eitaa logo
یادداشت‌ها و تأملات
648 دنبال‌کننده
7 عکس
1 ویدیو
0 فایل
یادداشت‌ها و تأملات محمد #ولیانپور #طلبه | اهل #فرهنگ و #پژوهش و #رسانه | #روزنامه_نگار | جبهه #عدالتخواه ارتباط با من در ویراستی و فارس: virasty.com/valianpour farsnews.ir/Valianpour
مشاهده در ایتا
دانلود
انقلاب «منافع ملی» «منافع ملی» از آن دست واژه‌هایی است که غرب و غرب‌گراها سندش را به‌نام خود زده‌اند. آن‌جا که رقبای خود را به نادیده‌انگاری منافع ملی و جهت‌گیری ایدئولوژیک، فراملی و تمامیت‌خواهانه متهم می‌کنند. اما کیست که نداند این واژه هم در کنار ده‌ها و صدها واژه دیگر در چارچوب یک بام و دوهوای گفتمانی غرب و استانداردهای دوگانه آن تعریف و تفسیر می‌شود! در همین راستا صدها سال استعمار ملت‌ها و حضور نظامی در ده‌ها کشور جهان و سرتاسر آب‌های آزاد و انواع مداخله سیاسی، نظامی و اقتصادی در شعاع ده‌ها هزار کیلومتری و محاصره ژئوپلتیک کشورها و ملت‌ها در چارچوب منافع ملی آمریکا و اروپا تعریف می‌شود و حتی صدور دموکراسی و گسترش رؤیای آمریکایی هم از توبره نظریات سیاسی آن‌ها درمی‌آید. امروز حتی تحمیل صدها جنگ، کودتا و تحریم با ده‌ها میلیون قربانی و تأمین هزینه هنگفت بمباران مردم بیگناه هم جزئی از آن‌هاست! اما منافع ملی مردم ما چیست؟ آیا باید وابستگی اقتصادی و وادادگی فرهنگی، امتیازدهی و چشم‌پوشی از حقوق اساسی، محصور و محدود شدن در چارچوب مرزهای جغرافیایی و خفگی ژئوپلتیک را به منفعت ملی تعبیر کنیم؟ «منافع ملی» از ارکان انقلاب اسلامی و ذیل شعار بوده است؛ چه این‌که مبارزه با سلطه و تاراج منافع ملی توسط بیگانگان در صدر محرک‌های اصلی نهضت اسلامی مردم ایران قرار داشت. کلمه‌ای که از پربسامدترین کلمات در بیانات روز گذشته رهبر انقلاب در جمع مردم قم نیز بود. گرچه این کلیدواژه بارها در سخنان ایشان تکرار شده و بارها ابعاد آن را تبیین کرده‌اند، اما تأکید مجدد بر آن حاوی اشارات متفاوتی است. به‌نظر می‌رسد تغییرات سیاسی در منطقه و افزایش فشارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی بر محور مقاومت و به‌ویژه ایران، برخی سیاسیون را در تخمین اقتدار ملی دچار سوء‌تفاهم کرده و نسخه‌های بی‌ربطی برای وادادگی در برابر غرب و در واقع معامله بر سر منافع ملی می‌پیچند. بنا بر تعاریف «منافع ملی»، همه مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی امنیتی و بین‌المللی مرتبط با موجودیت، هویت، زندگی و فرهنگ مردم ایران در چارچوب منافع ملی تعریف می‌شوند و وظیفه حاکمیت است که این منافع را به حد توان در همه‌جای جهان پیگیری و استیفا کند. واضح است که با این نگاه، مسئله فلسطین، حذف موجودیت رژیم صهیونیستی و حیات محور مقاومت نیز با امنیت و منافع ملی ما گره خورده است و نمی‌توان این مسائل را از مسائل کشور جدا پنداشت. منافع ملی چیزی نیست که در چارچوب تنگ مرزهای جغرافیایی قابل حفظ باشد؛ به‌ویژه در دنیایی که قدرت‌ها منافع ملی خود را نه‌تنها در اطراف ما، بلکه در داخل کشور ما جستجو می‌کنند. در این صورت اصطکاک منافع، نه یک انتخاب، بلکه جبر محیط سیاسی دنیای امروز است و نه‌تنها آمادگی برای مقابله با آن لازم است، بلکه برای تأمین حداکثری منافع از میان تعارض‌ها و تضادهای جهانی باید به استقبال آن رفت. به‌تعبیر امیرالمؤمنین علی(ع)، پيش از آن‌كه دشمن به سراغ شما بیاید باید به سراغ شما بروید؛ چراکه هر ملتى درون خانه‌اش مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. در چنین معرکه‌ای نمی‌توان در