eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
50 عکس
41 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5913269591122908835.mp3
81.69M
|⇦از آن روزی که سامان داد...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۳ به نفس حاج‌ احمد واعظی 🥀🥀🥀 حجاب، همان چادری بود که پشت درب خانه سوخت ولی ازسرفاطمه (س)نیفتاد ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•اوضاع زهرا پشت در... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج محمد رضابذری 🥀🥀🥀 این غصه زهرا رو بیچاره کرد غصهٔ امیرالمومنین..لذا آخر عمرش مولا دید زهراگریه میکنه فرمود: چرا گریه میکنی؟برای این گریه میکنم بعد من تو خیلی غریب و تنهایی علی..گریه های زهرای مرضیه خیلی عجیب بود مردم همه اش راهگشاست. داره به ما میگه رفقا غصه ات چی باید باشه..گریه ات برای چی باید باشه. زهرای مرضیه همه دردهاش رو یه کنار گذاشت هیچوقت از دردش ناله نکرد..غصهٔ علی زهرا رو بیچاره کرد و فقدان پیامبر...زنهای مدینه اومده بودن عیادت بی بی چنان بهشون تشر زد مرداتون چه کردن با علی ..علی رو رها کردن غصه زهرا اینه همش درده والله قسم..سیاسی ترین شهید تاریخ فاطمه زهراست.بین درو دیوار جان داد برای امیرالمومنین....اولیش این غربت علی بود نمیذاشت زهرا علی رو صدا بزنه.. دلیل دومش این بود کار زنانه شده بود جایی شده بود که زن به زن احتیاج داره لذا صدا زد "یا فضه خذینی" فضه زهرا رو دریاب به خدا محسنمو کشتن..* *آخه امروز صبح تا غروب کسی در خونه علی رو نزد مقداد داشت برمیگشت تو راه ملعون دومی و همراهاشو دید مقداد بیا با ما بریم تشییع پیکر فاطمه زهراما براش نماز بخونیم صدا زد نیاز نیست دیشب علی کارو تمام کرد. دیشب علی زهرا رو دفن کرد.تا اینو گفت چنان سیلی زد تو صورت مقداد، مقداد دور خودش گشت خورد به دیوار نشست رو زمین زانوهای غم بغل کرد شروع کرد گریه کردن طعنه زد گفت دردت اومد داری گریه میکنی؟ مرد جنگی مثلا..یه نگاه کرد گفت گریه ام برای این سیلی خوردنم نیست.من مَردَم تحمل این سیلی رو نداشتم فقط بگو ببینم زهرا رو هم همینجوری زدی با همین دست زدی؟* مردان نمیفهمند بهتر که نمیفهمند اوضاع زهرا پشت در فضه بیا هم داشت یک سیلی معروفو صدها سیلی پنهان بین شلوغی ضربه هایی بی هوا هم داشت مولا عبا انداخت بر رویش ولی زهرا یک چادرِ افتاده زیر دست و پا هم داشت *نقل اینه مولا وقتی بند کفن فاطمه زهرا رو بست این قسمت صورت فاطمه زهرا رو باز گذاشت..اصلاً این بچه ها چنان با حسرت آستین به دهن منتظر بودن بابا اذن بده بیان برا بار آخر مادر و ببینن. این لحظه لحظه ای هی مولا میخواست صورت زهرا رو ببنده هی باز میکرد دوباره صورت زهرا رو میدید..یه نگاه به بچه ها کرد.بچه ها بیاید برای بار آخر مادرتون رو ببینین دویدن سمت مادرخودشونو رسوندن مولا میفرماد: یه وقت دیدم بند کفنی که خودم بسته بودم باز شد دستهای فاطمه از لای کفن بیرون اومد با یه دست حسنو بغل کرد با یه دست حسینو بغل کرد.مولا گریه، حسن گریه، حسین گریه، اسماء گریه،یه وقت دیدم صدای گریه زهرا هم از لای کفن میاد.. اینجا ملکی بین زمین و آسمان صدا زد یا علی! بچه ها رو از مادر جدا کن آخه ملائکه آسمان طاقت ندارن..* *کار به کجا رسید نیمه های شب سلمان میگه مشغول نماز بودم دیدم در میزنن در و باز کردم دیدم آقازاده امیرالمومنین سر به دیوار میگه عمو بابا شما رو صدا زده..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ادامه⏬⏬
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۳ به نفس حاج محمد رضابذری 🥀🥀🥀 *بابا میخواد مادر ما رو شبانه دفن کنه بچه ها از خونه امیرالمومنین هفت نفر غریبانه زیر تابوتو گرفتن.وصیتهای حضرت زهرا رو ببینی اصلاً سفارش خود بی بی بوده فرمود: شبانه دفنم کن مبادا اونا که به من جسارت کردن بیان اینا تو تشییع من نباشن. این آخرین ضربه فاطمه زهرا بود به این نامردا که حق دختر پیغمبر و خوردن حق امیرالمومنینو خوردن..کاری کرد فاطمه زهرا همه مبهوت شدن کسی باور نمیکرد شبونه امیرالمومنین زهرای مرضیه رو دفن کنه فکرشو نمیکردن..اینا فکر میکردن کار تمام شد زهرا رو گرفتیم.. میان تو شهر سؤال میکنن دختر پیغمبرتون که چند روز پیش بود کجاست لااقل قبرش کجاست؟ حتما اتفاقی افتاده کاری کردین از شما گله مند بوده خواسته شبانه دفنش کنه و الا مگه میشه اینهمه مسلمون و پیرو داشته باشه نذاره کسی توی تشییعش بیاد. گریه های فاطمه زهرا هم سیاسی بود به خدا قسم والله قسم این حرکتش کارو تمام کرد..* لحظه سخت فراق آغاز شد مخفی و آهسته درها باز شد شد برون از خانه با رنج و ملال هفت مرد و چار طفل خردسال چار تن دارند تابوتی به دوش سینه سوزان دیده گریان لب خموش در دل تابوت جان حیدر است هستی و صبر و توان حیدر است او پی تابوتِ زهرا میدوید نه بگو تابوت؛ او را میکشید کم کم از دستش زمام صبر رفت با دو زانو تا کنار قبر رفت خواست گیرد آن بدن را روی دست زانویش لرزید باز از پا نشست آسمان اشک علی را پاک کن جای زهرایم مرا در خاک کن *یه زنو بخوان دفن کنن دوتا محرم حداقل لازمه..یکی بالای قبر بدنو بده یکی داخل قبر تحویل بگیره ..اما علی تنها محرم فاطمه ست* ناگهان از آن بهشت بی نشان گشت بیرون دستهای باغبان کی شکسته بال و پر بلبل بیا ای به دست خود گرفته گل بیا باغبانم هست و بودم را بده یاعلی یاس کبودم را بده ای بیابان گِل ز اشک جاریت آفرین بر این امانتداریت باغبان تا یاسِ پرپر را گرفت اشک خجلت چشم حیدر را گرفت صدا زد.. ای پیمبر از رخت شرمنده ام فاطمه جان داده و من رنده ام شاخه یاست اگر بشکسته بود دستهای حیدر تو بسته بود ز روی مصطفی شرمنده باشم که زهرا مرده و من زنده باشم *دوست دارم یه جا دیگه ببرمت امشب مولا جان عزیزتو دفن کردی خیلیم باز بعدش امیرالمومنین حرفها داشت قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، وَ اخْتُلِسَتِ‏ الزَّهْرَاءُ"یا رسول الله مردم جمع شدن زهرا رو له کردن همه داروندارمو ازم گرفتن..حرفها زد امیرالمومنین..علی جان عزیزتو دفن کردی کنار عزیزت اینقدر نشستی اینقدر گریه کردی..مولا یه وقت دید کار تمام شد دو تا کف افسوسو بهم زد یعنی دیگه تمام شد اون روزای خوش با فاطمه بودن تمام شد یعنی کمرم دیگه شکست.یه آقاییم تو علقمه دست به کمر گرفت .."أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي وَ قَلَّت حِيلَتِي وَ انقَطَعَ رَجائِي وَ شَمُتَ بِي عَدوِّي وَ الکَمَدُ قاتِلی"الان کمرم شکست.. عباس روی دشمن به من وا شده...هر جا نشستی بگو یا حسین....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
روضه - حاج محمدرضا بذری(3).mp3
32.08M
|⇦اوضاع زهرا پشت در...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج‌ محمد رضا بذری 🥀🥀🥀 فاطمه علیهاالسلام ، صبر لایزال نبوی بود که در هیأت عفتی سر به فلک کشیده، چادر به سر می‏ کشید و در کوچه‏ های مدینه، در تمام رهگذرهای هستی، حضور خدا را به کائنات، یادآور می‏شد. سیلی ستم و تازیانه کینه را به جان خرید تا هجوم تندبادِ انکار، شمع یک‏تنه حقیقت را خاموش نکند 😭 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
