقت
52 دنبال‌کننده
13 عکس
7 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یادداشت_شماره_هفده ۱۳ جمادی الاول ۱۴۴۴ 🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا براساس نظریات شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی (قسمت ۱) مقدمه: یکی از سنگین ترین دعواهای کارشناسی بین نظام سازهای قم و تکنوکرات های بی ریش و با ریش تهران، در زمینه نحوه ساخت مسکن، هم اکنون در جریان است. می گویند اگر به همه حدود ۲۴ میلیون خانواری که در کشور داریم، ۱۰۰۰ متر زمین برای ساخت خانه حیاط دار (دار واسعه) یا به اصطلاح رکیک، خانه ویلایی، بدهیم، با لحاظ کردن تمام محیط های آموزشی و عمومی و تفریحی، ۲ درصد زمین کشور مورد نیاز است و با ضریب زیست پذیری ۵۰ درصد، ۴ درصد زمین کشور کفایت می کند. به تمام بهانه ها درباره هزینه ساخت خانه، جاده کشی، تأمین آب و انرژی و ... هم جواب دادند. ضمن اینکه دار واسعه، حداقل ۱۰ برتری نسبت به آپارتمان های قوطی کبریتی دارد که حفظ حریم خصوصی، بازی کودکان، کمک اقتصادی به خانواده تنها بخشی از آن برتری هاست که مطالعه آن را به مکتوبات شورای راهبردی الگوی پیشرفت، ارجاع می دهم. حالا دولت سیزدهم قبول کرده که زمین های ۲۵۰ یا ۳۵۰ متری به مردم بدهد تا خانه بسازند. مثلاً وزیر مسکن گفته است زمین مورد نیاز برای ۴۰ هزار واحد در یزد، تأمین شده است. فارغ از اینکه این متراژ کم است اما ... نحوه ساخت خانه، درهم تنیدگی بالایی با مدیریت شهری دارد و مدیریت شهری، اگر بخواهد اتفاق بیفتد، حدود ۱۰۰ مولفه باید رعایت شود. وگرنه مردم از این طرح یا یک سود حداقلی می برند و یا در ادامه حتی متضرر شده و قید خانه های حیاط دار را می زنند. لذا همواره در پیشبرد انقلاب اسلامی و تحقق نظامات اسلامی، باید سر کار حاضر بود و همین یک کلمه دولت که خانه حیاط دار با یک متراژ حداقلی می سازم، نباید سبب شود انقلابیون کار را رها کنند. مبادا تجربه تلخ ما در دوران مشروطه تکرار شود که علما تحصنش را برای تأسیس عدالتخانه کردند ولی کار را رها کردند و تبدیل شد به پارلمانی که عده ای فراماسون رفتند آنجا و بروکراسی ناکارآمد را در قامت وزارت خانه ها و دولت مدرن، به ایران تحمیل کردند که هنوز مردم دارند زجرش را می کشند. رهبر انقلاب اسلامی در ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ درباره الزامات ایجاد تحول (انقلاب) گفتند: «اشکال این تجدّدی که حکومت های دست‌نشانده به ما دادند این بود که یک دست هدایت‌گری نداشت؛ یکی از اشکالاتش این بود. بایستی در این تحوّلی که تدریجاً بنا است انجام بگیرد، یک دست هدایت‌گرِ مورد اطمینانی بالاسر این تحوّل وجود داشته باشد و بایستی دستهای مطمئن و قابل اعتماد هدایت کنند این حرکت های تحوّلی را؛ وَالّا اگر هدایت نکردند، مثل آن وضعی می شود که آن روزها وجود داشت. این هم یک نکته.» لذا بر آن شدم که در حد بضاعت خود، براساس نظریات یکی از مجموعه های نظام ساز قم با مدیریت حجت الاسلام کشوری، شهر تهران را که هشت سال است در آن زندگی میکنم، به عنوان غربی ترین شهر ایران از نظر مدیریت شهری، با یکی از روستاهای شهر بابل (روستای کاردیکلای غربی، واقع در ۲۵ کیلومتری جنوب بابل که زادگاهم هست)، از نظر میزان پیشرفته بودن مقایسه کنم تا در بستر این مقایسه، مردم ببینند که اسلام، فقط نمی خواهد خانه حیاط دار بسازد بلکه می خواهد محله ای نمونه بسازد که ده ها خدمت را به مردم عرضه کند. @mountazer
۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۴ 🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا براساس نظریات شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی (قسمت ۲) بحث مدیریت شهری که یک قسمت آن نحوه ساخت مسکن هست، یک مسئله بخشی نیست، بلکه مسئله ای فرابخشی و بلکه به دلیل اینکه محله، محل تحقق نظامات اجتماعی اسلام است، مهم ترین مسئله فرابخشی در تمدن سازی است. بنابراین ما برای سخن گفتن از مدیریت شهری، از روشی که برای حل مسائل فرابخشی ارائه شد و جزوه آن در همین کانال آمد، مدد می گیریم. طبق آن جزوه، برای ارزیابی وضع موجود و سپس ارائه وضع مطلوب و در نهایت، تدوین جدولی از پیشنهادات راه گشا و همه جانبه اسلامی برای حل یک مسئله فرا بخشی، از نظریات موجود در ۴ جدول «تنظیم»، «تسخیر»، «تسبیح» و «غریب» که به ترتیب عهده دار بهینه کردن رابطه انسان با «دیگر انسان ها»، «طبیعت»، «خدا» و «ماوراء الطبیعة» هستند، استفاده می کنیم. گفتنی است که ارزیابی وضع موجود، براساس نظریات موجود در جداول چهارگانه فوق، یک ارزیابی یا تنقیح ریشه ای است که شورای راهبردی الگوی پیشرفت، از آن به عنوان تنقیح زیرساختی یاد می کند. همچنین تنقیح یا ارزیابی یک مسئله شامل سه بخشِ تنقیح بیانی، زیرساختی و شاکله ای است که این سه بخشِ تنقیح، خود یکی از قواعد درونی دومین قاعده از نه قاعده فقه البیان است. و نه قاعده فقه البیان در حقیقت آن علم اصول یا به عبارتی ابزار استنباط از دین است که شورای راهبردی الگوی پیشرفت از آن استفاده