eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
11.7هزار دنبال‌کننده
50 عکس
57 ویدیو
80 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قد خَم تا حَرم من تو را می بَرم اربا اربا گُل صد پاره علی اکبرم عمر بابا جان بابا یاس لیلا شبه پیمبر در خاک و خون گشتی گلگون برخیز از جا زاده ی حیدر برگ قرآن من کشته ی بی کفن شده در کرب و بلا خاک عزا بر سَرم قد خَم تا حَرم من تو را می بَرم اربا اربا گُل صد پاره علی اکبرم افتادی بر خاک صحرا شیر میدان ای علی اکبر می سوزم از دیدار تو ای صد پاره شهید بی سَر مَه تابان من یَل میدان من ای به خون خفته شده دسته گُل پَرپَرم قد خَم تا حَرم من تو را می بَرم اربا اربا گُل صد پاره علی اکبرم دنیا دنیا آه و دردم صحرا صحرا گریه و زاری در خاک و خون پامالی تو ای واویلا نَفَس نداری گل بی سَر من پاره پیکر من نیزه باران شده ای پیش دو چشم تَرم قد خَم تا حَرم من تو را می بَرم اربا اربا گُل صد پاره علی اکبرم شعر و سبک
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرواز می کند به سمت حرم پرواز می کند به سمت حسین کبوتر دلم هوایی شده به سوی بین الحرمین تا باشد دنیای خدا من و یک بام و یه هوا جایی نمیرم غیر از کربلا کربلا کربلا خونه ی اَمن و اَمان مَنه کربلا بهترین جای و مکان مَنه کربلا شهر دلخواه جهان مَنه کربلا اللهم الرزقنا کربلا کربلا کربلا کربلا عشق اول آخرم تا ابد خلاصه میشه توی یک کلام عشق تمام زندگی من حسین حسین حسینه والسلام تا باشد جانی به تنم عبد شاه بی کفنم مشکی پوش و گریه کن و از داغ او سینه زنم ذکر شیرین لبم یک نفس یا حسین ضربان دلم پیش و پَس یا حسین تو به فریاد دل خسته برس یا حسین اللهم الرزقنا شفاعهً... حسین حسین حسین حسین حسین اللهم الرزقنا کربلا کربلا کربلا کربلا شعر و سبک و مداحی 🎤
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 بند اول 🎤 به نام رب الحسین به رسم عشق و وفا نویسم نامه ای... به ساقیِ کربلا ای نامه برو به سوی عباس صد بوسه بزن به روی عباس اول نامه به نام عشق آفرین خدای کُلِّ زمین دوم نامه سلام بَر آل محمد بَر آل امیرالمومنین یا عباس یا سیدی علمدار یا سیدی گرفتارم دستم بگیر وفادار یا سیدی 🎤 بند دوم 🎤 قسم به نام حسین قسم به آل عبا به حرمت فاطمه درد مرا کُن دوا ای ساقی عطشان تو رو به جانِ رقیه دادم قسمت بَر لب عطشانِ رقیه باب الحوائج ساقیِ عشق و وفا قسم به خونِ خدا طبیب دردم تویی به دادم برس بده جواب مرا یا عباس یا سیدی علمدار یا سیدی گرفتارم دستم بگیر وفادار یا سیدی ای نامه برو به سوی عباس صد بوسه بزن به روی عباس شعر و سبک
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همه جا رانده ام شاه پناهم بِده به خانه ی اَمن خود بیا و راهم بده آمده ام که خاک پایت شَوَم یا ابی عبدالله بده اجازه که فدایت شَوَم یا ابی عبدالله این من و این جان من فدای اکبر تو گل پسرِ عزیزم فدای اصغر تو دختر دلبندِ من فدای دختر تو یا ابی عبدالله، یا حسین... شعر و سبک
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
واویلا علی الحَرم واویلا علی الخیَّم واویلا علی الغریب واویلا علی الحسین به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم سر تو را بردند دیر رسیدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من... واویلا علی الغریب واویلا علی الحسین چو دید زینب حزین سنگ جفا و شاه دین حسینش افتاده زمین کشید ناله ای خدا چند نفر به یک نفر غریب حسین دست یکی به موی او سنگ یکی به روی او دست یکی به پیرهن به روی سینه جای پا چند نفر به یک نفر غریب حسین غریب حسین... پیش نگاه خواهرت غریب گیر آوردنت رحمی نشد به مادرت به قتلگاه کشوندنت غریب حسین واویلا علی الغریب واویلا علی الحسین غریب حسین... به سمت شام و کوفه ام چه ظالمانه می بَرند نمی روم ولی مرا به تازیانه می بَرند سر تو را به نیزه ای نشانده دشمن علی نمی روم ولی مرا به این بهانه می بَرند واویلا علی الغریب واویلا علی الحسین زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست واویلا علی الغریب واویلا علی الحسین (دلسوخته)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