|⇦•مادر ما روز آخر..... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج سید علی حسینی نژاد 🥀🥀🥀 "السلام علیک یا فاطمه الزهرا س یا بنت رسول الله،یا قره عین الرسول ایتها الصدیقة شهیده السیدة الجلیله ذات الاحزان الطویله فی المدت القلیله" *به خدا هجده سال سنی نبود که مادر رو به قبله بخوابه دست به دعا برداره "الهی عجل وفاتی سریعا المجهوله قدرهاالمخفیه قبرها المکسوره ضلعها "سلام بر اون مادر پهلو شکسته "المظلومه بعلها" *ان شاالله رزقمون بشه یه شهادتی تو حرم مادر به سر و سینه بزنیم. ان شاالله یه همچین ایامی زنده باشیم تو حرم و حریم مادر برای مادر گریه کنیم..* امشب دلم گرفته از آن گریه میکنم هم ناله با امام زمان گریه میکنم *قربون اون آقا و صاحب عزایی که تک و تنها کنار یه قبر مخفی و خاکی برا مادر عزا گرفته.. قربون امام زمانی که امشب شب یتیمی و بی مادریشه کجای عالم آقا زانوی عزا بغل کردی قربونت برم.. آقا ببین شیعیان یتیمانه برا مادرت گریه میکنن..* یا رب رسیده شامِ غریبان یاس من رنگ غروب و فصل خزان گریه میکنم *آخ چه خبر بود مدینه اون روز..من میخوام دلتو یه لحظه پر بدم خونهٔ مولابگم امروز چه غوغایی بود خونهٔ آقا.. روز خونه خرابیه امیرالمومنینه ..الهی هیچ خونه ای بی مادر نشه وقتی مادر از دنیا میره خونه از هم میپاشه.. وقتی مادر از دنیا میره رکن خانه خراب میشه..* مادر ما روز آخر بسترش را جمع کرد گاه خنده گاه گریه همچو یک شمع کرد *مثل امروز زینب بیدار شد این مادر خودش بستر رو جمع کرده خوشحال شد دیدن این دختر دوید زیر آسمان، خدا ممنونتم نذرهای زینب قبول کردی و مادرم رو شفا دادی..* خانه را جارو میزدلیک لب را میگزید روی پا نه، خویش را مثل جنازه میکشید *اینجا مدینه نیست..اینجا باید برای غربت مادر داد زد بیقراری کرد مرهم رو دل و زخم امام زمان گذاشت* گرد و خاک خانه را وقتی به جارو میگرفت گاه گاهی هردو دستش را به پهلو میگرفت *میگه زینب ایستاده نگاه میکنه میدید مادر هر از گاهی دو دست رو به پهلو میگیره با زحمت غبار خانه میگیره..* تشنه میشد مادر آب مینوشید آن نور دو عین آب مینوشید و زیر لب میگفت حسین *آی مردم برا مادر باید بلند گریه کرد الهی خدا مادرتو بهت ببخشه. الهی سایه هیچ مادری از سر هیچ اولادی کم نشه اگه مادر زیر خاک داری این شبا یادش کن* *خبر رسید به مولا بچه ها حرفی نمیتونستن بزنن فقط میگفتن بابا بیا مادرمیگه دیدن امیرالمومنین هی زمین میخوره بلند میشه..الهی خبر ندن بهت خبر مرگ عزیز سخته..کار به جایی رسیده بچه ها به سر زنان تو مسجد دویدن راوی میگه دیدم امیرالمومنین هی چند قدم میره زمین میخوره .چندبار این فاصله کمو علی زمین خورد و بلند شد.میگه دوید تو خانه کنار بستر نشست..هی صدا میزنه"یا بنت رسول الله کلمینی" با من حرف بزن فاطمه..به خدا روح از بدنم مفارغت میکنه خانوم... خانوم علی داره دق میکنه با من حرف بزن من پسر عَمِّتَم علیم.. میگن تا صدای مولا رو شنید چشماشو باز کرد." وَبَکت وَبَکاء" گریه کردن هر دو با هم این اشک ها جاری شد.. میگه گذشت دیدن امیرالمومنین این دو دست رو روی سر گذاشت "انا لله و انا الیه راجعون"حالا علی با چهار تا یتیم قد و نیم قد چه کنه..* *غربت امیرالمومنینه امشب.. باید دق بده شیعه رو..میگه بچه هاشو جمع کرد گفت: ای نور چشمان من مادر وصیت کرده "غسلنی باللیل، کفلنی باللیل، دفنی باللیل" اگه بلند گریه کنید این نامردمان میفهمن...ببینید یه دختر چهارساله امشب چطور بغضو تو گلوش نگهداشته..اسماء میگه دیدم این بچه ها آستین به دهان عربی پشت در ایستادن..* چرا پس بوی غربت یارب از این خانه می آید صدای شستن فردی از این کاشانه می آید چرا در پشت درب آن حجره نشسته چهارتن کودک صدای ناله ی هر یک ز دل جانانه می آید ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ادامه⏬
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج سید علی حسینی نژاد 🥀🥀🥀 چرا از روزن در دختری دائم نظر دارد چه میبیند که اشک آن گل دردانه می آید *میگه دیدم آرام امیرالمومنین این بدن نحیف رو بلند کرد رو تختهٔ یک غساله گذاشت.امام صادق ع فرمود:یه شبحی از مادر به جا مونده..* بعد از سه ماه روزدن و رو ندیدنش وقتش شده فاطمه را رو نما کند *میگه آرام دیدم گره چارقد رو باز کرد تا چارقد رو باز کرد دیدم علی شکست. دیدم به یه نقطه ای خیره میشه زینب جواب داد..* بابا جون با چشم تر کبودی روشو بشور بابا جون آهسته تر زخم های پهلو رو بشور *میگه نگاه کردم دیدم هنوز صورت بی بی کبوده.. علی چی رو داره نگاه میکنه.. اسماء آب بریز.آقا بسه دق میکنی چشمتو بردار از این کبودی..* دست میکشم که شاید بره کبودی روت سخته حالا عزیزم شستن زخم پهلوت *میگه علی دست از غسل کشید این سرو به دیوار گذاشت هی میگه...* مریز آب روان اسماء که دست من به زخم سینه می آید *تا اومد بند آخر کفن رو ببنده دید بچه ها از بین در دارن التماس میکنن .. صدا زد. "هَلمّوا تزوّدوا مِن اُمّکم" میگه بچه ها ریختن رو بدن مادر..میگه دیدم این دو دست مادر یتیماشو بغل گرفته..ندا اومد علی جان ارکان و ملائکهٔ عرش به لرزه آمدن این بچه ها رو از روی بدن بردار. اولین کاری که امیرالمومنین کرد دیدن اول زینبو بغل گرفت. زینبو به سینه گذاشت.. دختره ظریفه دق میکنه.. اصلا حرفم با ملائکه ست..آی ملائکه! چنتا بچهٔ قد و نیم قد رو بدن عزیزشون دیدید بیقرار شدید..کجا بودید شما... گوشه ی خرابه.. اینجا دختر و امیرالمومنین بغل کرد گفت ظریفه حساسه دق میکنه ..آی ملائکه! کجا بودید وقتی یه سه ساله یه سر بریده بغل گرفت.. هر کجایی ناله بزن ...«یا حسین» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1736.mp3
15.05M
|⇦مادر ما روز آخر...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ سید علی حسینی نژاد 🥀🥀🥀 پهلو شکسته علی به سوی پدر کوچ می کند. یار و یاوری که رونق خانه علی و قوت زانوان اوست، دارد پر می کشد. اجرک الله فی مصیبتها... شهادت بانوی دوعالم فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت و تعزیت باد ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 جمعه دفتری فاطمه زهرا (س) امام زمان(عج) شهادت بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) شب شهادت فاطمه زهرا(س) است انشاالله به آبروی فاطمه زهرا درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای مریضان انشاالله همه اموات فیض ببرند دلها را روانه کنید مدینه روضه حضرت زهرا (س) برایتان بخونم همه اموات فیض ببرند 🔸چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید 🔸چرا شب غم ما را سحر نمی آید چرا... آقای ما نمیاد... چرا... امام زمانمون نمیاد... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما آقا امشب هر کجا عالم هستی... یک سر هم به مجلس ما بزن... 🔸عزیز فاطمه مهدی بیا به مجلس ما 🔸مگر به مجلس مادر پسر نمی آید همه جا رسمه... وقتی برا مادری مجلس بگیرند... فرزندش میاد تو مجلس... یک گوشه ای میایسته... خوش آمد میگه... آقا...