eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.7هزار دنبال‌کننده
1 عکس
4 ویدیو
91 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
لحظۀ پر زدن ما به نظر نزدیک است راه عرش از دل صحرا چقَدَر نزدیک است در دل خیمه بیایید همه جمع شوید همه را سیر ببینم که سفر نزدیک است مادرم زودتر از ما زده خیمه اینجا چقَدَر بوی گل یاسِ پدر نزدیک است تا سری هست به سجده بگذارید امروز لحظۀ بال درآوردن سر نزدیک است تا توانید به شش‌ماهۀ من بوسه زنید بوسه‌های لب یک تیر سه پر نزدیک است گریه‌ای کرد و غریبانه به زینب فرمود: دخترم پیش تو باشد که خطر نزدیک است گفت آسوده بخوابید همین شب‌ها را وقت بیداری شب تا به سحر نزدیک است گریه کرد و به علمدار اشاره فرمود:  که فدای تو شوم درد کمر نزدیک است بر سر و روی یتیمان حسن دست کشید  گفت قاسم که: عمو مرگ مگر نزدیک است؟ قد و بالای جوانش جگرش را سوزاند  ای خدا صبر بده، داغ پسر نزدیک است ✍ . ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
حرّ ، به قتال سیدالشهدا علیه‌السـلام می‌رود اما مژده بهشت را می‌شنود... وقتی امام حسین علیه السّلام وارد «رهینه» (منزلی در بین مکه تا کوفه) شد و این خبر به گوش ابن زیاد رسید، ابن زیاد ،حر بن یزید را با تعداد هزار نفر سوار به سمت امام حسین علیه السلام فرستاد. حر می‌گوید: فَلَمَّا خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِی مُتَوَجِّهاً نَحْوَ الْحُسَیْنِ علیه السلام نُودِیتُ ثَلَاثاً یَا حُرُّ أَبْشِرْ بِالْجَنَّةِ فَالْتَفَتُّ فَلَمْ أَرَ أَحَداً 🔹هنگامی که از منزل خود به سمت امام حسین علیه السلام خارج شدم، سه مرتبه شنیدم منادی می‌گفت: ای حر، مژده باد تو را به بهشت! وقتی متوجه صاحب این ندا شدم کسی را ندیدم. با خود گفتم: مادرت به عزایت بنشیند، تو برای جنگ با پسر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم می‌روی و بشارت بهشت به تو داده می‌شود؟! 📚الامالی، صدوق ص۱۵۴ 📚بحارالانوار ج ۴۴ص۳۱۴
◼️ اضطراب حضرت سکینه علیهاالسلام از مشاهده لشکر حرّ... از حضرت زینب کبری صلوات الله علیها نقل است که آن حضرت فرمودند: وقتی که سر نیزه های لشکر حرّ برای ما نمایان شد، سکینه را نظاره میکردم که از خوف و ترس چنان بر خود می لرزید که استخوان های او صدا می‌کرد. پیش رفتم و به او گفتم: ای نور دیده من! تو را چه شده است؟ او گفت: عمه جان! می ترسم پدرم را شهید کرده و ما را اسیر نمایند! ناله اضطراب سکینه به گوش امام حسین علیه‌السلام رسید و حضرت پیش او آمد و فرمود : ای جان پدر! آرام باش و ناله مکن که هنوز وقت گریه و ناله نیست ( و ناله ها در پیش داری)... 📚بحرالمصائب ج٣ص٢١٣
◼️ وقتی که سیدالشهدا علیه‌السلام، به وقت تنهایی و محاصره دشمن، هوای زیارت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌کند... نقل کرده‌اند: پس از آنکه لشکر حرّ، امام حسین علیه‌السلام و اصحاب حضرت را محاصره نمود، شب هنگام هر دو لشکر، در کنار یگدیگر خیمه زدند تا استراحت نمایند. نیمه های شب بود که هر چه در پی سیدالشهدا علیه السلام گشتند، حضرت را پیدا نکردند. خوف و اصطراب عجیبی، به سراغ اهل خیمه آمد. 