داخل مرزها ادعای منافع ملی را داشت و فراتر از مرزها در پی تأمین منافع قدرت‌ها بود. همان‌طور که هرگونه سستی در برابر دشمن در هر یک از مسائل کشور، به‌معنای معامله بر سر منافع مردم ایران و ترجیح منافع دشمنان است. البته باید اذعان کرد که درباره دایره گسترده منافع ملی چندان سخن گفته نشده و از حوزه‌هایی است که نیاز به تبیین بیشتر دارد. آشنایی مردم با منافع بلندمدت ملی می‌تواند حلال بسیاری از مسائل لاینحل کشور باشد؛ از رفع تورم و تلاطمات ارزی و ناترازی‌ها گرفته تا رشد تولید ملی و توسعه صادرات و البته امنیت فرامرزی و افزایش عمق استراتژیک، از مطالبات عمومی و مورد وفاق اکثریت مردم هستند. استقلال‌خواهی و مطالبه منافع ملی که روزی از علل موجده انقلاب بوده است، می‌تواند و باید در نقش علت مبقیه انقلاب و پیشران اهداف آن نیز به عرصه نقش‌آفرینی مردم تبدیل شود. یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour
جمعه ۲۱ دی‌ماه ۱۴۰۳ ▫️یکی از دوستان: یک زمانی سروکارم به پلیس پیشگیری افتاد، به مسئول آن‌جا گفتم من مکانی را سراغ دارم که پاتوق همه زورگیرهاست، اگر آن‌جا را تحت‌نظر بگیرید برآیند کارتان بیشتر می‌شود، گفت: اگر تو دنبال دردسر می‌گردی ما دنبال دردسر نیستیم! 🔸من: این روحیه‌ای هست که متأسفانه در همه ساختارها ریشه دوانده. وقتی با جرم «ترک فعل» برخورد نمی‌شود، کارنکردن و بهترین انتخاب است! مگر روحیه شخصی و انگیزه افراد استثنائا باعث چنین پیگیری‌هایی بشود که البته طرف ریسکش را هم باید به جان بخرد! در همین زمینه بانک مرکزی اعلام کرده اطلاعات و گردش حساب فروشندگان فیلترشکن موجود و به مراجع ذی‌صلاح قابل ارائه است. ولی ظاهرا کسی چنین درخواستی ندارد! به همین... به قول مرحوم رحیم‌پور، انقلاب باید کرد در ادارات! چندروز پیش یادداشتی نوشته بودم درباره «ما و مسائلی که حل نمی‌شوند»... یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour
وفاق بر کدام اتفاق؟ سازندگی، اصلاحات، عدالت و مهرورزی، اعتدال، مردمی‌سازی و اینک «وفاق». شعارهای دولت‌های سه دهه اخیر برای معرفی رویکرد دولت خود که هرکدام هم سال‌ها سعی کردند تئوریزه‌اش کنند تا شاید مسیر روشن‌تری از رویکردشان به چشم بیاید. «وفاق ملی» در حالی به شعار اصلی تبدیل شده که کشور با تهدیدات بیرونی و ناترازی‌های درونی دست به‌گریبان است و از این منظر منطقی‌ست که برای برون‌رفت از وضع فعلی به همدلی و وحدت بیشتری نیاز داشته باشد. مضاف بر این‌که آمارهای نگران‌کننده از کاهش اعتماد اجتماعی و افول مشارکت سیاسی طی سال‌های اخیر، لزوم بازسازی مناسبات اجتماعی و سیاسی را دوچندان می‌کند. شیرازه‌ای لازم است که بتواند پیوند کتاب جامعه را نگاه دارد و از گسست اجتماعی جلوگیری کند. در اهمیت سخن بسیار گفته شده و از آن‌جا که در نظام فکری ما ذیل اصل توحید و توحید کلمه تعریف شده است، جایگاه خاصی در ادبیات سیاسی رهبران انقلاب داشته است. خیرخواهی برای دولت مشروع و مستقر و تلاش برای موفقیت او، از محکمات سیره رهبران انقلاب بوده است که آن را به خط‌مشی قطعی باورمندان به ایران و انقلاب اسلامی تبدیل می‌کند. تلاش برای وفاق هرچه بیشتر و پرهیز از مجادلات و گروکشی‌های سیاسی بی‌ثمری که موجب پایمال شدن حقوق مردم و بی‌اعتمادی آن‌ها خواهد شد، عین انقلابی‌گری است. اما بدون تعریف مشخص از گستره و اهداف و تعیین موضوعات شفاف و عملیاتی برای وفاق و تعیین حدومرزهای آن، بیم آن می‌رود که چنین مفاهیمی در قامت یک پروژه سیاسی دست‌مالی شود و مایه