eitaa logo
کانال نقد الحاد
345 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
937 ویدیو
548 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆متن شبهه: پس از اولین وحی بر برای مدتی جبرئیل بر ایشان حاضر نشد، برخی منابع تاریخی این (قطع شدن وحی) را سه روز برخی دیگر بیست و پنج روز و برخی سه سال دانسته اند. و میگویند پس از این فاصله، پیامبر ناامیدانه به خدیجه گفت: خداوند مرا واگذاشته است و خدیجه به پیامبر دلداری میداد!!! در نهایت پیامبر پس از این قطع ارتباط وحی، از شدت ناراحتی قصد از بالای کوه جبل النور یا ثبیر را داشت. 🔆پاسخ شبهه: 1⃣این مساله کاملا جعل تاریخ و فاقد سندیت است، در میزان و تعداد روزهای قطع شدن وحی اختلاف نظر وجود دارد 2⃣ برخی معتقدند آن سه سال منظور مدت پیامبر بوده است و پیامبر در این مدت به دعوت سری پرداختند. و بعد از شدت ناراحتی ایشان سوره الضحی یا مدثر نازل شد که در این هم اختلاف نظر وجود دارد. 3⃣از طرف دیگر مساله خودکشی پیامبر معصوم با مباحث کلامی و اعتقادی همخوانی ندارد. 4⃣دشمنان دین، با تمسک به و سو استفاده از بی اطلاعی بدنبال سست نمودن اساس اعتقادات هستند، کمی مطالعه کنیم. ☑️ @naghdeelhad
💐کانال به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت زینب کبری تقدیم می کند 💐 💠شمه ای از این بانوی بزرگوار ؛ 1⃣نام ایشان به الهی انتخاب شد؛ ❕مرحوم بحرانی روایت می کند؛ « زمانی که زینب به دنیا آمد حضرت زهرا او را به نزد حضرت علی آورد و عرضه داشت که نامی برای او انتخاب کند. ❗️علی علیه السلام فرمود که باید نام او را انتخاب کند و من از پیامبر پیشی نمی گیرم این درحالی بود که پیامبر در سفر بود. 🔶زمانی که پیامبر از سفر آمد از نام نهادن بر او خود داری کرد و فرمود خداوند باید نام او را انتخاب کند . ❕جبرئیل نازل شد و سلام خداوند را به آنان رساند و فرمود نام او را زینب بگذارید خداوند این نام را برای او اختیار کرده است .سپس آنها را از مصائب او خبر داد .پیامبر گرامی گریه کردند و فرمودند: « هر کس بر مصائب این دختر گریه کند همانند آن است که بر دو برادرش حسن و گریه کرده است» 📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص947 2⃣ ایشان ؛ ❗️امام سجاد علیه السلام فرمود: « من هیچگاه ندیدم عمه ام نماز شبش را نشسته بخواند جز شب یازدهم محرم که عمه ام حتی در آن شب حزین هم عبادت مستحبش را ترک نکرد در حالی که تمام عزیرانش را از دست داده بود و انواع مصائب بر او وارد شده بود» 📚همان مدرک ص953 3⃣علم و آن حضرت ؛ ❕امام سجاد در مورد ایشان فرمود: « عمه ام بحمد الله عالمه ای هستند که تعلیم بشری ندیده اند و فهیمه ای هستند که مورد تفهیم بشری قرار نگرفته اند» 📚الاحتجاج ج2 ص305 ❗️این روایت به علم الهی ایشان را اثبات می کنند . 🔷و یا نوشته اند: « ایشان مجلس خاصی برای زنان داشتند که زنان در آن حاضر می شدند و تفسیر قرآن را از ایشان می دیدند» 📚زینب الکبری ، جزائری ، ص34 📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص954 4⃣عفت و ایشان؛ ❕یحیی المازنی می گوید: « من مدت زیادی در مدینه همسایه امیر مومنان بودم .