eitaa logo
الهادی
21.3هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
914 ویدیو
43 فایل
🔻 درگاه‌های نشر آثار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در شبکه‌های اجتماعی و همچنین لینک دانلود نرم‌افزار الهادی در صفحه زیر موجود است: www.al-hady.ir 📩دریافت نظرات: http://al-hady.ir/page/a
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 قرآن از زبان حضرت موسی علیه السلام خطاب به حضرت خضر می فرماید: «هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً» (آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟ (کهف، ۶۶)) 🔸 دیگر قرآن چطوری لزوم تلاش برای رشد را بگوید؟ یک پیغمبر در جایگاه‌های بلند، صاحب تورات، می‌آید خود را در جایگاه متعلّم و شاگرد قرار می‌دهد نسبت به یک معلمی که اصلاً اسم او را هم قرآن نمی‌آورد، فقط خداشناس است. 🔹 «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا» (در آنجا بنده‌ای از بندگان ما را یافتند. ( کهف، ۶۵)) و آن فرد ناشناس و آن بزرگوار در کمال غنای طبع به چنین مُتعلّمی می‌فرماید که «إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطيعَ مَعِيَ صَبْراً» (گفت: «تو هرگز نمی‌توانی با من شکیبایی کنی! (کهف، ۶۷)) 🔸 و این بزرگوار دوباره اصرار می‌کند و او می‌بیند رد کردن چنین شاگردی در این جایگاه خلاف حکمت است؛ لذا برای او شرط می‌گذارد که «فَإِنِ اتَّبَعْتَني‏ فَلا تَسْئَلْني‏ عَنْ شَيْ‏ءٍ» (پس اگر می‌خواهی بدنبال من بیایی، از هیچ چیز مپرس تا خودم (به موقع) آن را برای تو بازگو کنم (کهف، ۷۰)) 🔹 سؤال در اینجا به معنای اعتراض و جدل است. گرچه در بعضی از مواردی که بعد پیدا شد حتی به تردید او هم گیر داد. 🔸 در قضیه اقامه‌ی جدار حضرت موسی خیلی ملایم گفت که «لَوْ شِئْتَ لاَتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً» (می‌خواستی در مقابل این کار مزدی بگیری! (کهف، ۷۷)) دیگر این که اعتراض نیست، این خیلی ملایم بود، ولی فرمود: «هذا فِراقُ بَيْني‏ وَ بَيْنِكَ» (اینک زمان جدایی من و تو فرا رسیده (کهف، ۷۸)) دنبال کار و زندگی خود برو 🔹 و در روایت دارد که حضرت موسی تا آخر عمر می‌فرمود که هر وقت این جمله را به یاد می‌آورم موی بر اندام من راست می‌شود. کد8417‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔹 تلگرام و ایتا: @nasery_ir 🔸 واتساپ: wa.me/989338010649 ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 برای هر آیه‌ی داستان حضرت موسی و خضر علیهماالسلام به اندازه‌ی چند کتاب مطلب وجود دارد؛ 🔸 مثلاً در رابطه با چگونگی نحوه‌ی برخورد این دو شخصیت، چگونگی جایگاه متعلم و عالم و مباحث دیگر مطلب زیاد دارد. 🔹 متعلم، شخصیتی است که آخرین مرتبه‌ی علمی جهان را دارد و نبی اولوالعزم است. صاحب کتاب، کلیم‌الله و سلطان بنی‌اسرائیل است؛ ولی آن طرف، فردی ناشناس است؛ «فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا» (تا اين كه [خضر] بنده‏اى از بندگان ما را يافتند. (کهف، ۶۵)) 🔸 حضرت موسی با تمام امتیازاتی که دارد خودش را تسلیم چه کسی می‌کند؟ تسلیم «عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا»؛ این یک اشاره‌ی باطنی است. 