📋 #تورادرابتداازحالبردند
#سبک_روضه *بخش اول صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو را در ابتدا از حال بردند
سپس با نیزه در گودال بردند
همین که سر جدا شد از تن تو
ز پای دخترکت خلخال بردند
مانند مادرم چقدر می خورم زمین
تو خورده ای زمین من اگر می خورم زمین
تو بی کسم شدی و منم بی کست شدم
از تل ت را ندیدم و دلواپست شدم
مانند دختران تو طاقت نداشتم
گفتی نیا به جان تو طاقت نداشتم
@narimani_matn
بی سر مباش و بی سر و سامان مکن مرا
حالا که اومدم تو پشیمان مکن مرا
با دیدن تو چنگ به مویم زدم حسین
بالا سرتو کاش نمی امدم حسین
پنجاه سال خواهری ام را چه می کنی؟
احساس های مادری ام را چه می کنی؟
وقتی که پیکر تو زمین گیر نیزه هاست
زینب تمام زندگی اش زیر نیزه است
خواهر بمیرد آه دگر دست و پا نزن
تنگ است جا مادرمان را صدا نزن
بر سر کشتن عزیز رسول
همه بستند عهد و پیمان را
می شکستند زیر مشت و لگد
یک به یک دنده ها و دندان را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #کربلامحشرکبریشدهاستواویلا
#سبک_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کربلا محشر کبری شدهاست ، واویلا
خون جگر حضرت زهرا شدهاست ،واویلا
گوش در گوش همه لشگریان می گفتند
پسر فاطمه تنها شدهاست ، واویلا
به سر نیزه و شمشیر زمین گیر شدی
تیر ها در بدنت جا شدهاست ، واویلا
@seyedrezanarimani
نه فقط بر دهنت نیزه زدند آقاجان
نیزهای در کمرت تا شده است ، واویلا
هنر حرمله هم کار به دستم داده است
بند بند بدنت وا شده است ، واویلا
تیر و کعب نی و نیزه و شمشیر ای وای
دور گودال چه غوغا شده است ، واویلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #غمتویچشاترویدلمبهونهپاشید
#سبک_روضه *بخش سوم صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غم توی چشات روی دلم بهونه پاشید
اشکام مثه بارون شدو روی گونه پاشید
این خیمه بسوزد ، کسی گله نداره
این زندکی از پشت در یه خونه پاشید
اون خونه که میسوخت خونهی امید دلم بود
این خیمه ها هم میره دور و برشو دود
وقتی همهی عمر غصهی ذهنمو خوندی
داری میری و ناموستو به کیا سپردی
عباس نیومد دل خوشیه من به علم بود
ای کاش علمش رو واسه زینب می آوردی
@narimani_matn
دیدم دم گودال چه بلایی سرت اومد
دیدی چه بلایی به سر خواهرت اومد
پهلوت یه نفر ، دستشو به پهلو گرفته
پهلو نزن اینقدر بخدا مادرت اومد
مادر خودشو رسونده بود بالا سرت زود
اون لحظه ای که یکی با چکمه رو تنت بود
بدرود حسینم قاتل از رو سینه پاشد
توی بغلت مادر اون سرت جدا شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #شهادتحضرتاباالفضل(ع)
#متن_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
#روضه_امام_حسین (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همچین که صداش بلند شد «أخی ادرک اخی» میگه مثل باز شکاری ابی عبدالله سوار بر مرکب شد راه افتاد.( دیدی یه خبر بدی بهت میدن دیگه حال خودت متوجه نمیشی؛ هی تو راه به خودت میگی حتما دروغه. نه اینجوری نیست... ) پیش خودش میگه حالا میرم بدنش بلاخره سالمه. اما تو راه یه مرتبه دیدن از مرکب پیاده شد یه شیئی برداشت. هی تو بغل میگیره؛ هی میبوسه؛ هی به سر میزاره؛ چی پیدا کرده ؟ همچین که نگاه کردن دیدن دستای قلم شده ی عباسشه.
« بچه ها! نوکرا !گریه کنا ! اهل روضه! این دستا خیلی ازش کار برمیاد. برا این دستا خیلی گریه کنید. فردای قیامت یکی از وسیله هایی که بی بی میاره همین دستاست. هر کی خوب برا این دستا گریه کرده باشه شامل شفاعت بی بی میشه.
یه هو میبینن بی بی پر چادر کنار میزنه دو تا دست قلم شده رو دستاش میگیره صدا میزنه «آی گریه کنای این دستا! بیایین حالا نوبت شماست. »
@seyedrezanarimani
همچین که اومد پایین از مرکب دید عجب بدنیه! نشست کنار عباسش. عباس جان ! عزیز دلم! برادرم! کی بدنتو اینجوری کرده؟ دید داره نفسای آخرشو میکشه اما دید برادرش انگار از یه چیزی ناراحته.