هیچگاه دخترش زینب را ندیدم و صدایش را نشنیدم . زمانی که می خواست برای زیارت قبر پیامبر برود شبانه از منزل خارج می شد .حسن از جانب راست و حسین از جانب چپ و امیر مومنان از پیش رو او را همراهی می کردند .زمانی که به قبر می رسیدند روشنایی که به همراه داشتند را کم می کردند تا کسی زینب را نبیند» 📚همان مدرک ص955 6⃣عظمت و ایشان ؛ ❗️در روایات وارد شده است؛ « زمانی که زینب به زیارت حسین می رفت ، حسین به سبب تعظیم او بر می خواست و او را در جای خود می نشاند » 📚همان مدرک ص955 پرسمان_اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⁉️آیا واقعیت دارد که (ص) از عمر بن الخطاب می ترسید؟ [مصادر اهل سنت] 🔘وقتی در کتب اهل سنت جستجو می کنیم موضوعات عجیب و غریب زیادی را مشاهده می کنیم، یک نمونه آن همین روایت ترس پیامبر(ص) از است. ما فقط به دو نمونه از روایات معتبر اشاره میکنیم. 📒احمد بن حنبل با سند معتبر این گونه نقل می کند: «....قَالَ: قَالَتْ عَائِشَةُ: لا أَزَالُ هَائِبَةً لِعُمَرَ بَعْدَ مَا رَأَیْتُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم صَنَعْتُ حَرِیرَةً وَعِنْدِی سَوْدَةُ بِنْتُ زَمْعَةَ جَالِسَةٌ، فَقُلْتُ لَهَا: کُلِی، فَقَالَتْ: لا أَشْتَهِی وَلا آکُلُ، فَقُلْتُ: لَتَأْکُلِنَّ أَوْ لأَلْطَخَنَّ وَجْهَکِ، فَلَطَخْتُ وَجْهَهَا، فَضَحِکَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم وَهُوَ بَیْنِی وَبَیْنَهَا، فَأَخَذْتُ مِنْهَا فَلَطَخْتُ وَجْهِی، وَرَسُولُ اللَّهِ یَضْحَکُ، إِذْ سَمِعْنَا صَوْتًا جَاءَنَا یُنَادِی: یَا عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: " قَوْمًا فَاغْسِلا وُجُوهَکُمَا، فَإِنَّ عُمَرَ دَاخِلٌ "، فَقَالَ عُمَرُ: السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ، السَّلامُ عَلَیْکُمْ، أَأَدْخُلُ؟ فَقَالَ: " ادْخُلِ ادْخُلْ"» 📝« مى‌گوید:‌ همواره از عمر بن خطاب مى‌ترسیدم بعد از این‌که ترس رسول خدا(ص) را از او دیدم. حریره درست کردم و نزد من سوده بنت زمعه (همسر دیگر رسول خدا)‌ نشسته بود به او گفتم: از آن بخور. او گفت: اشتها ندارم و نمى‌خورم . به او گفتم: از این غذا تناول کن یا آن را به صورتت مى‌مالم. پس غذا را به صورت او مالیدم. پیامبر(ص) در حالى‌که میان من و او نشسته بود خندید و از این غذا گرفتم به صورت خودم هم مالیدم و رسول خدا(ص) همچنان مى‌خندید. در این هنگام صدایی شنیدیم که مى‌گفت:‌ اى عبد الله بن عمر! رسول خدا(ص) فرمود: ‌پا شوید صورتهایتان را بشویید، چرا که عمر وارد مى‌شود. عمر گفت: سلام بر تو اى رسول خدا(ص) و رحمت و برکات خدا بر تو باد. سلام برشما آیا وارد شوم؟ رسول خدا(ص) فرمود: وارد شو» 📚فضائل الصحابة.ج١ ص٣۴٩ 📒ابو یعلی موصلی نیز با سند معتبر این گونه نقل کرده است: «...