می کند. پس ما در این مجموعه یادداشت، قبل از ارائه وضع مطلوب و پیشنهادات عملی، می خواهیم مدیریت شهری تهران و کاردیکلا را در فضای مقایسه، ارزیابی ریشه ای (تنقیح زیرساختی) کنیم. این را از این جهت ذکر کردم که خواننده گرامی، به این روش توجه کند و خودش بتواند آن را برای تنقیح زیرساختی موضوعات دیگر هم به کار ببرد. آنگاه بعد از ارزیابی یا تنقیح وضع موجود است که وضع مطلوب و پیشنهاداتی که برای تحقق وضع مطلوب مورد نیاز است، با استفاده از دیگر قواعد فقه البیان، استخراج و ارائه می شود. در ادامه از نظریات جدول تنظیم کار را شروع می کنیم. جدول تنظیم، در بردارنده ۹ فقه نظام است که هر یک از این ۹ فقه، محتوی تعدادی از نظریات اسلامی است. اولین فقه، فقه الامام است. تعدادی از نظریات این فقه عبارتند از: نظریه نظام ولایت (عهده دار توصیف ساختار امامت یا نحوه تقسیم قدرت و حکومت)، جامعه شناسی، نظریه امنیتی سلم، نظریه هسته های توازن، الگوی جدید زیارت، نظریه پیشگیری ساختاری از بیماری، نظریه تعرف، الگوی مواجهه با آسیب های اجتماعی و غیره. ما در اینجا فقط براساس نظریه نظام ولایت، مدیریت شهری را ارزیابی می کنیم. از نظر نظریه نظام ولایت، قدرت به نحو غیر متمرکز و محله ای در دست امام جماعت است و او بدون گرفتن هیچ حقوقی (لا اسئلکم علیه من اجر - آیات متعدد سوره شعراء) ولی امر مردمانی هست که بر طبق مقبولیتی که به دلیل علم و عدالتشان دارد، از بین خود آن مردم (اولی الامر منهم - آیه ۸۳ نساء) منصوب شده و نظامات کارآمد اسلامی را در حول خود، محقق کرده و مردم را به سعادت دنیوی و اخروی رهنمون می شود. لایه های قدرت در اسلام از خانواده شروع شده و به قبیله (محله) و بعد شهر می رسد و در نهایت به کل دنیا بسط می یابد. لذا ما مسجد قبیله (محله) و مسجد جامع داریم که مسجد محله ذیل مسجد جامع و امام جماعت ذیل امام جمعه تعریف می شود (امام علی علیه السلام فرمودند نماز در بیت المقدس، ۱۰۰۰ نماز، در مسجد جامع، ۱۰۰ نماز، در مسجد قبیله، ۲۵ نماز، در مسجد بازار، ۱۲ نماز و نماز مرد در خانه اش، ۱ نماز است). ائمه جماعات هر محله در مسجد قبیله یا مسجد محله، محله خود را به نحو اقناعی و بدون دیکتاتوری به این نحو مدیریت می کنند که: اولاً حقوقی دریافت نمی کنند که این سبب اعتماد مردم و استفاده از پتانسیل های مردمی و نیز کمک به حفظ طهارت امام جماعت می شود. ثانیاً امام جماعت، مسلط به علم خطا ناپذیر، نافع و کارآمد وحی برای اداره تمام شئونات و سوالات مردم از طب و تغذیه و قضاوت گرفته تا ازدواج و تربیت فرزند و آفت کشی و خانه سازی و اقتصاد و مشاغل و معاملات و غیره است. و این به او یک مرجعیت علمی می دهد. ثالثاً امام جماعت، جامع معنویت و محبت است، به طوریکه مردم او را دوست دارند و پشت سر او نماز می خوانند. تا جاییکه در حدیث آمده است که مردمی که به امامی اقتدا می کنند، اگر او را دوست نداشته باشند نماز آن امام به لحاظ شرعی صحیح است اما قبول درگاه خدا نمی شود. @mountazer 👇ادامه در متن بعد👇
👆ادامه متن بالا👆 بنابراین او که به دلیل علمش مرجعیت دارد، به علاوه چون حقوقی نمی گیرد و جامع معنویت و محبت است، با اقناع می تواند مردم را هدایت کند و نظامات کارآمد اسلامی را محقق کند. بر خلاف نظام قدرت دولت مدرن که باید با دیکتاتوری برآمده از قانون بشری و بروکراسی خسته کننده کارش را جلو ببرد. اساساً علت اینکه نام نظام تقسیم قدرت در اسلام را نظام ولایت گذاشته ایم، همین است. چون ولایتِ دو چیز، در لغت به معنای در همتنیدگی آن دو چیز است. به طوریکه در زبان عرب، به در هم تنیدگی دو رشته ای که به هم می تنند تا یک طناب مستحکم به وجود آید، می گویند ولایت. رابعاً امام جماعت که نفوذ کلمه و مرجعیت علمی دارد، مرجع حل اختلاف و دعوا و مرافعه هست («وَ هل اَتاکَ نَبأُ الخَصمِ إِذ تَسَوَّروا المحرابَ. إِذ دَخلوا عَلی داوود» آیا خبر آن دادخواهان، آن زمان که از محراب بالا رفته و بر داوود داخل شدند، به تو رسیده است - آیه ۲۱ و ۲۲ سوره ص). همچنین این قضات چون از بین خود آن مردم منصوب می شود، لذا به شرایط آن محل آشناست و در کوتاه ترین زمان ممکن، رأی های عادلانه می دهد. برخلاف بروکراسی قضایی که قاضی دادگاه چون در آن محله زندگی نمی کند، نمی تواند به سرعت حکم دهد و لذا اولا موجب اطاله دادرسی می شود و ثانیا باید کارشناس بفرستد که این خود به فسادها دامن می زند. همچنین قاضی امام جماعت آن محله نیست که اگر حکم غلطی داد، آبرویش نزد مردم محله برود. لذا این ناکارآمدی های بروکراسی قضایی را می بینید که با گذشت ۴۳ سال از سقوط پهلوی هنوز هم وجود دارد و همین محله ای نبودن حل اختلافات، سبب شده دلال هایی این وسط به وجود بیایند، که بعضاً اگر بخواهید حق خود را در این نظام قضایی بروکراتیک متمرکز بگیرید باید رشوه بدهید. چه اینکه در دوران رضاخان، نظام حل اختلافات که در دست علمای مساجد بود، از آنها گرفته شد و به بروکراسی قضایی که توسط علی اکبر داور به ایران وارد شد، سپرده شد. همچنین وجود شورای حل اختلاف