eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.4هزار دنبال‌کننده
52 عکس
42 ویدیو
109 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5947268290245036634.mp3
3.31M
نوحه به سبک منم آواره بین کوفه 🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴 شب و روز شهادت حضرت زهرا (س) خداحافظ ای مهربانم ، مرو ای یار قد کمانم تماشا کن اشک روانم ، یازهرا ببین زهرا در اضطرابم ، بدون تو خانه خرابم مده با داغ خود عذابم ، یازهرا الوداع ، بگو رو به قبله چرا خوابیدی همه زندگیِ مرا پاشیدی ، ز من دل بریدی؟ خدا نگهدار ، ای همسر علی ببین چه خاکی ، شد بر سر علی نظر نما بر ، چشم تر علی فاطمه جانم ، زهرا مرو مرو زنم دست غم روی دستم ، ز روی تو شرمنده هستم ببین دیگر از پا نشستم ، عزیزم فدای آه بی صدایت چرا می لرزد دست و پایت مپوشان از من ناله هایت ، عزیزم یا زهرا ، نگفتی چه شد بین دیوار و در فقط پیکرت می شود لاغرتر ، زدی بسکه پرپر دلم گرفته ، حرفی نمی زنی بدان که آخر ، تو قاتل منی امان ز دست ، مسمار آهنی فاطمه جانم زهرا مرو مرو نگاهت دارد بوی هجران ، زبان دور لب ها نچرخان رخت را با چادر مپوشان ، عزیزم دهد فضه تا که تکانت ز هم وا گردد استخوانت نشیند خون روی لبانت ، عزیزم واویلا ، چرا رنگ و رویت چنین برگشته مگو که دگر روز آخر گشته ، تنت خوب نگشته رسیده وقت ، هجران ما دو تا نما مدارا ، با حال بچه ها نزن به پیشم ، اینگونه دست و پا فاطمه جانم زهرا مرو مرو استادحاج اسماعیلی 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
سبک زمینه شهادت حضرت زهرا(س).mp3
3.58M
. شهادت سلام الله علیها 🇮🇷🏴😭🇮🇷🏴😭 آتیش می گیرم، وقتی مقتل رو، میخونم.. با بعضی از این، حرفای روضه، محزونم.. بِنعلِ السیف.. ، زدن تو رو میون کوچه ها بِنعلِ السیف.. ، زدن تو رو یه عده بی حیا بِنعلِ السیف.. ، زدن به پهلوی تو بی هوا جلو چِشِ علی زدن.. با تازیوونه مادر و.. کشتن علی رو وقتیکه.. کشتن یاس پرپر و.. وا اماه وا اماه... پیشِ چشمای، حیدر سیلی زد، اون کافر نامرد هی میزد، با دوتا دستاش، بر مادر مضروبةٌ.. ، ضربه ی مُحکم به تو میزدن مضروبةٌ.. ، سیلی زدن تو رو جلو حسن مضروبةٌ.. ، چل نفری تو خونه اومدن.. یکی لگد به سینه زد.. یکی لگد به پهلو زد.. مغیره شلاق میزد و.. قنفذ غلاف به بازو زد.. وا اماه وا اماه... هیزم آوردن، آتیش آوردن، نامردا درو..سوزوندن، افتاده حالا، رو زهرا بِرِجْلِهِ.. در اُفتاده به رویِ تو چرا؟!.. بِرِجْلِهِ.. ناله زدی که ای فضه بیا.. بِرِجْلِهِ.. کشتن محسن و زیرِ دست و پا محسن و کشته میخِ در.. مادر و کشته یک لگد.. اما علی رو کشته این.. که دومی خنده میزَد.. وا اماه وا اماه... 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
رفقاء از نغمات و اشعارجناب مبشری شاعر و ذاکرآئینی پس از پیوستن حتمأ بهره خواهید برد التماس دعا🙏🇮🇷🏴
حرف دل (1).mp3
753.2K
حرف دل آرزو نمیکنم که بیایی آرزو میکنم وقتی آمدی چشمانم شرمسار نگاهت نشود چون همه می‌دانند که می آیی..🥀 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
8707556552.mp3
10.8M
❤️ 🎵 کربلایی 🎶سبک: 📜 سلام امام رضا 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
