18.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خبرخند ۷۹
لات کوچه خلوت تا ته بچه زرنگ ایرونی
بدو جانمونی
نویسنده: سمیه رستمی
@namakdooon
هدایت شده از قلمدار (سعید احمدی)
مهارتهای نویسندگی «تداعیهای واژگانی»
✍️ #سعید_احمدی
بدحالی و خوشحالی همیشه صفت آدمی نیست. واژهها نیز جان، وضعیت و حالت دارند. میخندند و میخندانند، جیغ میزنند، میرقصند، رو ترش میکنند، اشک درمیآورند، شاخوشانه میکشند، طوفانی و آرام میشوند و روح و عواطف این و آن را به بازی میگیرند. «واژه» زنده است؛ نفس میکشد؛ دم سرد و گرم دارد؛ برای خودش قد و قواره و قیافه و قاعده و قانون دارد؛ قوم و قبیله و تبار و نژاد دارد؛ سر پر شور یا دل پر خون، دست کج یا پای صاف دارد. کرختی، زمختی، نرمی و درشتی از خلقوخوی الفاظی است که میگوییم یا مینویسیم. نویسنده نیز همیشه جفت بدحالان و خوشحالانی به نام واژه است. او باید حال و هوای این موجودات هزاررنگ را بفهمد و هرکدام را در مملکت صفحات، به جای خود بنشاند؛ زیرا سامان یک نوشته با بیسامانی کلمهها میسر نمیشود. نویسنده مدیر، کارفرما و مهندس است. دانش و زیرکی اوست که بناهای استوار و آبادی همچون بوستان و گلستان بر جای میگذارد. هر حرف و اسم و فعلی کار و رسالتی بر دوش دارد. تنها کاربرد نابجا یا اشتباه آنها نیست که به نوشتهها زیان میزند؛ بلکه ندانستن جو حاکم و نفهمیدن هوابار پیرامون آنها نیز از وجاهت جملهها میکاهد. نویسندگان پادشاهان اقالیم واژگاناند. آنان همچون کارشناسان هواشناسی جو سرد و گرم یا هوای صاف و بارانی قلمرو خود را زیر نظر دارند. باد، طوفان، سیل، زلزله، قحطی، فراوانی، آرامش، خشکی و رطوبت واژهها میان دو انگشت نویسنده میچرخد. همنشین کلمات بهخوبی میداند که دوستان او افزون بر معنای مطابقی، تداعیهای فرا لفظی هم دارند؛ بنابراین هم به موضوعله واژهها توجه دارد هم به روحی که در آنها حلول کرده است. مثال: «او به چنین جایگاهی رسید؛ او این جایگاه را پذیرفت، او به چنین جایگاهی دستیافت، او در چنین جایگاهی نشست؛ او در چنین جایگاهی قرار گرفت؛ او را به چنین جایگاهی رساندند». رسید ثمره تلاش و لیاقت، پذیرفت نتیجه تحمیل، دستیافت اثر به آب و آتش زدن، نشست فرجام عمل غاصبانه، قرار گرفت و رساندند هم محصول زد و بند است. عبارتهای «با هم جنگیدند؛ زد و خورد کردند؛ یورش بردند، به هم پریدند؛ رو در روی هم ایستادند؛ شاخوشانه کشیدند، گلاویز شدند، پاچه هم را گرفتند، بینشان شکرآب شد و بینی هم را به خاک مالیدند» هر کدام در جا و فضایی ویژه، معنایی بهتر و رساتر میسازد. «افشاندن، پاشیدن و ریختن» معنایی همانند دارند؛ ولی گل را میافشانند، نمک و زهر را میپاشند و خون و آبرو را میریزند: بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم (حافظ)؛ نمک پاشیدی و کردی کبابم (بهار)؛ به طعنه زهر پاشیدی (انوری)؛ خونم بریخت و از غم عشقم خلاص داد (حافظ)؛ آبرویش ریخت چون آتش بسوخت (عطار). همینطور است حال کلماتی همچون «تند، سریع، چالاک، فرز، زرنگ، تیز، قبراق و جلد» یا «شاد، شنگول، سرمست، خوشحال، سرخوش، سرحال، سر کیف و بانشاط» یا «آرام، آسوده، راحت، بیخیال، سبکبار، بیغم، خنثا، بیرگ، بیاثر، بیوجود، بیاعتنا، خاموش و بیجان» یا «رنج، اذیت، آزار، جفا، ستم، عذاب و شکنجه». بههرروی نوشته همچون یک بدن به خط و خال و چشم و ابرو نیاز دارد؛ ولی نیکویی همه اینها وقتی است که در جای خود قرار بگیرند. از هنرمندی و چیرهدستی خالق اثر است که چه چیزی را چگونه دلپذیر و چشمنواز بیافریند. چیزی که عوام بفهمند و خواص بپسندند.