امشب اینجا هم مجلس مادر شماست... ما هم گریه کُن هایِ مادرتون... آقاجان بیا قدم روی چشمان ما بزار... یا بن الحسن... ⬅️امشب شب شهادت بی بی دو عالم زهراست ، بمیرم برای بچه ها ی بی مادر زهرا ، امشب غریبانه غسل مادر را نظاره می کنند ، اشک می ریزند . اگر با چشم دل نظاره کنی می بینی امام حسن یک طرف ، امام حسین یک طرف ، زینب و ام کلثوم یک طرف دیگر نشسته اند گریه می کنند . یک وقت علی کنار بدن فاطمه فرمود : عزیزانم بیائید یک بار دیگر مادرتان راببینید یک وقت بچه ها خودشان را روی بدن مادر انداختند یکدفعه بی بی دستهاش گشود ، یک دست به گردن حسن یک دست به گردن حسین ، یک وقت منادی صدا زد یا علی بچه ها را از روی سینه زهرا ،بلند کن ملائکه ها ی آسمان بی طاقت شدند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرد شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است امشب بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین😭 گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭 ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭 شب جمعه است شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند 🔅ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔅به خون اغشته ای مادرحسین جان انشاالله یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین😭 🔹ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 😭 🔹به خون اغشته ای مادر حسین جان 🔹چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر 🔹به روی نیزه ها بینم سرتو الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 جمعه دفتری شهید گمنام شب جمعه شام غریبان حضرت فاطمه زهرا سلام الله السلام علیک ای مسافر راه حسین السلام علیک ای فدایی پیر خمین آسمان شده خاک مزارت کربلا شده باغ و بهارت نشسته نام تو به لوح آسمان (سلام ما به تو شهید بی نشان 🔸آنهاکه گمنامند , زهرایی تبارند 🔸چون فاطمه بی قبر و بی سنگ و مزارند تو فکر بودم اگه امشب این شهیدان گمنام مادرشون تو این جمع ما بود الان براشون بلند بلند گریه میکردن اگه همشهری من بود همه می اومدن برادراش براش برادری میکردن خواهراش خواهری میکردن امروز(یاامشب) شما هم اومدین مرحبا به شما عزاداران فاطمه که امشب آمدید استقبال شهید گمنام برای شهید گمنام اشک ریختید 🔸جا مانده های صالح و اروند کنارن 🔸جز مهدی زهرا کس و کاری ندارن ⬅️گفت هنوز تو تهران به مادری هست هر وقت میره بیرون کلید و خونه را میده همسایه میگه اگه من نبودم پسرم اومد بهش بگو مادر گفت برو تو خونه منم الان بر می گردم چقدر این پدر و مادرها چندین سال است هنوز چشم انتظاربرگشت فرزندشان هستند انشاالله خداوند هیچ کس رو چشم انتظار نکنه خیلی سخته بعضی ها سوال می کنن گمنام یعنی چی؟ گمنام یعنی آخر مظلومیت ها گمنام یعنی ترس از محرومیت‌ها گمنام یعنی بهترین عاقبتها گمنام یعنی دوری از محبوبیت‌های میگن دیدم یکی از رزمندگان پلاکش کند پرت کرد وسط بیابون گفتم عزیز پلاک نداشته باشی گمت میکنن شناسایی نمی شی گفت اونی که باید پیدام کنه پیدام کرده .. گمنام یعنی در پی شهورت نبودن در کسب منصب‌ها پی فرصت نبودن فرق ما با گمنام چیه؟ ما فکر نامیم عاشقان گمنام رفتن ما بی قرار آنها ولی آرام رفتن باید که سنگ قبرشون از جان ببو ئیم حتی نشان یار از آنها بجوییم اسم شهید که میاد همه میگن مادر شهدا زهراست( س) آی شهیدان عزیز این روزا شهادت مادرتون زهراست س مادرتون فاطمه زهرا سلام الله هم مثل شما گمنام مادرتون هم مثل شما غریبه اما شهید گمنام با اینکه نمی شناسیمتون اما وقتی اسمتون میاد میگیم اینها غریبن اما همچون روزهایی تو مدینه هیچکی نیومد برا مادرتون زهرا مرضیه گریه کنه تشییع جنازه ی مادرتون زهرا س کسی نیامد اما عزیزان امشب شب جمعه شب زیارتی امام حسین علیه السلام است شهدا امام شهدا شهید گمنام (یاشهدای گمنام )اموات جمع حاضر فیض ببرند ﺷﺒﺎی ﺟﻤﻌﻪ ﻛﻪ ﻣﻴﺸﻪ دﻟﺎ ﺑﻬﻮﻧﻪ ﻣﻴﮕﻴﺮه ﻫﺮ ﻛﻰ ﻣﻴﺎد ﺳﺮ ﻳﻪ ﻗﺒﺮ ازش ﻧﺸﻮﻧﻪ ﻣﻴﮕﻴﺮه. ﻳﻜﻰ ﺳﺮ ﻗﺒﺮ ﭘﺪر ﻳﻜﻰ ﻛﻨﺎر ﻣﺎدرش ﻳﻜﻰ ﻛﻨﺎر ﺧﻮاﻫﺮ و ﻳﻜﻰ ﭘﻴﺶ ﺑﺮادرش. امشب مادر پهلوشکسته کربلاست مهمان امام حسینه از طرفی هم شب شام شهادت فاطمه زهراست ⬅️دلتو ببرم مدینه .. بریم در خانه خانم فاطمه زهرا... بریم برا غربت بی بی ناله بزن.. برا غربت امیرالمومنین.. برا غربت یتیمان زهرا ناله بزن..  امان از بی مادری .. (شام غریبان بی بی زهراست ..امشب دیگه این محفل روضه خون نمیخاد) چشم سرتو ببند چشم دلتو باز کن بریم دم در خانه خانم فاطمه زهرا س ..زینب سه ساله رو میبینی..حسنین رو میبینی ..ام کلثوم رو میبینی... هر کدوم زانوای غم بغل گرفتن ...  آروم آروم دارن گریه میکنند.. دیگه خونه مولا صفا نداره...بچه ها غریب و تنهان...😭 (یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..) ⬅️بمیرم برا اون لحظه ای که بچه های فاطمه، از دفن مادر برگشتند،،  چه حالی داشتند ..😭 آقا امیرالمومنین دست بچه ها رو گرفت چجور جلوی در رسیدن  چجور بچه ها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره (بخدا خیلی سخته...اونایی که داغ مادر دیدن درک میکنند... میدونن من چی میگم)😭 ♻به یاد همه ی اموات .. گذشتگان اونایی که بودن بین ما اما جاشون الان خالیه امان امان3 بچه ها اومدن کنار هم نشستن سر در گریبان هم فرو بردند (خونه ای که مادر نداره همینه) آخ ناله میکردند ..مظلومانه گریه میکردند.. ◾️آی خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم ▪️آخ کیا مادر ندارن.. کیا صورت مادرشونو رو خاک گذاشتن..😭😭 (ناله داری یا نه) ◾️آی خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم ◾️دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم مادر مادر.. ◾️هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی ◾️ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم  الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 # فاطمیه دفتری حضرت فاطمه زهرا(س) امام حسین(ع) بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم.. یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ⬅️اجرو مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دو عالم حضرت زهرا (س) ایام فاطمیه است انشاالله درهرگوشه ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به آبروی فاطمه زهرا (س) حاجت روا بشید شفای همه مریضا انشاالله 🔸دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد . 🔸سراغ باغ گلی را شبانه می گیرد ; 🔸چه حکمتی است که چون نام فاطمه آید. 🔸برای گریه دل ما بهانه می گیرد ⬅️صدا زد زد علی جان  شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن، امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده 🔸 اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته 🔸 ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش 🔸بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته ⬅️بدن زهرا رو غسل داد، بدن زهرا رو کفن کرد، یه مرتبه نگاه کرد بچه‌های فاطمه دارن پر و بال می‌زنند، مادر داری یا نه، اگه مادر نداری امروز ناله بزن، انیس یه دختر مادره، مونس یه دختر مادره، میگه تا گفتم بچه‌ها بیایید، یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد، دستای زهرا از کفن بیرون اومد، گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ، گاهی حسینو بغل میگیره، گاهی زینبین رو بغل میگیره، یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان، بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن، دیگه ملائکه طاقت نمیارند یاد شهدا وامام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند ایام فاطمیه گریزی هم داشته باشیم به روضه امام حسین همه اموات فیض ببرند اما یا ابا عبدالله قربان آن بدنی برم که سه شبانه روز برروی ریگ های داغ کربلا انداخته بود کسی نبود غسلش بده کسی نبود کفنش کنه کسی نبود دفنش کنه یا اباعبدالله قربان آن بدنی برم که زیر آفتاب گرم کربلا سوخت حسین آرام جانم حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون دعا احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#(فاطمیه)(۲)▪️▪️▪️🥀🥀 حضرت فاطمه زهرا(س) #(بعداز شهادت) گریز امام رضا (ع) اجرا استاد احمد بهزادی بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... 🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید 🔸به روی دست ملائک بهار می آید 🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی 🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید هرکجا نشستی... اول مجلس... همه با هم... اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ▪️دلا بیا به سرای علی سری بزنیم ▪️به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم ▪️خبر رسیده که این روزها علی تنهاست ▪️بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم ▪️نشد برای مریض علی گلی ببریم ▪️بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم ▪️کسی به گرد یتیمان او نمیگردد ▪️بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم ▪️کنون که جان علی خفته است در دل خاک ▪️بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم ⬅️حالامردم مدینه راحت شدید مادرمان روکشتید دیگه صدای مادربه گوش نمی رسد اخه خودشان گفتند یاروز گریه کن یاشب خسته شدیم از گریه هات(روز) شب یتیمی بچه های مولایمان امام علی است ای کسانی که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای می دونم حاجت داری گرفتاری مریۻ داری جوان داری برای هرحاجتی امدید ازمادر پهلو شکسته درخواست نماید حاجت روا میشید اول مجلس همرا بشیم با صاحب الزمان بگیم اقاجان درکجای عالم در عزای مادر نشستی همه باهم صداش بزنیم یا صاحب الزمان ۲ ⬅️ابن عباس میگه بعد شهادت بی بی فاطمه رفتم سری به امیرالمومنین بزنم همین که وارد دهلیز خانه شدم دیدم فاتح بدر و خیبر - لنگر زمین و آسمان - رو زمین نشسته - حسنین رو زانوان علی نشستن - زینبین دور بابا میگردن - حضرت با انگشت موهای زینب رو مرتب میکرد - ابن عباس میگه یه صحنه ای دیدم جگرم آتش گرفت - هرخانه ای مادر از دست میده پدر دور بچها میگرده آخ قربان😭 دردهای دلت برم آقا- نمیدانم داغ فاطمه چه کرده با امیرالمومنین که بچها دارن دور بابا میگردن اما عزادران مرگ مادربرای دخترها سخته چون مادر انیس دخترها راز دل به مادر میگه انشالا هیچ خانوادهای را داغ مادرنشان ندهدیکی ازخاطرات مادرچادورنماز که هیچ وقت یاد😭 دخترنمی ره ... میگه زینب رفت چادر مادر رو پوشید اومد جلو بابا راه میرفت - بابا جان ببین شبیه مادرم شدم یا نه آخ قربان دردهای دلت برم بی بی - میخواد دل بابا روشاد کنه )همه ما می دونیم دخترها علاقه ی زیادی به بابا دارند ومعرف هستدبه بابای انشالا هیچ خانواده ای را داغ بابا نشان ندهد😭😭 یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضرا ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندایام شهادت بی بی دوعالم زهرای مرضیه است میدونم کسانی هستند که درگوشه ای از این مجلس نشسته اند گرفتارند حاجت دارند مریض دارند به هرنیتی آمده انشالا حاجت روابشید اما آقاجان علی بن موسی الرضا سرشما دردامن حضرت جواد بود که جان دادی مادرت زهرای مرضیه نیز کنار امیر المومنین وصیت نمود کنار امیرالمومنین مطالبش را بیان کردآقاجان توغریب بودی😭 دراتاق تنها بودی مادت زهرای مرضیه هم آن😭 لحظه آخر تنها بود که جان داد اسما میگه هیچ کس داخل اتاق نبودتنهای تنها بود امام علی مسجد بود بچه ها کنار قبر پیامبر بودند دخترها خانه ی هاشمیه بودند وقتی آمدند دیدند بی مادر شدند خودشان انداختند روی بدن مادر ابا عبدالله صورت راروی پای مادر گذاشت مادرجان من حسینم😭 مادرجان چه قدررنج کشیدی که حاضرشدی بچه هایت درکودکی یتیم شوند چه قدررنج کشیدی که برای مرگ خوددعا کردی😭😭 دیشب دعا کردی خدا جانت بگیرد امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات تایپ مداح اهل بیت (ع)احمدبهزادی✍ صلوات شادی روح پدرو مادرم
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن خلج 😭😭😭 خانم ام البنین در مقام و شأن و منزلت ایشون، همین بس که بهر حال این قابلیت رو این خانوم داشت که زیر یک سقف باامیرالمومنین زندگی کنه و به بچه های حضرت زهرا خدمت کنه... خیلی قبل تر از این حرفها هم خواب دید که یک قرص قمر و سه ستاره از آسمون در دامنش فرود آمد، به پدرش عرض کرد که بابا من همچین خواب دیدم، پدرش هم انسان روشنی بود، خیلی انسان روشن و اهل ولایی بود. پدرش گفت :بابا ازدواجی خواهی کرد که ثمره ازدواج چهار پسر، هر چهار پسر عالم را روشن می‌کنند، یکی از بقیه قوی تر و بزرگتره، بقیه ستاره اند پیشش ،بعدها که حضرت امیر،عقیل رو فرستاد برای خواستگاری، حضرت عقیل فرمود: به پدر ام‌البنین که برادرم امیرالمومنین خواستگاره، او اینقدر معرفت داشت که عرض کرد: شما به آقا بگید، ما باید منت بکشیم دختر ما بیاد به کنیزی خونه شما! از ابتدا هم بی بی آمدن تو خونه امیرالمومنین، یکی از مقاصد مهمشون خدمتگذاری به بچه های حضرت زهرا بود... بعد هم که عاشق و دلباخته امام حسین شد، بچه ها را جوری تربیت کرد که اینها جز به فدا شدن برای امام حسین به چیز دیگه ای فکر نکنند... شخص سائلی هر سال می اومد در خونه ی ابوالفضل، می اومد عرض میکرد: آقا! خرج سال من رو بده من برم، حضرت هم بهش عنایت میکردن، این خرج سالش رو میگرفت و می رفت بی خبر از همه جا بود، اون سال هم مثل هرسال اومد و در زد وکنیز اومد دم در که کیه؟ سائل بهش گفت: برو بگو گدای همیشگی اومده... چی میخوای؟ گفت برو به آقا بگو، سائل اومده ،میگه خرج سالم رو بده! برم... کنیز رو ساده دلی خودش گفت برو دیگه اینجا نیا! گفت چرا؟گفت اون آقا روکربلا کشتنش، شهیدش کردند، دیگه نیست... این هم سرش رو انداخت پائین که من به خانواده ام گفتم میرم میگیرم حالاجواب زن و بچه ام رو چی بدم؟سرش رو انداخت پائین و ناامید داشت میرفت و تو فکر بود که چکنم؟ دید کنیزه داره میدوه میاد... چه اتفاقی افتاد؟ کنیز آمد داخل خانه خانم فرمود کی بود؟ گفت: خانم! یه گدایی بود گفتم بره! گفت چی میخواست؟گفت: من گدای هرسالم اومدم خرج سالم رو بگیرم ردش کردم گفت با اجازه کی ردش کردی؟ مگه در خونه ی تو اومده بود ردش کردی؟ بدو دنبالش پیداش کن برو بگو برگرده کنیز دوید گفت: آقا! برگرد بیا خانم خونه کارت داره، اومد سلام کرد بی بی فرمود: این کنیز اشتباه کرد، به شما اشتباه گفت، عباس شهيد شده، مادرش که نمرده، تا هر وقت خواستی بیا اینجا خرجت رو از من بگیر من هستم...* هر چند او دگر پسر خویش را ندید هر گز غمین نشد که عباس شد شهید دق کرد بعد از اون که به او این خبر، رسید بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم به جای آب لب انور حسین کارش دگرنشستن در آفتاب شد آتش فشان، قصه و کوه مذاب شد شرمنده نگاه غریب رباب شد آنقدر سوخت شمع وجودش که، آب شد رو می گرفت، نزد دوتا خواهر حسین *کار شبهای ام‌البنین این بود هر شب راه می افتاد تو کوچه پس کوچه های بنی هاشم، در خونه بنی هاشم، یکی یکی در میزد عباسم رو حلال کنید، می خواست آب بیاره نگذاشتن ،اما یکی از این خونه ها رو وقتی میرسید در نمی زد، اینقدر مینشست گریه می کرد تا صدای گریه اش به صاحب خونه می رسید، صاحب خونه می اومد در رو باز می کرد خودش رو می نداخت رو پای صاحبخونه، می گفت: رباب! عباسم رو حلال کن... ام البنین دیگر پسر ندارد واویلا واویلا دیگر بنی هاشم قمر ندارد واویلا واویلا دیگر مرا ام البنین نخوانید واویلا واویلا⏬⏬⏬ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝ ⏬⏬⏬