🔻حضرت زینب سلام الله علیها، علی اکبر علیه السلام را صدا زدند و فرمودند: ای نور دیده من! به دنبال پدرتان بروید که طاقت اهل خیمه دارد به سر می آید. علی اکبر علیه السلام و عده‌ای از اصحاب، در آن شب ظلمانی هر چه در پی سیدالشهدا علیه‌السلام گشتند، حضرت را نیافتند و لاجرم تصمیم برآن گرفتند که تا صبح طلوع نکرده است اهل حرم را از این بیابان به جای امن برده تا اینکه خود را بیابند. وقتی که زینب کبری علیها السلام از این تصمیم مطلع گردید، با ناخن صورت خود را خراشیده و فریاد برآورد: ای برادران! و ای برادرزادگان! قسم به خالق زمین و آسمان که من بی حسین از این مکان به جایی نمیروم و بدون برادرم، زانوانم توان حرکت ندارد... ▪️پس همه زنان و اطفال مشغول ناله و گریه بودند که ناگهان مشاهده نمودند که سیدالشهدا علیه السلام سوار بر ذوالجناح به خیمه ها نزدیک می‌شود. حضرت از ذوالجناح پایین آمدند و اهل خیمه را تسلی دادند و سپس حضرت سکینه را طلبیدند. زینب کبری علیها السلام پیش آمدند و فرمودند: ای برادر! سکینه از دوریِ تو تَب کرده و از حال رفته است. حضرت بالای سر دختر نازنین‌شان حضرت سکینه سلام‌الله‌علیها حاضر شدند و او را به سینه جسپاندند و تسلی دادند. حضرت سکینه علیهاالسلام عرضه داشت که ای پدرجان! کجا بودید که روی خود را از ما پنهان نمودید؟ 🔻امام علیه السلام فرمودند: چون قبر جدّت امیرالمومنین علی علیه‌السلام نزدیک بود، به زیارت او رفته و بعد از زیارت، با او وداع نمودم. 📚بحرالمصائب ج٣ ص٢٢١
رفقا.. ازاحادیث و روایات مستند. درگریزهای هنگام خواندن مجالس زیاداستفاده کنید.👆👆
4_5926910888291340086.mp3
8.8M
|⇦•کیمیا داری خاکو طلا میکنی ... شور بسیار زیبا/ ویژه محرم الحرام •ೋ کربلایی سید مهدی حسینی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کیمیا داری خاکو طلا میکنی گبر و ترسا رو عبد خدا میکنی تو حسینی که معجزه ها میکنی با دل شیدای من داری چه ها میکنی اومدم که اسیر این کمند شم اگه حتی قراره مستمند شم به زمین خوردنم بذار بخندن که میخوام با دست حسین بلند شم میدونم حالا دلمو تنها به تو میدم یا حسین دره این خونم آخه مدیونم نمیرم هیچ جا حسین ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله حسین **** از قدیما من با تو رفیقم حسین مرحبا بر این حُسن سلیقم حسین یا حسین حک شد روی عقیقم حسین راه عروج کربلا طیِ طریقم حسین تار و پودم به اشک روضه بنده مادرت گریه هامو میپسنده کسی که خاک پای نوکراته عوضش تو محشر سربلنده نکنه محشر نفس آخر رو سر نوکر نیای سر و سامونم به تو مدیونم تو اگه جونم بخوای ابی عبدالله ابی عبدالله ابی عبدالله حسین ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
4_5926910888291340085.mp3
7.89M
