eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
53 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه - به هیأت رسیدم که حاجت بگیرم.mp3
1.42M
|⇦•به هیات رسیدم که.. تقدیم به ارواح همۀ شعرا ، پیرغلامان و همۀ گریه کن هایی که سر به تیرۀ تراب نهاده اند به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در سپاه حسین(ع)، از شروع میشود! کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5902220414091790469.mp3
5.78M
|⇦•ببین اسیر شدم.. و توسل به ساحت مقدس حضرت سید الشهدا علیه السلام به امید شفای همۀ مریضان و دفع بلا از سرزمین عزیزمان _ آقا سید مهدی حسینی•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ این مکتبی است که یک در آن کار هزار لشگر را می‌کند... کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
962.7K
وای وای از قلب مضطرم وای وای می میره اصغرم نوحه حضرت علی اصغر ع خدا کنه که بباره ابری ز آسمون عطش کربلا زده آتیش به جونمون نیومد ساقی حرم غممون رو سر کنه نرسید مشک آبی که لبمون رو تر کنه "وای وای،،از قلب مضطرم وای وای،،می میره اصغرم" امید کودکان فقط عمو عباسه خدا ساقی تشنگان فقط عمو عباسه خدا خبر اومد ز علقمه دستش جدا شده ز ناله های تو حرم محشر به پا شده "وای وای،،از قلب مضطرم وای وای،،می میره اصغرم" میون گهواره علی می سوزه از عطش چشاشو بسته اصغرم لب تشنه کرده غش خدا کنه که بباره ابری ز آسمون قطره ی آبی برسه بر طفل تشنه مون "وای وای،،از قلب مضطرم وای وای،،می میره اصغرم" رو دست بابا میره تا دشمن حیا کنه یه جرعه آب بهش بدن دردش و دوا کنه سه شعبه تیر حرمله خورده به حنجرش خونینه قنداقه ی او سر نیست به پیکرش "وای وای،،از قلب مضطرم وای وای،،می میره اصغرم"
1.09M
نوحه حضرت علی اصغر ع ای اصغر شیرین سخن ای نازنین طفل رباب آتیش نزن بر جان من بر روی دستانم بخواب لای لای علی،لای لای علی لای لای علی،لای لای علی گریه نکن آروم بگیر ای کودک بی شیر من ششماهه ی لب تشنه ام ای طفل بی تقصیر من قحطی آبه کربلا غرق ترک لبهای تو آواره ی یک جرعه آب شد هر طرف بابای تو لای لای علی،لای لای علی لای لای علی،لای لای علی تا که نسوزد صورتت سایه کنم روی سرت زیر عبا بردم تو را دشمن نبیند حنجرت ای کوفیان شش ماهه ام بر روی دستم کرده غش آبش دهید محض خدا داره می میره از عطش لای لای علی،لای لای علی لای لای علی،لای لای علی اندر میان قافله آید صدای هلهله سوی گلویت می رسد تیر از کمان حرمله قنداقه ات شد غرق خون شد پاره پاره حنجرت چشمات و بستی اصغرم از تن جدا گشته سرت لای لای علی،لای لای علی لای لای علی،لای لای علی ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
1.2M
نوحه حضرت علی اصغر ع در میان قافله شد به پا یه هلهله از کمان حرمله وای علی اصغرم غرق خون مقابلم دست و پا نزن گلم پاره پاره شد دلم وای علی اصغرم ««لایی لایی لا لا،، آرام جانم اصغر»» ««لایی لایی لا لا،، شیرین زبانم اصغر»» تشنه لب ای پسرم کشته ی بی سپرم از غمت خونجگرم وای به حال دل من شیر خوار سر جدا ای شهید کربلا خنده ات چی شد بابا وای به حال دل من ««لایی لایی لا لا،، آرام جانم اصغر»» ««لایی لایی لا لا،، شیرین زبانم اصغر»» با لب ندیده آب از جگر شدی کباب ناله می زند رباب وای علی اصغرم کودک شیرین سخن لاله ی خونین بدن ای شهید بی کفن وای علی اصغرم ««لایی لایی لا لا،، آرام جانم اصغر»» ««لایی لایی لا لا،، شیرین زبانم اصغر»» (دلسوخته) ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لالایی__هادی_همتی.mp3
