eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.5هزار دنبال‌کننده
42 عکس
28 ویدیو
114 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5970071981016488846.mp3
1.56M
‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ کی زیر تابوتو میگیره حالا که داره میمیره چهار تا پسر داشت روزگاری تنهاست تو روزایی که پیره همه ی امیدشن بچه‌هاش اگه سو نداشته باشه چشاش خدایی نکرده تشنه باشه کی میاره کاسه ی آب براش سپر پاره اومد یارش نیومد اونی که بود عزادارش نیومد نگاش وقتی به سمت علقمه بود اجل اومد علمدارش نیومد تنها بود و آخر هم تنها رفت ام البنین دلتنگ از دنیا رفت ام البنین لشکر نداره جز چشای تر نداره به بچه‌هام کم گریه کردم آخه حسین مادر نداره این خبر قرارو از من گرفت بوریا دفنشو گردن گرفت دست مادرش یه کم درد میکرد سرشو تنور به دامن گرفت از اون بدتر غم بزم شرابه اونی که پیرتر از من شد ربابه جای چوب رو لبای پاره پاره میگن کشته گرفته توو خرابه خاکش کردن تو کنج ویرونه جیگرم رو غصه‌اش میسوزونه رفتی و حرف آبرو شد خیمه بی تو زیر و رو شد افتادی و چشم حرم با امثال خولی روبرو شد دیر چشاتو بست چشات درد گرفت تیغ برید و بازوهات درد گرفت سر برات نذاشت بمونه عمو سرم از مصیبتات درد گرفت تو افتادی چقدر گوشواره بردن از آقات یه لباس پاره بردن بگو این ماجرا صحت نداره شنیدم از حرم گهواره بردن افتادی و حرمله می‌تازید شرمندگی از چشمات می‌بارید ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
زمینه؛ روضه‌خون مدینه.mp3
5.03M
‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ✅ بند اول هر تپش صدای پای کاروونه آخرین وداع ماه از آسمونه پشت سر دعا و اشک مادرونه با گریهٔ ام‌البنین مدینه گفت صدا چه آشناست، صدای فاطمه‌ست راهی شدن چار تا دلاورش ولی دل‌نگران بچه‌های فاطمه‌ست چشم اباالفضلو با چشم تر نگا کرد واسه دل صبور زینبش دعا کرد سفارش حسینشو به بچه‌ها کرد «بارونی می‌شه، چشم مدینه که روضه‌خونش، ام‌البنینه» ✅ بند دوم از سفر رسیدن با دلای مضطر کاروان بی‌دست کاروان بی‌سر بی حسین و عباس، بی علیِ اکبر رسیده زینب از سفر چه زینبی باغ گل یاس اومده ولی کبود رقیه که کنج خرابه پر کشید تو بغل رباب دیگه علی نبود مادر چیزی نپرسید از چار تا شهیدش این که چی اومد سر عباس رشیدش از مشک خالی و نگاه ناامیدش «بارونی می‌شه، چشم مدینه که روضه‌خونش، ام‌البنینه» ✅ بند سوم روضه بی‌شماره روز و شب می‌باره داغ دست سقا داغ موندگاره گریه می‌شه مرهم دل که بی‌قراره از تو بقیع می‌رفت کنار قتلگاه همین که تربت حسینو بو می‌کرد ام‌البنین همون که مثل فاطمه مدینه رو با گریه زیر و رو می‌کرد گریه می‌کرد برا حسین برا اباالفضل زبون گرفته یا حسین و یا اباالفضل تو نفسای آخرم بیا اباالفضل «بارونی می‌شه، چشم مدینه که روضه‌خونش، ام‌البنینه» ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
Vafat Omolbanin 1402 Karimi [Mohjat_Net] (4).mp3
3.53M
👤 🎧 ▪️ ▫️ #⃣ ✅ بند اول مثه پاییز زرد اومدم پره غصه و درد اومدم سائل پسر تو ام و درِ خونه ی مرد اومدم مرد مرداست پسرت مرهم درداست پسرت شفای امروز همه شافع فرداست پسرت پسرات یکی یکی رفتن و شهید شدن پیش چشم فاطمه همه رو سفید شدن ✅ بند دوم تو ندیدی یا ام بنین قمرت شده نقش زمین ندیدی بی بی اما حالا بیا حال حسینو ببین زاره زاره پسرت دل بی قراره پسرت دیگه یه مَردَم میون حرم نداره پسرت پسرت که خورد زمین سپر حسین شکست پناه حرم که رفت کمر حسین شکست ✅ بند سوم پاشو دلشوره کشته منو میری میشکنی پشت منو چجوری یه تنه تا حرم ببرم آخه این بدنو روی تو مبهمه و چشم و ابروت درهمه و تو بی تابی روی زمین بی تاب تو حرمو پاشیده شد سری که تا بزم می میره چجوری شده فقط از بغل رو نی میره ✅ بند چهارم زینبم بی تو خواب نداره نباشی کی هواشو داره تو راضی میشی تشنه بشه حرمله براش آب بیاره پاشو امید همه خیمه هامون غرق غمه ای خوش غیرت میبینی نا محرم تو حرمه تو نباشی با حرم بد میشه برای من خواهرت اسیر میشه تو یه عده بد دهن ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
