🍀🍀
#مناجات_امام_زمان_عج
#روضه_امام_حسین_ع
#گریز_به_حضرت_ابالفضل_ع
حاجت گرفته
این رو سیاهی که ازت مهلت گرفته
میخواد باهات صحبت کنه لکنت گرفته
چون میدونه باغ دلش، آفت گرفته
من که میدونم،پروندهی من پیش تو بازه
شرمندهام…
توو دنیا فقط، یکی مثل تو با من میسازه
شرمندهام…
تو باشی دل مُردگیم احیا میشه،بیا و برگرد
تو باشی هر کویری دریا میشه، بیا و برگرد
آخر ساله…
منتظرت رو میبینی بی پر و باله
این خسته رو به این و اون نده حواله
خودت نگاهی کن که تو چشمات زلاله
آخرساله…
هر جایی رفتم ، که تو نبودی خیری ندیدم
عزیز دل…
دورامو زدم، از همه جز تو دیگه بریدم
عزیز دل…
قنوت من غریبهی آشنا، بیا و برگرد
من تو را خواستم بعد هر ربنا، بیا و برگرد
منم غلامت
لحظه شماری میکنم برا قیامِت
قربون اشک و روضهی هرصبح و شامت
فدای سمت کربلا عرض سلامت
منم غلامت…
ندیدم تو رو
اما تو هیئت من نور تو رو حس میکنم
بیشتر از هر وقت
شب تاسوعا حضور تو رو حس میکنم
به عطش غنچههای گل یاس بیا و برگرد
به اضطراب خیمه بعد عباس، بیا و برگرد
به دستای بریدهی اباالفضل، بیا و برگرد
به اَبروی دریدهی اباالفضل، بیا و برگرد
به گریه ی حسین تو علقمه،بیا و برگرد
به لحظه ی رسیدن فاطمه،بیا و برگرد
سقای دشت کربلا
#اباالفضل
#اباالفضل
#اباالفضل
دستش شده از تن جدا
#اباالفضل
#اباالفضل
#اباالفضل
آبروی ماست گریه، آبرو داریم ما
آبروی دوعالم آبروی دوعالم
آبروی دوعالم آبروی دوعالم
آبرو بخر آبروی دوعالم
آبرو بخر آبروی دوعالم
آبروی ماست گریه آبرو داریم ما
با لباس مشکی ات، عمریست خو داریم ما
باطهارت بودن از ارکان مجنونی ماست
حرف لیلا میشود هرجا وضو داریم ما
♥️#حسیـــن
چشم ما بی اشک بی خیرست
👌 آره والله
چشم ما بی اشک بی خیرست بی خیرش نکن
که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما
♥️#حسیـــن_غریب_مادر
چشم ما بی اشک بی خیرست
یه وقتایی که من ازبالا دارم نگاه میکنم نه به ظاهر قضیه..من خاک پای همتونم.
رو این حساب که اینجا نشستم و دارم همتون و میبینم.
بعضی ها اینقد خوش گریه ان
اینقد حالشون قشنگه
حسودیم میشه
میگم چه معامله ای کرد با خانوم حضرت زهرا
تا میگی حسین، گُر میگیره.
چشم ما بی اشک، بی خیرست بی خیرش مکن
که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما
😭من اگر گریه برایت نکنم میمیرم
حرف ما در روضه ها با اشک گفته میشود
درمیان گریه باهم گفتگو داریم ما
♥️#حسیـــن
♥️#حسین_جانم
♥️#حسین_جانم
آروم آروم بوی ماه رمضونم داره میاد.
ما تو ماه رمضونم همش یاد شماییم یا اباعبدالله
💠#آبروی_دو_عالم
دامن آلوده شدیم اما تو پاکش میکنی
روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما
به به به به به به
حضرت عباس حامی عزاداران توست
چه هراس از طعنه ها وقتی عمو داریم ما
خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده ایم
خوب و بد به از پرچم تو، رنگ و بو داریم ما
💔#آرزوی_کربلا
👌ان شاء الله در خونه ی امام حسین یه روز پیر بشیم.
تو پیر غلامی محاسن سفیدی اینو بگیم
آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست
کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما
♥️#حسییییین واااای
♥️#حسییییین واااای
امشب گریه ها بوی محرم میده ها.
خیلی شبیه گریه های دهه اول..
♥️#حسییییین واااای
♥️#حسییییین وااای
لحظه های آب خوردن هم به فکر روی تو
بغض خشکیه لب و بغض گلو داریم ما
🟠#موج_مزن_آب_فرات
در غمت آیات قرآن روضه خوانی می کنند
آب دریا و بیابان روضه خوانی می کنند
☑️من و تو هم روضه بخونیم
چقد عذابم داد
طنابی که دور گردنم بود
چقد عذابم داد
لباس کهنه ای که توو تنم بود
چقد عذابم داد چقد عذابم داد
عذاب از این بدتر
چیزی نباشه که تو بپوشی
عذاب از این بدتر
ماهارو بردن برده فروشی
😭😭😭
عذاب از این بدتر
عذاب از این بدتر
تورو خدا حلالم کن..
شب جمعه ی آخر ساله..
روضه ی من الشام
زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام
باورت میشه منو آوردن میون بزم عام؟
روضه ی من الشام…
😭😭😭😭
اونجا ربابم بود
کنار سر بریده ات، جام شرابم بود
به کی بگم که جمع نگاه ها سمت حجابم بود
😭😭😭
دروازه ی ساعات
خلاصه ی بدترین لحظات
😭😭
دروازه ی ساعات
روضه ی باز عمه ی سادات
چِشام پر الماسه
زینبی که مظهر عفافِ، زخمیه احساسه
دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه
♥️#حسین_حسین_حسین_حسین
♥️#حسین_حسین_حسین_حسین
❤️#غریب_حسین_غریب_حسین
❤️#غریب_حسین_غریب_حسین
سلسله رو دستام
روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام
محله ی یهودی ها
شنیدم ناسزا و دشنام سلسله رو دستام
کجابودی عباس؟؟
وقتی که بردن منُ تو بازار
کجابودی عباس؟؟
همه منُ دیدن توی اَنظار
😭#ای_حسیــــن
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🍀🍀
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
عشق یعنی نام زیبای
#حسیــــــــــن
عشق یعنی نوکری پای
#حسیــــــــــن
عشق یعنی سرورت باشد
#حسیــــــــــن
عشق یعنی دم به دم گویی
#حسیــــــــــن
عشق یعنی روز و شب
با ذکر حق
زیرلب گویی حسینم یا حسینم
#یا_حسیــــــــــن
#صبحمان_بنامتان_متبرک🌤
#السلام_علےساڪن_ڪربلا♥️
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ . . .
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعلی اولاد الحسین
و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
#یا_حسین
#رباعی_عید_فطر
#و_امام_زمان (عج)
روزی به دعایمان اثر می آید
روزی که خلیل با تبر می آید
دانی که چه روز عید اسلام بود
آن روز که منجی بشر می آید
❇️❇️
ای منجی هر پیر و جوان ادرکنی
از درد جدایی الامان ادرکنی
از کعبه بیا که عید موعود شود
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی
❇️❇️
آن روز که بی واهمه بر میگردی
بر غیبت خود خاتمه بر میگردی
ما منتظر عید ظهورت هستیم
ای منتقم فاطمه بر میگردی
❇️❇️
ما وصل شدیم از رمضان تا مهدی
عیدیِ تمام مومنان با مهدی
کوری تمام دشمنان یک روزی
ذکر همه جهانیان یا مهدی
❇️❇️
با سینه ی پر شرر تو را میخوانم
از دیده ی پر گهر تو را میخوانم
با آمدن تو عید کامل بشود
عمریست که هر سحر تو را میخوانم
✍#حسین کریمی نیا
@navaye_asheghaan
#مناجات_با_خدا
قلب مرا نرم کرد، دیدۀ بارانیام
تر شده سجاده از اشک پشیمانیام
از همه دلرحمتر، از همه نزدیکتر
هرچه برنجانمت باز نمیرانیام
از تو چه پنهان پر از حسرت دنیا شدم
از تو چه پنهان پر از بی سر و سامانیام
عمر تباه مرا، بار گناه مرا
باز بدان ای رئوف از سر نادانیام
بندۀ شرمندهات عاشق تو بود و هست
خواه ببخشاییام، خواه بسوزانیام
#حسین عباسپور ✍
@navaye_asheghaan
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما یادمان که نیست ولی راستی #حسین
با درد غربت تو کجا آشنا شدیم
ممنون از اینکه آمدی آقای ما شدی
ممنون از اینکه نوکر این خانه ما شدیم
شکر خدا که فاطمه ما را خریده است
شکر خدا که خرج بساط شما شدیم
عزت سرای ماست عزا خانۀ شما
با گریه بر تو بود عزیز خدا شدیم
ما را خدا به عشق تو میبخشد عاقبت
ما عاقبت به خیر تو در روضهها شدیم
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
حسین طاهری/سرود فوق العاده4_5830283581649322522.mp3
زمان:
حجم:
5.63M
جشن ازدواج حضرت_علی(ع)
حضرت زهرا ( س)
🎧#حسین طاهری
بادا بادا مبارک به همه عروسی علی و فاطمه
کی دیده همچین عروسی که نبی عاقدشه
عجب عقدی شده که خود خدا شاهدشه
ای یار مبارک بادا ان شاء الله مبارک بادا
👏👏👏
دو نور خدا محرم همدیگه میشن
رو سر همه اهل زمین نقل میپاشن
ملائکه تو آسمونا کل میکشن
بادا بادا مبارک به همه عروسی علی و فاطمه
کی دیده همچین عروسی که نبی عاقدشه
عجب عقدی شده که خود خدا شاهدشه
یار مبارک بادا ان شاء الله مبارک بادا
👏👏👏
توی عروسی از همه شادتر دوماده
میدونه خدا چه خانومی بهش داده
تموم بهشت پشت قبالش افتاده
بادا بادا مبارک به همه عروسی علی و فاطمه
خدا میدونه حال عروس دوماد چه حالیه
توی جشنشون فقط جای خدیجه خالیه
یار مبارک بادا ان شاء الله مبارک بادا
هیشکی مثل این عروسی هیج جا ندیده
تو وسط جشن گدایی از را رسیده
فاطمه بهش لباس عروسیشو میده
بادا بادا مبارک به همه عروسی علی و فاطمه
یه پسر خدا میده شاه کرامت حسن
یه پسر دیگم میاد حسین ارباب منه
یار مبارک بادا ان شاء مبارک بادا
@navaye_asheghaan
WWW.DELSUKHTEHGAN.IR4_5796401495184245820.mp3
زمان:
حجم:
4.66M
#نوحه واحد شلاقی عربی فارسی
#امام حسین(ع) ویژه محرم
سلام علی ساکن الکربلا
سلام علی زینه المرتضی
سلام علیک صراه الهدی۲
((حسین یاحسین))۲
سلام علیک ذبیح القفا
سلام علیک مجیب الدعا
سلام علی سیدالتقیا
((حسین یاحسین۲))
کلاممه حسین مراممه حسین
یه عمره بعدهرنماز سلاممه حسین
امیر محترم شهنشهه کرم
بیاوجون مادرت منو ببر حرم
#حبیبی یاحسین حبیبی یاحسین
سلام من الله الی الحبیب
سلام علیک امام الغریب
سلام علی شاه شیب الخضیب
#حسین یاحسین۲
امیر حسینی ونعم الامیر
سرور فوادی بشیر نذیر
وصی علی وخیرالمسیر
#حسین یاحسین۲
به احترام تو دلم به نام تو
همیشه افتخارمه شدم غلام تو
قسم به مذهببم به ناله شبم
مرید خانواده حسین وزینبمم
((حبیبی یاحسین حبیبی یاحسین))
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
@navaye_asheghaan
Hossein Taheri ~ Music-Fa.ComHossein Taheri - Saghaye Dashte Karbala (128).mp3
زمان:
حجم:
6.95M
#نوحه سقای دشت کربلا ابوالفضل
#حضرت_عباس«ع»
سقای دشت کربلا، ابالفضل ابالفضل
دستش شده از تن جدا، ابالفضل ابالفضل
طفل یتیم حسین؛ گم شده واویلا واویلا…
قامت زینب ز غمش؛ خم شده واویلا واویلا!
سقای دشت کربلا؛ ابالفضل ابالفضل
دستش شده از تن جدا؛ ابالفضل ابالفضل…
دیگر مرا ام البنین مخوانید! واویلا واویلا…
زیرا که من دیگر پسر ندارم… واویلا واویلا…
🎧#حسین طاهری سقای دشت کربلا ابوالفضل
@navaye_asheghaan
#روضه_اربعین
#روضه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
رسید قافله ای
از غم ِ سفر ، لبریز
دوباره زنده شد
آن خاطرات حزن انگیز
یکی یکی همه
نیلی و زرد افتادند
شبیه برگ درختان
به موسم پائیز ...
این روایتِ ها ، فکر نکنی شاعر تصویرسازی کرده ، عبارت ، روایت است ... میگه از بالای شترها ، نزاشتند شتر ها زمین بشینند ، تا رسیدن کربلا ، همه زن و بچه ها خودشون رو پرت کردن روی خاک ...