5.01M
لایی لایی لالا، طفل نخورده شیرم لایی لایی لالا، علی اصغر صغیرم تشنه ی کم طاقتی مادر برات بمیرم لایی لایی لالا، روح و روان مادر لایی لایی لالا، شیرین زبان مادر گریه هایت می زند آتش به جان مادر قحطی آب و... خیمه سوزان و... شیر من خشکیده و شرمند ه ام عزیزم بی قراری و... نیمه جانی و... نیست جرعه آبی که روی لبت بریزم وای من ای وای من علی اصغر صغیرم وای من ای وای من مادر برات بمیرم گرچه ای گُل من حرمله در کمینه راضی ام بِری که دشمن تو رو ببینه آخرین اُمید برا موندنت همینه لایی لایی لالا سرباز کربلایی لایی لایی لالا همسنگر بابایی من دعا می خونم و منتظرم بیایی قوم بی دین و... لشکر کفر و... از برای قطره آبی پدرت رو میزند حرمله یک سو شمر دون یک سو دشمن سنگین دلش خنده بر او میزند وای من ای وای من علی اصغر صغیرم وای من ای وای من مادر برات بمیرم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
1.05M
سبک: بنشین تا به تو گویم زینب آب دریا واسه لبهای تو شد مثل سراب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب مادرت را مَده با گریه به هر لحظه عذاب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب لایی لایی پسرم پسر خونجگرم شده در کرب و بلا خاک ماتم به سَرم مانده روی تَرَکِ سُرخ لبت حسرت آب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب صورتت سوخت ز هُرم آتشین آفتاب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب لایی لایی پسرم پسر خونجگرم شده در کرب و بلا خاک ماتم به سَرم عمو عباس نیومد دل من گشته کباب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب یک نفر نیست که آبت دهد از روی ثواب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب لایی لایی پسرم پسر خونجگرم شده در کرب و بلا خاک ماتم به سَرم ناله ات مانده در این‌دشت مصیبت‌بی‌جواب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب تا که آتش نکشی بر جگر زار رباب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب لایی لایی پسرم پسر خونجگرم شده در کرب و بلا خاک ماتم به سَرم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
1.05M
سبک: بنشین تا به تو گویم زینب آب دریا واسه لبهای تو شد مثل سراب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب مادرت را مَده با گریه به هر لحظه عذاب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب لایی لایی پسرم پسر خونجگرم شده در کرب و بلا خاک ماتم به سَرم مانده روی تَرَکِ سُرخ لبت حسرت آب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب صورتت سوخت ز هُرم آتشین آفتاب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب لایی لایی پسرم پسر خونجگرم شده در کرب و بلا خاک ماتم به سَرم عمو عباس نیومد دل من گشته کباب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب یک نفر نیست که