در روستاها که مانند شورای شهر، با رأی گیری انتخاب می شوند، به دلیل اینکه معمولاً از افرادی تشکیل شده است که آن مقام معنوی را ندارند و به اصطلاح مردم پشت سرشان نماز نمی خوانند، لذا شرط عدالت را تقویت نمی کند. درنتیجه مردم معمولا رأی های صادره از شوراهای حل اختلاف را جانب دارانه تلقی می کنند. شوراهایی که نه از ناحیه انتصاب به دلیل مقبولیت ناشی از علم و عدالت، بلکه از طریق رأی گیری بر سر کار می آیند و معمولا اگر کسی از افراد روستا به یک کاندیدای خاص رأی ندهد، کینه ها و نزاع هایی شکل گرفته و می گیرد، درست مثل به اصطلاح انتخابات های دولت مدرن در همه کشورها. چنین نظام تقسیم قدرتی چگونه می تواند کارآمد باشد و زمین را که از نظر خالق و مالک زمین، ارثیه صالحان (شایستگان) است تحت حکومتشان در آورد و درنتیجه سعادت را به بشر هدیه دهد؟ خامساً امام جماعت در ذیل مرکز مدیریت محله که مسجد است، آن علم نافعی که در اختیار دارد را به مردم تعلیم می دهد و یک مدرسه می سازد. طبعا در تهران و کاردیکلا و نه در هیچ جای ایران، چنین مدارسی وجود ندارد و هر چه هست آموزش و پرورش بیکنی است که ظن تجربه گرایانه عمدتاً بی خاصیت و بعضاً مضر را آموزش می دهد، نه نظریات کاربردی و نافع برآمده از دین را. سادساً از یک طرف حول مسجد، بازارهای موقت و وقفی وجود دارد و از طرف دیگر امام جماعت محل تجمیع سرمایه و هدایت نقدینگی از محل موقوفات و دریافت خمس و زکات است. مساجد تهران و کاردیکلا و تقریباً تمام مساجدی که ساخته می شوند، فاقد این امکانات هستند. اگرچه هستند هنوز مساجدی قدیمی که ده ها یا صدها باب مغازه موقوفه ای را به کمترین قیمت، مثلا سالی یک میلیون تومان (قیمت ۴ کیلوگرم گوشت)، به مردم اجاره می دهند اما این مساجد، غالب نیستند. بنابراین براساس نظریه نظام ولایت، تهران و کاردیکلا، نمره قبولی نمی گیرند. چون در زمینه مدیریت شهری، امام کاردیکلا، عمدتاً دهیاری و شورای محله و امام تهران، عمدتاً شهرداری و شورای شهر است و اساساً ما در ایران نظام ولایت نداریم، جز اینکه ولی فقیه را بر بالای نظام دولت-ملت بروکراتیک قرار داده ایم. و می دانیم که در تقابل بین درست (ولایت فقیه) و نظامی از مسائل غلط، این غلط است که آن تک مسئله را در خود هضم می کند. لذا برخلاف تبلیغاتی که می شود می بینیم که همه دولت های جمهوری اسلامی در عمل کار خودشان را انجام می دهند. البته بسط دیکتاتوری قانون بشری و بروکراسی، در کاردیکلا کمتر از تهران بوده و وزن اقناع سازی مردم و آزادی عمل مردم، بالاتر از تهران است. اگر چه با تأسیس دهیاری ها در دولت آقای احمدی نژاد و بسط بروکراسی به روستاها، دیگر مردم آن آزادی عمل سابق را ندارند و مسئولین بیش از علم و اقناع، به صدور مجوزها و بروکراسی متوسل هستند. @mountazer
۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۴ 🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا براساس نظریات شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی (قسمت ۳، براساس الگوی فقهی ساختمان) دومین فقه از ۹ فقه نظام موجود در جدول تنظیم روابط انسانی، فقه التزکیه است. تعدادی از نظریات این فقه عبارتند از: نظریه مدیریت شهری محله محور، الگوی طراحی ساختمان، نظریه آموزش و پرورش آینده، الگوی فقهی تحلیل بیماری (پاتولوژی فقهی) و غیره. ما در اینجا فقط براساس دو نظریه، «الگوی فقهی طراحی ساختمان» و «مدیریت شهری محله محور»، تهران و کاردیکلا را در فضای مقایسه، ارزیابی می کنیم. الگوی فقهی طراحی ساختمان: در ادامه فقط ۹ شاخص برآمده از الگوی فقهی ساختمان که جزوه اش در پایین یادداشت آمده است را بررسی می کنیم. 1️⃣ حیات وسیع: می دانیم که دارا بودن حیاط وسیع، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر بازی کودکان و هم فرزندآوری و سلامت و حفظ حریم خصوصی، مهم است. خانه های کاردیکلا عمدتاً حیات دار است و در آن حیاط ها، بخشی به پارکینگ، بخشی به نگهداری طیور و بعضاً گوسفند و گاو، بخشی به درختان میوه از جمله پرتغال و نارنگی و انار و گردو و سیب و گلابی و ...، بخشی هم به کاشتن سبزی جات در پاییز و زمستان و صیفی جات در تابستان، اختصاص دارد. این درحالی است که خانه های تهران عمدتاً آپارتمانی و قوطی کبریتی است و لذا مانعی برای فرزندآوری و بازی کودکان هم هست. تا جاییکه طبقه پایینی می خواهد بخوابد، فرزند ساکن در طبقه بالایی دارد روی سقف همسایه طبقه پایین رژه می رود. لذا یک بخش خاص در نیروهای انتظامی به دعواهای آپارتمانی اختصاص داده شده است. همینجا گفتنی است که با این زمین های ۲۵۰ و ۳۵۰ متری که گفتند دولت می خواهد بدهد، نمی توان آن کاربری های بالا را از حیاط گرفت. لذا ما در روایات داریم که شرف خانه به حیاط آن است. 2️⃣ نگهداری حیوانات خانگی مفید: علاوه بر اثرات اقتصادی نگهداری دام و طیور در دار واسعه، در روایات ما تأکید ویژه ای بر نگهداری کبوتر، خروس، گربه و غیره در خانه های حیات دار شده است. چون برخی از این حیوانات اثرات ماورائی زیادی دارند. در کاردیکلا مردم معمولا در خانه های خود خروس دارند و بعضاً گربه موجود است اما به ندرت کبوتر نگه می دارند. تهرانی ها اما به دلیل زندگی آپارتمانی از این حیوانات بی بهره اند. البته به دلیل اینکه از یک طرف، شهرهایی مثل تهران به علت توسعه یافتگی، عقب مانده شدند و در نتیجه یکی از وجوه این عقب ماندگی، افزایش فردگرایی (ایندویژوالیسم) است، و از طرف دیگر سگ، حیوان با وفا و مأنوسی هست، لذا برخی تهرانی ها سگ را در درون خانه خود و نه برای نگهبانی از خانه یا گله، نگه می دارند که طبعاً خیری در آن نیست. بلکه به دلیل اینکه سرپوش و مُسکّنی روی فردگرایی آن عزیزان است، موجب شر و تعمیق فردگرایی آنان هم هست. می دانیم که فردگرایی انسان لیبرال، خود بسترساز انواع آسیب های اجتماعی و تحمیل هزینه های متنوع و متعدد به فرد و جامعه است که در این مجال نمی گنجد. 3️⃣ جانمایی حمام، دستشویی و آشپزخانه در بیرون خانه: به دلیل جلوگیری از اثرات منفی ماورایی، حمام و دستشویی در بیرون خانه جانمایی شده و برای جلوگیری از ریزه خوری، آشپزخانه نیز در بیرون از خانه جانمایی می شود. در گذشته در خانه های کاردیکلا، این امور رعایت می شد. اما الآن در کاردیکلا عمدتا و در تهران تماماً حمام، دستشویی و آشپزخانه در درون خانه جانمایی می شود. اما در روستاهای جنگلی بابل، بعضاً هنوز هم این معیار اسلامی رعایت می شود. 4️⃣ عدم خرید و فروش خانه و زمین: روایت داریم که خداوند برای اینکه قیمت زمین و خانه را کنترل کند، برکت را از شغل بساز بفروشی و خرید و فروش زمین برداشت. این در حالی است که در تهران خانه بیشتر از کاردیکلا و در کاردیکلا، زمین بیشتر از تهران خرید و فروش می شود که همین امر سبب پرواز همیشگی قیمت زمین و خانه و سختی معیشت مردم شده و می شود. راه حل این معضل در الگوی فقهی مدیریت انفال است که از نظریات فقه المکاسب است و در اینجا که بحث از یکی از نظریات فقه التزکیه است، نمی گنجد. 5️⃣ ارتفاع خانه: در روایت داریم که ارتفاع خانه را بیش از ۴ متر نسازید و در روایت دیگر داریم که محل زندگی اجنه از ۴ متری سطح زمین به بالا شروع می شود. لذا می بینیم که تحقیقات نشان داده است، جرم و جنایت در ساختمان های بیش از سه طبقه، ۳۸ درصد بیشتر از خانه های با ارتفاع کمتر است و نیز بیماری های روانی به گونه ای گسترش یافته که در آمریکا ۳۳ درصد بستری شده ها، نه در بیمارستان که در تیمارستان، بستری می شوند. بی شک یکی از علل این مشکلات، اثرات منفی ماورایی است. @mountazer 👇ادامه در متن بعد👇
👆ادامه از متن بالا👆 (ما إن شاء الله در یک سلسله یادداشتی، این ظن تجربه گرایانه ای که در دانشگاه به غلط به عنوان علم، به خورد مردم می دهند را با خاک یکسان می کنیم. روش ما، روش ائمه علیهم السلام است. به این صورت که علیل بودن ظن تجربه گرایانه را از خود تجربیات بشری و حداقل در ۴ لایه جلوی چشم همه می گذاریم و بعد دستان پر وحی را در این لایه هایی که تجربیات بشری علیل است، باز می کنیم تا کسی علم نافع وحی را خرافات و ظن ناکارآمد خود را علم معرفی نکند.) اگرچه در کاردیکلا اخیراً خانه های آپارتمانی ساخته می شود اما هنوز عمده خانه ها یک طبقه است. در تهران هم که خانه ها، عمدتاً آپارتمان های ۴ طبقه یا بیشتر است. 6️⃣ حفظ حریم خصوصی: در کاردیکلا اخیراً با ساخت آپارتمان ها، در حیاط برخی خانه ها، حریم خصوصی همسایه ها رعایت نمی شود. در تهران هم که باید بر روی پنجره خانه پرده انداخت تا این قوطی کبریت تبدیل به زندان شود. چه می کشند زنان خانه دار تهرانی. 7️⃣ نمای خانه: خوب است نمای بیرونی خانه ها ساده و شبیه به هم باشد. این درحالی است که در تهران و کاردیکلا و بیشتر در بالاشهر تهران، برخی در نمای بیرونی خانه خود یا حتی در دیوار و دروازه خانه، تبرّج جاهلی به خرج می دهند. 8️⃣ کاهش تولید زباله: به دلیل وجود حیوانات خانگی در عمده خانه های کاردیکلا، بخشی از زباله های تر، توسط این حیوانات مصرف می شوند. همچنین بخشی از زباله های فلزی و پلاستیکی در برخی خانه ها جمع آوری شده و به افرادی که به صورت دوره ای با یک وانت در محله گردش می کنند و در زبان محلی به آنها «پیت خَرین» گفته می شود، فروخته می شود و پولش خیلی شرافت مندانه به جیب خود تولیدکنندگان زباله می رود. در تهران اما هم سرانه تولید زباله های خشک و هم تر بیشتر از کاردیکلا است و تهرانی ها همه اش را در سطل زباله می ریزند. در تهران پیت خرین به خانه های مردم نمی آید، بلکه آن پیت خرین ها، شبکه ای از زباله گردها از طبقه مستضعف اقتصادی و بعضاً عزیزان افغانی را به کار می گیرند. من از یکی از این زباله گردها که پسر جوانی بود و برای حمل کیسه سنگینی که در دست داشت، چند دقیقه ای کمکش کردم پرسیدم. گفت زباله های خشک را به قیمت کیلویی ۱۵۰۰ تومان به پیت خرین های تهرانی می فروشند. تجارت پر سودی است و لذا شهرداری تهران در تلاشی مذبوحانه، در به در به دنبال گرفتن زباله گردها و انهدام شبکه آنان است. الله اکبر به این همه مردم داری، محرومیت زدایی و شکوه مدیریت شهری