. 🩸امّ‌البنین با بچه‌های اباالفضل «علیهماالسلام» روزها جلوی آفتاب می‌نشست و گریه می‌کرد... در نقلی آمده است: 🥀 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: روزی همراه با پدر بزرگوارم به خانه عموی شهیدم عباس علیه‌السلام رفتم؛ دیدم ام‌البنين علیهاالسلام دست دو کودک را گرفته و در پیش آفتاب نشسته است؛ 🥀 گاهی ناله «واحسيناه» می‌كرد و گاهی گریه‌کنان به آن اطفال نظر کرده و می‌گفت: نمی‌دانم پدر و عموهای شما کودکان چگونه جان‌نثاری کردند؟! آیا رسم جانبازی را درست به عمل آوردند؟! یا آنچنانکه باید و شاید به یاری گوشواره عرش رب‌العالمین (وجود مقدس سیدالشهداء علیه‌السلام) نپرداختند و مرا در خدمت مادرش شرمسار ساختند؟! 🥀 پدر بزرگوارم چون گفتگوی او را شنید، در کمال مهربانی به آن مخدّره فرمود: ای ام‌البنین! هیچ کدام از جان‌نثاران و یاران سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه مانند فرزندت عباس علیه‌السلام نبودند! خدای متعال هم نیز به لطف خود، جزای شهادتش را بهتر از سایر شهدا داد و پایه سعادتش را برتر از تمام ایشان نهاد. 📚 تحفه الذاکرین،کرمانشاهی، مجلس دوازدهم، ص۴۰۳ (نسخه خطی) ✍️ مویم که شد سفید فدای سرت حسین عباس من فدای علی اکبرت حسین گفتم سکینه جان ، عمویت را حلال کن شرمنده ام هنوز هم از دخترت حسین از چار نازنین پسرم یک سپر رسید با کاروان غمزده خواهرت حسین اینجا همه ز گریه من گریه می کنند اما تو خنده شد به دو چشم ترت حسین این گریه ها برای دو دست بریده نیست گریم به دست بسته دو خواهرت حسین تیر سه شعبه چشم اباالفضل را درید ماندم چه کرد با گلوی اصغرت حسین عباس آخرین نفسش روی پای تو تو زیر دست و پا نفس آخرت حسین طبق سفارشم همه جا همره تو بود جز کنج آن تنور که رفته سرت حسین از خواهرت شنیده‌ام ای شاه بی‌کفن مانده سه روز روی زمین پیکرت حسین از خواهرت شنیده‌ام غارت شد از تنت پیراهن و عمامه و انگشترت حسین زهرا اگر نبود بگرید برای تو من گریه میکنم عوض مادرت حسین ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
دیگر مرا نخوانید لا تَدْعُونِّي وَيْكِ أُمَّ البَنِين‌ِ/ تُذَكِّرِينِي بِلُيُوثِ العَرِينِ (واى بر تو مرا ديگر مادر پسران مخوان؛ كه مرا به ياد شيران بيشه‏‌ام می ‌اندازى) كانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعى بِهِم‌ْ/ وَاليَوْمَ أَصْبَحْتُ وَلا مِنْ بَنِينِ (من پسرانى داشتم که به خاطر آنان مرا ام البنین می خواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم) أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبى/ قَدْ واصَلُوا المَوْتَ بِقَطْعِ الوَتِينِ (چهار پسر که مانند عقاب های کوهسار بودند و با بريده شدن رگ حيات يكى پس از ديگرى به مرگ پيوستند) تَنازَعَ الخِرْصانُ أَشْلاَءهُم‌ْ/ فَكُلُّهُمْ أمْسى صَرِيعاً طَعِين (بر سر نعش آن ها نیزه ها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاك افتادند) يا لَيْتَ شِعْرِي أَكَما أَخْبَرُوا/ بِأَنَّ عَبّاساً قَطِيعُ الَّيمِينِ (اى كاش می ‌دانستم آیا چنان که خبر دادند عبّاس من دست راستش قطع شده بوده است؟) ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
واحد؛ ای شهیدم حسین.mp3
2.35M
علیهاالسلام 🔹ای شهیدم حسین🔹 آسمان بی‌قرار از نوایش شده یا مدینه دگر نینوایش شده هر کسی دیده او را کنار بقیع همدم گریه و روضه‌هایش شده غم و اندوه و غربت حاصلش بود دو چشم تار زينب قاتلش بود نيفتاد از لبش نام حسينش اگر چه داغ سقا بر دلش بود «ای عزیزم حسین ای شهیدم حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا که شد روضه‌خوان دختر فاطمه تا که خواند از اباالفضل و از علقمه گرچه شد تازه داغ دل او، ولی داشت با زینبش زیر لب زمزمه: مزن آتش به جانم نور عينم مخوان از ماهِ مَـقطُوع اليَدَينم بخوان از غربت دلبند زهرا حسينم وا حسينم وا حسينم «ای عزیزم حسین ای شهیدم حسین» شاعر: نغمه‌پرداز: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
علیهاالسلام 🔹رازِ سر به مُهر🔹 زن، رشک حور بود و تمنّای خود نداشت چون آسمان نظر به بلندای خود نداشت اسمی عظیم بود که چون رازِ سر به مُهر در خانۀ علی سَرِ افشای خود نداشت امّ‌البنین کنایه‌ای از شرم عاشقی‌ست کز حُجب، تاب نام دل‌آرای خود نداشت در پیش روی چار جگر گوشۀ‌ بتول آیینه بود و چشم تماشای خود نداشت زن؟ نه! هُمای عرش‌نشینی که آشیان جز کربلا به وسعت پرهای خود نداشت در عشق، پاره‌های جگر داده بود و لیک بعد از حسین، میل تسلّای خود نداشت عمری به شرم زیست که عباس، وقت مرگ دستی برای یاری مولای خود نداشت 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
