eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
50 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
اخه.😭او فقط یک تیر خورد...😭 عموما شهدای کربلا با ضربات متعدد تیر ، شمشیر ، نیزه و... به شهادت رسیدند... 😭😭 اما تنها شهیدی که با یک تیر از پا در آمد و تمام بدنش غرق در خون شد علی اصغر علیه السلام بود... 😭😭 تنها شهیدی که نتوانست از خودش دفاع کند...😭 تنها شهیدی که قبل از شهادت حتی نتوانست صحبت کند و خودش را معرفی کند...😭 تنها شهیدی که بعد از شهادتش از آسمان ندا آمد ، حسین(ع) صبر کن... 😭 بنا بر همین دلایل بسیاری از علما معتقدند که منظور از عبارت "الهی بِدَمِ المَظلوم..." منظور خون علی اصغر علیه السلام است...😭 🌹 🌹 💠💠
کنید به این رحم کنید😭 وقتى امام حسين عليه السلام ديد كه آنها بر كُشتن او پافشارى مى كنند، قرآنى را گرفت و آن را باز كرد و بر سرش نهاد و ندا داد: «كتاب خدا و نيز جدّم محمّد ، فرستاده خدا، ميان من و شما [ داورى كند] . اى مردم ! 😭 براى چه خونم را حلال مى شمريد؟!...»  سپس امام حسين عليه السلام، به سوى يكى از كودكانش كه از تشنگى مى گريست رفت . او را بر سرِ دست گرفت و گفت: 😭 «اى قوم ! اگر بر من رحم نمى كنيد، بر اين كودك رحم كنيد». در اين حال مردى از آنان تيرى به سوى او انداخت و كرد. 😭حسين عليه السلام مى گريست و مى گفت: ▪️«خدايا ! ميان ما و گروهى كه ما را دعوت كردند تا ما را يارى دهند، امّا ما را كُشتند داورى كن» در اين هنگام از آسمان ندايى رسيد: ▪️« ای حسین، او را وا گذار كه در بهشت او را شير مى دهند» 🌹 🌹 💠💠
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حضرت علی اصغر (ع) حضرت رقیه (س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ السَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة.. ♦️ای فدای غنچه لبهایت علی ♦️انبیا محوِ تماشایت علی ♦️بهتر از تو عاشقی مردانه نیست ♦️خنده ات لبیک بهر اِرجعی است ♦️یا علی اصغر، فدای خنده ات ♦️من شدم بابا دگر شرمنده ات ♦️اصغرم شیرین زبانی می کنی ♦️با تلظّی جان ستانی می کنی ♦️محسن کرب و بلایی اصغرم ♦️هدیة ما بر خدایی اصغرم ♦️مادرت چشمش به راه است ای علی ♦️منتظر در خیمه گاه است ای علی ♦️خود ببین گهواره از غم سوخته ♦️خواهرت چشمش به دستم دوخته ♦️کس ندیده روی دست باغبان ♦️یک بهاری غنچه ای گردد خزان ♦️زینبم بیرون نیایید از حرم ♦️رفته است در خواب شیرین اصغرم ♦️دست من تابوت اصغر گشته است ♦️اصغر من از سفر برگشته است ♦️من که خود تشییع اصغر می کنم ♦️با غم جانسوز او سر می کنم ⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س)انشاالله هرکجای مجلس نشسته ای به آبروی علی اصغر امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب باید حواس ها خیلی جمع باشه، آمدیم در خونه شیر خواره اباعبدالله، باب الحوائج، گرفتارها، مریض دارها، قرض دارها، کجای مجلس نشسته اید، اگه كسی دست خالی برگرده، فقط و فقط تقصیر خودشه، چون از هر طرفی كه برای این آقازاده گریه می كنی،یه نفر دعات می كنه؛ یه طرف مادرش رباب دعا می كنه،یه طرف عمه جانش زینب دعات می كنه،یه طرف رقیه كنار گهواره نشسته، یه طرف بابای مظلومش دعات می كنه ای مادری خدا بهت بچه نداده امشب آقا روبه جان علی اصغرش قسم بده انشاالله حاجت روا میشید عزیزان عزادار ، ابی عبدالله آمد دم در خیمه، علی اصغر طلب کرد، علی اصغر را بغل کرد اومد در مقابل دشمن ، صدا زد: ای لشکر، اگر به گمان شما من گنهکارم، اما این بچه شیرخواره گناهی نکرده؛ ببینید از شدّت تشنگی دو لبش را به هم می زند؛ بیایید خودتان علی را سیراب کنید؛ دشمن داره نگاه میکنه... خیلی ها به گریه افتادن... ابی عبدالله داره حرف میزنه... شاید اینها دلشون بسوزه... یکدفعه دیدند... حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد. امام حسین دید علی اصغر روی دستش پروبال می زنه😭 🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای 🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای 🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود 🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد حالا دلها روانه کنید خرابه شام اگر با ابی عبدالله کار داری امشب. آقا رو به نازدانه اش قسم بده. اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری، اگه کربلا میخواهی. بگو حسین جان. تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم. امشب دیگه دست خالی ردمون نکن.. 