eitaa logo
نمکتاب
14.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
704 ویدیو
183 فایل
💢نمکتاب: نهضت ملی کتابخوانی💢 『ارتــــباط بــــا نمکتاب🎖』 💌- @p_namaktab 『سفارش کتاب نمکتاب』 🛒 @ketab98_99 『قیمت + موجودی کتب』 『📫- @sefaresh_namaktab 『مشاوره کتاب نمکتاب』 📞 @alonamaktab 『سایت جامع نمکتاب』 🌐- https://namaktab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 نگرشی کاملا منحرف و محرّف به واقعه‌ی عظیم که متاسفانه برای نخستین‌بار آن‌هم به قلم یکی از طلاب حوزه‌ی علمیه به نگارش در‌آمده است. فرمانده‌ای نفوذی و تحت تهدید است که ناچار برای زنده ماندن، باید عکس‌العملی نشان دهد و هیچ برنامه و هدفی برای انجام و هیچ حرفی برای گفتن ندارد! در این داستان، امام حتی برای یاران خود هم هدف و چرایی حرکت را روشن بیان نمی‌کند. راوی داستان که کسی است به نام و در آخرین لحظه امام را تنها می‌گذارد، او از خواننده می‌خواهد منصفانه قضاوت کند که حق داشته امام را رها و تنها بگذارد و از کربلا بگریزد یا نه؟! با توجه به اینکه مخاطبان داستان، عموما جوانان و نوجوانان‌اند و داستان جای مناسبی برای طرح مباحث تاریخی و تحلیل‌های وابسته به آن نیست، آیا نمی‌توان این داستان را تحریف مویرگی واقعه‌ی عاشورا و خدشه در باورهای اعتقادی عموم مردم دانست؟ مطابق روایات و زیارات وارده، امام، ولایت تکوینی و تشریعی بر کل عالم خلقت دارد و همه‌ی موجودات تحت امر او فرمان می‌برند. گرچه امام در ظاهر خانه‌نشین باشد و به مسند حاکمیت هم نرسد، اما او بر جهان وجود سیطره دارد. تمام گفتار و رفتار و حرکاتش برای شیعیانش حجت است و کار بیهوده نمی‌کند و در تمام امور و حرکات و سکنات، مأمور خدای یگانه است. آیا جز این است که حرکت امام از تا و از مکه تا کربلا، حرکتی برنامه‌ریزی‌شده برای افشای ماهیت اسلام تحریف‌شده و جداشده از ریشه بود؟ هر دانش‌آموز دبستانی نیز در روضه‌ها و پای منبرها شنیده و یا خوانده که حرکت امام برای پرهیز از تن دادن به بیعت اجباری با خلیفه‌ی خودخوانده‌ی فاسقی بود که جامعه را با عنوان «جانشینی پیامبر خدا» فریب داده بود. حرکت امام آن‌گونه که خود فرموده، حرکتی بوده آگاهانه و عالمانه برای اصلاح دین جدش رسول خدا و احیای دوباره‌ی اسلامی که رو به نابودی رفته بود و از آن جز نام و نشانی هیچ نمانده بود. امام، امام هدایت عالمیان است و اینگونه نیست که تحت امر کس دیگری باشند وبدون اذن الهی، بی‌اراده و تدبیر کاری انجام دهد و تحت حکومت مقتدری ناچار به انجام ماموریت‌های مختلف باشد! جدای از همه‌ی اینها، چرا در داستانی که مدعی است واقعه‌ی کربلا را روایت کرده، هیچ اثری از حضور بنی‌هاشم و همراهان همیشگی یا حتی تازه‌رسیده نیست؟! حضرت اباالفضل العباس، آیا تنها سقای این کاروان کوچک بوده است؟ کجاست نافذالبصیره بودن عباس؟ کجاست کنش‌های الهی این قهرمان همیشه‌ی تاریخ که برای ماندن در رکاب ولیّ معصوم، امان‌نامه‌ی دشمن را زیر پا می‌گذارد و ماندن و قطعه‌قطعه شدن را بر رفتن و زیستن ترجیح می‌دهد؟ کجاست خطبه‌های غرای امام، روشن‌گری‌ها و سخنان مسیر و مقصد امام که چراغ روشن همیشه‌ی تاریخ است؟ کجاست تلاش‌های خستگی‌ناپذیر امام تا آخرین لحظات برای نجات اخروی لشکریانی که برای ریختن خونش صف کشیده‌اند و با هم رقابت می‌کنند؟ خواننده‌ای که جملات امام را می‌خواند و او را در حد یک یاغی می‌بیند، چگونه در پایان داستان قضاوت کند که حق با یزید نبوده است؟ تاریخ و سیره و روایات شیعی و سنی، حادثه‌ی کربلا را عمیق و دقیق توصیف کرده‌اند. حادثه‌ای که با مدیریت الهی امام روندی جان‌پرور و تاریخ‌ساز دارد. حادثه‌ای که پس از عاشورا نیز فاز دیگری از عمل امامت در آن آغاز می‌شود که با آن، دشمنان دین رسوا می‌شوند و دوباره ندای اسلام راستین در پایتخت انحراف(شام) طنین‌انداز می‌شود. و همه‌ی اینها در نگاه نویسنده‌ی کتاب، هم مغفول مانده و هم تحریف شده است! ادامه نقد👇👇👇👇👇👇👇‼‼
قسمت سوم نقد گذشته از ضعف‌های تاریخی کتاب، خواننده در مواجهه‌ی با این نوشته از خود می‌پرسد: به‌راستی امام حسین و یارانش گروهی چریکی بوده‌اند که خلافت و قانون خلافت را نادیده گرفته بودند و مدام لباس نظامی و کلاه‌خود تنشان بوده تا در فرصت مناسب ضربه‌ای سهمگین به یزید ملعون بزنند؟ پس همه‌ی این حرف‌ها که پس از عاشورا از زبان امویان و یزیدیان می‌شنویم که امام حسین خارجی بوده و علیه حکومت خروج کرده، درست بوده؟ نویسنده وقتی چهارچوب خطای ذهنی خودش را بخواهد در قالب داستان پلیسی و معماگونه و هیجانی به مخاطبش نیز تحمیل کند، خروجی آن چیزی جز همراهی با بنی‌امیه و یزیدیان در نگرش به نهضت امام حسین(ع) درنیامده است. گذشته از همه‌ی اینها، مگر نه این است که طبق اعتقادات شیعه، انتساب قول و کلام به معصوم گناه کبیره‌ی مبطل روزه است؟ پس چگونه است که یک طلبه‌ی حوزه‌دیده این‌گونه بی‌محابا هم نسبت‌های ناروای کلامی به سیدالشهدا داده و هم نسبت فعل و رفتار؟! و در این نسبت دادنش با بنی‌امیه همراهی کرده است. این کتاب مشکلات تاریخی بسیاری دارد. نویسنده روایت وارده از معصوم را کنار گذاشته است و دنبال از نو بافتن یک ماجرای مسلّم و روشن تاریخی است که اهل‌بیت زوایای آن را به دقت بیان کرده‌اند. کافی است مقتل ابی‌مخنف و لهوف را بخوانید تا عمق تحریف در کلام این نویسنده را دریابید. امام، امام است فرمانده نیست. این رمان در شان یک فرمانده نظامی هم نیست. مخلص کلام اینکه نویسنده مفهوم امامت و ولایت را یا نفهمیده یا نادیده گرفته است. namaktab.ir @namaktab_ir
📚خادم ارباب کیست؟ ؟ بهترین کتاب درباره راه و چاه (ع) شدن ✏ ای از کتاب: اقای خادم! اگر تورا قبول نکنند آن وقت چه؟ کجا می خواهی بروی؟ اصلا کجا داری بروی؟ اگر مثل جون امتحان بشوی احتمال قبولی می دهی؟ «بی امتحان مرا به غلامی قبول کن من خود قبول دارم از این امتحان ردم» اگر به تو گفتند راحت باش، آزادی، می توانی بروی، برو… چه؟! ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
📚مجموعه شکرستان ۹_تا۱۱_سال :_سوره_مهر همه مان کارتون های طنز شکرستان را بارها دیده ایم و پایش حسابی خندیده ایم، این کارتون ها با هوشمندی تمام در قالب طنز انتقال دهنده بهترین مفاهیم است، گروه سنی هم ندارد از کودک ۵ ساله تا پیرمردش با علاقه به تماشایش می نشینند، اما… کارتون کجا و کتاب کجاااااا ؟؟؟؟ این کتاب با همان سبک به بیان داستان  های جدید پرداخته و مدل تصویرگری اش به سبک همان کارتون اش است برای همین در ذهن کودک یادآور خاطرات خوبی است این مجموعه میتواند بهترین هدیه برای کودک دلبندتان باشد. namaktab.ir @namaktab_ir