#⃣ #⃣ #⃣ قسم به گریه ی صاحب عزایِ اُمِّ بَنین من آفریده شدم با دعای اُمِّ بَنین قسم به کعبه که از کعبه حُرمتم بیش است چنان که سوختم از ماجرایِ اُمِّ بَنین پس از ظهور اگر آمدم مدینه رفیق قرارمان دَمِ ایوان طلایِ اُمِّ بَنین به جانِ دستِ قلم،در جزا نمی سوزد دلی که سوخت در نینوایِ اُمِّ بَنین مکان گریه برای حسین اگر حرم است مگو بقیع، بگو کربلایِ اُمِّ بَنین شبیه مشک اباالفضل می چکد اشکم به پای غربتِ بی انتهایِ اُمِّ بَنین اگر چه دست ندارد به تن،ز راه کرم گرفته دستِ مرا،مرتضایِ اُمِّ بَنین به یادِ چادر زهراست،بالِ شان خاکی کبوترانِ حریمِ هوایِ اُمِّ بَنین *می اومد پشت بقیع می نشست،مدینه ای ها می اومدن،کربلایی ها می اومدن،دورِ اُمُّ البَنین حلقه می زدند،شروع می کرد روضه خواندن،یه جمله اُمُّ البَنین می گفت،زینب گریه می کرد،یه جمله زینب می گفت، اُمُّ البَنین گریه می کرد،اما اونی که اون وسط روضه رو به هم می ریخت ناله زدن های سکینه بود،ناله می زد،ناله می زد،می گفت: اُمُّ البَنین منو حلال کن، من مشک رو دادم دستِ عباست* نخورد آب زمانی که روضه می خوانده گرفته بوده یقیناً صدایِ اُمِّ بَنین ✍ محمّدقاسمی تو زیبا شدی،کوه و دریا شدی یه باغی پُر از عطرِ گُل ها شدی یه همدم تو غم ها برایِ علی یه زهرا ترین بعدِ زهرا شدی تو موندی کنار علی یک تنه تو گفتی که زهرا پناهه منه نذاشتی علی بهت بگه فاطمه نذاشتی که زینب دلش بشکنه *اصرار کرد،علی جان! دیگه منو فاطمه صدا نزن...چرا؟ چون هر وقت میگی:فاطمه! این بچه ها زانوهاشون رو بغل می گیرند،یاد مادرشون می افتند...* نخِ چادُرت دلبری میکنه تو رو فاطمه یاوری میکنه واسه بچه هاش مادری کَردیُ برا بچه هات مادری میکنه چقدر مثل زهرا شده شوکتت چقدر مثل زهرا شده غیرتت ان شاءالله نشه دست و بازوت کبود ان شاءالله که نیلی نشه صورتت ان شاءالله که آتیش نیاد سویِ تو نشینه غلافی رو بازویِ تو بمونی همیشه کنارِ علی نره میخِ در تویِ پهلویِ تو الهی نبینی غمِ حیدر رو نبینی غمِ ساقیِ کوثر رو نداره دلی خوش زدیوار و در امیری که کنده دَرِ خیبر رو می ترسم بخونم برات روضه من فقط اینه دیگه دعام دائماً ان شاءالله توی کوچه عباسِ تو نبینه چیزایی که دیده حسن خدا گر زحکمت ببندد دری زرحمت گشاید دَرِ دیگری خدا محسنُ بُرده پیشِ خودش به جاش داده عباسِ نام آوری *نیمه شب که کاروان از مدینه حرکت کرد،یه خورده که از شهر فاصله گرفت،دو نفر خودشون رو رساندند به قافله،یکی عبدالله بود،دست بچه هاشو گرفته بود رسوند به قافله،اینقدر زینب خوشحال شد،گفت:عبدالله خدا خیرت بده،دستِ خالی نیستم کربلا،قربونی هایِ منو آوردی،نکنه رباب هدیه داشته باشه من نداشته باشم،نکه نجمه هدیه داشته باشه من نداشته باشم،خدا خیرت بده...بچه هارو گرفت برد.. نفر دوم هم،ابی عبدالله نگاه کرد دید یه خانوم بلند قامتی داره خودش رو میرسونه به قافله،نگاه کرد دید اُم البنینِ داره میاد،گفت:عباسم مادرتون داره میاد،با شما کار داره،عباس که برگشت،سریع برگشت داداش هاشو خبر کرد،مادر اومده با ما کار داره،چهار برادر اومدن،دور مادر حلقه زدن،ابی عبدالله داره از دور این منظره رو میبینه،لذت میبره،قند تو دل حسین داره آب میشه،دور مادر که حلقه زدن،گفت:عباسم!عونم،عزیزانم،دارید با حسین می روید کربلا،اگه حسین برگشت حق دارید برگردید،اگه حسین برنگشت حق ندارید برگردید،نکنه شما باشید یه مو از سر حسین کم بشه،پای شما ایستادم برای اینچنین روزی،عباسم! نکنه من شرمنده ی فاطمه بشم،نکنه من خجالت زده بشم،همه دغدغه اش اینه کربلا میرن میتونن روی مادر رو سفید کنند یا نه؟ گذشت،گذشت،حالا از کربلا قافله برگشته،کربلایی ها از این طرف با محوریت زینب،مدینه ای ها از طرف دیگر با محوریت اُم البنین،راه باز کردن این دو مادر شهید رسیدن به هم،دست به گردن هم انداختن،نشستن زمین،ام البنین به زینب سر سلامتی میده،زینب به ام البنین،این دوتا شروع کردن برا هم روضه خواندن،هر کار کرد زینب که از عباس بگه،ام البنین نذاشت،هی می گفت:عباسم رو رها کن،از حسینم چه خبر؟ خیلی که اصرار کرد زینب گفت: بهت بگم ام البنین چه خبر شد؟ فقط بگم خوب شد کربلا نیومدی،برو ببین رباب رو ، چه حال و روزی داره،دیگه از زیر آفتاب نمیآد تو سایه،گفت: بیشتر توضیح بده زینب جان،گفت:آمدم بالای یک بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن، نیزه دار با نیزه میزد،شمشیر دار با شمشیر میزد،اونی که شمشیر و نیزه نداشت سنگ میزد،اُم البنین! نگاه کردم دیدم پیرمردها دارن با عصا میزنند،حسین.... ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