🔹 «قالَ لَهُ مُوسى‏ هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا» (آيا از پى تو بيايم تا از حكمتى كه تعليم شده‏اى به من بياموزى؟ (کهف، ۶۶)) این درخواست خیلی عجیب است! مثلاً اگر مسئول یک مملکت یک سؤال از شما بکند، چه طور با کمال تواضع جواب می‌دهید؟ این نبی با این همه امتیازات آمده است و به یک فرد گمنام می‌گوید: «هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا» و آن فرد گمنام بگوید: «إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا» (تو هرگز نمى‏توانى همراه من شكيبايى كنى. (کهف، ۶۷))؛ 🔸 یعنی مگر این رقم حرف زدن، شوخی است! دوباره آن نبی اصرار می‌کند که «سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّـهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا» (اگر خدا خواهد شكيبا خواهى يافت و در هيچ كارى تو را نافرمانى نخواهم كرد. (کهف، ۶۹)) 🔹 فرد گمنام می‌گوید: «فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلَا تَسْأَلْنِي عَن شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا (پس اگر از پى من آمدى، از چيزى سؤال مكن تا خود از آن با تو سخن آغاز كنم. (کهف، ۷۰)) 🔸 یعنی اینجا با حوزه فرق می‌کند، نمی‌شود که بخواهی خیلی سؤال بکنی. در حوزه، سوال و جواب بسیار، یک صفت ارزشمند است؛ اما اینجا این حرف‌ها نیست. اینجا فضایش غیر از فضای مراحل عادی علمی است. جدل و بحث، در اینجا نیست. قرآن خیلی زیبا حد و حدود علوم را جدا کرده است. کد 832‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 در قضیه موسی و خضر قرآن می‌فرماید: «فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَكِبَا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا» (پس به راه افتادند، تا وقتى كه سوار كشتى شدند [خضر] آن را سوراخ كرد. موسى گفت: آيا كشتى را سوراخ كردى تا سرنشينانش را غرق كنى؟... (کهف، ۷۱)) 🔸 روی قواعد ظاهری، سوراخ کردن کشتی کار خیلی سنگینی است، کشتی مردم است، حرف نبی هم خیلی حساب شده است. 🔹 نقل است که ناخدا که اهل اطراف مصر بود خیلی از این دو نفر خوشش آمد. گفت: من این پیرمرد [حضرت خضر] را قبلا اینجا دیده‌ام؛ کارهای عجیب و غریبی از او نقل می‌کنند. محبت پیرمرد گمنام به دل ناخدا افتاده بود و او را بزرگ می‌دانست. 🔸 چون چیزی هم نداشتند، گفتند: ما را مجانی می‌بری؟ ناخدا گفت: بفرمایید و آنها را سوار کرد. کشتی پر از جمعیت شد و راه افتادند. زمان ناهار که شد ناخدا به دستیارش گفت: آن دو پیرمرد را بگو بیایند تا با هم ناهار بخوریم. ناهار ماهی بود و خوردند. 🔹 بعد از ناهار، پیرمرد تبر را برداشت و کشتی را سوراخ کرد؛ آن وقت داد و فریاد اهل کشتی بلند شد. با این حال حضرت موسی چه کار کند؟ می‌گوید: «أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا»؛ (آيا كشتى را سوراخ كردى تا سرنشينانش را غرق كنى؟ (کهف، ۷۱)) 🔸 حرفش خیلی منطقی است. نتیجه سوراخ کردن کشتی غرق شدن اهل کشتی است. ولی حضرت موسی نمی‌داند که پیرمرد فکر بعدش را هم کرده است و می‌داند برای کشتی مشکلی پیش نمی‌آید. اگر هم به مردم فشار بیاید اشکال ندارد. خیلی حکمت در این کار بود. از لایه به لایه‌اش خیلی مطلب در می‌آید. 