_ عباسم از چیزی ناراحتی؟
_ آره داداش. تا حالا دیده بودی من جلوی تو دراز بکشم ؟ ولی چیکار کنم؟ دوست دارم پاشم نمیتونم.
هی بازو هاش رو روی خاک میزد.
عباس اینقدر تقلا نکن. این سر و گذاشت تو دومنش ابی عبدالله. همچین که این سر عباس گذاشت تو دامنش گفت «داداش! میشه آین خونا رو از جلو چشمام پاک کنی ؟ میخوام یه بار دیگه ببینمت»
حسین جان! به خدا لب به آب نزدم.
حسین جان! به بچه هات سلام منو برسون. بگو عموتون لب به آب نزد. خیلی تلاش کرد براتون آب بیاره نشد.
@narimani_matm
_اما عباسم منو ببخش.
_ چیه داداش؟ توام انگار مضطربی؛ ناراحتی. حسین جان از چیزی ناراحتی؟
_عباسم! زیاد نمیتونم اینجا بمونم. تو همین چند لحظه هم که اومدم کنارت یه نگاه بکن ببین این نامردا دور تا دور این خیمه ها را گرفتن .
«داداش داداش داداش !شده کولت کنم اخی میبرمت
داداش داداش داداش داداش یا مثل اکبر رو عبا میبرمت»
همچین که این خونا را از جلوی عباسش پاک کرد دید از گوشه های چشمش داره اشک جاری میشه.
_چی شده عباسم؟ من باید گریه کنم. _صدا زد :«حسین جان! الان تو اومدی بالا سرم سر منو بغل گرفتی. دارم چند ساعت دیگه رو میبینم. حسین جان! از یه طرف دارن سر تو رو میبرن. از یه طرف دارن یه عده بی حیا وارد خیمه ها میشن.
همچین که[ابی عبدالله] تیر خورده داره جوون میده با یه زحمت با یه نیزه شکسته خودشو بلند کرد. صدا در نمیاد. بی رمق صدا زد : «نانجیبا ! من هنوز زنده ام. تا من زنده ام کسی سمت خیمه ها نره. » تاریخ میگه اینجا شمر داد زد سر همشون. گفت «برگردید اول کار این آقا رو تموم کنید. حالا حالا ها وقت داریم برا غارت.»
اما مدینه این کارو نکردن جلو چشمای علی یکی داره با غلاف میزنه یکی داره با تازیانه میزنه.....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #پرشدهدامنهمهباسنگ
#سبک_روضه
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پر شده دامن همه با سنگ
میزند هرکسی به آقا سنگ
همه کج میروند حتی سنگ
میخورد بر عزیز زهرا سنگ
قتلگاه شد ز سنگ مالامال
آه... زهراست شاهد گودال
ناگهان تکیه داد بر نیزه
یک حرامی زدش به سر نیزه
ریختن ، آه... آنقدر نیزه
دفن شده جسم شاه در نیزه
نیزه ها میرسد در جنجال
آه...زهراست شاهد گودال
@narimani_matn
نیت قرب پیرها با چوب
استخاره بگیرها با چوب
ضربه های حقیر ها با چوب
خُورد شد چوبِ تیر ها با چوب
تنشنه لب ضربه خورد رو رفت از حال
آه زهراست شاهد گودال
قاتل از ره رسید با خنجر
رنگ زینب پرید با خنجر
شمر نعره کشید باخنجر
از قفا سر برید با خنجر
ذات حق آمده است استقبال
آه زهراست شاهد گودال
صبح شد رنگ آسمان مرکب
سینه و صورت و دهان مرکب
آه یا صحب الزمان مرکب
داد او را تکان تکان مرکب
شد تنه شاه کربلا پا مال
آه زهراست شاهد گودال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #بهلطفزهرارسیدمبهخیمهها
#سبک_شور
#سبک_روضه
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به لطف زهرا، رسیدم به خیمه ها
به لطف زهرا، اومدم تو روضه ها
به لطف زهرا، جوونمو میدم برات
به لطف زهرا...
مادر تو بازم منو خرید، گناهامو ، زشتی هامو ندید
فاطمه دست ما رو هم گرفت، میون روضه های تو کشید
«السلام علی (یا سید الشهدا)۳»
@narimani_matn
أباعبدالله، سایه ی رو سرم
اباعبدالله، ای امید آخرم
اباعبدالله، ای خداوند کرم
اباعبدالله...