سوء‌استفاده قرار گیرد. که در این صورت برخلاف هدفش به گسستگی بیشتر اجتماعی و عمیق‌تر شدن بی‌اعتمادی منجر خواهد شد. روشن است که «وفاق برای وفاق» یا اتحاد سیاسیون بدون حضور مردم، نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه یک‌دستی و هم‌دستی در این سطوح چه‌بسا به فساد و عبور از مردم منجر شود؛ چراکه به تضعیف نظارت و نقادی منجر خواهد شد. وفاق به‌معنای مهمل کردن ارکان حکم‌رانی نیست؛ بلکه وحدتی است که در عین کثرت نقش‌های سیاسی و حاکمیتی، بتواند تصویر منسجم و واحدی از اجزای متعدد و متکثر جامعه و حکومت را بازتاب دهد و از سوی دیگر نیز همان کثرت را در عین وحدت متجلی کند: تجلی تو در آیینه وجود نمود / هزار نقش مخالف به‌چشم اهل وفاق. اما این وفاق به چارچوب‌های پذیرفته‌شده‌ای هم نیاز دارد که عمده‌اش در متبلور است. وفاق اگر به‌معنای شکستن میثاق ملی و در واقع پایمال کردن حقوق مردم و تبعیض باشد، چیزی جز نقض غرض نخواهد بود. بنابراین وفاق لزوما با کوتاه‌آمدن و تسامح حاصل نمی‌شود. چه‌بسا شدت و برخورد محکم با خطاکاری و قانون‌شکنی موجب وفاق و انسجام اجتماعی بشود. مثل قصاصی که اتفاقا مایه حیات اجتماع است. برای آن‌که به انسجام اجتماعی بیانجامد، باید بر گرد منافع مردم شکل بگیرد و رقم خوردن نتایج عینی در عرصه جامعه را تسهیل کند. یعنی با برطرف کردن موانع سیاسی بتواند به استیفای منافع ملی منجر شود. پس وفاق سیاسی ذاتا موضوعیتی ندارد و صرفا زمینه‌ای برای روی‌دادن اتفاقات دیگر است. باید به این پرسش پاسخ داد که وفاق برای کدام اتفاق؟ قرآن هم که به وفاق و همکاری امر می‌کند (تعاونوا علی البر والتقوی) بلافاصله از وفاق و همکاری بر باطل نهی می‌کند (ولاتعاونوا علی الاثم والعدوان)؛ بنابراین موضوع وفاق است که به آن موضوعیت می‌دهد. اتحاد و اتفاق بر دامنه‌ای از موضوعات شکل می‌گیرد که از امور سلبی تا ایجابی و از حداقلی تا حداکثری را شامل می‌شود. حداقل‌هایی مثل مقابله با دشمن مشترک، گرچه مایه وفاق و اتحاد است، اما تا به ایده ایجابی مشترک نیانجامد، در بلندمدت پایدار نخواهد ماند. این ایده ایجابی مشترک، در موضوعات کلی زیادی مثل استقلال، آزادی، مردم‌سالاری، پیشرفت و عدالت قابل جستجوست، اما در نظام فکری اسلام، حق و است که محور وحدت و انسجام اجتماعی شمرده شده است: «العدل تنسیقا للقلوب... و ایناسا للرعیه». یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour
یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour
تفکر حجتیه به مراتب قوی‌تر از تشکیلات اوست! ✍️ علیرضا کمیلی این روزها که پیام تسلیت برای جناب افتخارزاده مورد گفتگوست و اسم پویانفر و امثال او نیز به میان آمده، دوست دارم به ریشه اصلی این مسأله اشاره کنم! چرا که مشکل‌ مداحان نیستند و همه آنها نیز تربیت شده منبری هایی هستند که ما را همچنان در دستگاه فکری «پیشاخمینی» رشد می‌دهند. سیاسی دیدن مسأله، بدین معنا که ایشان برای آقا دعا کرده اند یا نه، روشنگر همه ماجرا نیست چرا که برخی ممکن است چنین کنند و حتی چفیه هم بر دوش داشته باشند و باز هم «فکر حجتیه» داشته باشند هر چند عضو تشکیلات حجتیه نباشند! مثال زیاد دارم! کم ندیده ام منبری هایی که بعضا به نهادهای انقلابی نیز منتسب هستند و دایما در تقویت رویه «ضد وحدت امت اسلامی» تلاش می کنند. حالا شما بگویید این آدم را انقلابی بدانیم یا نه؟! آن کسی که بعد از طوفان الاقصی هم توجهی به این خونریزی ها ندارد را چه؟‌ همین که «منشور روحانیت» در ایران و حوزه ها کاملا سانسور شده و نمی توان کتابهای خوبی در رد «تحجر» نام برد یعنی تفکر حجتیه به مراتب قوی‌تر از تشکیلات او در میان همه مذهبی ها زنده است! + پ ن: فکر میکردم با رفتن جلیلی به سیما اقلا آنجا شاهد چند تولید خوب در نقد تحجر خواهیم بود ولی... متن کامل: https://eitaa.com/komeilialireza/918 یادداشت‌ها و تأملات محمد ولیانپور @mvalianpour