🔹 پیرمرد بعد از سوراخ کردن به حضرت موسی گفت: برویم. دستش را گرفت و او را روی آب کشاند و با هم عصازنان از روی آب رد شدند و رفتند. فریاد مردم در آمده بود که کشتی ما را سوراخ کرده‌اید و داریم غرق می‌شویم؛ برای ما از روی آب راه می‌روید؟! 🔸 وقتی دیدند این‌ها رفتند؛ گفتند که برویم سطل بیاوریم آب‌ها را خالی کنیم. آب‌ها را خالی کردند و خلأ را فعلاً پر کردند وخودشان را به مقصد رساندند. 🔹 نکات و لطائف زیادی در مورد این قضیه در روایات آمده است؛ ولی یکی از ظرائف این قضیه این است که گاهی خدای متعال کشتی شخصیت یک نفر را سوراخ می‌کند؛ یک مؤمنی دارد مسیر رشدش را می‌رود ولی یکدفعه یک جایی در مسیر می‌لنگد. 🔸 همه به نسبت او، پایین و بالا میشوند. [یعنی از چشم مردم می‌افتد] ولی خدا می‌داند دارد چه کار می‌کند. هر کشتی‌ای را که بخواهد حفظ کند، آن را سوراخ می‌کند؛ وگرنه خدا با کشتی‌هایی که شیطان و سارقین دارند می‌برند، کاری ندارد. 🔹 منتها تشخیص آن در مصداق [که کدام مشکل من مصداق این حرف و از طرف خداست و کدام نتیجه اعمال خودم است] آسان نیست. از این مدل در همه‌ی ابعادش هست. کد 832‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 ماه ذی القعده ماه ممتازی بوده و هست و خواهد بود. ماهی است که حضرت موسی(علیه السلام) در آن به کوه طور رفت. همانطور که قرآن فرمود: «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَة» (اعراف۱۴۲: و ما با موسی، سی شب وعده گذاشتیم؛ سپس آن را با ده شب (دیگر) تکمیل نمودیم؛ به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد.) 🔸 با حضرت موسی علیه السلام قرار و مواعده شد که سی شب با خدا خلوت کند؛ حضرت موسایی که خودش پیغمبر است، حضرت موسایی که رسول است، نبی است، تمام اوقاتش غرق توجه به خداست، آخرش یک فاصله ای را برای استغراق در توجهات به حق تعالی بگذارد. 🔹 او که خودش پیغمبر است ولی خدایا برای این بشر چه کار کرده ای که هرچه با تو ارتباط برقرار می کند باز هم راه رشد هست، باز راه ترقی هست، باز راه درک خیرات هست. ما راه بی پایانی در پیش داریم. 🔸 این قضایا که همینجوری و اتفاقی در قرآن نیامده است. این‌ها الگوسازی و اسطوره سازی است؛ یعنی آقا این که پیغمبر ما بود، کلیم الله بود و اعلمِ اهل زمانش بود و متُذّکر بود اما در آخر زمانی را خالص برای خدا گذاشت «وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ» تازه یک دهۀ دیگر هم اضافه شد «فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ» 🔹 لذا در سیرۀ علمای بزرگ حوزه همیشه این سیره بوده است که در این ماه ذی القعده به استغفار بیشتر می پرداختند و ذخیره سازی برای طول سالشان می کردند و این دستور را می دادند. کد ۴۵۹۴ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 حق نداری همه جا، خودت را وسط بگذاری و ملاک حق را دانایی خودت و چهار کلمه‌ای که خوانده‌ای بدانی. 🔸 خداوند مرحوم شهید بهشتی را رحمت کند و رضوان خدا بر او باد؛ از ایشان جمله‌ای نقل می‌کنند که «این تصور را از ذهنت دور کن که هرچه هست، همین‌ جا پیش تو است.» 🔹 چنین چیزی نیست و عالم، خیلی گسترده است! برای همین، فقط کافی است که به جریان حضرت موسی علیه‌السلام و خضر نبی توجّهی بکنی. 