حاج_مهدی_سلحشور_9_اسفند_96_هیئت.mp3
4.13M
اصرار کرد،علی جان! دیگه منو فاطمه صدا نزن... چرا؟ چون هر وقت میگی: فاطمه! این بچه ها زانوهاشون رو بغل می گیرند،یاد مادرشون می افتند... 🎙 📋 🥀 ▪️ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
#⃣ #⃣ #⃣ گفتم اُم البنین، دلم وا شد گره هایی که داشتم وا شد مادرِ آب را صدا زدمُ .. خشکسالم شبیه دریا شد با ادب بود و رویِ دامانش تا گلِ نازدانه ای جا شد .. به مدينه نگفت مادر شد گفت ،‌ مولایِ شهر بابا شد روضه هایی عجیب میخواند از شب و روز کربلایِ حسین با خجالت به زینبش میگفت پسرانم همه فدایِ حسین .. از خدا خواست که قدِ من را ای خدا بیشتر هلالش کن دست بر دامنِ سکینه گرفت پسرم را بیا حلالش کن بعدِ آن مشکِ پارۀ پسرش شرم دارد از این جا چرا زنده است هر کجا شیر خواره می بیند از نگاهِ رباب شرمنده است *اومد تو خیمه بی بی زینبُ ببینه؛ وارد خیمه شد و برگشت ..‌ یه موقع زینب سلام الله علیها صدا زد مادر بیا درست آمدی ، من زینبم ..* در کنارِ چهار قبر شریف آن قدر گریه کرده بی حال است ظهر امروز باز غش کرده روضه خوان شهید گودال است گفت زینب میان مردم شام فکر رأس برادرت بودی؟ راستی این دفعه جواب بده راضی از دست نوکرت بودی؟ گفته بودم که روز عاشورا همه دم پیش خواهرش باشد قبل از آن که کسی شهید شود پیش مرگِ برادرش باشد .. سرِ عباس را به نی دیدی لبِ او خشک بود یا تر بود؟ خواب دیدم که آب ها را ریخت نگران لبِ برادر بود شاعر : مهدی نظری *سفرۀ فاطمیه رو خانم اُم البنین داره جمع میکنه .. از همه التماسِ دعا .. بشیر وقتی صدا زد که همه پسرهات رو کشتن ، یکی‌ یکی اسم برد ام البنین گفت از حسینم چه خبر؟!.. گفت عباستم کشتن ، خم به اَبرو نیاورد گفت بشیر عباسم ، پسرهام همه فدایِ عزیزِ زهرا .. از حسین چه خبر؟!.. یه وقت بشیر صدا زد خانم حسینم کشتن .. انقده گریه کرد از حال رفت .. وقتی بهوش آمد گفت بشیر تو حرف هات گفتی عمودِ آهن به فرقِ عباسم زدن .. اینو دیگه باور نمیکنم .. چه کسی جرات کرده عمود به سر عباس بزنه .. گفت خانم آخه اول دستاشُ از بدن جدا کردن .. گفت بازم باور نمیکنم ، تیغ به کف عباسم باشه کسی یارایِ مقابله کردنه باهاش رو نداشته و نداره ..عرضه داشت آخه خانم شمشیر به دست نداشت .. سوال کرد مگه کجا بوده؟.. گفت خانم رفته بود آخه آب بیاره نانجیبا دورش کردن ، مشکشُ سوراخ کردن .. یه وقت دیدن رو خاک ها نشست هی صدا میزنه حسین .. زینب جان ، سکینه جان ببخشید من شرمندۀ شما شدم .. عباسمُ حلال کنید .. یه بیت روضه و از همه التماسِ دعا .. افتادنش زِاسب سبب شد که چوبِ تیر در بینِ چشم بشکند و جا به جا شود .. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
بابُ الحَرَم _حاج علی آینه چی.mp3
7.02M
سفرۀ فاطمیه رو خانم اُم البنین داره جمع میکنه... اومد تو خیمه بی بی زینبُ ببینه؛ وارد خیمه شد و برگشت ..‌ یه موقع زینب سلام الله علیها صدا زد مادر بیا درست آمدی، من زینبم... 🎙 📋 🥀 ▪️ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
موج پرچم به فرمان ام البنینه.mp3
2.91M
موج پرچم به فرمان ام البنینه‌ اشک نم نم به فرمان ام البنینه وقتی عباس به فرمانشه شکن نکن پس کل عالم به فرمان ام البنینه 🎙 حسن_عطایی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
📌ولایت مداری حضرت (س) زمانی که بشیر از کربلا برگشت و اخبار کربلا را آورد خدمت حضرت ام البنین(س) رسید. خبر شهادت فرزندانش را یکی یکی به او می داد. ام البنین هر بار می گفت: از حسین چه خبر؟ فرزندانم و هر آنچه زیر آسمان کبود است به فدای حسین. وقتی خبر شهادت امام حسین (ع) را شنید با آهی سوزان گفت: بشیر با این خبر بندهای دلم را پاره کردی. (📕مزینانی، 1390، ص 306) ✍این اوج معرفت و ولایت مداری حضرت ام البنین(س) نسبت به امام زمانش را نشان می دهد. وفات بر و شیعیان تسلیت باد ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
صدا ۰۰۱ 1.mp3
777.3K