أَنَّ عَائِشَةَ قَالَتْ: أَتَیْتُ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِخَزِیرَةٍ قَدْ طَبَخْتُهَا لَهُ، فَقُلْتُ لِسَوْدَةَ ـ وَالنَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَیْنِی وَبَیْنَهَا ـ: کُلِی، فَأَبَتْ، فَقُلْتُ: لَتَأْکُلِنَّ أَوْ لَأُلَطِّخَنَّ وَجْهَکِ، فَأَبَتْ، فَوَضَعْتُ یَدِی فِی الْخَزِیرَةِ، فَطَلَیْتُ وَجْهَهَا، فَضَحِکَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَوَضَعَ بِیَدِهِ لَهَا، وَقَالَ لَهَا: «الْطَخِی وَجْهَهَا»، فَضَحِکَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ لَهَا، فَمَرَّ عُمَرُ، فَقَالَ: یَا عَبْدَ اللَّهِ، یَا عَبْدَ اللَّهِ، فَظَنَّ أَنَّهُ سَیَدْخُلُ، فَقَالَ: «قُومَا فَاغْسِلَا وُجُوهَکُمَا»، فَقَالَتْ عَائِشَةُ: فَمَا زِلْتُ أَهَابُ عُمَرَ لِهَیْبَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ» 📝«عایشه مى‌گوید: من غذایى را پخته و خدمت رسول خدا(ص) آوردم، به سوده (همسر دیگر آن حضرت) که رسول خدا(ص) میان من و او فاصله شده بود نیز تعارف کردم، سوده از خوردن غذایى که من پخته بودم خوددارى کرد به او گفتم:‌ از این غذا تناول کن یا آن را به صورتت مى‌مالم. او دوباره خوددارى کرد. من دست در میان غذا بردم و به صورت او مالیدم، پیامبر(ص) از این مساله خندید و به سوده دستور داد که او نیز همین کار را با من انجام دهد. در همین زمان عمر بن الخطاب از کنار منزل رسول خدا(ص) عبور کرد و گفت: اى عبد الله اى عبد الله! رسول خدا(ص) گمان کرد که او وارد خانه مى‌شود. رسول خدا(ص) به آن دو فرمود:‌ پا شوید صورت هاى تان را بشویید. عایشه مى‌گوید: از روزى که دیدم رسول خدا(ص) از قیافه و هیبت عمر بن الخطاب ترسید، همیشه از عمر مى‌ترسیدم» 📚مسند ابی یعلی.ج٧ ص۴۴٩ 📗این روایات مورد تصحیح علمای اهل سنت قرار گرفته است اسکن 👇 p30up.ir/uploads/f480411136.jpg 💥💥نکته : ▪️ توجه کنید که به نظر شیعه این نوع روایات از جعلیات اهل سنت است و واقعیت ندارد لکن دلیل جعل چنین روایاتی این است تا اینگونه برای خلفای خود فضیلت سازی کنند حتی به قیمت پایین آوردن مقام پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله ☑️ @naghdeelhad
💢توی قرآن که نجسه! نیومده که واجبه! اشاره نشده تشکیل بدید حتی نگفته چطوریه و چند رکعته!!! هرچی توی باشه رو قبول دارم ✅برخی برای توجیه خود به استناد میکنند! در واقع با قرآن به جنگ احکام دین میروند! از ۱۱۴ سوره و ۶۲۳۶ آیه فقط چند آیه معروف را شنیده یا خوانده اند در حالی که همه باید در کنار هم قرار گیرد. ✅در که میتوان گفت مانند قانون اساسی دین است، کلیات احکام و دستورات ذکر شده است. اما با این حال، همان قرآن میگوید برای و من به چه کسانی مراجعه کنید؟ این افراد چرا این آیات را نمیخوانند و مخفی نگه میدارند!؟ ✅دستور صریح قرآن: تبيين و تفسير آن را به پيامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است، «وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ»يعني اي ما ذکر بر تو نازل کرديم تا براي مردم آنچه را بر ايشان نازل شد (قرآن) تبيين و تفسير نمايي و خود قرآن دستور داده که علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بيان فرموده، از سخنان پيامبر(ص) و امامان(ع) اطاعت کنيم:«وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» اي مردم هر چه را رسول الله(ص) به شما دستور داد ، اجرا کنيد و هر چه را نهي کرد باز ايستيد. 📚سوره مبارکه نحل/44 و حشر/7. ✅در نتیجه را باید کنار هم فهمید، همان قرآن هم اشاره کرده است تفسیر آیات و احکام را از پیامبر و معصومین(ع) بیاموزید. بخشی از احکام در گفتار و رفتار معصومین آمده و منبع احکام فقط قرآن نیست. ☑️ @naghdeelhad
