eitaa logo
موضوعات پایان نامه و پژوهش قرآن و حدیث
139 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔻پیشنهاد موضوعاتی برای پژوهش کلاسی، پایان نامه ارشد و رساله دکتری 🔻ضمنا از همه صاحب نظران دعوت می شود موضوعات پیشنهادی خود را با توضیحی مختصر ارسال نمایند تا در کانال قرار گیرد. با سپاس؛ مهدی کمانی نجف آبادی، دکترای تفسیر تطبیقی: @tamas_kamani
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم شماره 24 📚عنوان: «ویژگی های شهرِ دوستدار کودک از منظر اسلامی» 🔻توضیحات: یکی از موضوعات جالب در دو سه دهه اخیر «شهر دوستدار کودک» (CFC) است. تحقيق در حوزه شهرهای دوستدار کودک، از سال های 1980م به بعد مورد توجه قرار گرفت. عمده اين تحقيقات در راستای تخصيص حق شهروندی به بچه ها و رسيدگی به خواسته ها و نيازهای آنها بود. امروزه «شهر دوستدار کودک» مورد توجه برنامه ريزان و دست اندرکاران امور شهری قرار گرفته است، چرا که تعداد جمعيت کودکان مناطق شهری جهان (شهرهاي کشورهای در حال توسعه) در حال افزايش هستند اما معمولا به نیازها و اقتضائات این بخش سرنوشت ساز جامعه کمتر توجه می شود و عمدتا سیاستها و اقدامات شهری معطوف به شهروندان بالغ است. به دیگر بیان با گسترش موج شهرنشینی در دنیا از سویی و افزونی جمعیت از سوی دیگر، کودکان در تحولات مدرن شهری نادیده گرفته می‌شوند و لزوم توجه به آنها در شهرها بیش از پیش احساس می‌شود. نظریه «شهر دوستدار کودک» برای اولین بار توسط یونیسف یا همان صندوق حمایت از کودکان ارائه شده است. 💠با این همه هنوز این موضوع از زاویه حقوق کودک در اسلام و اهداف، آرمانها و ویژگی های فرهنگی و نظام تربیتی اسلام مورد کاوش قرار نگرفته است و به عنوان نمونه با استناد به آیه «ارسله معنا غدا یرتع و یلعب» (یوسف: 12) می توان دو مولفۀ طبیعت گردی و بازی در فضای طبیعی را مورد تاکید و دقت نظر قرار داد و راهبرد توسعه طبیعت‌گرایی را در راستای افزایش توجه به نیاز شهرهای کودک_دوست پیشنهاد داد. طبیعی است که مجموع این راهبردهای اسلامی، شهر را به سوی بستری برای برآوردن نیازهای مختلف کودک و رشد و پرورش همه جانبه او سوق می‌دهد. ♨️گفتنی است درباره شهر دوستدار کودک مقالات متعددی نوشته شده اما چنانکه گذشت با رویکرد اسلامی و در نظر گرفتن فرهنگ و آرمانهای اسلامی چندان مورد توجه نبوده است. کتاب حکمت نامه کودک (از منشورات دار الحدیث قم) و مباحث حقوق کودک در اسلام و اشارات آیاتی که درباره کودکی حضرت یوسف، کودکی حضرت اسماعیل، فرزند لقمان، دوران کودکی حضرت موسی و ... است می تواند رهگشا باشد. همچنین کتاب «شهر اسلامی دوستدار کودک» (که سال 98 توسط آستان قدس رضوی منتشر شده) و مقالات «بررسی تطبیقی تعامل کودک با محیط شهری از منظر اندیشۀ اسلامی و غربی» و «شهر مربی کودک، بازتولید الگوی شهر دوستدار کودک در بستری ایرانی اسلامی» هر دو از «دکتر مرتضی میرغلامی» قابل استفاده است. @mozoat
بسم الله الرحمن الرحیم شماره 25 📚عنوان: «تحلیل ویژگی های موثر سبک زندگی اجتماعی اسلام بر افزایش امید به زندگی» 🔻توضیحات: امید به زندگی یا متوسط طول عمر یک شاخص آماری است که نشان می‌دهد اعضای یک جامعه به طور میانگین چقدر عمر می‌کنند، یا به عبارت دقیق تر، انتظار می‌رود چقدر عمر کنند. برای افزایش این شاخص در دنیا عمدتا بر افزایش سطح بهداشت و درمان تاکید می شود در حالی که سبک زندگی اسلامی در قلمرو حیات اجتماعی آکنده از مولفه های است که به شکل غیر مستقیم سبب افزایش امید به زندگی در جامعه اسلامی می گردد. بررسی زوایای مطلوبیت طول عمر در اسلام (به عنوان مقدمه) و تحلیل چگونگی تاثیر ابعاد مختلف سبک زندگی اجتماعی اسلام بر افزایش نرخ امید به زندگی جامعه اسلامی، موضوعی کاربردی و جذاب است که می تواند بخشی از ظرفیتهای تمدن اسلامی را آشکار سازد. ♨️گفتنی است برای این منظور می توان به روایات «طول عمر» (حدود 60 روایت) و روایاتی نظیر «مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْجَلِ، وَ حَياتُهُ بِالْبِرِّ أكْثَرُ مِنْ حَياتِهِ بِالْعُمْر» مراجعه نمود ولی نباید پژوهش خود را منحصر به این روایات کرد چرا که قطعا آنچه در این روایات آمده است از باب انحصار نیست. بنابراین ضروری است با مطالعۀ ابعاد گسترده حیات اجتماعی مورد نظر اسلام و ارتباط سنجی آن با موضوع میزان امید به زندگی، در صدد بود با تحلیل مناسب، تحقیق نسبتا جامعی را ارائه نمود. 🌿به عنوان نمونه، ویژگی های: خانواده دوستی، جمع گرایی، دیگر خواهی و اخلاق مداری بخشی از ویژگی های سبک زندگی اجتماعی اسلام است که سبب افزایش میزان امید به زندگی می شود؛ البته هر یک نیازمند مستندسازی، تحلیل، استدلال و تبیین جامع مصادیق است. @mozoat
بسم الله الرحمن الرحیم شماره 26 📚عنوان: «بازخوانی مفهوم واژه "تفسیر" در نگاه اهل بیت (علیهم السلام) و اصحاب آنان و نسبت سنجی آن با تلقی امروزی» 🔻توضیحات: قرائنی کلی و نیز جزئی وجود دارد که نشان می دهد تلقی معصومان (علیهم السلام) و اصحاب آنان از واژه «تفسیر» متفاوت از تلقی امروزی از این تعبیر است. 🔹به عنوان نمونه: قتادة از مفسران بزرگ اهل سنّت، خدمت امام باقر (عليه السّلام) شرفياب شد. امام باقر (عليه السّلام) فرمود: به من خبر رسيده تو قرآن «تفسير» مى‏كنى؟ قتاده گفت: آرى. امام باقر (عليه السّلام) فرمود: از روى علم و آگاهى تفسير مى‏كنى يا از روى نادانى؟ قتاده عرض كرد: خير، از روى دانايى... امام (عليه السّلام) فرمود: به من بگو منظور از اين آيه سوره سبأ: ﴿سِيرُوا فِيها لَيالِی وَ أَيَّاماً آمِنِينَ﴾‏ (سبا: 18) چيست؟ قتاده گفت: اين آيه در باره كسى است كه از خانه خود به قصد زيارت خانه كعبه خارج شود و با خود توشه و مركب حلال بردارد و كرايه‏اش را از مال حلال بپردازد، اين همان كسى است كه در امان و آسايش است تا بازگشت به خانه خويش... ملاحظه سیاق آیه بالا نشان می دهد که این آیه درباره آبادی های پرنعمت قوم سبا است و این تعامل قتاده و نیز تعامل امام در ادامه روایت نشان می دهد که آنان دارای تلقی مشترکی از تعبیر «تفسیر» بوده اند که با معنای امروزین آن بسیار متفاوت است! 