#امام_حسین_ع_مناجات
شب جمعه
#زیارت_کربلا
مرغ دل پَر میزند پیوسته سوی کربلا
گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا
پیشتر از آنکه مادر شیر نوشانَد مرا
جام اشک و خون گرفتم از سبوی کربلا
کعبه و سعی و صفا و مروهی من کربلاست
هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا
روز محشر چونکه سر از خاک بیرون آورم
میکند چشمم به هرسو جستجوی کربلا
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه
ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه
دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه
بشنوم در گوشهی مقتل صدای فاطمه
دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک
با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه
دوست دارم مرقد ششگوشه، گیرم در بغل
اشک ریزم بر رخ و باشم دعاگوی همه
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
من کجا از دلبرم یک لحظه دل برداشتم؟!
پیشتر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم
پیشتر از بودن چشمم هزاران موج اشک
بهر گریه در غم آن جسم بی سر داشتم
پیشتر از بردن نام پدر گفتم حسین
مهر او را در دل از دامان مادر داشتم
شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک
بر گلوی تشنهی ششماهه اصغر داشتم
پیشتر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم
پارههای دل بر آن صدپاره پیکر داشتم
مادرم میگفت: ای فرزند! من کام تو را
از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
تا برات کربلایم را کند امضا حسین
با همین پروندهی سنگین و این بارِ گناه
میخرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین
از سنین کودکی پوشیدهام رخت سیاه
ریختم اشک و زدم بر سینه، گفتم یا حسين
من که از روز ولادت کربلایی بودهام
دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
خاک را در قتلگه گِل کردم از اشک دو عین
ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین
اشك من بر یوسف زهراست، دین و دِین من
گریه کن ای دیده! نگذاری بمانم زیر دِین
ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم
با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین
از نفسهای شب و عطر نسیم صبحگاه
در مدینه، در نجف، در کربلا، در کاظمین
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
زخم دل، زخم بدن، زخم جگر، زخم زبان
آفتاب گرم و هُرم تشنگی، داغ جوان
سنگ: مُهر و قتلگه: سجّاده؛ خون: آبِ وضو
ذکرْ بر لب، تیرْ بر دل، اشکْ بر صورت روان
داد زیر خنجر قاتل نمازش را سلام
گفت تسبیحات زهرا را به بالای سنان
هر کجا پا میگذارم، هر طرف رو آورم
از نسیم و از فضا و از زمین و آسمان
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
کربلا یا کربلا یا کربلا یا کربلا
در فراقت مبتلایم مبتلایم مبتلا
عاقبت با خون ثاراللّهیان تفسیر شد
قصّهی "ذبح عظیم" و آیهی "قالوا بلى"
آیهی قرآن نیفتاد از لب خشک حسین
از کنار قتلگه تا دامن طشت طلا
جان فدای کشتهای که با سر ببریدهاش
بر فراز نی چهل منزل به دشمن گفت، لا
سالها دیدم که در هر محفلی با سوزِ دل
خواندهاند این بیت را با یکدگر اهل ولا
«تشنهی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا»
«بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا»
✍ #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_جمعه #زیارت_کربلا
بر شانههای زخمی خود کوه غم دارم
من در محرم بیشتر میل حرم دارم
عشق به ششگوشه مرا از زندگی انداخت
از دوریاش یک کربلا در سینه غم دارم
این اشک را از لقمههای سفرهی بابا
این مهر را از شیر پاک مادرم دارم
گفتند: «کل الخیر فی باب الحسین» آری!
من هرچه که دارم از این باب الکرم دارم
با خلوت بارانی خود هر شب جمعه
در سر هوای شعرهای محتشم دارم
دلتنگیام چندین برابر شد در این شبها
مهدی زهرا را میان روضه کم دارم
درد فراق کربلا بی خانمانام کرد
شبهای جمعه رهسپار جمکرانم کرد
✍ #علیرضا_خاکساری
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#زیارت_کربلا
بال فرشته که خاک پای حسین است
فرش حسینیۀ عزای حسین است
فاطمه دنبالش است صبح قیامت
هر که به دنبال دستههای حسین است
شعر من و تو که افتخار ندارد
تا که خدا مرثیهسرای حسین است
رحمت زهرا برای این که ببارد
منتظر گریهای برای حسین است
در دل مردم چه هست کار نداریم
در دل ما که برو بیای حسین است
دست به سمت کسی دراز نکردیم
هر دو جهان دست ما گدای حسین است
گندم شهر حسین روزی ما شد
باز سر سفرهها غذای حسین است
قیمت اشکِ برای خون خدا هست
دست همان کس که خونبهای حسین است
پرچم کربوبلا همیشه بلند است
حافظ پرچم اگر خدای حسین است
هر چه که ما خواستیم فاطمه داده
آن چه فقط مانده کربلای حسین است
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
@navaye_asheghaan
.
