11. گلچین ندبه.mp3
زمان:
حجم:
1.76M
#گلچین_دعای_ندبه
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
همه را یادکنیم ، وقتی میگی : « أَيْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ ؟ » یه روضه خون کربلا بود ، این روضه رو خوند ، خیلی هم جانسوز خوند ، این روضه خون با همه ی روضه خونها فرق میکرد ، این روضه خون ، خودش صحنه رو میدید و روضه میخوند ، اول روضه خونِ کربلا که خودش صحنه رو دید و روضه خوند ، بی بی زینب کبری بود ، برای کی روضه خوند ؟ برای پیغمبر خدا (ص) روضه خوند ... گفت یارسولَ الله : « هَذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ » این حسین توست که در خونِ خودش غلطیده ... نمیدانم چه کرده بودند با بدن که بی بی اینطور روضه خوند : « مُقَطَّعُ الْاَعْضاءِ » ، « مَسْلُوبِ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ » ... اما جمله ی آخرش ، جگر رو میسوزونه ، یا رسولَ الله : « بَناتُکَ سَبایا » ، یارسولَ الله (ص) دارند دخترانت را به اسیری می برند ...
10. گلچین ندبه.mp3
زمان:
حجم:
930.3K
#گلچین_دعای_ندبه
#استاد_حیدرزاده
« مُجْتَمِعَةٌ عَلَى قَطِيعَةِ رَحِمِهِ ، وَ إِقْصاءِ وُلْدِهِ » ، دعا ندبه خون ، همه ی این فرازها رو ، براش خاطره داره ، دعا ندبه خون اهلِ سوزه ، اهل درده ، اهل اشکه ، وقتی میگی : « مُجْتَمِعَةٌ عَلَى قَطِيعَةِ رَحِمِه » ، به یاد می آره ، مُرور میکنه توو ذهنش ، کجا جمع شدند « قطع رحم کنند ؟ » این روزها مدینه جمع شدند، قطع رحم کنند ... درِ خانه آتش زدند ، سیلی و تازیانه زدند ...
9. گلچین ندبه.mp3
زمان:
حجم:
1.07M
#گلچین_دعای_ندبه
#استاد_حیدرزاده
فَقُلْتَ : ﴿ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً ، إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى ﴾ ، من اجر رسالت نمیخام ، اجر رسالت من ، مودت و دوستی با اهلبیتِ من باشه ، بارکَ الله به شما دعا ندبه خوانها ، صبح جمعه بیدار می نشینی ، میگی به آقام امام زمان (عج) بگم ، بگم آقا دوستت دارم ، عزیز فاطمه ، آقا منتظر شما نشسته ام تا بیایی ، این مودته ، این ابراز دوستیه ، خدایا این محبت و این دوستی رو تا آخرین لحظه از ما نگیره ...
1. به یاد مادر.mp3
زمان:
حجم:
4.28M
#گلچین_دعای_ندبه
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#مرحوم_کافی
فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ : مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... جگرم برات پاره بشه ، علی ... ، قلبم ذرّه ذرّه بشه برات ، علی ... ، ای اول مظلوم قرآن ، ای اول مظلوم اسلام ، ای اول مظلوم تقوی ، ای اول مظلوم حقیقت و واقعیت و فضیلت و عالَمِ انسانیت ، علی ... شب ها سفره اش رو ، پهن میکرد ، یه مقدار غذایی که داشت توو سفره میگذاشت ، بچه هایش هم دورِ خودش جمع میکرد ، حسنم بیا بابا ، حسینم بیا بابا ، زینبم بیا بابا ، اما این بچه ها تا می نشستند ، یه دفعه به #یاد_مادر می افتادند ... بنا میکردند گریه کردن ... هر کار میکرد این بچه ها آروم نمیشدند ، یه وقت خودش هم سرش رو به دیوار میگذاشت ، اینقدر گریه میکرد ...