با الگوهای غربی. اما کاردیکلا. در تحقیقی میدانی که برای اصلاح مدیریت پسماند روستایی بابل با راهنمایی دکتر روزبه شفقت در سال ۱۳۹۱ انجام داده بودم، معلوم شد، نیمی از زباله های تولیدی در خانه های کاردیکلا، تر است و نیمی دیگر خشک. زباله های تر را می توان با دادن بشکه های تولید کمپوست به مردم، به کمپوست تبدیل کرد که علاوه بر صرفه جویی در هزینه حمل زباله ها توسط دهیاری، از طریق تولید کود طبیعی، به مردم کمک می شود. آنگاه زباله های خشک را به راحتی می توان به مناطق بازیافت برد. حال آنکه چنین طرحی اجرا نشده و زباله های تر و خشک را به دل جنگل های بابل (روستای انجیل سی) می برند که این امر روستانشینان آن اطراف را به حق و به شدت آزار می دهد و مشغول شکایت هستند. البته الآن سال هاست که دارند چند واحدِ زباله سوزی تأسیس می کنند تا زباله های مازندران را سوزانده و هوایش را آلوده کنند. در روستای کاردیکلا البته برای مدت ها، زباله های خانگی حتی به انجیل سی هم منتقل نمی شد و مردم آن را عمدتاً در کنار بُزرود، رودی که از وسط محله می گذرد، رها می کردند. این عامل و نیز رهاسازی فاضلاب برخی خانه ها در بُزرود سبب شده است که در رودی که تا ۳۰ سال قبل، از آب آن برای شست و شوی ظروف و لباس استفاده می شد، الآن حتی نمی توان شنا کرد. البته اگر دو روستا بالاتر و درون جنگل بروید، آب بزرود هنوز تمیز است. این نشان می دهد، تصرف عنصر پایه در طبیعت و درنتیجه تولید زباله ها و فاضلاب های سنتزی، چقدر مضر است که با عبور از دو روستا، آب تمیز یک رود تبدیل به فاضلاب می شود. در حالی که این آب صدها سال با عبور از همین روستاها تمیز مانده بود. و این فقط یکی از ناکارآمدی های بسط مدرنیته است. @mountazer 👇ادامه در متن بعد👇
👆ادامه از متن بالا👆 9️⃣ شش معیار برای ارزیابی مصالح ساختمانی: گفتنی است الگوی فقهی ساختمان در مقایسه و به جای مقررات ملی ساختمان تدوین شده است. همه شاخص های ارزیابی این یادداشت و بسیاری دیگر از شاخص هایی که در الگوی فقهی ساختمان آمده و ما اینجا به آن اشاره نکردیم، در مقررات ملی ساختمان مغفول مانده است. اما پرداختن به مصالح ساختمانی، در هر دو الگوی فقهی و فعلی پرداخته شده است. عیب بزرگ شبه علم مدرن که در دانشگاه ها تدریس می شود این است که از مصالح ارزان و در دسترس برای ساخت خانه استفاده نمی کند. علاوه بر این از مصالح (بتن و فولاد) و روش هایی برای ساخت خانه استفاده می کند که موجب می شود زمان زیادی برای ساخت خانه نیاز باشد. البته اخیراً در روستای شاهزاده رضای بابل، خانه ای معروف به ویلای سوییسی در مدت حدود دو هفته ساخته شده است. اما در این خانه نیز از مصالح بومی که سازگار با افراد آن منطقه و ارزان است، استفاده نشده است. لذا قیمت ساخت چنین ویلاهایی همچنان بالاست. این در حالی است که در حدود ۵۰ سال قبل، مردم کاردیکلا، ظرف کمتر از یک هفته با چوب، کاه گل و آب، برای خود خانه می ساختند. هم در زمان اندک و هم ارزان و هم با مصالح بومی، مصالحی که جزئی از طبیعت و زیست تخریب پذیر بودند و مانند مصالح فعلی، معضل نخاله های ساختمانی را به وجود نمی آوردد. شاید عده ای شبهه کنند که آن خانه ها استحکام نداشت. در جواب می گویم در همین بابل، ۳۰۰ سال قبل، محمدحسن خان قاجار، پلی را به اسم خودش بر روی بابل رود بنا نهاد که بعدها در دوره جمهوری اسلامی یک پل بتنی هم کنار آن ساخته شد. حال وقتی خواستند یک محموله سنگین را از روی بابل رود عبور دهند، همین مهندسین شبه علم مدرن محاسبه کردند و دیدند که استحکام پل ۳۰۰ ساله محمدحسن خان از پل تازه ساخت بیشتر است. بله، ما چنین بناهای محکمی می ساختیم. اما یکی از نظاماتی که رضاخان ملعون با چکمه خود، به نحو دیکتاتورمآبانه ما را از آن بی بهره کرد، همین بحث معماری بود. به گونه ای که ساختن هر خانه ای را منوط به گرفتن پروانه ساختمان کرد و دادن پروانه ساختمان را هم داد دست این مهندسینی که در دانشگاه سکولار درس می خواندند و اینگونه داشته های تمدنی ما را در زمینه معماری و شهرسازی حذف کرد، همچنان که در بسیاری دیگر از نظامات دیگر به دستور انگلیس و غرب زده ها، همین خیانت را انجام داد و یک مرگ تمدنی را رقم زد. بنابراین خوب است مهندسین عمران خود را از این دگماتیسم بتن و فولاد رها کنند و سری به قم بزنند تا با مصالحی که در آیات و روایات ما بحث شده است، آشنا شوند و نیز در داشته های معماری ما سیر کنند و در آزمایشگاه های خود، آنها را به بوته تجربه بگذارند. به هر حال امروز در تهران و کاردیکلا، از مصالحی استفاده می شود که اولاً گران، ثانیاً غیر بومی، ثالثاً آلوده کننده محیط زیست از طریق نخاله های ساختمانی زیست تخریب ناپذیر، رابعاً عمدتاً ناسازگار با سلامت جسمی و روحی افراد، خامساً با استحکام نامناسب و سادساً با ماندگاری کم هستند که در نظریات جدول تسخیر، به نحو تفصیلی باید در این زمینه بحث شود. بگذارید دامنه بحث را برچینم. با توجه به این یادداشت در می یابیم اگرچه طبق شاخص های الگوی فقهی ساختمان، کاردیکلا، بسی پیشرفته تر از تهران است اما با این حال این روستا نیز به میزانی که به نظامات غربی آلوده شده است، طعم تلخ عقب افتادگی را از جمله در زمینه زباله، آلودگی آب، عدم حفظ حریم خانه ها، ساخت خانه با مصالح نامناسب و غیره چشیده و می چشد. به همین صورت اگر از کاردیکلا به سمت روستاهای جنگلی بابل برویم که کمتر به مدرنیته آلوده اند، می بینیم که کمتر دچار عقب افتادگی شده اند. به طور کل به عنوان یک قاعده می گوییم «هر چه غربی تر یا مدرن تر، عقب افتاده تر و ناکارآمدتر» اگر هنوز این جمله برایتان سنگین است، با ادامه ارزیابی ریشه ای (تنقیح زیرساختی) مدیریت شهری تهران و کاردیکلا با ما همراه باشید. @mountazer