📚خط تماس 📖: زندگی شهید احمد کاظمی را از ابتدایی که وارد جبهه های جنگ شده توضیح می‌دهد و تمام کارهای خارق‌العاده‌ای که در دوران جنگ انجام دادند و روحیات خاص این آدم تا آخرین لحظه پروازش. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
📚محبت و رحمت: بهترین کتاب درباره ی مهربانی و محبت خدا 📚 ی از کتاب: خدای متعال از کسانی که دلّال محبت اند ، خیلی خشنود است. تا می توانید راهی پیدا کنید و بین خلق را با آشتی بدهید. می گفت خدایا ، اگر ممکن است حساب این امّت را به من وا گذار که پیش امّت های دیگر رسوا و شرمنده نشوند. خداوند فرمود خودم حسابشان را می رسم که پیش تو هم شرمنده نشوند اگر تو خیرخواهی من از تو خیرخواه ترم اگر دلسوزی من از تو دلسوزترم . قدسی (صفحه ۲۱۰) ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
نگهبانان:شبیه سازی جامعه امروز جهان نقد کتاب نگهبانان شنیدن واقعیت از زبان بعضی ها خیلی شیرین و عجیب است. این کتاب داستان واقعیت امروز جهان است.  گوسفند را دیده اید. گرگ را چه، شیر و میمون و روباه و فیل و …. جنگل و داستان هایش همیشه برای کودکان جذابیت خاصی دارد. برای ما بزرگترها اسمش می شود حیات وحش؛ در داستان ها شیر سلطان جنگل است با کمک گرگ و روباه. بقیه حیوانات هم آرام سرگرم زندگی شان هستند. هیچ اعتراض، هیچ تغییر، هیچ تحول، هیچ رشد، هیچ هیچی اتفاق نمی افتد. شیر و روباه داستان هم همینطور همه را برّه وار می خواهند و الا می درندشان. جان کریستوفر جامعه امروز جهان را به دو دسته تقسیم می کند. کسانی که خواستار و رفاهند و دسته دوم خواستار مادی و هیجان هستند. هر کس می تواند در یکی از این دو بخش فعالیت کند و نه در دو قسمت.  بین این دو حصار است و از هم بی خبرند. رفت و آمد بسیار نادر اتفاق می افتد. در هر دو قسمت قوانین و مقررات سخت و لازم الاجرایی حاکم است. ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥
👇👇👇👇👇💥💥💥 ادامه نقد: افراد آزادی شان تحت سیطره شدید حکومتشان است تا جایی که حتی برای درس و زندگی آنها تصمیم می گیرند. کسی که بخواهد تخطی کند مجازات سخت می بیند. افرادی که به فکر رشد و تغییر باشند از طریق عملی پزشکی فکرشان را عوض می کنند و مانند گوسفندی آرام می شوند که سرشان فقط در آخورشان است. و …. ممنوع است … در حقیقت جان کریستوفر در قالب یک رمان دارد شرایطی که مردم دارند در آن زندگی می کنند را به دنیا اعلام می کند. یادم می آید دهه قبل که در اخبار جهان منتشر شد که تمام خیابان و کوچه و بازار و مکان های عمومی اروپا و امریکا با دوربین های مداربسته کنترل می شود، حساب ها کنترل می شود، تلفن ها شنود می‌شود،…. نگذاشتند به گوش جهان برسد.  اما انسان ها نه با شعور انسانی، بلکه با کنترل آدم‌خوارها ،توسعه وار زندگی می کنند. در داستان مردم شهر را با هالوژن ها و جشن ها و خشونت ها و هیجانات راضی نگه می دارند و مردم شهرستان ها را با رسم و رسومات و اداب های متمولانه و …. هر چند که نویسنده خودش هم سردرگم است که قهرمان داستان بر علیه چه چیزی قیام می کند چه باید بخواهد چه نباید بخواهد … اما دلش می خواهد که نخواهد… namaktab.ir @namaktab_ir