🔹همچنین گاه در لسان احادیث از عملکرد روایات بیانگر مصادیق باطنی آیات با تعبیر «تفسیرها فی الباطن/ تفسیرها فی بطن القرآن» یاد شده است. 🔹همچنین نمونه ای از قرائن کلی سوالاتی است نظیر اینکه چرا روایات تفسیری کافی ذیل آیات وجود ندارد؟ چرا در بسیاری از موارد راویان از بخش هایی از آیه سوال کرده اند که روشن است یا خود معصومان (علیهم السلام) بخشهایی را تفسیر کرده اند که پیچیدگی ندارد در حالی که بسیاری از پیچیدگی های آیات مورد تبیین و گره گشایی آنان قرار نگرفته است؟ و چرا روایات اسباب نزول ـبه معنای واقعیـ در روایات امامیه اندک است؟ و ... ♨️فرضیه: به نظر می¬رسد از نگاه اهل بیت (علیهم السلام) هدف اصلی قرآن فراتر از ارائه اطلاعات تاریخی، طبیعی، غیبی و حتی شرعی است لذا در رفتار مفسرانه اهل بیت (علیهم السلام) شاهد تعاملی آموزه¬محور و هدایتی هستیم. به دیگر بیان آنچه ـ بر اساس روایات و قرائن ـ برای امامان (علیهم السلام) در تعامل با قرآن از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است، آموزه‌های عام، تطبیقات نو، نکات و ظرائف آیات و کاربردسازی آیات است لذا «تفسیر» در کلام آنان، اصحابشان و حتی معاصرانشان این گونه تلقی می¬شده است ولی در دوران¬های بعد به دلیل افزایش مخاطبان غیر عرب قرآن و نیز فاصله گرفتن از زبان اصیل عربی و در دست نبودن قرائن فرامتنی عصر نزول، انتظارات و تلقیات از «تفسیر» دگرگون شد. 🌿نکته: چه بسا بررسی این موضوع بتواند 1ـ تلقی و انتظار از «تفسیر» را دگرگون سازد و آن را به سمت خاصی سوق دهد. 2ـ نگرش به روش شناسی تفسیر اهل بیت (علیهم السلام) را عمق بخشد و 3ـ «تفسیر روایی» را مورد بازخوانی قرار دهد و از «تفسیر روایی بایسته» پرده برداری کند. @mozoat
بسم الله الرحمن الرحیم شماره 27 📚عنوان: «چیستی استنطاق قرآن در روایات و چگونگی آن» 🔻توضیحات: امام علی (علیه السلام) مخاطبان خود را به استنطاق قرآن فرا می خواند و می فرماید که قرآن خود سخنش را برای شما نمی گوید! (نهج البلاغه، کافی و تفسیر قمی). بنابر متن و بافت این روایت، مراد از استنطاق، امری فراتر از معانی ظاهری و مفادی است که در مقام تخاطب و در ظاهر آیات به دست می آید، بلکه مراد دستیابی به «ناگفته های متن» است که انواعی دارد و برای رسیدن به آنها نیز روش هایی وجود دارد. (= فرضیه) انواع ناگفته های متن: 1ـ استلزامات متن 2ـ دقائق و اشارات متن 3ـ معانی عام آیات خاص 4ـ نظریه های علمی متن 5ـ مصادیق عصری آیات قرآن و ... برخی از روش های دستیابی به ناگفته های متن: 1ـ تفسیر موضوعی برون قرآنی 2ـ عرضه سوالات زندگی بر قرآن 3ـ تجرید مفهومی آیات از اسباب نزول ها 4ـ ژرف اندیشی در اشارات و کنایات قرآن 5ـ الغای صحیح سیاق و ... (به شکل کلی ناگفته های قرآن از طریق گفته ها استنباط می شود) البته در این باره چند سوال و نکته اساسی دیگر هم وجود دارد: 1ـ طلب استنطاق، گویای عدم نطق خود نص است (چنانکه در همین احادیث استنطاق تصریح شده که قرآن هرگز سخن نمی گوید) در حالی که خود قرآن (جاثیه:29) و دیگر روایات برای قرآن صفت نطق را اثبات می کنند! لذا چگونه می توان این تناقض را پاسخ گفت؟ 2ـ چرا از تلاش برای پی بردن به اعماق آیات و لایه های ژرف معنایی و مطالب پنهان متن تعبیر به «استنطاق» شده است؟ 3ـ این شیوه تعامل با آیات در کلام دیگر امامان (ع) و پیامبر (ص) چگونه منعکس شده است؟ 4ـ نسبت این گونه تعامل با «تفسیر» (به معنای عام آن)، «تاویل» و «گرایش های تفسیری» چیست؟ 5ـ این شیوه تعامل با نص بیانگر کدام ویژگی یا ویژگی های نص است؟ 6ـ نسبت استنطاق نص با مباحث جدید نشانه شناسی چیست؟ و ... @mozoat
بسم الله الرحمن الرحیم شماره 28 📚عنوان: «راههای کاربردسازی دانش تفسیر بر اساس شیوه تفسیری اهل بیت (ع)» 🔻توضیحات: از مشکلاتی که امروزه دامنگیر جامعه اسلامی است فاصله میان تفسیر و نیازها و مسائل جامعه است چرا که تعامل کارکردگرا و عصری با نص قرآن دچار فقر روش و پژوهش است و این ضعف سبب بی¬بهره ماندن از نقش آفرینی کتابنامه حیات طیبه و محرومیت از رسیدن به دولت و جامعه اسلامی ـ به معنای واقعی کلمه ـ در پرتو رهنمودهای وحیانی است. مطالعه و دقت در نوع تعامل اهل بیت (علیهم السلام) با آیات قرآن و نوع تفسیر و برداشتهای قرآنی آنان نشان می دهد که معصومان (علیهم السلام) در پی این چشم انداز ارزنده بودند که تفسیر (معارف وحیانی قرآن) را کاربردی، همگانی و عصری نمایند. ایشان برای تحقق چنین هدفی، راهبرد خاصی را دنبال می کردند و آن، ایجاد و تعمیق نگاه صحیح به متن وحیانی و اقتضائات چنین متن جاودان و الهی است. (=فرضیه) بر این اساس آنان از شماری از راهکارهای متناسب استفاده می¬کردند. به عنوان نمونه: ➖با تاکید عملی و گاه صریح بر لزوم نکته¬سنجی و ظریف¬نگری در آیات ➖یا هدایت به سوی جواز الغای پیوندهای متنی و فرامتنی و نگاه استقلالی به آیات ➖و یا ترویج اندیشه جریان متن ➖و نیز تاکید بر سبک اشاری و کنایی قرآن، جامعه را به سمت استفاده حداکثری از قرآن در حل مسائل روز خود سوق می¬دادند و با این راهکارها زمینۀ کاربردسازی حداکثری آیات را فراهم و تلقی و انتظار از تفسیر را تصحیح و تعمیق می کردند. بنابراین بررسی و تنقیح این راهکارها و دیگر راهکارهای ایشان، نیازمند پژوهش و کاوش در میان روایات تفسیریِ روش¬آموز و تبیینی است. 📝در سالهای اخیر درباره کاربردسازی (کاربردی¬سازی) تفسیر و مطالعات قرآنی، نشست هایی با سخنرانی دکتر احمد پاکتچی و دکتر عبدالهادی فقهی زاده برگزار شده است ولی ـ بر حسب تتبع اجمالی نگارنده ـ هنوز کتاب و مقالاتی در این زمینه منتشر نشده است به ویژه با الگو برداری و الهام از شیوه تفسیری اهل بیت (علیهم السلام). 🔹سرفصلهای اجمالی ▫️اصول تعامل اهل بیت (ع) با نص قرآن ▫️راهکارهای نگرشی اهل بیت (ع) برای کاربردسازی تفسیر ▫️راهکارهای روشی اهل بیت (ع) برای کاربردسازی تفسیر ▫️چالشها و محدودیتهای راهکارهای اهل بیت (ع) برای کاربردسازی تفسیر @mozoat
