eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
52 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچی که میگردم ، هرجایِ دنیارو نداره هیچ جا ارامشِ اینجا رو نمیدونم چی این دنیا ازم میخواد ولی دلِ تنگم فقط حرم میخواد دلم کنجِ خلوتی میخواد دلم یه  هم صحبتی میخواد شبِ جمعه روبه شش گوشه دلم چایِ حضرتی میخواد دلم تنگِ ، چشام خیسِ یکی حالم رو بنویسه بند دوم به هرکی دل بستم ، دلم رو رسوا کرد خدارو شکر قلبم ، حسینُ پیدا کرد تو هر گرفتاری ، نبردی از یادم کی غیرِ تو اقا ، رسید به فریادم سلام از چشایِِ بارونی سلام از این دلِ زندونی نمیدونه کسی دردامُ ولی تو نگفته میدونی خلاصه میگم اینبارم حسین خیلی دوست دارم بند سوم روضه رو واکن ای ، دلِ پر از غوغا بگو از اون مقتل بگو از اون صحرا از روی تل زینب ، میگفت وا حسینا چشِ حسین بود به ، چادر و معجرها بگو از دویدنِ زینب به گودی رسیدنِ زینب چشِ نیمه بازِ اقا شد چه حالی با دیدنِ زینب میونِ اون شلوغی ها چقد زینب شده تنها ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
پیشِ تو اوردم ، بارِ گناهامُ اومدم اینجا که ، وا کنی چشمامُ بیا و پاکش کن ، اینه ی قلبم رو اروم کن اینجوری ، دلِ شکستم رو تو این بیراهه گمم اقا چشام کورِ از سیاهی ها میخوام نورِ راهِ من باشی میبینی چقد شدم تنها تو بی منت ، باهام بودی رفیقِ لحظه هام بودی بند دوم گرفت در و دیوار ، بوی محرم رو کوچه بغل کرده ، نسیمِ پرچم رو اجَرک اللهِ ، ذکرِ همه یک دم نشسته گردِ غم ، رو شونه ی عالم چرا چشمِ من نمیباره گناهایِ من نمیزاره ولی عمقِ دلِ من اقا هنوزم بویِ حرم داره دلم میخواد ، زهیرِت شم من عاقبت ، به خیرت شم بند سوم تو دعوتم کردی ، به روضه  امسالم خودت یکاری کن ، عوض بشه حالم هرچی رو میبینم ، بوی تو رو داره میخوام بیام پیشت ، دنیا نمیزاره بکش دس رویِ دلِ خونم دارم پرچمُ میچرخونم هنوز توی هرگرفتاری یا مهدی اَدرِکنی میخونم ببخش من رو ، تُ اینبارم مگه جز تو ، کیو دارم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علمدارِ هر ، حماسه تویی برای لهوفش خلاصه تویی تویی حیدرِ شام و کوفه ولی عجب حیدری ساخته از تو علی زینب نه یک نفس حسنی یک نفس حسین زینب نه جلوه و جَبَروتِ شهادتِین یک زن میشه سفیرِ پنج نورِ عالمِین یک زن میشه ملیکه و بانوی نشآتِین با یه اُسکُتوا ، میریزه بهم کاخِ ابنِ مرجانه ولله قسم میلرزه زمین زیر پای تو زینب هرجا که میزاری قدم بند دوم رسیدی تو با ، حجاب به کمال اللهُ جمیلُ یُحبُّ الجمال حسین گفتی و حسینی شدی تو تاریخ اسمِ تُ شد موندگار دادی برا حسین همه دار و ندارِتُ سر شد با عشقِ مولا همه روزگارِ تُ محیا و مماتت همه بوی حسین گرفت شد خطبه های کوفه و شام افتخار تو جوونیت گذشت به پای حسین جووناتو کردی فدای حسین همه فکر و ذکر تو بود حسین اومدی به دنیا برای حسین بند سوم نفس میزنی ، نفس میزنم یا زینب پرچمدارِ تو منم میخونم همیشه با افتخار مَردمُ سنگرِ ایمانِ هر زنم دشمن اگه به چادرِ تو حمله میکنه میدونه امنیتِ حرم پوششِ زنِ محکم بایست و بگو لبیکَ یا حسین دشمن داره خودش به خودش سیلی میزنه علمدار تویی ، از اینجا به بعد پایِ زینب باش ای زن تا به ابد امون نامه ی یزیدُ نگیر امونِ زینب رو بگیر تو‌ لحد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