قهوه استانبول نیکو می سوزد : به روایت مسافران قاجار نقد کتاب قهوه استانبول نیکو می سوزد قهوه استانبول نیکو می سوزد ، داستان یک سفر به استانبول و شرح شرایط و امکانات زندگی در شهر استانبول هم عصر با قاجار است. متن قدیمی و سنگینی دارد. اینکه هر صحنه را خیلی دقیق و ریز روایت می کند جذاب است اما انقدر طرز بیان و نگارش و جمله سازیها به سبک دوره قاجار است که جذابیت این سفرنامه را برای نسل امروز رمان‌خوان کم می کند. شاید چنین متنی را در کتاب های دورۀ دبیرستان خوانده باشیم و حتی از بیان جزئیات و فضاسازی ها لذت برده باشیم امّا به نظر من خواندن این سبک نوشتار در حد یک کتاب واقعاً خسته کننده و طاقت فرساست. namaktab.ir @namaktab_ir
📚فریادرس: کتابی با داستان های کوتاه، زبانی دلنشین و واقعی درباره امام زمان (عج) 📚معرفی: گاهی نگاهت مضطرب و غمگین است؛ دستانت نیازمند دستگیری کسی است؛ روحت گرفته و رنجور … دنبال همراهی می گردی که به فریاد دلت برسد. کتاب فریادرس نقطه ی نورانی دلت می شود، ان شاء الله ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
بار خدا بر زمین نمی ماند...(مجموعه بنرهای انگیزشی) #بنر_انگیزشی #امام_خامنه_ای #شهید_آوینی #شهید_همت از اینجا دانلود کنید: 🖇👇👇👇👇👇👇👇👇 http://namaktab.blog.ir/1397/09/08 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 namaktab.ir @namaktab_ir
سربلند : به یاد داشته باشیم پاکیزه نوشتن، هنر است. نقد کتاب سربلند ❗❗❗ :محمد_علی_جعفری سرم را انداختم پایین وقتی کتاب را خواندم یا و را … هم به احترام سر پایین گرفتم و هم از شرمندگی … اما کتاب سربلند را که خواندم سرم را تکان دادم به تاسفی که وجودم را فرا می گرفت… این کتاب داشت چه می گفت؟ نویسنده چه هدفی داشت؟ خواننده چه دستگیرش می شد؟ این سوال ها را من جواب نمی دهم… نیاز نبود که را کسی برایمان کتاب کند، خودش کفایت می کرد اما قطعا نیاز است که کسی از نویسنده و ناشر بپرسد که چرا این کار را به وجهه ی خوب این شهید عزیز انجام دادید. واگویه های خیالی و ذهنی همسرش و حرف های خالی از محتوای بعضی از خاطراتش یک الگوی نامناسب از ایشان در ذهن می تراشید که خاصیت ثبت را نداشت. ما هم قبول داریم که تمام و کمال نبودند، انسان بودند و در مسیر پر پیچ و خم زندگی حتما اشتباهاتی داشتند اما آنقدر عمیق و فکور و عابد بودند که دست به ریسمان الهی زدند و خودشان را تا مقام بالا کشیدند. ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥
ادامه نقد کتاب سربلند👇👇👇👇👇💥💥💥 اما نویسنده محترم چه اصراری دارد که خطاهای از کودکی تا بزرگی را طوری بنویسد که خواننده پر از خش و خدشه بشود و بعد فقط تاسفی بشود از کتابی که خوانده. کتاب سربلند تلاش کرده از نگاه آدم های مختلف و از جهات متفاوت شخصیت شهید حججی را به تصویر بکشد و تلاشش ظاهرا بر این بوده که زندگی اجتماعی واقعی شهید حججی را در قالب متن به تصویر بکشد. اما متاسفانه در رسیدن به این هدف موفق نیست. شهید حججی امروز یک حجت و و شخصیت  ویژه در بین شهدای ماست و پرداختن به ایشان از زاویه ی نگاه انسان و انسانی که طریق را طی می کند تا به مقامات برسد برای ما قیمت دارد. اما متاسفانه کتاب در وادی عامی نگری و عوامی گری افتاده و با اینکه از نگاه های مختلفی به شخصیت ایشان نگاه کرده، این نگاه های متفاوت برای شناخت این شخصیت به درد ما نمی خورند، مثلا در بعضی خاطرات که از شرایط زندگی و اتفاقات محسن می گوید، اتفاقاتی هست که ظاهر موجهی ندارد و محسن در مقابل آن سکوت کرده است. درصورتیکه باید دید از درون چطور بوده، واقعا محسن آن لحظه چه حسی داشته و واقعیت وجودیشان چطور با اتفاق برخورد می کرده؟ و چطور نقش آفرینی می کرده اند؟ و علت این سکوت چه بوده. اما کتاب نتوانسته این ها را کشف و روشن کند. از طرف دیگر آدم فکر می کند کتاب می خواهد یک انسان معمولی و یک الگوی معمولی را به جوان ها معرفی کند اما متاسفانه از داستان ها و وقایع و گاهی لحن هایی استفاده کرده(متناسب با مخاطبی که با او مصاحبه شده) که متاسفانه شخصیت شهید را به شدت سخیف کرده! و به جای اینکه آدم ها را بالا بکشد و برساند به شهید، شخصیت شهید حججی را پایین کشیده. آدم وقتی به این نوشته ها نگاه می کند حس می کند که می توان انواع و اقسام مکروه ها، اشتباه ها و گناه ها را انجام داد و بعد به این رتبه از شهادت رسید زیرا این کتاب حال محسن بعد از انجام عمل نادرست، پشیمان شدن یا …. را بروز و ظهور نمی دهد. البته در روایات ما آمده که ممکن است انسان ها بدترین گناه ها را بکنند و بعد مورد بخشش خداوند قرار بگیرند. و اگر این اتفاقات در زندگی شهید حججی افتاده دو سال آخر زندگی شهید حججی بعد از سربازی و کمی بعدتر، آن اواخر و قبل از رفتن به سوریه و ورودش به (و تاثیر شگرفی که سفر اول سوریه روی ایشان گذاشته است) زندگی ایشان را متحول کرده است. ادامه نقد کتاب👇👇👇👇👇💥💥💥
بخش سوم نقد کتاب سربلند👇👇👇👇👇💥💥💥 آرزو و پشت کاری که ایشان داشته  در کنار و اعتقاد به مسیری که درحال طی آن است قرار گرفته و در انتها شهید حججی را رسانده به آن آرزو. و حتی شهید حججی فراتر از این است، یعنی اتفاقات، گفتگوهای ایشان و تکه هایی که از ایشان در چند ماه آخر زندگی نقل شده است نشان از شخصیت والای ایشان دارد که آدم احساس می کند به او الهام می شود و بعضی موارد را از عالم بالا به او گفته اند و نشان داده اند و البته بخاطر توداری زیادشان، این موارد را کمتر بروز و ظهور داده اند. ولی متاسفانه کتاب جلوه ی منفی از ایشان می سازد،  اما کتابی مثل کتاب شهید هادی که با همین سبک جمع آوری خاطرات نوشته شده به قدری زیبا و هنرمندانه خاطرات انتخاب و کنارهم چیده شده اند که شما همیشه شهید را در اوج می بینید در عین رفتارهای معمولی انسانی. یعنی با خواندن کتاب بنظر نمی آید شهید هادی یک انسان خارق العاده است و یا از کره ی مریخ افتاده پایین، نه، او یک انسانی است مثل سایر آدم ها اما خصلت های انسانی را در خودش تعالی داده و از تمام توانش در راه خدا استفاده کرده. بخاطر همین وقتی کتاب را می خوانی در صفحات طولانی می توانی خصلت های خوب شهید را از خاطرات استخراج کنی و بنویسی و می بینی این خصلت های زمینی است که انسان را به آسمان نزدیک می کند. ما حق نداریم یک شهید را طوری نامناسب بررسی کنیم بخاطر اینکه به دیگران بفهمانیم او هم یک انسان عادی است، این اجازه را نداریم. بخصوص در مورد شهیدی که خداوند این گونه تمام گذشته او را تطهیر می کند و چنین ، و جایگاهی به او می دهد و تاج عزت بر سرش می گذارد. به همین خاطر نوع ورود و خروج ما به بحث تقدسی پیدا می کند. این درست نیست که شهدا را در اوجی قرار بدهیم که انسان فکر کند نمی توان به آنجا که اینها رسیده اند،رسید.