من حسینم زاده ی پیغمبرم من امین ذولفقار حیدرم جلوه ی حق تابد از سیمای من وقف دین مصطفی باشد سرم تا ابد نامم آتش انگیزد شعله بر جان کافران ریزد ای زمین کربلا ای کوی عشق می رسد از خاک گرمت بوی عشق دامنت گلگون شود از خون من تا قیامت می رود این جوی عشق تا ابد نامم آتش انگیزد شعله بر جان کافران ریزد من چراغ روشن بیداری ام هر زمان چشم انتظار یاری ام هر که در هر جا بوَد حق را مدد همچو خون در رگ رگ او جاری ام تا ابد نامم آتش انگیزد شعله بر جان کافران ریزد من حسینم که جهان واله و حیران من است ابر و باد و مه و خورشید به فرمان است جد من احمد مختار قریشی نسب است پدرم حیدر کرار امیر عرب است مادرم فاطمه خود خلقتتان را سبب است من حسینم ضربان دل من یا زهراست نقش دیوار و در منزل من یا زهراست تا ابد نامم آتش انگیزد شعله بر جان کافران ریزد (دلسوخته)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناله کن ای دل ای دل تا سحر امشب آه و واویلا از دل زینب خدایا این شام روز عزا یا غروب شب عید قربان است زمینِ صحرای کرب وبلا صحنه صحنه زخون لاله باران است بنال ای دخت رسول خدا ای حبیبه ی حق مادر قرآن که از سنگ و تیغ و تیر و سنان پاره پاره شده پیکر قرآن ناله کن ای دل ای دل تا سحر امشب آه و واویلا از دل زینب غبار صحرا شده کفن و آب غسل تنش اشک پیغمبر کنار آن جسم غرقه به خون یک طرف پدر و یک طرف مادر بگردید ای اهل  بیت نبی این سیاهی شب دشت و صحرا را بجویید از زیر بوته ی خار دسته گل های باغ زهرا را ناله کن ای دل ای دل تا سحر امشب آه و واویلا از دل زینب رود خون از گوش دخترکی، گشته پاره مگر پرده ی گوشش غم و درد و رنج بی پدری، اشک و دربه دری کرده بی هوشش فلک امشب فکر سوز دل و محوتاب و تب زینب کبراست مَلَک چشمش در حریم سحر بر نماز شب زینب کبراست به موج خون درسیاهی شب، نازنین جسم اشجع الناس است نگهبان کودکان حرم دخت پاک علی جای عباس است خدایا این شام روز عزا یا غروب شب عید قربان است زمینِ صحرای کرب وبلا صحنه صحنه زخون لاله باران است بنال ای دخت رسول خدا ای حبیبه ی حق مادر قرآن که از سنگ و تیغ و تیر و سنان پاره پاره شده پیکر قرآن ناله کن ای دل ای دل تا سحر امشب آه و واویلا از دل زینب (دلسوخته)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک: با نوای کاروان(آهنگران) این قافله عزم کرب و بلا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد دل به دریا می زنیم ما زیارت می رویم جان به قربان حسین تا شهادت می رویم عقده را خالی کنید سینه را راحت کنید در میان زائران کربلا نیت کنید این قافله عزم کرب و بلا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد می رویم شط فرات می رویم تا علقمه دیدن شش گوشه ی نور چشم فاطمه با مدد از شاه دین بار بندید عاشقان یا ابوفاضل مدد باشه هر جا ذکرتان نام ابوفاضل مشکل گشا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد روضه خوان سوزی بده روضه ی اکبر بخوان لایی لایی،رود،رود از علی اصغر بخوان از تن بی سر شده از شهید پاره تن از لب عطشان بگو از حسین بی کفن حتی روی نیزه ذکر خدا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد
نوحه های زنجیرزنی👆👆محرم همراه با فایل صوتی سبک..شاعرو ذاکرآلله کربلایی هادی همتی🙏
سمت هر کوچه می‌روم امشب می‌رسد کوچه در ادامه به تو به امیدی که دست تو برسد می‌نویسم دوباره نامه به تو پشت دیوار خانه‌ی طوعه اولِ نامه‌ام به رسم ادب السلام علیکَ یا مولا السلام علیکِ یا زینب گر ز حال سفیر خود خواهی تشنه و خسته‌ام خیالی نیست خوب هستم اگر تو باشی خوب غیر دوری ز تو ملالی نیست من پشیمان شدم ولی صد حیف بی‌کس و یاورم در این وادی نامه‌ی اولم رسیده به تو مطمئنم که راه افتادی صبح، هجده هزار بیعت شد کوفیان آمدند دور و برم وقت مغرب نماز را خواندم یک نفر هم نماند پشت سرم سیدی از وفای این مردم بوی خون، بوی جنگ می‌آید از روی بام‌ها ز چار طرف آتش و چوب و سنگ می‌آید شک ندارم در این دیار، حسین غصه‌ها می‌شوند مأنوست گر می‌آیی بیا ولی تنها همره خود میار ناموست عصر امروز بود در بازار صحبت از گوشواره و خلخال صحبت از جنگ و از غنیمت بود صحبت از تیغ بود و از گودال بهتر این است در همین کوفه سرم از پیکرم جدا گردد شرم دارم ز چشم‌های رباب نکند اصغرش فدا گردد بعد از این بی‌وفائیِ امروز نگرانت شدم حسین، عجیب ترسم این است بین این مردم تو بمانی غریب‌تر ز غریب از بدِ روزگار می‌بینم که تنت روی خاک عریان است مادرت ناله می‌زند ای قوم پسر من غریب و عطشان است همه‌ی سعیِ مردم کوفه طرفِ کربلا کشیدن توست از همان ره که آمدی برگرد کوفه بی‌تاب سر بریدن توست بدتر از سر بریدنت این است زینب تو، اسارت کوفه صدقه بر سلاله‌ی سادات وایِ من از جسارت کوفه از خجالت میان این کوچه رنگ، از صورت سفیر پرید شاهد حرف مسلمت اشکی‌ست کز خجالت به روی نامه چکید ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