🌱
@ghalamdar
نمکدون شعبه ایتا
مهارتهای نویسندگی «تداعیهای واژگانی» ✍️ #سعید_احمدی بدحالی و خوشحالی همیشه صفت آدمی نیست. واژهه
سلام بنا نداشتم غیر از طنز پست دیگهای در کانال باشه اما این مطلب به کار طنزنویسی میاد. طنزنویس لازمه دایره واژگانی گستردهای داشته باشه چرا که یکی از تکنیکهای طنزنویسی واژه آراییه که انشالله بهش میپردازیم.
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خبرخند ۸۰
یه خرده بیات شده چون دیروز آماده شده
نویسنده: سمیه رستمی
@namakdooon
نمکدون شعبه ایتا
#پست_آموزشی شماره ۱ بسم الله الرحمن الرحیم هر متنی که محتوایش با شوخی بیان میشود ، خارج از چهار حال
#پست_آموزشی شماره۲
بسم الله الرحمن الرحیم
سه نظریه درباره خنده وجود دارد:
۱_نظریه تفوق: افلاطون و ارسطو و چند نفر دیگر میگن که ما به دلیل تفوق بر دیگران میخندیم، به دلیل شکوه ناگهانی حاصل از درک ناگهانی برتری خویش، در قیاس با پستی و فرودستی دیگران یا پستی و فرودستی پیشین خودمان. خنده آن شوری است که هیچ نامی ندارد.
۲_ نظریه آرامش: این نظریه در قرن نوزدهم توسط یک بابایی به نام هربرت اسپنسر مطرح شده و این بنده خدا اعتقاد داشته خنده آزاد شدن انرژی عصبی پس رانده شدهاست. فروید هم گفته: اوهوم...انرژی آزاد یا تخلیه شده در خنده به این دلیل لذت بخش است که از میزان انرژی که در مواقع معمول برای مهار یا سرکوب فعالیت روانی به کار میرود، میکاهد.
۳_ نظریه ناهماهنگی: چند نفر از جمله کانت و شوپنهاور و چندتای دیگشون گفتن خنده در تحلیل نخست، درک ناهماهنگی است. خنده حاصل تجربه ناهماهنگیای محسوس میان دانستهها یا توقعات ما از یک سو و اتفاقات رخ داده در لطیفه، خوشمزگی، لودگی یا مزاح از دیگر سو است.
(که بنده این نظریه را بیشتر قبول دارم و شوخی سازی یک طنزنویس حاصل باور او درباره علت خنده است.)
رایجترین نوع لطیفه این است که ما بر خلاف انتظارمان، جملهای غافلگیر کننده بشنویم. آنچه باعث خنده میشود این است که آنچه انتظارش را داشتهایم نقش بر آب شده است.
شوخ در لغت یعنی چرک. شما یادتان نمیآید قدیمها در حمام فردی بود که اسمش دلاک بود وظیفه داشت با کیسه حمام، چرک و آلودگی را به همراه یک لایه پوست از روی بدن افراد بِکند، بگذارد کف دستشان.
شوخی در اصطلاح عیب و آلودگی را به رو طرف آوردن میگویند.
شوخیها دو دسته هستند:
۱_شوخیهای لفظی و کلامی
۲_شوخیهای غیرلفظی و عملی
۱_شوخیهای کلامی و لفظی: بیشتر جنبه بازی با کلمات دارند و لازمه آن تسلط طنزنویس بر کلمات و معانی ظریف و دقیق آن است.
۱_ دستکاری بامزه اسامی:
اسامی به شرط اینکه کاملا مشهور و شناخته شده باشند. اگر اسامی اشخاص باشد در هجو و هزل کار برد دارد. اما اگر غیر این باشد کاربرد آن اخلاقیتر است.
