eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.7هزار دنبال‌کننده
47 عکس
36 ویدیو
125 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🥀🥀🥀🏴🏴🏴 # مجلس ختم پدر شام غریبان امام حسین (ع) حضرت رقیه (س) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ پدردرسوگ تو دلهای ما پیوسته می گرید سراپاهم چو شمعی بی نفس آهسته می گرید تویی درخاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه بیادت چشم ماچون ساغر بشکسته می گرید مجلس امشب ما به مناسبت شام غریبان پدرمهربان و دلسوز بنام.......... بر پا شده است، برادران داغ دیده ، پسران ودختران داغ دیده ازامشب دیگه چراغ خانه تان خاموش شده از امشب دیگه جای خالی پدر را احساس می کنید انشاالله روح این پدر را بر سر سفره آقا امام حسین مهمان کنه اما عزیزان داغدیده، میدونم دلی غمدیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم پدر ستون خونه و روشنایی خونه ست، پدر پشت و پناه دختره ، پدر تکیه گاه دختره حالا ک دلتون شکست بریم در خونه آقا ابا عبدالله اشکاتو آمیخته کن با اشکای یتیمان ابا عبدالله اما من بمیرم برا یتیمان امام حسین ، آخه تو کربلا کسی نبود با عزیزان حسین همدردی کنه بمیرم هر وقت ک میگفتن بابا مونو میخوایم با ضرب تازیانه و سیلی جوابشونو دادن، شما رو فامیل با ناز و نوازش از بدن بابا جدا کردن اما بمیرم برا دختر امام حسین با ضرب سیلی از بدن بابا جدا کردن بخدا داغ بابا آتیش میزنه قلب آدمو اما برا دختر داغ بابا سخت تره ، همۂ وجود یه دختر باباشه، الهی بمیرم برا غربت حسین، بخدا خیلی سخته یه دختر بدن پاره پاره ی بابا شو ببینه، بخدا خیلی سخته یه دختر بدن بی سر باباشو ببینه ، یه جایی هم تو خرابۂ شام سه سالۂ امام حسین هی بهونه ی بابا رو می گیرد، هر کاری کردن این دختر آروم نشد اینقدر گریه کرد تا سر بریده ی باباشو براش اُوردن با دستهای کوچیکش این سر و به سینه چسباند و شروع کرد به درد و دل کردن با سرِ بابا. چه بلایی سرت آوردن...بابا... 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم.. 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده... اما میخام بگم.. بابای خوبم. 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن.. 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم... طاقت سیلی خوردن ندارم.. طاقت سنگ خوردن ندارم... 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون 🏴🏴🏴🏴🥀🥀
اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلا 🔹آقا قسم به جان شما خوب می‌شوم امشب بکم درد دل کنیم امشب چی میخواهی بگی به آقات 🔹آقا قسم به جان شما خوب می‌شوم 🔹با یک نگاه لطف شما خوب می‌شوم اگه یه نگام کنی ، قطعا عوض میشم از این وضعی که دارم ، بیرون میام گفت 🔹به ذره گر نظر لطف بوتراب کند 🔹به آسمان رود و کار آفتاب کند شما هم فرزند همون آقایی یه نگاه شما بسه 🔹آقا قسم به جان شما خوب می‌شوم 🔹با یک نگاه لطف شما خوب می‌شوم 🔹این روزها ز دست دل خویش شاکی ام 🔹قدری تحملم بنما خوب می‌شوم اینطوری هستی یا نه قبلا هر وقت اسم شما رو میشنیدم ، دلم زیر و رو میشد قدیما وقتی باهات حرف میزدم ، حالم دگرگون میشد اما الان من از دست خودم شاکی ام اینقدر غرق دنیا شدم حالم خرابه 🔹گر چه دلم ز دوری تان پُر جراحت است 🔹در چشمه سار ذکر و دعا خوب می‌شوم 🔹من بدترین غلام حقیر ولایتم 🔹ای بهترین امام، بیا، خوب می‌شوم تو بیایی همه چی تمومه آقا جان میدونی با چی حالم خوب میشه 🔹با این همه بدی ، به ظهور شما قسم 🔹با یک نسیم کرب و بلا خوب می‌شوم آی حسین.... هان هان دلت رو بفرست کربلا، مگه نگفتی به آقات ، با یک نسیم کرب و بلا خوب می‌شوم حالا صداش بزن حسین..... 