مداحی آنلاین - روضه حضرت ام البنین - علیرضا اسفندیاری.mp3
9.87M
وتوسل ویژهٔ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن خلج⏫⏫⏫
مداحی آنلاین - بنال ای دل دل عالم غمین است - نادر جوادی.mp3
4.97M
وتوسل ویژۀ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج نادر جوادی 😭😭😭 بنال ای دل؛ دلِ عالم غمین است شبِ جان دادن ام البنین است در این ماتم مگر اگر اشکی بریزد جزایش با امیرالمومنین است غمِ ام البنین پایان ندارد که دردِ بی کسی درمان ندارد نظر بر کربلا می کرد و می گفت بیا جانا که مادر جان ندارد بیا عباسِ من ای نورِ دیده زِ هجرت قامتِ مادر خمیده بیا تابوتِ مادر را تو بردار بزن بر سینه با دست بریده ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 دفتری حضرت_ام_البنین(ع) امام حسین (ع) بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم اللهم‌صل‌علی‌فاطمة‌وابیها‌وبعلها‌وبنیها‌والسرالمستودع‌فیها‌بعددمااحاط‌بهی‌علمک آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن اما دست عالمی رو گرفته. آقا اباالفضل ومادرش هیچ کس را دست خالی رد نمی کنند آقا اباالفضل خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده حالا برات روضه ام البنین بخونم همه اموات فیض ببرند ⬅️ ااما اونایی که مدینه رفتند می دوند همه شهر نورانیه همه جا چراغ داره فقط یه جا عزیزان تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره.. (دلتو آماده کن) همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه.است..4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه. آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست.. همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه.. هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی.. اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه.. اونم قبر مادر ادب ام البنینه..😭 امروز بریم کنار قبر بی‌بی ام البنین.. 💔قربون مقامت برم بی‌بی جان.. انشاءالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا ی دردای دل این مادر اشک بریزیم. ☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم. امیرالمومنین وارد منزل شد.. دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه.. (امان از دل امیرالمومنین) صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی. صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم.. (چی شده) آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید..😭 (هاا ناله داری یا نه) (چرا فاطمه نگم) مگه از اسم فاطمه بدت میاد (نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه که کنیز فاطمه باشم 🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم بچه هاحسنین و زینبین به یاد مادر می افتند.😭 یاد مصیبتای مادر میافتن. تن و بدن بچه ها میلرزه. زینبم ناراحت میشه محزون میشه. دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم. آقا فرمود پس از این به بعد ام‌البنین صدات میزنم . 💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها. من که پسری ندارم. فرمود ام البنین. خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر.. ولی گل سر سبدشون یه پسره.. ( با اینکه بنی هاشم زیبا رو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه.. ♥️ ای وای 3 (آی قربون این ناله ها برم) امروز بلند بلند برای ام النین ناله بزنید😭 ⬅️همین قدر برات بگم.. همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع..می نشت 4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد. مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد می گفت زنهای مدینه دیگه منو ام البنین صدا نزنید. من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم. دیگه به من ام البنین نگین..چون دیگه هیچ پسری ندارم میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند ⏪یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه امام حسین(ع) وامام رضا(ع) همه امواتمان فیص ببرند اما یا ابا عبدالله قربان آن بدنی برم که سه شبانه روز برروی ریگ های داغ کربلا انداخته بود کسی نبود غسلش بده کسی نبود کفنش کنه کسی نبود دفنش کنه یا اباعبدالله قربان آن بدنی برم که زیر آفتاب گرم کربلا سوخت حسین آرام جانم حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴 (2) دفتری_حضرت_ام_البنین(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم ‍ 🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات 🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات 🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات 🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت 🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً یا صاحب الزمان‌.... السلام علیکِ یا اُمَّ البنین یا زوجَةَ امیرِ المومنین السلام علیکِ یا امَّ اَبی الفضل العباس ... 🔸شایسته بودی با امیرالمومنین باشی 🔸زیرا لیاقت داشتی ، مرد آفرین باشی 🔸وقتی علی فرقی ندارد با رسول الله 🔸مثلِ خدیجه بی شک اُم المومنین باشی 🔸در تو علی دیدست ظرفیت به حدی که 🔸قبل از پسر آوردنت اُم البنین باشی 🔸با ساکنان عرش داری اُنس جوری که 🔸اصلاً نمی آید به تو اهلِ زمین باشی 🔸قصد کنیزی داشتی در خانۀ زهرا 🔸تا چند سالی دخترش را هم نشین باشی ماها که دم از ابالفضل میزنیم ، باید برا مادرش کم نزاریم .. حتماً امشب اومده دم در ایستاده به عزادارای مادرش خوش آمد بگه .. اما آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته کربلا دستاشو ازبدن جداکردن اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین رومیارن به خانه ی امیرالمومنین این تازه عروس گفت وارد نمیشم به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.واردنمی شم (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم... فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزی وخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند میومد بقیع چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین..حسین 🔆 گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره.. 🍁اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره. 🍁 ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. حسین آرام جانم حسین روح روانم الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
|⇦•پیرزن آمده هنگام خزانش.. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید مهدی حسینی 🥀🥀🥀 صل الله علیک یا ام البنین پیرزن آمده هنگام خزانش چه‌کند اینهمه داغ ربوده است توانش چه‌کند خبر آمد که پسرهای تو را نیزه زدند رفت از دست خدایا ضربانش چه‌کند هرچه گفتند چه آمد سرشان گفت: حسین گفت بی سایه‌ی آن سروِ روانش چه‌کند تا که گفتند عصای تو هم اُفتاد زمین خم شد و ماند که با قدِ کمانش چه‌کند پیشِ طفلانِ حرم پیش رُباب و زینب غمِ شرمندگی اُفتاده به جانش چه‌کند روضه‌ها را همه خواندند و فقط داد کشید اشک آبش شد و غم تکه‌ی نانش ، چه‌کند بعد از آن هیچ زمان پیشِ تنوری ننشست جگرش سوخته و... سوخته جانش چه‌کند *در مکاشفه ای به مرحوم میرزای نائینی ، خانم ام البنین رو دیدن ، فرمودن میرزای نایینی اگر در شدائد و مصائب گرفتار شدی از یاد و ذکر من قافل نشید، صدیقه‌ی طاهره خیلی به من آبرو داده .. لذا میرزای نایینی به شاگردانش دستور داده بود مشکلات بزرگی که گرفتار می‌شید از این ذکر قافل نشید ، کدام ذکر ؟! دخیلک یا مولاتی ، یا ام البنین اغیثینی .. بانی برپایی جلسات روضه ابی عبدالله خانم ام البنین بوده .. میگه زن ها از منازلشون حرکت میکردن به سمت خانه ام البنین ، خانم خودش دم در می نشست بی بی زینب میومدن مجلس روضه میگرفتن .. * خواند زینب دو سه خط روضه و اُفتاد زمین مانده با خاطره‌ی چند جوانش چه‌کند خواهری که به برش پنج برادر را داشت پنج، سرنیزه نشین بُرده امانش چه‌کند همسفر بودنِ با شمر برایش کم نیست آه با حرمله و زخم زبانش چه‌کند این سر از چند جهت وا شده ، آهسته بران وای اگر نیزه دهد باز تکانش چه‌کند می‌رود شامِ پُر از سنگ و غم و زخم ولی مانده با جمعیت چشم چرانش چه‌کند نفس آخر و چشمش به در و بی پسر است پیرزن مانده که بی فاتحه‌خوانش چه‌کند آنکه نامادری‌اش آبروی مادرهاست گر نیایند دگر گریه کنانش چه‌کند شاعر : حسن لطفی *عمۀ سادات به همه بنی هاشم می‌فرمود هرکسی واقعه ای رو تو کربلا دیده بازگو کنه، صدای ناله ها بالا می رفت ، وقتی روضه خوان از عباس میخواند میگن خانم سرش رو پایین می‌انداخت سکوت میکرد این دستاش رو جمع میکرد تا حرف از عباس میشد میدیدن دختر امیرالمومنین دستاش داره میلرزه .. ام البنین اومد صدا زد چیه زینب جان چرا به روضه عباس میرسه به این وضع می افتی و پریشان میشی؟ .. نوشتن خانم غش میکرد انقدر گریه میکرد .. ساعتی بعد که به هوش میآمد فقط بنی هاشم مونده بودن میگفت بزارید مصیبت عباس رو من نقل کنم .. وقتی رسیدیم به کربلا من خودمو انداختم رو قبر حسین ، هرکی یه قبری رو بغل گرفت یه گوشه ای زبون گرفت .. همینجور که ناله میزدیم دیدیم یه صدای گریه ای همه رو بهم ریخته پرسیدیم از امام سجاد و دیگران کیه داره ناله میزنه .. فرمودن بی بی جان از کنار نهر علقمه ست ، سکینه رفته داره با عموش درد و دل میکنه .. میگه همه هاشمیان دویدیم سمت قبر عباس .. این جای مصیبت که رسید تو مدینه مقتل میگه هی به صورتش میزد هی موهاش رو میکشید .. صدا زد ام البنین رفتیم سمت قبر همه صدا میزدیم عباس موقع غارت و آتش خیمه ها کجا بودی .. عباس وقتی بچه اومدن تو مجلس اون حرومی کجا بودی .. عباس وقتی رفتیم تو بازار کجا بودی .. عباس موقع ذبح حسینم کجا بودی .. میگه والله از زیر قبر یه صدایی شنیدم یا خجلتا .. وا حسرتا یا عزیزت امیر .. صدای خجالت عباس به گوش همه رسید .. دیگه باید مردونه گریه کنی .. بزرگان ما میگن هرکی میخواد تو زندگیش مشتش وا نشه برا عباس داد بزنه .. دیگه امام سجاد توان از کف داد جواب عمه ما رو داد والله به خدا عمه جان عباس دیگه کاری از دستش بر نمی اومد .. امام سجاد می فرمایید وقتی من به کمک بنی اسد ابدان مطهر رو دفن کردم رفتیم سمت نهر علقمه عباس رو دفن کنیم والله دیدم بدن مبارکش مثه شیرخواره ها شده بود .. آخه چرا ؟؟ قطعت يداه ورجلاه في واقعة الطف .. وقتی ابی عبدالله اومد دید سری نمونده .. سر از هم پاشیده .. حسین ..* ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
سید مهدی حسینی.mp3
19.56M
|⇦•پیرزن آمده هنگام خزانش.. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید مهدی حسینی 🥀🥀🥀 میگفت جوری نشه تو قلاب بگیری همه به امام حسین برسن ولی خودت بری جهنم! حرف حکیمانه ای زد! ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 و مناجات امام زمان(عج) روضه دفتری امام زمان(عج) و حضرت زینب (س)(سوریه) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان 🔸غم عشقت مرا بيچاره کرده 🔸دل تنگ مرا صد پاره کرده 🔸هواي ديدن روي تو يک عمر 🔸مرا در کوچه ها آواره کرده يابن الحسن ، يابن الحسن 🔸به تنگ آمد دلم از این جدائي 🔸عزيزم جان جانم کي مي آئي 🔸سراپا از غم هجر تو دردم 🔸بيا اي نازنين دورت بگردم ⬅️آقاجان کجای عالم از غم عمه جانت زینب کبری اشک می ریزی این روز عمه جانت منتظر شماست 🔸با بارگاه زینب کبری چه می کنید 🔸با قلب پاره پاره زهرا چه می کنید 🔸کفتارهای شوم پر از کینه از علی 🔸گرد حریم دختر مولا چه می کنید 🔸زاییده از درون کدامین تجاوزید 🔸با اهل بیت حضرت طاها چه می کنید 🔸دنیایتان خراب و قیامت خراب تر 🔸در دادگاه ویژه فردا چه می کنید 🔸ازحد گذشت جرأت وگستاخی شما 🔸با بارگاه وگنبد خضراء چه می کنید ⬅️آقا به جان عمّه ات زينب بيا (نام عمه ي امام زمان حضرت زينب آمد) آقا خيلي عمه اش را دوست دارد آقاجان امشب کدام گوشه دنیا ازغم عمه جانت زینب اشک می ریزی آقا امشب به داد عمه جانت زینب برس این شب ها حرم عمه جانت زینب در خطره چشم انتظار شماست آقاجان امید همه شمایید خود شما فرموده اید به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را به حق عمه ام، حضرت زينب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزديک گرداند امشب شما رو به جان عمه ات. همان عمّه اي که در کوچه هاي مدينه دنبال مادر مي دويد.قسم میدم خودت حافظ حرمین شریفه سوریه باش انشاالله خود امام زمان دستهای کسی روکه به سوی حرم عمه جانش دازبشه قطع کنه ازاین به بعد عزیزان حرم بی بی زینب (س) وحضرت رقیه بی زائر میشه آروز زیارت به دلمان می مانه عزیزان خیلی ما شهید مدافع حرم داریم که به عشق دفاع از حرم بی بی زینب به سوریه رفتند نگذاشتند کوچکترین جسارتی به حرم بشه جانشان رو فدا کردند حاج قاسم عزیز کجای که نگذارید به حرم نزدیک بشن حالا هم زیاد داریم عزیزانی که ازحرم بی بی دفاع کنند اما حالا خیلی برامان سخته که نتوانیم اگر احیانا جسارتی بشه بتونیم بریم جانمان رو فدا کنیم امان از دل زینب😭😭 نمي دانم کدام روضه را بخوانم که نام زينب نباشد هر روضه را بخوانيم نام زينب است، مدينه زينب، کنار بستر مادر زينب، کوفه کنار بستر بابايش علي زينب، کنار طشت پر از خون امام حسن زينب، کربلا زينب، خيمه گاه زينب، قتلگاه زينب، دمّ دروازه ي کوفه زينب، تو مجلس يزيد زينب، خرابه ي شام زينب انشاالله بی بی همان طوری که درخرابه شام پرستار رقیه امام حسین بوده این جاهم خودش ازحرم دوردانه حسینش دربرابر این گروه ازخدابی خبر محافظت کنه، اربعين کربلا زينب، همه جا زينب است. امّا وقتي برگشت مدينه، از بس داغديده، عبدالله بن جعفر زينب را نشناخت. صدا زد: عبدالله! حق داري زينب را نشناسي ! زينبي که داغ شش برادر ديده است. عبدالله کجا بودی ببینی در یک نصفه روز همه هستی زینب را گرفتند. خانوم جان ازت گلگی دارم.عبدالله گلگیت چیه؟ خانم شنیدم روز عاشورا هر کسی زمین افتاد تو اومدی براش گریه کردی،شنیدم بالا سر علی اکبر رفتی،همه جا کنار حسین بود اما چرا دوتا بچه هام رو زمین افتادن از خیمه بیرون نزدی؟بالا سر بچه هامون نرفتی؟ صدا زد عبدالله من خواستم بیرون بروم،گفتم مبادا حسین حال منو ببینه؛ببینه چطور برا بچه هام گریه می کنم خجالت بکشه... حسین... ♦️او می دوید و من میدویدم ♦️او سوی مقتل من سوی قاتل ♦️او می نشست و من میدویدم نشستم ♦️او دوی سینه من در مقابل ♦️او می برید و من میبردیم ♦️او از حسین سر من از حسین دل اماجمله آخرو التماس دعا 🔸شیعه بنگربه زینبش حساس است 🔸او دختر زهراست و عطرِ یاس است 🔸ای دشمن اسلام به جایت بنشین 🔸حافظ به حریم حرمش عباس است الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