🕯🥀🍂 🥀 ◈صورتم سرخه از دست این دنیای بد هر کسی بچه‌ی بد رو زد مادر نزد ✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ 👌 ✅ بند اول صورتم سرخه از دست این دنیای بد هر کسی بچه‌ی بد رو زد مادر نزد کم میارم میام باز زیر چادر تو همه رو دور زدم تا که بگردم دور تو مادر حالم بده دنیا بدجوری من و زده پشت دست خوردم از آدما دست ابلفضلت شاهده بی بی ام البنین باز بچت افتاده رو زمین تو بازار دنیا گم شده دستاش و ول نکن بعد از این ننه ام البنین... ✅ بند دوم تو نباشی ننه من به کی تکیه کنم شبای حال بدیم پیش کی گریه کنم توکه دوست نداری این بچت دل مرده شه پس دعا کن برام دعای تو رد نمیشه انگاری مردما چوب از هر کی بگی خوردما بچه با مادر راحت ترِ واست کلی درد آوردما ننه ام البنین حال و روز دنیام و ببین امیدم سفره‌ی شنبه هاست این امید مونده واسم همین ننه ام البنین... ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 ✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
‎⁨واحدخانم‌ام‌البنین‌س⁩.mp3
2.57M
🕯🥀🍂 🥀 ◈سـہ تا ستاره داشتم با یـڪ ماه شـدن فـداے راه ثـارالله ✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ✅ بند اول (آه واویلا یا ام‌البنین) سه تا ستاره داشتم با یک ماه شدن فدای راه ثارالله که نور آسمونا هر شب بودن همه فداییایِ زینب بودن ای، تو بقیع می‌شینم و روضه‌خونم که من از داغ حسینم دلخونم مثِ موجای فرات آشوبم من جای زهرا رُو سینه‌م ‌می‌کوبم من (آه واویلا یا ام‌البنین) ✅ بند دوم هوای حُجره‌َم بوی روضه داره از غم و غصه‌م بمیرم جا داره مادر بزرگم و برای اصغر لالایی میخونم با چشمای تر ای ، توی خونم جالی خالیش حس میشه گل من رو آخه چیدن از ریشه حالا دیگه دارم از پا میُفتم چقدر وِیلی عَلیٰ شِبلي گفتم (آه واویلا یا ام‌البنین) ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_6003386805380974358.mp3
1.42M
🕯🥀🍂 🥀 ◈مادر  من  وقتی که مشکله  بی  اندازه یه سفره ی ام البنین تو خونمون میندازه ✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ✅ بند اول مادر  من  وقتی که مشکله  بی  اندازه یه سفره ی ام البنین تو خونمون میندازه چه  حاجتا  گرفته  از این سفره ی نون پنیروخرما  روزیِ  سال  بچه هاشو می گیره  از  مادره  سقا بانوی کرم سایت رو سرم ✅ بند دوم باورشه  این  جمله میگه با شور و احساس وقتی  گره  تو  کاره بگو  یا  ام العباس میگه تو اوج خلوتی هاش روضه ی ساده بهترینه شفای هر چی درده پای سفره های ام‌ البنینه بانوی کرم سایت رو سرم ✅ بند سوم عمریه دنیای من بیمه شده با عباس حرزی که رو بازومه نوشته روش یا عباس از کوچیکی جذب مرامه یه ساقی علم به دوشم هر جا که صحبت از وفا بود حرف از قمر خورده به گوشم ساقی حرم سایت رو سرم ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
شور؛ مادر شهیدپرور.mp3
2.72M
🕯🥀🍂 🥀 ◈تـو مـدینـہ تـو ڪرب‌وبـلا رو زنده ڪردے ✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ✅ بند اول تو مدینه، تو کرب‌وبلا رو زنده کردی با روضه‌هات، دوباره دلا رو زنده کردی با گریه‌هات، یاد شهدا رو زنده کردی تو مدینه کرب‌وبلایی به‌پاست با اشک و آه و روضه‌ت دم می‌زنی دم همه دم از حسین تو هر غروب غربت زنده نگه داشتن یاد شهیدع نیست کمتر از شهادت ای مادر عشق‌آفرین ای بانوی صبر و یقین يا حضرت ام‌البنین «يا حضرت ام‌البنین» ✅ بند دوم مادر اگه، داغ گلای پرپرو دیدی اما حالا، پیش فاطمه تو روسفیدی فخرت اینه، که حالا تو مادر شهیدی تو بودی که به بچه‌هات یاد دادی درس وفا و غیرت خونهٔ تو یه خونه بود یا که بود مدرسهٔ شجاعت اجر یه مادر که شهیدپروره نیست کمتر از شهادت ماه تو شد زیباترین خورشید عشق روی زمین يا حضرت ام‌البنین «يا حضرت ام‌البنین» ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_5967740458019857366.mp3
1.27M
🕯🥀🍂 🥀 ◈ای بالاترین عباس آفرین نخ‌ِ چادر نمازت حبل‌المتین ✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ✅ بند اول ای بالاترین / عباس آفرین نخ‌ِ چادر نمازت حبل‌المتین در مدح شما / بَس باشه همین که ابالحسن شده با تو همنشین خورشید خونه‌ی مولا ای بانوی کلابیه بعد از غروب عاشورا خونَت شده حسینیه ای مادر ادب / ای مادر وفا مقصود جمله‌ی یا من اسمه دوا عمریه مادرم / خونده تو گوش من حاجاتتو فقط از ام‌البنین بخوا(ه) یا ام البنین ✅ بند دوم با عشق و وفا / در راه خدا همه زندگیت شده وقف کربلا حکمت داره که / میگیره گدا مزد فاطمیه رو از دست شما نذر نگاه تو کردم روزای رفتمو بانو هر شنبه از تو میگیرم روزی هفتمو بانو لطف تو بی حده / حالم اگه بده اوصاف تو میون زن‌ ها سرآمده به به چه منصبی / که بعد فاطمه زینب تو رو یه عمری مادر صدا زده ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
