eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.7هزار دنبال‌کننده
48 عکس
36 ویدیو
126 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌ا‌لسلام 🔹خورشید کربلا🔹 پیغمبرانه بود ظهوری که داشتی خورشید بود جلوۀ طوری که داشتی هر شب نصیب سفرۀ شهر مدینه شد در کنج خانه، نان تنوری که داشتی شب‌زنده‌دار بودی و ذوب خدا شدی در بندگی گذشت حضوری که داشتی... خلقاً و منطقاً همه مثل رسول بود در کوچه‌های شهر، عبوری که داشتی این آفتاب توست که خورشیدمان شده! یا که پیمبر است دوباره جوان شده؟... چشم تو ماه و تابش ماهت پیمبری‌ست روی سپید و خال سیاهت پیمبری‌ست گفتار و آفرینش و خُلق عظیم تو لحظه به لحظه، گاه به گاهت پیمبری‌ست... باید دوید پشت سر ردّ پای تو یعنی تویی همیشه که راهت پیمبری‌ست نامت علی‌ست جلوه رویت محمدی‌ست نامت علی‌ست طرز نگاهت پیمبری‌ست تو صاحب جلال علی و پیمبری آیینه جمال علی و پیمبری ای آفتاب روشن شب‌های کربلا پیغمبر دوبارۀ صحرای کربلا ای از تمام عالمیان برگزیده‌تر نوح و خلیل و آدم و موسای کربلا آب فرات و علقمه و گنبد حسین یا تل زینبیه و هر جای کربلا... ...هر چند دیدنی‌ست ولی دیدنی‌تر است پایین پای مرقد آقای کربلا نزدیک‌تر به محضر آقاست جای تو پایین پایی و همه پایین پای تو... 📝 🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
برای شاهِ ما «فرزند» با «رعیت» ندارد فرق از آن نانی که «اکبر» خورد، «جُونَش» لقمه برمی‌داشت ✍ 🌹 باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می‌گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم ✍ 🌷 از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده ✍ ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
ولادت امام زمان(عج).m4a
7.71M
. (عج) ________ وقتی بیای /لبارو خندون می‌کنی دنیامون و/ یه پا گلستون می کنی با خنده هات/ همه رو مجنون می کنی یه روزی میرسه که// دنیا بهاری میشه تو میرسی و خوشی// تو دلا جاری میشه پلیدی میره وجاش // نور ازلی میاد غمی نمی مونه تا // پسره علی میاد وقتی بیایی،قدم رو چشما میزاری عشقت و تو ، تموم دلها میزاری زنده میشن، قلبای مُرده تا شما مرهمت و ، رو زخم دنیا میزاری ((یا صاحب الزمان// الغوث الامان)) __________ با بودنت/ خوشی میاد، غم میمیره عطر تو رو/ تموم عالم میگیره هرکی گدات/ میشه از این در نمیره نوره بهاره ظهور// اگه برسه به ما خونهء همهء شهر// میشه خونهء خدا سرود شکوفه ها // به همه میده امید وقتی یروزی بگن //  پسر علی رسید اونکه توراهت باشه بی شک میخری سینه شیطان وبادستات میدری رو کعبه میری و جلو چشم همه پرچم یا علی رو بالا میبری ((یا صاحب الزمان// الغوث الامان)) ________ جونم فدات/این دل و از من بپسن(د) کی میشه این/بوسه به دستات برسن عَجِّلْ عَلیٰ / ظُهوُرکَ یابن الحسن بیاعزیزه دلم// بیا به زودی زود انتقام شیعه رو//بگیر از آل سعود بیا منجی بشر // پسره ابوتراب باهیبت علوی//کن اسرائیل وخراب پرچم ظلم و از تو عالم میکَنی قاضی میشی تو داده گاه عَلنی وقتی حقیقتارو افشا میکنی اون دو حروم زاده رو گردن میزنی ((یا صاحب الزمان// الغوث الامان)) _________ شعرونغمه:الاحقرمجتبی نامور✍ ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بند اول بدون کف زدن.m4a