پرس‌تی‌وی ترک و چالش رسانایی برون‌مرزی‌ها راه‌اندازی شبکه تلویزیونی ترک‌زبان «پرس‌تی‌وی ترک» توسط صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران گرچه اقدامی واکنشی در پاسخ به راه‌اندازی شبکه «تی‌آرتی فارسی» و نشانه دنباله‌رو بودن در تحولات رسانه‌ای است، اما به‌هرحال اقدامی به‌موقع و گامی مثبت به‌شمار می‌رود. به عنوان بازوی جمهوری اسلامی ایران با وجود همه رقابت‌های رسانه‌ای و فشارهای غیررسانه‌ای، نظیر قطع شبکه‌های ایرانی از پخش ماهواره‌های غربی و نیز حذف چندباره حساب‌های این رسانه‌ها در شبکه‌های اجتماعی، تلاش کرده است حضور خود را در قالب شبکه‌های در این کارزار رسانه‌ای حفظ کند. تأسیس رسانه‌های برون‌مرزی از جمله راهبردهای بلندمدت قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای برای افزایش و در راستای تقویت برنامه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی شمرده می‌شوند. از این‌رو اتخاذ رویکرد تهاجمی در رسانه به‌جای رویکرد تدافعی و انفعالی می‌تواند نشان‌دهنده ابتکار عمل فرهنگی و رسانه‌ای کشور باشد. بدون‌ ابزار‌های رسانه‌ای‌ و ارتباطی‌ مؤثر، هیچ‌ کشوری‌ نمی‌تواند منافع‌ ملی و اهداف منطقه‌ای خود را دنبال‌ کند. بسیاری از متغیرهای سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی تابع تصویر رسانه‌ای ما در نزد افکار عمومی مردم منطقه و جهان است. علاوه بر این خنثی‌سازی تهدیدها و فعالیت رسانه‌ای دشمنان و رقبای منطقه‌ای و تصویرسازی معوج از ایران نیز راهی جز ابتکار عمل رسانه‌ای ندارد. از سوی دیگر فارغ از ملاحظات دیپلماتیک، انقلابی با منشأ ایدئولوژیک باید بتواند مواجهه‌اش با افکار عمومی کشورهای منطقه و جهان را بی‌واسطه مدیریت کند و پیامش را به مردم برساند. انقلابی که اساسا قرار بوده از همین مجرا به جهان صادر شود! ضرورت دیپلماسی عمومی در محیط پیرامونی ما امری انکارناپذیر است و دیپلماسی‌ رسانه‌ای و تأثیرگذاری بر افکار عمومی هدف، چیزی نیست که با چرتکه انداختن برای هزینه‌های دیربازده و سرمایه‌گذاری بلندمدت آن قابل چشم‌پوشی باشد. اما شبکه‌های برون‌مرزی از آن‌جا که در معرض نظارت داخلی نیستند، معمولا در حاشیه به‌سر می‌برند و ممکن است نظارت چندانی بر اثربخشی و مطلوبیت آن‌ها وجود نداشته باشد. به یاد می‌آورم یکی از نهادهای فرهنگی که زمینه‌های مساعدی برای ارتباطات بین‌المللی داشت، وب‌سایت سازمانی خود را برای استفاده مخاطبان خارجی به دو زبان دیگر نیز عرضه کرده بود. اما پس از چند سال مشخص شد وب‌سایت مربوطه که به‌خاطر مسائل امنیتی بر روی سرورهای داخلی محدود شده، از طریق آی‌پی‌های خارجی قابل دسترس نیست و عملا مخاطب خارجی به آن دسترسی ندارد! و چون در معرض اعتبارسنجی و اثربخشی قرار نداشت، طی آن مدت توجهی به آن نشده بود! آغاز به‌کار بخش ترکیه پرس‌تی‌وی با زبان انگلیسی نیز بی‌شباهت به این مثال نیست! و امیدواریم به‌زودی محتوای مربوطه به زبان اصلی مردم ترکیه تولید و منتشر شود. صداوسیما البته ابزارهای نظارت و سنجش مناسبی در اختیار دارد که لازم است نتایج آن را با هدف تحقق نظارت عمومی و ارتقای اثربخشی رسانه‌های