بازم میخونم، بی قراره مادرت
بازم میخونم، پریشونه خواهرت
بازم میخونم، اومدم به محضرت
بازم میخونم...
تو دعوتم کردی که اومدم، خیلی بدم نکردی باز ردم
خودت میدونی که همیشه من، سنگ تو رو به سینه ام زدم
«السلام علی (یا سید الشهدا)۳»
@seyedrezanarimani
خدا میدونه، شور شیرین منی
خدا میدونه، یار دیرین منی
خدا میدونه، دین و آئین منی
خدا میدونه...
میمیرم بی تو، تویی عشق ازلی
میمیرم بی تو، به خداوند جلی
میمیرم بی تو، یا حسین ابن علی
میمیرم بی تو...
باز اومدم از صدقه سرت، تا که بشم غلام و نوکرت
من اومدم تا یه بار دیگه، بیعت کنم با تو و خواهرت
«السلام علی (یا سید الشهدا)۳»
@narimani_matn
تو تشنه بودی، سرت رو نیزه ها
تو تشنه بودی، میزدی تو دست و پا
تو تشنه بودی، سرتو برید أخا
تو تشنه بودی...
غریب مادر، ای حسین بی سرم حسین
غریب مادر، کشننت برابرم
غریب مادر، بی پناه میشه حرم
غریب مادر...
جانی و جانان منی حسین، گرمی مژگان منی حسین
بدون تو کجا برم داداش؟ تو سر و سامان منی حسین
«السلام علی (یا سید الشهدا)۳»
@seyedrezanarimani
غروب و غارت، جلو چشم مادر و
غروب و غارت، داره میبره سر و
غروب و غارت، دارن میزنن به دختر و
غروب و غارت...
نگاه دشمن، میره سمت خیمه ها
نگاه دشمن، سوی ناموس خدا
نگاه دشمن، کجا و حرم کجا ؟
به روی خاکا پرشو کشید، نفس های آخرشو کشید
بشکنه دستی که تو کربلا، گوشواره دخترشو کشید
«السلام علی (یا سید الشهدا)۳»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #روضهحسنین (ع)
#متن_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_امام_حسن_مجتبی(ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ابی عبدالله اومد بالاسر امام حسن گریه میکرد؛ اشک میریخت؛ ناله می زد. امام حسن یه نگاهی به داداشش کرد؛ حسین جان! داداشم چرا گریه میکنی؟ الان شما دور منو گرفتید. شما کنار من هستید.
الان شما هستید زیر بغل های خواهرتون رو میگیرید ؛شما هستید به زینب کمک میدید. اما «لا یوم کَیومک یا اباعبدالله» الان شما دور منو گرفتید؛ برادرام هستند خواهرم هست بچه هام هستن.
اما حسین جان! هیچ روزی مثل روز تو نمیشه. یه عده دور تو رو میگیرند. یه عده نیزه میزنند. یه عده با شمشیر میزنند. یه عده از دور وایستادند دارند سنگت میزنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #آهایهلالزینب
#سبک_روضه * بخش سوم صوت*
#روضه_حضرت_زینب(س)
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه ای (هلال زینب)۳
ماه (شبای تارم)۳
خیلی (دلم گرفته)۳
دیگه (آروم ندارم)۳
بیقرار نگاتم این شب آخر
من شنیدم میگفتی از تن بیسر
از تنی که توو گودال میزنه پر پر
@seyedrezanarimani
بیسر (غریب مادر)۳
مهموم (حسین مظلوم)۳
وای از (گلوی زخمی)۳
ظالم (یه ذره آروم)۳
بیحیا پیش چشم مادرت میزد
نیزهش و بعد حلقوم توو سرت میزد
انگاری توی قلب خواهرت میزد
بیحیا زیر گوش دخترت میزد
وای قدم روی نعش اکبرت میزد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #رویدوشمکولهباریازگناههآخدا
#سبک_مناجات *بخش اول صوت*
#سبک_روضه
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روی دوشم کوله باری از گناهه آخدا
سرمو پایین گرفتم روم سیاهه آخدا
خودمم خسته شدم از بس تو گناه پرسه زدم
دستم و خودت بگیر پام لب چاهه آخدا
هر کسی یه جور داره من و ازت دور میکنه
دوری از تو آخرش میره بیراهه آخدا
این شبا هرجا میرم بزم مناجات خونیه
مجلس دعا برام یه سر پناهه آخدا
چند شبه میام ولی فرقی نکردم میدونم
خرج آدم شدنم یه نیم نگاهه آخدا
@seyedrezanarimani
پشت کوهی از گناهم و به چشمت نمیام
مث سوزنی که توو انبار کاهه آخدا
بدتر از همیشه و خرابتر از قبل اومدم
بی تو حالم بد و با تو رو به راهه آخدا