کربلایی مهدی رضایی (2)(1).mp3
23.61M
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مهدی رضایی ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ نیمه ی دل شب،بی صدا و مخفی غسل و کفن میکنه مولا بی بی زهرارو میرسه تا دستاش،به پیکری زخمی میشوره با اشک چشماش تموم زخمارو اسما،بریز آب روان روی،بدن دلبرم اما،کمی آهسته که دردش،نگیره همسرم سخته برام که ببینم،جسمت و مجروح و خسته رسیده دستم به پهلوت،به پهلویی که شکسته سخته برام که ببینم،یه جای سالم نداری قرارمون این نبود که،علی رو تنها بذاری خدانگهدار عزیزم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای مسیح حیدر،ای مسافر شب رفتی و ولی با خودت حیدر و نبردی ای بهار حیدر،زود شدی خزونی رفتی و ولی نگفتی سیلی از کی خوردی پاشو،گل نیلوفرم زهرا،عزیزم دلبرم تنها،تو بودی لشکرم بی تو،بی یار و یاورم پاشو ببین که حسینت،رخت عزاشو پوشیده پاشو حسن رو بغل کن،که واسه تشییع رسیده پاشو ببین که آورده،کفن برای تو زینب پاشو ببین که چادرِ،خاکیتو سر کرده امشب خدانگهدار مادرم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زینب و یه تابوت،تشییع شبونه هی میگه آروم زیر لب مادرم جوونه الهی که آتیش،بگیره مغیره ازم گرفت مادرم رو اون با تازیونه دیدم،آتیش شعله ور بودم،با مادر پشت در دیدم،که لگد زد به در خم شد،مادرم از کمر باور ندارم که میری،از خونه ای مادر من داری میری اما چرا،شبونه ای مادر من دیگه تو راحت شدی از،دردی که داشتی بمیرم تقاص خونت رو من با،داداش حسینم میگیرم خدانگهدار مادرم 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakeri
زخمی ترین مریض... / روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۱ به نفس کربلایی سیدمحمود علوی 🇮🇷🏴😭🇮🇷🏴😭 "اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی فاطِمه، السَّيِّدَةِ الْجَليلَه، ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَه، فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيله، الْمَخْفِيَّةِ قَبْرُها، الْمَجْهُولَةِ قَدْرُها، الْمَمْنُوعَةُ ارثها، الْمَجْهُولَةِ قَدْرَهَا، المَکسورة ضِلْعُهَا، المَقتولة وَلَدَهَا، المغصوبة حَقَّهَا" زخمی ترین مریض علی را بهم نریز "المضروبة وَجْهِ هَا، المجروحة عینها، المضلومة بَعْلُهَا" بزرگ مدینه، بزرگ همه دعای قنوتِ شب فاطمه بیا خانه را آب و جارو زدم به عشقت خودم پشت درآمدم *روزای آخر گفت: فضه! زیر بغل هام رو بگیر، خانوم جان حالتون خرابه، گفت: فضه! علی ببینه من پشت درم نیرو میگیره...* خودم آمدم تا سلامت کنم به جای همه احترامت کنم بیا احترامت فقط با من است جوابِ سلامت فقط با من است تو خورشیدِ زهرای این خانه ای عزیزم تو آقایِ این خانه ای مُهیای تو خانه را ساختم علی جان بیا سفره انداختم بیا سیر امشب نگاهت کنم تماشای رخسار ماهت کنم نگاهِ تو را از خدا خواستم من از دارِ دنیا تو را خواستم تمنای دستانِ سرد منی تو دل گرمیِ من، تو مَرد منی بیا چاره ی حالِ پروانه کن بیا گیسوانِ مرا شانه کن اگر گیسوانم به هم ریخته کمی کار خانه سرم ریخته سرم را اگر پیش تو بسته ام اگر گریه کردم کمی خسته ام خیالِ تو راحت رویم زرد نیست اگر گریه هم کردم از درد نیست که این گونه دلگیر کرده تو را چه کس این چنین پیر کرده تو را به امر پیمبر عمل می کنی بمیرم که زانو بغل می کنی *بی بی اومد تو مسجد گفت: چرا هیچکی از حق علی دفاع نمیکنه؟ مگه علی با شما چه کرده؟ اون که چاه میکَنه وقف میکُنه، اون که خرماها رو تقسیم میکُنه، عبارو تکون میده مبادا یه خرما به عبا چسبیده باشه و به خونه بیاد...* چه کرده اید که خَلق احترامِ او نکنند سپرده اید غلامان سلامِ او نکنند ببینم تو را رو به راهی علی بمیرم برایت الهی علی غمت را روی شانه ام برده ام نگو از غریبی مگر مُرده ام مدینه اگر نیست گریان تو من و بچه هایم به قربان تو به دنیا پرستی عمل می کنند شنیدم تو را کم محل کنند اگر بی قراری به مسجد نرو اگر غصه داری به مسجد نرو کنارِ من و بچه هایت بمان همین جا نمازِ جماعت بخوان تو مولای والامَقامِ منی بدان تا قیامت امامِ منی اگرچه دَرِ خانه ات هم شکست علی خانه ی تو بهشتِ من است یل خیبر این قدر گریه نکن جلوی در این قدر گریه نکن من از اشک مردانه دق میکنم همین گوشه ی خانه دق می کنم مگر مُرده باشم تو گریه کنی زمین خورده باشم تو گریه کنی تو به حدِّ کافی پریشان شدی همان کوچه بس بود، گریان شدی زمین خوردن من فدای سرت کتک خوردم اصلاً فدای سرت بر آن خونِ دیوار خیره مَشو به تیزی مسمار خیره مَشو به جانِ علی پهلویم بهتر است عزیزِ دلم بازویم بهتر است تو حرف از مدینه شنیدی علی سَرِ من خجالت کشیدی علی ببین رفتنی ام به زحمت نیوفت جواب هرکسی را نده هرچه گفت 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
نمی تونم پَرَمو بلند کنم... / روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۱ به نفس کربلایی سیدمحمود علوی• 🇮🇷🏴😭🇮🇷🏴😭 *هر کاری میخوای بکنی مردونه اش خوبه، جهاد مردونه، صدقه مردونه، دستگیری مردونه، یه کاری هست زنونه اش به همه ی کارها می ارزه، اگه خواستی برا زهرا گریه کنی زنونه گریه کن، هی به سینه بزن بگو: یارالی نَنَه، ای مادرِ زخمیِ من، به پا بزن بگو: ای جوان نَنَه... مادری که تو سن هجده سالگی دست به دیوار میگرفت راه میرفت...* نمی تونم پَرَمو بلند کنم از زمین مادرمو بلند کنم زدنت تو کوچه ها روم نمیشه جلوی مردم سَرمو بلند کنم * امام حسن میگه: موقعی که میرفتیم من دستم تو دستِ مادرم بود، اما از مسجد که می اومدیم من عصای مادرم بودم...* از مسجدِ جَدّم می اومدیم خونه ابرِ چشمِ مادر دیدم که بارونه حسرت او روزا کوتاهی قد شد با مادرم رفتم خیلی برام بد شد ـــــــــــــــــ مردک پست که عُمری نمکِ حیدر خورد نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد *یهو دیدم نامرد یه قدم جلو اومد مادرم یه قدم عقب رفت، دوباره یه قدم جلواومد مادرم عقب تر رفت، مادرم نگاه به اون نانجیب نمی کرد، نانجیب یه نگاهی دور و برش کرد تا دید کسی نیست، تا دید بابام نیست، بی هوا سیلی به مادرم زد...* ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ـــــــــــــــــ سادات شرمنده مغیره داره به حسن میخنده روزِ قیامت که میگن امروزه در داره رویِ مادرم میسوزه ـــــــــــــــــ اون مادر شهید میگن: هر چه اصرار می کردیم که آزمایش دی اِن اِی انجام بده تا بچه ات که گمنامه مشخص بشه کجاست، حتی به بچه هاش هم اجازه ی این کار و نمیداد، میگفت: الان بچه ی من که گمنامه مادرش زهراست، اگه دیگه پیدا بشه من میشم مادرش، الان شب های جمعه زهرا میره بالا قبرش، من مادری بیشتر بلدم یا زهرا؟ بخدا زهرا بیشتر مادری بلده... بچه ها اومدن فضه گفت: بچه ها غذاتون آماده است، بشینین غداتون رو بخورید، یه نگاهی کردن گفتن: فضه! کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟ فضه گفت: بچه ها دیگه بی مادر شدید زود باشید باباتون علی رو خبر کنید، روایت میگه: بچه ها دویدن سمت مسجد تا گفتن:"اَبَتا مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَة" بابا مادرمون فاطمه از دنیا رفت، دیدن علی با صورت زمین خورد، هی دیدن تا مسجد زمین میخوره، دست گذاشت روی در" یا قُرَّةَ عَینِ الرَّسوُل" دید فاطمه جواب نمیده... "يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن" راوی میگه: "فَأَلْقَی الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ"دیدن علی عبا و عمامه رو درآوُرد" وَ نَادَاهَا یَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُکَلِّمْهُ" زهرا! با من حرف بزن..* بگذار بگویمت به فریاد چون طفل علی به گریه اُفتد ارکان فلک ز حرکت افتاد مولای سخن به لُکنت افتاد *دوباره علی صدا زد"یَا زَهْرَاءُ فَلَمْ تُکَلِّمْه" راوی میگه: دید علی چاره ای نداره، صدا زد:" فَأَنَا ابْنُ عَمِّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب" روح از جسم قبض شده بود، اما زهرا دید علی داره گریه میکنه، با خودش شاید گفته باشه، من محسن دادم علی گریه نکنه، من دستم شکست علی گریه نکنه، روایت میگه: "فَفَتَحَتْ عَیْنَیْهَا فِی وَجْهِه" زهرا چشماش رو باز کرد، یه نگاه به صورت علی کرد،"وَ نَظَرَتْ إِلَیْهِ وَ بَکَتْ وَ بَکَی" دو تایی شروع کردن گریه کردن... بذار از اینجای روضه برم کربلا، آخه خود مادرمون لحظه های آخر وصیت کرد" وَ لَا تَنْسَ قَتِيلَ الْعِدَى بِطَفِّ الْعِرَاق" علی جان خیلی حواست به حسینم باشه... "صلی الله علیک یا مظلوم" حسین هم از باباش امیرالمؤمنین یاد گرفت، دید چه جوری باباش مادرش زهرا رو صدا زد تا جوابش رو داد، حسین هم روز عاشورا، کربلا کنارِ بدنِ اِرباً اِربای علی اکبرش، صدا زد:* اي پسر من پدر پير توام پدر پير و زمين گير توام آمدم با چه شتابي سويت تا مگر زنده ببينم رويت چشم اگر باز كني جادارد حال باب تو تماشا دارد *ای حسین!...* 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
roze - fatemie 2 - 1401 - alavi.mp3
5.74M
|⇦•زخمی ترین مریض... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۱ به نفس کربلایی سیدمحمود علوی هر که شد گمنام تر زهرا خریدارش شود بر درِ این خانه از نام و نشان باید گذشت! 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
مداحی آنلاین - روزگار نامرد - پیام کیانی.mp3
4.24M