آبت دهد از روی ثواب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب لایی لایی پسرم پسر خونجگرم شده در کرب و بلا خاک ماتم به سَرم ناله ات مانده در این‌دشت مصیبت‌بی‌جواب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب تا که آتش نکشی بر جگر زار رباب لایی لایی علی اصغر توی گهواره بخواب لایی لایی پسرم پسر خونجگرم شده در کرب و بلا خاک ماتم به سَرم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
1.07M
تو خیمه قحط آبه لب اصغر کبابه عطش بارونه صحرا روز مرگ ربابه طفل نفس بریده لباش آبی ندیده ز تشنگی می سوزه رنگ از رخش پریده لالایی لالا،،،،،دلم کبابه لالایی لالا،،،،گلم بخوابه لالایی اصغر لالایی اصغر لالایی اصغر لالایی اصغر گل داره می شه پرپر داره می میره اصغر ساقی چرا نیامد؟ لب علی بشه تر کجایی ای علمدار؟ حال حرم شده زار بیهوشه اصغر من دارم میشم عزادار بیا ابوالفضل،،،،به ما بده آب بیا ابوالفضل،،،،رباب و دریاب "بیا ابوالفضل،،،بیا ابوالفضل" لالایی اصغر لالایی اصغر حسین با چشم گریون علی رو برد به میدون دلم داره می لرزه دلم شده پریشون گلم دگر خزونه که قاتلش کمونه با تیر سرش جدا شد قنداقه غرق خونه آه و واویلا،،،گلم فدا شد با کام تشنه،،،،سرش جدا شد "آه و واویلا،،،،آه و واویلا" لالایی اصغر لالایی اصغر ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ▪️بچه رو روی دست گرفته ابی عبدالله،ان لم ترحمونی،به من رحم  نمی کنید، فارحموا هذا الطفل،به این بچه رحم کنید.. إما تَروُنَهُ کیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً،باید معنی کنم،معنی کنم بعد دادت در بیاد، گفت:ماهی رو از آب بیرون می ندازید،تا اون موقعی که جون داره،خودش رو هی از رو زمین بلند میکنه،بالا و پایین خودش رو میندازه،دیگه جونی براش نمی مونه،این لب هاش رو بهم می زنه،عرب این لحظه رو می گه تلظی، 🔸ابی عبدالله نشون داد بچه رو،سر رو شونه می افتاد،فرمود:ببینید داره تلظی میکنه،یعنی اگه آبم بهش برسونید شاید جون بده، بعضی از پیر مردهای سپاه،گفتند:حسین راست میگه،ما که با بچه جنگ نداریم،ابی عبدالله ،علی اصغر رو آورد تو دل میدون،لباس پیغمبر رو پوشید،برا چی آقا اومد،اولاً منت نون کشیدن بده،منت آب کشیدن بد نیست،دوماً ابی عبدالله تا لحظه ی آخر،داره اینها رو هدایت میکنه،منت هدایت داره میکشه،نکنه اینها بیچاره برن تو جهنم،امامه دلش میسوزه،لذا بین لشکر،خیلی ها از پیرمردها بلند شدن گفتند:راست میگه حسین،بچه رو بگیرید سیراب کنید. 🔹ابن سعد ملعون،دید وضع سپاه داره بهم می ریزه،یه نگاه به حرمله نانجیب کرد،امتحانش رو پس داده،او چشم اباالفضلم هدف گرفته،گفت:چرا جوابش رو نمیدی، ▪️نانجیب گفت:بابارو نشونه بگیرم یا بچه رو،گفت:مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمی بینی،هنوز حرف های حسین تموم نشده،یه وقت دید علی داره بال بال می زنه.. 