شبای آشتی کنون کم کم داره تموم میشه
آخرای دههی سوم ماهه آخدا
روزا تا تشنه میشم سلام به تشنه لب میدم
یاد لبهاش رو لبم همیشه آهه آخدا
منو جون به جون کنی به یاد جون دادنشم
توی روضهها دلم تو قتلگاهه آخدا
*شاعر: #محمدحسن_بیات_لو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #دممغرببهروینیزهسرشرابردند
#سبک_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دم مغرب به روی نیزه سرش را بردند
نالهها تا به مدینه خبرش را بردند
همه با دستِ پر از کرب و بلا میرفتند
عدهای چنگ زده بال و پرش را بردند
بیشتر از همه در علقمه معطل بودند
با چه زحمت به روی نی قمرش را بردند
@narimani_matn
میزند بر سر و صورت و زده دشت رباب
به گمانم که به نیزه پسرش را بردند
نخ پیراهن او بود به لبهای کسی
گرگها بر سر دندان جگرش را بردند
نعل تازه و خوب تنش نرم که شد
بادها در همه صحرا اثرش را بردند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #آهازآنروزکهدنیایمنازپاافتاد
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد
رد پا روی پر حضرت حورا افتاد
نفس حادثهها را به شمارش انداخت
اتفاقی که برای من و زهرا افتاد
اتفاقی نبود خونه سوخت
اتفاقی نبود در شکست
اتفاقی نبود فاطمه رو زمین نشست
اتفاقا دیدنش پشت در مثل گل کوبیدنش
اتفاقا کشتنش چهل نفر رد شدن از رو تنش
@seyedrezanarimani
چشم یک طایفه دنبال چنین روزی بود
کارم امروز که دیگر به تماشا افتاد
همه دیدند که زانوی علی لرزید و
تکیهگاه همه مردم دنیا افتاد
اتفاقی نبود محسنم، بین آتیش و دود پر کشید
اتفاقی نبود مرتضی نفسش برید
اتفاقا میخ در چادرو پاره کرد شد درد سر
@narimani_matn
و در آن حین حسینش که سراسیمه رسید
آمد انگار که کاری کند اما افتاد
مادرش دید زمین خوردن امروزش را
گریهای کرد و به یاد غم فردا افتاد
اتفاقی نبود خواهرش، هر دو دست و گذاشت رو سرش
اتفاقی نبود خورد زمین پیش مادرش
احتمالا کربلا هم زمین میخوره ای وای من
احتمالا بیهوا هم زمین میخوره ای وای من
اتفاقا دست و پا میزنه تشنه لب توو قتلگاه
اتفاقا بیپناه خواهرش میدَوه از خیمهگاه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #برایروضهنشستیموروضهخوانآمد
#سبک_روضه
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای روضه نشستیم و روضهخوان آمد
صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد
نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان
سلام حضرت لب تشنه روضهخوان آمد
سلام حضرت شیب الخضیب، مقتلها
نوشتهاند چه بر روزگارتان آمد
نوشتهاند مقاتل که ظهر روز دهم
چه روضهها که ز داغ تو بر زبان آمد
*شاعر: #محسن_ناصحی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #داستانفرهادمیرزا
#متن_روضه
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فرهاد میرزا میگه:
من سالها تحقیق میکردم در مورد این حرفی که پیغمبر زده سالها تحقیق میکردم
«پیغمبر بالای منبر بود ابا عبدالله یه مرتبه وارد شدن
آقا از بالای منبر فرمود حسینم بیا بالا ای چشم پشه»
سالها تحقیق میکرد فرهاد میرزا
که «چشم پشه» یعنی چی ؟
توی یک کشوری میکروسکوپ اختراع کرده بودند؛ گفتند تو هم بیا فرهاد میرزا میگه منم دعوت کردن رفتم.
یه پشه ای گذاشته بودند من آمدم نگاه کردم. صاحب اختراع به من گفت : فلانی ما چشم پشه رو دیدیم شمردیم پر از شیاره. حدود هزار و نهصد شیار داخل چشم پشه خدا قرار داده.
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم
فرهاد میرزا میگه روی زمین نشستم
دو دستی زدم تو سرم گفتم حالا فهمیدم
امام صادق(ع) میفرمایند به اصحابشون که جد قریب مارو هزارو نهصد پنجاه زخم به بدنش زدن
بعضیا اعتراض کردن . مگه توی بدن جا میشه این همه زخم؟ !