🔹حالا که من، از حرم دورم 🔹درمونم صبره، آخه مجبورم 🔹یه سلام میدم با حسرت، طرف کربلا 🔹آرزو دارم بمیرم حرم کربلا 🔹غم کربلا،من و میکشه 🔹دل من فقط، تو حرم خوشه (۲) حسین.... حالا که دلت رفت کربلا دست ادب به سینه بگذار اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَي الأَْرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَيْكَ مِنِّي سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ السَّلاَمُ عَلَي الْحُسَيْنِ وَ عَلَي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي أَصْحَابِ الْحُسَيْن علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سید امیر حسینی.mp3
2.67M
نواهنگ زیبای شب جمعه به‌توازدورسلام سید امیر حسینی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
مداحی_آنلاین_مگه_پناهی_هم_هست_غیر_از_حرم_نریمانی.mp3
4.21M
وقتی دلت گرفت از رنج عالمین گفته امام رضا فابک علی الحسین استودیویی🔊 صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله🌺 ارباب سید رضا نریمانی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
waqe_346196.mp3
29.55M
🌱سوره واقعه مستحبه با صدایِ دلنشین و گرمِ امیرحسین ساجدی 🔴 فضیلت سورۀ واقعه در شب جمعه 🔸امام صادق (عَلَیْه‌ِالسَّلاٰم) فرمودند: 🔹هر کس در هر شب جمعه، سورۀ واقعه را بخواند، خداوند، او را دوست می‌دارد و محبوب همۀ مردمانش می‌گرداند، و هرگز در دنیا گرفتار بدبختی، فقر، درماندگی و هیچ آفتی از آفات دنیا نخواهد شد و از همراهان امیرالمؤمنین (عَلَیْه‌ِالسَّلاٰم) خواهد بود. این سوره، ویژۀ امیرالمؤمنین (عَلَیْه‌ِالسَّلاٰم) است و کسی در آن شریکش نیست. 📚 ثواب الأعمال، ج۱، ص۱۱۷ هدیه به امام زمان عج و روح التماس دعا ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
1_11301220779.mp3
4.74M
شب های جمعه آخه چه سری داره دل هامون میگیره 💔 . | حسین ستوده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
4_5886609603835201098.mp3
6.15M
🕯🥀🍂 🥀 میگیری چه غم بار دستات و به دیوار ✍متن سبک و شعر سینه زنی ساده و قابل استفاده ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها #⃣ #⃣ #⃣ ‍ ‍#⃣ #⃣ #⃣ ✅بنداول میگیری چه غم بار دستات و به دیوار زهرای من می بینم تا رو تو می میرم من هر بار زهرای من حاله علی رو/ نکن داغون/ نکن داغون درداتو از من /نکن پنهون/ نکن پنهون چشم علی رو نکن گریون/نکن گریون نکن گریون ✅بنددوم زهرای جوونم یاس ارغوونم دلخوشی ام بمون پیشه حیدر یارو  همزبونم می کشی ام می دونی بی تو/می شه تنها/علی زهرا علی زهرا«س» بعد تو می شه خراب روی /سرم دنیا /نرو زهرا بعدتو زهرا «س» میشه چشمام/مثه دریا/نرو زهرا«س» شصت ✅بندسوم چن روزه که مضطر /میگیری تو بستر از حیدر رو داری درد بازو /داری درد پهلو چشم کم سو یادمه/بی هوا میزد اون /بی حیا لگد به در یادمه پشت در  میزدی دست و پا پیشه حیدر  یادمه ملعون لگد می زد/ لگد می زد /لگد می زد ضربه ی پارو   چه بد می زد /چه بد می زد /چه بد می زد به در لگد زد در افتادُ«۳» فتنه به پا کرد در افتادُ«۳» از جورنامرد در افتادُ«۳» مولاتی فاطمه زهرا زهرا «س» ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
4_5954286833742384474.mp3
9.83M
🕯🥀🍂 🥀 ای آسمون ابری شو از غمها از غربت و از غصه ی زهرا ✍متن سبک و شعر سینه زنی ساده و قابل استفاده ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها #⃣ #⃣ #⃣ ‍ ‍ ‍#⃣ #⃣ #⃣ ✅بنداول ای آسمون ابری شو از غمها از غربت و غصه ی زهرا خون گریه کن از ماتم عظما میخونه با قلب مضطر حیدر با فاطمه با دیده های تر زهرای من شکسته بال و پر زهرای من لرزون شده زانوت زهرای من تیر می کشه پهلوت زهرای من ورم کرده ابروت ای وای مادرمادر ای وای مادر مادر ✅بنددوم زهرای من خیلی دیدی ازار زهرای من بین درو دیوار زهرای من ای زخمیه مسمار