آه، بدجور مرا کوفه به هم ریخت حسین همه‌ی شهر به یک‌باره سرم ریخت حسین باورم نیست که آواره شدم در این شهر نیست پنهان ز تو، بیچاره شدم در این شهر تو نبودی که ببینی چه شبی سر کردم تا سحر گریه به تنهایی حیدر کردم باورم نیست که آواره‌ی صحرا شده‌ای باورم نیست که تو یکه و تنها شده‌ای کاش اینجا نرسی، کوفه پر از نیرنگ است کوچه‌هاشان همگی مثل مدینه تنگ است رفته از کف همه‌ی تاب و توانم چه کنم نامه دادم که بیا، دل‌نگرانم چه کنم نگرانم نکند زینبت اینجا برسد تو نباشی و خودش بی کس و تنها برسد چقدَر نقشه‌ی شوم است که در سر دارند نکند دخترکان معجر نو بر دارند وعده‌ی زیور و خلخال به هم می‌دادند وعده‌ی غارت گودال به هم می‌دادند نگرانم چه کنم، پیرهنت را بردار آه آقای غریبم کفنت را بردار چند تا مشک پر از آب بیاور حتماً آه! لب‌تشنه شدم، آب ندادند به من کوفه در فکر اسیرند، چه بد خواهد شد خیزران دست بگیرند، چه بد خواهد شد کوفه از قَهقه‌ی حرمله‌ها سرمست است کمر قتلِ غریبانه‌ی مهمان بسته است ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
"جمعه" با خود غالباً چشمان تر می‌آورد با خودش دلتنگی و خونِ جگر می‌آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه‌هاست جمعه‌ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می‌آید میان ندبه‌ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد بت پرستان هم حساب کار خود را می‌کنند بت شکن وقتی به همراهش تبر می‌آورد در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می‌آورد العجل‌هایم چه بی تأثیر شد! رویم سیاه قلب آلوده دعای بی اثر می‌آورد تشنه‌ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است تشنگی یک انتظار شعله‌ور می‌آورد ** تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن یک پسر را سوی دامان پدر می‌آورد وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر: تشنگی دارد مرا از پای در می آورد 👉 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
🌺 🍃 دارد دوباره رنگ می بازد حنایم پس با چه رویی سوی تو آقا بیایم دریا تویی، مولا تویی، آقا تویی تو من دست خالی آمدم، آقا ... گدایم راه گلویم را دوباره بغض بسته آقا ببین که در نمی آید صدایم دستی بکش بر این دل غربت گرفته شاید کمی آرام گردد دردهایم پشتم به تو گرم است، از من رو مگردان من بی تو مثل کودکی بی دست و پایم آقا زمین خورده دوباره نوکر تو فکری به حالم کن که مشغول هوایم این حرف ها، از روی دلتنگی است آقا بدجور دلتنگ اذان کربلایم 👉 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
|⇦•وقتی همه‌ جا شهره.... وتوسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• 🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین وقتی همه‌جا شهره به عنوان تو باشیم باید که فقط ریزه ‌خورِ خوان تو باشیم دامن نکش از دستِ گدا‌های گرفتار بُگذار کمی دست به دامان تو باشیم خَیرُالعمل این است که ارباب تو باشی ما هم یکی از مُزد‌ بگیرانِ تو باشیم *وقتی که زمزمه می کنی حسین‌، مادرش تو‌عرش میگه: جانم! اگه فرزند خودت حسین رو‌میگی خدا برات نگهش داره.اما اگه حسین‌ من رو‌ میگی، کربلا بین دونهر آب کُشتنش ....* فردای قیامت خبر از در به دری نیست امروز اگر بی سر و سامان تو باشیم در سیرِ مقامات پِیِ گوهرِ اشکیم ما چله نشستیم که گریانِ تو باشیم اسلام بنا بر لَکَ لبیک حسین است ما نیز بنا شد که مسلمانِ تو باشیم گویی که اباالفضل دعاگوی لبِ ماست هرجا که به یادِ لب عطشان تو باشیم * امام صادق فرمودن: شیعیان ما وقتی آب گوارایی می نوشند همچین که میگن حسین‌ همه ی گناهانشون بخشیده میشه...* دلِ این بنده‌ی انگشت نما را نشکن با فراقت به سرم جامِ بلا را نشکن آبرویم برود آبروی تو رفته جلوی چشم همه ظرف گدا را نشکن دَمِ شش گوشه فقط توبه‌ی ما را بپذیر جانِ آقای خراسان دل ما را نشکن به همه گفته‌ام ارباب خریدارِ من است حُرمَت سینه‌زنِ کرب و بلا را نشکن مادرش گفت که صد نیزه شکستی به تنش تو دگر بر بدنش چوبِ عصا را نشکن *حضرت زینب سلام الله دوتا فرزندش رو آماده کرد. دوتاشون رو‌خواست، عون‌ومحمد! آبروی من رو نبریدا من خیلی جلو‌ داداشم آبرو دارما. تمیزشون کرد، سُرمه تو‌چشماشون کشید، با دستای خودش موهاشون رو‌شونه کرد. گفت منم‌ نمیام شما دوتایی برید تو‌خیمه ی حسین. من بیام داداشم تو رو دربایستی میوفته، خودتون دوتایی برید با دایی تون‌ حرف بزنید.