|⇦•با همین گریه هام زائر کربلام ... شور/ محرم الحرام •ೋ کربلایی سید مهدی حسینی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● با همین گریه هام زائر کربلام السلام ای غریب السلام ای امام اشکامون اذن دخوله فی بَیتِ الله و رسوله ایشالله این زیارت قبوله دنیای من همین غمه این غم دوای دردمه دنیا یه دلخوشی داره اونم محرمه آقای من فقط حسین دوا روضه شفا روضه میگیرم روزی یه عمره با روضه روزا گریه شبا روضه شب جمعه داره کربلا روضه آره جا داره بمیرم لب خشکت کرده پیرم چه خوبه تو دار دنیا به تو افتاده مسیرم منه بی سر و پا کجا تو کجا صدام برسه به کرب و بلا بزرگ من ای عزیزِ خدا صلی الله علیک یا مظلوم منو کشته غم زینب چه سنگینه بار ماتم زینب براش هر روز هزار ساله همش روضه خونِ روز گوداله تنت رو عریان که دیدم به سمت قبله کشیدم نذاشتن بیشتر بمونم کنار جسم شهیدم بگو نالمو تا سما ببرن میخوان سرتو کجا بِبَرن کی میبُره و کیا میبَرَن ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
4_5994340573463448692.mp3
10.03M
|⇦•شده حرف دلت و یه عمر ... شور بسیار زیبا/ شب اول محرم •ೋ کربلایی سجاد محمدی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● شده حرف دلت و یه عمر تو نتونی بگی به کسی یه گوشه بشینی گریه ات بگیره از درد و غم بی کسی شده عاشق کسی بشی بشینی غمش و بخوری بشینی خاطره هاشو ببینی و حسرتش و بخوری دلتنگ حرمتم به کی بگم دردام و به تو نگم به کی بگم خسته از همه دوباره اومدم چی میشه به ما محل بدی یکم ********* شده دل بدی به یه نفر بشی منتظر یه خبر شده آرزو شه واست به دلت آخر بمونه یه سفر شده عکس غمو بکشی بشینی حرمو بکشی تا حالا شده یه جور گریه کنی جور حرمو بکشی جامو تو حرمتو به کی بدم آغوش عَلَمتو به کی بدم اصلا تو بگو به من توی دلم جای اشک غمتو به کی بدم ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
4_6030596282194595638.mp3
8.79M
|⇦•صیحه جبرئیل از عرش اعلا آمد امشب ... نوحه/ شب شام غریبان •ೋ کربلایی مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● صیحه جبرئیل از عرش اعلا آمد امشب لایوم کیومک اباعدبالله آه و واویلتا عالم شده محزون زینب لایوم کیومک اباعدبالله افتاده شاه عالم بر زمین از روی مرکب لایوم کیومک اباعدبالله در خون تپیده فرزند زهرا رأس بریده رفته بر نیزه ها وامحمد واعلیا واحسین کشته شده زاده ی زهرا حسین واحسینا واحسینا واحسین ؁؁؁؁؁؁؁ پیغمبر سینه زند با دم الله اکبر لایوم کیومک اباعدبالله مو کَنان مویه کُنان آمده زهرای اطهر لایوم کیومک اباعدبالله رخت ماتم به بر دارد علی ساقی کوثر لایوم کیومک اباعدبالله میپوشد زینب رخت اسارت میبیند از شمر و سنان جسارت وامحمد واعلیا واحسین کشته شده زاده ی زهرا حسین واحسینا واحسینا واحسین ؁؁؁؁؁؁؁ افتاده در علقمه ساقی لب تشنه آخر لایوم کیومک اباعدبالله ارباً اربا به روی خاک تن صدچاک اکبر لایوم کیومک اباعدبالله بریده شد گلوی نازک شهزاده اصغر لایوم کیومک اباعدبالله اشک سکینه مرهم ندارد داغی بدتر از این عالم ندارد وامحمد واعلیا واحسین کشته شده زاده ی زهرا حسین واحسینا واحسینا واحسین ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
سلام دوستان بزرگوارمداحان گرامی سری سخنرانیهای استادشجاعی را حتمأ وقت بگذارید گوش بدهید برای دهه محرم است بسیارکاربردی است برای مجالس شما..یک مداح باید گاهی خلع جلسه را با یک توضیح و منبرکوتاه پرکنه...بسم الله👇👇
سخنرانی استاد شجاعی.mp3
14.48M