امام صادق (علیه السلام) فرمودند آره جا میشه شمشیر جای شمشیر میزدن
نیزه جای نیزه میزدن...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #لبتشنهایدرگوشهیگودالبود
#سبک_روضه / بخش دوم صوت
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جنجال بود و...
لبتشنهای در گوشهی گودال بود و...
گودال بود و...
از نیزه و شمشیر مالامال بود و...
میرفت بالا...
تیغی که دست نفرت دجال بود و...
دجال بود و...
در زیر پایش پیکری پامال بود و...
"ای وای ای وای"
ذکر لبانِ مادری بیحال بود و...
بُنَیَّ قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 #کشمکشبهرپیروهننکنید
#سبک_روضه
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کشمکش بهر پیروهن نکنید!
سر غارت بزن بزن نکنید!
نیزه را داخل دهن نکنید!
جسم او را اگر کفن نکنید
آه و نفرین میکنم همه را
میکشانم علی و فاطمه را
نیزه را از روی پرش بردار!
چکمه ات را ز پیکرش بردار!
خنجرت را ز حنجرش بردار!
لعنتی دست از سرش بردار!
@narimani_matn
تشنه هست و رمق ندارد او
سر او را عقب نکش از مو!
شمر بس کن تو قتلگاه نرو!
بی وضو سمت و سوی شاه نرو!
دخترش میکند نگاه، نرو!
روی این جسم پاره راه نرو!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #ازکودکیباخاطراتتگریهکردم
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از کودکی با خاطراتت گریه کردم
با دستمال مشکی غم گریه کردم
زیر کتیبه، رو به پرچم گریه کردم
گفتن یا مظلوم، نمنم گریه کردم
این گریه از شیر حلال مادران است
گریه، گریه، گریه بهترین کار جهان است
هرجا که رفتم از شکوه تو سخن بود
نام شما لالایی شبهای من بود
زیباترین تکرار من، سینه زدن بود
جای کبودی بعد هیئت، روی تن بود
با سینهزنها دم گرفتم، قد کشیدم
در روضهها ماتم گرفتم، قد کشیدم
@seyedrezanarimani
جایی نخواهم رفت غیر از خانهی تو
تنها شدم محتاج آب و دانهی تو
من را نجاتم میدهد میخانهی تو
بهتر که باشم تا ابد دیوانهی تو
جز نوکری کوی تو، من را هنر نیست
اصلا به غیر از خانهت، جایی خبر نیست
بر سر زنان از ماجرایت، غصه خوردم
با مقتل کرب و بلایت، غصه خوردم
برا حال و روزت بچههایت، غصه خوردم
از بچگی خیلی برایت، غصه خوردم
موی سفیدم، راوی شرح غم توست
فیض دو عالم، در کنار پرچم توست
قبل از محرم میکند مادر صدایم
نامه فرستاده با دست خود برایم
@narimani_matn
مشمول لطف و رحمت خیر النسایم
زهرا خودش من را سوا کرده بیایم
بغض گلوی عاشقان از، آه زهراست
اشکی اگر گردد روان، از آه زهراست
شب تا سحر، همسایههایش را دعا کرد
بین قنوتش، گریهکنها را صدا کرد
ما را اسیر خامس آل عبا کرد
آهی کشید و سینهها را، کربلا کرد
اذن دخول روضههای ما مدینهست
شرط قبول گریههای ما مدینهست
در جمعیت گم میشود لحن صدایی
بالا گرفته کینهای بیحیایی
افتاده در روی تنش با ضرب پایی
روضه زنانه میشود فضه کجایی؟
دیگر نشد شانه زنم، موی حسینم
از دمی سوخت، گیسوی حسینم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #ازسرصبحدلمدارهمیلرزه
#سبک_روضه *بخش اول صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از سر صبح دلم داره میلرزه
چه اضطرابی داره خواهر تو
کم بشه مویی از سرت، میمیرم
تو رو به من سپرده مادر تو
این همه لشکر اومده به اینجا
خواهرتم، دلم هزار جا میره
سر نماز فقط میگم خدایا
حسینم و کسی ازم نگیره
خاکِ بلا خیزی داره زمینت
از صدای طبلات دلم شکسته
خیمه زدی، الهی من بمیرم
رو پلک تو گرد و غبار نشسته
از شب اول بیمادرمون
یادمه که بهت رسیده بودم
دلم یه جوری شد آخه تا حالا
موی تو رو خاکی ندیده بودم
@seyedrezanarimani
دیر نشده بیا بریم مدینه
دلم ندارم غریبیت و ببینم
من که از اون خواهرا نیستم
داداش، بیام سر مزار تو بشینم
خدا نیاره روزی که ببینی
موی حسین، توو مشت نیزهداره
دلت بخواد که موهاش و بشوری
به شرطی که پنجهی شمر بزاره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #زینبروصدازدیمادرروصدازدم
#سبک_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_زینب (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زینب رو صدا زدی، مادر رو صدا زدم