هرجوری هست راضیش کنید نبینم‌ دست خالی برگردید. دوتایی بدو بدو اومدن‌ تو‌ خیمه ی حسین، دایی جان! ما رو‌ مادر فرستاده. برا چی اومدید؟ دایی جان یه چیزی میگیم نه نیار، دایی ما که میبینیم دیگه یار نداری، تنها شدی ...ما اومدیم فداییت بشیم. خدا هیچ‌کس رو غریب نذاره .. مخصوصاً تو شهری بری غریب باشی، تنها باشی، کسی هم تحویلت نگیره، با زن و بچه هم باشی خیلی اذیت میشی....فقط همین رو بگم... آقای ما نگران کشته شد، همین جور که داشت دست و پا میزد.. هی زیر چشمی خیمه های بچه هاش رو نگاه می کرد...* تنِ من را به هوای تن تو ریخته‌اند علی و فاطمه در این دو بدن ریخته‌اند جلوه‌ی واحده را بین دو تن ریخته‌اند این حسینی‌ست که در قالب من ریخته‌اند ما دوتا آینه‌ی روبروی یکدگریم محو خویشیم اگر محو روی یکدگریم ای به قربان تو و پیکرِ تو پیکرها ای به قربان موی خاکیِ تو معجرها امر کن تا که بیفتند به پایت سرها آه در گریه نبینند تو را خواهرها از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری مگر از یاد تو رفته است که زینب داری ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
|⇦•حاضرم دست به گیسو بزنم... وتوسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی • 🏴🏴🏴 حاضرم دست به گیسو بزنم رد نکنی خیمه را با مژه جارو بزنم رد نکنی حرفِ از سینه و پهلو بزنم رد نکنی شد که یک بار به تو رو بزنم رد نکنی تنِ تو گر که بیفتد تنِ من می‌افتد تو اگر جان بدهی گردنِ من می‌افتد *دوتا بچه های زینب سلام الله اومدن تو‌خیمه، چی شد مادر؟ رفتن یه گوشه از خیمه زانوهاشون رو بغل گرفتن. چیه مادر؟! مگه دایی چی گفت بهتون؟ دایی ما رو‌ نپذیرفت، مارو‌قبول نکرد. گفت شما باید کنار خواهراتون، کنار مادرتون وکنار این زن وبچه ها باشید. بی بی دست دوتا بچه هاش رو‌گرفت..رفت خیمه ی حسین‌. داداش! قرار ما این نبود. چرا این دوتا بچه رو رد می کنی؟ اون‌موقعی که علی اکبر می خواست بره بدون هیچ‌حرفی بهش گفتی برو. نگاهم نکردی نگفتی علی اکبر باید سایه اش رو سر ما باشه. حالا که نوبت به بچه های من رسید میگی باید بالاسر ما باشن..... خوبه اینا ببینن دستای من رو میبندن. خوبه اینا باشن ببینن مادرشون بین نامحرماست... خوبه اینا باشن ببینن رقیه ات رو‌ با تازیانه میزنن..* دلم آشفته و حیران شد و حرفی نزدم نوبت رفتنِ یاران شد و حرفی نزدم اکبرت راهیِ میدان شد و حرفی نزدم در حرم تشنه فراوان شد و حرفی نزدم بِگُذار این پسران نیز به دردی بخورند این دوتا شیر جوان نیز به دردی بخورند نذر خونِ جگرت باد جگر داشتنم سپرِ سینه‌ی تو سینه سپر داشتنم خاک پای پسران تو پسر داشتنم سر به زیرم نکن ای شاه به سر داشتنم سَر که زیر قدم یار نباشد سر نیست خواهری که به فدایت نشود خواهر نیست راضی‌ام این دو گُلم پرپرِ تو برگردند به حرم بر روی بال و پرِ تو برگردند لِه شده مثل علی اکبرِ تو برگردند دستِ خالی اگر از محضرِ تو برگردم دستمال پدرم را به سرم می‌بندم وسط معرکه چادر کمرم می‌بندم تو گرفتاری و من از تو گرفتارترم تو خریداری و من از تو خریدارترم من که از نرگسِ چَشمان تو بیمارترم به خدا از همه غیر از تو جِگردارترم امتحان کن که ببینی چِقدَر حساسم به خداوند قسم شیرتر از عباسم بِگُذارم بِروی باز شود حنجرِ تو یا به دست لبه‌ای کُند بیفتد سرِ تو جانِ انگشتِ تو افتد پِیِ انگشترِ تو می‌شود جانِ خودت گفت به من خواهرِ تو طاقتم نیست ببینم جگرت می‌ریزد ذره ذره به روی نیزه سَرت می‌ریزد *خبر آوردن عون‌ و محمد رو هم کشتن. همه منتظرن بی بی زینب از خیمه بیاد بیرون همه نشستن بی بی بیاد بچه هاش رو بغل بگیره.. هرچی صبر کردن دیدن بی بی از تو‌خیمه بیرون‌ نمیاد یکی از این بچه ها تو بغله حسینه،یکی تو بغل عباسه، بچه ها رو بغل گرفت آوُرد. بالاخره زینب بالاسر بچه هاش میاد....؟ یه نفر از این زنها اومد تو‌خیمه گفت: زینب جان مگه خبر نداری؟! شروع کرد مقدمه بچینه، بی بی گفت چی میخوای بگی؟ میخوای بگی بچه هام رو‌ کُشتن؟ پرسید چرا از خیمه بیرون نمیای؟ فرمود: میخواهید من از خیمه بیام بیرون خجالت دادشم رو ببینید. داداشم همین‌جوری داره خجالت میکشه، علی اکبر رفت، خیلی خجالت کشید. اینقدر بهش خندیدن....