برون‌مرزی کشور در اختیار عموم قرار دهد. چراکه برآیند فعالیت رسانه‌ای برون‌مرزی است که کارآمدی و رسانایی سیاست‌های فرهنگی برون‌مرزی جمهوری اسلامی را نشان می‌دهد. سقوط نظام حاکم بر سوریه و تغییر مناسبات بین‌المللی در منطقه نشان داد که سیاست خارجی و حتی حضور امنیتی‌نظامی به‌تنهایی کافی نیست و پیش‌برد سیاست‌ها در منطقه و جهان ارتباط تنگاتنگی با حضور مؤثر فرهنگی‌رسانه‌ای و اقتصادی خواهد داشت. از این‌رو رسانایی و اثربخشی رسانه‌ای در این محیط نه‌فقط یک الزام بهره‌ورانه مالی، بلکه ضرورتی برای تأمین منافع و امنیت ملی است. یادداشت‌ها و تأملات محمد ولیانپور @mvalianpour
31.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمام سرزمینم غرق در موسی‌بن جعفر شد... تمام کشور من، کاظمینِ کوچک مردی‌ست که در هر گوشه‌ای از خاک ایران بارگاهی داشت تو مثل جان درون خاک من هر گوشه پنهانی تو شیرازی، خراسانی، قمی، آری تو ایرانی کنون دریای طوفانی‌ست ایران، ناخدایی کن! نمک‌گیر تبار توست این کشور، دعایی کن! آینه‌خوانی سیدحمیدرضا برقعی در شهادت باب‌الحوائج، امام موسی کاظم(ع) یادداشت‌ها و تأملات محمد ولیانپور @mvalianpour
طوفان‌الانقلاب و فرجام مقاومت خاطرم هست چند روز پس از در 7 اکتبر 2023، درست همان روزهایی که گردوخاک طوفان غزاوی‌ها داشت فرومی‌نشست، عمق حملات مشخص‌تر می‌شد و همه منتظر پاسخ رژیم اشغالگر بودند، نوشتم: همان عملیات روز اول طوفان‌الاقصی که هیمنه اسرائیل را شکست و موجودیتش را به بازی گرفت، کار خودش را کرد و خیلی از محاسبات را تغییر داد؛ حتی اگر به نابودی غزه منجر شود! و از این‌جا به بعد هر نتیجه‌ای که نشان‌دهنده باقی ماندن غزه مقاوم باشد، معجزه است و مساوی با پیروزی مطلق مقاومت. امروز این معجزه اتفاق افتاده و نه‌تنها «غزه مقاوم» باقی مانده، بلکه «مقاومت غزه» با قدرت به طرف تعیین‌کننده آتش‌بس تبدیل شده و نمایشی عزت‌مندانه از آزادی اسرای چهل‌سال گذشته فلسطین بر روی خرابه‌های غزه برپا کرده است. از این‌جا به بعد هر دستاوردی را باید فراتر از معجزه و فتح‌الفتوح مقاومت باورناپذیر مردم غزه تعبیر کرد. اما درست 46 سال پیش هم طوفانی رخ داد که در ابعادی گسترده‌تر، موجودیت تمدن غرب و ساختار سیاسی حاکم بر جهان را به چالش کشید. طوفان مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357، نه‌تنها نظریه‌های دین و دین‌داری، بلکه نظریه‌های انقلاب را هم ابطال کرد و اندیشمندانش را به بازنگری واداشت. حالا ورای ساختار دوقطبی جهان، قطب جدیدی ظهور کرده بود که تا اعماق تفکر اشغال‌گر مادی نفوذ کرد و انسان‌هایی را تربیت کرد که فراتر از محاسبات عادی و مادی می‌اندیشیدند و روش دیگری از زندگی را برگزیده بودند. طوفان انقلاب کار خودش را کرده بود و خیلی از محاسبات را تغییر داد؛ حتی اگر خیلی زود به شکست در برابر تمدن شرق و غرب که موجودیتشان را در خطر می‌دیدند، می‌انجامید. و از آن‌جا به بعد هر نتیجه‌ای که نشان‌دهنده باقی ماندن انقلاب باشد، معجزه است و مساوی با پیروزی مطلق. با همه فراز و فرودها این معجزه هم اتفاق افتاده و انقلاب نه‌تنها پس از چهل و شش سال بر همان اصول پیشین پابرجا مانده، بلکه به قدرتی منطقه‌ای و تعیین‌کننده تبدیل شده است که مبارزان طوفان‌الاقصی هم نصرت و عزتشان را مرهون انقلاب اسلامی می‌دانند. این‌جا جایی است که نظریه «ترمیدور» و فروکش کردن آتش انقلاب‌ها هم به چالش کشیده می‌شود! درک این معجزه وقتی راحت‌تر می‌شود که فشارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حتی نظامی بی‌سابقه‌ای را تصور کنیم که در طول این 46 سال قرار بود فلج‌کننده مردم ایران باشند و دشمنان ما وعده سرنگونی انقلاب مردم را آن‌قدر قریب‌الوقوع می دانستند که هر روز تمدیدش می‌کردند. فشارهایی که فقط بخشی از آن در چارچوب جنگ سرد، قطب قدرت‌مند بلوک شرق را با همه توان‌مندی‌های نظامی، هسته‌ای و اقتصادی‌اش، 46 سال پس از جنگ جهانی دوم به فروپاشی کشاند. از این‌جا به بعد هر دستاوردی را باید فراتر از معجزه و فتح‌الفتوح انقلاب اسلامی دانست؛ از پیشرفت‌های چشم‌گیر در بسیاری از عرصه‌های علمی و خدمت‌رسانی به مردم گرفته تا تاب‌وری خیره‌کننده در برابر تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی و بالاخص حیات پیوسته جبهه مقاومت. بدیهی‌ست چنین ادعایی درباره اصل انقلاب اسلامی، نافی هیچ‌یک از ضعف‌ها و مشکلات پرشمار داخلی نیست و نگارنده بر فسادهای ریز و درشت و قانون‌گریزی‌های اصحاب قدرت، سوءتدبیرها و ناکارآمدی‌ها، مجامله و مداهنه در حل معضلات و رسیدگی به مفاسد، نفوذهای مکشوف و نامکشوف در ساختار قدرت، عقب‌ماندگی در مقوله عدالت، تلاش‌ها برای تحریف انقلاب و... واقف است. اما همه این لکه‌های پراکنده بر دامن انقلاب باعث نمی‌شود که نقشه بزرگ‌مقیاس نقش‌آفرینی انقلاب اسلامی در جهان امروز و نقش تاریخی مردم در احیای عظمت ایران را نادیده بینگاریم. فائق آمدن بر مسائل و مشکلات جاری را در گام‌های بعدی انقلاب نیز باید با قدرت بیشتری پیگیری کرد؛ هنگام عبور از محافظه‌کاری نسل محافظ انقلاب و گذار به نسل جوان انقلابی که فراتر از حفظ انقلاب، رؤیای جهش انقلاب را در سر دارند. یادداشت‌ها و تأملات محمد ولیانپور @mvalianpour
نظریه الهی برای حکومت مردمی ساده و مختصر درباره نظریه سیاسی شیعه در عصر غیبت امام خمینی(ره) ابتدای بهمن ۱۳۴۸ نظریات خود در باب را در نجف بیان کرد و ۹ سال بعد فرصت آن را پیدا کرد که این نظریه را به اجرا درآورد... گرچه فقهای بسیاری در طول تاریخ در حد وسع خود و ظرفیت اجتماعی زمانه عهده‌دار اجرای احکام و پیاده‌سازی ولایت فقها بوده‌اند، اما اولین فقیهی بود که توانست حکومت ولایت‌فقیه را به‌صورت کامل آن تحقق بخشد... برخی فقها ولایت‌فقیه را از جمله بدیهیاتی می‌دانند که نیازی به دلایل شرعی هم ندارد. امام خمینی(ره) نیز ولایت فقیه را از موضوعاتی می‌دانست «که تصورش موجب تصدیق می‌شود و چندان به برهان احتیاج ندارد. به این معنی که هر کس عقاید و احکام اسلام را حتی اجمالا دریافته باشد، چون به ولایت‌فقیه برسد و آن را تصور کند، بی‌درنگ تصدیق و تأیید خواهد کرد.»... با این وجود فقها برای اثبات ولایت فقیه علاوه بر دلایل عقلی بر دلایل نقلی متعددی نیز استناد کرده‌اند... صاحب‌جواهر آن‌قدر منظور این روایات متعدد را واضح می‌بیند که معتقد است کسی که از این تعابیر ولایت‌فقیه را نفهمد گویا از طعم فقه چیزی نچشیده است... فقهای بزرگ شیعه در طول تاریخ عموما به ولایت‌فقیه باور داشته‌اند و تنها اختلا‌ف‌نظرهایی که وجود داشته درباره تعاریف و حدومرزهای آن بوده است... متن کامل: qudsdaily.com/Newspaper/item/114089 یادداشت‌ها و تأملات محمد ولیانپور @mvalianpour
احیاگر شیعه از دل حماسه امام سجاد(ع) در میان امامان به ادعیه و تهجد معروف شده‌اند... اما ابعاد دیگری از سیره و سخن این امام بزرگوار نیز وجود دارد که کمتر شناخته‌شده است... ▫️امتداد حماسه حسینی ▫️از توحید تا امامت در صحیفه سجادیه ▫️مناجات خمس‌عشر و مناجات انجیلیه ▫️احیاگر شیعه پس از واقعه کربلا ▫️سیدالفقهاء قرن اول ▫️امام حقوق‌دان ▫️شاگردانی در رتبه لقمان و سلمان متن کامل: farsnews.ir/Valianpour/1738645304554943266 یادداشت‌ها و تأملات محمد ولیانپور @mvalianpour