🔸طواف شمع چون پروانه می کرد 🔸به دستش موی بابا شانه می کرد تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا.😭 چه بلایی سرت آوردن...بابا. 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم..😭. 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده.. اما میخام بگم. بابای خوبم...😭 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن. اما به منم تازیانه زدن 🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭 بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا حسین آرام جانم..حسین روح وروانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کربلایی حسن عطایی.mp3
9.07M
🎧 | 📔 گاهی یه رجز... 🎤 🏴 📖 تقویم شیعه شمسی: شنبه ۲۳ تیرماه ۱۴۰۳ هجری شمسی میلادیSaturday 13 joly 2024 قمری: السبت ۰۷ محرم الحرام ۱۴۴۶ هجری قمری 🌹 فردا متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 📿 اذکار روز: 👈صد مرتبه یا رب العالمین 👈 ۱۰۶۰مرتبه یاغنى بگوید تا غنى گردد. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ✅وقایع مهم روز: 🇮🇷گشایش اولین مجلس خبرگان رهبری (۱۳۶۲ ه ش) 🇮🇷روز گفتگو و تعامل سازنده با جهان 🗓روزشمارتاریخ: ⬛️⏳۰۲ روز مانده به تاسوعای حسینی ⬛️⏳۰۳ روز مانده به عاشورای حسینی ( شهادت حضرت امام حسین علیهالسلام و اصحاب آن حضرت(۶۱ه ق) ⬛️⏳۰۵ روز مانده به سالروز شهادت حضرت امام زین العابدین علیه السلام (۹۵ه ق)
روضه - حاج محمدرضا بذری(6).mp3
43.65M
|⇦•روی دوش بابا که میری.... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️◾️ حیرونه بابات... مگه چجوری زدنت دلخونه بابات چرا هنوزم وسطه میدونه بابات اینا که کینه‌ اشونو از غدیر گرفتن بچه‌ امو تو شیش ماهگی از شیرگرفتن ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•جوون رعنای حسین.. و توسل به حضرت علی اکبرعلیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ◾️◾️◾️ برا خدافظی همه،از توی خیمه اومدن ببین همه مخدرات، دور علی حلقه زدن نرو ای علی جان... *وقتی آمد محضر بابا"فَاستَاذَنَ اَباه فی القِتال..."بابا اجازه میدان بده،معطل نکرد...سریع اجازه داد،اما..." اَرخی عَینَیه و بَکی..."شروع کرد های های گریه کردن... یه وقت سر به آسمان بلند کرد.."اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ "خدایا تو شاهد باش چه کسی رو به میدان فرستادم... " أشبَهُ النّاسِ خَلقاً و خُلُقاً و مَنطِقاً بِرَسولِكَ "شبیه ترین مردم به پیغمبرت..."كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَيْهِ..."وقتی دلمون برای پیغمبر تنگ میشد، علی رو نگاه می کردیم...اما هنوز وداع تمام نشد، راوی میگه نگاه کردم " اِجتَمَعَتِ النِّساء حَولَه کالحَلقَه..."دیدم دخترای اهل حرم و مخدرات دور علی رو گرفتن...همه میگن:علی..."اِرحَم غُربَتَنا..."علی! به غربت ما رحم کن..علی! گوشواره مو ببین...علی! خلخالمو ببین..علی! این النگو رو باباحسین برام خریده...همه دور علی رو گرفتند...همه دور علی جمع شدند... این زن ها ساعتی نگذشت همه دور هم جمع شدند.وقتی ذوالجناح برگشت سمت خیمه ها...."وَاستُرجِع عَلَیهِم مَلْوِيّاً"زین واژگون شده بود...دخترا اومدن دورشو گرفتن ..سکینه اومد یه سوال کرد"یا جوادَ أَبی هَل سُقیَ أبی اَم قَتَلوهُ عَطشانا...!" فقط به من بگو به بابام آب دادند یا نه..؟! * علی اصغر و ببین، تو بغل برادرش ببین سکینه اومده، برا وداع آخرش نرو ای علی جان... *اینجا سکینه آمد با برادرش وداع کنه دوباره ساعتی نگذشت...(اینو یادت باشه...هر وقت تو زندگیت سر دوراهی موندی؛یه سمت خدا بود...یه سمت گناه بود...یاد این یه جمله بیفت)وقتی "و بقی الحسین فرداً وحیدا "وقتی آقا تنها شد.اراده میدان کرد...آماده شد بره خونش رو در راه خدا فدا کنه...