اربعین امام حسین علیه السلام
#زمزمه #زمینه
غم میزند صلا حی علی العزا
فریاد کربلاست ابکی علی الحسین
لبیک یا حسین
می آید آسمان همپای کودکان
پیری عصا زنان اشکش روان ز عین
لبیک یا حسین
خون می شود قلوب تنگ دل غروب
گریم که خورده چوب لبهای "ثقلین"
لبیک یا حسین
راسش میان طشت در بین کوه و دشت
خورشید نیزه گشت مولای مشرقین
لبیک یا حسین
#اربعین
#زیارت_کربلا
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.............
ویا به #سبک_راس_تو_میرود
.👇
@navaye_asheghaan
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_کربلا
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمیست در دل جاماندههای کربوبلا
که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفتهها، شاید
تفاوتیست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آنکه نرفتهست بیقرارتر است
همیشه آنکه نرفتهست، کمسعادت نیست...
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد
نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست
✍ #مریم_کرباسی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#زیارت_کربلا
میان خیل تو از یادها فراموشم
شبیه شمع مزاری غریب، خاموشم
به چشمهای که به دریا نمیرسد رحمی
قسم به جان تو با دوریات نمیجوشم
فقط نه ماه محرم که هجر هم داغیست
من از فراق تو گاهی سیاه میپوشم
دلم شکست و به حالم دل ضریحت سوخت
به خوابم آمد و گفتا بیا در آغوشم
به روضه میروم و تازه میشود داغم
دلم نمیشود آرام، هر چه میکوشم
ببین شکستهدلانت چه عالمی دارند
در استکان ترکخورده چای مینوشم
به هر دری زدهام تا به کربلا برسم
فقط اگر نرسیدم مکن فراموشم
✍ #سیدمیلاد_حسنی
@navaye_asheghaan
#اربعین_حسینی
چهل شب است که پای غم تو سوختهایم
به اشک خویش و نگاه تو چشم دوختهایم
چهل شب است نفسهایمان همه آه است
پر از سکوت، پر از گریههای ناگاه است
چهل شب است که مات غروب صحراییم
چهل شب است که محو طلوع سرهاییم
چهل شب است ز دیدار آب میسوزیم
به یاد هقهق طفل رباب میسوزیم
چهل شب است خدایا و نیست باورمان
سری به نیزه بلند است در برابرمان
سرت ستاره دنبالهدار صحراهاست
همیشه در شب تاریخ شعلهات برپاست
زمین مزار شهیدان توست سرتاسر
زمانه شام غریبان توست تا محشر
مرا دلیست که چلهنشین ماتم توست
پیادهای به ره اربعین ماتم توست
امید هست مرانی ز خویش ما را هم
رِعایتی کنی إبنالسبیلها را هم
قبول کن تو دلم را که زائر آمده است
ببین کنار قدمهای جابر آمده است
تو گویی از قفس سینه خارج است دلم
میان گرد و غبار طویرج است دلم
نهاده سر به بیابان شور و عشق و جنون
دویده است به شوق فرج ستون به ستون
ولایت است و شهادت شروع و مقصد ما
مسیر زندگی ما: نجف به کربوبلا
ز جایجای جهان گِرد دوست جمع شدیم
به لطف زلف پریشان اوست جمع شدیم
محمدمهدی_سیار
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_کربلا
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمیست در دل جاماندههای کربوبلا
که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفتهها، شاید
تفاوتیست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آنکه نرفتهست بیقرارتر است
همیشه آنکه نرفتهست، کمسعادت نیست.