🔸 حضرت موسی که پیامبر اولوالعزم است به حضرت خضر می فرماید: «هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا» آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟ (کهف: ۶۶) 🔹 و حضرت خضر در جواب می فرماید: « قَالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا ». گفت: «تو هرگز نمی‌توانی با من شکیبایی کنی! (کهف: ۶۷) 🔸یعنی چه؟ یعنی نظام خلقت، بر مبانی علمی بسیار بی‌نهایتی پایه‌گذاری شده است. «وَ فَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ» فوق هر دانشمندی دانشمندتری وجود دارد. (یوسف: ۷۶) 🔹 چرا؟ چون «ید الله فوق ایدیهم» و «الله اکبر»؛ یعنی هر چه بالا بروی، خدا بزرگ‌تر است. کد ۲۲۸۶۶ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
ادامه مطلب قبل... 🔻 این، مقام نبی و سلیمان است؛ نه برای انتقال، خودش را درگیرِ آن اولی (جن) کرد و نه در دومی [خودش ورود کرد]؛ زیرا افراد هستند. 🔸 خودش نبی است و جایگاه وحی برای او است. چه اختصاصاتی این جایگاه [نبوت] دارد که به چگونه اموری باید اشتغال پیدا بکند و به چه اموری اشتغال پیدا نکند؟ این، نیاز به مطالعه و فحص و دقت بیشتر دارد. 🔹 این که عرض می‌کنم موسی -علیه‌السلام- از ارکان احیا است، بعید نیست. از ارکان احیا است. در ابتدای سوره‌ی آل عمران می‌بینید که عیسی -علیه‌السلام- خیلی شفاف‌تر از این بیان می‌کند و می‌فرماید: «وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ»/آل عمران ۴۹) یا می‌فرماید: «وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ» (و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى‌بخشم/آل عمران ۴۹) یا می‌فرماید: «وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ» (و به اذن خدا مردگان را زنده مى‌گردانم./آل عمران ۴۹) این، امری است که در این جایگاه تعریف شده است و ما نشناخته‌ایم. 🔸 چه در موسی -علیه‌السلام- و چه در عیسی -علیه‌السلام-، وقتی که شخصیّت آنان را مورد بررسی قرار می‌دهد، امتیازات ویژه‌ای را خدای متعال برای آنان قرار می‌دهد که خودش باب وسیعی است. 🔹 به موسی -علیه‌السلام- می‌گوید: «و اصطنعتک لنفسی»؛ یعنی تو را برای خودم دارم می‌سازم. این، خیلی مقام است! اصلاً دور نیست که احیای موتی بإذن الله در اختیار یک نبی باشد و حالا بهانه‌اش هم، ذبح یک بقره‌ باشد؛ ولی جامعه نمی‌پذیرد. 🔸 «وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا»؛ یعنی می‌گویند که ما را مسخره کرده‌ای‌؟!‌ ما می‌گوییم یک جوان کشته شده است و شما می‌گویید بروید یک گاو سر ببرید. موسی -علیه‌السلام- می‌داند که دارد چه کار می‌کند و این‌ها نمی‌دانند. کد ۲۴۹۴۷ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 در جریان حضرت موسی علیه‌السلام و ملاقاتش با حضرت خضر، موسی و یوشع با همدیگر داشتند می‌رفتند. در سوره‌ی کهف می‌فرماید: «فوجدا عبدا من عبادنا»؛ یعنی موسی و یوشع، بنده‌ای از بندگان ما را یافتند. 🔸 «عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا» (بنده‌اى از بندگان ما كه از جانب خود به او رحمتى عطا كرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بوديم/کهف ۶۵). ما «من لدنّا» علم به او دادیم. 