* «یارای ابی عبدالله یکی یکی دارن کم‌ میشن فقط بی بی مونده با چندتا زن وبچه....» از تل زینبیه رسیدم که ای وای وای بالاسرَت نشستم و دیدم که ای وای وای نیزه ز جای جایِ تنِ تو درآمده حتی لباس‌های تنِ تو درآمده دیدم کسی حسینِ مرا نَحر می‌کند آقای عالمینِ مرا نَحر می‌کند می‌خواستم ببوسَمَت اما مرا زدند ناراحتم کنارِ تو با پا مرا زدند چِقدر روبروم طولش دادند سه ساعتِ تموم طولش دادند یه جوری هر کدوم طولش دادند سه ساعتِ تموم طولش دادند سرِ فرصت سرِ تو بریدند به چه قیمت سرِ تو بریدند بمیرم داداشِ غریبم توی غربت سرتو بریدند توی غربت سرتو بریدند انگار اومد بر قلب من فرود خنجری که سرت رو از پیکرت ربود گلوتو می‌بوسم، رگاتو می‌بوسم تو رو خدا دست و پا نزن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•وقتی همه جا شهره.... و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شبِ چهارم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدرضا نریمانی •✾• 🏴🏴🏴 آیت الله علامه امینی رحمه الله به هنگام شنیدن مدایح و مراثی آل محمد چنان بی قرار می شد که بر اثر شادی یا اندوه، زمان و مکان را از یاد میبرد و روحش چنان به پرواز در می آمد که گویی هم اکنون در همان صحنه ای است که اشعار و مدایح و مراثی از آن سخن می گوید ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
|⇦•قسم به رایحه ی عِطر... امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ پنجم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• 🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین قسم به رایحه ی عِطر یاس خوشبویت تو آمدی به سویم، من نیامدم سویت همیشه خیر دعایت نجات داده مرا مرا ببخش اگر کم شدم دعاگویت خوشا به قِسمت بحرالعلوم و نائینی نگاه ما که نیفتاده است بر رویت چه آرزوی بزرگی است، نیستم لایق که جان دهم دم مرگم به روی زانویت بیا گذر کن از این روسیاهِ بد رفتار قسم به حُسن جمالت، به خُلق نیکویت سحر همیشه به یاد حسین، گریانی رسیده است به ما هم طریقه و خویَت فدای عمه ی مظلومه ات که گفت: حسین چه آمده به سر آن دو چِشم دلجویت همان که سنگ به تو زد، مرا نشانه گرفت شکافته سر من هم شبیه اَبرویت دلم گرفته عزیزم بگو چه کار کنم؟ به پنجه، خولی ملعون گرفته گیسویت :محمد جواد شیرازی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•قسم به رایحه ی عِطر..... و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ پنجم محرم۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی •✾• 🏴🏴🏴 آنطون بارا (مسیحی): اگر حسین از آن ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی بر می‌افراشتیم و در هر روستایی برای او منبری بر پا می‌نمودیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا می‌خواندیم. ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
|⇦•مثل یک صاعقه .... وتوسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• 🏴🏴🏴 امشب، شب امام‌ حسنی هاست..شب عبدالله ابن حسنه.. امشب باید امام حسنی گریه کنید میدونید یعنی چی؟ یعنی باید آروم‌ گریه کنید.امام‌حسنی ها همیشه یه غمی تو دلشونه نمیتونن به کسی بگن..نباید به کسی بگن ... امام‌حسنیا یه کاری کردن‌ که امام‌حسینیا نکردن. امام‌حسنیا یه چیزی دیدن، امام‌حسینیا ندیدن‌. امام حسنیا یه جایی بودن که امام‌ حسینیا نبودن... امام‌حسنیا یه جایی دست یه عده رو‌گرفتن. امام‌حسنیا زمین‌خورده هارو بلند میکنن. امام حسنیا خاکی‌هستند...* *عبدالله دم در خیمه ایستاده داره تماشا میکنه، همه ی صحنه هارو دیده، آخرین نفره از خونواده و اهل بیت حسین. یعنی تک به تک همه ی صحنه هارو دیده، برا همینم نتونسته تحمل کنه. دم در خیمه علی اکبر رو‌ دید چه جوری رفت. قاسم رو دید، عباس رو دید، علی اصغر رو‌ دید....* مثل یک صاعقه تکبیرِ حسن می‌آمد یازده ساله ترین شیرِ حسن می‌آمد بر تن از پیرُهن خویش کفن ساخته است او حسینیه‌ای از خشتِ حسن ساخته است رگِ گردن متورم شده یعنی لبیک مُشتهایش متراکم شده یعنی لبیک یازده جُرعه‌ی ناب از یَمِ حیدر خورده است خوب پیداست که بر غیرتِ او بَرخورده است دست حق بر درِ خیبر بخورد می‌فهمند به رگ غیرت او بَر بخورد می‌فهمند او یتیمی است که نعلین ندارد حتی فکر صد خُم در آن بین ندارد حتی او نمی‌دید که خاری به کف پایش بود دامن پیرُهنش زیر قدمهایش بود چند باری به زمین خورد ولی باز دوید تا که زهرا به زمین خورد علی باز دوید خیره چِشمانِ تَرَش رو به همان منظره بود دورِ گودال فقط دایره در دایره بود همه با خاطره‌ی بغضِ علی جمع شدند حلقه در حلقه به یک نقطه؛ ولی جمع شدند حلقه‌ها تنگ‌تر از تنگ‌تر از قبل شده قلب‌ها سنگ‌تر از سنگ‌تر از قبل شده باید از بینِ همه رد بشود می‌داند نه محال است مُرَدد بشود می‌داند… *دید دور حسین حلقه زدن، یه‌حلقه دور گودال، یه حلقه توی گودالند. آخه گرد و خا ک ها بالا رفته، دیگه دم دمای غروبه هوا داره تاریک میشه، هوا تاریک بشه، چشم درست نمیبینه چه خبره. فقط از دور میدید این نیزه ها بالا و پایین میره،نیزه ها پایین میاد شمشیرها بالا میره..