1.54M
🌹🌹🌹سرود ولادت امام زمان(عج) 🌹🌹🌹 💫💫💫💫💫💫💫💫 🔷دل بی قرارم میخونه خبرایی توو آسمونه خودِ خدا میگه مبارک میلاد صاحبَ الزمونه 🌼آخرین دلبره حجت آخره 🌸دعای فرج شد وِردِ لب هر فرشته رو عرشش خدا با خط طلا اینو نوشته منتظرمهدی جاش پیش من ، تو بهشته ❤️( مولا ابا صالح مدد ) ۳ 💫💫💫💫💫💫💫💫 🔷آقا شمشیرِ رزمو بردار علَم و بگیر از علَمدار بگو اَنَا بقیتَ الله اَنا بنُ حیدرِ کرار 🌼میکنه ، محشری نعره ی ، حیدری 🌸صدای ، اذونِ دولت تو ، دلنشینه به کوری یِ چشمِ هر کی که نمیتونه ببینه میگه هر موذن علی امیرالمومنینه ❤️( مولا ابا صالح مدد ) ۳ 💫💫💫💫💫💫💫💫 🔷وقتی پا توو مکه میزاره تو برق نگاش ، ذوالفقاره تا که میده تکیه ، به کعبه کار وهابیا ، زاره زاره 🌼بر ستم ، می زنه ریششو می کنه 🌸یه عمره ، که شیعه منتظره همین یه کاره بیاد اون ، دو تا رو از توی خاک در میآره به عشق فاطمه تو قبرشون ، آتیش بباره ❤️لعن علی عدوک یا مرتضی علی(۲) ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
اَلسّلامُ عَلَیكَ یا اَباصالحَ المَهدی (عج) (عشق وصال) از روی مهوش خود، بفکن نقاب حایل  تا بوسه ای بگیرم ، از آن نکو شمایل  بی روی بی مثالت، تلخ است زندگانی  زیرا که دل نباشد ، جز بر رخ تو مایل  دور از تو ای دلارام! نبوَد مرا دل آرام  شد از فراق رویت ، عمرم تباه و زایل  عشق وصالت ای شه! دین است و مذهب من  جان می‌دهم به عشقت، در راه این خصایل  مهجوری تو شاها ، صبر از دلم ربوده  جز اشک دیدگانم ، نبوَد مرا دلایل  در انتظار وصلت، جان از تنم برون شد  آیا شود که روزی ، گردم به وصل، نایل؟  ای یوسف خجسته! بازآ که از فراقت  یعقوب ملک دین شد بر مرگ خویش نایل  شاها مرا عطا کن، از خوان فضل و عرفان  چون بر درِ سرایت، هستم کِهینه سایل  باز آی و رخ عیان کن، آیین خود بیان کن  مفهوم عاشقان کن، اسرار این مسایل  چون دسترس نباشد، بر دامن وصالت  دست شکسته ام بین! بر گردنم حمایل  در چرخ عشقت ای شه! افروخت (شمس قمّی)  زین سوز و ساز خوشتر، نبوَد مرا فضایل  شادروان سید علیرضا شمس قمی ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
بسم رب المهدی (عج) دل می رود ز دستم یا بن الحسن کجایی؟ می سوزم از فراقت ای داد از این جدایی کی می شــود  ببینم آن روی  دلــرُبایت؟ آقایِ بی قرینـــم ! کـی  می شود بیایی؟ دست از طلب ندارم  ســوی تو رهسپارم با  دسـت خالیِ خود ، من آمــدم ، گدایی هـر بار آمدم  من ، با هر  بهـــانه ، سویت دســت  مرا   گرفتــی ، از  راه  آشنــــایی از درگه تو مـــولا ! جایـــی نمی روم من تا  باز ، از ســرِ لطــف بر ما کــرم  نمـایی دنیای بی حضــورت دنیای تیرگیــهاست ای  منبـــع   زلالِ   آیــات  روشنـــایــی از بس غروب دیدیم، دلتنگ یک طلوعیم از پشت ابرِ غیبـت کی می شـود در آیی؟ آقا عنایتـــی کن ، تا  لحـــظه ای  ببیــنم آن طلعـت رشیــــده ، آن چهــرهٔ خــدایی بنویس ، خود به رویِ تقــویم های عــالَم این جمعــه را  به نامِ  یک جمعــه طلایـی شعر: رقیه سعیدی(ڪیمیا) ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «میدان انتظار» هر جمعــــه در حـــوالی میــــدان انتظار چشـــــم انتظار امـــدنت هســتم ای نگار این کارجمعه های من است ازطلوع صبح با اشک واه و ندبــــه بیایــــم ســـر قرار رویای هـر شـــــبم شده روز ظهـــــور تو کــی روز وصل اید و؛ ...تعبـــــیر ماندگار دلهایمان زسوز عطــش گشته چون کویر بر این کـــویرخســته ز هـجران دمی ببار پژمرده گــشت باغ و چمـن درخزان سرد باز آ که می رســـد ز قــــــدوم تو نوبـهار مضطـــر شـدیم و ایـه ی امن یجیب هم وقتی تو نیــستی شــــده معــنی انتـظار چشـمـانمان ز طول فـــراقــت سـپید شد نوری بــده به مـــردم ایـن دیـــدگان تار عــالم تمـام منتظـــر روز وصـل توســت دلهای عاشـــقان ز غمـــت گشته بی قرار این جمعه هـم اگــر کــه نیایی یقین کنم تقدیر ما نوشـــتـه شده؛... رنج بی شمار بیمار و زار گشـته ( شــقایق) طبیب من باز آ از این ســـفر که نیفــتد به احتضار شعر:استاد حمید رضازاده (شقایق)کرمان ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
─━⊰••┅═❃﷽❃═┅••⊱━─ تقدیم به امام زمان علیه السلام در هیـاهــــــوی زندگانــــی ها سپــــری می شـــود جـوانی ها سالیانی اســــت در فـراقِ بهـار گِله داریــــم از خـــــزانــــی ها رازِ پژمــردگــــیِ گل ایـن است شـده کـــم رنگ ، مهـــربانی ها بــس که دنیـا تکانـمــان داده یادمـان رفتـــه ، دل تکانــی ها روز وشب های آن چه زیبا بود جبهه و جنگ و جانفشــانی ها آن زمانــی که خاک می فهـمید فــــــرق دارند آسمـــــانی هــا حال و روزِجهان به هم خورده این خودش هست از نشانی ها اتّفــاقــــی بـزرگ در راه اســت فــوقِ اندیشـــه ی جـهــانـی ها لحظه ی وصلِ یارنزدیک اسـت بی اثـر نیست ندبه خـوانــی ها شـیعه دارد یقیـــن به آمـدنـش لعن و نفرین به بدگـــمانـــی ها با نگاهـــش به مـا تـوان داده در تــب و تـابِ ناتـــوانـــی هـا تا که از یُمنِ اوست رزقِ بـشــر چه غم از موجِ ایـن گــرانی ها هر سه شنبه به شوقِ دیدارش می روم بیـــنِ جمـکــرانـی ها مطمئنّـم که می رسـد یک روز با هـمان صـاحـب الــزّمانی ها شعر: استاد رضا یزدی اصل ( ۱۴۰۱/۰۲/۲۶ ) ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ ،،،و جمعه ای دیگر جمعه شــد منتظـرت بـوده و هسـتم آقا باز هـــم در بـه درت بـوده و هســتم آقا جمعه شـد دیــده بـراهـت بنشیـــنم بـازآ همـه جــا رهگـــذرت بـوده و هــستم آقا جمعه شدندبه کُنان،مویه کُنان می گویم زائـــر چشـــم تـرت بـوده و هــســتم آقا جمعه شد ، جمعه ی دیگر، به همـین حال وهوا گَــردی از بال و پـرت بوده و هســتم آقا تیغ مژگان به نظر دارم و خون می گریم عاشق خــون جگـرت بـوده و هســتم آقا مـنِ بیچاره کجــا ، لطف تو مولا،هیـهـات که مگـــر در نظــرت بـوده و هــســتم آقا می رســد باز غـــروب دگـــری از جـمـعـه باز هـــم همسـفــرت بـوده و هســـتـم آقا این منم خسته ترین عاشــق افتــاده ز پا که چنــین رهـســپرت بـوده و هسـتم آقا سحــر از عطــر نفـس های تو آمـد بویـی مسـتِ عطــر سحـرت بـوده. و هستـم آقا هــر کجـــا نام تو آید به مـیان آنجــایـم همـه جــــا دُور و برت بوده و هسـتم آقا داغ هجــران تو را اشک فشـان می گویم "یاســرِ" نوحـــه گـرت بوده و هسـتم آقا شعر:حاج محمود تاری "یاسر" ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
