🔰 استدلال ←اختلاف ← جانبداری ← قضاوت و در آخر شکل گیری فلسفه سیاسی
🔻فلسفه سیاسی را میتوان در سیاست عملی نیز پیدا کرد اما سیاست عملی، تلاشهای ابتدایی است که سزاوار نام فلسفه سیاسی نیست و از آن طرف سیاستمداران معمولا، فیلسوفان را نابغههای بیدست و پا، میدانند!
در هر صورت فلسفه و فلسفه سیاسی در یک چیز مشترک اند: #استدلال!
در مناظرهها و میزگردها، میبینید که با حرارت از موضع خود دفاع و یا به دیگری حمله میکنند و سیاست چیزی نیست جز، اختلاف و جانبداری! و برای متقاعد کردن دیگری و یا #قضاوت یک قاضی منطقی دست به استدلال میزنند تا موضع خودشان را در #خیر رساندن به بیشترین افراد معرفی کنند و با این دلیل آوردنها، فلسفه سیاسی به میان میآید!
🔻فلسفه سیاسی با سقراط شروع میشود. اینجا بر ارتباط سیاست و فلسفه سیاسی تاکید دارم که نمیتوان در علوم سیاسی یافت چرا که به قول هاروی منسفیلد، علوم سیاسی میکوشد تا میمونوار از #علوم_طبیعی تقلید کند و متاسفانه این علوم در دانشکده علوم سیاسی مسلط شده است و به اختلافها نمیپردازد و بجای پرداختن به عدالت و اصالت، از سودمندی و برتری سخن میگوید و ریاکارانه خود را بیطرف میداند اما همانطور که گفته شد، در فلسفه سیاسی، جانبدارانه عمل میشود... عالِمان سیاست مانند نسبیگرایان، هیچ چیز را عادلانه، خوب یا اصیل نمیبینند مگر اینکه همگان بر آن توافق کنند.
🆔 @namiramag 👈 عضویت
♦️ ۲/ علوم سیاسی خود را مشغول درک واقعیتها کرده و خصلتی #تجربی (پوزیتیویسم) دارد. یعنی با توجه به اتفاقات و واقعیتها، نسخه میدهد و در مقابل، فلسفه سیاسی، خصلتی #هنجاری دارد و ارزشها را بدون توجه به تجربه، خوب یا بد بودن را توضیح میدهد! پس فلسفه سیاسی درباره اختلافاتی که در علوم سیاسی است، قضاوت میکند و بهترین رژیم سیاسی را تدوین میکند!
اما قضیه مقداری پیچیده میشود چرا که علوم سیاسی، خود از فلسفه سیاسی نیز تغذیه میکند و همزمان از وقایع گذشته تا کنون به عنوان تجربه و این یعنی وجود یک چرخه تولید معرفت علمی و فلسفی که در غرب، از قرن پانزده با ماکیاول شروع، با آگوست کنت و تاثیر علم #فیزیک بر علوم انسانی، به شکل علم درمیآید که تا کنون مسلط است!
🆔@namiramag 👈 عضویت
🔰 وقتی در کما بودم...
( با موسیقی بالا، بخوانید)
... تقریبا از بدنم جدا شده بودم بجز چشمهایم! با کلی تقلا، کامل جدا شدم و از تونل سفیدِ خالخالی بالا رفتم و همه چیز زیر پایم بود. خانهها، خیابانها... هرجا اراده میکردم میرفتم!
آشفتگی میدیدم... در خیابانها دیوار کشیده شده بود، دیوارهای کینه! جنگ سردی درگرفته بود، به سردی یخ... جنگِ نگاهها حاکم بود، دوقطبی چشمها! جنگ بنرها با نوارها... انگار روزهای اول جنگ بود!
در نگاه اول، مردمانی از طرفین دعوا، در گوشهای از شهر زیلو انداخته بودند و به شکل عجیبی تحصن کرده بودند. ترسیده بودند... ترسشان را به شکل یک موجود میدیدم، یک موجود تنبل اما نگران که به همه چیز چنگ میزد بجز ریسمان محکم عقل! ... بنرهای بزرگ و جالبی تدارک دیده بودند... بنرِ خواهرم نافَت! ... برادرم شکافَت! خلاصه طرحهای خلاقانهای بود و جنگ ترکیبی دشمنشان را خنثی میکرد... بعضی از خواهران جبهه مقابل با دیدن بنرها، احساس شرم و نافشان را پنهان میکردند، بعضی از برداران هم... دیگر خبری از بنرِ یک مردِ سیبزمینی، کنار زنِ بزَک کرده نبود، آخر این ایده برای قبل بود و آن زمان جواب میداد!