‍ ‍ 💢عُمر بن خطاب اولین بیعت کننده با علی(ع) معنای "وَلی" ✅اهل سنت و شیعیان به اتفاق میگویند: ماجرای در سال آخر عمر پیامبر قطعی و غیرقابل تردید است. ✅اما اهل سنت معتقدند، پیامبر فرمود علی را دارم پس شما هم او را داشته باشید! ✅آیا مقصود از معنای "وَلی" در آن اجتماع عظیم این بود که علی(ع) را داشته باشند؟؟!! ✅ فرضا هم اگر این باشد، آیا برای از مردم میگیرند؟ ✅طبق اهل سنت، حتی امام احمد بن‌حنبل در کتاب اشاره دارد: اولین نفری که با علی(ع) کرد؛ عُمربن خطاب بود ✅این چه دوست داشتنی است که نیاز به دارد؟ حال آنکه‌ چنین رسمی در فرهنگ و تاریخ آن دوره سابقه ای هم ندارد ☑️ @naghdeelhad
در احیای 🔰 اسلام ناب حضرت محمدمصطفی(ص): ● دخترکشی را حرام کرد ● خلقت زن و مرد را دانست ● شخصیت کامل زن را به رسمیّت شناخت ● وضعیت زنان را نسبت به قبل از عرب بهبود بخشید ● زنان، و مدیریت اموال را به زنان عطا کرد ● تاکید کرد که جهیزیه به [نه به هیچکس دیگر] پرداخت شود ● در زندگي زناشویی مرد را موظف از زن قرار داد ● حمایت مالی را حتی در دوارن فوت ِهمسر و عده طلاق نیز قرار داد ● و گرامی اسلام با زنان مشورت و نظرات آنها را جدی تلقی میکرد. 🌐 www.oxfordislamicstudies.com/article/opr/t125/e2510، ☑️ @naghdeelhad
🔴 چرا غربی ها به پیامبر اسلام(ص) توهین میکنند؟ 🔰 8 قرن در حکومت کردند و با سرعت باورنکردنی توسط اسپانیاییها و سپس ایتالیایی ها پذیرفته شد. به گونه‌ای که «از دویست هزار جمعیت مسلمانان شهر غرناطه تنها پانصد نفر از نژاد عرب بودند و بقیه را اسپانیایی‌ها تشکیل می‌دادند». اما مسلمانان چگونه حکومت میکردند؟ مسلمانان الگویی عالی از مذهبی و سه گانه به نمایش گذاشتند و هیچکس را مجبور به پذیرش اسلام نمیکردند. ‌ها و ها و مسلمانان با هم همگرا شده بودند و تفاوت‌های مذهبی مسئله مهمی به شمار نمی‌آمد. تمدنی عظیم و پیشرفته از لحاظ علمی، عمرانی و.. بوجود آوردند و قرطبه پایتخت آندلس، عروس شهرهای بود. این درحالی بود که کل اروپای مسیحی تحت حکومت ارباب ، غرق در جهل و خرافات و عقب ماندگی بود. فضای آزادی مذهبی در آندلس، به گونه‌ای بود که خانواده‌های دارای اعضای مسلمان و مسیحی به راحتی در کنار هم زندگی می‌کردند. 🔰اما در این میان، کشیشان متعصب اندلس، که دکان خود را بی رونق می دیدند و استقبال از فرهنگ اسلامی آنان را به هراس انداخته بود، شروع به یک کردند. اقدامی ساده اما خطرناک. برخی ها در معابر عمومی و به طور علنی به دین اسلام و کردن پیامبر اعظم(ص) پرداختند. این کشیشان متعصب که هرگز حاضر نبودند درباره اسلام تحقیق کنند، تهمت‌های نادرست و خرافاتی که علیه اسلام ساخته شده بود را تکرار میکردند و در کوچه و خیابان، به اسلام هتاکی و فحاشی میکردند. آنها می‌دانستند در