4. ذکر پایانی.mp3
زمان:
حجم:
7.9M
#استاد_حیدرزاده
#ذکر_پایانی
ابالفضل ... تکرار
علمدار ...
سپهدار ...
ای علمدار سپاه منو
ای میر عرب
دیده بگشا و نظر
که چه آمد به سرم
دیده بر هم منه ای
سرو به خون غلطیده
تا نگویند حسین ،
داغ برادر دیده ..
اباالفضل ... تکرار
ای اهل حرم ، میرو علمدار نیامد
علمدار نیامد ، علمدار نیامد
سقای حسین ، سید و سالار نیامد
علمدار نیامد ، علمدار نیامد
#غزل_مرثیه
اي ساقيِ سرمستِ ز پا افتاده
دنبال لبت ، آب بقا افتاده
دست و علَم و مشك
سه حرفِ عشق است
افسوس، ز هم اين سه جدا افتاده
شاعر : #حاج_علی_انسانی
ای باوفا ابالفضل
مشکل گشا ابالفضل
هرکی دلش گرفته
بخونه یا اباالفضل
چه شد آن دستِ بلندی
که به آواز بلند
دعویش بود
که من بازوی حیدر دارم
اباالفضل ...
یلِ کربُ بلا : علمدار حسین
یا کاشفَ الکرب
اَن وَجهِ الحُسین ...
حیدر ، حیدر ... ( تکرار )
ای باوفا ابالفضل
مشکل گشا ابالفضل
هرکی دلش گرفته
بخونه یا اباالفضل
مولای ما اباالفضل (2)
رفتی و خوب نگاه کن
داره علَم می افته
نگاه دشمنامون ،
سمتِ حرم می افته
زینب باگریه میگه
امون از این غم و درد
نشد که آب بیاری
خودت به خیمه برگرد
ابالفضل ....
#یادآوری
استفاده از شعرهای کوتاه مختلف ، برای #مدیریت جمعیت است ، وگرنه این جور وقت ها جمعیت شور زن ، به هیچ وجه به حرف مداح گوش نمیکنند و فقط در حال شور زدن خودشان هستند و کار از دست مداح خارج می شود !
10. از ازل در طلبت 26.6.98.mp3
زمان:
حجم:
2.96M
#شهادت_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
قسمت سوم :
#ذکر_پایانی
از ازل در طلبت
چشم ترم گفت حسین
هركجا بال زدم
بال و پرم گفت حسين
مادرم داد به من
شیرمحبت اما
من حسيني شدم از
بس پدرم گفت حسين
تا گُل ِ نام تو واشد به لبم، باز پدر
گفت شكر تو خدايا
پسرم گفت حسين
هرچه دارم همه از
لطف پدر بود كه او
عوض ِ قِصه به بالين ِ سرم
گفت حسين
#رضا_حمامي_آراني (صفير)
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا
تشنه ی عشق حسینم
ای عجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا
وای حسین ....
واویلا ... حسین وای ...
26/6/98
به همت جواد افشانی
5. از پیکرت.mp3
زمان:
حجم:
8.42M
#شهادت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم
#واحد_سنگین
از پیکرت تنها خیالی مانده مادر
از قدو بالایت هلالی مانده مادر
اَلجارُ ثُمَّ الدّارُ اما در مقابل
زخم زبان این اهالی مانده مادر
زانو گرفتی در بغل از داغ محسن
آغوش این گهواره خالی مانده مادر
در یاری مولا چنان سبقت گرفتی
بر سینه ی زخمی ، مدالی مانده مادر
پهلوی تو از رفتنت دارد حکایت
بر ماندنت هم احتمالی مانده مادر
#سبک_دوم
ای گلِ آتش زده ی باغ من
تازه شد از رفتن تو ، داغ من
مرگ پیامبر ، کمرم را شکست
داغ تو رکن دگرم را شکست
عمرِ علی در گروِ صبر توست
اشکِ علی ، دسته گل قبر توست
#شعر_سوم
بیمارت ای علی جان
دیگر شِفا ندارد
میلی به زنده ماندن
در این جهان ندارد
بگذار تا بمیرد ،
زین باغ پر بگیرد
مرغی که حقِ ماندن
در آشیان ندارد
#یا_فاطمه_یا_زهرا
شهری که در امان است
قوم یهود در آن
حتی به خانه ی خود
زهرا امان ندارد
بگذار کس نفهمد
در پشت در چه دیدم
من لب نمی گشایم
محسن زبان ندارد
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
#ذکر_پایانی
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا
تشنه ی عشق حسینم
ای عجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
5. از پیکرت.mp3
زمان:
حجم:
8.42M
#شهادت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم
#واحد_سنگین
از پیکرت تنها خیالی مانده مادر
از قدو بالایت هلالی مانده مادر
اَلجارُ ثُمَّ الدّارُ اما در مقابل
زخم زبان این اهالی مانده مادر
زانو گرفتی در بغل از داغ محسن
آغوش این گهواره خالی مانده مادر
در یاری مولا چنان سبقت گرفتی
بر سینه ی زخمی ، مدالی مانده مادر
پهلوی تو از رفتنت دارد حکایت
بر ماندنت هم احتمالی مانده مادر
#سبک_دوم
ای گلِ آتش زده ی باغ من
تازه شد از رفتن تو ، داغ من
مرگ پیامبر ، کمرم را شکست
داغ تو رکن دگرم را شکست
عمرِ علی در گروِ صبر توست
اشکِ علی ، دسته گل قبر توست
#شعر_سوم
بیمارت ای علی جان
دیگر شِفا ندارد
میلی به زنده ماندن
در این جهان ندارد
بگذار تا بمیرد ،
زین باغ پر بگیرد
مرغی که حقِ ماندن
در آشیان ندارد
#یا_فاطمه_یا_زهرا
شهری که در امان است
قوم یهود در آن
حتی به خانه ی خود
زهرا امان ندارد
بگذار کس نفهمد
در پشت در چه دیدم
من لب نمی گشایم
محسن زبان ندارد
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
#ذکر_پایانی
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا
تشنه ی عشق حسینم
ای عجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
1. واحد 26.7.99.mp3
زمان:
حجم:
4.48M
#شهادت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#واحد
دست زهرا را که پیغمبر
مکرر بوسه زد
وااسف ، ضرب غلاف و تیغ
آخر بوسه زد
سینه ی زهرا پیمبر می گفت
مینوی من است
میخ داغِ در به مینوی پیمبر بوسه زد
( یا فاطمه یا زهرا ) تکرار
#حاج_سید_رضا_موید
#شعر_دوم :
از نخست زندگی ،
هرگز نمیشد باورم
که شود این خانه روزی
قتلگاه همسرم
روزتنهایی که حتی
یک نفر یارم نبود
دیدم اینجا پشت در
افتاده تنها یاورم
او مرا میخواند و من
آن روز دستم بسته بود
کاش آنجا جان من
می شد برون از پیکرم
ای باوفا : اباالفضل
مشکل گشا : اباالفضل
#ذکر_پایانی
ای علمدار سپاه منو
ای میرِ حرم
دیده بگشا و نظر
که چه آمد به سرم
دیده بر هم منه ای
سروِ به خون غلطیده
تا نگویند حسین ،
داغ برادر دیده ...
۲۶ مهرماه ۱۳۹۹
تکیه آقا سیدحسن قم
به همت جواد افشانی