eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
107 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
یا نورَ المُستَوحشینَ فی الظُّلَم!
هدایت شده از فریم
انتقام شهیدان کرمان قبل از شهادتشان گرفته شده بود آیا تنتی در کار است؟ @fraame     ☫رسانه فریم☫
01. قرآن، آقای خدابخشی.mp3
9.78M
05:26 08:30 09:16 ﷽ الفجر: فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ (15) وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ (16) كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ (17) وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ (18) وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَّمًّا (19) وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا (20) كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا (21) وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا (22) وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ (23) يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي (24) فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ (25) وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ (26) يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (27) ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً (28) فَادْخُلِي فِي عِبَادِي (29) وَادْخُلِي جَنَّتِي (30) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ الكوثر: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3)
روزگارم این است-سهراب سپهری.mp3
1.61M
روزگارم این است: دلخوشم با غزلی، تکه نانی، آبی، جمله ی کوتاهی یا به شعر نابی و اگر باز بپرسی گویم: دلخوشم با نفسی حبه قندی، چایی، صحبت اهل دلی فارغ از همهمه ی دنیایی دلخوشی ها کم نیست، دیده ها نابیناست! 👌🏻
اغنية الحي هو الله ارطغرل.mp3
4.67M
🔰 أغنیة «نهضة الأمّة» 🎙 أداء: کورال فريق أمجاد للفن والتراث 📖 كلمات: *أنشودة مستوحاة من موسیقی مسلسل «قیامة ارطغرل»
بازنشر نگاره‌ی "عالم هیچکاک یا عالم مرتضی" از فردا 👇🏻👇🏻👇🏻 ⚠️ بازم میگم، اگر موصله ندارید، پیامارو نادیده بگیرید... ⚠️
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ () از فردا بخش‌هایی از نگارهٔ «عالم‌هیچکاک یا عالم‌مرتضی؟!» را به اشتراک خواهیم گذاشت که راجع به یکی از مقالات ، یعنی «» بحث می‌کند. یکی از مقالات سینمایی مرتضیٰ آوینی است که به گفتهٔ ، دربر دارندهٔ مهمترین دیدگاه‌ها و آخرین نظرات آوینی راجع به ماهیت است. قرار بر این است که این نوشته ۱۸۰۰ کلمه‌ای را در چند قسمت به‌هم پیوسته منتشر کنیم. مخاطبان کانال می‌توانند بازخوردهای خود را از طریق لینک ناشناس زیر به اشتراک بگذارند: https://harfeto.timefriend.net/17046102154737 امید است که این تلاش ناچیز، مقبول درگاه احدیّت افتاده و برای مخاطبان نیز مفید واقع شود. جهت شادی روح این بزرگوار، صلواتی عنایت کنید 🤲🏻 م.بُرهـان ۱۴۰۱/۱۲/۱۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
هدایت شده از کانال گیزمیز 💯
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سطح اعتماد مادربزرگ به نوه دیدنی بود🤣 🆔 @GizmizTel 💯
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! • () «یک روز به گفتم: -"این‌طور نمی‌شود که هر کاری می‌خواهند انجام دهند و ما هم بی‌کار بنشینیم. ما فقط داریم نقد می‌کنیم و بساط آنها را به هم می‌ریزیم امّا این کافی نیست؛ ما باید یک مطرح کنیم. الگوی داخلی‌مان که است؛ باید یک الگوی دیگری را هم در زمینه سینمای خارجی مطرح کنیم." پرسید: -"نظر خودت چیست؟" گفتم: -" و مسئولان که «» را علم کرده‌اند؛ بیا مقابل او یک آدم حسابی علم کن." گفت: -"مثلاً کی؟" گفتم: -"، مرتضی! ..."». ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ هر کس در آثار کمی سرک کشیده باشد، احتمالاً به نام «» برخورد کرده است. در نگاه اوّل، ارادت یک تئوریسن انقلابی به تکلیسنی هم چون عجیب به نظر می‌رسد؛ هیچکاکی که در افواه عموم، به ساخت فیلم‌هایی با تِم سرگرم کننده معروف بوده است. امّا چه چیز باعث شده که ، اینقدر برای مهم باشد؟ به احتمال زیاد، اوّلین جرقّه‌های توجّه به آثار در مکالمه فوق زده شده؛ به گفته «» -که در دهه هفتاد جزو تیم نشریه بود و دوست و همکار مرتضی به حساب می‌آمد- احتیاج به "عَلَم کردن یک آدم حسابی در مقابل " باعث شده تا کم‌کم نسبت به آثار علاقه‌مند شود. امّا آیا رجوع به ، من باب اکل میته بوده است؟ به این معنا که او، چاره‌ای نداشته جز اینکه رندانه حرف‌های خود را درون دهان گذاشته و مبانی و اعتقادات خود را از زبان او بیان نماید؛ یا اینکه واقعاً چیزِ خاصّی درون آثارِ این کارگردان بزرگ سینما وجود داشته که به واسطۀ ضرورت و ایجاب شرایط، به چشم آمده است؟ انتخاب هر پاسخ، می‌تواند مسیر تحلیل آثاری همچون «» و دیگر مخطوطات راجع به را تغییر دهد. قضاوت در اینباره به عهدۀ نزدیکان ، اهل فنّ و آثار اوست... م.بُـــرهان ۱۴۰۱/۱۲/۱۱ ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
مقدمه کتاب علل گرایش به مادّی‌گری؛ تحوّلات روحی مولف* ┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ تا آنجا که من از خودم به یاد دارم از سنّ سیزده سالگی این در من پیدا شد و حسّاسیت عجیبی نسبت به مسائل مربوط به پیدا کرده بودم. -البتّه متناسب با سطح فکری آن دوره- یکی پس از دیگری بر اندیشه‏‌ام هجوم می‌آورد. در سالهای اوّل مهاجرت به که هنوز از مقدّمات عربی فارغ نشده بودم، چنان در این اندیشه‌ها غرق بودم که شدیداً میل به «» در من پدید آمده بود. وجود هم حجره را تحمّل نمی‌کردم و حجره فوقانی عالی را به ‏ای_دخمه_مانند تبدیل کردم که تنها با اندیشه‌های خودم بسر برم. در آن وقت نمی‌خواستم در ساعات فراغت از و به موضوع دیگری بیندیشم، و در واقع، ﷼اندیشه در هر موضوع دیگر را پیش از آنکه مشکلاتم در این مسائل حل گردد، بیهوده و اتلاف وقت می‏‌شمردم. مقدّمات عربی و یا فقهی و اصولی و منطقی را از آن جهت می‏‌آموختم که تدریجاً آماده بررسی اندیشه بزرگ در این مسئله‌ بشوم. به یاد دارم که از همان آغاز که در مشهد مقدّمات عربی می‌خواندم، و و ﷼متکلّمان -هر چند با اندیشه‌هایشان آشنا نبودم- از سایر و و از و در نظرم عظیم‏‌تر و فخیم‌‍‏تر می‏‌نمودند تنها به این دلیل که آنها را قهرمانان صحنه این اندیشه‌ها می‌دانستم. دقیقاً به یاد دارم که در آن سنین که میان 13 تا 15 سالگی بودم، در میان آن همه علما و فضلا و مدرّسین حوزه علمیه مشهد، فردی که بیش از همه در نظرم بزرگ جلوه می‌‏نمود و دوست می‌داشتم به چهره‌اش بنگرم و در مجلسش بنشینم و قیافه و حرکاتش را زیر نظر بگیرم و آرزو می‌کردم که روزی به پای درسش بنشینم، مرحوم «آقا میرزا مهدی شهیدی رضوی» مدرّس در آن حوزه بود. آن آرزو محقّق نشد، زیرا آن مرحوم در همان سالها (1355 قمری) در گذشت. پس از مهاجرت به قم گمشده خود را در یافتم. همواره مرحوم آقا میرزا مهدی را بعلاوه برخی مزایای دیگر در این شخصیت می‌دیدم؛ فکر می‌کردم که روح تشنه‌ام از سرچشمه زلال این شخصیت سیراب خواهد شد. اگر چه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از «مقدّمات» فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در «» را نداشتم، امّا که وسیله شخصیت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته می‌شد و در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود نه اخلاق به مفهوم خشک علمی، مرا می‌کرد. بدون هیچ اغراق و مبالغه‌ای این درس مرا آنچنان به وجد می‌آورد که تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد خودم را شدیداً تحت تأثیر آن می‌یافتم. بخش مهمّی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس -و سپس در درسهای دیگری که در طی دوازده سال از الهی فرا گرفتم- انعقاد یافت و همواره خود را مدیون او دانسته و می‌دانم. راستی که او «» بود... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ *مرتضی مطهری، علل گرایش به مادّی‌گری، صفحات ۹ و ۱۰