🔘سخنرانی 🎤 ⭕️ شب چهارم ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
شب پنجم.mp3
14.74M
🔘سخنرانی 🎤 ⭕️ شب پنجم ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود
شب ششم.mp3
15.42M
🔘سخنرانی 🎤 ⭕️ شب ششم ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
شب هفتم.mp3
11.89M
🔘سخنرانی 🎤 ⭕️ شب هفتم ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
شب هشتم.mp3
13.44M
🔘سخنرانی ⭕️شب هشتم ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
4_5832557109702560120.MP3
14.96M
🔘سخنرانی 🎤 ⭕️ شب دهم ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
11 1400 05 28.mp3
14.7M
🔘سخنرانی 🎤 ⭕️شب یازدهم ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
12 1400 05 29.mp3
47.12M
🔘سخنرانی 🎤 ⭕️شب دوازدهم ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
13 1400 05 30.MP3
13.51M
🔘سخنرانی 🎤 ⭕️شب سیزدهم (آخر) ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
شب نهم(1).mp3
14.2M
🔘سخنرانی 🎤 ⭕️شب نهم ▪️از قیام حسین علیه‌السلام، تا ظهور تمدن نوین اسلامی در قیام مهدی موعود علیه‌السلام
التماس دعاااا
مجلس اهل بیت ... را مزین کنیم به کلام بزرگان و احادیث و روایات...🙏
حسین جااان ..آقاجاااان.. اینهمه من با تو درد و دلا کردم😭 یه بار صداتو نشنیدم دورت بگردم 😭 قرض کردم از مَردُم کرببلا رفتم😔 یه بار یه سر به من بزن دوای دردم😭🙏
|⇦•من پاره ای از نور.... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد •✾• 🏴🏴🏴 اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ ، اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ، وَشٰايَعَتْ وَبٰايَعَتْ وَتٰابَعَتْ عَلىٰ قَتْلِهِ، اَللّٰهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً..یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرَ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة یا ربَّ الحُجَّة بِحَقِّ الحُجَّة اِشفِ صَدرَالحُجَّة بِظُهورِ الحُجَّة.. من پاره ای از نور مِصباحُ الهُدایَم من چشمه ی جوشانی از خونِ خدایم سیّاره ای در دامنِ شَمسُ الضُحایم قربانی راهِ شهید کربلایم شمشیر بُرّانِ علی مرتضایم من قاسمم نَجلِ امام مجتبی من سیزده ساله عزیزِ دو امامم در سایه ی خورشیدم و ماهِ تمامم سر تا قدم آیینه ای خیرُ الاَنامَم بین بنی هاشم درخشیده است نامم *سه ساله بودم‌ بابام من رو سپرد به دست عموم‌، برام‌ پدری کرد من تو‌ دامان عموم بزرگ‌ شدم. هم برام‌ عمو بود هم بابا بود. این آقازاده ای که تو‌ مکتب حسین‌ بزرگ شده..سیزده سالشه، اما آدم رو یاد اون سیزده ساله ای میندازه که تو‌ جنگ صفین نقاب بست رفت وسط میدان..غوغایی کرد تو‌ صفین‌ این سیزده ساله، همه مات ومتحیّرند. امیرالمؤمنین‌ چه کسی رو‌ فرستاده میدان؟! این نو‌جوون کیه نقاب بسته وسط میدان ؟! حضرت دستور داد برش گردونید دیگه جنگ بَسّه، برگشت. اصحاب گفتن‌: آقا داشت می جنگید.. حضرت نقاب رو‌ باز کرد پیشانیش رو بوسید فرمود:"هذا ذُخرُ الحُسَین" این عباسِ منه تو صفین، فرمود عباس ذخیره ی کربلاست.حالا این سیزده ساله هم یادآور همان عباس است....