آقا دید اسب تکون نمی خوره یه نگاهی انداخت، دید سکینه آمده دستا رو دور دست اسب حلقه کرده.میخواد با بابا وداع کنه...صدا زد:"یا ابَ اِستَسلَمتَ للموت ؟! "بابا آیا تسلیم مرگ شدی؟چی جواب داد بابا؟فرمود:دخترم ! "کیف لایَستَسلِمُ لِلموت ؟! "چطور تسلیم مرگ نشه اون کسی که"مَن لا ناصر و لامعین..." اون کسی که دیگه یاری نداره دیگه چه کار کنه؟! یه جمله ای به بابا گفت:صدا زد حالا که این جوریه؛ بابا !"رُدَّنا الی حَرَمِ جَدِّنا..." بیا ما رو برگردون مدینه...* جوون رعنای حسین میره از جلو چشمای حسین میره داره نفس‌های حسین میره ای اشبهُ الناسِ نبی رفتی با چه وقار و ادبی رفتی قرار قلب زینبی رفتی «ای وارث حیدر، علی اکبر...» گفتم علیِ اکبرو، دیدم جدا شدن حروف... روضه همین یه مصرعه،فَقَطَّعوهُ بِالسُّیوف، ارباًاربا *یه وقت اسب راه رو اشتباه رفت.خون جلوی چشمای اسب رو گرفت.رفت سمت سپاه دشمن...کوچه باز شد...همه ایستاده بودند..." وَاحتَوُحوش القَومُ"وحشیا دورش رو گرفتن..."فَقَطَّعوهُ بِاَسیافِهِم،ارباً اربا" علی رو ریزریزش کردند...* حسین تماشا میکنه، زدن زمین امیدشو داره می‌بینه روی خاک، اون قامت رشیدشو ارباً اربا این همه شمشیر به تنش خوردن چی به سر این بدن آوردن اشکِ آقامونو درآوردن... *"فَبَکی الحسین"پاشو...پاشو... همه دارند می خندن...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
و توسل به حضرت علی اکبرعلیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ◾️◾️◾️ یاس باغ امام را چیدند اشک چَشم حسین را دیدند آی مردم! بلند گریه کنید که به آقا بلند خندیدند... حسین تنِ، علی رو جمع کرده قدش خمه چشاش پر از درده حیرونه که چجوری برگرده پاشو بیا با هم بریم خیمه «علی پاشو..علی پاشو..» داری می‌بینی روبروت میخوای بگی بابا ولی بسته شده راه گلوت بلند شو...عزیزم....! با گوشه ی عبا دارم خونو میگیرم از لبت *دلش آروم نشد" وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ.." صورت به صورت جوانش گذاشت... ای حسیین...* با گوشه ی عبا دارم، خونو میگیرم از لبت پاشو یه کاری کن علی، رسیده عمه زینبت بلند شو...عزیزم...! *راوی میگه یه وقت خواهرش از خیمه ها بیرون آمد"کَاَنَّهَاالشَّمسُ الطّالِعَه"می دوید سمت قتلگاه..."و هی تُنادی! یابن اخاه..." وای علی اکبرم نور دو دیدهٔ ترم... "وا ثمرةَ فؤاداه ! " ای میوه دلم! " وا اُخَیّاه وابن اُخَیّاه،فَجائَت الیه،فَاَکَبَّت الیه"اومد خودشو رو این بدن پاره پاره انداخت. امامه...لنگر این دنیاست..."فَاَخَذَها الحُسَین"خواهر رو بلند کرد.زیر بازوهاشو گرفت..‌"وَ رَدَّها الی الخَیمَه..."خواهر رو بر گردوند سمت خیمه ها..."فَاَقبَل الیه فِتیانِه،اِحمَلوا اَخاکم"همینجور که بالای سر جوونش ایستاده بود.حسین رو کرد سمت خیمه ها هنوز بنی هاشم هستن صدا زد" يا فُتْيانَ بَنِي هاشِم" آی جوونای بنی هاشم" اِحمَلوا اَخاکم"این راوی که این صحنه رو نوشت،گفت:حسین رو کرد سمت خیمه ها وقتی خواهر رو برگردوند،خودش که نرفت‌...زینب رو تنها فرستاد...گفت:زینب جان! برگرد..* *این صحنه رو نوشت که زینب از خیمه ها بیرون آمد.ساعتی نگذشت.دوباره نوشت، گفت یادمم نمیره.."واللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ..." دختر علی از خیمه ها بیرون آمد"وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ"میگه زینب با یه صدای حزین و قلب خسته ای شروع کرد ناله کردن... همه دست کشیدن...قاتل بلند شد، نگاه کرد...میدان سکوتِ مطلق شد...زینب شروع کرد حرف زدن،همه شروع کردند گریه کردن...عمر سعد گریه میکرد،سنان و خولی گریه می کردند.مگه چی میگفت؟صدا میزد.."وامحمداه! هذا حسين بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع‏ الأعضاء و بناتك سبايا إلى الله المشتكى..."* «این کشته ی فتاده به هامون حسین توست» با یا علی بلند شو باباجون به خیمه‌ها از وسط میدون هرجوری هست عمه رو برگردون گریز روضه رفته اونجا که می‌بینه زینب تن صد چاکه حسینو، بی کفن روی خاکه برای اون لحظه ای که بابا کنار جوونش ایستاده بود.ب ای اون لحظه ی غربت دستت رو بلند کن.. «سیدنا الغریب حسین جانم....» : محمد رسولی نغمه پرداز: مهدی زنگنه ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