😭 حالا دیگه حرف آقا عوض شد،تا حالا داشت با علی حرف می زد،حرف عوض شد،گفت: برایم مرثیه می خواندی ای تیر به دستم کودکم خواباندی ای تیر تمام تارهای صوتی اش را به هم پیچاندی و سوزاندی ای تیر گفت: گلویت سرخ و زیر و بم ندارد چنان زخمی زده مرهم ندارد بمیری حرمله با چشم دیدم که تیر تو ز نیزه کم ندارد ز داغت تیر هم گریان شده ای وای نفس در سینه ات سوزان شده ای وای خدا را شکر دستم زیر سر بود سرت از پوست آویزان شد ای وای ز چشمت رفت کم کم سو بمیرم چکد خون از سر کیسو بمیرم خدا رحمی کند مادر نبیند سرت یک سو،تنت یک سو بمیرم ▪️امشب کسی نباشه چشمش گریان نباشه برا علی،گفت:سنگ دل ترین رو آورد بیرون مختار،گفت:جایی شد دل تو هم بسوزه بحال حسین،گفت:یک جا،همه جا هلهله می کردم،کف می زدم،خوشحال بودم،یه جا دل من سوخت،دیدم حسین بچه رو زیر عبا گرفت،بین میدون متحیر بود.. 😭 نمی دونست کجا بره،یه قدم می رفت سمت خیمه ها باز برمی گشت،گفت:خلاصه چیکار کرد ابی عبدالله رفت سمت خیمه ها، گفت:نه امیر،دیدم اومد پشت خیمه ها نشست روی خاک ها،با غلاف شمشیر یه قبر کوچولویی کند. پدر با کودکی پرپر نشسته به روی خاک ها مادر نشسته رباب این را فقط تکرار می کرد سه شعبه دارد و تا پر نشسته یه منظره ای مادر دیده،می گفت: عطش گرد پر و بال تو می گشت غریبی پای اقبال تو می گشت به پشت خیمه ها ای وای دیدم کسی با نیزه دنبال تو می گشت لالایی اصغرم،لایی لالایی ▪️امشب خانم ها بیشتر باید گریه کنند،ای کاش بچه ها رو امشب بغل مادرها ندن،بابا ها بیرون نگه دارن،آخه شب ربابه،هی میومد کنار گهواره ی خالی،گفت: چگونه خاک بریزم به روی زیبایت که تو بخندی و من کنم تماشایت مزار کوچک تو پر شده از خونت به خواب ماهی من در میان دریایت مرا ببخش عزیزم که جای قطره ی آب به یک سه شعبه برآورده ام تقاضایت چگونه جسم تو پنهان کنم که می دانم به وقت غارتمان می کنند پیدایت کمی بخواب در این خاک تا کمی وقت است که بعد از این شود آغوش نیزه ها جایت بیا رباب که این شاید آخرین باری است که خواب می رود او با نوای لالایت اگر نشد که شود سایه سرت امروز به روی نیزه شود سایه سار فردایت آاای حسین …😭
مرثیه شب هفتم حضرت سیدحسن رستگار دیده ی خلق جهان باز اگر تر شده است علتش خشکی کام علی اصغر شده است به ، به این کودک شش ماهه که با سن کمش چون علی اکبر و عباس دلاور شده است در جواب پدرش لحظه ی هل من ناصر پاسخ او بلی از هر رگ حنجر شده است کینه ی آل علی در کشش زه افتاد که توانایی آن چند برابر شده است ضرب تیری اگر این است خدا رحم کند به حسینی که چنین بی کس و یاور شده است خون اصغر به زمین ریخت ؟ نه والله نریخت قدرت جاذبه آن گونه دیگر شده است چشم ارباب به چشمان رباب افتاده و در آغوش پدر اصغر پرپر شده است شده از روی کسی سخت خجالت بکشی و سر افکنده شوی تا دم آخر؟ شده است؟ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
4_448967053303349903.mp3
10.45M
نور دو دیده ی ترم ربـــاب می‌دهـد نــدا بـــای ذنـب قتلت حسیـن می‌زنــد صــدا بــای ذنب قتلت خضاب ماه پاره را، کشتن شیرخواره را بــا گلــوی تشنــه چـــرا، بـای ذنب قتلت تیـر بـه حنجـر آمـده، یـا دم خنجـر آمده ســر شـده از بــدن جـدا، بای ذنب قتلت طفل رضیع کشته شد، ز خون او نوشته شد بــه صـــورت خــون خــدا ، بـــای ذنب قتلت حنجره‌ای که سوخته، گشته به تیر دوخته زخـــم گـلـــو دهــد نـــدا، بـــای ذنب قتلت ریخت به سینه آذرم، که صید کوچک حرم بــا لـب تشنـه شـد فـدا، بـــای ذنب قتلت تیر سه‌شعبه بـر گلو، بست ره نفس بر او نشـــد بگـــویـد