امام رضا(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یارحیم امشب به نام امام رضاست من و شما هر موقع گرفتار میشیم عقده دل داریم کربلا که نمیتونیم بریم مدینه که دوره اما میگم به بلیط مشهد بگیریم بریم کنار حرم امام رضا امشب به امام رضا بگو آقا درسته میگن تو غریبی امام آقا منم غربیم منم کسیو ندارم امشب بگو امام رضا جوون دارم خجالتشو میکشم امشب بگو امام رضا مریض تو خونه دارم امشب بگو امام رضا از دوا و دکتر خسته شدم امشب بگو امام رضا مشکلات زندگی دارم امشب بگو امام رضا جوانم آبرو دارم آرزو دارم اما همجا حرف دلمو نمیزنم امشب به امام رضا بگو آقا تورا به جان مادرت فاطمه به من نگاه کن آقا به زندگیم نگاه کن به جوانیم رحم کن اگر اشک چشمت جاری شدبدون امام زمان تومجلس ماست آه خواهرم.. معمولاً در مجلس ختم یک برادر گریه کن خواهره داغ برادر دیده داریم تومجلس خواهری داریم که داغ دیده باشه خواهری که داغ برادر دیده باشه می دونه من چه میگم تومجلس برادر به سینه می زنه اما من قربان امام رضا برم امام رضا گریه کن نداشت به به هرموقع صدای ناله بلند میشه خدا نگاه می کنه هرموقع اشکها جاری میشه امام زمان نظر میکنه آه برادری که صدای منو می‌شنوی داغ پدر دیدی پدرنداری سایه سرنداری اعتبار نداری چراغ خانه ات خاموشه.. بگو امام رضا من هم به جای جوادت برات گریه می‌کنم خیلی به جوادش علاقه داره آه آه خواهر و برادری که می خواهی برای جوانت دعا کنی امشب به امام رضا بگو تورا به جوانی جواد ائمه ات به جوانیم نگاه کن یا علی موسی الرضا این مردم جای روندارند برن امام رضا این مردم کسی روندارند غریبند چه یارضاتوخودت ضامن غریبانی توخود غریبی وقدرغریب می دانی حالا که اشکت جاری شدمی خواهی روضه امام رضا بخونم برات می خواهی صدا با ناله بلند کنی ای خواهری که دارای اظطراب می کنی برادری که معرفت نشان دادی امشب برات کربلا و مدینه روبگیر از امام رضا..روی خاک نشستی بعضی‌ فرش زیر پایشان پهن نشده به عشق امام رضا روی خاک نشستند امشب بگو امام رضا دلم می خواد کربلا برم امشب بگودلم می خواد مدینه برم یک شبی هم کنار قبرستان بقیع روی خاکها بنشینم برای قبر گم شده مادرت گریه کنم (یاالله یا بقیه الله) اباصلت میگه یک وقت دیدم امام رضا وارد حجره شدیاامام رضا خودت نظر کن میگه یوقت دیدم امام رضا وارد حجره شد عبا به سر انداخته ای می نشیند ای بلند میشه ای میگه مادر مادرنداری امشب به امام رضا بگو.... ای می نشینه ای بلند میشه ای صدا می زنه جگرم تشنگی می سوزه می خوام یک اسم ببرم ببینم چقدر معرفت نشان می دی صدازد اباصلت فرشهای حجره روجمع کن گفتم آقا برای چه فرشها روجمع کنم صدا زد اهرمی خوام مثل حسین غریبانه جون بدم اباصلت میگه فرشهای حجره روجمع کردم دیدم آقا مثل مارگزیدی به خود می پیچد ای صدا می زنم میوه دلم جوادم باباکجای امید دارم چشم انتظار نباشی امیدوارم موقع جان دادن نگاه به درنباشه منتظر عزیزت نباشی گفتم این آقای غریب کسی رو نداره یک دفعه دیدم یک جوانی خوش سیما داخل حجره به سینه می زنه میگه غریب بابا مظلوم بابا آقا شما کی هستی ازدر بسته حجره وارد شدی صدا زد اباصلت من جگر گوشه همین آقای غریبم من جواد ائمه ام گرفتاری مریض داری نامه گفتم ودعات کردم اباصلت ان خدای که از مدینه تا طوس به یک چشم به هم زدن رساند می تونه ازدرب بسته وارد کنه آخ بمیرم برای غربتت بابا.. بابا بمیرم برای مظلومیت بابا تا امام رضا نگاه به جوادش کرد یوقت بلند شدجوادشو در آغوش گرفت گفتم ودعات کردم اگر آرزو داری به امام رضا بگو صدا زد جوادم بابا آرزو داشتم دامادت کنم آرزو داشتم خوشین رو ببینم جوان دارها ای مادری صدات به ناله بلند کردی نکنه چشم انتظار ی نکنه مادر شهیدی نکنه جوان داری دستت خالیه حضرت زهرا آمده حسینیه طفلان مسلم حضرت معصومه آمده امام زمان کجای مجلسی جواد ائمه سربالا روبه دامن گرفت اما لا یوم کیومک یا ابا عبدالله دلها بسوزه برای غرببی که کربلا سرجوانش علی اکبر و به دامن گرفت ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی خفته در خاک خراسان، تو غریب الغربایی آقا پول ندارم مکه برم آقا پول ندارم کربلا برم آقا پول ندارم سوریه برم اما چشم امیدم به شما است آقا آقا فرج امام زمان را نزدیک کن الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون 🖌تایپ استاد احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 پدر شام غریبان(2) امام حسین (ع) گریز حضرت رقیه (س) بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن ♦️خدایا بی سرو سامانم امشب ♦️اسیر درد بی پایانم امشب ♦️ز دستم رفته بابای عزیزم ♦️بگرداب الم حیرانم امشب ♦️پدر از هجر رویت بی قرارم ♦️چو شمعی تا سحر گریانم امشب ♦️شب شام غریبان تو باشد ♦️رود بر آسمان افغانم امشب ♦️الا ای شمعها امشب بسوزید ♦️که من در آتشی سوزانم امشب ♦️گلم را عاقبت از شاخه چیدند ♦️چو بلبل زار و سر گردانم امشب ♦️بود عکس تو بابا رو برویم ♦️گرفتار غم دورانم امشب ♦️عجب شام غریبانی است امشب ♦️سرشک از غصه بردامانم امشب ♦️بخوانم من نماز لیله الدفن ♦️برایت طالب غفرانم امشب ♦️بیا بابا به بین بر سفره غم ♦️ز هجران تو من مهمانم امشب ♦️کجا یاد تو می گردد فراموش ♦️پریشان خاطر و نالانم امشب ♦️نمانده طاعت و تاب و توانی ♦️گرفته غم تمام جانم امشب ⬅️مجلس امشب ما به مناسبت شام غریبان پدرمهربان و دلسوز بنام.......... بر پا شده است، برادران داغ دیده ، پسران ودختران داغ دیده ازامشب دیگه چراغ خانه تان خاموش شده از امشب دیگه جای خالی پدر را احساس می کنید انشاالله روح این پدر را بر سر سفره آقا امام حسین مهمان کنه اما عزیزان داغدیده، میدونم دلی غمدیده دارید نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ولی باید بگم پدر ستون خونه و روشنایی خونه ست، پدر پشت و پناه دختره ، پدر تکیه گاه دختره حالا ک دلتون شکست بریم در خونه آقا ابا عبدالله اشکاتو آمیخته کن با اشکای یتیمان ابا عبدالله😭😭😭 اما من بمیرم برا یتیمان امام حسین ، آخه تو کربلا کسی نبود با عزیزان حسین همدردی کنه بمیرم هر وقت ک میگفتن بابا مونو میخوایم با ضرب تازیانه و سیلی جوابشونو دادن، شما رو فامیل با ناز و نوازش از بدن بابا جدا کردن اما بمیرم برا دختر امام حسین با ضرب سیلی از بدن بابا جدا کردن بخدا داغ بابا آتیش میزنه قلب آدمو اما برا دختر داغ بابا سخت تره ، همۂ وجود یه دختر باباشه، الهی بمیرم برا غربت حسین، بخدا خیلی سخته یه دختر بدن پاره پاره ی بابا شو ببینه، بخدا خیلی سخته یه دختر بدن بی سر باباشو ببینه ، یه جایی هم تو خرابۂ شام سه سالۂ امام حسین هی بهونه ی بابا رو می گیرد، هر کاری کردن این دختر آروم نشد اینقدر گریه کرد تا سر بریده ی باباشو براش اُوردن با دستهای کوچیکش این سر و به سینه چسباند و شروع کرد به درد و دل کردن با سرِ بابا.😭😭.... چه بلایی سرت آوردن...بابا... 🔸سر و روی پدر را پاک می کرد 🔸برایش عقده ی دل باز می کرد صدا زد بابای خوبم..😭. 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا😭 بابا کی با چوب به لب و دندانت زده... اما میخام بگم..😭. بابای خوبم😭... 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن..😭. 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم... طاقت سیلی خوردن ندارم...😭 طاقت سنگ خوردن ندارم... 