رو کردم سمت نجف، حیدر رو صدا زدم
رو کردم مدینه و، گفتم وا محمدا
کوبیدم به سینه و، گفتم وا محمدا
وا محمدا! حسین و بیرَدا، ببین به کربلا
وا محمدا! تنش رو زیر پا، ببین به کربلا
وا علیا! دختر حیدر و سپردی به کیا
وا حسنا! دارن میان به سمت خیمهی زنا
@narimani_matn
سیلی بیهوا زدن، جدم رو صدا زدم
ما رو بد صدا زدن، جدم رو صدا زدم
خیمه شعلهور شد و، گفتم وا محمدا
لشکر حملهور شد و، گفتم وا محمدا
وا محمدا! حرم رو بیپناه، ببین به کربلا
وا محمدا! میسوزه خیمهها، ببین به کربلا
وایِ حرم، بَده که غارت کنن از خانِ کرم
وایِ حرم، شکسته زیر لگداشون کمرم
وایِ حرم، میگفتی العطش میسوزه جیگرم
وایِ حرم، آخ چه بلایی بود آوردن به سرم
*شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #وداعابیعبداللهازحرم
#متن_روضه *بخش اول صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دم در خیمه ایستاده و داره صحنهها رو با چشمش میبینه، ابی عبدالله هم به خواهرش فرمود:« خواهرم! من دارم میرم همهی این زن و بچهها حفاظتشون با توئه خواهرم. مخصوصا سفارش عبدالله و قاسم و کرد.
آخه روایت میگه ده ساله بود که پدرش و از دست داد؛ ابی عبدالله براش پدری میکرد. چند ماه بیشتر نداشت که باباش و از دست داده، ابی عبدالله حکم پدری برا عبدالله رو داره،هرجا میره دنبال ابی عبدالله راه میوفته...
سپرد به زینبش مخصوصا عبدالله رو سنش کمه مواظب این بچه باش.
همچین که با همه خداحافظی کرد و رفت میگن طول کشید وداع ابی عبدالله دم در خیمه همهی زن و بچهها ریختن دور حسین. هرکسی یه جوری دومن حسین و گرفته میگن نرو...
- یکی میگه بابا نمیخواد بری
- یکی میگه داداش نمیخواد بری
یه نفر از دشمن میخواست طعنه بزنه، گوشه بزنه، اذیت کنه از اون دور فریاد زد چی شده حسین؟! رفتی بین زنا خودت و پنهان کردی.
- چرا نمیای از بین خواهرات بیرون؟!
@narimani_matn
همچین که اومد توو گودال اینقدر این بدنش زخمای شمشیر و نیزه خورده، همهی این صحنهها رو از دم درِ خیمه بچهها دارن میبینند. مگه زینب چند نفر و میتونه جلو چشماشون و بگیره؟!
عبدالله داره از دور میبینه، بچهها دم در خیمه ایستادن، دخترا هی دارن توو سرشون میزنند، نزنید بابامون و...
@seyedrezanarimani
توو کوچهها هم که امام حسن دنبال مادرش بوده، همچین که اون نامردا اومدن جلو، هی یه قدم میرفت جلو؛ برید عقب، مادر منه، برید از این کوچه بیرون. اما در خونه رو که آتیش زدن اونجا زینبم بود، اونجا زینب هی توو صورتش میزد، نکنید همچین با مادر من، نزنید اینقدر مادر منو...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #عمهمحکمگرفتهدستشرا
#سبک_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_عبدالله (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمه محکم گرفته دستش را
داشت اما یتیمتر میشد
لحظه لحظه عمو در آن گودال
حال و روزش وخیمتر میشد
باورش هم نمی شد او باید
بنشیند فقط نگاه کند
بزند داد و بعد هر تیری
ای خدا کاش اشتباه کند
یادش افتاد روضههایی را
که عمویش کنار او میخواند
حرف مادر بزرگ را میزد
روضهی شعله را عمو میخواند
@seyedrezanarimani
مادرش پشتِ در که در افتاد
نفسی مادرانه بند آمد
شیشهای خورد شد به روی زمین
راه کوچه به خانه بند آمد
دستهای پدر بزرگش را
بسته و میکِشند اما نه
دست مادر به دامنش افتاد
گفت تا زنده است زهرا نه
چل نفر میکِشند از یک سو
اما یک زن باردار سَد میشد
بین کوچه علی اگر میماند
که برای مغیره بد میشد
@narimani_matn
کار قنفذ شروع شده اما
پدر من حسن آنجا بود
خواست تا سمت مادرش بِدَوَد
آنکه دستش گرفت بابا بود
نه که گودال،کوچه را میدید
همه افتاده بر سرِ مادر
به کمر بسته چادرش اما
به زمین خورده معجر مادر
تا ببیند چه میشود باید
به نوک پای خویش قد بکشد
شرط کردند هرکه میآید
از تنش هر که نیزه زد بکشد
برای این که بیشتر به این بدن نیزه بزنند، هرکی میرفت نیزهش و میزد از توو بدن در میآورد که جای نیزهی بیشتری باشه توو بدن حسین...