🔳 🌴ای روزگار زود باش 🌴بگو کیم نامرد 🎤 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی زوج جوانی به محل جدیدی نقل مکان کردند . صبح روز بعد هنگامی که داشتند صبحانه میخوردند ، از پشت "پنجره" زن همسایه را دیدند که دارد لباس هایی را که شسته است آویزان میکند . زن گفت : ببین ؛ لباسها را خوب نشسته است ! شاید نمی داند که چطور لباس بشوید یا اینکه پودر لباسشویی اش خوب نیست ! شوهرش ساکت ماند و چیزی نگفت ... هر وقت که خانم همسایه لباس ها را پهن میکرد ، این گفتگو اتفاق می افتاد و زن از بی سلیقه بودن زن همسایه میگفت ... یک ماه بعد ، زن جوان از دیدن لباس های شسته شده همسایه که خیلی تمیز به نظر میرسید ، شگفت زده شد و به شوهرش گفت: نگاه کن !!! بالاخره یاد گرفت چگونه لباس ها را بشوید ... شوهر پاسخ داد: صبح زود بیدار شدم و پنجره های خانه مان را تمیز کردم !!!                                                           ⚡⚡⚡⚡ زندگی ما هم این‌گونه است. بسیاری از زشتی‌ها و بدی‌هایی که ما در دیگران می‌بینیم، در خیلی از اوقات بدلیل ناپاکی پنجره ذهن‌مان، و دید و تفکر غلطی است که با آن نگاه می‌کنیم. بسیاری از تصورات ما در زندگی، بازتاب آلودگی یا پاکی ذهن‌ خود ماست …
بسم الله الرحمن الرحیم هر‌دو دو مصرع از تو نوشتم، قصیده شد هردو برای خوانده شدن برگزیده شد هردو فضائل علی و تیغ ذوالفقار علی دوسیب بود که از عرش چیده شد هردو علی که نیست خدا و علی که نیست بشر چگونه در شب معراج دیده شد هردو؟ صدا صدای خدا بود یا صدای علی؟ که خود به گوش پیمبر شنیده شد هردو علی است نفس نبی و نبی است جان علی دو روح بود و به یک تن دمیده شد هردو شب سیاهه‌ی ظلم و شب غم مظلوم به یُمن مقدم مولا سپیده شد هردو به حکم آیه‌ی "تَبَّت یَدا أبی‌لَهب" است که دست دشمن مولا بریده شد هردو فقط برای عبادت؟ فقط برای نبرد؟ علی برای کدام آفریده شد...؟ هردو. 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
☑بند ۱ رفته ای ز دستم ، ای مادر عزیزم از غم فراقت ، اشک از بصر بریزم رفته ای ز دستم ، ببین که دل غمینم من چگونه دیگر ، روی تو را نبینم رفتی و برفته ، تمام ، صبر و قرارم مادرم تا که زنده بودی ، تو بودی ، دار و ندارم مادرم با وجودت مادر ، نداشتم ، غمی در این زمانه من بعد تو افتاده ، گِرِه بر ، همه ی کارم مادرم ( رفته ای ز دستم از غمت شکستم )۲ کنار قبر تو نشستم ۲ ☑بند ۲ خانه بی وجودت ، دیگر صفا ندارد درد رفتن تو ، دیگر دوا ندارد دلخوشی ماها بعد از پدر تو بودی غم و غصه از این ، دل ها تو می زِدودی نور خانه ی ما ، بعد از تو ، ببین مادر شده خموش صوت زیبای تو ، اِی مادر ، دیگر نمی آید به گوش هر دم از غم تو ، از سینه ، آهی بَرارَم مادرم تا آخر عمرم ، هستم من ، از داغ تو سیه پوش ( مادرم ، مادرم رَفته ای از برم ) ۲ اِی همه دار و ندارم ۲ ☑بند ۳ از زبان امام حسن علیه السلام در کنار قبرت ، چه دل غمین نشسته ام بعد رفتن تو ، ببین چقدر شکسته ام از غمت بر آید ، از سینه آه سردم بعد تو ای مادر ، ببین که کوه دردم کِی رود ز یادم ، که ثانی ، چه کرده در کوچه ها کِی رود ز یادم ، که داغت ، با من چه ها کرده چه ها " کی رود ز یادم که دشمن هست تو را گرفته بود کِی رود ز یادم ، که زینب دست تو را گرفته بود " ( مادرم ، مادرم رَفته ای از برم ) ۲ اِی همه صبر و قرارم ۲ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
🏴🇮🇷 علیهاالسلام 🔹ما أدراکَ ما زهرا🔹 🏴🏴🏴 زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا،‌ قدیمی‌تر😭 زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی‌تر😭 زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی‌تر😭 که قبل از قصۀ ‌«قالوا بلی» این زن بلی گفته‌ست نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد زنی آن‌سان که خورشید است سرگرم مصابیحش که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش جهان آرایه دارد از شگفتی‌های تلمیحش جهان این شاه‌مقصودی که روشن شد ز تسبیحش ازل مبهوت فردایش، ازل حیران دیروزش ندانم‌های عالم ثبت شد در لوح محفوظش چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا! مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست غمی در جان زهرا می‌شود تکرار در تکرار صدای گریه می‌آید به گوشش از در و دیوار تمام آسمان‌ها می‌شود روی سرش آوار که دارد در وجودش روضه می‌خواند کسی انگار برایش روضه می‌خواند صدایی در دل باران که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان خدا را ناگهان در جلوه‌ای دیگر نشان دادند که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند صدای گریه آمد، مادرم می‌سوخت در باران برای کودک خود پیرُهن می‌دوخت در باران وصیت کرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید! تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید جهان تشنه‌ست، بالای سر او آب بگذارید زمان رفتنش فرمود: می‌بخشید مادر را کفن‌هایم یکی کم بود، می‌بخشید مادر را بمیرم بسته می‌شد آن نگاه آهسته آهسته به چشم ما جهان می‌شد سیاه آهسته آهسته صدای روضه می‌افتد به راه آهسته آهسته زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته بُنَّیَ تشنه‌ای مادر برایت آب آورده... 📝 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
🔴این آقا سیدصادق شیرازی «شیعه انگلیسی»سه ادعا مطرح میکند. اول آنکه در حکومت علوی، کشته سیاسی نداشتیم! 🔹در حالیکه کل کشته‌های دشمن در جنگهای حضرت امیر، «کشته‌های سیاسی» بودند و همگی، علیه حکومت، «بغی و شورش» کردند و با حضرت، وارد «مبارزه مسلحانه» شدند تا حکومت علوی سرنگون شود. مگر بغی و شورش، شاخ و دُم دارد؟ ظاهراً این آقا تصور کرده کشته سیاسی فقط کسی است که در زندان اوین بمیرد. 🔹 دوم اینکه مدعی است در حکومت حضرت، هیچ زندانی سیاسی نبوده است. این هم مغالطه است زیرا مخالفت براندازان و مخالفان سیاسی، اگر صرفاً مخالفت تئوریک باشد آزادند ولی اگر وارد «فاز عملی» شوند(از تحریک و تحریض به شورش تا حضور در میدان) حضرت امیر به شدت با آنها برخورد کرد و همواره این مخالفان حضرت بودند که درگیری مسلحانه را شروع کردند و اساساً کار به زندان و حبس نکشید بلکه لشکر مسلح فراهم کردند. لذا کشته‌های آنها هم همگی سیاسی بودند. 🔹 سوم مدعی است حضرت فرموده اگر زنده ماندم ابن ملجم را عفو میکنم! این هم خلاف واقع است. در این باره دو نقل از حضرت هست اول آنکه فرمود ابن ملجم را قصاص کنید(نهج البلاغه نامه ۴۷) دوم آنکه فرمود اگر زنده ماندم خودم تصمیم میگیرم که قصاص کنم یا عفو (بحارالانوار ج ۴۲ ص ۲۰۷) لذا حضرت امیر هیچ کجا نفرمودند اگر زنده ماندم ابن ملجم را عفو میکنم. بیسوادی نجومی
AUD-20211120-WA0024.