۲۸ جمادی الاول ۱۴۴۴ 🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا (قسمت ۴، براساس مدیریت فضای سبز عمومی) 🔻 گفتیم دومین فقه یا دومین رشته علمی از ۹ فقه نظام موجود در جدول تنظیم روابط انسانی، فقه التزکیه است. یکی از چیزهایی که در تزکیه افراد موثر است، عبارت است از نحوه مدیریت فضای سبز. چه اینکه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند «الطّیبُ یَشُدُّ القلب - بوی خوش قلب را تقویت می کند» و نیز در روایات داریم که کاشت برخی گیاهان و خوردن برخی میوه ها، به کنترل شهوت کمک می کند. لذا در مجموع ما مدیریت فضای سبز را در بحث تزکیه جانمایی می کنیم، اگرچه پیاده کردن «طرح عطر» که در مورد مدیریت فضای سبز عمومی است، فواید اقتصادی وافری هم دارد. 👈 مثلاً تجربه کوبا. به این صورت که پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۳۷۰ شمسی، کشور کوبا که نیمی از کود، سم و تجهیزات کشاورزی خود را از شوروی وارد می کرد و از نظر جغرافیایی در حیاط خلوت آمریکا (۲۰۰ کیلومتری جنوب ایالت فلوریدا) قرار داشت، مورد تحریم آمریکای جهان خوار قرار گرفت. درنتیجه ظرف ۵ سال، مصرف پروتئین در کوبا، ۴۰ درصد کاهش یافت. کوبا برای حل این مشکل، «سیستم باغ شهری ارگانیک» یا Organoponicos را راه انداخت. به گونه ای که پارکینگ ها و زمین های خالی تبدیل به باغ شهری شدند و حتی مردم در ظروف، سبزی می کاشتند و درنتیجه کوبا از این بحران تحمیلی سربلند بیرون آمد. 👈 یا مثلاً تجربه جنگ جهانی. به این صورت که در جنگ جهانی اول و دوم، کشورهای آمریکا، انگلیس، کانادا و آلمان، جنبش «باغ پیروزی» را راه انداختند. به گونه ای که در پارک های عمومی و فضای سبز، سبزی و درختان میوه کشت کردند. در نتیجه حدود ۴۰ درصد از محصولات آمریکا در طول جنگ از همین باغ های پیروزی (Victory gardens) تولید شد. 🤔 اما غربی ها، کاشت گیاهان مثمر در فضاهای عمومی شهر را از مسلمین یاد گرفتند. به گونه ای که در مقالاتی که برای کاشت درختان مثمر می نوشتند، از مثمر کاری ها به عنوان باغ ایرانی (persian garden) نام بردند. اما از وقتی درختان تزیینی غیر بومی را به ایران وارد کردند، درختان مثمر را از فضای سبز ما کنار زدند. درحالی که درختان مثمر را هم می توان برای تزیین استفاده کرد و هم از میوه اش بهره برد. کاری به این نداریم که بسیاری از این گونه های غیربومی و چمن ها، هم آب زیاد مصرف می کنند، هم بعضاً خاک را از حاصلخیزی می اندازند و هم مشکلات عدیده دیگری به وجود می آورند که این قصه مفصل در این یادداشت نمی گنجد. به هر حال ما را از این داشته تمدنی مان هم تهی کردند. درحالی که در روایات ما بی ثمر بودن درخت، به صورت پیش فرض یک عامل منفی در نظر گرفته شده است. تا جایی که حضرت امیرالمومنین علیه السلام وقتی می خواهند بگویند علم بدون عمل، چقدر قبیح است، می فرمایند «علمٌ بِلا عَملٍ، کَشَجرٍ بِلا ثَمرٍ - علم بدون عمل، مانند درخت بدون میوه است.» ✍️ در تهران، اگرچه کوچه باغ های قدیمی اندکی بعضاً وجود دارد و برخی درختان توت هم مشاهده می شود، ولی عمده درختان، بی ثمر است. در کاردیکلا اما عمده درختان، مثمر است. به طوریکه مردم در حیاط خانه خود، انواع درختان میوه و سبزی جات را کشت می کنند. یا مردمی که زمین کشاورزی آنها، مشرف به بُزرود است که از وسط روستا می گذرد، در حاشیه بزرود، یا درختان مثمر مثل نارنج و گردو کشت می کنند و یا درختان صنوبر که اگرچه غیرمثمر است، اما برای فروختن چوبش، آن را می کارند. همچنین در یکی از کوچه های کاردیکلا در فضای عمومی درخت نارنج کشت شده است و مردم از آن بهره می برند. البته این طور نیست که جنبشی راه افتاده باشد تا از فضای عمومی محله، برای مثمر کاری استفاده شود. بلکه در روز درختکاری سال ۱۴۰۰، از درختان غیرمثمر برای فضای عمومی استفاده شد. 🔻 مرحوم سیده نرجس خاتون مجتهد نجفی در کتاب «اقتصاد مقاوم تر، محیط سالم تر با کاشت درختان با ثمر» به نحو تفصیلی روایات مربوط به مثمرکاری و ملحق به آن، پرورش دام و طیور و نحوه کود دهی و آفت کشی را بحث کرده است. @mountazer
به زودی ... 📢📢 نامه ای خطاب به مسئولین هیئت های دانشجویی و دبیران اتحادیه های دانشجویی انقلابی (دفتر تحکیم، مستقل، جنبش عدالتخواه، جامعه اسلامی و مجمع اسلامی)، به زودی منتشر خواهد شد إن شاء الله.