بلکه باید سیر صعودی او به همه نشان داد و همه دائما حس کنند دارند از شهید عقب می افتند و باید خودشان را به شهید برسانند. این کتاب متاسفانه نتوانسته این کار بکند. حتی بعضی جاها بسیار کلیشه ای شده وقتی نگارنده خواسته از شهید تعریف کند آنقدر او را در اوج نشان داده که بسیار میزان اثردهی را کم کرده. و آنجایی که خواسته شهید را یک انسان عادی جلوه بدهد متاسفانه کار را خراب کرده. شاید کسانی مثل آقای خلیلی که با شهید دمخور و همراه بودند این صحنه ها و شهادت ایشان برایشان طبیعی و عادی بوده ولی برای کسانی که با شهید حججی آشنایی چندانی ندارند و وقتی کتاب شهید حججی را می خوانند می خواهند تازه با این شخصیت آشنا شوند، طوری خاطرات نوشته و چیده شده اند که نوشته های این کتاب مثل آب یخی است که روی انسان می ریزند با آشنایی بیشتر با این شهید، حتی توجیهاتی از زبان شهید حججی آمده که اصلا اینها را نمی شود فهمید، اصلا معلوم نیست خاطره‌گو درست متوجه منظور شهید شده یا نه؟ و درست نقل کرده یا نه؟ آنجا که شهید حججی « داستان گوسفند را نقل می کند» این مدل تحلیل یعنی چه؟ آیا واقعیت می تواند این باشد؟ کتاب حس خوبی از شهید حججی به انسان نمی دهد و فرد را با شهید رفیق نمی کند. البته اثرش را روی کسانی که شهید را خیلی بیشتر می‌شناسند می‌گذارد اما به عنوان یک منتقد و برای کسانی که با این کتاب با شهید آشنا می شوند باید گفت: ای کاش این کتاب می توانست به عنوان اولین کتاب در مورد شهید حججی ایشان را به عنوان الگو برای انسان حفظ کند و جایگاه حجت بودن او را نگه دارد. «ولی خدا» می گوید که شهید حججی، «حجت» است و تابوت اوست که ولی خدا بر آن بوسه زده است. باید حواسمان باشد همه این اتفاقات نشانه این است که او در آسمان جایگاه والایی دارد و تاج عزت دارد. شاید آقای جعفری باید در مدل کاریش تجدید نظر کند… قطعا باید کمی قلم را زمین بگذارند و  فکر کنند که چرا بعضی از مطالب نوشتن ندارد و ایشان می نویسند، مثل کتاب که مطالب غیر قابل شنیدن و خواندن را نوشته اند و شاید ناشر محترم هم باید از خودش بپرسد چرا این کتاب را چاپ کرده است. و فراموش نکنیم که : پاکیزه نوشتن یک هنر است. namaktab.ir @namaktab_ir
📚جای خالی خاکریز 📚 از کتاب: نفری دو تا نارنجک آماده کردیم، ضامن ها را کشیدیم و در یک آن با هم پرتشان کردیم داخل آسایشگاه عراقی ها و پا گذاشتیم به فرار. همین که اولین نارنجک عمل کرد، ازصدایی که شنیدم کم مانده بود برجا میخکوب شوم! حرف های باقری به این جا که رسید، رو کرد به من و پرسید: فکر می کنی صدای چی شنیدیم؟ خندیدم و گفتم: حتما صدای ناله و فریاد بعثی ها را شنیدین. خنده خنده گفت:حدست درسته با یه دنیا تفاوت! وقتی موضوع راگفت بی اختیار صدای شلیک خنده ام به هوا برخواست بچه هام نتوانستند جلو خودشان رابگیرند. آسایشگاهی را که آنها می گفتند در واقع یک طویله بوده، چند تا گاو بخت برگشته تاوان ظلم بعثی ها را پس داده بودند! البته به قول یکی از بزرگان: «گاو پیش آنها افلاطون بوده» (صفحه۳۱) ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
🌞🌼🌞🌼🌞🌼 📚 قهرمان مهربان ۲_تا۵_سال :_سید_محمد_مهاجرانی می دانیم که مهربانمان (ص) یاران و نزدیکان خود را به ورزش کردن تشویق می کردند؛ دراین کتاب چند داستان کوتاه دربارۀ کردن ایشان می خوانیم... ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