778.6K
پناه می برم به خدا از شر تمام وسوسه ها...‌ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
YEKNET.IR - roze 2 - fatemieh 99.10.14 - haj heidar khamse.mp3
3.11M
🔳 🌴روضه حضرت زهرا(س) 🌴کبودی بدن مادرم مرا کشته 🎤حاج 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
YEKNET.IR - zamine 2 - fatemieh 1399.10.28 - banifatemeh.mp3
7.83M
🔳 🌴با غم تو مسمار گریه میکنه 🌴آسمونم انگار گریه میکنه 🎤 👌بسیار دلنشین 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
یکی خواسته بود مداحی کند پشت میکروفون شروع کرد «اول قرار بود عاشقان را نکشند »مصراع بعد بیادش نیامد...🤔چند بارخواند...😉😉ولی باز هم بیادش نیامد گفت:«آخر قرار شد عاشقان را بکشند» مداح اگر حفظیات هم دارد،احتیاط برآن است که،نوشته ای آماده داشته باشد. هرگاه مداح برروی یک بند یا مصرع از شعرگیرکردو تکرار کرد یقینأ فراموش کرده است،بنابراین بر حفظیات نمیشه اعتماد کرد.التماس دعا
YEKNET.IR - zamine - fatemieh 99.10.20 - sibsorkhi.mp3
6.44M
🔳 🌴سلام من به رکن اصلی دنیا 🌴بنام عشق بنام نامی زهرا 🎤 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113
روضه جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیه😭😭😭😭 اَللّهُمَ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها و بَعلِها و بَنیهَا والسِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَددِ ما اَحاطَ بِه عِلمُک نبینم علی جان که‌ غمگین نشستی بگو‌ تا بدونم‌ ازم راضی هستی؟ برات زخم دارم به پهلو به سینه اینارو‌ قبول کن‌،که وسعم‌ همینه ببخشم که واسه تو کم‌ زخم خوردم ببخش تا الانم برا تو‌ نمردم میخواستم برا تو‌ بسوزه وجودم که یار تو باشم به روی کبودم خداحافظِ تو، دارم میرم امشب همه‌چیز و دیگه سپردم به زینب حلالم‌ کن آقا، که بی یار میشی سَرِ کفن و دفنم گرفتار میشی از این‌ خونه‌ جمع کن لباسای من رو‌ نذار بشکِنه باز غرور حسن رو‌ علی جان تو یادت، بمونه همیشه حسینِ غریبم شبا تشنه میشه علی خیبر شکنه، همه عالم میدونن علی خیبر شکنِ، اما یه صحنه ای مردم از علی دیدن تا به حال ندیده بودن، همۀ مدینه شاهد بودن هی زمین میخورد بلند میشد، میگفت: فاطمه.‌!.. کار علی به جایی رسیده حالا میخواد با خانمش حرف بزنه بگو فاطمه جان نمیشه بمونی کجا داری میری تو‌ خیلی جوونی فاطمه جان! بچه های قد و نیم قدت رو‌ کجا میخوای بذاری بری عزیز دلم؟… الهی برات بمیرم که تو هیجده سالگی مثل پیر زنها راه میرفتی مادرجان!.. راحت بگم .. آخه بین در و دیوار چنان لگد زد، گفت: صدای شکستن استخونهاش به گوشم رسید بچه هر چقدر بهترین غذارو‌ جلوش بذارن میگه: هیچ‌ دست پختی، دست پخت مادرم نمیشه، اگه مادر سفر بخواد بره برا بچه اش غذا درست میکنه..میگه مادر غذا درست کردم غذایِ بیرون رو نخوری… امروز فاطمه وقتی از بستر بلند شد بچه ها خوشحال شدن … مادر خونه رو آب وجارو میکرد… همچین که‌ جارو‌ میزد گاهی میگفت: آخ پهلوم… گفت: امروز خودم‌ میخوام برا بچه هام‌ نون‌ درست کنم. خیلی وقته برا بچه هام نون‌ درست نکردم، امروز گفت: میخوام‌ خودم بچه هامُ شستشو بدم… موهای زینب رو‌ هی شونه میکرد، نگاه میکردبه صورتش.. زیرلب شاید میگفت: مادر الهی هیچ‌ وقت این موهارو پریشون نبینم .. حسنش رو حمام‌کرد لباس تنش کرد، هی لبای حسنش رو‌ میبوسه ..