Shab08Moharram1402[01].mp3
56.4M
|⇦•جوون رعنای حسین.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ◾️◾️◾️ جوون رعنای حسین میره از جلو چشمای حسین میره داره نفس‌های حسین میره ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•شیشه عمر پدر.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️ "اللهُمَ صل علی فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُک" پای ما تا راه دشوار فراقش را گرفت در میان هر حسینیه سراغش را گرفت عالم زر هر کسی ارثیه‌ از دلدار برد این دل ما هم خدا را شکر داغش را گرفت خانهٔ تاریک قبرش روزِ روشن می‌شود هر کسی روی شانهٔ خود چلچراغش را گرفت پیش پایش پادشاهان نیز سر خم می‌کنند نوکری که دامن شاه عراقش را گرفت رفته رفته گرم شد بازار دکّان داری اش دست آن کاسب که کتری اجاقش را گرفت گریه بر خون خدا شیرین‌ترین رخداد ماست خوش به حال هرکه شور اتفاقش را گرفت مادرم آنقدر روی مهر تربت گریه کرد عاقبت عطر حرم کلِّ اتاقش را گرفت دست از عالم کشیدن اصل رکن عاشقیست طالب عشق از دنیا طلاقش را گرفت عشق تعریفی ندارد جز حسین فاطمه از نخستین روز قلبم اشتیاقش را گرفت پیش چشم باغبان آتش به محصولش زدن نیزه‌ای بی‌رحم آمد سروِ باغش را گرفت صحن اکبر زیر پای کوفیان تخریب شد با عبا بابا بقایای رواقش را گرفت *شب علی اکبر امام حسین خدا به همتون خیر بده برین دم خونهٔ علی اکبر امام حسین..* شیشه عمر پدر خرد شدی در نظرم سر پیری چه بلاییست که آمد به سرم " السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ" خواستم پر بکشم سمت تو خوردم به زمین طرز درهم شدنت چیده همه بال و پرم شمر با هر ولدی گفتن من می‌خندد پسرم! ای پسرم ای پسرم ای پسرم تا به حالا نشده پیش پدر پا نشوی حیف باشد دم آخر نکنی مفتخرم چشم من تار شده یا که تو کوچک شده‌ای علی اکبر! علی اصغر شده‌ای در نظرم *امام صادق تو زیات نامه حضرت علی اکبر فرمود: "وَ لا تَسکُنُ عَلیکَ مَن أَبیکَ زَفرَهٌ حینَ وَ دَّعَکَ لِلفِراقِ " علی اکبر پدرت دیگه از گریه آروم نگرفت.برا وداع تو دیگه دل بابا آروم نشد... خبرش پخش شده، پخش شدی روی زمین خبرش پخش شده، ریخته‌ای دور و برم *امشب جوونا باید مایه بذارن چون ابی عبدالله صدا زد.... جوونای بنی هاشم بیایید کمک‌ حسین..* بغلت می‌کنم و از بغلم می‌ریزی بابا چه کنم با تو و این درد سرم دارد از سمت خیمه عمهٔ تو می‌آید ولدی گفتنم انگار رسیده به حرم کار تشییع تو یک روز زمان خواهد برد همه از خیمه بیایید که من یک نفرم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️◾️ *شیخ جعفر شوشتری روضه علی اکبر می‌خوند می‌گفت: نمیگم روضهٔ شهادت علی اکبر میگم روضهٔ وفات حسین... بعد ادامه می‌داد می‌گفت: نه یک وفات، بلکه وفات‌های حسین...مقاتل می‌نویسند همه اومدن اذن میدان بگیرن آقا بهشون جواب رد میداد جُون غلام امام‌حسین با چه زبون ریختنی اجازه میدان گرفت... قاسم ابن الحسن به چه التماسی افتاد عمو اجازه داد.. اما تا علی اکبر گفت: بابا من برم؟ ابی عبدالله تعلل نکرد گفت برو‌ پسرم.. اولین شهید بنی هاشم بعد اصحاب علی اکبره.. اصحاب گفتن تا ما هستیم یک نفر از بنی هاشم نباید بره.. به خدا پای حرفشون ایستادن.. آماده شد اومد سمت خیمه‌ها زنها همه دور علی اکبر رو گرفتن. این بچه‌ها خودشونو به بازوی علی اکبر آویزون می‌کردن.. زنا می‌گفتن "ارحم قربتنا" به غریبی ما رحم کن. ابی عبدالله اومد تو خیمه فرمود: رهاش کنید"فَإنه مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ" علی اکبر من ذوب شده، حل شده در خدای خودش بذارید بره..امام سجاد می‌فرمود: من از شدت تب می‌سوختم تو خیمه، یه وقت دیدم کف پام کمی خنک شده چشمامو باز کردم دیدم برادرم هی صورتش رو به کف پام میکشه.. صدا می‌زنه.. داداش حلالم کن منم دیگه رفتنیم..نوشتن این دو تا آقازاده هم رو در آغوش کشیدن و گریه کردن.برا غربت پدر، برا وداعشون. حالا علی اکبر آماده رفتنه باید سلاح به تن ببنده. شیخ جعفر میگه ابی عبدالله سلاح رو به تن علی اکبر بست.اما حالا می‌خواد سلاح ببنده آروم می‌بنده.