واحد؛ ای شهیدم حسین.mp3
2.53M
🕯🥀🍂 🥀 ◈آسمان بی‌قرار از نوایش شده یا مدینه دگر نینوایش شده ✍متن سبک و شعر سینه زنی ویژه وفات حضرت اُم البنین سلام الله علیها ‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ✅ بند اول آسمان بی‌قرار از نوایش شده یا مدینه دگر نینوایش شده هر کسی دیده او را کنار بقیع همدم گریه و روضه‌هایش شده غم و اندوه و غربت حاصلش بود دو چشم تار زينب قاتلش بود نيفتاد از لبش نام حسينش اگر چه داغ سقا بر دلش بود «ای عزیزم حسین ای شهیدم حسین» ✅ بند دوم تا که شد روضه‌خوان دختر فاطمه تا که خواند از اباالفضل و از علقمه گرچه شد تازه داغ دل او، ولی داشت با زینبش زیر لب زمزمه: مزن آتش به جانم نور عينم مخوان از ماهِ مَـقطُوع اليَدَينم بخوان از غربت دلبند زهرا حسينم وا حسينم وا حسينم «ای عزیزم حسین ای شهیدم حسین» ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
babolharam mirzamohamadi.mp3
1.33M
چهار صورتِ قبر درست می کرد ... به نیتِ چهار پسرِ شهیدش ... بعد می گفت *لاتَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ ... 🎙 📋 🥀 ▪️ غُبارِ صحنِ تو بر دَردِ جان دواست بقیع خرابه های تو باغِ بهشتِ ماست بقیع اگر چه روی به کعبه نماز می خوانیم تو قبلۀ دلِ مایی خدا گواه ست بقیع قسم به چهار امامی که در بغل داری برای ما حَرمَت مثلِ کربلاست بقیع علی نَگفت به جانِ علی قسم تو بگو که قبرِ گمشدۀ فاطمه کجاست بقیع قویترین سنَدِ غربت علی در تو عِذارِ نیلیِ ناموسِ کربیاست بقیع به یادِ چهار پسر در کنارِ چار مزار هنوز نالۀ ام البنین به پاست بقیع *چهار صورتِ قبر درست می کرد ... به نیتِ چهار پسرِ شهیدش ... بعد می گفت *لاتَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ ... * دیگه کسی به من ام البنین نگه ... *تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ ...* اخه شما که به من اُم البنین می گید یادِ چهار پِسرم می اُفتم ....*
#⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... پیش تو تَعظیم کَردهِ آسمان ها و زمین الدَخیل اُم البَنین ... مادری کَردی تو بَر نَسلِ امیرالمُومنین الدَخیل اُم البَنین ... باتو می شُد عطرُ بویِ فاطمه اِحساس کرد الدَخیل اُم البَنین ... عِصمتِ دامان تو عَباس را عَباس کرد الدَخیل اُم البَنین ... ✍
واحد_طاقت بیار ام البنین.mp3
4.38M
‍#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ✅ بند اول طاقت بیار ام البنین روضه بخونه زینبت شنیده هارو دیده که قامت کمونه زینبت طاقت بیار ام البنین تورو به جونه زینبت ماجرارو بشنو فقط تو از زبونه زینبت ام البنین نبودی،ببینی کربلارو ام البنین ندیدی،خزون لاله هارو ندیدی روی نیزه،هجده سر جدارو دیگه پسر نداری تو تاج سر نداری عباستو کشتن بی بی دیگه قمر نداری ام البنین واویلا ✅ بند دوم طاقت بیار ام البنین برات بگم از علقمه گرفت سر عباستو رو دامن اونجا فاطمه طاقت بیار ام البنین برات آوردم یک سپر میخوای چی بشنوی بی بی میگیری از حسین خبر ام البنین نبودی،حسینو سر بریدن با نعل تازه اسبا،رو بدنش دویدن سر بریدشو رو،ی نیزه ها کشیدن دیگه پسر نداری تو نور عین نداری حسینتو کشتن بی بی دیگه حسین نداری ام البنین واویلا ✅ بند سوم طاقت بیار ام البنین تا بگم از شام بلا بردنمون بی بی مارو محله ی یهودیا طاقت بیار ام البنین تا بگم از بزم شراب نمیدونی چقدر بی بی دادن مارو اونجا عذاب ام البنین نبودی،بردنمون تو بازار ام البنین ندیدی،زینب و بین اغیار بی احترام شدم من،از بسکه دیدم آزار اونجا سر حسینت به زیر دست و پا بود دور و بر ما هم بی بی پر از نامحرما بود ام البنین  واویلا ✍
#⃣ #⃣ #⃣ *از اون موقعی که این کاروان از مدینه بیرون آمد اُم البنین می آمد کنار قبرستان بقیع صدا میزد دیگه به من اُم البنین نگویید...* دیگر مرا اُم البنین نخوانید مرا دگر به این سَمَت ندانید *من نبودم کربلا ببینم کربلا با عباسم چیکار کردن، ولی برام خبر آوردن دستات هاشو از بدنش جدا کردند، واویلا، دیده اید آدم از بالای بلندی بخواد روی زمین بیاید، باید این دست هارو جلو صورت بگیره، با صورت نیاد روی زمین، یالله، اباالفضل که دست در بدن نداشت، بمیرم، یه وقت دیدن آقا باصورت به روی زمین...* ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد وَ سَقَطَ العباس...