🔹 اگر ما باشیم و این زندگی، ما لَدُنِ الله زندگی نکرده‌ایم. او که چنین علمی به او می‌دهند، تمام توجّهش مدیریّت شده است به سمت خدای متعال. همین راه‌هایی است که برای ما هم قرار داده‌اند و ما، استفاده نکرده‌ایم. 🔸 فکرش و ذکر و توجّهش لدن الله بوده است که «علّمناه من لدنّا علما». نمی‌شود که من، در سخت‌ترین شوره‌زار غفلت باشم و لطیف‌ترین غذاهای معنوی، نصیبم شود. این، اصلاً‌ امکان ندارد. کد ۲۴۹۴۷ ادامه دارد...‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 قرآن شخصیّتی مانند موسی –علیه السلام- را در ابعاد مختلف و آیات و سوره‌های متعدّد، شروع به تجزیه و تحلیل می‌کند که همگی نیاز به دقّت و شناخت دارد. 🔸 درباره‌ی موسی، شخصیّتی الهی معرفی می‌کند و یک اشاره هم می‌کند که کجا اینگونه شد؟ در این بین، شروع به بیان جریان مادر موسی می‌کند. 🔹 این مادر، در ارتباط بود. این مادر به گونه‌ای بود که حرف‌هایش را برای خدا می‌زد و از آن ناحیه، القائات رحمانی، هدایت‌گر او بود. 🔸 این مادر، مادری کارکرده و صبوری‌کرده است و کارهایش را با خدا بسته است. این مادر، مستحق این فرزند شد. چقدر خدای متعال از این مادر حمایت می‌کند! 🔹 می‌گوید این بچه را در صندوقی بگذار و روی آب رها کن. او را در صندوقی گذاشت و رها کرد. «إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى مَنْ يَكْفُلُهُ» (آنگاه كه خواهر تو مى‌رفت و مى‌گفت: آيا شما را بر كسى كه عهده‌دار او گردد دلالت كنم؟/طه ۴۰). اصلاً این سبد و صندوق را خدای متعال دارد هدایت می‌کند. 🔸 این مراتب توحیدی را چگونه خداوند در زندگی افراد، اجرا می‌کند؟ با نیّت خالص و صبوری خودشان. فکر می‌کنید الآن کم هستند خانم‌هایی که دارند صبوری می‌کنند و این صبوری، راه‌گشا است برای رسیدن به حداکثر مراتب بندگی و عبودیّت و ارتباط با خدا؟ ولی خدای متعال، بخشی را برای این مادر قرار می‌دهد و حق این مادر را هم ادا می‌کند. کد ۲۴۹۴۷ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 در روایت آمده است که موسی علیه‌السلام به یوشع، آن رفیق و جوانی که همراه ایشان بود و به او خدمت می‌کرد، فرمود که برو از آبادی پایین، نمک بگیر و بیاور تا غذایی درست کنیم. 🔸 جبرئیل نازل شد و عرض کرد که ای جناب موسی! خداوند می‌فرماید که هزاران بچه‌ی بنی‌اسرائیلی را کشتند تا تو را بکشند؛ ولی ما، تو را حفظ کردیم. ای موسی، مادرت ناامید شد و تو را در صندوق و سبدی قرار داد و بر رود نیل انداخت و این آب، به چند شاخه تقسیم می‌شد. ما این سبد را به منزل فرعون سوق دادیم و ما بودیم که این کار را مدیریّت کردیم. 🔹 ای موسی، مرضعه (زن شیرده) در خانه‌ی فرعون، زیاد بود که بچه‌ها را شیر می‌دادند و تو هم گرسنه بودی و گریه می‌کردی؛ ولی «حرّمنا علیه المراضع» (شير دايگان را بر او حرام گردانيده بوديم/قصص ۱۲) و ما کاری کردیم که از هیچ مرضعه‌ای، شیر نخوری. 🔸دموسی، بی‌تابی می‌کرد و مرضعه‌ها می‌گفتند که گرسنه است و کسی باید شیرش بدهد؛ ولی از هیچ کس، شیر نمی‌خورد و بی‌قراری می‌کرد تا اینکه خواهر موسی که آنجا بود گفت من، کسی را می‌شناسم که به او شیر بدهد و به او بگویید که بیاید. اینگونه بود که مادر خود موسی را خبر کردند و نمی‌دانستند که کیست. 