زهرای من حسن تو دریاب چند وقته که رفته از چشماش خواب از داغ تو چشماش میشه پر آب زهرای من دیدم تا افتادی زهرا ی من بی هوا افتادی زهرای من زیره پا افتادی ای وای مادرمادر ای وای مادر مادر ✅بندسوم زهرای من دست تو بی جونه زهرای من زینب پریشونه زهرای من حسین دلش خونه تو میری و میشه خونه غوغا قرار ما باشه تو کربلا تو قتلگاه تو ظهر عاشورا تو قتلگاه تو گودیه گودال زیر تیر و تیغ و جارو جنجال پیش جسم صد پاره و پامال حسین من ای وای حسین من ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
enc_17008603944532765312121.mp3
3.25M
🎙غمت نباشه مادرِ سادات هنوز یه سینه زن هم از روضه نرفته 👈متن کامل شعر 👉 👤 🍂 🥀 🍂 #⃣ #⃣ #⃣ #⃣ غمت نباشه مادرِ سادات هنوز یه سینه زن هم از روضه نرفته حسینه ها بازِ همیشه بازم همه حسین میگن هفته به هفته چادرتو بتکون روی سَرِ همه نوکرای ارباب ناقابلم ولی هر چی که دارم میریزم به پای ارباب رزق فاطمیه رو از خودِتو میخوام هرجا بری منم پشت سرت میام مادرِ سادات، مادرِ سادات... غمت نباشه مادرِ سادات روضه های تو که تعطیلی نداره این اعتقاده ما سینه زن هاست نوکر که واسه مادرش کم‌ نمیذاره من اومدم که بگم نوکرتم تا همیشه صاحبم باش هر جوری باشه میام تو روضه ها تو فقط مراقبم باش کم نمیذاریم امسال و برای زهرا چون خیلی داری حق به گردنِ ماها مادرِ سادات، مادرِ سادات... ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ Eitaa.com/navayehzakerin2
|⇦•این سخن ورد زبانها... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی حسین طاهری 🥀🥀🥀 *از امشب همه آستین به دهان میگرفتن گریه می کردن تو اومدی میتونی ناله بزنی کسی بتو نمیگه یا روز ناله بزن یا شب ..دیگه ناله مدینه خاموش شد.دیگه از این‌ خونه صدا بیرون نمیاد. امیرالمومنین می‌فرماید: نیمه شبها بذارید همه چراغهای مدینه خاموش بشه، همه اهل مدینه بخوابن.. حالا حسینم جلو برو،حسنم تو بیا من هم میام کسی قامت زینبم و نبینه، میرن بالای سر مزار مادر..امیرالمومنین اومد خودشو انداخت رو قبر فاطمه آروم آروم با فاطمه اش حرف میزنه...کجا رفتی عزیزم..همین یه دونه تو بودی جواب سلامم رو میدادی. از وقتی رفتی..* این سخن ورد زبانها افتاد دیدی آخر علی از پا افتاد *با دلمون بریم مدینه..الان یه دختر بچه ای روی قبر مادرش افتاده یه پسر بچه رو قبر مادر افتاده، همه گریه میکردن ام کلثوم گریه می کرد، زینب گریه میکرد، اباعبدالله گریه میکرد، امیرالمومنین دست رو دیوار میگذاشت گریه میکرد.. اما دیدن امام حسن یه گوشه نشسته زانوی غم بغل گرفته. تو کوچه جلو در می‌نشست تو کوچه‌ رو نگاه میکرد هی به دیوار زل میزد..امیرالمومنین می اومد چی شده پسرم؟ میگفت: بابا! دست رو دلم نزن بابا اون رد رو میبینی رو دیوار مادرم گفته بود هیچی نگم... بعد شهادت بچه ها بیچاره میشن..امیرالمومنین یاد حرف فاطمه افتاد علی جانم نکنه بری بیا بالا سر قبرم بشین قرآن بخون من از تاریکی قبر میترسم.. امشب بگو مادر! اون لحظه ای که همه میرن تو باید به دادم برسی با علی بیا ما رو تنها نذارید.. تو چطور میترسی از تاریکی قبر من نترسم ؟مادر ما به شما زحمت نمیدیم با اون حالتون.. اما به حسینت بگو بیا ما یه عمر برا حسینت سینه زدیم به آقامون بگو آبرومون رو بخره .. گفت: یادم اومد فاطمه گفت بالا سر قبرم بنشین قرآن بخون نشستم قرآن میخوندم در همون حال بودم خوابم برد.. خواب فاطمه رو دیدم پریشونه.. علی جان! چکار میکنی؟ گفتم‌:مگه چیکار میکنم عزیز دلم؟میبینم‌ که خوب شدی زیر چشمات دیگه کبود نیست.. علی جان الان اومدی بالا سر قبر من خوابت برده اما حسینم تو خونه بیدار شده تشنه اشه برو به داد حسینم برس...سراسیمه از خواب بیدار شد بریم حسین بیدار شده .. «صلی الله علیک یا ابا عبدالله» مادره دیگه..