می‌خواست سوارشه از مرکب میاردش پایین ببینم زره اتو محکم کردم یا نه، ببینم خودتو درست بستم یا نه،ببینم شمشیرتو درست بستم یانه، سوار بر مرکب شد شیخ جعفر میگه ابی عبدالله قدری نفرین کرد، قدری دست پشت دست گذاشت،قدری محاسن خودشو به دست گرفت، میگه دیدیم دستاشو برد بالا علی اکبر می‌رفت حسینم پشت سرش راه می‌رفت"اللَّهُمَّ اشهَد عَلى هؤُلاءِ القَومِ، فَقَد بَرَزَ إلَيهِم غُلامٌ أشبَهُ النّاسِ خَلقاً وخُلُقاًو مَنطِقاً بِرَسولِكَ" شیخ جعفر میگه اشک متصل از چشمای حسین میومد. اومد تا جایی که صداش برسه به لشکر صدازد. ای لشکر بیچاره‌ام کردی ببین من کیو دارم می‌فرستم سمت شما. جنگ نمایانی کرد همه رو بیچاره کردتعداد رو مقاتل آوردن. علی اکبر برگشت روبروی پدر قرار گرفت"یَا أَبَه الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی‏" بابا! تشنگی بیچاره ام کرده سنگینی سلاح داره اذیتم می‌کنه اگه کمی آب باشه بهتر می‌تونم بجنگم.شیخ جعفر شوشتری میگه سخت‌تر از روضهٔ جان دادن علی اکبر اعظم مصیبتها آب خواستن علی اکبر از ابی عبدالله بود. میگه این جمله انقدر سنگین بود حسین دستاشو برد بالا می‌زد تو سر خودش صدا زد"هاتَ لِسانَک" این زبونتو بده به من یه کام سنگین گرفت از پسرش.. چنان بغل کرد علی اکبرو.دوباره علی اکبر رفت سمت میدان جنگ نمایانی کرد. نوشتن باز هم تعداد زیادی را به درک واصل کرد. کم کم تعداد زخم‌ها زیاد شد.در بعضی از نقلهاست وقتی مختار مُرّة بن مُنْقُذ رو گرفت گفت: تو قاتل علی اکبری؟ گفت: من یه نفرم هزاران نفر تو قتل علی اکبر نقش داشتن.مُرّة بن مُنْقُذ ضربهٔ اول و اساسی ترین ضربه رو زد.دور زد صدا زد.. آثام عرب به گردن من اگر داغشو به دل باباش نذارم. اومد دور زد از پشت شمشیر و زد به فرق علی.. این اساسی‌ترین ضربه‌ای بود که به فرق علی اکبر خورد اکبر بی‌رمق شد.دست‌ها رو دور گردن اسب انداخت. اسب جنگی آموخته است سوارش وقتی زخمی شد به سمت لشکر خودی ببره اما دیدن این خونه فرق علی ریخت رو چشم اسب،اسب مسیر و اشتباه رفت، رفت تو دل دشمن، دشمن کوچه باز کرد یکی افسار اسب رو گرفت هر کی عقده از علی داره بیاد" فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً" تکه کردن این آقازاده رو افتاد به زمین باباشو صدا زد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️◾️ جعفر شوشتری میگه: کنار بدن قاسم امام حسین مثل باز شکاری اومد. اما کنار بدن علی اکبر با تأنی میومد دیگر توان نداشت. اومد دید یه گوشه شلوغه نیزه‌ها، شمشیرها، بالا میره پایین میاد.. تا چند قدمی علی اکبر رسید حسین رکابشو گم کرد.افتاد از رو اسب به زمین تا اومد بلند شه دید نمی‌تونه.. هی میومد بلند شه هی این زانو تا می‌خورد می افتاد رو زمین..نوشتن با زانو قدم برداشت هی می‌گفت: ولدی.. ولدی... اومد کنار بدن علی اکبر.. اومد صورت به صورت علی اکبرش گذاشت..انقده بلند بلند ناله زد ابی عبدالله... اما برای اینکه اب عبدالله جان نده کنار بدن علی اکبر.. باید یه اتفاقی جلوه کنه باید یه مصیبتی بالاتر جلوه کنه.. ذهن و فکر ابی عبدالله که درگیر علی اکبره جای دیگه بره. یه وقتی دید بین این همه نامحرم صدای زینب میاد.. ابی عبدالله تا صدای زینبو شنید بلند شد حالا زینب نشست خواهر خودشو رو بدن علی اکبر انداخت. مهيّج الأحزان نوشته صحنه رو دید، دید بی‌قرار شده زینب، عباشو درآورد کشید رو تن خواهر.. علی رو هم از منزل میبردن یه وقت دید زهرا افتاده رو زمین.. اونقدر خون از سینه ی بی بی اومده مولا عبا رو درآورد رو تنِ زهرا انداخت...* بنا نبود که آفت به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند «ای حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
روضه - حاج محمدرضا بذری(1).mp3
41.62M