طرف دیگر دعوا، قوی بودند... مجهز آمده بودند. مجهز به هفت گناه کبیره که در گوشهای دیگر اردو زده بودند. زیلو پهن کرده بودند برای تماشای عقد محمدرضا و آیسان و مبتذلتر از این نمیشد زندگی مضحک خود را پشت ویترین قرار دهند! دینشان، دین جالبی، بنام انسانیت بود اما سگها را بیشتر از انسانها دوست داشتند... با اینکه بادی نمیوزید، شمشادها، بیش از حد تکان میخوردند، ماشینها بدون اینکه حرکت کنند، بالا و پایین میشدند، بوی سوختن علف همهجا پیچیده بود، بعضیها عرق میکردند و به تماشای ماهیهای زلال پرست در شبنشینیِ خرچنگهایِ مردابی نشسته بودند... هرچه جلوتر میرفتیم، هیجان بیشتر میشد. نفسها حبس شده بود... لیدر خواهران، عفت بود و دستور داده بود، بریزید بیرون! خواهران هم اطاعت امر کرده بودند! خواهران این جبهه برای پاتک زدن به طرف مقابل، نوار بهداشتی را در پلاستیک شفاف میگذاشتند و پریودیشان را جار میزدند و به این عمل افتخار میکردند... هرچند که از افتخار به ماه تولد هم کودکانهتر بود اما عجیب کارآمد بود و خشم طرف مقابل را برافروخته میکرد و آنها را از آن ریسمان دورتر مینمود. دمشان گرم، برداران این جبهه، با اینکه عرق میکردند، به شدت غیرتی بودند... غیرت روی زنان و دخترانشان، که مبادا حرف عفت را گوش نکنند! سعی کردم مکالمه دو نفرشان را گوش کنم. میگفتند کسی که تلویزیون دارد، سینما نمیرود؟!، دوستش پوزخندِ موافقی زد... متوجه نشدم و عبور کردم...
حالا فهمیدم چرا چشمانم دوست نداشت، جدا شود!
بین گروه اول برگشتم. خیلی عقب بودند و بنرها دیگر جواب نمیداد. آن موجود تنبل، هی بزرگتر میشد! عقب بودند، کلافه بودند و خلاقیتشان ته کشیده بود و از جایی که جلویش تحصن کرده بودند، طلب کمک میکردند. بدجور سرکار بودند...
... ادامه دارد
[ هشتگ #گلآقا را پیگیری کنید]
•🆔 @namiramag 👈 عضویت
•
🔰 «شکاف اجتماعی» چیست و چگونه از آن میتوان برای ایجاد التهاب در یک جامعه استفاده کرد؟!
امروز درباره این موضوع با مورد مطالعاتی #مهسا_امینی توضیح خواهم داد...
______________________ـ
🔴 مجله نامیرا، کانال آموزش ساده علوم اجتماعی
🆔 @namiramag 👈 عضویت
🔰 توضیح مسئله شکافهای اجتماعی با مورد مطالعاتی #مهسا_امینی! (۱)
نخستین وظیفه جامعهشناسی سیاسی، شناخت تعارضات (نزاع) و #شکافهای_اجتماعی است. بیشتر گروههای اجتماعی، تصادفی به وجود نمیآیند، بلکه بر اساس علایق مختلفی شکل میگیرند و همین علایق، تضاد منافع ایجاد میکند و در آخر منجر به تشکیل سازمانهای سیاسی میشوند!
➖ علایق← تضاد منافع ←بسیج اجتماعی← سازمان سیاسی
🔻به دلیل وجود علایق و منافع متعدد و همچنین تنوعات جغرافیایی و تاریخی، شکافها نیز متعدد است و به چند دسته فعال، غیرفعال، ساختاری یا تاریخی تقسیم میشود (نکته مهم*)!