بسم الله الرحمن الرحیم شماره 29 📚عنوان: «روش تفسیر موضوعیِ منتج به نظریه پردازی در قلمرو علوم انسانی» 🔻توضیحات: «نظریه پردازی قرآن بنیان»، آرمانی برای پژوهشگران دینیِ عرصۀ علوم انسانی است چرا که به وجود ظرفیت بکر و شگرف قرآن در گسترش مرزهای دانش و پاسخگویی ریشه ای به معضلات فرد و جامعه باور دارند. اما با چه روشی می توان در مقام نظریه پردازی از قرآن استفاده کرد؟ مکانیسم و سازوکار دستیابی به یک نظریه علمی در قلمرو علوم انسانی از قرآن چیست؟ مطالعه اجمالی تلاش های نظری و موردی این حوزه نشان می دهد چندان مکانیسمهای منقح، کارآمد و جزئی برای این هدف طراحی و عرضه نشده است و لذا در این باره بیش از مطالعات مبنایی، آسیب¬شناسانه و ... ، نیازمند درمان «فقر روش» هستیم؛ بنابراین این پژوهش با اذعان به ظرفیتهای بالقوۀ «تفسیر موضوعی»، جهت دستیابی به نظریه های قرآن بنیان در قلمرو کنشهای انسانی، سعی میکند چالشهای روشی پیش روی مقصود را برطرف و فرایندهای کارآمدی را عرضه نماید. گفتنی است مهمترین چالشها برای انجام یک «پژوهش موضوعیِ منتج به نظریه در قرآن» عبارت است از اینکه: 🌀یافتن صحیح و کامل آیات پیرامون بسیاری از موضوعات حیات بشری که در یکی از علوم انسانی مورد توجه هستند، دشوار است؛ 🌀همچنین تحلیل و تجزیۀ این آیات برای بازگشت به خاستگاه علمی و پیش فرضهای دانشی (فهم تخصصی آیات)، خود سازوکارهای ویژه ای میطلبد؛ 🌀و سرانجام ـ با پشت سر گذاشتن این دو چالش ـ سروسامان دادن به شماری از آموزه های استنباطی پیرامون یک موضوع، و پی بردن به کنه موضوع در دیدگاه قرآن و در نتیجه دستیابی به نظریۀ قرآنی ـ تا بتواند با هم¬گامی با زبان علم، شناسه دار و قابل به اشتراک گذاری حداکثری شود ـ نیازمند فرایندهای دقیق و موثر است و چه بسا طراحی این فرایندها، خود نیازمند ایده ها و نظریه هایی در حوزه قرآن شناختی باشد که بر آنها تکیه کنند. @mozoat
بسم الله الرحمن الرحیم شماره 30 📚عنوان: «مسئله پژوهی تفسیر روایی» 🔻توضیحات: یکی از خلأهای معرفتی در حوزه تفسیر روایی، عدم احصای «مسائل تفسیر روایی» است. در حالی که تنقیح و دسته بندی نشدن مسائل این دانش سبب می شود تفسیر روایی از اقبال لازم و نیز توسعه و ترویج بایسته برخوردار نشود و زمینه برای حل مشکلات و دشواریهای این گونه تفسیری فراهم نگردد. این در حالی است که در تفسیر روایی با فقرپژوهش نیز مواجه هستیم و کتابهای اختصاصی که به مباحث نظری آن بپردازند حتی یک قفسه را پر نمی کنند. از دیگر سو این خلا سبب می شود دانش پژوهی که وارد این شاخه علمی می شود با فضای روشنی روبه رو نباشد و از میزان دانشی که در این قلمرو تولید شده (پاسخهای تولید شده) و دانشی که باید تولید شود (مسائل بی پاسخ که نیازمند پژوهش هستند) شناخت درستی نداشته باشد و لذا گاه دچار پژوهشهای تکراری شود و به احتمال فراوان از شناخت اولویت ها بازماند مگر اینکه مدت نسبتا مدیدی