#⃣ #⃣ #⃣ السَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا زَوْجَةَ وَلِيّ اللّٰهِ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا زَوْجَةَ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا أُمَّ الْبَنِينَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا أُمَّ الْعَبّٰاسِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طٰالِبٍ کسی که خواستگار او امیرالمومنین بوده یقینا خادم درگاه او، روح الامین بوده کمال همنشین او را به اوج کبریا برده چه فخری بهتر از اینکه علی را همنشین بوده همیشه خدمت اولاد زهرا بود و ثابت کرد ادب اینگونه و رسم وفاداری چنین بوده لیاقت داشت باشد مادرِ عباس این بانو که‌ هم اهل شجاعت بوده، هم اهل یقین بوده قمر پروده ی دستِ عنایت پرور این زن که این زن آسمانی بود، گر چه در زمین بوده قمر پروده ی دستِ عنایت پرور این زن شبیه انبیا، او معجزه در آستین بوده قمر پروده ی دستِ عنایت پرور این زن چه اعجازی ازین برتر که عباس آفرین بوده قیامت میهمان سفره عباس میگردد کسی که ریزه خوار سفره ی اُمّ البنین بوده سپر میخواست تا دورِ حسین بن علی باشد غرض از چار فرزندش در این دنیا همین بوده بشیر از داغ اولادش خبر آورد امّا او فقط پرسیده از حال "حسین" و ذکرش این بوده *کاروان رسید مدینه ، اینجور نقل کردن یه بچۀ خردسال داره عباس این آقازاده سوارِ بر دوشِ اُم البنینِ .. کنارِ قبرِ پیغمبر شلوغِ مردا یه طرف ، زن ها یه طرف یه وقت دیدن این خانم آمد .. زن ها این صفوف رو شکافتند همه کنار رفتن یه عده ای اشاره می کنن بَشیر .. مراعات کن ... اومد مقابلِ بشیر ، بشیر یه بشارتُ مژده بده یه خبرِ خوش بده .. بشیر حسینم برگشته ؟ خیلی وقته چشم به راهشم از حسینم چه خبر ؟ اُم البنین خبر داری عون رو کشتن ؟_فدایِ حسین از حسینم بگو .. جعفرت رو کشن ؛ _فدایِ حسین میگم از حسینم بگو .. عثمانتُ کشتن ؛میگم فدایِ حسین از حسین بگو .. دید هرجوری حرف میزنه حماسه در حماسه متجلی ست .. گفت بزار براش روضه بخوانم .. اُم البنین خبر داری عمودِ آهنین به فرقِ عباست زدن ؟.. ناراحت شد ، بشیر میدونی داری چی میگی؟ پسرِ من قدِ رشیدی داشت ، دست هایِ بلند و قوی داشت ، مگه کسی میتونست انقدر بهش نزدیک بشه ؟.. عمود به فرقش بزنه ؟.. اگه بگی تیر باران شد کشته شد قبول میکنم .. پسرم یَلِ بی نظیرِ عربُ و عجمِ .. یه وقت دیدن شونه هایِ بشیر داره میلرزه .. صدا زد اُم البنین راست میگی به خدا ، اما اول کمین کردن پشتِ نخل هایِ علقمه .. دونه دونه دستاشُ بریدن .. تیر به چشمش زدن .. خبر داری رفته بود آب برا بچه هایِ حسین بیاره؟ .. تیر به مشکش زدن .. دیگه اینجا بود عمود به فرقش زدن .. یه دفعه همه زن هایِ مدینه صدایِ شیونُ و گریه شون بلند شد .. دیدن اُم البنین سلام الله علیها با همون جلالتُ جبروت ایستاده ، خم به ابرو نیاورده فقط نگاه کرد به بزرگانِ زن ها ؛ دیدید، میبینید چی داره میگه: دیگر مرا اُم البنین مخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم *همه گریه کردن ، اُم البنین هنوز اشک نریخته .. تو احوالاتِ امام راحل هست وقتی خبر آقا مصطفی رو بهش دادن دیدن امام اصلاً گریه نمی کنه (این شوکت و بزرگیِ یه نفر) گفتن می خواید گریه کنه ؟یکی بیاد روضه بخواند.. تا اسم امام حسین اومد دیدن به پهنایِ صورت گریه می کرد این درسیِ که ما از اُم البنین یاد گرفتیم .. فرمود بشیر پسرامُ گفتی ، منو پسرهامُ و هر کسی زیرِ این گنبد کبوده ، همه فدایِ حسین .. دیگه بیا از حسین بگو .. همچین که گفت بینِ دو نهرِ آب ذبح الحسین من القفا .. قتل الحسین عطشانا ..ای حسین * بشیر از داغ اولادش خبر آورد امّا او فقط پرسیده از حال "حسین" و ذکرش این بوده تمام عمر این‌ مادر ز داغ چار فرزندش حزین‌ بوده حزین بوده حزین بوده حزین بوده *چهار صورت قبر درست کرده بود .. پشتِ بقیع برا همدیگه روضه میخواندن، یه گوشه از روضه رو خانم زینب میخواند (زبان حاله)، یه گوشه از روضه رو اُم البنین، یه وقت سکینه بلند میشد؛ اُم البنین من شرمنده‌ام .. من بودم مَشکُ رو دوشِ عباس گذاشتم «فَسَمَعَ الأَطفَالُ يُنادُونَ العَطَشَ اَلعَطَشَ فَرَكَبَ فَرَسَهُ وَ أَخَذَ رُمحَهُ وَ القُربَةُ وَ قَصَدَ نَحوَ الفُراتِ ..» زینب سلام الله صدا میزد ام البنین شما که نبودی فقط شنیدی چه گذشت کربلا .. انقدر برا عباس و حسین داری ناله میزنی .. ام البنین داغ عباس با دلِ حسین کاری کرد .. روزِ عاشورا هر شهیدی رویِ زمین می افتاد اول حسینم میومد دم خیمۀ زن ها ما رو سر سلامتی میداد .. اما وقتی عباس رو زمین افتاد .. انگار دیگه کاری از حسینم بر نمیومد صدا زد .. «و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي ..» زینب به بچه ها بگو آماده اسارت بشن... ای حسین ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