مثل: پرایدو...فیسبوق ...
سالها پیش مطلبی نوشتم به اسم «شاخستاگرام» با نقطه کانونی شاخهای اینستاگرام. مطلبی هم نوشتم در نقد آپارتمان نشینی با تم غارنشینی ، اسم متن، «سلسله غاپارتمانیان» بود.
دستکاری بامزه کلمات باید به حدی باشد که معنی را برساند و مخاطب متوجه شوخی بشود.
@namakdooon
May 11
10.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خبر خند ۸۱
داغ و تازه
اسکار خفت گیر اعظم میرسه به ...
نویسنده: سمیه رستمی
@namakdooon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرخند ویژه شازده
نویسنده: سمیه رستمی
@namakdooon
﷽
#کفریات
سمیه رستمی
خدایا خودت گفتی أَلیس الله بکاف عبده؟!
کدامیک از ما بندهها که آگاه به ید قدرت شما هستیم، جرأت داریم صادقانه و از ته دلمان جواب بدهیم. ته تهش سکوت کنیم و زور بزنیم که این دوتا فرشته آنتن! راپورت ندهند که منظور این بنده عاصی از سکوت در اینجا «سکوت سرشار از ناگفتهها هست»، نه علامت رضا! تازه شانس بیاریم فرشته سمت چپی معنی دیگری پیدا نکند که صاف میبری مینشانیمان آنجا که عرب قبلا نیهایش را عمودی انداخته بود. همانجا که آتش سر شعله دوزخ هست و به معنای اَصَحّ کلمه کل سیستم گوارش ما از ابتدا تا به انتها آچارکشی میشود.
البته خدا جان! در قرآن گفتی «یا ایها الناس انتم الفقرا!»این را هم که دیگر خودت گفتی من نگفتم که.
نمیتوانی هم بگویی منظور از «فقر» در اینجا «فقر روحانی» است!
چون امام علی هم فرمودهاند: «هر گاه فقر از دری وارد شود، ایمان از در دیگر خارج میشود». کلاس درس منطق علامه مظفر و تدریس عدم اجتماع نقیضین هم نبوده که. منظور دقیقاً مانی و فُلوس دلار و بیت کوین بوده حتی. پس این را هم ما نگفتیم خوداتون گفتهاید.
نتیجه این کبری و صغری چیدن میشود اینکه: خداجان عَنقریب زوار ایمان ما دارد در میرود. دکتر هلاکویی گفته: آنکس که میرود بگذارید برود ولی اگر برگشت محلش ندهید در به در را.
بعد ما این وسط کافر بشویم چه غلطی کنیم آن وقت؟! تو این دنیا ما را رها کردی به امید کی آخر ؟! مگر نه اینکه یدالله فوق ایدیهم؟! ما الان برویم سراغ کدام ایدیهم در این دنیایی که دست بالا دست بسیار است و بالاترینش دست خودت است؟ خدایا هل یرحم الفقیر الا الغنی را چه میگویی پس؟! اوه اوه! خدایا شیطان را چه کنیم؟! الان در همه اعضا و جوارحش شادی زایدالوصفی موج مکزیکی میزند. جن بوق داده!
خدایا حافظ یک شکری خورد گفت: عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد. شما چرا جدی گرفتی این حجم از امتحان و بلا آن هم از جاهایی که فکر میکردیم حذفی باشد؟!
خدایا یکبار یک غلطی کردیم، جوانی کردیم، خامی کردیم، گفتیم: عاشقتیم. هی گفتیم «من لی غیرک» من کیه ؟!خو آن موقع عشق کورمان کرده بود، ندیده بودیم آخر «مَن طَلَبنی و وَجَدَنی و عَرَفنی وأَحَبَّنی» میشود من عَشَقنی قَتَلَنی!
خدایا به قول حسن عباسی غیر ما چه کسی داری تو این دنیا؟! ما را هم قتلنی کنی که نمیشود که!
خدایا ما که برای ولنتاین توقعی نداریم. اصلأ میخواهی از این به بعد دوست معمولی باشیم!؟
راستی خدایا لاقل آدرس ساقی حسن عباسی را بده! قشنگ معلوم است کارش شراب روحانی است، درصد روحانیت و نورانیتش هم بالا بوده انگار!
