eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
392 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم دیده ام آتش دیوارودری راکه مپرس دیده ام سوختن بال وپری راکه مپرس چه بگویم وسط کوچه گلم رفت زدست با خود آورده ز کوچه خبري را كه مپرس وارد کوچه كه شد،فاطمه ازغصه خمید ديد م از فاطمه ام چشم تري را كه مپرس دست زهرای مرا دروسط کوچه شکست ديده پرپر زدن بال و پري را كه مپرس چه نياز است به لشکر،زره ام فاطمه است دادم از دست دگر،گل پسري را كه مپرس قنفذاز راه رسید وبدنت گشت کبود بود بر پيكر خونين اثري را كه مپرس بشکند دست مغیره،که دلم رابشکست دادم ازدست به کوچه، قمري را كه مپرس ازچه اينقدر پر از دلهره ای،فاطمه جان پيش رو بوده تورایک سفري را كه مپرس -گرمی خانه ی من،کوچ مکن ازبره من کو نشان داده به عالم هنري را كه مپرس زچه(مجنون)نشوم خوب ازاین حالت خود دیده ام سوختن بال وپري را كه مپرس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم..: بدنت سوخت تنت راوسط در دیدم جای ضرب لگدومشت به پیکر دیدم چکنم نیست کسی تاکه کنم درده دلی رفتی وبی تو غم و غصه مکرر دیدم شده بیتاب دگرازغم گلهابلبل یاس گلخانه تورا خسته و پرپر دیدم ماجرای توواین کوچه ی مرا آزرده تنگی کوچه وشلاق به همسر دیدم دیدگانم وسط کوچه تورا می نگریست کی رود زخاطرم،آنچه که آخر دیدم دیده ام دیده هرآنچه که نبایدمی دید وسط کوچه خودم رابین لشکر دیدم دیده ام فاطمه را دروسط کوچه زدند من خودم رفتن اومیان لشکر دیدم وای من سختی کوچه، همین بس باشد قتل صبر همسر و محسن پرپر دیدم فاطمه بودغمم را همه بر عهده گرفت لیک حالاپی اوغرق نواگردیدم آنقد زد وسط کوچه که زهرا افتاد تنِ بیهوش درآن کوچه ی مضطر دیدم کاش می مردم ازاین غم که نبینم زهر چادر سوخته وپاره ی همسردیدم بین دربود که ناموس خدا خورد زمین خنده و هلهله در دیار کافر دیدم سخت تر از همه چشمم به مغیره افتاد زینبم را همه در حالت مضطر دیدم سخن از برده حیدر به طناب است ولی درپی یاری خود به کوچه همسر دیدم
184.3K
سالگرد حاج قاسم سلیمانی 😭 اجرای سبک:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وحید شکری - از اثر میخه.mp3
4.27M
سبک:شور لطمه زنی متن:از اثر میخه... از اثر میخه اگه که مادر داره میمیره زیر سره میخه این سرفه های خونی شبهاش از اثر میخه زیر سر میخه بی صدا میسوزه دار و ندار علی میون شعله ها میسوزه فاطمه بین آتیش و اما مرتضی میسوزه بی صدا میسوزه بین در و دیوار همه وجودش داره میسوزه از ضربه‌ی مسمار اونقده قنفذ زده به دستش که افتاده از کار بین در و دیوار یکی لگد میزد یادم نمیره وقتی مغیره حرفای بد میزد خودم دیدم دومی با هرچی دستش اومد میزد یکی لگد میزد مغیره میخنده با دل پر کینه داره دست بابامو میبنده ناله‌ی زهرا بلنده اما علیه شرمنده مغیره میخنده از رو دلم رد شد اون بی حیا در و شکست از رو مادرم رد شد یادم نمیره تو کوچه دستش از رو سرم رد شد از رو سرم رد شد بی حیا سیلی زد زهرا حواسش نبود و نامرد بی هوا سیلی زد بشکنه دست اون که جلوی مجتبی سیلی زد بی هوا سیلی زد اینا همش درده چشمای مادر سیاهی میره رنگ رخش زرده اون که شکست پهلو رو غرور حسن و له کرده اینا همش درده مگه زدن داره آخه مگه دختر پیمبر لایق آزاره یه زن هیجده ساله که بچه تو شکمش داره مگه زدن داره
وداع حسنین علیهما السلام با مادر :  هنگام دفن حضرت زهرا سلام الله علیها کسی نبود به امیر المومنین کمک کند . حسنین و زینبین حال و روز مناسبی نداشتند .  اگر علی درون قبر می رفت چه کسی بدن را تحویل او می داد ؟ بالای قبر می ایستاد ، چه کسی بدن خانم را تحویل بگیرد و درون قبر بگذارد ؟ یک وقت دید2 تا دست ، شبیه دستان رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم ظاهر شد . فرمود : علی جان ! امانتم را تحویل بده  . در این حال حسنین و زینبین گریه شدیدی کردند و مدام مادر را صدا می زدند و امیرالمومنین فرزندان را نظاره می کرد و اشک می ریخت . در منظره وداع یتیمان فاطمه علیها سلام با مادر مهربان ندایی به امیرالمومنین رسید که فرزندان فاطمه را دریاب . آنها را از مادر جدا کن که عرش و ملکوت ، ملائکه ، مقرب به گریه افتادند . امیرالمومنین که خود چهره ای پراز دانه های مروارید از اشک  داشت با ملاطفت پدرانه و مهربانی فرزندان را از بدن فاطمه جدا کرد(1) …  فغان و آه از آن دم که خونفشان زدوعین          بیامدند ضیاء دو دیده اش حسنین  به روی سینه مادر شدند گرم نوا           فتاد غلغله ز افغانشان به ارض و سما  گهی ز درد یتیمی حسن به شیون و شین          گهی زیاد غریبی به آه و ناله حسین  در آن زمان شه دین با نوازش بی مَر            جدا حسین و حسن را نمود از مادر  کنون زجای دگر شورشی به سر دارم        نه در مدینه که در کربلا نظر دارم  دمی که خسرو لب تشنه از جفای یزید          سرش به نی شد و جسمش به خاک و خون غلطید  سکینه نام از آن تشنه لب یکی دختر              به قتلگاه درآمد به جستجوی پدر  به گریه گفت پدر جان فدای پیکر تو           بریده است کدامین لعین زتن سر تو  به روی نعش پدر گرم آه و شیون شد         چنان که از غمش آشفته حال دشمن شد  دریغ و درد که بهر تسلی اش آن گاه         به قتلگاه روان گشت شمر نامه سیاه  بزد به صورت آن بی نوا چنان سیلی          که گشت عارض چون ماه انورش نیلی  (صغیر اصفهانی) پاورقی : 1- رنجها و فریادهای فاطمه سلام الله علیها : (ت بیت الاحزان) :ص253 (س) 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادر از طراوت برگ گل تو نمونده نشون گل عمر تو پیش نگام شده رنگ خزون مادر مادر مادر از طراوت برگ گل تو نمونده نشون گل عمر تو پیش نگام شده رنگ خزون مادر مادر مادر حرف رفتنه حرف صدای سکوت نگات داره شور میزنه دل دخترک تو برات مادر مادر مادر مادر سه ماه که اسیر دردی حال تو رو به راه نمیشه اگه بری تنها میمونیم بمون کنارمون همیشه (مادرم واااااااای) متن کامل مداحی مادر از طراوت برگ گل تو نمونده نشون مادر توی بستری و نفست دیگه جا نمیاد به عیادت تو کسی خونه ما نمیاد مادر مادر مادر خیلی وقته نشسته میخونی نمازت و هم میبینم غم روی تو رو تو نگاه حسن مادر مادر تن تو تب داره و من هم کنار تو در تب و تابم دیگه برام قصه نمیگی شبا با ناله هات میخوابم (مادرم وای) مادر جای پای کی مونده رو چادر خاکی تو کرده خون رد خون رو پیرهن تو دلمو مادر مادر مادر دستتو میکشی رو زمین تو بجای نگاه شده همدم بغض صدای تو ناله و آه مادر مادر جون تو رو به لب رسوندن تو ماجرای در و دیوار مونده هنوز تو خاطرم اون ضرب لگد سینه و مسمار
🔹🔷《السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ(ص)، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ(ص)》🔷🔹 ✅حضرت فاطمه(س)، خود با وضعیت وخیم جسمی، درد بازو، صورت کبود شده، پهلو شکسته، چشمان کم سو، بدنی که دچار سوختگی شده و قلبی شکسته و پُر از غم، ماجرای هجوم و لطمات و صدمات وارده را، این گونه بیان می فرماید : 📜《..فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا وَ أتَوا بِالنارِ لِیُحْرِقُوهُ وَ یُحْرِقُونا، فَوَقَفتُ بِعِضادَةِ البابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أن یَکُفُّوا عَنّا وَ یَنصُرُونا》 ♦️بر درب خانه ی ما هیزم زیادی جمع کردند و آتش آوردند تا خانه و ما را آتش بزنند. من در پشت درب ایستاده بودم و آن‌ ها را به خدا و پدرم قسم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند. 📜《فَأخَذَ عُمَرُ السَّوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِی بَکرٍـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی! فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـوَ أنا حامِلٌ ـ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》 ♦️ناگهان عُمَر تازیانه را از دست قنفذ ـ غلام ابوبکر ـ گرفت و با آن به بازوی من زد. در این هنگام تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد ـ و من در آن هنگام باردار بودم ـ پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند. 📜《فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخاضُ فَأسقَطتُ مُحْسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ!》 ♦️سپس عُمَر چنان به صورتم سيلی زد به طوری که گوشواره هایم تکّه تکّه شده از گوشم جدا شدند و درد زایمان به سراغم آمد و مُحسن راـ که بی گناه بود- سقط کردم. 📜《فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ؟!! وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم، وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم》 ♦️آیا این‌ ها مردمانی هستند که می خواستند بر جنازه ی من نماز بخوانند؟!! در حالی كه خداوند و فرستاده ی او از آنان بيزاری جسته اند، من نيز از آنان برائت می جويم.(۱) 📝شعر : بعد از پدر، به فاطمه دشمن امان نداد، و ز مهر، کس تسلی آن خسته جان نداد! زهرا ندید محسن و، گلچین روزگار، گل چید و فیض دیدن بر باغبان داد! می خواست با پسر بدهد جان به پشت در، اما چو بی کسی علی دید، جان نداد! در کوچه خواست تا که شود حامی علی، دردا که تازیانه ی دشمن امان نداد! هر قهرمان کند به نشان خود افتخار، زهرا نشان خود به علی هم نشان نداد! 📚منبع : ۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹.
شب اول فاطمیه.mp3
27.65M
🔖منبر کامل 🔖 💠شرح خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 💠 ◀️ جلسه اول 🔻فاطمیه ۱۳۹۸🔻
شب دوم.mp3
30.05M
🔖منبر کامل 🔖 💠شرح خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 💠 ◀️ جلسه دوم 🔻فاطمیه ۱۳۹۸🔻
♥⇝ khademozeinab⇜❤: چه بوی دودیه ، دود داره از کجا میاد از خونه ی علی ، داره سر و صدا میاد بوی تنوره یا ، آتیش سوزونده خونه رو میگن آتیش زدن ، در خونه ى حیدرو میگن یمادری ، پشت دره صدا میاد وا اما میشنوم ، صدای بچه ها میاد صدای گریه از خونه ی مرتضی میاد غریب آقام آقام علی آقام آقام آقام 2 دیدم تو کوچه ها ، خورده زمين یه مادری دیدم که خاکی شد ، پشت علی یه چادری دیدم به دامنه ، علی گرفته دستشو سیلی رو دیدمو ، گوشواره ی شکستشو یه زن که روبروش ،چهل نگاه نارواست همون که بضعه و ، یادگاری مصطفی ست کمک کنید تورو،خدا مغیره بی حیاست غریب آقام آقام علی آقام آقام آقام 3 اگر که زن نبود ، انقد دلم نمیشکست ام الحسن نبود ، انقد دلم نمیشکست اگه جوون نبود ، انقد دلم نمیشکست یا قد کمون نبود ، انقد دلم نمیشکست یه مرد نبود بگه ، آخه زنو نمیزنن بدتر از اون زنه ، آبستنو نمیزنن زنی که زخم داره ، روی تنو نمیزنن غریب آقام آقام علی آقام آقام آقام 4 باکلی آرزو ، دوخته لباس محسنو گهواره ساخته و ، دوخته براش پیراهنو حق داره محسنش ،سپر بشه آخه میدید که مادرش از این ، بی غیرتا چی میکشید لباس محسنو ، گذاشت کنار برا رباب برای دشت خار ، لحظه ی بغض و اضطراب همون جا که میشه ، دنیا براش مثل سراب همونجا که میسوخت ، خیمه ها توی شعله ها یعده بی حیا ، با سیلی دنبال زنا همون جا که سرا ، میره به روی نیزه ها حنجر اصغرو ، میدره اون سه شعبه ها لباس اصغرو ، به تن میدوزه حرمله آره رباب مثل فاطمه خیلی خون دله آخه یه شیش ماهه ، بمیره خیلی مشکله غریب آقام آقام علی آقام آقام آقام #
شب سوم.mp3
24.13M
🔖منبر کامل 🔖 💠شرح خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 💠 ◀️ جلسه سوم 🔻فاطمیه ۱۳۹۸🔻
4_6028390846552867902.mp3
9.43M
احساسی و سوزناک🖤 دلارو آماده کنید داره میاد... 😭 کربلایی التماس دعا😭😭😭😭😭😭😭
‍ ‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات زمینه روضه ای حضرت زهرا شعر وسبک رضا نصابی به نفس کربلایی هادی رسولی رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون می زنم به سینه با روضه ی مادرمون به یاد غم حسن در میونه کوچه ها که می گفت نزن نزن مادرم رو بی حیا مادرم با شما کاری نداره مادرم به خدا که داغ داره مادرم تاب سیلی رو نداره مادرم دیگه چشماش تاره تاره مادرم دست روی دیوار می زاره مادرم توون ایستادن دیگه نداره واای. واای. مادر. مادر. مادر. رسیده فاطمیه. رسیده ماهه خزون می زنم به سینه با روضه ی مادرمون به یاد اون لحظه ای بین دیواره دره در میون شعله هم نگرونه حیدره جون من فدای سره تو حیدر اللهی که بشم پای تو پر پر بمیرم نبینم. چشمه تورو تر بمیرم نبینم دستاتو بستن نبینم حرمته تو رو شکستن این مردم به خدا که خیلی پستن واای. واای. مادر. مادر. مادر .رسیده فاطمیه. رسیده ماه خزون می زنم به سینه با روضه ی مادرمون یاد اون لحظه ای که وصیت هاشو می کرد به موهای زینبش وقتی که شونه می زد دخترم بعد من بلا می بینی سرای از بدن جدا می بینی تن بی سرو زیره پا می بینی دخترم جای من ببوس گلوشو‌ پاک بکن جای من تو خون روشو پاک بکن تو خاکسترای موشو واای. حسین. واای حسین
. 💥سبک: 🎙مداح: 🏴 شراره سینه ها از آه سرده نفس تو سینه ام درگیر درده خدا زیر بغل هامو گرفته ببین داغ تو با حیدر چه کرده حیدر حیرونت عالم گریونت تنها شدم زهرا جونم قربونت بساط گریه هامون جور جوره از امشب خونه بی تو سوت و کوره خودت جای علی پیش یتیمات چجوری این همه خونو بشوره چشمام می سوزه دستام میلرزه پیش تو و تابوت پاهام میلرزه ببار بارون که بی زهرا ببارم عصام میشه از امشب دوالفقارم برا مهر نماز زینبمون یه مشت از خاک قبرت رو بیارم چشمامون خونه روضه میخونه رو شونه سلمان میام تا خونه حسینت چشم بی تاب و آورده سر خاک تو سیلاب آورده به امیدی که پاشی آب بیاری یه ظرف خالیِ آب و آورده بدجور بیحاله تا صبح می ناله خاک مزار توست یا که گوداله تو رفتی حال قلب من خرابه خوشی بعد ازتو واسه من سرابه حسین دیگ رمق تو پاش نداره دلم واسه حسینِ تو کبابه رفتی از پیشم دارم آب میشم چادر نماز تو زده آتیشم روزا گریون شبا هم بی قراره بیتو زینب دیگ آروم نداره حسین آروم نمی شه بعد غسلت نمیدونی چه حال و روزی داره یک روز تو گودال وقتی رفت از حال جسمش رو می بینی داره میشه پامال 👇
. زبان حال امیرالمؤمنین(ع) خطاب به سلمان شاعر: تویی که یاور و منّای احمدی سلمان چرا به گریه فتادی، مردّدی سلمان بیا به داخل خانه، خوش آمدی سلمان چه خوب شد که سری هم به ما زدی سلمان درست آمده ای! خانه ی علی اینجاست درست آمده ای! این گرفته رو زهراست عزای صاحب عزا را کسی نمی خواهد بیا که خاطر ما را کسی نمی خواهد علی ولی خدا را کسی نمی خواهد مریض هست و شفا را کسی نمی خواهد درون سینه شان ارزنی ارادت نیست خداوکیل، کسی نیتش عیادت نیست مگو که چشمِ من ِزار، خون گرفته چرا مگو که خانه ام این بار، خون گرفته چرا مگو که این در و دیوار، خون گرفته چرا مگو که بستر بیمار، خون گرفته چرا سئوال کن که چه دیدند فضه و اسماء سئوال کن ولی از من نه... از خود زهرا به قدر غایت یک مرد، پای من جنگید زمین نخورد و به پای ولای من جنگید ز ذوالفقار، فراتر برای من جنگید چو صبر دست مرا بست، جای من جنگید نداشت دشمن حیدر، تصور زهرا ببین پناه گرفتم به چادر زهرا دعای فاطمه ام را گذاشتم مسکوت گمان کنم که هوایی شده رود لاهوت وصیتی شده دیشب، که مانده ام مبهوت بیا بگو که بسازم چگونه یک تابوت بیا که راز دلم را به چاه می گویم ببین چگونه شده رو به قبله بانویم .
‌. نوحه مسجدی - فاطمیه - کوچه و امام حسن علیه السلام سبک شکرلله که زیر... چادرت سایه سارِ... محشرِ سینه زنها نوکری افتخارِ... ما مریدانِ مولا یا فاطمه منم منم گدایت بی‌تابِ روضه‌هایت جان می‌کُنم فدایت یافاطمه مادر مادر (۳) روضه را مجتبی دید او که در کوچه بوده‌َست او که دیده به ضربِ... کینه رویی کبود است یا فاطمه زخم است پهلویِ تو زخم است بازویِ تو زخم است بر رویِ تو یا فاطمه مادر مادر (۳) آن که در خلوتِ خود روضه‌های تو خوانده در هیاهوی کوچه چادرت را تکانده (یا فاطمه) در کوچه ها دستِ تو را گرفته هر جا عزا گرفته... او بی‌صدا گرفته یافاطمه مادر مادر (۳) .👇
YEKNET.IR - vahed - fatemie 1399.10.03 - mehsi salahshoor.mp3
1.51M
💥 🎙 🏴 چهارده قرن سر حرف خودش ماند هنوز مردتر از همه مردان جهان فاطمه است دستش افتاده ولی دست علی بالا رفت یار حیدر به همان قد کمان فاطمه است این حسینی شدن ما نظر زهرا بود دوستدار همه ی سینه زنان فاطمه است @emame3vom یازهرا یازهرا یازهرا مادران شهدا فخر به عالم دارند مادر هر گل بی نام و نشان فاطمه است پرورش یافته ی دامنش آئینه اوست زینب فاطمه انگار همان فاطمه است
YEKNET.IR - roze 2 - fatemie 1399.10.04 - motiee.mp3
4.16M
💥سبک: 🎙مداح: 🏴 همین که بهتری الحمدلله جدا از بستری الحمدلله همینکه در زدم دیدم دوباره خودت پشت دری الحمدلله شنیدم بسترت را جمع کردی و با سختی پرت را جمع کردی @emame3vom شنیدم آب دادی به حسینم حواس دخترت را جمع کردی تو دیگر با حجابت خو گرفتی به چندین علت از من رو گرفتی گمان کردی ندیدم زیر چادر چطوری دست بر پهلو گرفتی؟! جواب حرف هایم شد همین!«نه؟!» غریبه بودم اما اینچنین نه! ببینم!قصد رفتن که نداری؟ نرو!جان امیرالمومنین،نه! شاعر: حسین رستمی 💥
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل فاطمیه و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اِی سیه‌پوشِ عزایِ فاطمه تعجیل کُن یادگارِ جلوه‌هایِ علقمه تعجیل کن مانده بر راهِ تو چشمِ مادرِ مظلومه‌ات ذوالفقارِ کوچه‌هایِ واهمه تعجیل کن بانویی با چادری خاکی و دستی بر کمر اشک‌ریزان کرده نامَت زمزمه تعجیل کن آشنایِ عرش مانده مخفی از چشمانِ‌ فرش فرش را کُن عرش و برپا مَحکمه تعجیل کن یاس را احساس را دستانِ بر دَستاس را جان‌به‌لب‌ بین و بده جان بر همه تعجیل کن پاره‌هایِ آن سند را از میانِ کوچه‌ها جمع کن بهرِ دفاع از فاطمه تعجیل کن قصّه‌یِ این عاشق و این انتظارِ وصل را با شهادت در رَهَت دِه خاتمه تعجیل کن .
💥سبک: 🎙مداح: 🏴 🏴 شراره سینه ها از آه سرده نفس تو سینه ام درگیر درده خدا زیر بغل هامو گرفته ببین داغ تو با حیدر چه کرده حیدر حیرونت عالم گریونت تنها شدم زهرا جونم قربونت بساط گریه هامون جور جوره از امشب خونه بی تو سوت و کوره خودت جای علی پیش یتیمات چجوری این همه خونو بشوره چشمام می سوزه دستام میلرزه پیش تو و تابوت پاهام میلرزه ببار بارون که بی زهرا ببارم عصام میشه از امشب دوالفقارم برا مهر نماز زینبمون یه مشت از خاک قبرت رو بیارم چشمامون خونه روضه میخونه رو شونه سلمان میام تا خونه حسینت چشم بی تاب و آورده سر خاک تو سیلاب آورده به امیدی که پاشی آب بیاری یه ظرف خالیِ آب و آورده بدجور بیحاله تا صبح می ناله خاک مزار توست یا که گوداله تو رفتی حال قلب من خرابه خوشی بعد ازتو واسه من سرابه حسین دیگ رمق تو پاش نداره دلم واسه حسینِ تو کبابه رفتی از پیشم دارم آب میشم چادر نماز تو زده آتیشم روزا گریون شبا هم بی قراره بیتو زینب دیگ آروم نداره حسین آروم نمی شه بعد غسلت نمیدونی چه حال و روزی داره یک روز تو گودال وقتی رفت از حال جسمش رو می بینی داره میشه پامال @navaye_asheghaan