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد
نبایداین همه دل دل کندکه فرصت نیست
مریم_کرباسی
@navaye_asheghaan
#برای_جامانده_ها_ی
#زیارت_کربلا
#اربعین
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق!
اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست
غمیست در دل جاماندههای کربوبلا
که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست
میان ما که نرفتیم و رفتهها، شاید
تفاوتیست در آغاز و در نهایت نیست
همیشه آنکه نرفتهست بیقرارتر است
همیشه آنکه نرفتهست، کمسعادت نیست...
خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد
نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست
✍#مریم_کرباسی
@navaye_asheghaan
#کربلای_معلی؛ #زیارت_کربلا
#زیارت_اربعین
گل و آیینه و اسپند اینجاست
غمِ اشک و دمِ لبخند اینجاست
همان جایی که فرقی نیست بینِ
تهی دستان و ثروتمند اینجاست
ز یک سو گنبد خورشید خاتم
ز یک سو مرقد ماه مجسم
همان جایی که مخلوقات عالم
به سویش باز میگردند، اینجاست
شده دست خدا پشت و پناهش
که راه جنت الاعلاست راهش
همان جایی که هر دو پادشاهش
به یک اقلیم میگنجند، اینجاست
حرم نه، بلکه باب عشق و حاجات
حرم نه، بلکه آفاق عنایات
بهشتی را که یک عمر است آیات
به خلق الله میگویند، اینجاست
حرم نه، بلکه اقیانوسِ رحمت
حرم نه، بلکه دریایِ محبت
حرم نه، بلکه بحر نور و نعمت
سرای هر سعادتمند اینجاست
حریمی که سر از هفت آسمان است
حریمی که پناه این و آن است
حریمی که شفیع شیعیان است
به زهرا میخورم سوگند اینجاست
همانجا که عموی با وفا را
همانجا که امید مرتضی را
همانجا که عمود خیمهها را
عمودی بر زمین افکند، اینجاست
همانجا که یکی تیر سپر داشت
همانجا که یکی شوق پسر داشت
همانجا که یکی تا نیزه برداشت
پدر ماند و غم فرزند، اینجاست
✍ #محمود_یوسفی
@navaye_asheghaan
❁﷽❁
#توسل_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر
●━━━━━━─────
#آواز_بیات_اصفهان
هر کس به کربلا نرود می کند ضرر
شاید نداشته ز معانی حق خبر
صدها کلام حضرت صادق چنین بود
دوری مکن ز فیض فرا عقل این سفر
این راه پر نشیب رسد تا خود خدا
عرش خداست خانه ی خورشید و آن قمر
خود امام صادق فرمود هر کس جد ما رودر کربلا با معرفت زیارت کنه کأن خود خدا رو در عرش زیارت کرده
این یعنی چی؟
یعنی امام حسین پیش خود خود خداست
هر کس به زیارت امام حسین میره یعنی به زیارت خود خدا در عرش معلی رفته
ارباب اگر اراده کند بنده می شویم
ظلمت کنار می رود و می شوی سحر
پا پس نکش اگر به حرم راه دادنت
با سر برو نمان که نیفتی تو در خطر
آنقدر گریه کن که تو را هم دهند راه
پا بر زمین بکوب در این خانه پشت در
کرببلاست خانه ی امنی که صاحبش
آن کشتی نجات خدا هست بر بشر
اگه هر کاری کردی نتونستی کربلا بری یه کار باید انجام بدی ،چیه اون کار؟؟
به مادرش بگوکه تو را دعوتت کند
باشد دعای فاطمه والله معتبر
حالا که برات کربلا گرفتی
اما اگر شدی شب جمعه تو زائرش
روضه نخوان کنار پدر از غم پسر
بابا کنار نعش علی خورد بر زمین
جانم به روی لب شد و افتاد محتضر