مادر نگران بچه اشه.. قبل از اینکه خواست بره گفت: علی جان!" ابکنی وابک للیتامی" برا من گریه کن برا بچه هام گریه کن اما! علی حواست باشه من خیلی حواسم به حسین هست.. علی جان! حوایت باشه نیمه شب ها بیدار میشه تشنه اش میشه من همیشه بالا سرش یه ظرف آب میذارم..فکر میکنی مادر از دنیا بره تموم میشه نه.. همه‌ی حواسش به کربلا بود.. سه روز بود هیشکی آب نخورده بود.دخترِ این مادر شب عاشورا داره دونه دونه وصیتهای مادر یادش میاد..مادر گفت یه روز میاد من نیستم. یه پیرهن گذاشت کنارش یادش نره به من گفت داداشت داره میره زیر گلوش رو ببوس..یادم نره. بابام شب بیست و یک رمضان وصیت کرد.وصیت بابام این بود: همه رو بیرون کرد. فقط بچه های فاطمه بمونن ..همه دارن آروم آروم بیرون میرن دید قمر بنی هاشم خجالت زده داره بیرون میره.ام البنین همیشه می گفت: عباسم! تو غلام بچه های فاطمه ای...تا دم‌حجره رفت امیرالمومنین فرمود: تو کجا میری عباس؟گفت:آقاجان فرمودین بچه های فاطمه بمونن..من غلام اونها هستم. فرمود:بیا همه حرفهام با توعه..عباسم بیا، حسینم بیا زینب داره میبینه دستاتون رو‌گذاشتم تو‌ دست هم ..عباس! یه روزی میاد کربلا من نیستم..حسینم رو‌ یادت نره یاری کنی..هرچی شد حسین منو‌ تنها نذاری. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ادامه⏬⏬⏬
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی حسین طاهری 🥀🥀🥀 شب عاشورا شد زینب شنید سر شبی نانجیب برا عباس امان نامه آورده. پاسبان خیام شب عاشورا عباس بود. گفت: همه برن استراحت کنن میدونیم فردا چه خبره من امشب خودم یه تنه از خیام حسین مراقبت میکنم.دید از دور یه سیاهی داره نزدیک میشه. گفت:کیستی؟همونجا بایست، امشب پاسبان خیام حسین عباسه... دید داره میاد نگاه کرد کی هستی؟ گفت: عباس جان منم نگاه کرد دید.. صدا آشناست.. صدا صدای زینبه. سیدتی سیدتی مولاتی باید تو خیمه باشی چرا اومدی اینجا؟ گفت عباس جانم! من که در وفای تو شکی ندارم.. دم‌ نماز داشتم خاطراتم رو‌ مرور می کردم.یادم اومد از وصیت بابام امیرالمومنین.. یادته دستت رو تو دست حسین گذاشت یادته گفت نیاد روزی که حسینم و تنها بذاری.. دیدن عباس سرش رو پایین انداخت. میدونست زینب چی میخواد بگه.. عباس جان! شنیدم برات امان نامه آوردن. نکنه حسینم رو تنها بذاری.. فرداش رفت کنار داداشش گفت:من اومدم برات علمداری کنم بذار من برم میدون.. در همون لحظه صدای العطش خیمه ها بلند شد.دختر بچه مشک و بیرون آورد.عمو! علی‌اصغر داره جون میده، عمو! رقیه داره جون میده، ابی عبدالله نگاه کرد گفت: عباسم میخوای بری میدون باشه. اول برو مشک رو آب کن این بچه ها تشنه اند. سمعاً وطاعتا رفت. اما دید یه صدایی میاد صدا آشناست. اما نوع کلام نه.. "اخا ادرک اخا" تا حالا حسین نشنیده بود عباس این طور صداش کنه.وصیت بابا م این بود همه رو بیرون کرد فقط بچه های فاطمه بودن قمر بنی هاشم رفت. امیرالمومنین فرمود: تو کجامیری .همه حرفهام با توعه.. سر شبی نانجیب برا عباس امان نامه آورده پاسبان خیام شب عاشورا عباس بود گفت همه برن استراحت کنن میدونیم فردا چه خبره من امشب خودم یه تنه از خیام حسین مراقبت میکنم. دید از دور یه سیاهی نزدیک میشه گفت بایست امشب پاسبان خیام حسین عباسه. دید داره میاد نگاه کرد کی هستی گفت عباس جان منم نگاه کرد دید صدا آشناست صدا صدای زینب..سیدتی مولاتی باید تو خیمه باشی گفت: عباس جانم میدونم..من که در وفای تو شکی ندارم.. یه خاطره ای یادم اومد از وصیت بابام امیرالمومنین. یادته دستت رو تو دست حسین گذاشت؟ یادته گفت نیاد روزی که حسینم و تنها بذاری؟ دیدن عباس سرش رو پایین انداخت. گفت: عباس جان! شنیدم برات امان نامه آوردن. نکنه حسینم رو تنها بذاری. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ادامه⏬⏬