خطاب به هیئت های دانشجویی و دبیران اتحادیه های دانشجویی جامعه اسلامی، مستقل، دفتر تحکیم، جنبش عدالت‌خواه و مجمع اسلامی سلام علیکم قال الرضا(ع): «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا،» فَقُلْتُ لَهُ: «فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟» قالَ: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا - خداوند رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده کند». گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: «علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردمْ محاسن گفتار ما را می دانستند، از ما پیروی می کردند» ضمن تحسین بیانیه پرشور بسیج دانشجویی در پاسخ به تحریم این تشکل با برکت توسط اتحادیه اروپا عرض می کنم: ✍️ شاید از گذشته نیز اینگونه بوده است که بسیج دانشجویی را تثبیت کننده؛ و دیگر تشکل های انقلابی را فتح کننده سنگرها و نیروها می دانستند. به همین دلیل هم تشکل هایی مثل انجمن، جامعه و جنبش، بیشتر جذب نخبگانی داشته و آوانگارد بوده اند، اما اکنون که اتحادیه اروپا بسیج دانشجویی را تحریم کرده است و درنتیجه تعدادی از دانشجویان در سال های پیش رو، به دلیل به درد سر نیفتادن در صورت اپلای احتمالی، از بسیج دانشجویی فاصله خواهند گرفت، خوب است تشکل های شما طراحی متناسب و پیش دستانه ای داشته باشند. سوال این طراحی واضح و آن این است: 🔻چگونه باید دانشجویان را جذب کرد؟ این سوالی است که ۷ سال قبل زمانی که می خواستیم انجمن علم و صنعت را تحویل دهیم، ذهن ما را مشغول کرده بود. ما به دنبال «فکر» و «حرفی» بودیم که هم بتواند در رقابت با ۸ تشکل انقلابی دانشگاه، برای انجمن جذب نیرو کند و هم نیروهای جذب شده را از به اصطلاح «چپ کردن» حفظ کند. 👌 ما برای پاسخ به این سوال حرف امام (ره) را که در پیام پذیرش قطعنامه فرمودند: «در مسير ارزشها و معنويات از وجود روحانيت و علماي متعهد اسلام استفاده كنيد، و هيچگاه و تحت هيچ شرايطي خود را بي نياز از هدايت و همكاري آنان ندانيد.» شنیدیم و نیز مطالبات مکرر سال های گذشته رهبری مبنی بر استفاده از فضلای جوان حوزه علمیه قم را شنیدیم. لذا به فضلای جوانی که داشتند و دارند حرف نو و کارآمد اسلامی را برای اداره تمام شئونات جامعه استخراج می کنند مراجعه کردیم. اکنون ماحصل تجربه این هفت سال این شده است: ❌ ما افرادی را که بخشی از حرف خود را از اسلام و بخشی دیگر را از دیگران اخذ می کنند و به اصطلاح «به غرب بسم الله می چسبانند» کنار گذاشتیم تا التقاطی نشویم و به نام اسلام ناکارآمدی های غرب را به جان نخریم. ❌ ما افرادی که حرف خود را فقط از اسلام می گیرند اما حرف عملیاتی نمی زنند بلکه کلی گویی می کنند کنار گذاشتیم تا وقت خودمان و مردم را نگیریم و اسلام را متهم به عدم پاسخگویی به همه احتیاجات بشر نکنیم. ❌ ما حتی به افرادی که برای حل مسائل جامعه حرف عملیاتی و اسلامی می زنند اما فقط دو سه مسئله را جواب می دهند بسنده نکرده ایم. چراکه نظامات اجتماعی در هم تنیده اند و با چهار تا نظریه نمی توان تمدن سازی کرد بلکه اگر هم آن چهار ساحت اسلامی شود، به تدریج در نظامات دیگر هضم خواهد شد. 👌 در نهایت ما به مجموعه ای از فضلای نظام ساز که حرف های عملیاتی اسلامی در تمام زمینه ها فقط از تراث شیعه استخراج می کنند مراجعه کرده ایم. شما در هر زمینه ای از الگوی روایت میراث فرهنگی گرفته تا مدیریت آب، از ساختمان سازی و مدیریت شهری گرفته تا آموزش و پرورش، از پزشکی گرفته تا نحوه آفت کشی، از الگوی ارزیابی غذا و استانداردهای مربوطه گرفته تا اصلاح صنایع و و و اگر بخواهید حرف کارآمد اسلامی را بشنوید، اکنون دستان پری در حوزه علمیه قم وجود دارد. اگر چه پیشنهاد اول و اولا به دلیل شرایط فعلی، زدن حرف اسلام در زمینه اقتصاد است. در همین زمینه ۱۵ نظریه اقتصادی تدوین شده است که ۶ نظریه اول به نحو اولیه مورد بحث قرار گرفته و کتاب هایی از آن تولید شده است. بیایید شیرینی اسلام را به مردم بچشانیم. اما هیئت های دانشجویی که مهم ترین و موثرترین تشکل هستند علاوه بر جهاد تبیین در راستای نظریات بالا، می توانند در راستای الگوی تعمیم کارکردهای اربعین در زندگی روزمره نیز فعالیت نمایند إن شاء الله. برادران و خواهران 👌 همه نظریات روی میز کارآمدی زده می شود و برادر کوچک شما در مواردی دیده است که با بیان درست، حتی ضد انقلاب هم با شنیدن این حرف ها قانع و جذب شده اند. چرا که این روش، یعنی ارائه محاسن یا کارآمدی های علم اهل البیت علیهم السلام، برای احیای امر و پیشبرد انقلاب اسلامی ما توسط امام رضا علیه السلام تجویز شده است. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته جعفر شفقت طلبه مدرسه تمدنی هدایت کارشناس الگوی پیشرفت اسلامی @jafarshafaghat