یه عده بالای گودال ایستادن دارن با سنگ‌میزنن، یه حلقه هم دورتر ایستادن، امام باقر میفرماید:اینا چیزی گیرشون نیومد بزنن نه شمشیر داشتن، نه نیزه داشتن، نه چوب داشتن، نه سنگ داشتن. این حلقه دور گودال ایستادن دارن فحش و ناسزا میدن....* رد شد از حلقه‌ی پیرانِ عصا زن و سپس از وسطِ جمعیتی سنگ به دامن نه فقط سنگ که چوب و شن و آهن بعد از آن سخت دوید از دو سه تا حلقه‌ی اسبان سواری وصدای نفس و شیهه و کوبیدن سُم‌ها همه‌سو هولِ قدم‌ها وعَلَم‌ها به خودش گفت کمی مانده برو از وسط این همه جامانده برو پیش می‌رفت ولی حلقه‌ی یک لشکر شد متراکم، متراکم، متراکم‌تر شد داشت از بین همین فاصله‌ها رد می‌شد از دل هلهله‌ها، هَروله‌ها رَد می‌شد رد شد از حلقه‌ی سرنیزه و از حلقه‌ی شمشیر و کمانگیر وکف پاش پُر از خون و تَنِ کوچک مجروح دوید و لب گودال رسید و ته گودال چه دید و… که سنان بود و سنان داشت نیزه‌ای فاتحه خوان داشت حرمله غرقِ عرق چِشم بر آن نیمه‌ جان داشت آخرین تیر خودش را به کمان داشت مادری موی کَنان سینه زنان پیش عمو بود ولی قدِ کمان داشت پدرش بود عمو بود پدرش بر سر او بود… پسر اُفتاد سر اُفتاد چه بد بال و پر اُفتاد تنی روی تن اُفتاد حسن اُفتاد راه یک تیرِ سه‌شعبه به دو حنجر اُفتاد ناله‌ای بین گلو بود که زهرا غش کرد او در آغوش عمو بود که زهرا غش کرد کاش جبریل جراحات دو تَن را می‌بست کاش می‌شد که علی چِشم حسن را می‌بست باز از خاک حسن مادر خود را برداشت شمر تا کُندترین خنجر خود را برداشت… :حسن لطفی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
|⇦•می خواست دست وپا بزند... وتوسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• 🏴🏴🏴 می خواست دست وپا بزند نیزه ها نزاشت بابای خود صدا بزند نیزه ها نزاشت در قتلگاه هردو بدن زیر ورو شده نیزه به روی نیزه به پیکر فرو شده با پنجه های گرگ‌تنش جستجو شده عریان به دستِ لشگرِ بی آبرو شده مقتل نوشته، با عجله مو کشیده اند مثل کبوتری سر او را بریده اند :قاسم نعمتی " وَ أَحَاطُوا بِهِ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ عليه السّلام لِتَحْبِسَهُ فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى..." *همین‌جور که ابا عبدالله تو‌گودال افتاده زیر نیزه وخنجر صدا زد"احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى." بگیرید خواهرم رو نذارید بیاد ...* "وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي وَ أَهْوَى أَبْجَرُ بْنُ كَعْبٍ إِلَى الْحُسَيْنِ عليه السّلام بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ أَبْجَرُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدَةِ فَإِذَا يَدُهُ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاه" *همچین‌ که این شمشیر به دست عبدالله خورد. دست به پوست آویزان شد، یه ناله ای زد، میدونید اون ناله چی بود؟! "فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاه" «وای مادر...» اینجا با شمشیر به بازوی عبدالله زدن، توکوچه ها هم با غلاف شمشیر به بازو زدن، که امام صادق فرمودن: علت شهادت مادر ما فاطمه همون ضرباتی بود که اون نامرد تو‌کوچه ها به بازوی مادرم فاطمه زد.....* فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ وَ قِيلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ إِلَى الْحُسَيْنِ(ع) بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ فَإِذَا هِيَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاهْ فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ(ع) وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ.» *از دور دیدن‌ حرمله تیرو برداشت حنجره رو نشون‌گرفت چنان این‌ حنجره رو‌ زد، عبدالله افتاد تو بغل حسین ... همه ی اون دوسه تا تیری که نامرد زده همه رو ابی عبدالله دیده یکیش که تو بغل خودش همین عبدالله بود. یکیشم علی اصغرش، همچین که این بچه رو سرِ دست گرفت دید این بچه ای که تا حالا ناله هم نمی کرد، هیچی هم نمی گفت، گریه هم‌ نمی کرد یه مرتبه دید داره دست وپا میزنه انقدر حرمله یهویی تیر زد که ابی عبدالله یهو دید این بچه یه خِس خِسی کرد......ای حسین......* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•مثل یک صاعقه... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدرضا نریمانی 🏴🏴🏴 راز جاودانگی امام حسین علیه السلام در آن است که تمام عشق‌های کوچک‌تر را به پای بزرگترین عشقی که می‌توان متصور شد ریخت و آن عشق خدا بود ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