📚 گزیده اشعار قیصر امین پور: مجموعه ای زیبا برای طراوت روح معرفی: یک مجموعه جمع و جور از مجموعه های پراکنده مرحوم قیصر امین پور که می تواند روح شما را تر و تازه و پاکیزه و پر نشاط نگه دارد. می تواند به شما امید، و به تفکراتتان بال و پر بدهد. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
رمان زایو : رمانی خیالی اما گویای واقعیت زمانه ما نقد کتاب زایو   رمان زایو یک رمان خیالی نیست یک واقعیتی است از زمانه ای که داریم در آن زندگی می کنیم و آینده ای که به سوی آن در حرکتیم؛ آنچه که دارد در مقابل چشمانمان رخ می دهد پیشرفت و توسعه ی سخت افزاری و نرم افزاری است و برعکس سقوط سردمداران دنیا به مدیریت آمریکایی که در کشورهای مختلف بر مسند نشسته اند و شرافت و مردانگی را زیر پاگذاشته اند و مردمان کشورهایشان را مثل حیوانات اهلی اداره می کنند، خلاصه داستان: در دوره ای که با رویکرد به آینده ی نزدیک ترسیم شده، ابَر نکبت های عالم ویروسی درست می‌کنند که به جان مردم می افتد که هر کس آن ویروس را بگیرد قطعا می‌میرد. نیمی از مردم دنیا را کشته اند، خودشان به کره ی ماه گریخته اند و هم مسلکان شان را هم دارند می برند. تنها یک دانشمند ایرانی می‌ماند که می‌تواند پادزهر آن را بیابد اما به شرط آن که جان خودش را فدا کند و … ادامه نقد👇👇👇👇👇💥💥💥
ادامه نقد رمان زایو👇👇👇👇👇💥💥💥 بقیه رمان را بخوانید، اما در چشم اندازی که این رمان مقابل چشمان خواننده قرار می‌دهد، و و حرکت آزادگان جهان جلوه گر است. پیام اصلی داستان: در هر زمانی حق پیروز است البته به شرطی که یاران حق در راهی که شروع کرده اند به خرج بدهند و به آن امید دارند. پیام های فرعی اش، خباثت دشمنان انسانیت است، اگرچه ظاهرا را فراهم کرده اند اما این رفاه برای بستن دهان آن هاست تا آسایش شان مانع بزرگ بیداری دل ها و فکرشان و حرکت شان شود. و دیگر اینکه اگر اهل حق با هم شوند می توانند تمام بدی ها را از بین ببرند و پیروز می شوند هر چند که در سختی قرار بگیرند، ایران پرچمدار اسلامی و نجات دهنده ی بشریت است زیر سایه ی خداوند متعال و با تکیه بر البته اگر جوانانش همچنان بیدار بمانند، دل از آسایش و رفاه ببرند و تن به سختی مبارزه با استکبار در سراسر جهان بدهند. بهر حال این رمان گام بلندی در رویکرد نگاه به آینده ی روشن است و قطعا نابود شدنی است. namaktab.ir @namaktab_ir
📚مرد اگر می خواهید عاشق شوید حتما بخوانید: :_داوود_امیریان :سوره_مهر بریده ای از کتاب: شفیعی گفت: یاسینی اولین نفر نیست . قبل از او برای هفت – هشت نفر از بچه ها تو همین بیمارستان مراسم بله برون و عقد کنان راه انداخته اند. ببین برادر احمد می گم میخوای … احمد به تندی حرف شفیعی را برید و گفت: لازم نکرده برای من کاری کنی . راست می گی برای خودت آستین بالا بزن . – چی می گی حاجی من بدبخت زن دارم . اگه بفهمه که می خوام دست از پا خطا کنم دو تا توپ خونه آتیش حرومم می کنه . (صفحه ۴۱) ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
📚گربه کنجکاو و شب پره برای کودکان کنجکاو: گربه کنجکاو و شب پره ۵تا_۷ سال 🎈خلاصه کتاب: شب پره و گربه باهم همراه می شوند و دربارۀ نور و خواص آن صحبت می کنند. 🐱 از کتاب: گربه کنجکاو از روی پله ها پایین آمد و به آسمان پرستاره نگاه کرد. شب پره هم کنار او آمد و گفت: «ستاره ها را فقط در شب می توان دید»....خورشید هم یک ستاره است، اما چون از ستاره های دیگر به زمین نزدیک تر است، نورش از دیگر ستاره ها درخشان تر است و بزرگ تر به نظر می رسد. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