اسلام حکم کسی که عالما و عامدا وجود مقدس پیامبر(ص) را سب کند قتل است و با اطلاع از این عقوبت متعمدا چنین می‌کردند. فحش‌ها و ناسزاها آنچنان تحریک کننده بود که هر بار مرتکب آن را بازداشت کرده به محکمه می‌برند، در حضور قاضی نیز که کوشش می‌کرد آنان را به اظهار ندامت و تاسف وادارند ولی مجددا زبان به فحاشی گشوده و ناسزاها را تکرار می‌کردند، و بدین نحو قاضی را وادار به صدور حکم قتل و اجرای آن می‌کردند. به این ترتیب در تابستان سال (851م) تعدادی از کشیشان متعصب و انتحارطلب اعدام شده و از میان رفتند و سایر کشیشان با دادن لقب شهید به معدومان و تعظیم و تجلیل از اجساد آنان آتش فتنه و اختلاف دینی را شعله ورتر می‌کردند. 🔰پس از شکست حکومت مسلمانان از نورمن ها، رفتار هراس انگیزی از سوی مسیحیان برای پاک‌سازی مذهبی و قومی مسلمانان، صورت گرفت. آنها خانه به خانه میگشتند و هر مسلمان و یهودی را میکشتند. این بود رفتار مسیحیان اروپا با اسلام و مسلمانان. 🔰هزار سال از آن روزگار میگذرد. اما تمدن غرب که ادعای و آزادی عقیده و حقوق بشرش گوش فلک را کر کرده، همچنان همان شیوه کشیشان قرون وسطی را علیه مسلمانان و موج های گرایش به اسلام تکرار میکند. درست در بزنگاههای مذهبی مثل ایام امسال که نمایشات مسلمانان اوج میگیرد، یا ، کاریکاتورهای توهین آمیز علیه پیامبر رحمت منتشر میکند یا یک نژادپرست افراطی در ، میسوزاند و آتش اختلافات و فتنه های مذهبی را شعله ور میکنند. به این خیال که اسلام با این رفتارها، تضعیف میشود! آری. تمدن غرب، فقط پوستینی از کلمات آزاد و متمدن دارد و باطنش غرق در تعصب و توحش فکری و عملی است. اما این فرهنگ تا کی میتواند به این ادامه دهد؟ روزی همه جهان، حقیقت و راستی اسلام و دعوت آخرین پیامبر را یکپارچه میفهمد و فحاشی و هتاکی منقرض خواهد شد. ☑️ @naghdeelhad
🚩 پیامبر مظلوم اسلام.. همچنان مظلوم است هنوز به دنیا نیامده بود که پدرش عبدالله رحلت کرد و متولد شد. هنوز 5 ساله نشده بود که مادرش نیز رحلت نمود و او هجران مادر را هم در کودکی چشید. 8 ساله بود که پدربزرگش، آقای ، که همچون چشمانش مراقب او بود، وفات نمود. و تحت سرپرستی عمویش قرار گرفت. به پیامبری که مبعوث شد، قبیله خودش قریش اولین و بزرگترین دشمنان او شدند. هرگاه برای دعوت فردی به اسلام، تلاش میکرد، و ندا میداد: «بتها را نپرستید، زنا نکنید، دزدی نکنید، فرزندانتان را نکشید، تهمت نزنید، پاکیزه باشید، خود را بشویید، مال یکدیگر را نخورید، ظلم نکنید، به یکدیگر رحم کنید، به فقرا کمک کنید، به یاد خدا باشید و..» اشراف قریش و حتی عمویش ابولهب، با نیش و تمسخر، قلب پاکش را می آزردند. سالها و پیروان او را آزار دادند و بر سنگهای داغ مکه شکنجه نمودند تا «احد احد» نگویند. سه سال مسلمانان بی پناه را در شعب ابیطالب از آب و نان و همه نیازهای اولیه انسانی تحریم کردند. تا ابوطالب زنده بود کسی جرات تعرض به جانش را نداشت. سال دهم بعثت ابوطالب و همسرباوفای (ص) رحلت کردند. آزارهای قریش شدت گرفت. هر لحظه جانش در خطر بود. به طائف رفت بلکه از آنجا مامنی برای خود و دیگر مسلمانان بیابد. پیران لجوج طائف، کودکان و اوباش را اجیر کردند و با سنگ و چوب به جان شریف و پاک او افتادند و زخمی و مجروحش ساختند.