eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.5هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 (ع) (س) / *بخش دوم صوت* (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امام رضا (ع) با حضرت معصومه سلام الله علیها نشسته بودن ، یه مرتبه این خواهر دید امام رضا از نظرها غائب شد، ساعت‌ها رفت، بعد از ساعت‌ها برگشت.... یه نگاهی به داداش کرد. دید موها آشفته‌ست، سر و رو خاکیه، لباس‌ها خاکیه، صورت برآشفته‌ست؛ کجا بودی داداش؟ چرا سر و وضعت اینطوریه؟ صدا زد خواهرم دیگه بی‌بابا شدیم، دیگه نمیخواد منتظر بابا باشی. فقط یه خبر برا این خانوم آوردن. اینقدر گریه کرد.... دختره ، دخترا بابایی‌ان ، فقط یه خبر براش آوردن... اما قربون اون دختری برم، کاش براش خبر می‌آوردن؛ یه مرتبه دید یه سر بریده رو آوردن... حسین... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی به حیدر، الهی به زهرا شب بیست و سوم، بیا بگذر از ما شب بیست و سوم، با این رو سیاهی به جز رحمت تو، ندارم پناهی شب بیست و سوم، ببین شرمِ رومو جلو چشم مردم، نبر آبرومو تو رو جان زینب، اِلٰهَ المُسیئون بزن ما رو امّا روتو برنگردون "الهی اَغِثنی ، الهی اَغِثنی" @seyedrezanarimani برا چی نگریَم، برا چی نبارم الان یک دو روزه که بابا ندارم بازم داغ مادر برام گشته تازه نشد که برم باز به تشییع جنازه منم دختری که اسیر غروبم برا داغ بابام به سینه میکوبم توی گریه‌زاری،دعا من همینه که هیچ‌کی باباشو شکسته نبینه "امون از یتیمی ، امون از یتیمی" @narimani_matn سلام ای سرِ در طبق آرمیده میدونی رقیه‌ت چه رنجی کشیده سلام ای پر از زخم، پر از زخمِ کاری چرا جای سالم تو صورت نداری؟! میدونم که بردن چه‌جور پیرُهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ امیرالمؤمنین اینقدر حواسش به زینب بود؛ وقتی دمِ درِ خونه رسید به حسنین فرمود زیر بغل‌هامو رها کنید؛ زینب دخترم اینجوری با این وضع منو نبینه. حضرت زینب بچه نبوده که؛ سی و چند سالش بوده، اما امیرالمومنین به فکر زینبه، چون دختره. دخترا روحیه‌شون لطیفه.... من میخوام عرضه بدارم آقاجان؛ اینجا شما نمیخواستی زینبت زخم سرت رو ببینه، در حالی‌که میخواستی با پای خودت وارد خونه بشی. اما قربون اون خانمی برم که سه سال بیشتر نداره؛ یهو دید طبق رو وارد کردن، سر بابا رو تو بغلش گرفته... میدونم که بردن چه‌جور پیرهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن @seyedrezanarimani این سرو قبل از اینکه وارد شهر شام کنن تو دِیرِ راهب بردن، راهب مسیحی کامل سر رو با گلاب شستشو داد؛ الحمدلله سر رو تمیز کرد... اما با همه این اوصاف وقتی سرو آوردن تو خرابه، رقیه سرو که دید گفت بابا چرا محاسنت خونیه؟ چرا دندونات شکسته‌ست؟ چرا لبات خونیه؟! حالا فهمیدم بابا؛ اونجایی که عمه نمیذاشت نگاه کنم، اما از دور میدیدم دست اون نامرد بالا میره، چوب به دستش گرفته... @narimani_matn چوب از یزید خورده‌ای و قهر بامنی از چه لبت به صحبت من وا نمیشود؟! موهام و کشید، بابا بابا بابا شامیا بَدَن، بابا بابا بابا عمه رو زدن، بابا بابا بابا گوش و گوشواره، بابا بابا بابا پیرهن پاره، بابا بابا بابا به‌حضرت رقیه الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (س) ٫ بخش سوم صوت (س) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دم دمای غروب، نوشتن بین دو نماز که امیرالمؤمنین مسجد بود، بی‌بی جان داد. حسنین دوان دوان اومدن مسجد به امیرالمؤمنین خبر دادن. بماند که علی چی شد... اومد بالاسر همسرش: زهرا جان، "کَلِّمینی" بامن حرف بزن... خبر پیچید تو مسجد. همه نماز رو خوندن اومدن درِ خونه‌ی امیرالمؤمنین؛ همه منتظرن امیرالمؤمنین اعلام کنه فردا مراسم تشییعه. بیان، تشییع باشکوهی برگزار کنن. اما مولا چون بی‌بی بهش وصیت کرد، اسم آورد که کیا توو تشییع باشن. فرمود غیر از اینها هیچ کس دیگه نباشه. فرمود: "غَسِّلْنی بِاللَّیل، کَفِّنّی بِاللَّیل، دَفِّنِّی بِاللَّیل" همه رو هم شبانه خودت انجام بده، منو دست کس دیگه‌ای نده. علی جان میخوام ببینی من تو این سه ماه چه دردایی رو توو دلم نگه‌داشتم. اما برا این که علی هم جون نده گفت: علی جان غسل من از زیر پیراهن باشه. یه سری چیزا هست نمیخوام تو هم ببینی. همون صورت نیلی رو ببینی بسه... @seyedrezanarimani فلذا اسما میگه دیدم امیرالمؤمنینی که مأمور به سکوته یهو سر به دیوار گذاشت، شروع کرد داد بزنه و گریه کنه؛ _چی‌شده علی جان؟ صدا زد: اسماء دست به دل علی نذار. سه ماهه هیچی به من نگفته، اما الآن دارم میفهمم؛ یه نگاه به صورتش کردم، گره‌های معجرش رو که وا کردم دیدم ای وای، یه طرف صورت سیاهه. بازو رو که میشستم دیدم ای وای، بازو هم که هنوز داره خونآبه ازش میاد. به سینه که رسیدم دیدم ای وای، هنوز داره خونآبه میاد. به پهلو که دیگه نگو... چه بلایی سر همسرم آوردن!؟.... @Narimani_matn امیرالمؤمنین بچه هارو صدا زد: "هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ" بیاین برا آخرین بار مادرو ببینید. اینجا بچه‌ها اومدن خودشون رو انداختن روو بدن بی‌جانِ مادر. این بدن سالمه، کامله، میشناسنش. اما من یه جایی رو سراغ دارم؛ یه سر بریده رو وارد کردن، صدا زد عمه این سر، سرِ کیه؟! نمی‌دونم چی‌کار با این سر کردن دیگه دختر هم سر بابا رو نشناخت ... حسین.... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) (س) / *بخش دوم صوت* (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امام رضا (ع) با حضرت معصومه سلام الله علیها نشسته بودن ، یه مرتبه این خواهر دید امام رضا از نظرها غائب شد، ساعت‌ها رفت، بعد از ساعت‌ها برگشت.... یه نگاهی به داداش کرد. دید موها آشفته‌ست، سر و رو خاکیه، لباس‌ها خاکیه، صورت برآشفته‌ست؛ کجا بودی داداش؟ چرا سر و وضعت اینطوریه؟ صدا زد خواهرم دیگه بی‌بابا شدیم، دیگه نمیخواد منتظر بابا باشی. فقط یه خبر برا این خانوم آوردن. اینقدر گریه کرد.... دختره ، دخترا بابایی‌ان ، فقط یه خبر براش آوردن... اما قربون اون دختری برم، کاش براش خبر می‌آوردن؛ یه مرتبه دید یه سر بریده رو آوردن... حسین... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی به حیدر، الهی به زهرا شب بیست و سوم، بیا بگذر از ما شب بیست و سوم، با این رو سیاهی به جز رحمت تو، ندارم پناهی شب بیست و سوم، ببین شرمِ رومو جلو چشم مردم، نبر آبرومو تو رو جان زینب، اِلٰهَ المُسیئون بزن ما رو امّا روتو برنگردون "الهی اَغِثنی ، الهی اَغِثنی" @seyedrezanarimani برا چی نگریَم، برا چی نبارم الان یک دو روزه که بابا ندارم بازم داغ مادر برام گشته تازه نشد که برم باز به تشییع جنازه منم دختری که اسیر غروبم برا داغ بابام به سینه میکوبم توی گریه‌زاری،دعا من همینه که هیچ‌کی باباشو شکسته نبینه "امون از یتیمی ، امون از یتیمی" @narimani_matn سلام ای سرِ در طبق آرمیده میدونی رقیه‌ت چه رنجی کشیده سلام ای پر از زخم، پر از زخمِ کاری چرا جای سالم تو صورت نداری؟! میدونم که بردن چه‌جور پیرُهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ امیرالمؤمنین اینقدر حواسش به زینب بود؛ وقتی دمِ درِ خونه رسید به حسنین فرمود زیر بغل‌هامو رها کنید؛ زینب دخترم اینجوری با این وضع منو نبینه. حضرت زینب بچه نبوده که؛ سی و چند سالش بوده، اما امیرالمومنین به فکر زینبه، چون دختره. دخترا روحیه‌شون لطیفه.... من میخوام عرضه بدارم آقاجان؛ اینجا شما نمیخواستی زینبت زخم سرت رو ببینه، در حالی‌که میخواستی با پای خودت وارد خونه بشی. اما قربون اون خانمی برم که سه سال بیشتر نداره؛ یهو دید طبق رو وارد کردن، سر بابا رو تو بغلش گرفته... میدونم که بردن چه‌جور پیرهن رو میدونی که بردن النگوی من رو میدونم چه‌جوری سرت رو بریدن میدونی چه‌جوری موهام رو کشیدن @seyedrezanarimani این سرو قبل از اینکه وارد شهر شام کنن تو دِیرِ راهب بردن، راهب مسیحی کامل سر رو با گلاب شستشو داد؛ الحمدلله سر رو تمیز کرد... اما با همه این اوصاف وقتی سرو آوردن تو خرابه، رقیه سرو که دید گفت بابا چرا محاسنت خونیه؟ چرا دندونات شکسته‌ست؟ چرا لبات خونیه؟! حالا فهمیدم بابا؛ اونجایی که عمه نمیذاشت نگاه کنم، اما از دور میدیدم دست اون نامرد بالا میره، چوب به دستش گرفته... @narimani_matn چوب از یزید خورده‌ای و قهر بامنی از چه لبت به صحبت من وا نمیشود؟! موهام و کشید، بابا بابا بابا شامیا بَدَن، بابا بابا بابا عمه رو زدن، بابا بابا بابا گوش و گوشواره، بابا بابا بابا پیرهن پاره، بابا بابا بابا به‌حضرت رقیه الهی العفو... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش اول صوت* (س) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی خوشحال و خندون این پسر بزرگتر دستش توو دست مادرش از توو این کوچه ها رد می شدن، مادرش این بچه رو دستش و گرفته بود، یه غروری داشت این بچه. توو این کوچه ها رد می شدن یهو دید یه سایه ای یه تاریکی نمیدونم چی بگم... یه سری از اراذل اوباش، لاتا اربده کشا از روبرو دارن میان، آروم آروم این بچه اومد جلو مادرش که یعنی من هستم... دید اینا دارن خیلی تند قدم بر میدارن، هی به مادرش گفت: مادر آروم، آروم برو. مادر انگار اینا با ما کار دارن، مادر بیا پشت سر من. یهو دید یکی از این سیاهی ها تند تند اومد جلو... یهو اون سیاهیه اومد جلو هیچ حرفی نزد دستش و برو بالا... "ایستادم به روی پنجه‌ی پایم اما دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد" @seyedrezanarimani اینجا یه مرتبه دید مادر زمین خورد هزاران مرد زمین بخورن یه زن زمین نخورده هزاران گوشواره ببرن، غارت کنند گوشواره‌ی بی‌بی نشکنه زمین نیوفته اینجا یه زن بود زمین خورد، یه زن دیگه هم؛ نه یه دختر دیگه هم من سراغ دارم توو کوچه‌های شهر شام هی میزدنش زمین می افتاد... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (س) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در مقامی که نبی، مستِ خصال زهراست نور توحیدیِ حق، وصفِ جمال زهراست فخر حیدر به همین، همسر زهرا شدن است همنشینی علی، اوج کمال زهراست لَيْلَةُ الْقَدْرِ که بهتر ز هزاران ماه است تابشِ کوچکی از روح، زلال زهراست همه‌ی هستی خود را به فقیران بخشید زیور و زینت این خاک، وَبال زهراست @narimani_matn فاطمه کوکبِ دُرّی است، در افلاک رسول أَنْتَ مِنِّی النَّبِیُّ، شرح جلال زهراست می‌چشد از نفسش ختم رُسُل، عطر بهشت روح معراج نبی، حب وصالِ زهراست ما اگر پای ولی تا دم آخر ماندیم اثر تربیت و نان حلال زهراست هر کسی مهر علی داشت، مدالش دادند سینه‌ی سوخته با میخ، مدال زهراست نور سرخی که به چشمان علی تابیده نور خورشید رخِ رو به زوال زهراست بر بهارش چقدر رنگ خزان پاشیدند قاتل جان علی، قد هلال زهراست صورت و بازو و پهلوی کبودش گویاست منشأ روضه ی جانسوز سه ساله زهراست *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 *بخش اول روضه* (س) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «هر کسی مهر علی داشت، مدالش دادند سینه ی سوخته با میخ، مدال زهراست» @seyedrezanarimani بچه‌هام امروز توو خونه یه جور دیگه گریه می‌کردند؛ آخه توو این چند روزه مادر بود، گرچه شکسته بود. اما بالاخره می‌اومدند یکم کنار بستر مادر شکسته‌شون می‌نشستند، یکم با هم حرف میزند. اما الان هی میان این بستر خالی و نگاه می‌کنند آه می‌کشند.... @seyedrezanarimani «نور سرخی که به چشمان علی تابیده نور خورشید رخِ رو به زوال زهراست بر بهارش چقدر رنگ خزان پاشیدند قاتل جان علی، قد هلال زهراست صورت و بازو و پهلوی کبودش گویاست منشأ روضه‌ی جانسوز سه ساله زهراست» حسین.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سید رضا نریمانی [ @seyedrezanarimani ] کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی [ @narimani_matn ]
📋 آشوبی توو دلم به پاست /*بخش سوم صوت* (ع) (س) با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آشوبی توو دلم به پاست گفتم که این زمین کجاست تا گفتی اینجا کربلاست دلتنگه مادر شدم برادر کاش بود کنارمون و، آروم میشد دلِ من توو این غریبی دیگه، تو هم نگو از رفتن تو هم که بری چی واسه‌م میمونه غیر از غم زمونه، غیر از دلی که خونه می‌دونم بی‌تو میمیره دخترِ تو از غصه‌ی سرِ تو، از داغِ حنجر تو @seyedrezanarimani غم داره اینجا بی‌امون دور و بر زینب بمون چرا شدی به سمت اون گودال خیره، دلم میگیره نگو که قتلگاهه، دق میکنم از این غم آخه چه جور سرت رو توو دست شمر ببینم بین خاک و خون افتاده پیکرِ تو میبینه دختر تو، رو نی می‌ره سر تو زیر دست و پا تن برادرِ من قرآن مادرِ من، پناه آخرِ من ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های حاج سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های حاج سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn