eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
333 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا ! ما را از حسین گویانی قرار مده که حسین را نفهمیدند با وعده های پوچ ، وعید آفریده اند این قلبهای سخت حدید آفریده اند آزادی مطابق میلی نیافتند قفلی بدون هیچ کلید آفریده اند یک کربلای ساخته از ذهن خویشتن این « کوفیان عصر جدید »آفریده اند یک عده کز حسین ، حسینی تر آمدند با یا حسین خویش یزید آفریده اند گلهای باغ را به تبر وعده می دهند دردا که از گلاب ، اسید آفریده اند بن بست شد مسیر ، که آینده ای دروغ از ماضی همیشه بعید آفریده اند ای سرو راست قامت پرچم ! غمت مباد گر بادها کنار تو بید آفریده اند بگذار پای تو ، سر ما را جدا کنند خونهای ما دوباره شهید آفریده اند با آبرو کسی است که خونش به خاک ریخت خون های سرخ ، روی سفید آفریده اند پی نوشت : باید چه کرد تشنگی شعر ناب را با این یزیدها که مزید آفریده اند... 👉
خدا کند، وسطِ فتنه‌ها، خموش نباشم هرآن‌چه هستم، باشم، وطن‌فروش نباشم اگر که آتشِ کینه، شرر به خاکِ وطن زد، میانِ شعله، به دور از، خروش و جوش، نباشم وَ یا به گاهِ رشادت، در آن‌طرف‌ترِ ایران، به فکرِ خویش، به دنبالِ عیش و نوش نباشم به خونِ خویش بغلتم، برای یک نفس اما میانِ جمعیتِ خائنِ وحوش، نباشم برایِ گفتنِ ناحق، خوشا صدایِ بلند و برایِ دم زدن از حرفِ حق، خموش نباشم چه فایده؛ همه‌ی عمر، سر به سجده گذارم، ولی به موقعِ فرمانِ دوست، گوش نباشم به زیرِ چکمه‌ی دشمن، زِ خواب خیزم اگر به وقتِ‌ یاریِ مولای خود، به هوش نباشم 👉
اشکِ مناجات سحر را می خرد زهرا گریه‌کُن خونین جگر را می خرد زهرا وقتی شریک‌‌ات "شمع" باشد، سود خواهی بُرد پروانه ی بی بال و پر را می خرد زهرا از عِیش دُنیا باخبر باشی، ضرر کردی از عِیشِ‌ دُنیا‌ بی‌خبر را می خرد زهرا هی این‌در، آن‌در، می زنی تا در‌به‌در گردی وقتی گدای در‌به‌در را می خرد زهرا باید درِ این خانه کسبِ اعتباری کرد آن نوکران مُعتبر را می خرد زهرا هرجا بساط روضه ای برپاست، شرکت کن خار و خَسِ آن دورو‌بر را می خرد زهرا گاهی حوالی حسینیّه کمی بنشین گوشه‌نشینِ این گذر را می خرد زهرا هرآنچه‌که در چنته داری خرجِ اشکت کن فردای محشر "چشمِ تر" را می خرد زهرا اندازه ی بال مگس نذر حسین‌اش کن این قطره های مختصر را می خرد زهرا ▪ ▪ از ساعتی که سینه ی او زیر سُم ها رفت سینه زنانِ این پسر را می خرد زهرا 🔸شاعر: 👆 ____ بسیجیان علی دم به دم شهید شدند که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند بسیجیان علی را شهادت این‌گونه‌ست که کوثرانه به چندین رقم شهید شدند.. بسیجیان علی سال‌های پیش از این به روضه با غزل محتشم شهید شدند! بسیجیان علی از قدیم زینبی‌اند اگر به راه دفاع از حرم شهید شدند گهی کلنگ به دستِ مناطق محروم گهی به مدرسه‌ها با قلم شهید شدند به اربعین حسینی بسیجیان علی به درب خانه در اوّل قدم شهید شدند بسیجیان علی شیعیان زهرایند اگر حساب کنی، تازه کم شهید شدند! بسیجیان علی عاشقان عبّاسند شدند کرب‌وبلا هم‌قسم، شهید شدند بسیجیان علی را به تشنگی بشناس ببین که زیر کدامین عَلم شهید شدند ولی من و تو چه کردیم؟ ادّعا کردیم! بسیجیان علی دست کم شهید شدند! به خون خویش نوشتند صبح نزدیک است بسیجیان علی صبحدم شهید شدند 🔸شاعر: ____
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است از انقلاب کاوۀ آهنگر آمده‌ست از گرگ و میش مبهم اسطوره‌های دور از روشن حماسۀ این کشور آمده‌ست در دست‌های رستم دستان در اهتزاز بر شانۀ سیاوش از آتش درآمده‌ست با سرخِ لعل و سبزِ زمرد، سپیدِ دُر در جلوه‌زار عشق به صد زیور آمده‌ست خون دل از خیانت تاریخ خورده است از خاک و خون و خنجر و خاکستر آمده‌ست... در موج‌خیز حادثه افتاده است و باز خیزان به عزم معرکه‌ای دیگر آمده‌ست تنها نه با مَوالی مختار بوده است هر جای در حمایت حق با سر آمده‌ست با سربه‌دارها به سر دار رفته است چنگیز در برابر او مضطر آمده‌ست گاهی برای قوت قلب رئیسعلی در رزمگاه دشمن افسونگر آمده‌ست گاهی انیس جنگلیان بوده است و گاه مشروطه‌خواه را عَلَم لشکر آمده‌ست حبل‌المتین وحدت مستضعفان شده‌ست آیینه‌دار هیمنۀ رهبر آمده‌ست در جبهه تیر و ترکش و خمپاره خورده است شب‌زنده‌دار خلوت همسنگر آمده‌ست گاهی شده‌ست زینت تابوت لاله‌ای با عطر و بوی دسته‌گلی پرپر آمده‌ست چون بیرقی که در کف سردار کربلاست گاهی مدافع حرم حیدر آمده‌ست زخم سنان دشمن و زخم زبان دوست از هر طرف به پیکر او خنجر آمده‌ست با این همه همیشه سرافراز و پایدار در اهتزاز بر سر این کشور آمده‌ست شاعر:
یکایک سر شکست آن روز، اما عهد و پیمان نه غم دین بود در اندیشه‌ی مردم، غم نان نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پُر شد که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه یکی فریاد می‌زد شرمتان باد آی دژخیمان! به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه یکی فریاد سر می‌داد بر پیکر سری دارم که آن را می‌سپارم دست تیغ و بر گریبان نه برای او که کشتن را صلاح خویش می‌داند تفاوت می‌کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه! کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم نرفت اما سر آن‌ها کلاه زورگویان، نه! گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم نخواهد شد ولی این‌بار جمع ما پریشان، نه! به جمهوری اسلامی ایران گفته‌ایم "آری" به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه" کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد اگرچه قدرت ما می‌شود تحریم، کتمان نه دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه! ✍
به صورت آدم است و خُلق و خویی چون مَلَک دارد کسی که دست در چرخاندن چرخِ فلک دارد خدا از شادی او شاد و از خشمش غضبناک است خدا از جنس خود روی زمین سنگ محک دارد علی در عرش با او بود و از شوق وصال او چنان از خانه بیرون رفته که کعبه ترک دارد خدا را شکر رزق ما همه از سفره‌ی زهراست که شیعه هرچه دارد از همین نان و نمک دارد هدف کوبیدن غصب خلافت بود در خطبه وگرنه بانوی جنت چه حاجت به فدک دارد؟ کسی که شیعه‌ی زهراست، وقت یاری مولا کجا ترس از هجوم شعله و داغ کتک دارد؟ کسی که شیعه‌ی زهراست، وقت یاری مولا برای جان فدا کردن مگر یک لحظه شک دارد؟ ** گذشت آن روزگار و انقلاب ما پدید آمد که با آن قصه بی‌اندازه فصل مشترک دارد ولایت رکن اصلی بود در تشکیل این امت و تا روز ظهور این مهر را بر سینه حک دارد نسیم کربلا پیچیده در پس‌کوچه‌ی دنیا خبرهای خوشی این روزها هر قاصدک دارد ولی در پیچ و تاب فتنه‌ها ریزش فراوان است که در هر گیر و داری فتنه در دستش الک دارد برای سربلندی با ولی یکرنگ باید بود که زیر دست و پا می‌افتد آن میوه که لک دارد ندای روشن "هَل مِن مُعین" پیچیده در عالَم فقط بی سر بیاید هر کسی قصد کمک دارد @navaye_asheghaan
عمری‌ست بی‌قرار، به سر می‌بریم ما بر این قرار تا نفس آخریم ما همراز روضه‌ها و نواخوان نوحه‌ها دمساز سوز سینه و چشم تریم ما ما را به سر هوای شهیدان بی سر است از سر گذشته‌ایم چو بر این سریم ما نام حسین محشر عظمای جان ماست جان‌دادگان زنده‌ی این محشریم ما محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین امروز لشکر شه بی‌لشکریم ما ما را به دست، پرچم صبر و بصیرت است با عشق و شور همدم و هم‌سنگریم ما ما امّت نه دی و اهل حماسه‌ایم مرد جهاد و هم‌قدم حیدریم ما حرف ولیّ ماست که «من انقلابی‌ام» در راه انقلاب ز جان بگذریم ما با طلحه و زبیر بگویید تا ابد عمّاروار هم‌نفس رهبریم ما «اَلفتنةُ أشدُّ مِنَ القَتْل» خوانده‌ایم هرگز ز جرم فتنه‌گران نگذریم ما با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو امروز رهسپار دژ خیبریم ما چشم انتظار منتقم آل مصطفی چشم انتظار معرکه‌ی آخریم ما ✍ @navaye_asheghaan
حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش حرم یعنی تلاطم‌های امواج خروشانش حرم گاهی میان قاب چشم حضرت مولاست که هر شب در میان چاه‌ها می‌کرد پنهانش حرم گاهی فراتر می‌رود از مرز اندیشه تصور می‌شود بی‌گنبد و بی‌صحن و ایوانش حرم گاهی رسیده نیمه‌شب در دِیرِ نصرانی و هم‌صحبت شده با راهب تازه مسلمانش حرم گاهی همین‌جا گوشۀ دنجِ همین خانه‌ست همین سجاده، با تسبیح و مُهر و عطر و قرآنش... حرم گاهی همین جمهوری اسلامی ایران... همین که حاج قاسم این چنین می‌شد غزل‌خوانش همین خاکی که هر روزِ خدا خورشید از مشرق برای عرض حاجت می‌رسد در صحنِ سلطانش به سمت آسمان‌ها کوچه‌هایش نور می‌بارند به دنبال دلیلِ گفته‌ام هستی؟شهیدانش جزیره از نبود باکری‌هایش شده مجنون شده پُر خون دو چشم آسمان در سوگ دورانش نگاه آبی‌اش هر جا که باشد، آسمان آبی‌ست چه بغداد و چه سوریه، چه بیروت و چه تهرانش «اِذا جَاءَ» بخوان آری که «نصرُالله» نزدیک است بگو با کفر از فتح بلندی‌های جولانش زمانی قدس آغاز مسیر اربعینی‌هاست هزاران فرسخ آری دورتر از مرز مهرانش * * برای حاج قاسم ابتدا این شعر را خواندم کنار سنگ قبرش، در میان بُهت هجرانش برایش خواندم‌ و او می‌شنید و خوب می‌دانم که با این حرف‌هایم برده‌ام زیره به کرمانش برایش از حرم‌ها گفتم و از سرزمینی که سلیمانی شود هرکس که باشد مرد میدانش ✍ @navaye_asheghaan
مشکل که همیشه هست و حتماً داریم اما دل پُر اُمید و روشن داریم تا صبح ظهور در دل ما باقی‌ست عشقی که به این پرچم و میهن داریم @navaye_asheghaan
؛ یکایک سر شکست آن روز، اما عهد و پیمان نه غم دین بود در اندیشه‌ی مردم، غم نان نه شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پُر شد که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه یکی فریاد می‌زد شرمتان باد آی دژخیمان! به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه یکی فریاد سر می‌داد بر پیکر سری دارم که آن را می‌سپارم دست تیغ و بر گریبان نه برای او که کشتن را صلاح خویش می‌داند تفاوت می‌کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه! کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم نرفت اما سر آن‌ها کلاه زورگویان، نه! گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم نخواهد شد ولی این‌بار جمع ما پریشان، نه! به جمهوری اسلامی ایران گفته‌ایم "آری" به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: "نه" کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد اگرچه قدرت ما می‌شود تحریم، کتمان نه دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه! ✍ @navaye_asheghaan
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند دهه‌یِ مبارک فجر کوچه پس‌کوچه‌یِ وطن بویِ عطر وُ عود وُ گل وُ گلاب گرفت روحِ حق از دو دیده‌یِ طاغوت با قدومِ اُمید خواب گرفت به رویِ شانه‌هایِ اقبالِ خاکِ ایران هما فرود آمد مِهر در آشیانِ مهرآباد جا شد وُ شورِ انقلاب گرفت دلِ ایران تپید وُ یکدله شد دلِ دریائیان به دریا زد قصّه‌یِ پادشاهِ جاویدان رنگِ افسانه وُ سراب گرفت رودهایِ خروشِ دینداری سیل شد در بهشتِ بیداری صدق از مهدِ یاورانِ عشق پیشِ اهریمنان جواب گرفت یک دهه از ورود تا موعود  یک دهه شور با کمال وُ شعور سالها پافشاری وُ ایثار  انقلابِ عظیمِ واژه‌‌یِ نور صف‌به‌صف سینه‌ها سپر شد تا تیرها ماند زار وُ بی‌تأثیر مرد وُ زن نَه  بُرون شد از نَخجیر بهرِ پیکارِ کین هزاران شیر آفتاب از حکایتِ نورِ روزهایِ رها شدن می‌گفت نم‌نمِ چشمهایِ باران کرد اصلِ حُر را برایمان تفسیر محشری از حماسه برپا شد  شد وفا مثلِ کربلا تکرار شکر این رهبری نَه تنها شد وَ نشد غم در این زمان تصویر بیرقِ لاٰ اِلٰهَ اِلَّا اللّه  با دو دستِ شهید بالا رفت کوریِ چشمِ کورِ شیطان گفت : خاکِ ایرانِ پاکمان تکبیر دمِ اللّهُ‌اکبرِ غیرت    کاخِ ظلمِ زمانه ویران کرد رویِ مردم به قبله بود وُ خدا  نظری از کرم به ایران کرد برکت دارد این دیار اگر نفسَش لاٰ اِلٰهَ اِلَّا اللّه‌ست نعمت این زمینِ پهناور صلوات وُ دمِ رسول‌اللّه‌ست حیدریون شدند هم‌میهن فاطمیون گرفته‌اند وطن غیرتش یادگاریِ خیبر  هَمُّ و غمَّش علی ولیُّ‌اللّه‌ست عاشقانِ بقیعِ تنهاییم‌‌  روضه‌خوانی برایِ زهراییم وطنی یکسره همه حسنی سینه‌هایی که نذرِ ثاراللّه‌ست‌ چشم بر راهِ یارِ پنهانیم  ندبه‌یِ انتظار می‌‌خوانیم پرچمِ دین فقط سزاوارِ دستِ مهدی خلیفه‌یِ اَللّه‌ست عیدِ ما صبحِ روزِ موعود است وعده‌یِ راستینِ معبود است عدل می‌آید وُ به لطفِ خدا خانه‌یِ جرم وُ فسق نابود است حرفهایم اگر دعایت بود بعد هر بیتِ من بگو آمین ای خدا پر شد از فساد زمین برسان دادخواهِ مظلومین تیغِ ظلم وُ فساد وُ استکبار بارها کرده کربلا تکرار قبله‌یِ اوّلم شده خونین  برسان سرپناهِ محرومین هر طرف که نگاهمان افتاد  یک نفر در شکارشان جان داد بدتر از صد یزید اِمریکاست برسانش که آهِ دل خونین طعنه‌ها بدتر از سقیفه شده  شهر رنگِ دورویِ کوفه شده مَرهمِ زخمِ دل فقط آقاست  برسان خود سپاهِ فتحِ مبین فجرِ اُمّید وُ دارویِ دردی   گرمیِ سینه‌هایِ دلسردی نیستم نا‌‌ اُمید وُ می‌دانم  می‌رسد جمعه‌ای که برگردی @navaye_asheghaan
نشستم زیر نور ماه گفتم همانا با دلی آگاه گفتم نجف تا کربلا در راه گفتم پس از تقدیم بسم الله گفتم ردیف مطلعی زیبا حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " چه گویم در غزل با استعاره چه گویم در مراثی با اشاره به‌غیراز او نباشد راه چاره خوارج را بگو میراث دارِ، علی عالی اعلا، حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " از او فرمایش و از ما اطاعت چه می‌خواهیم از او غیر از سعادت؟ سعادت چیست جز فیض شهادت؟ امید شیعه در روز قیامت عزیز حضرت زهرا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " حسینی که دو عالم مخلص اوست ارادتمند حر و عابس اوست کرامت ویژگیِ شاخص اوست امام هشتم ما وارث اوست رضا هم نیز سرتاپا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " زیارت رفته رو در رو بخواهید همیشه حاجت نیکو بخواهید دو قطره اشک آب رو بخواهید هدایت را فقط از او بخواهید که مصباح الهدي تنها حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " گلم را با تولایش سرشتند سپس بر طالعم نوکر نوشتند اگر که خوب و بد، زیبا و زشت‌اند محبانش همه اهل بهشت‌اند کلید جنت الاعلی حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " به این آقا کسی دل داده باشد زهیری گردد و آزاده باشد دلم می‌خواست اکبر زاده باشد سرم پای حبیب افتاده باشد ولیِّ امر بی پروا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " کلامش حق، کلامش نور مولا طنین خطبه‌اش پر شور، مولا اگرچه شد تنش رنجور، مولا نرفته زیر بار زور، مولا حماسه‌ساز عاشورا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " بنازم خط و مشی کشوری را که می‌پوید ولایت محوری را ببین عمق کلام رهبری را که معنا می‌کند روشنگری را مراد حضرت آقا حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " شهیدان کشته‌ی راه خدایند سبک‌بالان از دنیا رهایند پرنده‌تر ز مرغان هوایند بلاگردان شاه کربلایند امام حاج قاسم‌ها حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " به گوشم می‌رسد آوای غزه صدای کودک تنهای غزه امیدی هست بر فردای غزه بگو با هر مجاهدهای غزه به فکر مردم دنیا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است" چه بیم از اینکه سرها روی تن نیست به تن‌های شهیدان هم کفن نیست کفن نه بلکه حتی پیرهن نیست کسی این روزها فکر یمن نیست شعار مردم صنعا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است" :: علی رغمی که سینه گشته سنگین محاسن شد به خونش نیز رنگین نوای یا غیاث المستغیثین به لب دارد امام کشته‌ی دین تنی که مانده در صحرا حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " ✍️
. هم عاشق صلح و نغمه ی بارانم هم نعره ی توفنده تر از طوفانم من حامی پا برهنه ها، دشمن ظلـم مظلوم ولی مقتدرم ، ایرانـــــم .