eitaa logo
نهج البلاغه
405 دنبال‌کننده
170 عکس
220 ویدیو
26 فایل
گام دوم انقلاب...سبک درست نگرش به زندگی انسان در بیان امام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام. ارتباط با ما @mohsenehabibi ابراهیم لشنی زند
مشاهده در ایتا
دانلود
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و هشتم موضوع: حسن و قبح ذاتی اوامر و نواهی «...فَإِنَّهُ لَمْ یَأْمُرْکَ إِلَّا بِحَسَنٍ، وَ لَمْ یَنْهَکَ إِلَّا عَنْ قَبِیحٍ...» ...پس بی تردید او جز به نیکویی تو را دستور نداده است و جز از زشتی تو را بازنداشته است... توضیح کوتاه: این عبارت شریف، آن عبارتی است که آقایان اصولی مثل معتزله و امامیه که قائل به عقل هستند از آن در مبحث حُسن و قُبح استفاده می‌کنند. حُسن و قبح ثابت است و خداوند امر به حُسن و نهی از قُبح می‌کند. نه آنگونه ای که اشاعره می‌گویند: خداوند به هر چیزی که امر می‌کند حَسَن و نیکو می‌شود و از هر چیزی که نهی می‌کند قبیح و زشت می‌گردد یعنی قائل به این هستند که قبیح (زشت) و حَسن (نیکو) موجود است و راه کشف آن شرع مقدس است. بدون شرع مصادیق فهمیده نمی‌شود اما اجمالا می‌تواند این را ادراک کند که خداوند دستورش به حَسن (نیکو) تعلق می‌گیرد و نهیش به قبیح (زشت) تعلق می‌گیرد و اگر چیزی را نتواند ثابت کند ممکن نیست شرع بتواند قبح را ثابت کند. در اینجا سؤال پیش می‌آید که فلان کار زشت است، در جواب می‌گوییم: چه کسی گفته است که گوش گرفتن امر شارع نیکو است و چه کسی گفته است که فلان کار نهی شده، زشت است و چه کسی گفته است من باید نهی تو را گوش کنم و اگر گوش نکنم زشت می‌شود!؟ پس حسن و قبح باید با عقل ثابت شود و گرنه اگر حُسن (نیکویی) و قُبح (زشتی) با عقل ثابت نشود با شرع نیز ثابت نمی‌شود. 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی برای از
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و نهم موضوع: حقیقت دنیا و صفات آن «...یَا بُنَیَّ إِنِّی قَدْ أَنْبَأْتُکَ عَنِ الدُّنْیَا وَ حَالِهَا، وَ زَوَالِهَا وَ انْتِقَالِهَا...» ...ای پسرکم! بی گمان من تو را از دنیا و حال دنیا و نابودی آن و انتقالش خبر می‌دهم... توضیح کوتاه: حضرت اول امر و نهی می کنند و در خلال موضوع شروع می‌کنند امور قبیح و امور حسن را نشان می‌دهند. شارع اگر به تو امر کرده است حضرت آن را کشف و پرده‌برداری می‌کند. چرا خداوند تو را از دنیا نهی کرده است؟ می‌فرماید: من مقام انباء دارم و به تو خبر می‌دهم. انباء از حقایق تکوینی است. حضرت از حقیقت تکوینی دنیا خبر می‌دهند. در ذیل عبارات گذشته گفتیم: منظور از دنیا خورشید و ماه و کوه‌ نیست وگرنه خداوند که نمی‌فرماید: خورشید و ماه را دوست نداشته باش. کسی که خورشید و ماه را دوست دارد در واقع خداوند را دوست دارد. محبت به خلق خدا محبت به خود خدا است. دنیایی که مورد مذمت است یک معنا بیشتر ندارد و آن علقه ی درونی انسان نسبت به آن چیزی است که حس مالکیت به آن دارد، مثلاً شما نسبت به ماشین بنز همسایه هیچگونه محبت و وابستگی‌ای نداری، اگر تصادف هم کند ناراحت نمی‌شوی چون حس مالکیتی نسبت به آن نداری. در مقابل صاحب یک خودروی فرسوده هستی، با این حال شخصی روی بدنه ی آن در شب خسارتی وارد می‌کند صبح که از خواب بلند می‌شوی عصبانی می‌شوی. این تعلق خاطر و این حس مالکیتی که نسبت به این خودرو داری دنیا می‌شود. صرف لذت بردن و نگاه کردن، دنیا محسوب نمی‌شود بلکه گاهی اوقات نگاه کردن و محبت داشتن خود آخرت است و توصیه شده است که نگاه کنید «إِذَا خَرَجْتُمْ حُجَّاجاً إِلَی بَیْتِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَكْثِرُوا النَّظَرَ إِلَی بَیْتِ اللَّهِ...»