در جوامع به حکم تقسیم کار اجتماعی، تبار، جنسیت، قومیت، نسل، طبقه، مذهب و ... چندین شکاف وجود دارد.
۱) ممکن است شکاف طبقاتی، به دلیل نبود آگاهی و عدم سازماندهی خفته و غیرفعال باشد اما وقتی شکافی فعال میشود که عمل و آگاهی سیاسی تکوین یابد!
مثال «من به دلیل علاقه به قومیتم، به منافع آن فکر میکنم. به قومیت من ظلم شده اما توانایی بسیج کردن دیگر همتبارهایم را ندارم. پس نمیتوانم عمل سیاسی انجام دهم...»
۲) شکاف #ساختاری، همیشگی و در اثر وجود ویژگی طبیعی هر جامعهی انسانی مثل تقسیم جنسیتی، شکل گرفته و در برخی در اثر تخصصی شدن امور ایجاد میشود و طبقات را از هم و یا از دولت فاصله میدهد.
برای مثال « من یک زن هستم و در قومیتی بزرگ شدهام که در آن به من ظلم شده است. آگاهی سیاسی خود و دیگر زنان را بالا میبرم و آنها را بسیج میکنم»
کم کم خطرناک میشود و شکافهای خفته، در اثر همپوشانی یکدیگر را تقویت میکنند و فعال میشوند...
۳) برخی شکافها در دستهی تاریخی جا میگیرند که حاصل تصادف است. مثل وجود یا عدم وجود تنوعات قومیتی و مذهبی.
در ادامه ممکن است « من به عنوان زنِ فلان قومیت، مذهبی اقلیت داشته باشم و به دلیل جغرافیایی (مرز نشینی) مشاغل سختی مثل کولهبری به من تحمیل شده باشد. ما باید حول محور این شکافها، منافع خود را تنظیم کنیم، بسیج شویم و عمل سیاسی انجام دهیم اما ... !»
🆔@namiramag 👈 عضویت
♦️#مهسا_امینی (۲)
مورد مطالعاتی اشارهشده، تصادفی انتخاب نشده بود. همه گزینههای فعال کردن انواع شکافها را داشت به علاوه شکافی که مختص ایران و چند کشور دیگر در غرب آسیا بود، یعنی شکاف دین سیاسی و دین غیرسیاسی که در مسئله حجاب دیده میشود. همچنین توان برانگیختن دیگر قومیتها را داشت کما اینکه شدت درگیریها در مرزها و نقاط خاص تدارک دیده شده بود ...
فردی که از قومیت خاص، مذهب خاص، جنسیت خاص، نسل جدید و بر اثر مسئله کاملا خاص، میمیرد، کشته شده معرفی میشود و مهمتر از همه گروههایی وجود دارند که توانایی بسیج کردن این قوم خاص را دارند اما... شکست میخورند چرا که ماهیت این گروهها، ضد دینی است و در آخر توانایی اجماعسازی بزرگان قوم خاص را ندارد و متوسل به خشونت میشود...
🆔@namiramag 👈 عضویت
🔰چرا مسئله حجاب، دیگر توان به خیابان آوردن را ندارد؟! (۳)
حالا با این اوصاف، به نظر میرسد «حجاب» دیگر مسئلهای نیست که بتوان از آن برای ایجاد شورش یا جرقهی بزرگتر شدن شکاف اجتماعی استفاده کرد! توان و ظرفیت نیروهای پشتیبانی کننده از این مسئله، سال گذشته گرفته شد، نیروهای عملیاتی آن تار و مار شد و امکان ضربه زدن به نظام سیاسی از این طریق وجود ندارد و اتفاقا بخش ساکت اما همسو با اعتراضات نیز تا حدودی علیه آن شد!
چنان که گفته شد شکافها حول محور نیروهای سیاسی_اجتماعی شکل میگیرد که سال گذشته این نیروها، بجز شکاف دین سیاسی و غیرسیاسی، تقریبا به حاشیه رفت...
🆔 @namiramag 👈 عضویت
🔰 تکنیک دیه گرفتن!
حالا که «حجاب» توان برانگیخته کردن و به خیابان آوردن ندارد، نیروی نحیفِ بجا مانده از شورشهای سال گذشته، میخواهد، با رد کردن خطوط قرمز جبهه مقابل از آن واکنش مورد نظر برای ایجاد جرقه اعتراضات جدید را بگیرد!
مانند کسی که در دعوا برای گرفتن دیه، دست به تحریک طرف مقابل میزند و مسایل #ناموسی او را پیش میکشد که شاید او برخورد فیزیکی کند!
__________________ـ
🔴 مجله نامیرا؛ مبحث شکافهای اجتماعی و حجاب (شروع از اینجا)
🆔 @namiramag 👈 عضویت
•
🔰سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام عزای اباعبدالله...
#چسب و #سیمان
قرار بود، روز گذشته درباره موزاییکی بودن جوامع غرب آسیا مطالبی ارائه کنیم که شرمنده شما شدیم و امشب جبران خواهیم کرد!
🔻 اینجا برای درک بهتر موضوع شکافهای اجتماعی و طرح موزاییکی جوامع از مثالهای چسب و سیمان استفاده خواهد شد.
#چسب، معمولا برای ملتسازی از بالا یعنی ملتِ دولتساخت و #سیمان، برای ملتسازی از پایین یعنی جامعه استفاده میشود! اول به پست بعد که اظهار نظر بایدن درباره افغانستان است، توجه کنید!
🆔 @namiramag 👈 عضویت
🔰 افغانستان، ملت ندارد!
🔻 رک و بدون تعارف، نه افغانستان و نه لبنان و حتی عراق، ملت ندارند و ساکنان این کشورها، خاطرات مشترک تاریخی ندارند و در نتیجه #هویت_ملی شکل نگرفته است!
🔻 آمریکا قبل از حمله به افغانستان، هدف خود را تزریق دموکراسی و #ملتسازی در این کشور، عنوان کرد تا از طریق دولت از بالا و با ایجاد هویت ملی سکولار، این سرزمین مورائیکی و دارای تنوعات قومی، زبانی و دینی را یکشکل کند اما با شکست مواجه و خارج شد.چرا ؟!
چون #سیمان ندارد و گروههای مختلف اجتماعی نقطه مشترکِ خودساخته و مورد توافق ندارند!
🆔 @namiramag 👈 عضویت
🔰 جاسوسانِ پژوهشگر!
🔻غرب آسیا، مورد مطالعه دقیق متفکران علوم اجتماعی غربی قرار گرفته و اطلاعات ریز و درشت و حساسیتهای جوامع آن، برای استفاده دولتها، به شکل پروژه تحقیقاتی و علمی تهیه شده!
♦️غرب آسیا یا همان خاورمیانه (که دیگر نباید بکار ببریم)، یکی از مناطق مهم جهان، به دلیل تنوعات قومی، زبانی و دینی، دارای شکلی #موزاییکی است که بعد از فروپاشی عثمانی، #استعمار، این تنوعات را به موزاییکهای #نچسب تبدیل کرد و شکافهای طبیعی را فعال بجا گذاشت که بتواند در مواقع خاص، از آن برای بینظمی و فشار، بهره ببرد!
🔻مصداق بارز جامعهی نچسب، #لبنان است که حتی زبان مشترک هم توان کنارِ هم گذاشتن مردم آن با ادیان مختلف را نداشته است. با اینکه قانون اساسی لبنان تلاش کرده تا میان 18 دین رسمی که از جمله مارونی و ارتدکس ، مسیحیان، سنی و شیعه و دروزی، تقسیم قدرت را فراهم کند، در عمل شکست خورده است.
لبنان، تحت قیمومیت #فرانسه بوده و فرانسه آن را طوری طراحی کرده که اجماع سیاسی در بیشتر مواقع، با شکست روبرو شود، در تعیین نخست وزیر با مشکل مواجه شده و ساختار سیاسی آن طوری است که روسای جمهور فرانسه در آن اعمال نفوذ می کنند و این امری طبیعی است!
یا مثلا #عراق، با دیکتاتوری و از بالا منسجم بود اما با سقوط صدام، به دلیل ناتوانی در اجماع سیاسی، سالها مورد اشغال قرار گرفت، داعش را به خود دید و تا آستانه نابودی رفت. همچنین کردستان عراق، عملا خودمختار رفتار میکند و برای دولت مرکزی خط و نشان میکشد!
♦️ایران، شرایط متفاوتی دارد...
🆔 @namiramag 👈 عضویت