را در فضای دانشی مذکور تنفس کند. برای حل این معضل به ناچار باید به مسئله پژوهی تفسیر روایی پرداخت و با استفاده از دانشی که در روش تحقیق وجود دارد، به بومی سازی آن مباحث در قلمرو تفسیر روایی پرداخت و به کمک الگوها و مدلهایی که احیانا در علوم دیگر به کارگرفته شده است، به استقرا و طبقه بندی مشکلات و مسائل تفسیر روایی پرداخت تا زمینه برای ارائۀ مجموعه ای با نام «مسئله نامه تفسیرروایی» فراهم گردد و پیشینه دانشی و پژوهشی هر مسئله و پاسخهای آن به شکل دسته بندی شده و مختصر گزارش شوند. بررسیهای انجام گرفته نشان می دهد مسائل تفسیر روایی در سه حوزه اصلی قابل طبقه بندی است: 1ـ مسائل روش تفسیر روایی به عنوان یک گونۀ تفسیری متداول 2ـ مسائل روایات تفسیری به عنوان ماده اصلی تفسیر روایی 3ـ مسائل روش-شناسی تفسیر اهل بیت (ع) به عنوان تفسیر روایی معیار. 📝سرفصلهای اجمالی فصل اول: کلیات فصل دوم: مسئله و مشکل در قلمرو تفسیر روایی فصل سوم: تبیین و پیشینۀ مسائل روش تفسیر روایی فصل چهارم: تبیین و پیشینه مسائل روایات تفسیری فصل پنجم: تبیین و پیشینۀ مسائل روش شناسی تفسیر اهل بیت (ع) @mozoat
بسم الله الرحمن الرحیم شماره 31 📚عنوان: «الگوی قرآنی مواجهه با پدیدۀ اشغال سرزمین» 🔻توضیحات: یکی از مسائل مورد ابتلای دنیای اسلام (به ویژه برای ملت فلسطین، لبنان و سوریه) این است که با پدیدۀ اشغال سرزمین توسط متجاوزان به سرزمین چه باید کرد؟ دستورالعمل جامع قرآنی در این زمینه چیست؟ اصول و فروع این نسخۀ قرآنی و نظام‌وارۀ آن چیست؟ بیش از سه میلیون ساکن کرانۀ باختری یک راهبردی را اختیار کرده اند و حدود دو میلیون ساکن نوار غزه راهبردی دیگری. حزب الله لبنان و سایر اقوام لبنانی به همچنین. قرآن در آیاتی که سخن از اخراج از دیار دارد (اخرجنا من دیارنا/ اخرجوا من دیارهم/ اخرجوهم من حیث اخرجوکم) و نیز در عموم آیات مواجهه با ظلم (اذا اصابهم البغی .../ لا یظلمون و لایظلمون/...) و نیز عموم آیات تعدی، دفاع، غصب و ... آموزه‌هایی در ارتباط با نوع مواجهه و برنامه کاربردی در برابر غصب و اشغال سرزمین دارد که می‌توان از دل این معارف، «مجموعه‌ای منظم از دستورالعمل‌های فرایندی و تکرارشدنی که راهنمای عمل تلقی می‌شود» (تعریف الگو) استخراج و عرضه نمود. @mozoat
هدایت شده از علوم انسانی اسلامی
▫️علامه حائری شیرازی : استراتژی جنگ با صهیونیست‌ها در قرآن : «وارد حصارشان بشوید!» 🔹قرآن در مورد یهودیانِ [دشمن پیامبر] می‌گوید: لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ ‌بَأْسُهُم بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ ‌تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ‌ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُونَ 🔹یعنی این‌ها «رودررو» نخواهند شد. باید «پشت سلاح‌های سنگین» بنشینند و بجنگند. این‌ها باید «پشت سنگرها» باشند و فعالیت کنند. نمی‌توانند رودررو بیایند؛ نمی‌توانند از سنگر خودشان خارج شوند؛ باید پشت سنگر خود پنهان شوند تا فعال باشند؛ در «قُرًی مُحَصَّنَه». این را قرآن عیب و نقص یک جنگجو می‌داند. جنگجویی که تا «قُرًی مُحَصَّنَه» نباشد، پشت دیوار نباشد و قلعۀ سنگی نباشد نمی‌تواند بجنگد، دچار نقص است. قرآن این را علامت آسیب‌پذیری و عامل شکست می‌داند. 