@namakdooon
نمکدون شعبه ایتا
﷽ #کفریات سمیه رستمی خدایا خودت گفتی أَلیس الله بکاف عبده؟! کدامیک از ما بندهها که آگاه به ید قدر
اگر با خوندن این متن لبتون خندید...
امشب که شب آرزوهاست
میون آرزوها و نجواهاتون با خدا یاد بنده هم باشید.
نمکدون شعبه ایتا
#پست_آموزشی شماره۲ بسم الله الرحمن الرحیم سه نظریه درباره خنده وجود دارد: ۱_نظریه تفوق: افلاطون و
بسم الله الرحمن الرحیم
#پست_آموزشی ۳
۲_نظیره(burlesque) در طنز به معنی تقلید طنزآمیز از هر نوع قالب نوشتاری است. از آگهی ترحیم گرفته تا نسخه پزشک و قبوض آب و برق و حتی دستور آشپزی.
از ظرفیتهای که متن دارد، میشود برای ساختن شوخی استفاده کرد.
جان کلام اینکه نظیره یعنی تقلیدی که هماهنگی و تناسب میان موضوع و سبک نیست. همین عدم تناسب است که موقعیت شوخی ایجاد میکند. نظیره دو نوع دارد:
نظیره نازل: موضوع مهمی را در قالب کم اهمیت مطرح میکنیم. مثلاً؛ راهکارهای ایجاد تفاهم بین زوجین در قالب دستور تهیه آبدوغخیار یا پودینگ شکلاتی.
نظیره برتر: موضوع پیشپا افتادهای را در قالب فاخر بیان کنیم. مثلاً؛ رعایت تجملات اضافی جشن عروسی در قالب عهدنامه بین دو دولت متخاصم.
البته باید توجه داشت علاوه بر اینکه حتما باید از ظرفیتهای متن استفاده کرد، گوشه چشمی به دیگر تکنیکهای شوخی هم داشت و نباید انتظار داشت صرف استفاده از یک قالب شوخی متن تأمین شود.
۳_نقیضه یا(parody) نوع دیگری از تقلید طنزآمیز است و تفاوت آن با نظیره در تناسب موضوع با سبک متن است.
بخشی از کتابم با نام عزرائیلیات که در پیچ و خم انتشار است:
نقیضه به زبان امروزیها میشود همان اسکی رفتن از کار دیگران.
یا درونمایهای است و محتوای حرف دیگران را با طیب خاطر برمیداریم و در برابر اعتراض صاحب اثر، حقبهجانب میگوییم همافزایی علمی داشتهایم.
یا صوری است به این معنی که حرف خودمان با سبک و سیاق اثر دیگران تحویل میدهیم. مثل این کاری که گاهی میبینیم، بستهبندی یک محصول نامرغوب، مانند محصولی است که برند و شناخته شده است و کلاغ را جای سُهره دادهاند دستمان.
نقیضه لفظی تقلید طنز آمیز حرف دیگران با قالب نوشتاری خودشان؛ اما به اسم شریف خودمان میدهیم، میرود.
اینها همه، چیزهایی است که در کلاسهای طنز پیشرفته به هنرجو میآموزند تا شهریهای که گرفتهاند، حلال شود و اٍلا که نقیضه دو جور است: نقیضه قِلفتی که در اینجا طنزپرداز تنها از قالب کار کپی میکند و هرچه دلش میخواهد میگوید.
یا نقیضه تضمین که استفاده از شعر ضربالمثل و امثال اینها است، با تغییر بعضی کلمات در راستای ساختن شوخی همسو با نقطه کانونی و پیام متن. باید توجه داشت بهتر است ریتم و آهنگ شعر یا ضربالمثل را حفظ کرد و البته عموم مردم با آن آشنا باشند تا تکنیک آشناییزدایی کامل در بیاید و خوش بنشیند.
در طنز میتوان نقیضه همه نوع متنی را استفاده کرد و هیچ محدودیتی نداریم. از لیست خرید خانم خانه تا دستور آشپزی و یا قبوض و حتی نسخه پزشکان، البته باید خوانا باشد.
در رسته لباسها نقیضه شلوارک میزبان است که برای یک شب به میهمان ناخوانده عاریه داده میشود. هرچقدر هم تنخورش خوب باشد، متعلق به دیگری است.
@namakdooon