|⇦•شیشه عمر پدر.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد بذری ◾️◾️◾️ دست از عالم کشیدن اصل رکن عاشقیست طالب عشق از دنیا طلاقش را گرفت عشق تعریفی ندارد جز حسین فاطمه از نخستین روز قلبم اشتیاقش را گرفت ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•هر کس که عمر.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ◾️◾️◾️ هرکس که عمر خویش را باعشق سر کرد از اول عمرم هوای دردسر کرد من با کسی از گریه ام چیزی نگفته ام یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد *این روزا هر کس شما رو ببینه حرفی هم نزنی نگات کنه میفهمه گریه کردی و پریشونی و روضه بودی...* من با کسی  از گریه ام چیزی نگفته ام یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد حتمأ سرم را می‌گذارم زیر پایت از کوچه ی ما هم اگر روزی گذر کرد هر چه که من کمتر برایش کار کردم مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد این بار هم دیر آمدم روضه ولی کَن مثل همیشه چشم من را زود تر کرد *دیر اومدم تا آمدم و نشستم و گفتم حسین! اشک منم سرازیر شد قربون اسمت برم آقا جانم!...* گاهی خوشی با گریه حاصل می شود پس هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست جت بی تو عذابش ز جهنم کم نیست *شادی من همین گریه کردن تو روضه است حسین!...* می کُشی مرا حسین می کُشی مرا حسین هر چند ما را عشق او دیوانه کرد مِهر علی اکبرش دیوانه تر کرد *قربون جَوُونت برم آقا جانم آقا جانم....* *یه عده آمدن مدینه خدمت ابی عبدالله گفتن ما خیلی تعریف آقا زاده علی اکبر رو شنیدیم اومدیم زیارتشون کنیم آقا زاده آمدن جمال دل آراشون رو دیدن مجذوب این جمال و کمال شدن، حضرت فرمود: دوستش دارید؟ گفتن: بله آقا! آقا فرمودند: اگه یه خار به پاش بخوره چیکار میکنید...؟ گفتند: خدا نکنه آقاجان! تیر به قلب ما بخوره و خار به پای این آقازاده نخوره... ای کاش آقا فرموده بودن: پس من چه دلی دارم، یه روزی میاد میبینم تمام دشت رو پر از علی اکبر کردن... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_6030673200763899286.mp3
15.28M
|⇦•هر کس که عمر .... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج احمد واعظی ◾️◾️◾️ گاهی خوشی با گریه حاصل می شود پس هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست جت بی تو عذابش ز جهنم کم نیست ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•با اکبر او‌ نیزه کاری کرد.. و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ◾️◾️◾️ وقتی باغبان خسته فهمید یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد با اکبر او نیزه کاری کرد مثل کاری که با پهلوی زهرا میخ در کرد "السلام علیک یابن رسوالله و ابن امیرالمؤمنین، و ابن حسین ابن علی و رحمته الله و برکاته" "چشم دلتو باز کن پایین پای قبر ابی عبدالله خودت رو ببین..." "و لعن الله من استخف بحقکم..." "ابراهیم پدره، اومد پسرش اسماعیل رو راضی کنه، گفت: خداوند منو مامور کرده تو رو قربانی کنم... اما کربلا این قضیه عکس اتفاق افتاد، کربلا پسر آمد پدر رو راضی کنه... بابا! آمدم اجازه بدی برم، از صبح هر کی آمده اجازه بگیره ابی عبدالله معطلش کرده، به یکی میگه تو یادگار برادر منی، به یکی میگه تو غلام من بودی آزادی... به یکی میگه تو مهمان منی، به یکی میگه تو تازه دامادی... اما تا علی اکبر گفت میخوام برم، گفت برو بابا... فقط علی جان! من نگویم مرو، ای ماه برو لیک چندی بر من راه برو.. یه چند قدم بر بابای پیرت راه برو... بزار بار آخر قد و بالاتو ببینم... فرمود: علی جان! از مخدرات خداحافظی کن... آمد از بانوان خداحافظی کنه، ریختن دور علی، یکی زره شو مرتب میکنه ، یکی موهاشو مرتب میکنه... دختر حسین آمد جلو علی اکبر! "ارحم غربت اَبینا» بابامون غریبه... علامه شوشتری میگه: خانم سکینه یا اُمِّ کلثوم میگه: یه وقت دیدم بابام سر رو روی چوبه خیمه گذاشته الانه که جون بده...‌ آقا علی اکبر سوار بر مرکب راه افتاد.ابی عبدالله هم بی اختیار دنبالش راه افتاد...* در رفتنه جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود محاسن رو به دست گرفت، یه مقداری گریه کرد، یه مقدار نفرین کرد... صدا زد خدا شبیه ترین جوان خَلقاً و خُلقاً منطقاً به رسول خدا رو دارم میفرستم... تا ابی عبدالله به خودش اومد، دید مقابل لشکر ایستاده، تا این اندازه آمده جلو یه نگاه به عمر سعد کرد "یَابْنَ سَعْد! قَطَعَ اللهُ رَحِمَكَ كَما قَطَعْتَ رَحِمِی" ای پسر سعد خداوند ریشه خویشان تو را قطع کند، چنانکه رشته خویشانم را قطع کردی... علی اکبر جنگ نمایانی کرد، دوباره یه نامرد کمین کرد یه نفر از پشت سر یه عمود به فرق آقا زد، روی گردن اسب افتاد شاید یه طرف گردن اسب سر آویزونه جلو چشم رو گرفته، یه طرف دست جلو چشم دیگه رو گرفته، این حیون راه رو گم کرد دورش کردن یکی شمشیر میزنه، یکی نیزه میزنه... مقتل بگم: "فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِربا"بابا! منم رفتم بابا! ابی عبدالله آمد بالا سر علی اکبرش نشست...* میخواستم بغل کنم او را ولی نشد از لای پنچه ها جگرم ریخت بهم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_6030673200763899287.mp3