🔹 ای موسی، ‌ما این کارها را کردیم تا از مادرت، شیر بخوری. می‌گویند که شیر پاک، مهم است. مادرت هم دلش آرام گرفت و او هم زن مؤمنه‌ای بود. ما اینگونه کارها را مدیریّت می‌کنیم. مادرت آمد و به تو شیر داد و تو آرام گرفتی. در خانه‌ی فرعون، بچه را به مادر رساندیم و مادر را به بچه. 🔸 ای موسی، در خانه‌ی فرعون، امکانات را برایت فراهم کردیم [و رشد کردی]. ای موسی، چه کردیم و چه کردیم و چه کردیم! جبرائیل این‌ الطاف الهی را برای حضرت موسی گفت و سپس عرض کرد که خداوند، می‌خواهد که هرکاری می‌کنی، با نام و یاد او بکنی؛ حتی اگر خواستی نمک بخری و کسی را بفرستی که نمک بگیرد، بفرست؛ ولی ما که اینطور در کارهای شما بوده‌ایم را فراموش نکن و غافل نباش. فقط خدا! کد ۲۳۹۴۱ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 شما اگر سبک عیسی بن مریم (علیه السلام) را نگاه کنید، می‌بینید در زندگی ایشان یک خُرده این قضایا [بی رغبتی به دنیا و اهل دنیا]، از حضرت موسی (علیه السلام)، بیشتر است؛ 🔸 حتی در روایتی نقل شده است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «کان أخی موسی صاحب عین الیسری و أخی عیسی صاحب عین الیمنی وأنا ذوالعینین»؛ یعنی نگرش موسوی به سمت قضایای مادی بنی اسرائیل بود، ولی نگرش عیسوی بیشتر به سمت معنویت نصاری بود «وأنا ذوالعینین»؛ هر دو را من جمع کردم برای امتم. 🔹 این جهت عیسوی الآن در مسلمین کم شده است با اینکه روایات ما پر است [از توصیه به معنویت و زهد].‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
* 🔻 ماه ذی القعده ماه ممتازی بوده و هست و خواهد بود. ماهی است که حضرت موسی(علیه السلام) در آن به کوه طور رفت. همانطور که قرآن فرمود: «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَة» (اعراف۱۴۲: و ما با موسی، سی شب وعده گذاشتیم؛ سپس آن را با ده شب (دیگر) تکمیل نمودیم؛ به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد.) 🔸 با حضرت موسی علیه السلام قرار و مواعده شد که سی شب با خدا خلوت کند؛ حضرت موسایی که خودش پیغمبر است، حضرت موسایی که رسول است، نبی است، تمام اوقاتش غرق توجه به خداست، آخرش یک فاصله ای را برای استغراق در توجهات به حق تعالی بگذارد. 🔹 او که خودش پیغمبر است ولی خدایا برای این بشر چه کار کرده ای که هرچه با تو ارتباط برقرار می کند باز هم راه رشد هست، باز راه ترقی هست، باز راه درک خیرات هست. ما راه بی پایانی در پیش داریم. 🔸 این قضایا که همینجوری و اتفاقی در قرآن نیامده است. این‌ها الگوسازی و اسطوره سازی است؛ یعنی آقا این که پیغمبر ما بود، کلیم الله بود و اعلمِ اهل زمانش بود و متُذّکر بود اما در آخر زمانی را خالص برای خدا گذاشت «وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ» تازه یک دهۀ دیگر هم اضافه شد «فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ» 🔹 لذا در سیرۀ علمای بزرگ حوزه همیشه این سیره بوده است که در این ماه ذی القعده به استغفار بیشتر می پرداختند و ذخیره سازی برای طول سالشان می‌کردند و این دستور را می دادند. کد ۴۵۹۴ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