؛ زمانی که به سمت خانه ی خداوند عز و جل خارج شدید در حالی که حج گذارنده بودید پس زیاد به خانه ی خدا نگاه کنید... (بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۵۹، باب الکعبه، ح ۲۱) یا نگاه کردن به سبزه که باعث شادی و نشاط است «...وَ النَّظَرُ إِلَي الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ»؛ و نگاه کردن به سبزه نشاط است (نهج‌البلاغه، حکمت ۴۰۰) بنابراین صرف دوست داشتن و نگاه کردن دنیا محسوب نمی‌شود. 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی برای از
توضیح بیشتر: دنیای حلال و دنیای حرام که برخی به آن اشاره می‌کنند تعبیری اشتباه است. دنیا در لغت به معنی پست است. حس مالکیت نسبت به اشیای اطراف یک چیز پستی است چون تو مالک حقیقی نیستی و این تنها خداوند است که مالک حقیقی همه چیز است «وَ لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»؛ و مالکیت آسمان‌ها و زمین تنها از آن خدا است (سوره آل عمران، آیه ۱۸۹). پس دنیا یک حس و یک توهم بیشتر نیست یعنی توهم مالکیت اما اگر کسی گفت: «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ»؛ برای او است آنچه که در آسمان‌ها و آنچه در زمین است (سوره بقره، آیه ۲۵۵) در نتیجه اگر چیزی از دست او رفت به دلیل اینکه قائل است مالک آسمان ها و زمین و هر آنچه که در آن‌ها است خدای تبارک و تعالی است فقدانش برای او آسان می‌شود. امیرالمؤمنین علیه السلام زمانی که از جنگ صفین برمی‌گشتند به قبرستان پشت کوفه که رسیدند شروع کردند به سخن گفتن با اهل قبور و آن‌ها را مورد خطاب قرار دادند «يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ»؛ ای خاندان سرزمین های وحشت آور و جایگاه های بی علف و بی ساکن. تا به این عبارت شریف رسیدند که «أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ»؛ اما خانه های شما پس قطعاً مورد سکونت (دیگران) واقع شد و اما زنان شما به یقین به عقد (دیگران) در آورده شد و اما اموال شما پس بی گمان تقسیم شد. در ادامه حضرت خطاب به مردگان فرمودند: «هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَي أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِي الْكَلَامِ لَأَخْبَرُوكُمْ أَنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَي»؛ این خبرِ چیزهایی است که در نزد ما است پس چیست خبرِ چیزهایی که پیش شما است؟ سپس حضرت به سمت اصحابش رو کردند و فرمودند: آگاه باشید اگر به مردگان اجازه در سخن داده می شد حتماً به شما خبر می دادند که «بی گمان بهترین توشه، تقوی است» (نهج‌البلاغه، حکمت ۱۳۰). بهترین توشه تقوا است وگرنه خانه و اموال و زوج محبوب، همه با مردن به دیگری منتقل می‌شوند. دنیا دارای حال و زوال و انتقال است. خانه و اموال و زوج زائل شدنی است اما نه به این معنا که تو از دنیا که رفتی کره ی زمین نابود می‌شود. زمین تا ابد باقی خواهد بود و روز قیامت هم نابود نمی‌شود «یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ...»؛ روزی که زمین به غیر زمین تبدیل می‌شود (سوره ابراهیم، آیه ۴۸) زمین تبدیل می‌شود نابود نمی‌شود. 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی برای از