1402042005.mp3
20.19M
زمینه | پیراهن شهرم رنگ مشکی داره مجلس روضه هفتگی مداح : کربلایی‌ حسین‌‌ طاهری پیراهن شهرم رنگ مشکی داره آماده کاره هرکی عشقی داره تو کوچه ها شور و حالی پیداست آماده جای پای زهراست کوچه پر از عطر گلابه حال و روز شهرم خرابه در تاب و تب حسینه آخه امشب شب حسینه سلام ارباب منو دریاب ... شوریده احوالم شوری در سر دارم من خونه زاده این عشقم دلبر دارم هستم گرفتار روی ماهت از کودکی بودم خاطر خواهت آقا منو کشته مرامت یه روزی میشم پیرغلامت به خدا میشنوه صدامو آخه زهرا داره هوامو سلام مادر منم نوکر عزادار شه بی سر سلام ارباب منو دریاب ... حال خرابم رو امشب سامون دادی واسه شب اول چشم گریون دادی مثل دل خونت چشمام دریاس ممنونم از لطفت آقام عباس به همه عالم پناهی آخه تو در علمدار شاهی تا زیر علمت هستم محتاج کرمت هستم دل من رو بدون قابل دخیلک یا ابوفاضل سلام ارباب منو دریاب ... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
پیراهن شهرم رنگ مشکی داره آماده کاره هرکی عشقی داره تو کوچه ها شور و حالی پیداست آماده جای پای زهراست کوچه پر از عطر گلابه حال و روز شهرم خرابه در تاب و تب حسینه آخه امشب شب حسینه سلام ارباب منو دریاب ... شوریده احوالم شوری در سر دارم من خونه زاده این عشقم دلبر دارم هستم گرفتار روی ماهت از کودکی بودم خاطر خواهت آقا منو کشته مرامت یه روزی میشم پیرغلامت به خدا میشنوه صدامو آخه زهرا داره هوامو سلام مادر منم نوکر عزادار شه بی سر سلام ارباب منو دریاب ... حال خرابم رو امشب سامون دادی واسه شب اول چشم گریون دادی مثل دل خونت چشمام دریاس ممنونم از لطفت آقام عباس به همه عالم پناهی آخه تو در علمدار شاهی تا زیر علمت هستم محتاج کرمت هستم دل من رو بدون قابل دخیلک یا ابوفاضل سلام ارباب منو دریاب ... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
4_6001369008270478650.mp3
10.15M
🎤کربلایی نریمان پناهی عمو جان الهی بمیرم برات یار و یاور نداری تنت زخمیِ جای سالم رو پیکر نداری واویلا عمو جان نگاه میکنم نیزه ها میره پایین و بالا میون شلوغیِ گودالی و زیر پامال واویلا همه میزنن با دلی سیر واویلا شده قتلگاهت نفسگیر واویلا رها کن دو دستم رو عمه میترسم سرشو ببُرن بشه دیر واویلا **** میبینم یه نامردی نیزه به پهلو و سینش فرو کرد یکی دیگه هم اومد و قصد ذبح گلو کرد واویلا میبینم زدن حلقه دور عمو مردم بی مروت به لبهای تشنه بهش داره میشه جسارت واویلا تنش داره میشه لگدمال واویلا صداش در نمیاد تو جنجال واویلا گرفته به زور عمه زینب دستامو نمیده بهم اذن گودال واویلا **** یکی نیست بگه آخه جرمش چیه