😔 دست به دعا برداشت که خداوندا! تو شاهد باش.. و مرا در تبلیغ دینت یاری فرما.. چهل تن از چهل تیره قریش، جمع شدند تا شبانه او را بکشند. اما تقدیر خداوند چنین بود که مردانی از به او ایمان آوردند. آن دو قبیله اوس و خزرج، که دویست سال بر سر هیچ و پوچ با هم میجنگیدند، خسته و پژمرده از جنگهای دائم، تشنه بودند. تشنه مردی که برایشان صلح و آرامش بیاورد. کسیکه به جنگهایشان خاتمه دهد و در زیر سایه امنیتش زندگی کنند. خداوند چنین تقدیر کرد که زندگی این مردم را با پیامبر نجات دهد. با شوق و رغبت با بهترین لباسها و عطرها و دف و دهل به استقبال آمدند. پیامبری که با پاهای زخمی و روح رنجور از شهرش از وطنش مکه رانده شده بود. با سرود «طلع البدر علینا». و چه روز خوبی بود روز هجرت. چه روز تاریخ سازی. چه تاریخ مبارکی. یوم الله بود روز . اول ربیع الاول. 🔺 و چه بد قومی بودند قریشیان. حتی پس از هجرت راحتش نگذاشتند. سال دوم با جنگ ، سال سوم با جنگ و سال پنجم با جنگ به مصافش آمدند. و . این قوم همیشه فتنه گر. آنها که در کتب خود ظهور پیامبری از نسل ابراهیم در سرزمین حجاز را خوانده بودند و به بوی او به حجاز آمده بودند، وقتی او را یافتند و دکانهای خود را در خطر دیدند، بجز اندکی ایمان نیاوردند. پیامبر(ص) با آنها پیمان صلح و دوستی بسته بود و آن «بدترین قوم» و «اشد العداوه» از پشت به مسلمانان خنجر زدند. یهودیان بنی قینقاع به شعارهای زننده علیه مسلمانان و تعرض به زنان مسلمان برخاستند. یهودیان بنی نضیر قصد جان پیامبر را کردند و یهودیان بنی قریظه و با بت پرستان! همدست شدند و جنگ را علیه او به راه انداختند. علیه پیامبری که برای صلح و دوستی آمده بود و برای هدایت این کفار و مشرکان، چنان خود را به زحمت مینداخت که خدا فرمود نزدیک است که جانت را بر سر هدایت آنها بدهی. (فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ) جنگ پشت جنگ علیه او به راه انداختند و همگی یک به یک به مدد الهی و جانفشانی مسلمانانی چون علی بن ابیطالب (ع) نابود شدند. اما تقدیر الهی چنین بود که او فاتح به وطن و مولد خود برگردد. با ده هزار لشکر که با نمد پاهایشان را بسته بودند، به دروازه های مکه آمد. چنین آمد تا بدون اینکه خونی ریخته شود فتح شود و پس از پیروزی، مشرکان و حتی سردسته آنها را امان داد. فرمود هر کس در خانه اش بماند و علیه مسلمانان دست به شمشیر نبرد در امان است! این است رفتار پیامبر با بت پرستان جاهل و عنود و کینه توز. که بر سر او خاکستر و شکمبه گوسفند ریخته بودند و همه اموالشان را مصادره کرده بودند. این بود پیامبر صلح و مهربانی و عاطفه. 💚مظلوم به دنیا آمد. مظلوم زندگی کرد. مظلوم پیامبری کرد. و مظلوم رحلت کرد. و همچنان مظلوم است. چنان مظلوم که پس از بعثتش، وقتی جهان در قرون وسطی و تاریکی به سر میبرد، وقتی امپراتوری ، خواندن و نوشتن را برای توده ها ممنوع کرده بود، و امپراتوری حمام را شیطانی میدانست، و دو امپراتوری 700 سال به جان یکدیگر افتاده بودند، برای جهان، ندای صلح و دانش و پاکی و اخلاق و برابری و ترحم بر فقرا و ضعیفان و عدالت را آورد. او همچنان است. برای بعضی از کسانی در دنیا که خوب او را نمی شناسند... ☑️ @naghdeelhad