احیاگر شیعه از دل حماسه (بخش 1/2) (ع) در میان امامان به ادعیه و تهجد معروف شده‌اند که البته تصور درستی است. اما باید گفت که روش ایشان نشر معارف شیعه در قالب ادعیه بوده است و علاوه بر این وجه پررنگ در زندگی ایشان، ابعاد دیگری از سیره و سخن این امام بزرگوار نیز وجود دارد که کمتر شناخته‌شده است. امتداد درباره نقش بازماندگان کاروان حسینی در مسیر اسارت سخن بسیار گفته شده است؛ اما این تلاش برای امتداد حماسه حسینی در طول سال‌های پس از عاشورا و به‌ویژه دوران امامت چهارمین امام، با قدرت تداوم داشته است. امام(ع) در طول 36 سال امامت خود از هیچ فرصتی برای زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره عاشورا فروگذار نکرد و با نقل گزارش‌های کربلا یا سوگواری برای شهدای عاشورا به مبارزه ادامه داد. یادآوری مکرر فاجعه کربلا اجازه نمی‌داد ظلم و جنایت حکومت اموی از خاطره‌ها فراموش شود و جریان امامت و تشیع به حاشیه برود. رویکرد امام(ع) در تمرکز بر دعا، مناجات و سوگواری بر اباعبدالله علیه‌السلام، اهمیت تبلیغ و نیز جایگاه سلوک معنوی در بقای مذهب تشیع و احیای آن را به خوبی نشان می‌دهد که این امر می‌تواند الگویی برای حوزه‌های علمیه و فعالان فرهنگ دینی باشد. از توحید تا امامت در صحیفه سجادیه تحریف مسأله توحید و خداشناسی و شکل‌گیری عقاید انحرافی مشبهه و مجسمه، از جمله انحرافاتی بود که در زمان امام سجاد(ع) آغاز شده بود. تأکید امام سجاد(ع) بر مسأله توحید در صحیفه سجادیه، مقابله‌ای بود با این انحرافات فکری. از سوی دیگر تبدیل امامت به خلافت و سپس تبدیل خلافت به سلطنت، بدعتی بود که در ساختار سیاسی جامعه اسلامی گذاشته شده و در حال نهادینه شدن بود. امام سجاد(ع) در بحرانی‌ترین شرایط و به زیباترین شکل، جایگاه امامت و مسئله امامت را از طریق دعا و صحیفه سجادیه در جامعه تثبیت کردند. در اکثر قریب به اتفاق ادعلیه صحیفه سجادیه، مؤلفه‌ها و ویژگی‌های امامت بیان شده است. تا جایی‌که از مجموع ۵۴ دعای این کتاب شریف، در ۵۲ دعا از مفاهیمی مثل عصمت، علم و ولایت امام، شفاعت و غصب خلافت از سوی نااهلان و مانند آن‌ها اشاره شده است. علاوه بر معروف، دو رساله دعائیه دیگر نیز منسوب به امام زین‌العابدین(ع) است که بعدها در قالب صحیفه سجادیه ثانیة و ثالثة منتشر شدند؛ مناجات خمس‌عشر و مناجات انجیلیه. مفصل‌ترین مناجاتی است که از امام سجاد(ع) بر جای مانده و در برخی از کتاب‌های شیعه نقل شده است. دعایی که فقراتش شبیه انجیل و مواعظ حضرت عیسی(ع) است و به همین دلیل به مناجات انجیلیه مشهور شده است. علمای بزرگی چون میرزاعبدالله اصفهانی و ملامحسن فیض کاشانی معتقدند: «مضامین عالی این مناجات و سبک و سیاق عبارات آن خود قوی‌ترین دلیل بر صحت صدور آن از لسان معصوم است و حتی اگر سند آن ضعیف هم باشد، خود این مضامین بر صحت صدور آن از معصوم کفایت می‌کند.» احیاگر شیعه پس از واقعه خلافت بنی‌امیه و تبدیل خلافت به سلطنت از حساس‌ترین دوره‌های مؤثر بر اندیشه سیاسی اسلام بوده‌است. در دوران پس از واقعه کربلا و قیام‌های شیعیان که بسیاری از بزرگان شیعه به شهادت رسیده و آینده‌ای تیره و تار از تشیع در برابر چشمان مردم نقش بسته بود، سیدالساجدین از پای ننشست و بزرگ‌ترین جهاد را برای احیای مکتب تشیع آغاز کرد. اگرچه دوران امام سجاد(ع) به