ابـتــــا، بـــــای ذنــب قتلت تیـــر ز حنجـــر پـــسر، رسیـــد بــــر دل پـدر حــق حسیـن شـد ادا، بـــای ذنـــب قتلت فاطمه در صـف جزا، اشـک‌فشان دهد ندا خــــدا خـــــدا خـــــدا، بـــــای ذنـــب قتلت وای ای علی اصغرم،، نور دو دیده ی ترم نوحه واحد شب هفتم حضرت و ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ ان شالله هیچ وقت نبینی مادرت دست به دیوار بگیره، یه مادری که همه عُمرش هجده سال باشه... مادر چرا به محنت و غم خو گرفته ای از بهر چیست دست به پهلو گرفته ای آی مادرِ جوانم! امشب بلند بلند گریه کنید، مدینه بچه هاش نتونستن بلند بلند بگن مادر، شبی که اسماء آب میریزه، علي بدن رو غسل ميده، بچه هاش آستین به دهان گرفتن، اینقده امام مجتبی بلند دوست داشت بگه: مادر! شما هم عین مادر مرده ها بگید: مادر!... ای مادری که هستی ما پای بست توست از ما چه دیده ای که زما رو گرفته ای * از روزی که رفتی کوچه برگشتی دیگه صورتت رو ندیدیم مادر!... گفت: علی!...* نه اینکه بهر دفاع تو جان نمانده مرا برای دادن جان هم توان نمانده مرا نه اینکه درد سر من شده است درد سرم ز درد پهلو و بازو امان نمانده مرا *گفت: علي! هي ميگی بمون، هی برا شفام دعا میکنی... اما علی یه نگاه توی صورت من کن...* خودم در آینه خود را به جا نیاوردم چنان زدند که از من نشان نمانده مرا دو قدم راه نرفته نَفَسم میگیرد سِنی از من نگذشته جوانم چه کنم ملعون ثانی پشت قنفذ را تکان داد وانگه بازوی مادر را نشان داد قنفذ به جان مادر بیمار افتاد زدنت کبود شده همه بدنت زدنت جلوی چشمای حسنت دلم آتیشه که میگفتم همیشه حسن باهات باشه کسی مزاحمت نمیشه اونا که مَردن تو روضه کوهِ دردن پیرای ما برای جَوونیِ تو گریه کردن جلو حسن زدنت خجالت از حسن میکشی جلو حسن زدنت که محنت کفن میکشی زدنت کبود شده همه بدنت زدنت جلو چشای حسنت نزن ببین که مادرم جَوونه دلش گرفته از زمونه نزن ببین که بار شیشه داره ببین شکسته گوشواره برین کربلا... بریدی دوختی اندازه کردی لطف ها کردی اگر محسن نپوشد اصغر شش ماهه میپوشد نه کفنی نه سری روی بدنی علی اصغرم... نه کفنی نه سری روی بدنی راحت بخواب حالا که رو دست منی یه قطره آب میخواستی زبون نداشتی جواب غیر از تیر و کمون نداشتی میخواستی که جون بدی تو جون نداشتی داد میزدم سر پسرم رو نَبَر راستی علی از روی نیزه چه خبر این عروس پسر دختر پیغمبر ماست داغ او دیدن آب است مراعات کنید نیزه ی راس علی اصغر او را ببرید اینکه اینجاست رباب است مراعات کنید نگذارید به سر حرمله نزدیک شود بی حیا مست شراب است مراعات کنید آواره ام میان هر شهر کرده ای شیرت نداده ام نکند قهر کرده ای گلایه از کمان و از تیر دارم بیا پایین ز نیزه شیر دارم *سنگ دل ترین دشمن رو مختار بیرون کشید، گفت: بگو ببینم نانجبب! شد تو هم جایی دلت برا حسین بسوزه، گفت: بله امیر! نه اینکه دلم سوخت، بلکه من برا حسین گریه کردم، اونجایی که دیدن حسین بچه رو زیر عبا گرفته، هی یه قدم میره سمت خیمه ها باز برمیگرده، دیدم یه خانومی جلو خیمه ها ایستاده، به گمانم مادر اون شیرخواره بود، دیدم حسین رفت پشت خیمه ها، با سر غلاف شمیر یه قبر کوچیکی کند... ای حسین ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