اینجوری میزنیدش بسه اینقده پا نکوبید به والله بریدش واویلا یکی نیست برات ذره ای لااقل تو سپر آب بیاره آخه دیگه هیچی رمق توی پیکر نداره واویلا میام سمت تو لشکرت شم ای عمو میام تا مثه اکبرت شم ای عمو نمیذارم هیچکی ببُره رأست را میگیرم تو آغوش سرت رو ای عمو ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین شور (۶) (( مولای من مظلوم آقای من )) صلی الله علیکَ یا مظلوم یا منحورَ في الوَری یا مسموم تو رو با صبر کشتن آروم آروم مولای من صلی الله علیک یا عطشان شمر اومده با خولی و سنان بد کشتنت تو گودال آقا جان مولای من صلی الله علیک یا مذبوح زیر نعلا با پیکری مجروح دریای خون شد قتلگاه ای نوح مولای من صلی الله علیک یا عریان مونده تنت روی رَملِ سوزان کفنت شد بوریا آقا جان مولای من گرگای دشت پنجه تو موت کردند بمیرم که چه با گلوت کردند سر نیزه ها چه زیرو روت کردند مولای من بستن آب و باغ از عطش خشکید لبهای تو ترک ترک گردید چشمای تو از عطش تار میدید مولای من میثم مؤمنی نژاد ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
سرمه به چشمای دلبرت زدی چه حنایی به مویِ سرت زدی دیگه ناامید شدم بیای پیشم... چه عجب! سری‌ به دخترت زدی دمِ صبحی وقت بذل رحمته بودنت کنار من یه نعمته این بهم‌ریختگیِ لبت بابا... کار خیزرانِ بی مُرُوَّته قِصه‌ی غُصمو می‌کنم مرور تو رو می‌دیدم ولی از راهِ دور خودمونیم..، در گوشِ من بگو دامنم بهتره یا کنج تنور اِنقَدَر سختی کشیدم که نگو چیزایی توو کوفه دیدم که نگو پیرمرده به بابات چیا می‌گفت... حرفای بدی شنیدم که نگو حُرمت قافله پای دین می‌ریخت چه عرق‌ها عمو از جبین می‌ریخت حرمله رباب‌ِ تو دق داده بود... پیش چشمش آب‌و رو زمین می‌ریخت دیگه فک کنم دعام نمیگیره روسری هیشکی برام نمیگیره خیلی تویِ کوچه‌ها آتیش گرفت سنجاقِ سر به موهام نمیگیره شعله‌ها چه زخمی به پرم می‌دوخت دل من شبیه معجرم می‌سوخت توویِ بازار یهودی‌ها دیدم یکی داشت النگوهامو می‌فروخت دلمو غم اِنقَدَر فشرده که پاهام اِنقَدَر به خارا خورده که چرا میگن مثه مادرت شدم؟!... گوشوارش رو هیچ کسی نبرده که کاشکی آغوش خودت رو وا کنی منو از این همه غم، رها کنی می‌خوابید بلند می‌شد..،منو می‌زد نبودی زجرُ یه کم دعوا کنی دستِ باد گل‌های باغچمونُ بُرد عمه‌مون چه خون‌ِ دل‌ها که نخورد مکافاتی بود توو مجلس یزید صحبت کنیز که شد..، سکینه مُرد ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
تا نذرِ ختمِ روضه‌ی مادر تمام شد چشم‌انتظارماندنِ دختر تمام شد وقتی که فرشِ دامنِ گلدار پهن شد بر خارِ نیزه‌ها سفرِ سر تمام شد آنقدر پر کشید دلش تا سر پدر وقت عروج، بال کبوتر تمام شد شیرین‌زبان قافله لکنت گرفته بود دندان که ریخت، قندِ مکرّر تمام شد دستش رسید روی رگِ غیرت پدر جایی که کارِ کُندی خنجر تمام شد یک‌قطره عمر داشت که آن‌هم به جای اشک با شستشوی رأسِ مطهّر تمام شد این مصحفِ شریف، که تنها سه آیه داشت با سرنوشتِ سوره‌ی کوثر تمام شد ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