شور؛ مادر شهیدپرور.mp3
2.54M
علیهاالسلام 🔹مادر شهیدپرور🔹 تو مدینه، تو کرب‌وبلا رو زنده کردی با روضه‌هات، دوباره دلا رو زنده کردی با گریه‌هات، یاد شهدا رو زنده کردی تو مدینه کرب‌وبلایی به‌پاست با اشک و آه و روضه‌ت دم می‌زنی دم همه دم از حسین تو هر غروب غربت زنده نگه داشتن یاد شهید نیست کمتر از شهادت ای مادر عشق‌آفرین ای بانوی صبر و یقین يا حضرت ام‌البنین «يا حضرت ام‌البنین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر اگه، داغ گلای پرپرو دیدی اما حالا، پیش فاطمه تو روسفیدی فخرت اینه، که حالا تو مادر شهیدی تو بودی که به بچه‌هات یاد دادی درس وفا و غیرت خونهٔ تو یه خونه بود یا که بود مدرسهٔ شجاعت اجر یه مادر که شهیدپروره نیست کمتر از شهادت ماه تو شد زیباترین خورشید عشق روی زمین يا حضرت ام‌البنین «يا حضرت ام‌البنین» شاعر و نغمه‌پرداز: ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
علیهاالسلام علیه‌السلام 🔹نگاه تشنهٔ دریا🔹 بی‌تاب دوست بودی و پروا نداشتی در دل به غیر دوست تمنا نداشتی مادر! شنیده‌ام که تو در ازدحام زخم جز ذکر یا حبیب به لب‌ها نداشتی وقتی نسیم عشق وزیدن گرفته بود جز آرزوی دیدن زهرا نداشتی باور نمی‌کنم که در آن رستخیز درد دستی برای یاری مولا نداشتی آن لحظه می‌رسید به بالینت آفتاب اما دریغ، چشم تماشا نداشتی در مشک تشنه جرعهٔ آبی هنوز بود اما توان بردن آن را نداشتی تا خیمه‌های نور اگر آب می‌رسید شرم از نگاه تشنهٔ دریا نداشتی... 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
علیهاالسلام علیه‌السلام 🔹نگاه تشنهٔ دریا🔹 بی‌تاب دوست بودی و پروا نداشتی در دل به غیر دوست تمنا نداشتی مادر! شنیده‌ام که تو در ازدحام زخم جز ذکر یا حبیب به لب‌ها نداشتی وقتی نسیم عشق وزیدن گرفته بود جز آرزوی دیدن زهرا نداشتی باور نمی‌کنم که در آن رستخیز درد دستی برای یاری مولا نداشتی آن لحظه می‌رسید به بالینت آفتاب اما دریغ، چشم تماشا نداشتی در مشک تشنه جرعهٔ آبی هنوز بود اما توان بردن آن را نداشتی تا خیمه‌های نور اگر آب می‌رسید شرم از نگاه تشنهٔ دریا نداشتی... 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
نماهنگ گرفتارم.mp3
3.07M
🎧 تنظیم استودیویی | گرفتارم 🎤 کربلایی‌ امیر برومند (س) (ع) (س) 🖤 مرثیه روضه نوحه واحد شور 🕋 مداحی و سخنرانی ذاکرین👇 https://eitaa.com/zakerin 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
چهار رکعت دلواپسی میان بارش بارانی از ستاره رسید اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید چهار پارۀ تن، نه چهار پارۀ دل چهار ماه شب بی‌کسی ولی کامل چهار ابر به باران رسیده در ساحل چهار رود به پایان رسیده، دریادل چهار فصل طلایی ولی میان خزان چهار بغض غم‌انگیز و مادری نگران چهار مرتبه وقتی به غم دچار شوی برای دشمن خود نیز گریه‌دار شوی مدینه، حسرت دیرینۀ دو چشم ترش چهار قبر غریب است باز در نظرش چقدر خاطره مانده‌ست در مفاتیحش و دانه‌ دانۀ اشکی که بوده تسبیحش نشسته بود شب جمعه‌ای کنار بقیع کمیل زمزمه می‌کرد در جوار بقیع غروب، لحظۀ تنهایی‌اش دوباره رسید غروب‌ها دل او خون‌تر است از خورشید به غصه‌های جگرسوز می‌زند پهلو دوباره شعله کشیده‌ست آب وقت وضو شروع می‌کند او لیلة‌ المصائب را همین‌ که دست به پهلو نماز مغرب را… چهار رکعت دلواپسی پس از مغرب چهار نافله در بی‌کسی پس از مغرب در آسمان نگاهش که بی‌ستاره شده چهار آینه مانده، هزار پاره شده شکست آینه‌هایش میان گرد و غبار شلمچه، ترکش و خمپاره، کربلای چهار از آن زمان که پسرهای او شهید شدند یکی یکی همه موهای او سفید شدند و همسری که به دل غصه‌ای گذاشت، وَ رفت نماز صبح سر از سجده برنداشت، وَ رفت اگرچه بین غم و غصه‌های خود تنهاست ولی چهارم هر ماه روضه‌اش برپاست طراوتی که نرفته‌ست سال‌ها از دست بهشت خانۀ او سفرۀ اباالفضل است صدای گریه بلند است بین مرثیه‌ها چه دلنواز شده یا حسین مرثیه‌ها نشسته گوشۀ ایوان کنار گلدان‌ها برای بدرقه با اشک خود به مهمان‌ها - - در التماس دعایش چه حرف‌ها گفته‌ست به لطف آن کمر خسته کفش‌ها جفت است... یکی یکی همه رفتند و باز هم تنهاست... ✍🏻 🏷 علیهاالسلام | ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