16.14M
|⇦•با اکبر او‌ نیزه کاری کرد .... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ◾️◾️◾️ علی جان! من نگویم مرو، ای ماه برو لیک چندی بر من راه برو.. یه چند قدم بر بابای پیرت راه برو... بزار بار آخر قد و بالاتو ببینم... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•پاشو‌ مؤذن حرم.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج احمد واعظی ◾️◾️◾️ پاشو موذن حرم یک سری به حرم بزن بزن جلو حرم قدم بزن وقت اذونه دم بزن پاشو ببین رقیه خواهرت برای ما دست تکون میده تو رو به من نشون میده پاشو که داره جون میده رسید حسین چجوری؟ تا جسم علی دوید حسین اون آخرا خودش رو روی زمین میکشید واسه تنهایی بابا پاشو کاری کن عزیزم نمیتونم بی تو پاشم منو یاری کن عزیزم منه پیرمرد که هیچ چی زینبو به کی سپردی؟ همه جا بوی تو میاد مگه چند تا زخم خوردی؟ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_6030673200763899288(1).mp3
9.96M
|⇦•پاشو‌مؤذن حرم .... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ◾️◾️◾️ واسه تنهایی بابا پاشو کاری کن عزیزم نمیتونم بی تو پاشم منو یاری کن عزیزم ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_5820922704722659686.mp3
462.7K
☑️بنداول برو میدون گلم،اما پیش چشم بابات چند قدم راه برو ،الهی که بشم فدات من به قربون صدات ،فدای اون قدو بالات .... سرو دل آرا علی اکبر ع خوش قد بالا علی اکبر ع واویلا نور چشمای ترم واویلا گل زیبای حرم ... واویلا ای علی اکبرم ☑️بنددوم پاشو ای جوون من ای گل رعنای من پاشو ای شیر نَرَم جوون لیلای من پاشو ای جونه بابا،ای اربا ارباب من ای گل طاها علی اکبرع زاده ی لیلا علی اکبر ع واویلا روشنی بخش حرم واویلا ای علی اکبرم ☑️بند سوم ریخته کل تنت روو خاک کرببلا بدن تو پر شد از تیر و سر نیزه ها جا نمیشی علی توو حصیر یا بوریا ۰۰۰ ببین که تنها نمیتونم تو رو به خیمه برسونم ۰۰۰ واویلا پاره پاره پیکرم واویلا ای علی اکبرم واویلا ای علی اکبرم 💠💠1⃣4⃣💠💠 مجیدمرادزاده ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
شکسته بر تنت سراسر_1_1.mp3
2.02M
نوحه یا زمزمه سبک شماره یک محرم ۱۴۰۳ علی اکبر علیه السلام از حسین رئوفی شکسته بر تنت سراسر ۲ نیزه و تیغ و تیر و خنجر ۲ وای عزیزم ، علی اکبر ۲ غرق به خون برای اسلام سر من و تو شد سرانجام سرت به نیزه همسفر شد با سر من ز کوفه تا شام دیده گشا ای ، فاطمه منظر عمه رسیده میان لشگر وای عزیزم ، علی اکبر ۲ نمانده نا به پیکر من کنار جسم اکبر من شد اربا اربا تن پاکت مقابل چشم تر من دیدم که دشمن تو را چه بد زد خنجر و کفش و مشت و لگد زد وای عزیزم ، علی اکبر ۲ زخم‌ تو را زهرا ببندد خدا تو را در خون پسندد ولی ببین که دشمن اینجا به گریه های من بخندد شکسته ابروت شبیه حیدر شکسته بازوت شبیه مادر وای عزیزم ، علی اکبر ۲ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
باباجون.mp3
1.36M