|⇦•طراوت همه روضه ها.... وتوسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• 🏴🏴🏴 "السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ آجَرَک اللّه السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ العَصرِ وَ الزَّمان سَلامُ عَلی آلِ یس" طراوت همه روضه ها امام زمان شبی به روضه ما هم بیا امام زمان فقط به لطف دعای تو حالمان خوب است همیشه باخبر از حال ما امام زمان به حال مُضطر ما هیچکس محل نگذاشت کسی به جز تو نکرد اعتنا امام زمان فِراق توست سرآغاز درد بی درمان که جز ظهور ندارد دوا امام زمان شکشتن دل مولایمان خدا نکند خداکند که بمانی با امام زمان قسم به پای پُر از آبله حلال کنید اگر زدیم به تو‌ پشت پا امام زمان شنیده ایم‌ همه بخشش از بزرگان است ببخش محضِ رضای خدا امام زمان خوشا به حال کسی که مطیع محضِ تو شد بدون ذَرِّه ای چون‌ و چرا امام زمان قیامت ودلِ قبر و زمانِ جان‌ کندن به دادمان برس این چند جا امام زمان سلام سینه زنان را به جدِّ خود برسان اگر روانه شدی کربلا امام زمان تو را به‌ جان علی اکبر امام‌حسین بده حواله ی پایین پا امام زمان «دنیا به چه دردی میخوره وقتی دقیقه ها شده برام اسارت» به‌گریه کردن هر لحظه ی تو‌گریه‌کنیم به غیر تو‌ نکنیم اقتدا امام زمان روال اشک‌ تو‌یک روز می کشد مارا نکش به روی سرخود عبا امام زمان لَیْتَ شِعری کجایی آقا؟! امشب آقا مدینه است امشب سر مزار امام‌ حسنه. کنارِ علقمه ای یا که گوادالی ؟ کجای کرب و بلایی؟ کجا امام زمان؟ امامِ کرب وبلا شد به لطف نیزه و تیر هزار و نهصد و پنجاه تا امامِ زمان *آقا امام صادق رو‌منبر روضه میخوند فرمود:جد غریب ما رو هزارونهصد وپنجاه زخم زدن. یکی از لا به لای جمعیت بلند شد گفت:آقا! مگه هزارو‌نهصدوپنجاه زخم روبدن جامیشه؟! آقا از بالا منبر فرمود:آری. نیزه رو‌نیزه میزدن، شمشیر رو‌شمشیر میزدن ...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•طراوت همه روضه ها.... و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ ششم محرم۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی •✾• 🏴🏴🏴 ادوارد براون (مستشرق معروف انگلیسی): آیا قلبی پیدا می‌شود که وقتی درباره کربلا سخن می‌شنود، آغشته با حزن و الم نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمی‌توانند پاکی روحی را که در این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
|⇦•بعد تو این حرمِ... وتوسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی •✾• 🏴🏴🏴 *صدای ابی عبدالله دم در خیمه ها بلند شد دیگه کسی برا ابی عبدالله نمونده.روایت میگه جز چند نفر، هیچ کس دیگه باقی نمونده.. نادَیٰ واغُربَتاه، واقِلَّةَ ناصِرا أمَا مِن مُعينٍ يُعينُنا؟ أما مِن ناصِرٍ یَنْصُرُنا؟ آیا کسی هست مرا کمک کنه، همراهی کنه، نصرتم بده؟ روایت میگه یه مرتبه قاسم ابن الحسن از خیمه بیرون دوید. صدا زد عموجان! من هستم! یاریت میکنم. ابی عبدالله تا قاسم رو‌دید، راوی میگه بغلش کرد بوسید. صدازد قاسمم تو یادگار حَسنم هستی، تو باید کنار من باشی، من تو رو نگاه می کنم یاد حسنم میوفتم. تو نمیخواد بری میدان.قاسم گفت: عموجان! اذن میدان به من بده. من نمیتونم ببینم شما اینجوری غریب وتنهایی. آقا اذن میدان ندادن. فلذا مقتل میگه: "فَجَلَسَ القاسِمُ مَهموماً مَغموماً مُتَهَلِّماً باکِی العَین، حَزینَ القَلب، فَوَضَعَ رأسُهُ علی رِجلَیه." سرش رو گذاشت رو‌ پاهاش ناراحت، غمگین، گوشه ی خیمه نشست."وَ ذَكَر أنّ أبَاهُ قَد رَبَطَ لَه عوذَةً فِي کِتفِهِ الاَیمَن" ..یهو یادش افتاد باباش حسن به کتف راستش یه بازوبندی بسته.. یادگار باباشه. باباش گفته قاسمم! این حرز رو بهت میدم یه نامه ای هم تو این حرز گذاشتم. یه روزی میرسه داداشم حسین تنها میشه، یه وقت نکنه اونجا داداش من رو غریب رها کنی بری، میدونم حسینم بهت اجازه نمیده بری میدان. یه نامه نوشتم تو‌حرز گذاشتم این نامه رو اون‌ موقع بهش بده. قاسم بازو بند رو باز کرد، آورد خدمت ابی عبدالله. "وَ عَرَضَ ما كَتَبَ عَلى عَمِّه" نوشته رو أورد تقدیم ابا عبدالله کرد."