‍ ‍ 💢عُمر بن خطاب اولین بیعت کننده با علی(ع) معنای "وَلی" ✅اهل سنت و شیعیان به اتفاق میگویند: ماجرای در سال آخر عمر پیامبر قطعی و غیرقابل تردید است. ✅اما اهل سنت معتقدند، پیامبر فرمود علی را دارم پس شما هم او را داشته باشید! ✅آیا مقصود از معنای "وَلی" در آن اجتماع عظیم این بود که علی(ع) را داشته باشند؟؟!! ✅ فرضا هم اگر این باشد، آیا برای از مردم میگیرند؟ ✅طبق اهل سنت، حتی امام احمد بن‌حنبل در کتاب اشاره دارد: اولین نفری که با علی(ع) کرد؛ عُمربن خطاب بود ✅این چه دوست داشتنی است که نیاز به دارد؟ حال آنکه‌ چنین رسمی در فرهنگ و تاریخ آن دوره سابقه ای هم ندارد ☑️ @naghdeelhad
🔵 روزی یکی از دوستان اهل به دیدنم آمده بود. گفت وگوی مفصلی درباره حقانیت داشتیم از جمله به خطبه ی حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله ) در خم استناد کردم. ایشان می‌گفت: «مولا» در این حدیث به معنای آمده است. نهایتاً هر چه دلیل آوردم قبول نکرد. خداحافظی کرد و به سمت حرکت کرد. یک ساعت از رفتنش گذشته بود که به او زنگ زدم و گفتم: کار خیلی مهمی با شما دارم باید برگردی. گفت: من باید بروم، وقت ندارم برگردم. خانواده‌ام منتظرم هستند، چه کاری با من داری؟ تلفنی بگو. گفتم: کار مهمی دارم، نمی توانم تلفنی بگویم، باید خودت اینجا باشی. 👌خیلی اصرار کردم تا این که برگشت. وقتی به من رسید گفت: چه کار مهمی داری که من را از این همه راه برگرداندی؟ گفتم: می‌خواستم بهت بگم: . گفت: همین! گفتم: بله. همین را خواستم به شما بگویم. دوستم ناراحت شد و گفت: خانواده‌ام منتظرم بودند و باید می‌رفتم، این همه راه من را برگرداندی که بگویی دوستت دارم، اذیت می‌کنی؟؟! گفتم: سؤال من همین جاست. چطور وقتی شما با عجله به سمت خانواده ای که منتظرت هستند می‌روی و شما را از راهتان بر می‌گردانم تا به شما بگویم «دوستت_دارم»؛ ناراحت می‌شوی و در عقل من شک می‌کنی، ولی وقتی اسلام ده‌ها هزار نفر را که با عجله به سمت خانواده ی خود می‌رفتند، سه روز در زیر آفتاب سوزان معطل کردند که فقط بگویند: «هر کس من را دوست دارد، علی را دوست بدارد» این کار پیامبر را عاقلانه می‌دانی؟؟ آیا این اقدام پیامبر ناراحتی مسلمانان را در پی نمی داشت؟ آیا آنان در عقل چنین پیامبری شک نمی کردند؟ با این کاری که کردم، دوستم با تمام وجود احساس کرد که چه حرف خنده داری زده است و اقرار کرد که پیامبر - در جریان غدیر خم - می‌خواست نکته ی مهم تری را بیان کند وگرنه برای بیان دوستی اش با (علیه السلام) نیازی نبود مسلمانان را از راهشان برگرداند.»🙂 خاطره ای از از علمای برجسته بلوچستان که پس از تحقیق و بررسی به مذهب اهل بیت علیهم السلام گروید. 📚باید شیعه می شدم ، خاطرات شریف زاهدی ،ص 138 الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة أميرالمؤمنين و اولاده المعصومين عليهم السلام... پخش کن🙏🌸 ☑️ @naghdeelhad