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀 مادر ختم مادر روز اول فاطمه زهرا یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ ♦️خداوندا دگر مادر ندارم ♦️دریقا سایه اش برسرندارم ♦️همه گویندکه مادر رفته ازما ♦️فراق مرگ او باورم ندارم ♦️مادرجان دلم را مادر شکستی ♦️تمام رشته عمرم گسستی اخ قربان دردهای دلت بشم مادر 🔸امیداست فاطمه دستت بگیرد اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر😭😭 برای حسین فاطمه عزاداری کردید 🔸امید فاطمه دست بگیرد😭😭 🔸که تودر روضه زهرا نشستی 🔹دوچشمی ای فلک پر آب دارم 🔹دلی پر غصه وبی تاب دارم 🔹چرا چون مرغ شب از دل ننالم 🔹که این جا مادری درخواب دارم ⬅️ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده همسری مهربان مادری دلسوز خواهری غم خوار ازدست دادید باچه احترامی بدن نازنین مادر عزیزمان را. غسل دادید کفن کردید بدن مادر به خاک سپردید همه فامیل همسایگان ...... امدند درکنار شما بودند به شما تسلیت گفتند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روی این مادر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهر میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسما روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسما متوجه شدعلی دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله... صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید... صدا زد اسما دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا ... دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی که زینب آمد گودی قتلگاه ... اما برادران مرحومه این جا شما کنار بدن خواهر بودی اما کربلا برعکس شد... خواهر آمد کنار بدن برادرچه کرد شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها را کنار زد صدا زد زینب ... 🔸گلی گم کرده ام می جویم اورا 🔸به هر گل می رسم می بویم اورا 🔸گل من یک نشانی دربدن داشت 🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت اما جمله اخر و زبان حال فرزندان مرحومه والتماس دعا ♦️یتیمی درد بی درمان یتیمی ♦️اخ یتیمی خاری دوران یتیمی بدون مادر خیلی سخته مادر جدایی ما خیلی زود بود مادر ♦️الهی طفلی بی مادر نباشد ♦️اگرباشد دراین سامان نباشد علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
|⇦•بنام‌خداوند.. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ استاد حاج‌منصور ارضی 🥀🥀🥀 "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ..السَّلام عَلی مَحالِّ معرفةِ الله ِ و مَساکنِ بَرَکةِ الله" بنام خدای ادب آفرین بنام خداوند ام البنین بنام زنی ماورای ادب قلم میزنم از خدای ادب زنی در نگاه علی محترم پس از فاطمه با علی همقدم به بیت ولای ،یاورش خواندن حسین و حسن مادرش خواندن *اونا گفتن مادر..تا وقتی از مدینه خواست بیاد بیرون صدا زد. یااماه! اجازه بده ما بریم دید ام البنین گریه میکنه فرمود: عباس جان برو با مادرت برادرات هم برید خداحافظی کنید آرامش بهش بدید اومدن.. گریه ی ام البنین چیه؟فرمود: عباس جان به تو و داداشات میگم بدون حسین برنمیگردین...* علمدار خیبرشکن بوده است به شیر خدا شیرزن بوده است نثار حسین است لبخند او عموی رقیه است فرزند ا ملائک قیامش سلامش کنن امامان همه احترامش کنن شبیه خداوند، ماه آفرین نبوده در عالم جز ام البنین نشستم شبی فکر کردم به او شدم با خیالات خود رو به رو شنیدم صدایی ز ام البنین که میگفت باشاه دین این چنین علی ای امیر دو دنیا علی به عرش خدا مقتدا یا علی خدا خانه دارد میان دلت ملک جای خود، انبیا سائلت علی جان! به احمد تویی بهترین جانشین نخی از عبای تو حبلُ المتین تویی روز و شب همکلام خدا بسوی توجاریست سلام خدا سعادت درِ خانه ام را زده است چه عشقی بدنبالم آمده است نگین مرا اصل دانسته ای مرا لایق وصل دانسته ای ولی من کجا ،وصل حیدر کجا *چه ادبی داشته خانم تازه میخواد تواین خونه بیاد* ولی من کجا وصل حیدر کجا مرا پیش تو شأن همسر کجا کنارتو قلب جهان میتپد در این خانه زهرا نفس میکشد کنار تو حتی خَسی نیستم پس از فاطمه من کسی نیستم نفس میزنی در هوایم بس است کنیز تو باشم برایم بس است غریبی اگر یاریَت میکنم‌ چو مردان علمداریَت میکنم در این راه زهراست الگوی من فدای تو بازو و پهلوی من من عمری به عشق تو می زیستم کنار تو چون کوه می ایستم سپاه تو را تقویت میکنم برای تو یَل تربیت میکنم جگردار و غُرنده مانندشیر یَلانی دلاور ولی سر بزیر به راه تو از هر که همراه تر به چهره، یکی از یکی ماه تر سرافراز و سرلشگر و صف شکن ولی خاک پای حسین و حسن در آن روزها سالهایی گذشت ولی در فراق و جدایی گذشت ز یَل های او قیل و قالی نماند به جز قبرِ (خالی)خیالی نماند *دشمن داره تعریف میکنه میگه میومد وسط بقیع حالا که نذاشتید زهرا گریه کنه هی زدیش مسخره کردین،دقش دادین من میام وسط بقیع.چهار صورت قبر درست میکرد شروع میکرد روضه خوندن باصدای بلند همه رو میریخت بهم تا دشمنم گریه کرد براش..* چنان یاد دستِ قلم گریه کرد که با گریه اش سنگ هم گریه کرد خودش را در آغوش زینب کشید در آن لحظه که این خبر را شنید عمودی بهم ریخت در کربلا سر نازنین ابالفضل را.... *عمود رو برای سنگ های بزرگ که خورد کنن استفاده میکردن( یاابالفضل) چی بهتون بگم..میگه وقتی زدن کل مغز روی شونه هاش ریخته..* عمودی بهم ریخت در کربلا سر نازنین ابالفضل را دلش از غم و غصه ها کَنده شد خبر آمد و سخت شرمنده شد خبر راوی داغی از کربلاست در این داغ عالم بسوزد رواست که در پیش چشم تر زینبین زده چکمه پوشی لگد برحسین «حسین......» گفت زینب جون واقعا همین بوده شنیدم یکی با زانو رو سینه ی حسینم نشست شنیدم سر جدا کرده یهو ناله زد..بی بی جان شنیدم سر بریده نشد از قفا بریدن "یا نَحرََا مَنحُورا" حسین جان تو رو نحرت کردن...امان چکمه پوشی.. میدونی براچی داره چکمه پوش رو میگه؟ آخه منم از بنی کِلابم اونی هم که اومد رو سینه ی حسین نشست از اهل بنی کِلاب بوده من خجالت میکشم.بی بی جان کاشکی من مرده بودمو نمیشنیدم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی 🥀🥀🥀 میفهمی چی میگم آخه شمرم از بنی کِلاب بوده مگه نشنیدی امان نامه آورد شب تاسوعا برا ابالفضل و برادراش..فریاد زد آی بنی کلاب ها... امام‌حسین فرمود: عباس جان دشمنم صدا میزنه جوابش رو بده. با ناراحتی اومد گفت: منم..ازبنی کلابمو برا شماها امان نامه آوردم فرمود: نانجیب ما امان نامه داشته باشیم ولی پسرفاطمه امان نامه نداشته باشه داره اون رو میگه حواست باشه دوباره میخونم همان‌چکمه پوشی که فامیل اوست همانیکه بسیار بی چشم و روست نه تنها سر از شاه دین چیده است به جان دادنش نیز خندیده است رها کنین این بدنو دیگه جون نداره انقده خون رفته ازش دیگه خون نداره دشمن گریه کرد براش آهن گریه کرد براش از غربتش هرمرد و هر زن گریه کرد براش «حسین....حسین....» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝
حاج منصور ارضی_روضه حضرت ام البنین (س) - 5 دی 1402-1704111401.mp3
16.89M
|⇦•بنام خدواند... .. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفس استاد حاج منصور ارضی 🥀🥀🥀 یکی از مادران برجسته تاریخ «ام البنین، فاطمه کلابیه» است که زندگی او مالامال از عشق به ولایت و امامت بوده و در تربیت فرزندان دلیر و شجاع و با ادب چون عباس بن علی علیه السلام بسیار موفق بوده است. ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠لینک کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠لینک ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 خادم کانال ╚═══💫💎═╝