@seyedrezanarimani
از همانجا به سنگاندازان
داد میزد تورو خدا نزنید
وای بر من مگر سر آورید
اینقدر سخت نیزه را نزنید
زرهاش را که کَندهاید از تن
اینکه پیراهن است نامردا
از روی سینه چکمه را بردار
وقت خندیدن است نامردا
دست خود را کشید تا گودال
یک نفس میدوید تا گودال
از میان حرامیان رد شد
بدنش را کشید تا گودال
*شاعر: #حسن_لطفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 #صلاللهُعلیکَیاعطشان
#سبک_روضه *بخش سوم صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقتل میگه، افتادی آقا جان
از روی زین، بر خاک و خون غلطان
مقتل میگه، از مادر آب خواستی
آقا بردن، پیرهنت راستی
تنها نذار، ام المصائب رو
خیمه نفرست، اسب بیصاحب رو
مقتل میگه، پنجه توو موت کردن
مقتل میگه، هی زیر و روت کردن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]
📋 شباهت شهادت حضرت مسلم به شهادت امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س)
#متن_روضه /* بخش سوم صوت*
#متن_روایت
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اینقدر جنگید روایت میگه خسته شد، یه تنه همه لشکر و مقابلشون ایستاده...
«وجَعَلَ يُقاتِلُ حَتّى اُثخِنَ بِالجِراحِ» انقدر این زخمش بزرگ شد، اینقدر این خونا توو این زخمای بدنش لخته شده بود، بزرگ شده بود دیگه نمیتونست بجنگه «وضَعُفَ عَنِ القِتالِ» ضعف وجودش و گرفته بود، «وتَكاثَروا عَلَيهِ فَجَعَلوا» دورش و گرفتند حلقه زدند «يَرمونَهُ بِالنَّبلِ وَالحِجارَةِ» هم تیرش میزند هم سنگش میزدند، کار به جایی رسید مسلم داد میزد، صداش و بلند کرد: «فَقالَ مُسلِمٌ: وَيلَكُم!» وای بر شما! «ما لَكُم تَرمونَني بِالحِجارَةِ كَما تُرمَى الكُفّارُ» مگه دارید با کفار میجنگید که دارید اینجوری سنگ بارونش میکنید، «وأنَا مِن أهلِ بَيتِ الأَنبِياءِ الأَبرارِ؟!» مگه من و نمیشناسید من از خاندان پیامبرتونم «وَيلَكُم! أما تَرعَونَ حَقَّ رَسولِ اللّه ِصلى الله عليه و آله وذُرِّيَّتِهِ؟» از پیامبر خجالت نمیکشی دارید اینجوری من و میزنید. اینجا مسلم خسته شد، شروع کرد اینجوری حرف بزنه...
@seyedrezanarimani
یه جاییم من سراغ دارم اربابمون خسته شد. روایت میگه:
«وقَد اُثخِنَ بِالجِراحِ في رَأسِهِ وبَدَنِهِ فَجَعَلَ يُضارِبُهُم بِسَيفِهِ، فَوَقَفَ [الحُسَينُ عليه السلام ] وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ»؛ یه مرتبه ابی عبدالله ایستاد، آنقدر زخم به بدنشه، نفس که میکشه از لابهلای این زره خون جاری میشه، «أتاهُ حَجَرٌ عَلى جَبهَتِه هَشَمَها» یه نفری سنگی برداشت به پیشانی ارباب ما زد «ثُمَّ أتاهُ سَهمٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ مَسمومٌ» همچین که این خونا جاری شد ابی عبدالله این دامن عربی و بالا زد خون پیشانی رو بگیره؛ همچین که این دامن و بالا زد سفیدیه سینهی حسین نمایان شد. اون نامرد تیر سه شعبهی زهرآلودی برداشت...
«فَوَقَعَ عَلى قَلبِهِ» به سینهی حسین....