آمدی کنج خرابه، آمدی اینجا چرا؟ آمدی حالا که مویم سوخته بابا چرا؟ کاش می‌شد بهتر از رأست پذیرایی کنم آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ دیده‌ام را آسمانی پُر ستاره فرض کن من پیاده، زجر را بابا سواره فرض کن من تو را با دست بی انگشت و انگشتر، تو هم گوش‌هایم را بدون گوشواره فرض کن بعد تو آن‌ها که جا ماندند با هم آمدند بعد تو تازه مصیبت‌های ما آغاز شد تا که فهمیدند دستان عمو افتاده است تازه پاهای حرامی‌ها به خیمه باز شد لحظه‌ای که زجر سمت گوش‌هایم چشم دوخت من همان ثانیه قید گوشوارم را زدم حالِ من را در همین حد هم بدانی کافی است چار زانو تا کنار رأس پاکت آمدم دخترت تنها و بی کس، دخترت زار و غریب در میان آتش کینه شبیه لاله سوخت آنچنان بر روی جسمم خارها گل کاشتند آن‌چنان‌که لحظه‌ی شستن دل غساله سوخت ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
من دختری دلسوزم و معصوم و بابایی دورم هنوز از روز و شب‌های شکوفایی سنی ندارم، با عروسک‌ها عجین هستم شب‌ها نمی‌خوابم بدون زنگ لالایی دور از تو این شب‌ها چه‌ها دیدم، نمی‌دانی! موی سفیدم را ببین از رنج تنهایی چشمی که تا دیروز غرق شادمانی بود آن‌قدر باریده، شده چشمان دریایی دیروز پنهان بوده‌ایم از چشم نامحرم امروز گشته کاروان ما تماشایی من که ندیدم مادرت را، عمه می‌گوید پهلو و دست و صورتم گردیده زهرایی آنقدر سنگین است دستان سنان، دیگر رفته رمق از دست و از پایم توانایی حالا که مهمان دارم و چیزی مهیا نیست با جانم امشب می‌کنم از تو پذیرایی ✍ ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
نوکر همیشه عشق خود ابراز می‌کند با «یا حسین» نوکری آغاز می‌کند دل خوش نکرده‌ایم به اعمال خیر خود ما را غم حسین سرافراز می‌کند هر کار کوچکی که در این خیمه می‌کنیم زهرا به دست خویش، پس انداز می‌کند دل، دور مانده از حرم اما در این دو ماه تا کربلا دو مرتبه پرواز می‌کند سرّ است روضه‌ها و دلم را امام عصر مَحرم به درک قدری ازین راز می‌کند ویرانه‌ی دلی که پُر از معصیت شده ذکر حسین، قلعه‌ی نوساز می کند درهای معرفت که به عالم گشوده نیست گریه به داغ دختر او باز می‌کند ما را محبتی که به دل بر رقیه هست نزد عزیز فاطمه ممتاز می‌کند جانم فدای شأن عظیمش که سال‌هاست با دست‌های کوچکش اعجاز می‌کند ** فرمود رو به نیزه‌ی بابا: ببین که زجر با ضرب تازیانه مرا ناز می‌کند پرده‌نشین عرش خداییم، پس چرا بر ما نگاه، شمر نظرباز می‌کند؟! ✍
وقتی از خاک تو شفا برسد گر نگاهی کنی چه‌ها برسد به نوا می‌رسانی‌اش قطعاً بی نوا گر به نینوا برسد رحمت واسعه! بغل وا کن تا غریبه به آشنا برسد ما ز دست فراق خسته شدیم یک‌نفر هم به داد ما برسد دست ما را بگیر تا بلکه پاى ما هم به کربلا برسد لحظه‌ی احتضار منتظریم قدمت روی چشم‌ها برسد تا حسینی شدن بسی راه است میوه‌ی کال مانده تا برسد زخم‌های تو تشنه‌ی اشک‌اند گریه کردم به تو دوا برسد ** با خودش می‌بَرَد مرا حتماً پدر امشب اگر خرابه رسد نان خود را نخورد خواهرتو تا به طفلان تو غذا برسد سروده گروه شعری ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
