#قسمت_پایانی #روضه و توسل به باب الحوائج حضرت مسلمابن عقیل علیه السلام اجرا شده #شبِ_اول_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری
◾️◾️◾️
محلهای بود در کوفه به نام محله کُنّاسه در لغت یعنی زباله دان. در قدیم اونجا زباله دان بود.کم کم بازاری شد محلهای شد.اما در خصوص این محله، نکته ای تو تاریخ نوشتن. محل مغبضین امیرالمومنین علیه السلام بود. دشمنانشون اونجا جمع شده بودند. دو ویژگی خاص داشت بازاری در نزدیکی این محله بود محله شراب فروشها بود. بسیار شلوغ بود. در تاریخ گفتند.. عبیدالله ملعون وقتی مسلم وهانی به شهادت رسیدند.دستور داد ببرن محله ی کُنّاسه که محل مغبضین امیرالمومنینه. خدا میدونه اونجا چه کردند. احتمالاً این بازار قصابها هم همونجا بود که بدن مسلم و نوشتن از پا آویزان کردند. تو مسیر که ابی عبدالله سمت کربلا میاومد یه عده از کوفیان دید امام فرمودند: چه خبر از کوفه؟ یه جمله گفتن امام حسین خیلی گریه کرد. گفتند: یا حسین! ما دیدیم تو این بازارها بچهها پاهای مسلم را میکشیدند و پای هانی رو..دیگه جنازه دست بچهها افتاده بود.
وقتی اسرا را وارد کوفه کردند عبیدالله گفت ببریدشون محله کنّاسه... آخ زینبو بردن.. اسرا رو بردند تو محله ی عرق فروشها، مغبضین امیرالمومنین.. وای وای..مگه امام زمان عج در ناحیه نمی فرمود: اهل بیتتو بردن، نمیگه اینها رو رد کردن.میگه «یُطاف» یعنی اینها رو طواف دادن.. آه زینب و کوچه و بازار کجا... زینب و مجلس اغیار کجا..
من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد
بزرگ کوفه بودم روزگاری
اسیری با وقار ما چهها کرد
کنار نیزه تو شمر آمد
اراذل را میان ما رها کرد
فلک بردی همه سامون زینب
چه میخواهی دگر از جون زینب
گفت:داداش!
کنیزم آمد و نشناخت ما را
برای ما سفره خیرات باز کرد
الهی خیر از عمرش ببیند
برایم چند معجر دست و پا کرد.
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
روضه - حاج محمدرضا بذری.mp3
40.05M
|⇦•رخت خونین حسین...
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و باب الحوائج حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام اجرا شده #شبِ_اول_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری
◾️◾️◾️
با اجازه از خداوند تعالیِ(تعالای) حسین
اول ماهی میزنیم دل را به دریای حسین
بادبان عشق وا شد ناخدا آماده است
باز کشتی نجات شاه راه افتاده است
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین💠
کانال⬇️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
YEKNET.IR - roze - shabe 1 muharram 1400 - mirdamad.mp3
10.32M
محرمی که نباشی در آن
محرم نیست
بدون تو ضربان زمین
منظم نیست
#سید_مهدی_میرداماد🎙
#روضه🔊
#شب_اول #محرم💔
مداحی آنلاین - تو حسین همه ایی - سیب سرخی.mp3
8.96M
تو حسین همهای
همه دوست دارند
پسر فاطمهای
همه دوست دارند
#حسین_سیب_سرخی🎙
#زمینه🔊
#شب_اول #محرم💔
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
4_5956213272603529514.mp3
5.23M
🎧 #نماهنگ | #امام_حسین
📝 همه میدونن مخصوص دلهای ..
🎤 #کربلایی_حامد_اسماعیلی
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
Untitled 37.mp3
10.8M
🎧 #واحد | #امام_حسین
📝اربابم حسینه شاه عالیمنه
🎤 #کربلایی_امیر_برومند
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
parcham-edite.mp3
5.84M
#صوت
#نماهنگ
«منوعوضکن…»
باصدای#کربلایی_روحالله_رحیمیان
شاعر؛ سیدصادقرمضانیان
تنظیم؛ محمدمصباح
تهیهشدهدررسانهی بهشت
هیئتثاراللهشهرستانبابلسر
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
2_1152921504663391672.mp3
174.2K
قدم اول:
صلوات
اول مجلس👇
#شب_دوم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
نثار ارواح طیبه شهدا، از صدر اسلام تا الان، مخصوصا شهدای دشت کربلا، وجود نازنین آقا اباعبدالله الحسین علیه الصلاه و السلام، و شهدای مظلوم مدافع حرم، عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
2_1152921504663392128.mp3
1.16M
قدم دوم:
نمونه شروع👇
#شب_دوم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸اهل ولا، چو روی به سوی خدا کنند
🔸اول برای یوسف زهرا، دعا کنند.
اول هر مجلسی...
دعای ما سلامتی امام زمانمون هست...
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
2_1152921504663392783.mp3
1.99M
قدم سوم:
مناجات 1👇
#شب_دوم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_ورود_به_کربلا
مناجات 1
🔸ای روح دین! حقیقت ایمان! بیا، بیا
🔸ای جان جان و مصلح کل جهان! بیا
🔸تنها امید عترت و قرآن، بیا، بیا
🔸خورشید، تا به کی، در پس ابرها، نهان؟
🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
یابن الحسن...
شب دوم محرم...
کجا شال عزا به گردن انداختی آقا...
کجا برا جد غریبت عزاداری میکنی...
🔸ای پر ز اشک چشم تو صحرا، بیا، بیا
🔸ای سینه سوز ناله زهرا، بیا، بیا
🔸ای آرزوی زینب کبری، بیا، بیا
🔸تا چند سرو قامت دخت علی، کمان؟
🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
آقا این روزها...
همه دارن شما رو صدا میزنند..
امام زمان...
🔸مولا، کنار چاه، صدا میزند تو را
🔸زهرا، به سوز و آه، صدا میزند تو را
اگه الان گوش دل باز کنیم...
صدای آقامون امیرالمؤمنین به گوش می رسه...
صدای ناله ی مادرمون زهرا به گوش می رسه...
هی صدا میزنه...
پسرم مهدی کجایی...
یا بن الحسن...
🔸زینب به قتلگاه، صدا می زند تو را
از فردا وقتی کاروان ابی عبدالله وارد کربلا میشه...
دیگه گریه های خانم زینب کبری هم شروع ميشه
🔸زینب به قتلگاه، صدا می زند تو را
🔸زخم عزیز فاطمه گوید به صد زبان
🔸«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
(شاعر: غلامرضا سازگار_میثم)
صدات رو آزاد کن...
هر کجای این مجلس نشستی...
زن و مرد...
پیر و جوان...
ما هم امام زمانمون رو صدا بزنیم...
(یا صاحب الزمان....)
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
قدم چهارم:
متن روضه 1👇
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
متن روضه 1
🔸الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
🔸نه تنها سر برایت بلكه از سر بهتر آوردم
شب دوم محرمه...
یواش یواش کاروان ابی عبدالله به کربلا نزدیک میشه...
مثل فردایی...
روز دوم محرم...
وقتی کاروان به سرزمین کربلا رسیدن
ابی عبدالله فرمود...
نام این سرزمین چیه؟
عرضه داشتند آقا...
به این سرزمین قاضریه میگن...
آقا فرمود آیا این سرزمین...
نام دیگه ای هم داره یا نه؟...
بله آقا جان...
به این سرزمین نینوا هم میگن...
یکی یکی اسم ها رو گفتند...
اما ابی عبدالله هنوز به اسمی که میخواد نرسیده...
حضرت فرمودند آیا نام دیگه ای هم داره یانه؟...
آقا... به این سرزمین...
کربلا هم میگن...
تا نام کربلا رو شنید... صدا زد...
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ
(خدایا به تو پناه مىبرم از اندوه و بلا)
اینجا همون سرزمینیه که...
جدم رسول خدا بهم خبر داده بود...
انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا
از مرکبهاتون پیاده بشید همینجا منزلگه ماست...
اینجا همون جاییکه خون ما رو میریزند...
وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا
(لهوف ص 116)
اینجا محل دفن ماست
🔸بار بگشائید کاینجا از عذاب
🔸میشود لبها کبود از قحط آب
مردم... اینجا همونجاییکه...
دستهای عباسم رو قطع میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اکبرم قطعه قطعه میکنند...
اینجا همونجاییکه علی اصغرمو با تیر سه شعبه پرپر میکنند...
🔸یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ
🔸کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ
نميدونم وقتی خانم زینب کبری فهمید به کربلا رسیدند...
چه حالی پیدا کرد...
اومد کنار برادر صدا زد حسین جان...
نمی دونم چرا وقتی به این سرزمین رسیدیم...
دنیایی از غم به دلم نشسته...
برادر جان حسین...
اینجا چه سرزمینیه؟...
🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست
آماده ای بگم یا نه...
امشب برات کربلات رو از آقا بگیری...
🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست
🔸این زمین غصه و درد و بلاست
🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند
آماده باش زینبم...
🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند
🔸در همین ده روز پیرت میکنند
زینبم... طاقت داری بگم یا نه...
🔸می برن اینجا گلو و حنجرم
🔸پیش تو بر روی نی، آید سرم
یکدفعه صدای ناله ی خانم زینب کبری بلند شد...
چی میگی برادر...
جلوی من حرف از مردن میزنی...
مگه نمیدونی...
زینب بدون تو میمیره...
ابی عبدلله خواهر رو آروم کرد...
اصلا هر کجا زینب بی تاب میشد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
دلداریش میداد...
اینجا یک جایی بود که زینبش رو آروم کرد...
🔻گریز
یک جای دیگه هم روز عاشورا...
وقتی ابی عبدلله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
هی دور برادر میگرده...
میگه حسین...
میخواهی بری میدان...
زینبت رو تنها بگذاری...
تو یادگار مادرمی...
من بدون تو میمیرم حسین...
خدا.. اگه دست ولایت حسین نبود...
زینب کربلا جان میداد...
صدا زد... خواهرم...
انقده بی تابی نکن...
من میرم میدان...
اما تا صدای تکبیر منو میشنوی بدون هنوز زنده ام...
مبادا صبرت رو از دست بدی خواهر...
خدا به داد دل زینب برسه از اون لحظه ای که دیگه...
صدای تکبیر برادر رو نشنید...
بی تاب شده زینب...
هی توی خیمه میشینه رو زمین...
بلند ميشه...
میگه حسین...
چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش...
چیزی نگذشت صدای ذوالجناح رو شنید...
تا فهمید ذوالجناح برگشته...
اما حسین نیومده...
دیگه طاقت نیاورد...
دوان دوان...
به سمت گودی قتلگاه...
(حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله...)
از بالای بلندی یک نگاه کرد...
دید دور بدن برادر رو گرفتند...
یک نفر با سنگ میزنه...
یک نفر با نیزه میزنه...
جلو چشمانش برادر رو قطعه قطعه کردند...
یک نفر هم خنجر گرفته...
داره میره به سمت حسین...
من ميگم شاید اینجا هم ابی عبدلله به فکر زینبه...
اشاره کرده باشه...
ارجعی...
زینبم برگرد... نبینی خواهر...
🔸سوی خیمه برگرد، خواهر حزینم
🔸تا به زیر خنجر، ننگری چنینم
🔸رو به خیمه خواهر، تا که خود نبینی
🔸وقت جان سپردن، آه آتشینم
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