وااای ... یه وقت پیمانه پُر میشد ، آی امان ... وای امان ...خانه اش رو وِل میکرد ، زندگیشو وِل میکرد ، بچه هاشو وِل میکرد ، سفره اش رو وِل میکرد ، نصفِ شب پا میشد ، سرو پایِ برهنه می اومد سرِ قبر زهرا ، میگفت فاطمه جان پاشو بیا جواب بچه هاتو بده ... های امان ...امان ، امان ... بگم چه زبان حالی داشت ؟ اون آقا می اومد سرِ قبر فاطمه ، میگفت زهرا جان پاشو بیا ببین ، خانه ام تاریک شده ، زهرا جانم ، مرغِ ولایت بی آشیانه شده ... صدا میزد زهرا جونم اگر بخواهم سرِ قبرت بمونم ، تا کی بمونم ؟ فاطمه جان اگر بخواهم خونه بروم ، جواب بچه هاتو چی بدهم ؟ سه مرتبه همه بلند زمزمه کنیم : « مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... »
1. به یاد مادر.mp3
زمان:
حجم:
4.28M
#گلچین_دعای_ندبه
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#مرحوم_کافی
فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ : مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... جگرم برات پاره بشه ، علی ... ، قلبم ذرّه ذرّه بشه برات ، علی ... ، ای اول مظلوم قرآن ، ای اول مظلوم اسلام ، ای اول مظلوم تقوی ، ای اول مظلوم حقیقت و واقعیت و فضیلت و عالَمِ انسانیت ، علی ... شب ها سفره اش رو ، پهن میکرد ، یه مقدار غذایی که داشت توو سفره میگذاشت ، بچه هایش هم دورِ خودش جمع میکرد ، حسنم بیا بابا ، حسینم بیا بابا ، زینبم بیا بابا ، اما این بچه ها تا می نشستند ، یه دفعه به #یاد_مادر می افتادند ... بنا میکردند گریه کردن ... هر کار میکرد این بچه ها آروم نمیشدند ، یه وقت خودش هم سرش رو به دیوار میگذاشت ، اینقدر گریه میکرد ...
وااای ... یه وقت پیمانه پُر میشد ، آی امان ... وای امان ...خانه اش رو وِل میکرد ، زندگیشو وِل میکرد ، بچه هاشو وِل میکرد ، سفره اش رو وِل میکرد ، نصفِ شب پا میشد ، سرو پایِ برهنه می اومد سرِ قبر زهرا ، میگفت فاطمه جان پاشو بیا جواب بچه هاتو بده ... های امان ...امان ، امان ... بگم چه زبان حالی داشت ؟ اون آقا می اومد سرِ قبر فاطمه ، میگفت زهرا جان پاشو بیا ببین ، خانه ام تاریک شده ، زهرا جانم ، مرغِ ولایت بی آشیانه شده ... صدا میزد زهرا جونم اگر بخواهم سرِ قبرت بمونم ، تا کی بمونم ؟ فاطمه جان اگر بخواهم خونه بروم ، جواب بچه هاتو چی بدهم ؟ سه مرتبه همه بلند زمزمه کنیم : « مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... »
@navaye_asheghaan
1. به یاد مادر.mp3
زمان:
حجم:
4.28M
#گلچین_دعای_ندبه
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#مرحوم_کافی
فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ : مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ ... جگرم برات پاره بشه ، علی ... ، قلبم ذرّه ذرّه بشه برات ، علی ... ، ای اول مظلوم قرآن ، ای اول مظلوم اسلام ، ای اول مظلوم تقوی ، ای اول مظلوم حقیقت و واقعیت و فضیلت و عالَمِ انسانیت ، علی ... شب ها سفره اش رو ، پهن میکرد ، یه مقدار غذایی که داشت توو سفره میگذاشت ، بچه هایش هم دورِ خودش جمع میکرد ، حسنم بیا بابا ، حسینم بیا بابا ، زینبم بیا بابا ، اما این بچه ها تا می نشستند ، یه دفعه به #یاد_مادر می افتادند ... بنا میکردند گریه کردن ... هر کار میکرد این بچه ها آروم نمیشدند ، یه وقت خودش هم سرش رو به دیوار میگذاشت ، اینقدر گریه میکرد ...
وااای ... یه وقت پیمانه پُر میشد ، آی امان ... وای امان ...خانه اش رو وِل میکرد ، زندگیشو وِل میکرد ، بچه هاشو وِل میکرد ، سفره اش رو وِل میکرد ، نصفِ شب پا میشد ، سرو پایِ برهنه می اومد سرِ قبر زهرا ، میگفت فاطمه جان پاشو بیا جواب بچه هاتو بده ... های امان ...امان ، امان ... بگم چه زبان حالی داشت ؟ اون آقا می اومد سرِ قبر فاطمه ، میگفت زهرا جان پاشو بیا ببین ، خانه ام تاریک شده ، زهرا جانم ، مرغِ ولایت بی آشیانه شده ... صدا میزد زهرا جونم اگر بخواهم سرِ قبرت بمونم ، تا کی بمونم ؟ فاطمه جان اگر بخواهم خونه بروم ، جواب بچه هاتو چی بدهم ؟ سه مرتبه همه بلند زمزمه کنیم : « مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