یکی یکی همه
نیلی و زرد افتادند
شبیه برگ درختان
به موسم پائیز ...
به بوی پیروهنی
هر کدام می گیرند
یکی بهانه ی یوسف
یکی سراغِ عزیز
همه دارند ناله می زنند ، همه دارن شیون می کنند ، دیدی یه جایی پنجاه نفر هم گریه کنند ، یه صدای گریه مشخص ِ، حالا بینِ همه ی گریه های فردا :
صدای شیونی آمد
که جانِ عالَم سوخت
صدای شیونِ زینب
برادرم برخیز ...
#حسین
غریب و خسته
به درگاهت آمدم ، رحمی
که جز ولای تو ام
نیست هیچ دست آویز
#حسین
چونان شدم
که تو می خواستی دَم ِرفتن
ندید اشکِ مرا
این جماعتِ خون ریز
زبان حیدری ام
دم به دم قیامت کرد
نگاه فاطمی ام
شعله های رستاخیز
اگر چه دست مرا
بسته بود دشمنِ تو
اسیر ، من شدم و
او نداشت راهِ گریز
هراسِ دشمنت
از مُحکماتِ قرآن بود
نداشت چاره و
برداشت خیزران به ستیز
دیدحریفِ زینب نمیشه ، دید صدای تو ساکت نمیشه ، دید آبروش داره میره ، دیدم چوبِ خیزران رو بلند کرد ، حسین ...
#حسین
تو سنگ خورده ای ،آری
شکسته ای ، من هم
تو شعله ور شده ای ،
داغ دیده ای ، من نیز
#حسین_جان
زندگی بعدِ تو عذابه
رو دست من جای طنابه
تموم گلهات و آوردم
اما یکی موند توو خرابه
جای کبودی ، رو چشامه
سوغاتی ِ کوفه و شامه
چادرِ خاکیه رقیه
ببین داداش شالِ سیامه
هر کاری کردم که بمونه
اما نشد ، اما نشد ، وای
نَمیره زیرِ تازیونه
اما نشد ، اما نشد
خواستم سرِ تو رو نبینه
اما نشد ، اما نشد
همسفرم شِه ، تا مدینه
اما نشد ، اما نشد
فدای اون زینبی که پنجاه سال همه جا حسینش رو دیده ، رسید کربلا دید حسینش زیرِخاک ِ، حسین ... ان شاءالله هیچ وقت جای خالیِ عزیزت رو نبینی ... زینب طاقت نیاورد ، تا رسید کنار قبر ، گریبانش رو پاره کرد ، تو زیر خاک باشی حسین ، ای حسین ...
@navaye_asheghaan
#روضه_اربعین
#حاج_مهدی_سماواتی
#دستگاه_ماهور
روز اربعین و شب جمعهِ و شب زیارتی ابی عبدالله ، دلا بره کربلا ، فرمودند : اگه نتونستید کربلا برید و دلتون هوای کربلا کرد ، متوجه قبر شش گوشۀ عزیز فاطمه بشین ، سه مرتبه بگین : صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ... اول زائر امروز ، جابرِ ، تو آب فرات غسل کرد ، اومد کنار قبر ابی عبدالله ، هی صدا میزنه : " حبیبی یا حسین" جواب نمیشنوه ، چی شده آقا ؟ دوست جواب دوستش رو نمیده ؟ خودش جواب خودش رو داد ، چگونه جواب بده ؟ آقایی که بینِ سر و نازنین بدنش جدایی اُفتاده ... حسین ... شنید صدای زنگ قافله داره میاد ، گفت : عطیه برو ببین چه خبره ؟ رفت ، برگشت ، صدا زد :
زجا برخیز جابر
دلبر جانانه می آید
قدم از خانه بیرون نِه
که صاحبخانه می آید
( زینب داره میاد ، امام زین العابدین داره میاد ، کلثوم داره میاد ... )
زجا برخیز و
خود را کُن مهیا بهر استقبال
که از ره بلبل و
شمع و گل و پروانه میآید
( تا نزدیک شدن ، دیگه نگذاشتن شتران رو روی زمین بخوابانند ، مثل برگ خزان ریختند رو زمین ... )
هر یکی
سوی مزاری میدوید
هر یکی قبری
درآغوش میکشید
لیک یک بانوی قد خمیده ای
قد خمیده مو پریشان خسته ای
گفت یارب ، من چه سازم
« یا کریم »
رو سوی قبر که سازم
« یا رحیم »
ناگهان آمد به خود
با شور و شین
دید بنشسته سر قبر حسین ...