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و دهم موضوع: فرق دنیا و آخرت «...وَ أَنْبَأْتُکَ عَنِ الْآخِرَةِ وَ مَا أُعِدَّ لِأَهْلِهَا فِیهَا...» ...و تو را از آخرت و آنچه که در آن برای اهل آخرت فراهم شده است خبر می دهم... توضیح کوتاه: فرق دنیا و آخرت در این است که ما هرچه که در اینجا احساس می‌کنیم قابل زوال و قابل انتقال است برخلاف آخرت. به تعبیر آقایانی که اهل معنا هستند و در کتاب‌های نظری بحث می‌کنند مقامات بهشت مثل اعضا و جوارح انسان هستند و خارج از او نیستند. اینگونه نیست که کسی فکر کند مقامات و طبقات بهشت از اهل بهشت جدا است و خارج از او است. علت اینکه در روایات مؤمن در آنِ واحد می‌تواند در تمام ملکش تصرف کند چون مانند اعضاء درونی او است همانند حال حاضرِ شما که بر خونی که در بدنتان جاری است تسلط و احاطه دارید و یا مانند علمی که دارید و در هر زمانی که بخواهید می‌توانید از آن بهره مند شوید و این علم خارج از وجود شما نیست. بنابراین اگر مقامات بهشت در آخرت از وجود شما خارج باشد دیگر کمال نیست. کمال آنجایی است که جز ذات شما باشد. توجه: لزوماً آخرت به معنای بهشت نیست و آخرت می‌تواند عذاب و آتش باشد. 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 دعای علیه السلام حتماً خوانده خوانده شود 🚨 «...وَ لا تُشْمِتْ بى عَدُوّى وَ لا تُمَكِّنْهُ مِنْ عُنُقى وَ لا تُسَلِّطْهُ عَلَىَّ...» ...(خدایا) و به واسطه ی من دشمنم را مکن و او را گردنم مساز و او را بر من مده... ( ، دعای ۴۸)
🔴 السلام علیک یا 🖤 حلول ماه محرم ماه حزن آل الله علیهم السلام بر امام ناظر غائب الله الکبری ولی الله الاعظم الامم علیه السلام و نائب به حق او امام ای حفظه الله تسلیت باد. 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @baradaraneemamali @nahjolbalaghealiali @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و یازدهم موضوع: غایت مَثَل های امام «...وَ ضَرَبْتُ لَکَ فِیهِمَا الْأَمْثَالَ لِتَعْتَبِرَ بِهَا وَ تَحْذُوَ عَلَیْهَا...» ...و برای تو در مورد دنیا و آخرت مَثَل‌هایی زدم تا به واسطه ی آن مَثَل‌ها پند بگیری و و بر آن‌ها قدم بگذاری... توضیح کوتاه: کلمه ی «تَعْتَبِرَ» از کلمه ی «عبور» به معنای گذشتن و رد شدن از چیزی است. به صحنه های پند آموز، عبرت می گویند برای اینکه یاد بگیری و تکرار نکنی و از آن عبور کنی و رد شوی. وقتی کسی مسیری را تجربه کرده و به شما می‌گوید این کار را انجام بده و این کار را انجام نده یعنی من تجربه کردم تو این را تجربه نکن و عبور کن و این داستانی را که به تو گفتم از آن درس بگیر و رد شو. داستان‌هایی که انسان را آگاه می‌کنند از آن جهت به آن عبرت می‌گویند تا تو عمری را که دیگران در غیر جای خودش مصرف کردند هدر ندهی. مَثَل ها را به تو گفتم تا بر آن‌ها قدم بگذاری و تا برای تو جای پایی باشند و تو را حرکت دهند و به واسطه ی آن‌ها عبور کنی و رد شوی، نه اینکه بایستی و خودت هم آن را اختبار و امتحان کنی و عمر خودت را تلف کنی. 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 حساب و کتاب عجیب امام علیه السلام!!! 🔴 عارف بالله آیت الله قائنی رحمه الله 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @baradaraneemamali @nahjolbalaghealiali @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