۲ ذی الحجه ۱۴۴۴ 🔴 مقایسه تهران و کاردیکلا (قسمت ۵، براساس معیار و ) در یادداشت قبل (یادداشت شماره بیست)، نحوه «مدیریت فضای سبز عمومی» را معیار ارزیابی قرار دادیم. در اینجا دو تا دیگر از معیارهایی که در نظریه مدیریت شهری محله محور وجود دارد، یعنی «وجود تعارف» یا شناخت بینابینی گسترده بین اهالی محله و نیز «هم طایفه بودن» اهالی محله مختصراً بحث می شود. اینجا به جای درایه در آیات و روایات متعدد، این دو معیار را از آیه ۱۳ سوره حجرات تبیین می کنیم: «یا ایها الانسان إنّا خَلَقناکم مِن ذَکَرٍ و أُنثیٰ و جَعَلناکُم شُعوباً و قَبائِلَ لِتَعارَفوا، إنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقاکُم» معنای آیه: این حرف را برای همه انسان ها می زنیم، چون همه انسان ها می توانند این را بفهمند که ما آن ها را در شعبه ها و قبیله های مختلف قرار دادیم به این دلیل که همدیگر را بشناسند. وگرنه همه شما از یک نر و ماده آفریده شده اید. لذا این طایفه بازی ها، ملاک برتری و کرامت شما نزد خالقتان نیست، بلکه هر کدامتان که با تقوا تر باشد، نزد خدا با کرامت تر است. جَعَلناکُم شُعوباً و قَبائِلَ لِتَعارَفوا، شما را قبیله قبیله کردیم، لِتَعارَفوا یعنی برای اینکه بین شما تعارف به وجود بیاید. تعارف، بر وزن تفاعل، به معنای شناخت بینابینی هست. یعنی هر دو طرفِ این فعل، هم فاعل هستند و هم مفعول. مانند کلمه تقابل که یعنی با یکدیگر درگیر شدن. خداوند می گوید برای اینکه در محله گمنامی به وجود نیاید بلکه شما یکدیگر را بشناسید، ما شما را قبیله قبیله کردیم. این در حالی است که در شهرهای مدرن کنونی از جمله به دلیل وجود تراکم بالا، فامیل نبودن همسایه ها و تغییر محل سکونت خانواده ها، معمولاً گمنامی حاکم است تا جایی که بعضاً همسایه ها همدیگر را نمی شناسند. همین وجود گمنامی و تراکم بالا که ماحصل تئوری های مدیریت شهری نوشهرگرایی و ... است، ناکارآمدی های متعددی را به مردم تحمیل کرده است از جمله در زمینه های: 1️⃣ آلودگی هوا در تهران هوا بسیار آلوده هست و سالانه هزاران نفر را می کشد، مدارس و ادارات را تعطیل و بسیاری را بیمار می کند، اما هوای روستای کاردیکلا کاملاً پاک است. 2️⃣ ترافیک و اتلاف وقت و انرژی در تهران با وجود این همه مترو و اتوبان و ...، بسیاری از وقت، انرژی و اعصاب مردم در ترافیک تلف می شود. اما در کاردیکلا، ترافیک نیست و آرامش حکمفرماست. 3️⃣ واسطه گری برای ازدواج در تهران به دلیل گمنامی، واسطه گری برای ازدواج نه به اندازه و نه به عمق کاردیکلا رواج ندارد. یعنی در کاردیکلا و روستاهای اطراف، چون مردم خانواده های همدیگر را تا چند نسل می شناسند با گستردگی و شناخت دقیق تری می توانند برای ازدواج واسطه گری کنند. اگرچه در کاردیکلا نیز چون در فضای مدرنیته قرار گرفته است، طیفی از ازدواج ها با افراد غریبه انجام می شود. 4️⃣ وجود باندهای تکدی گری به دلیل گمنامی وقتی در تهران کسی گدایی می کند، شما نمی دانید آیا با کمک به او به باندهای تکدی گری کمک کردید یا با کمک نکردن به او، به نیازمندی که از شما درخواست کوچکی داشت، بی اعتنایی کرده اید؟ این در حالی است که در کاردیکلا ما تعدادی فقیر داریم که هر چند وقت یکبار خودشان به خانه های مردم می آیند، در می زنند و حدود یک پیمانه برنج یا مقداری پول تحویل می گیرند. این فقرا شناخته شده اند و گذشته و وضع حال آنها بر مردم مکشوف است. لذا شما وقتی در روستاهای بابل قدم می زنید کسی گدایی نمی کند. این حالت به دلیل وجود تعارف است و به محرومیت زدایی اسلامی که به نحو غیرمتمرکز و با رعایت کرامت انسانی است، نزدیک تر است. در شهر بابل اما موارد محدودی گدا مشاهده می شود. 5️⃣ امنیت تراکم و گمنامی سبب کاهش سطح امنیت می شود. سبب خفت گیری ها شرخری هایی در روز روشن می شود که در کاردیکلا به دلیل تعارف بیت مردم چنین چیزی نیست. علاوه بر این در کاردیکلا نه که دزدی های موردی نشود اما قابل مقایسه با تهران نیست. مثلاً اهالی روستا در پشت خانه های خود غاز و اردک و مرغ تا بعضاً گوسفند و گاو نگهداری می کنند. این اهالی طیور را در مرغداری بدون قفل و فقط از چنگ شغال حفظ می کنند و این طیور با اینکه به راحتی می تواند دزدی شود اما حفظ می شود. در تهران اما شما باید به اتومبیل خود قفل فرمان هم بزنید ‌و صندوق را خالی کنید تا بتوانید ماشین را در خیابان رها کنید. 6️⃣ فساد به دلیل وجود تعارف در کاردیکلا نمی توان مثل تهران هر کسی را به خانه خود آورد. این در حالی است که در تهران به دلیل گمنامی در بسیاری از خانه ها، به راحتی کارهای خاک بر سری می شود. @mountazer 👇ادامه در پست بعد👇