#حسین ...
یاحسین ، زینبت آمد زسفر
بر سر قبر تو ای تشنه جگر
آمدم عقده ی دل باز کنم
با تنِ بی سر تو راز کنم
#حسین_من
ارغوانی شده رنگ رویم
شد سفید از غم داغت مویم
آنچنان رنج اسیری دیدم
سیر از زندگی ام گردیدم
عزیز دلم ، یادم نمیره همینجا بود اومدم ، شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته هارو ، از روی بدنت کنار زدم ... نازنین بدنت رو دیدم ... پاره پاره ، غرق به خون ، صدا زدم : آیا تو برادر منی !؟ ... حسین من !
تو را آنروز من نشناختم
اما مرا امروز تو نشناسی ...
حسین...
روضه_ماهور
@navaye_asheghaan
#روضه_اربعین
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_شور
اَلسَّلامُ عَلیٰ جَبَلِ الصَّبْرْ
یَا زِیْنَبِ الْمَظْلومَة
رفتم و آمدم ،
ای سایهی بر روی سرم
حسین جان ، چهل روز قبل ، زینبو با تازیانه ، با کعب نی از کربلا بُردن به کوفه و شام ، اما « روز اربعین » دوباره زینب میاد ... حسین جان ... زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها :
رفتم و آمدم
ای سایهی بر روی سرم
یار من ، خوب نظر کن
به من و بال و پَرم
کاش تو پاک کنی
اشک دو چشمان ترَم
آمدم باز صدا کن
تو جوانان حرم ...
یه روزی دوم مُحرم ، موقعی که کاروان رسید به کربلا ، همین که خواستن مُخدّرات از ناقه ها پیاده بشن ، یکی یکی جَوونای هاشمی اومدن دور ناقه ی زینب ، حلقه زدن ، علی اکبر ، دست زینبو گرفته ، قاسم ناقه ی شترو نگه داشته ، ابالفضل پا رکاب کرده ، اما « روز اربعین » وقتی دوباره قافله برگشت ، یه نگاهی کرد زینب ، دور و بَر، دید غیر زینُ العابدین دیگه کسی نداره زینب ...
کاش یک بار دگر
دور و برَم را گیرند
دست من
با همهی اهل حرم را گیرند
#حسین
نَفَسم را که پُر از
شعلهی غم هست ببین
قدِ من را
که زِ هجران تو خَم هست ببین
طاقتم را
که ز دوری تو کم هست ببین
این همه درد
که در خاطرهام هست ببین
بعد چل روز
ببین خواهر تو آمده است
خواهر غمزده و
مُضطر تو آمده است
#شاعر_نصیر_حسنی
راوی میگه تا این قافله رسیدن به کربلا ، این زنها و بچه ها مثل برگی که از رو درخت زمین میفته ، خودشون رو از رو ناقه ها به زمین انداختن ، راهنمای این قبرها زینُ العابدینه ، شاید یکی یکی صدا میزنه ، عمه جان ، بیا اینجا مزار بابای غریبم حسینه ... زینب نشست ، خواهرم سکینه ، خواهرم فاطمه بیا ، اینجا مزار داداشم علی اکبره ، این دو تام نشستن ... ، صدا زد نجمه بیا ، اینجا قبر پسرت قاسمِ، هر کدوم از قبرها رو نشون صاحب عزای اونها میداد ... صدا زد عمه جان یا اُمِّ کلثوم بیا ، میان نخلستان ها عَموم ابالفضل رو به خاک سپردم ، یه عده دوان دوان سمت علقمه ، هر کدوم از مُخدّرات ، روی یه قبری افتادن و گریه میکردن ...
یه مرتبه دیدن یه خانومی هی دور این قبرها میچرخه ، هی دستاشو گهواره کرده صدا میزنه پس قبر جگرگوشه ی من کجاست ؟ یه مرتبه زینُ العابدین ، صدا زد رباب بیا ، اینجا قبر داداشم علی اصغره ، یه نگاهی کرد رباب، گفت آقاجان ، اینجا که قبر مولایم حسین ، صدا زد رباب آره ، داداشم علی اصغرو رو سینه ی بابام گذاشتم ... هر جا نشستی ناله بزن یا حسین ... صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یَا مَولای یَا اَبَاعَبْدِالله
#روضه_دستگاه_شور
4/6/1403
@navaye_asheghaan