گفت تو عالم رویا ، ابی عبدالله رو دیدم، دیدم تمام بدن مبارک پر از زخمو جراحته، گفتم آقاجان، چی کار کنم؟چه مرهمی رو زخمهای شما بگزارم فرمود گریه ها و اشکهای شما بهترین مرهم زخمهای منه ، از خواب بیدار شد رفقاشو خبر کرد هر روز مجلس روضه برپا می کردن هر روز گریه می کردن، یه چند روزی گذشت دوباره تو عالم رؤیا سیدالشهدا رو دید تمام زخمهای سر و صورت مبارک همه التیام پیدا کرده الا یه زخم، دید رو سینه ی مبارک یه جای زخمی هست گفت آقاجان، این زخم چرا خوب نشده؟چه مرهمی لازم داره ؟ آقا سیدالشهدا فرمود این زخم خوب شدنی نیست این برا داغ جوانم علی اکبره ، هیچ موقع داغ جوان خوب شدنی نیست، بمیرم برات ارباب ،
گفت ای عزیز من
سر علی اکبرورو زانوگذاشت شروع کرد با علی حرف زدن
گفت ای عزیزمن تو چرا تکه تکه ای
شد پاره پاره از غم تو از پدر جگر
باید که جسم پرپر تو در عبا نهم
گویی که ضربه خورده ای از هر که در گذر
سر علی رو به زانو گرفت دلش آرام نشد صورت گذاشت رو صورت علی اکبر، هی صدا می زد ولدی ولدی....خدا برا هیچ پدری نیاره داغ جوان ببینه ،
#آواز_دشتی
باید که جسم پرپر تو در عبا نهم
گویی که ضربه خورده ای از هر که در گذر
این لخته خون اگر بگزارد ببوسمت
گرچه نمانده از لب پرخون تو اثر
لشکر دارن تماشا می کنن ،ابی عبدالله گریه می کنه یه عده می خندن ، هی میگن کار حسین تمام شد یه مرتبه دیدن از سمت خیمه ها یه بانویی داره به سر زنان میاد گاهی صدا میزنه یا حبیبا ، گاهی صدا می زنه یابن حبیبا ، گاهی میگه وای داداشم گاهی میگه وای پسر داداشم ، گفت سؤال کردم این خانم کیه داره میاد سمت میدان، گفتن این زینب دختر فاطمه ی زهراست، اومد تا کنار نعش علی اکبر ، خودشو انداخت رو بدن علی، یه مرتبه دیدن ابی عبدالله لحن کلامش عوض شد صدا زد
#آواز_ابوعطا
برخیز عمه را ببر از بین این سپاه
علی اکبر
تو که اینطوری نبودی بابا، ببین عمه اومده بین نامحرما
برخیز عمه را ببر از بین این سپاه
تا کم کنند بر قد و بر قامتش نظر
#زمزمه
از نفس افتادی با این نیزه بارون
اربا اربا شد تنت با خنجراشون
بی مروتها زدن بال و پرت رو
رو عبا باید بچینم پیکرت رو
یه مرتبه دیدن ابی عبدالله صدا زد
جوونای بنی هاشم بیایید
احملوا أخاکم ، برادرتون رو بردارید
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را تا دم خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
آی جوونای بنی هاشمی، شما بیاید
علی را تا دم خیمه رسانید
صلی الله علیک یا مظلوم
یا اباعبدالله
●━━━━━━─────
#توسل_امام_حسین
#شب_جمعه #زیارت_کربلا
#روضه_حضرت_علی_اکبر
#حاج_اسماعیلی
(ماه صفر1404)
@navaye_asheghaan
.
#زیارت_کربلا
#اربعین
شرمنده کردی بار دیگر این گدا را
شکر خدا دیدم دوباره کربلا را
من مانده ام بیدار یا خوابم حسین جان
یعنی تو مهمان کرده ای این بی نوا را ؟!
جز کربلا جایی به این نوکر نسازد
جز کربلا اصلا بگو دارم کجا را
جان خودت ، جانم به لبهایم بیاید
از من اگر گیرند این دارالشفا را
من از خودم شرمنده گشتم تا که دیدم
موکب به موکب نوکران بی ریا را
من مانده ام دیده چه در این زندگانی
آن که ندیده این زمین با صفا را
هر اربعین بر تشنگانت می چشانی
یک قطره از آن رحمت بی انتها را
تو شاهدی هر جا که رفتم یاد کردم
جامانده ها ، جامانده ها ، جا مانده ها را
#محمد_حسین_رحیمیان ✍
مرداد ۱۴۰۴
#زائر_کربلا
.