@narimani_matn
یه سینهی مجروح دیگه رو هم سراغ دارم، مدینه هم همینجور شد. « وَ نَبَتَ مِسْمارُ الْبابِ فی صَدْرِها» مسمار و میدونی چه شکلیه؟! این که میگه «وَ نَبَتَ» یعنی فرو رفته یعنی خراش ننداخته. مسمار یه میخهایی هست توو درای قدیمی میزدند. آه...
این میخ توو سینهی مادر ما رفت...
ای حسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای حاج سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای حاج سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 گفتم بیا کوفه ولی نیست اینجا با تو هیچ دلی
#سبک_روضه /* بخش چهارم صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گفتم بیا کوفه ولی
نیست اینجا با تو هیچ دلی
کاشکی میشد بیمعطلی
برگردی آقا، تا نشی تنها
وفا نداره کوفه
دروغه بیعتاشون
یه چیزایی شنیدم
من بین صحبتاشون
حرف از اینه که
آب و به روت ببندند
به گریههات بخندند
@seyedrezanarimani
خواهشم اینه که
با اشک و آه و زاری
همراهت آب بیاری
اصغرت و نیاری
خیلی بدن این کوفیا
بویی نبردن از حیا
با زن و بچههات نیا
نامهربونند، تشنهی خونند
بازارِ نیزه سازا
شلوغه و غمافروز
خرما فروش دیروز
خنجر فروش امروز
ترسم اینه که
تنِ حرم بلرزه
سرت بره رو نیزه
وای از چشای هرزه
بعد از تو میشه
به خیمههات جسارت
حرم میره به غارت
زینب میره اسارت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای حاج سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای حاج سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 کمکم صدای قافله دارد میاید
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_حضرت_رقیه (س)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کمکم صدای قافله دارد میاید
از این طرف هم هلهله دارد میاید
آقا سنان بهر صله دارد میاید
آه ای ربابه حرمله دارد میاید
خیری ندیدی ای رباب از زندگانی
شیرش بده این بچه را تا میتوانی
اینجا جوانان پاسبان زینب هستند
خیلی بنی هاشم میان زینب هستند
اینها مراقبهای جان زینب هستند
عباس و اکبر محرمان زینب هستند
وای از غروب کربلا و عمه زینب
شلاق شمر بیحیا و عمه زینب
@seyedrezanarimani
من را برم گردان عزیزم جان مادر
بوی جدایی میدهد اینجا برادر
ای زینت دوش نبی جان پیمبر
پس لااقل انگشترت را در بیاور
چشمش گرفته ساربان انگشترت را
حتی النگو و طلای دخترت را
میترسم اینکه پیش من از پا بیوفتی
با زور تیغ و سنگ و نیزهها بیوفتی
تشنه کنار موج این دریا بیوفتی
یا گوشهی گودال این صحرا بیوفتی
دیدم خودم که کربلا گودال دارد
اینجا که آوردی مرا گودال دارد
@narimani_matn
طفل سه ساله جا در این صحرا ندارد
باور بکن که طاقت گرما ندارد
یا طاقت آزار اینها را ندارد
طفل یتیمی که اگر بابا ندارد
باشد اگر آن دخترک یک نازدانه
اصلا نباید زد به رویش تازیانه
*شاعر: #حامد_جولازاده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای حاج سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای حاج سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn
📋 آشوبی توو دلم به پاست
#سبک_روضه /*بخش سوم صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_رقیه (س)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آشوبی توو دلم به پاست
گفتم که این زمین کجاست
تا گفتی اینجا کربلاست
دلتنگه مادر شدم برادر
کاش بود کنارمون و، آروم میشد دلِ من
توو این غریبی دیگه، تو هم نگو از رفتن
تو هم که بری چی واسهم میمونه
غیر از غم زمونه، غیر از دلی که خونه
میدونم بیتو میمیره دخترِ تو
از غصهی سرِ تو، از داغِ حنجر تو
@seyedrezanarimani
غم داره اینجا بیامون
دور و بر زینب بمون
چرا شدی به سمت اون
گودال خیره، دلم میگیره
نگو که قتلگاهه، دق میکنم از این غم
آخه چه جور سرت رو توو دست شمر ببینم
بین خاک و خون افتاده پیکرِ تو
میبینه دختر تو، رو نی میره سر تو
زیر دست و پا تن برادرِ من
قرآن مادرِ من، پناه آخرِ من
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای حاج سیدرضا نریمانی👇👇👇
@seyedrezanarimani
کانال اشعار مداحیهای حاج سیدرضا نریمانی👇👇👇
@narimani_matn