3. ای سرو خوش رفتار من.mp3
1.95M
(عج ) ای سرو خوش رفتار من ای از تواضع یار من هم بر لبی گفتار من هم در دلی دلدار من « یابن الحسن یابن الحسن » تو گوهر ناب منی بی تابی و تاب منی شیرین تر از خواب منی در دیده ی بیدار من « یابن الحسن یابن الحسن » دل عاشق بیدار تو جان کشته ی دیدار تو پیش گل رخسار تو گلهای عالم خار من « یابن الحسن یابن الحسن » با لاله گشتم روبرو دیدم ندارد رنگ و بو روی تو کردم آرزو دیدم توئی گلزار من « یابن الحسن یابن الحسن » عمری به سویت می دوم چون از سر کویت روم باور نمی کردم شوم من عار تو تو یار من « یابن الحسن یابن الحسن » بگذار کز احسان تو خود را کنم قربان تو این لطف بی پایان تو این جان بی مقدار من « یابن الحسن یابن الحسن » حبل المتینم موی تو حقّ الیقینم روی تو بی طلعت دلجوی تو صبح است شام تار من « یابن الحسن یابن الحسن » ای جان رفته از بدن ای یوسف دور از وطن بازآ و لبخندی بزن بر دیده ی خونبار من « یابن الحسن یابن الحسن » من خار گلزار توام من «میثم» دار تو ام این قلب من این تیغ تو این عشق تو این دار من « یابن الحسن یابن الحسن » ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 بیست سال پیش بود از تهران می‌آمدم... سوار اتوبوس شدم تا به شهرستان بیایم. ده‌‌هزار تومان پول همراه داشتم... اتوبوس در یک غذاخوری بین‌راهی برای صرف شام توقف کرد. به یک مغازه ساندویچی که کنار غذاخوری بود رفتم، یک ساندویچ کالباس سفارش دادم. در آخرهای لقمه بودم که دست در جیب کردم تا مبلغ ۲۰۰ تومان پول ساندویچ را پرداخت کنم. دست در جیب پیراهن کردم پول نبود، ترس عجیبی مرا برداشت. دست در جیب سمت راست کردم؛ خالی بود! شهامت دست در جیب چپ کردن را نداشتم؛ چون اگر پول‌هایم در آن جیب هم نبود، نه پول ساندویچ را داشتم و نه پول رفتن به خانه از ترمینال. وقتی دستم خالی از آخرین جیبم برگشت، عرق عجیبی پیشانی مرا گرفت. مغازه ساندویچی شلوغ بود، جوانی بود و هزار غرور، نمی‌توانستم به فروشنده نزدیک شده و در گوشش بگویم که پولی ندارم. لقمه را آرام آرام می‌خوردم چون اگر تمام می‌شد، باید پول را می‌دادم. می‌خواستم دیر تمام شود تا فکری به حال و آبروی خودم کرده باشم. آرام در چهره چند نفری که ساندویچ می‌خوردند نگاه کردم تا از کسی کمک بگیرم ولی تیپ و قیافه و کیف سامسونت در دستم بعید می‌دانستم کسی باور کند واقعاً بی‌پولم.! با شرم نزد مرد جوانی رفتم، کارت دانشجویی‌ام را نشان دادم و آرام سرم را به نزد گوشش بردم و گفتم پول‌هایم گم شده است، در راه خدا ۲۰۰ تومان کمک کن. مرد جوان تبسمی کرد و گفت: سامسونت‌ات را بفروش اگر نداری. خنجری بر قلبم زد. سرم را نتوانستم بالا بیاورم ترسیده بودم چند نفر موضوع را بدانند. مجبور شدم پشت یخچال رفته و با صدای آرام و لرزان به فروشنده گفتم: من ساندویچ خوردم ولی پولی ندارم، ساعت‌ام را باز کردم که ۴ هزار تومان قیمت داشت به او بدهم. مرد جوان دست مرا گرفت و گویی دزد پیدا کرده بود، با صدای بلند گفت: «من این مغازه شاگرد هستم باید پیش صاحب مغازه برویم.» عصبانی شدم و گفتم: «مرد حسابی من کجا می‌توانم فرار کنم؟ تا وقتی که این اتوبوس هست من چطور می‌توانم فرار کنم در وسط بیایان؟؟» با او رفتیم، مردی جوان در داخل رستوران دور بخاری نشسته بود که چند نفر کنارش بودند. مرد ساندویچی گفت: «بیا برویم تو.» گفتم: «من بیرون هستم منتظرم برو نتیجه را بگو.» مرد ساندویچی رفت و با صاحب مغازه بیرون آمد. گفت: «اشکالی ندارد برو گذرت افتاد پول ما را می‌دهی.» گفتم: «نه!گذر من شاید اینجا نیفتد اگر چنین بمیرم مدیون مرده‌ام، یا ساعت را بگیر یا به من ۲۰۰ تومان را ببخش یا از صدقه حساب کن، که شهرم رسیدم ۲۰۰ به نیابت از شما صدقه می‌دهم.» مرد جوان گفت: «بخشیدم» آن روز یاد گرفتم که هرگز نیاز کسی را از ظاهرش تشخیص ندهم و به قول الله‌تعالی، نیازمند واقعی چنان است که انسان نادان او را از نادانی ثروتمند می‌پندارد.
بسم رب المهدی(عج) ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ سلامٌ علـــیٰ آل یاســـین سلامٌ علیٰ صاحب الامـر سلامٌ علــــیٰ حجـت الله سلامٌ علیٰ صاحب العصر سلامی به قــد قـامت تو به وقت   قیام و قعـودت سلامی به تکبیـر و تهلیل به تحمـید و ذکر قنــوتت سلام ای /شهریارِ/شهـــر ایمان سلام ای/شهسوارِ/نور وباران(۲) تویی داعِـیَ اللهِ سبحان تویی مظهـر دین و قرآن تو باب نجــات خـــلایق تو راه سعـادت بر انسان الا ای / منجی عـــآٓٓلم کجایی بیا یابن الحسن /آه از جدایی السلامُ علیٰ/ خَلَـفِ السَـــلَف السلامُ علیٰ/ صاحبِ الشرف السلامُ علیٰ/ حجةِ المعبـــود السلامُ علیٰ /کَلِمَةِ المحمــود یا اباصالح / روحی لک الفدا(۳) جمعه هایی که چشم انتظارم از فـــراق تــو در اضــطـــرارم لحظه ها را به همــراه اشـکام با امیــــد فـــرج می شـــمارم بیا ای /نور چشمـم / یابن طاها بیا ای/عشق حیدر/ یا بن زهرا(۲) السلامُ علیٰ/ خَلَـفِ السَـــلَف السلامُ علیٰ/ صاحبِ الشرف السلامُ علیٰ/ حجةِ المعبـــود السلامُ علیٰ /کَلِمَةِ المحمــود یا اباصالح / روحی لک الفدا(۴) ای  قــــرار  دل  بــی قـــــــرارم من خــــزانم تو هستـی بهـــارم از فـــراق تـــو جــــا داره آقــا ! روز و شب در غمت خون ببارم کجایی / ای امیرِ / بی قرینـــه کجایی/ای سحرخیـ/ـزِ مدینه(۲) السلامُ علیٰ/ خَلَـفِ السَـــلَف السلامُ علیٰ/ صاحبِ الشرف السلامُ علیٰ/ حجةِ المعبـــود السلامُ علیٰ /کَلِمَةِ المحمــود یا اباصالح / روحی لک الفدا(۴) ┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄ 📝رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۲/۱۲ ✾🍃🌼🍃✾ 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 👈دعوتیدبه‌:👇 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113