پای درس نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ قسمت صد و دوازدهم موضوع: مَثل کسی که دنیا را آزمود «...إِنَّمَا مَثَلُ مَنْ خَبَرَ الدُّنْیَا کَمَثَلِ قَوْمٍ سَفْرٍ نَبَا بِهِمْ مَنْزِلٌ جَدِیبٌ، فَأَمُّوا مَنْزِلاً خَصِیباً وَ جَنَاباً مَرِیعاً، فَاحْتَمَلُوا وَعْثَاءَ الطَّرِیقِ، وَ فِرَاقَ الصَّدِیقِ، خُشُونَةَ السَّفَرِ، وَ جُشُوبَةَ المَطْعَمِ، لِیَأْتُوا سَعَةَ دَارِهِمْ، وَ مَنْزِلَ قَرَارِهِمْ، فَلَیْسَ یَجِدُونَ لِشَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ أَلَماً، وَ لَا یَرَوْنَ نَفَقَةً فِیهِ مَغْرَماً. وَ لَا شَیْءَ أَحَبُّ إِلَیْهِمْ مِمَّا قَرَّبَهُمْ مِنْ مَنْزِلِهِمْ، وَ أَدْنَاهُمْ مِنْ مَحَلَّتِهِمْ...» ...بی تردید مَثَل کسی که دنیا را آزمایش کرده است مانند مَثَل گروه مسافری است که منزل قحطی زده آنان را به حرکت وا می دارد پس منزل سر سبز و مکان پر گیاهی را قصد کردند پس سختی راه و جدا شدن از دوست و خشونت سفر و ناسازگاری غذا را به دوش کشیدند (و به جان خریدند) تا به سرزمین وسیعشان و جایگاه استقرارشان برسند پس برای هیچ چیز از آن (به دوش کشیدن سختی راه و جدایی از دوست و خشونت سفر و ناسازگاری غذا)، هیچگونه دردی نمی یابند و آنچه را که در سفر خرج کرده‌اند زیان نمی بینند و در نزد آن‌ها هیچ چیزی دوست داشتنی تر از آنچه که آنان را به منزلشان و به جایگاه فرودشان نزدیک کند نیست... توضیح کوتاه: این یک مورد از آن مَثل هایی است که حضرت قبلاً فرمود: در مورد دنیا و آخرت برای تو مَثل هایی زدم «ضَرَبْتُ لَکَ فِیهِمَا الْأَمْثَالَ». اهل دنیا مثل کسانی هستند که در یک فضای قحطی زده و خشکسالی گرفتار هستند قصد می‌کنند همه با هم حرکت کنند و به یک جای گسترده سرسبز خرمی بروند که همان آخرت باشد و برای رسیدن به آن سرزمین هرچه زحمت بکشند و هرچه پول خرج کنند این را به ضرر حساب نمی‌کنند و هرچه سختی راه دیده باشند هیچ دردی برای آن‌ نمی‌یابند. حضرت می‌فرماید شما مثل همان عده‌ای هستید که می‌خواهید بروید در یک جای سرسبز پیدا کنید هرچه خرج کنید و هرچه زحمت بکشید ضرر نکرده‌اید. وقتی انسان حس کند در یک جای قحطی‌زده‌ای است مجبور به حرکت می‌شود که برود و یک جای دیگری پیدا کند و این حرکت مشروط بر این است که آدم حس کند در جایی در حال زندگی کردن است که آنجا قحطی زده است. حس کند که این دنیا جایگاه ابدی نیست. وقتی فهمیدی اینجا سرزمین تو نیست قصد حرکت می‌کنی وگرنه اگر دل خوش کردی به این چند صباح، حرکت نمی‌کنی. ما مکلف هستیم. انسان مکلف باید سختی تکلیف را به جان بخرد وگرنه به مقصد خوب نمی‌رسد. کسی که زحمت نکشیده نباید انتظار داشته باشد به منزلی برود که سرسبز و خوش آب و هوا باشد و نباید انتظار داشته باشد که در کنار سلمان فارسی رضوان الله علیه زندگی کند. خشونت سفر کنایه از تکالیف است. کلمه ی تکلیف از کلمه ی کُلفت یعنی سختی است. 👇👇👇👇👇👇👇 ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @nahjolbalaghealiali ┗━━━🍂━ شناختی نو از و راهی هموار برای از