🔹می‌گوید تو قلعۀ او را بشکن؛ تسلیم خواهد شد. وارد حصارش بشو ! دستش را بالا می‌کند. زره‌اش را از او بگیر، سلاح سنگینش را بگیر، تسلیم تو خواهد شد. او محال است «قتال» کند، مگر اینکه پشت دیوار باشد. تو دیوار او را خراب کن. این دیگر تسلیم توست. ♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️ @OlomEnsaniEslami
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢موضوعی برای تحقیق: جریان‌شناسی دین‌ستیزی در ایران معاصر 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جریان‌شناسی دین‌ستیزی در ایران معاصر یعنی از اواخر دوران قاجاریه تا عصر حاضر می‌تواند یک پروژه تحقیقی بسیار سودمند باشد. با مطالعه عمیق در رفتار و اندیشه افرادی مثل میرزاملکم خان، طالبوف، میرزافتحعلی آخوندزاده، سیدحسن تقی‌زاده، محمدعلی جمالزاده، تقی ارانی، احمد کسروی و سایر وارثان این جریان که در دوران پس از انقلاب اسلامی و به تأسی از تئوری «با دین علیه دین» خود را با عنوان فریبنده «روشنفکری دینی» نامگذاری کردند، می‌توان و می‌باید شگردهای دین‌ستیزانه آنان را به دست آورد و محققانه مورد آسیب‌شناسی و تحلیل قرار داد. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
بسم الله الرحمن الرحیم شماره 32 📚عنوان: «تکرار اندیشۀ مرجئه در کافی کلینی» 🔻توضیحات: بنابر مشهور و نیز آنچه در الملل و النحل آمده است مرجئه معتقد بودند که با وجود ایمان هیچ معصیتی ضرر نمی‌زند (لا يضرّ مع الايمان معصية كما لا ينفع مع الكفر طاعة) بنابراین اباحه‌گری را تئوریزه می‌کردند. در روایات امامیه نیز این گروه به شدت مذمت شده‌اند با این وجود ـ در کمال تعجب ـ بابی در کافی شریف ملاحظه می‌شود با این تعبیر: «بَابُ أَنَّ الْإِيمَانَ لَايَضُرُّ مَعَهُ سَيِّئَةٌ، وَ الْكُفْرَ لَايَنْفَعُ مَعَهُ حَسَنَة»! که به نظر برداشت کلینی از دو روایت شماره 3 و 4 این باب است (که اتفاقا توسط روایات شماره شش این باب نیز تایید می‌شوند): 3- عَنْهُ عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي أُمَيَّةَ يُوسُفَ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَا يَضُرُّ مَعَ الْإِيمَانِ عَمَلٌ وَ لَا يَنْفَعُ مَعَ الْكُفْرِ عَمَلٌ أَ لَا تَرَى أَنَّهُ قَالَ- «وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ» وَ مَاتُوا وَ هُمْ كَافِرُونَ. 4- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ عَنْ أَبِي أُمَيَّةَ يُوسُفَ بْنِ ثَابِتِ بْنِ أَبِي سَعْدَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: الْإِيمَانُ لَا يَضُرُّ مَعَهُ عَمَلٌ وَ كَذَلِكَ الْكُفْرُ لَا يَنْفَعُ مَعَهُ عَمَلٌ. @mozoat