کربلایی مجید مرادزاده(غلامِ قنبر): ☑️بند اول بابا جون اجازه بده تا بره اکبرت سمت میدون می بینی یه لشکر میشن از جدالم هراسون بابا جون بابا جون شبیه عمو جون ابالفضل دلیر و رشیدم اراده کنی من سر این دشمناتو بریدم بابا جون منم اشبه الناس به شخص پیغمبر(ص) منم پهلوون زاده شیر خیبر می‌دونی که شاگرد رزم عباسم گریزونن از ضرب شصتم یک لشکر ☑️بند دوم علی جان برو سوی میدون علی شبه پیغمبر من تویی حیدر کربلا نور چشم تر من واویلا واویلا علی جان به پشت سرت جای آب اشک حسرت میریزم برو نور چشمام علی ای جوونه عزیزم میدونم اینا چی سرتو میارن آخه کینه از بابام حیدر رو دارن میدونم که باقصد قربت توو این دشت گل نیزه روی تن تو میکارن ☑️بند سوم چقدر آسمونه تن تو شده پر ستاره جای تیر و سر نیزه روی تنت بی شماره واویلا واویلا چه داغ بزرگی گذاشتی تو بر روی سینم دارم تیکه های تنت رورو عبا میچینم واویلا واویلا همه زخماتو با دل خون شمردم پاشو تا کنار تن تو نمردم ببین با چه سختی و درد و مشقت برات تیکه ی بوریایی آوردم 💠1⃣0⃣7⃣8⃣💠 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_338925932435735553.mp3
9.44M
☑️بند اول نمیگم نرو به میدون ای علیّ اکبرمن پسرم قدری قدم زن پیش چشم مضطر من2 پشت تو آب نمیریزم تا ببینمت عزیزم تو ببین از غم دوری میسوزه این جگر من اشبه ناس پیمبر حیدرکرببلایی جوون رشید بابا میمرم اگه نیایی همه دارو ندارم توببین رمق ندارم میری و جشم انتظارم ای علی جان نفسم داره میگره یاد ت از یادم نمیری بی تو از زمونه سیره ای علی جان اکبر م ای گل بابا اکبرم ای اربااربا ☑️بند دوم چیشده میون میدون پره از نیزه و تیره شمیرا بالا ک میرن آسمون دلش میگیره بمیرم ای گل بابا بدنت شد اربا اربا صدای لیلا میاد ک مادرش براش بمیره جوونم بلند شو ازجات مردم از ناله وزاری اربابا ای علی جان جای سالمی نداری باسرت بکن اشاره تیکه تیکه پاره پاره ی بابا بگو دوباره ای علی جان ای همه دارو ندارم تو بیین حال نزارم بی تو سخت تر میشه کارم ای علی جان اکبرم ای گل بابا اکبرم ای اربابا ☑️بند سوم رمقی دیگه ندارم به لبم رسیده جونم ی بابا بگو دوباره ببینین اشک روونم2 دیگه طافتی ندارم توببین تمومه کارم چجوری من بدنت رو سوی خیمه برسونم2 چه بوی یاس عجیبی توی قتلگه نشسته مثل مادر غریبم پهلو تو هم شکسته ای جوون پرپر من همه برگو بر من شبیه مادرمن ای علیجان2 پدرت میمیرهدازغم از همین غصه و ماتم بدنت پاشیده از هم ای علی جان2 اگبرم ای گل بابا اکبرم ای اربا اربا 🦋 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
🔻یه گودال و اینهمه نیزه 🔺اینهمه شمشیر، اینهمه غارت 🔰یه پیراهن، اینهمه دعوا 🔰اینهمه غوغا، آه از این غربت 🟤سر پیراهن تو جنگیدن، بهت خندیدن 🟤العطش های تورا نشنیدن،بهت خندیدن 🟤روی زخم تو نمک پاشیدن، بهت خندیدن 😭😭😭😭😭 ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 🔹یه آقا و اینهمه مرکب 🔹روبرو زینب،شد تنش پامال 🔸یه نامرد و خنجر کهنه 🔸روبرو مادر، اومده گودال 😭😭😭 ⬅️نانجیب میزد تورو با کینه نشست رو سینه ⬅️نمیگه خواهر تو میبینه نشست رو سینه ⬅️سینه ی تو چقدر سنگینه نشست رو سینه… ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 😭😭😭😭 🟪یه خواهر که وسط گودال 🟪بین اون جنجال شده آواره ◀️یه خواهر که جلوی چشماش ◀️رو تن داداش، نیزه میباره ❇️زینبت میون نامحرم هاست کجایی عباس?? ❇️پیکر حسین، رو خاک صحراست کجایی عباس?? ♥️… ✔️تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت 😭😭😭😭😭 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
رسیدن… 🔅پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🔅دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 🔅نیزه دارا جلو چشم خواهرت رسیدن ثوابه… ♻️شنیدم یکی میگفت که زدنت ثوابه ♻️یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه ♻️داد میزد غارت اعضای تنت ثوابه ♨️رفتی و همسفرم شد، شمر بی رحم ♨️مایه ی دردسرم شد، شمر بی رحم ♨️خار چشمای ترم شد، شمر بی رحم 😭آه… غریب مادر 😭آه… غریب مادر 😭آه… غریب مادر ☑️یه مادری تو گودال میکوبید به سینه میگفت آه غریب مادر 😭😭 تازه یه روز بین در و دیوار با میخ... شلوغه… ◀️ته گودالی و دور بدنت شلوغه ◀️چقده دور تن بی کفنت شلوغه ◀️قتلگاه لحظه ی غارت شدنت شلوغه ندیدم 🟤هرچی گشتم ولی انگشترتو ندیدم 🟤پیرهنی که داده بود مادر تو ندیدم 🟤گمونم دیر اومدم که سر تو ندیدم 🔰زینب و این تن بی سر، پیرش کرده 🔰حنجر و کُندیه خنجر، پیرش کرده 🔰ناله ی غریب مادر، پیرش کرده ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 🌹 🌹 =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠💠 کانال⬇️ Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