فَلَمّا قَرأ الحُسينَ عليه السلام العَوذَةً، بَكىٰ وَبُكاء شَديدا" تا این نامه رو ابی عبدالله دید رو‌چشمش گذاشت، بوسه زد، روایت میگه شروع‌ کرد های های گریه کردن...... نگاهش به دست خط حسنش افتاد.آی قربونت برم داداش! قربونت برم که یه عمر چه غم‌هایی تو‌ دلت بود و به من نگفتی. قربونت برم که چه صحنه هایی دیدی وبه ما نگفتی. قربونت برم‌ که شبا از خواب می پریدی هی میگفتی نزن..نزن...نزن.... "فَلَم يَزَلِ الغُلامُ يُقَبِّلُ يَدَيهِ ورِجلَيهِ" این بچه خودش رو انداخت رو دست وپای ابی عبدالله، پاهای عموش رو‌میبوسه. به دست وپا افتادن یعنی اینکه التماس کنه.. قاسم التماس عموش رو‌میکرد...."ويَسأَلُهُ الإِذنَ حَتّى أذِنَ لَهُ" از عموش میخواد بهش اجازه بده بره میدان، اذن رو‌ گرفت، راه افتاد. همچین‌ که به سمت میدان حرکت می کرد شروع کرد رجز خوانی کنه.* "انْ تَنْکُرونى فَانَا فرعُ الْحَسَن سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى و الْمُؤْتَمَن هذَا حُسَیْنٌ کَالاَسیرِ الْمُرْتَهَن بَیْنَ اُناسٍ لاسُقوا صوبَ الْمُزَن" *تا صدا زد «أِن تَنْکُرونى» من فرزند حسنم همه ی پیرمردایی که تو‌ جَبل زخم از امام حسن خورده بودن، یهو سرشون رو بالا آوردن گفت کیه؟! پسرِ حسنه؟ به عمر سعد گفتن اجازه بدید ما به جنگ این بچه بریم. دورش کردن‌، شروع کردن تیر بارونش کنن سنگش بزنن. همچین که اومد سرش رو برگردونه اون نامرد با شمشیر به فرق قاسم زد با صورت به زمین افتاد.نیزه رو‌ برداشت، جوری تو کمر قاسم زد که این نیزه از سینه ی این بچه بیرون زد. خونا شروع‌ کرد سرازیر شدن "وَ صَاحَ يَا عَمَّاهْ "ناله اش بلند شد. عمو! * بعد تو‌ این حرمِ مرثِیه خوان را چه کنم یا تنی مانده به شن های روان را چه کنم می وزد آهِ من و خِش خِش تو‌ می آید این همه دور وبرم برگ‌ِ خزان را چه کنم *«برگ خزون وقتی رو‌زمین میریزه، وقتی آدم‌ روش راه میره، خِش خِش صدا میده» * نجمه دنبال تو و چشمِ تو دنبال من است آه این را چه‌کنم وای که آن را چه‌کنم نو جوانیِ حسن ، حیف یتیمت دیدند پیش زهرا بدنی بی ضربان را چه‌کنم از عموجانِ تو تنها به لبت جان مانده بعد فریادِ عموجانِ تو جان را چه‌کنم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
وتوسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی • 🏴🏴🏴 تو نگفتی که جوان مُرده عمویی دارم این زمین خورده ترین مَرد جهان را چه‌ کنم نامنظم زدنِ قلب مرا می‌بینی نامنظم شدنت بُرده توان را، چه‌کنم *میدونی چرا بدنش نامنظم شد؟ وقتی صداش بلند شد عمو‌جان! روایت میگه ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند بالاسر قاسمش. اما چه صحنه ای دید؟! تصور کنید وقتی یه طعمه ای رو‌زمین میوفته کفتارا دورش حلقه می زنن، دید این کفتارا دور قاسم رو‌گرفتن، هر کسی داره با یه چیزی میزنه. یکی داره نیزه میزنه، دورش رو گرفتن دارن می چرخن دور قاسم. یکی میگه نوبت منه، ابی عبدالله اومد دید یه نانجیبی شمشیر آورده بالا میخواد بزنه، زد دستش رو انداخت. یهو دید از اون دور اسب سوارا دارن‌ میان میخوان نجاتش بِدن. ابی عبدالله عقب کشید این اسب سوارا انقدر رو بدن قاسم تازوندن روایت میگه صدای خرد شدن استخوانها می آمد.. یاد کدوم‌ لحظه افتادی؟ اون لحظه ای که مادرش پشت دَره، داره ناله میزنه نمیذارم بیاین، خونه، خونه ی منه اذن می خواد. اون نامرد همه ی توانش رو ریخت تو‌ پاهاش چنان با لگد به در زد...* اینهمه نعل...در اینجای کم و...عمقِ زیاد گیرم این سینه شود خوب دهان را چه‌ کنم :حسن لطفی گلم‌زوده واسه پرپر شدن شکستی بدجور آیینه ی حسن میپاشی بیشتر دست وپا نزن عمو‌جونم با هر سرفه خون می ریزه از لب تو آغوشم‌غرق خون شد پیکرت با، سنگ و تیر و نیزه گل بارون شد گفتی ابنُ المجتبایی هرچی شد که از اون شد سرِ تو ریختن، با بغض وکینه تقاص عشقِ علی همینه به تو رسیده، ارث از مدینه سرِ شکسته، خِس خِس سینه بمیرم درد بی حد می کِشی نفس هاتو خیلی بد می کشی زیر سم اسبا قد می کشی عمو جونم قاسم قاسم من گُمت کردم میون نیزه های این لشگر آه‌وناله ات گم شده تو سر صدای این لشگر مونده روی پیکرِ تو رَدِّ پای این لشگر دور تو‌جمع اند، هزار تا قاتل بهم‌می خندن یه مشت ارازل برا تنفس خوردی به مشکل پُر از هلالی، ای ماه کامل ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