نقد کتاب گیاهخوار داستان زندگی زنی است جوان، ساکت، بی امید و بی هدف که خوابهای عجیبی می بیند. در خوابهایش گوشت خام، خون، سگ و … چنان کریه و زشت جلوه می کند که او از خوردن هر چه گوشت است متنفر می شود. به گیاهخواری رو می آورد و همین زندگی زناشویی و فامیلی اش را تحت تاثیر قرار می دهد، خودکشی و تیمارستان و سر آخر هم هیچ. نویسنده ای ژاپنی که جایزه ای جهانی برای کتابش دریافت می کند و عده ای از داخلی های ما هم که اهل «هیچ» هستند می گویند او مثل صادق هدایت نوشته است، بوف کور صادق هدایت. کتاب پر از سردرگمی است. پر از سکوت تلخ، پر از پوچی و نیستی… توصیف دارد، شخصیت پردازی دارد، فضاسازی دارد اما محتوا ندارد؛ کتاب همان چیزی که اصل است. و هر کسی انتظار دارد پس از این که ساعت ها عمرش را پای کتاب می گذارد به امید و آرامش برسد و یا حتی سرگرمی مفیدی هم برایش باشد، هم نیست. خستگی و تنهایی و نا امیدی که به انسان تلقین می کند قطعا آرامش روانی را به هم می زند. مرد کار دارد. زن کار دارد. خواهرش کار دارد. شوهرش کار دارد. تکنولوژی هست. امکانات هست. روابط انسانی هست. غزیزه و … هست اما همه شخصیت ها، تنها هستند. نمی توانی همزاد پنداری کنی. اصلا نمی خواهی همزاد پنداری کنی. شخصیت ها محبوب نیستند. نمی خواهی جایشان باشی … نمی دانم وقتی بوف کورخوان ها می گویند بعد از خواندن به خودکشی فکر کرده اند چرا از این کتاب تعریف می کنند… آفتابه، لگن هفت دست محتوا هیچ چی…
📚اشکانه :_قدیانی 📚: هم زنده می کند، هم می میراند. عشق دل را زنده می کند و هر چه غیر آن است را می کشد و همه ی زندگی را به تقدیم می کند؛ داستان این کتاب مثال زدنی ست. 📖خلاصه کتاب: ، جانباز ۷۰ درصدی است که قبل از شدنش دختری می شود و پس از مجروحیتش همان دختر – – از او خواستگاری می کند. داستان شرحی از مشکلات فراوان زندگی این زوج است که باید با فقر، جانبازی و بیماری ناشناخته سید حسین، توامان دست و پنجه نرم می کنند. در طول این زندگی کوتاه که در نهایت با سید حسین و مرگ فرزند او در شکم مادر به نوعی خاتمه پیدا می کند، محبت عاشقانه اشکانه پایه و محور داستان است. ◀️ ادامه معرفی در 👈🏻سایٺ نمڪٺاب namaktab.ir @namaktab_ir
#تبلیغ #تنها_مسیر #استاد_پناهیان #پوستر اگردوست داری #سخنرانی گوش کنی که راجع به مهم ترین مبحث #زندگیت باشه، باعث بشه خیلی #رشد کنی، سخنرانش ناب حرف بزنه و قدم به قدم تو رو ببره جلو؛ این مجموعه را از دست نده. #خلاصه: اسلام تنها رسیدن به #خدا و رضایت های اوست با نگاهی نو و متفاوت در این سرگردانی عالم سیر زندگی را پیدا کردن نیاز همراه است. این مجموعه بحثی #اخلاقی_اعتقادی درباره شاه راه رشد انسان. محوری ترین موضوعی که باعث ارزشمندی انسان می شود. دانلود پوسترها از لینک زیر👇👇👇 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 http://namaktab.blog.ir/1397/09/26
◾️یا فاطمة اشفعی لی فی الجنّة◾️ ️ اعجاز این ضریح که همواره بی حد است، چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است به پاس قدردانی می خواهیم بین زائرین حضرت نذری 📚بدهیم. به اندازه ی محبتی که دارید سهیم شوید. شماره کارت : ۶۱۰۴۳۳۷۸۷۰۵۳۰۰۲۷