دوران تقیه معروف است، اما ایشان را می‌توان احیاگر فقه و علوم آل محمد(ص) و زمینه‌ساز مراکز علمی و مکاتب فرهنگی و فکری شیعه دانست. امام(ع) در دشوارترین وضعیت سیاسی،‌ اجتماعی و حتی علمی، توانستند مکتب حدیثی شیعه را پایه‌گذاری کنند. مکتبی که اولین محدثان خاص مذهب شیعه را تربیت کرد. این‌چنین می‌توان گفت که شکوفایی صورت گرفته در دوره گشایش علمی امام باقر و امام صادق علیهم‌السلام، مرهون زمینه‌سازی امام سجاد(ع) در دوره خفقان پس از عاشورا بود. امام سجاد(ع) اولین مناظرات ائمه علیهم‌السلام با صاحبان اندیشه را نیز رقم زد و در زمان امامت خود جلسات مباحثه و مناظره علمی متعددی با فقیهان مذاهب مختلف اموی، عثمانی، زبیری و... داشته است. ادامه 👇 یادداشت‌ها و تأملات محمد ولیانپور @mvalianpour
احیاگر شیعه از دل حماسه (بخش 2/2) سیدالفقهاء قرن اول علم امام سجاد(ع) چیزی نبود که فقط شیعیانش بدان معتقد باشند، بلکه علمای سایر مذاهب اسلامی نیز بدان باور داشتند و حتی منکران و معاندان نیز گاه در برابر آن سر تعظیم فرود می‌آوردند. چنان‌که عبدالملک مروان در پاسخ به نامه امپراتور روم درماند و چاره‌ای جز رجوع به امام سجاد(ع) و دریافت پاسخ ایشان نیافت. دهه‌های پایانی قرن اول هجری، مکاتب فکری، کلامی و فقهی به تدریج در حال شکل‌گیری بود و فقهای بزرگی از مذاهب مختلف در حال ظهور بودند. با این حال مقام فقهی امام زین‌العابدین(ع) به حدی برجسته بود که فقهای اهل‌سنت آن دوره نظیر ابن‌جوزی عنوان «سیدالفقهاء» را به آن حضرت داده بودند. شیخ مفید درباره گستره علم امام سجاد(ع) و مذجعیت علمی ایشان برای اهل‌سنت می‌نویسد: فقهای اهل‌سنت به‌قدری علوم، مواعظ، ادعیه و حلال و حرام را از آن حضرت نقل کرده‌اند که به شمارش درنمی‌آید و از مشهورات علمی است. امام حقوق‌دان امام(ع) در خود به پنجاه دسته از حقوق انسان و طبیعت اشاره کرده‌اند. از حق خداوند گرفته تا حقوق خویشاوندان، حقوق متقابل همسران، کوچک‌تر و بزرگ‌تر، استاد و شاگردی، مردم و حاکمان، هم‌کیش، همنشین، همسایه، دوست، شریک، بدهکار و حتی حقوق دشمن! البته در این رساله صرفا به حقوق انسانی اکتفا نشده و مواردی چون حقوق اعضای بدن، افعال انسان و حتی اشیاء هم ذکر شده که امروزه مورد توجه حقوق‌دانان قرار گرفته است. امام(ع) در این رساله به سلسله مراتب حقوق و اولویت آن‌ها بر یک‌دیگر توجه داده است و معیارهایی برای موازنه حقوق فردی و اجتماعی و از این دست مسائل معرفی کرده است. شاگردانی در رتبه لقمان و سلمان با وجود همه ناآرامی‌ها، محدودیت‌ها و اختناقی که در عصر امام سجاد(ع) وجود داشته است، ارتباطات علمی و تبلیغی ایشان هیچ‌گاه منقطع نشده است و در این فرایند شاگردان زیادی نیز تربیت شده‌اند. شیخ طوسی بیش از 170 تن از اصحاب، راویان و شاگردان مکتب امام سجاد(ع) را فهرست کرده است که نامشان در تاریخ و سلسله روایات مانده است. بزرگانی مانند ثابت بن دینار یا همان ابوحمزه ثمالی و ابوخالد کابلی در زمره آن‌ها بوده‌اند. کسی است که نزد اهل‌بیت جایگاهی همچون سلمان فارسی و لقمان حکیم داشته است. او نخستین دانشمند شیعی بوده که کتابی در تفسیر قرآن نگاشته است. گرچه متن کامل این تفسیر به دست ما نرسیده، اما در بسیاری از کتب تفسیری از آن نقل قول شده است. رساله حقوق امام سجاد(ع) و دعای معروف ابوحمزه ثمالی توسط او نقل شده است. منتشرشده در روزنامه قدس، سه‌شنبه 16 بهمن 1403، صفحه3 رواق https://qudsdaily.com/Newspaper/item/115278 یادداشت‌ها و تأملات محمد ولیانپور @mvalianpour