* از خردسالی، کودکی رزمنده بودم تنها به امیّد شهادت، زنده بودم از مِهر مولایم‌حسین، آکنده بودم از شوق جانبازی خود، طوفنده بودم *رو‌ پای خودش قرار نداشت، بی قرار شهادت بود. بی قراربود برا عمو یه کاری کنه..* تا عاقبت بردن سوی کربلایم من قاسمم نَجلِ امام مجتبایم *اوج عاشقیش رو‌نشون‌داد شب عاشورا تو‌خیمه بعد از اینکه اصحاب یکی یکی صحبت‌کردن بُریرگفت، زهیرگفت، سعید گفت، این آقازاده‌گوشه ی خیمه ایستاده نگاه میکنه میبینه همه برا شهادت دارند بال و پر میزنن. هی به خودش نهیب میزنه‌‌ تو چی؟ تو برا عمو چیکار میکنی؟...* آن شب که خیل عاشقان آماده بودند پیش از شهادت جان به جانان داده بودند *همه ی اصحاب وجودشون شده بود حسین، قاسم داره میبینه...* سرمست یک‌پیمانه و یک باده بودند با هم در آغوش خدا افتاده بودند *قاسم اومد جلو یه‌نگاه به عمو کرد . از عمو‌ سؤال کرد پس من چی؟ من فردا چیکاره ام‌؟ آیا منم جانم را در راه شما فدا میکنم؟ ابی عبدالله از قاسم ابن الحسن سؤال کرد. مرگ در نزد تو‌چگونه است؟ اینجا که میرسه ذهن میره سمت داستان ابراهیم‌ و اسماعیل. ابراهیم‌خلیلُ الله به فرزندش گفت: تو‌ خواب بهم امر شده تو رو ذبح کنم. وقتی پدر گفت: "إِنِّی أَرى‌ فِی الْمَنامِ"، دستور خداست باید تو رو‌ ذبح‌ کنم. اسماعیل جواب داد "يا أَبَتا اِفْعَلْ ما تُؤْمَرُ" اونی که خدا دستور میده اطاعت کن . ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
|⇦•من پاره ای از نور.... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شبِ ششم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد • 🏴🏴🏴 سَتَجِدُنی‌ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرينَ . منم صبر می کنم تا جزء صابرین باشم. صبر میکنیم از فراق شما ومادرم.تو این قربانی شدن صبر می کنم. اما امتحان برگشت در آخرین لحظه گوسفندی برای ذبح‌فرستاده شد.... "وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ"قراره کس دیگه امتحان بده. اون ذبح عظیم‌جای دیگه است. اینجا اسماعیل گفت: "سَتَجِدُنی‌ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرينَ"اما این سیزده ساله چه غوغایی کرده. تا ابی عبدالله بهش گفت مرگ در نزد تو‌چگونه است؟ درنگ‌ نکرد، سریع گفت:"أحلی مِنَ العَسل" عموشیرین تر از عسله. ابی عبدالله بغلش کرد. بوسیدش،تو بغل عمو‌ قرارگرفت.اینجا یه بار ابی عبدالله قاسم رو بغل کرد فِداکَ عَمُّک، عموت فدات بشه. قاسم یه سؤال دیگه کرد وقتی پرسید آیا منم کشته میشم؟ حضرت فرمود آره تو رو هم می کشن. یه جمله ی دیگه گفت، حضرت فرمود: قاسمم میخوای راحتت کنم فردا بچه ی شیره خواره ام رو‌هم‌می کشن . به شش ماهه ی منم‌رحم‌نمی کنن. تا حضرت گفت شش ماهه، انگار این بچه از جا کنده شد. براش سؤال شد شش ماهه که جاش تو‌خیمه است .یه مرتبه گفت: عمو‌ مگه دشمن به خیمه ها میرسه؟ اگه میفهمید مادرش رو به اسارت میبرن، اگه میفهمید نامحرما تو‌خیمه ی عمه اش میریزن. اینجا عمو‌ دیگه‌ جوابی نداد.* گُل طوفان سواری وای برمن تمام عشق یاری وای برمن علی اکبر که جوشن داشت آن شد تو‌که جوشن نداری وای برمن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