دختر چه می‌خواهد؟ جز کنج آغوش پدر دیگر چه می‌خواهد؟ جز دیدن بابا مرهم برای سینه‌ی مضطر چه می‌خواهد؟ با گریه می‌گوید؛ حالا رقیه با سر او هرچه می‌خواهد خلخال یا معجر؟ من که نفهمیدم پدر، آخر چه می‌خواهد! بابا نمی‌دانم! ازجان من این زجر زجرآور چه می‌خواهد؟ پس کو عمو عباس؟ بر نیزه راس اکبر و اصغر چه می‌خواهد؟ پایش ورم دارد درد زیادی با خودش در هرقدم دارد با این‌که کم‌سن است اما شبیه عمّه زینب قد خم دارد شب‌ها نمی‌خوابد آنقدر که در سینه‌اش احساس غم دارد آنقدر هم بد نیست این موی آشفته فقط یک‌شانه کم دارد در زیر چشم خود ارثی کبود از مادر اهل‌حرم دارد دشمن نبرده؟ نه! بخشید النگو را خودش از بس کرم دارد بغض گلویش را می‌خورد تا می‌دید روی نی عمویش را در کوچه‌وبازار با آستین پاره می‌پوشاند مویش را بردند شامی‌ها با آن لباس پاره‌پاره آبرویش را از رنگ رخساره می‌فهمد آخر هرکسی راز مگویش را خیلی دلش تنگ است دوری بابا تنگ کرده خلق‌و‌خویش را دندانش افتاده سیلی عوض‌کرده‌ست روی خنده‌رویش را پَر دردسر دارد وقتی که سنگین می‌شود سر، دردسر دارد خواهر اگر باشد بین شلوغی هی برادر دردسر دارد مویی که می‌سوزد وقتی که باشد زیر معجر دردسر دارد اصلا چه بهتر سوخت القصه در بازار کمتر دردسر دارد القصه در بازار فهمیده‌ام خلال و زیور دردسر دارد القصه در بازار در ازدحام چشم، دختر دردسر دارد... سروده گروه ادبی انجمن شعر آیینی شهرستان بروجرد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
2. نیمه شب آمد.mp3
7.97M
( علیه السلام ) نیمه ی شب آمد و جز من کسی بیدار نیست میکِشم آه از نهاد و غیر از اینم کار نیست سویِ ظلم آبادِ کوفه رو مکن دیگر یا حسین کوفیان را با تو ای امید زینب ،کار نیست یک گل کنار علقمه فتاده دستش شده از تن جدا « ابالفضل » بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا ... تشنه ی عشق حسین ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا .. از بالای دارالاماره صدا زد : « اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه » ، هر سلامی یه جوابی داره ، کجا جواب شنید از اربابش ابی عبدالله ؟ لحظات آخر دیگه تنها شده ، دیگه کسی رو نداره ، علی اکبر ارباً اربا شده ، عباس کنار علقمه افتاده ، ابی عبدالله تنها شده ، تکیه به نیزه ی غریبی داد ، صدا زد : کجایی مسلم ؟ کجایی حبیب ؟ کجایی هانی ؟ بیائید ببینید آقاتون غریب شده ... اما میدونید چی شد ؟ لحظاتی بعد زینب دید نیزه دار ، داره با نیزه میزنه ، شمشیر دار داره با شمشیر میزنه ... سری به نیزه بلند است در برابر زينب خدا كند كه نباشد سرِ برادر زينب کوفه میا حسین جان کوفه وفا ندارد کوفیِ بی مُروَّت شرم و حیا ندارد (حسین ، حسین .. ) تکرار ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