کنایه از اینکه میبینی یه روزی این لبا در اثر زهرسبز میشه، همه یه طرف،حسین یه طرف… همچین‌ که لباس حسین رو‌ در آورد، شروع کرد بدنش رو بوسیدن.. الهی هیچ‌ وقت این سینه ات سنگین نشه مادر .. هی دست به موهاش میکشه .. الهی مادر..هیچ‌وقت این موها پریشون نشه… الهی سرت دست به دست نگرده… بچه ها رو‌ که‌حمام‌کرد فرستاد برن بیرون، خودش غروبی غسل کرد رفت تو‌ حجره رو به قبله دراز کشید، یه روپوشی رو‌صورتش کشید، صدازد: اسما تا چند لحظه دیگه منو صدا کن، اگه دیدی جواب نمیدم‌ زود برو‌ مسجد علی رو خبرکن… اسما میگه چند لحظه ای گذشت دل تو دلم نبود یه مرتبه گفتم یا فاطمه!… دیدم جواب نمیده .. یا بنت محمدالمصطفی! دیدم‌جواب نمیده .. یا زوجة ولی الله! .. یا اُم‌الحسنین والزینبین! به سروصورتم زدم دیدم دیگه دستاش جون نداره .. اومدم برم مسجد علی رو‌خبر کنم ..دیدم دو تا آقازاده وارد شدن اسما چه خبرت شده؟بگو‌ مادرمون‌کجاست ؟ گفتم بچه هارو سرگرم‌کنم، گفتم بیاین برید غذاتون رو بخورید ..یه وقت دیدم آقا زاده امیرالمؤمنین فرمود: تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟گفتم بچه ها از حالا به بعد باید بی مادر غذابخورید.یکی میگه مادر من حسنم، مادر بلند شد مادر، پایبن پا یکی میگه مادر من حسینم… مگه‌ میشه حسین مادر رو صدا بزنه مادر جواب نده .. میدونی کجا جواب داد گفت: تو‌گودی روی سینه اش نشستم، خنجر رو کشیدم هر چه کردم‌ دیدم نمیبره.. عاقبت بدن رو برگردوندم ، شنیدم‌ گوشه‌ گودال یکی میگه: غریب مادر حسین ..‌. 😭😭😭😭😭 شادی روح مادران صلوات
چلچراغ عشق ای تو اسلام مجسّم فاطمه پیش پیغمبر مکرّم فاطمه برگی از روی تو را شبنم ندید تاری از موی تو نامَحرم ندید جان فدای جلوه ی افلاکی ات آیه ی قرآن گواه پاکی ات چلچراغِ عشق تنها نام توست آیه ی تطهیر نورِ بام توست ای وجودِ تو بَری از هر خطا عطر یاسِ باغسارِ هَلْ اَتیٰ ای معطّر جان ز عطرِ جاری ات ای علی خُرّم ز خانه داری ات شورِ یثرب در حجازِ تو نبود جز علی کس همتَرازِ تو نبود آسمان محوِ نمازِ هر شب ات از مَلَک دل بُرده یارب یارب ات ای بهشتِ مصطفی یا فاطمه جان به جسمِ مرتضی یا فاطمه قطره را آئینه ی دریا کند هر که فرهنگِ تو را احیا کند بهترین الگویِ زن در جامعه با تو روشن می شود هر جامعه زن اگر در راهِ تو برداشت گام پیشِ اهلِ عرش دارد احترام در مسیرِ حفظ ارزش های دین داشتی چون لاله قلبِ آتشین گوهرِ دین ایمن از ایمان توست نسلِ احمد جاری از دامان توست بر نبی هم دختر و هم مادری افتخار عترتِ پیغمبری حاملِ وحیِ خداوند وَدود بارها در خانه ات آمد فرود ای کَرامتگاه انسان کوی تو ای منوّر آسمان از روی تو زهره ی زهرایِ آفاقِ وجود وسعتِ روشنگرِ غیب و شهود هاله ی مهتابِ چشمانِ رسول راضیه ، مرضیّه ، زهرایِ بتول دامنت مَهدِ ولایت پرور است بیتِ تو ، بیتِ امامت پرور است ای ولایت را پذیرفته به جان وی امامت را تجلّی در جهان گلشن ات ناگه خزانی شد چرا یاسِ رویت ارغوانی شد چرا از چه ناگه یک جهان شیون شدی این چنین پژمرده در گلشن شدی ای ز اندوه تو خون چشمِ مَلک داسِ دشمن چیده گندم از فدک داشتند ای آفرینش را بها سنگفرشِ کوچه ها نقشِ تو را در میانِ کوچه ای عطرِ بهار بر زمین افتاده بودی بی قرار در تلاطم شد نسیمِ آب آه پنجه ی شب بر رخِ مهتاب آه اشکِ خود را نیلگون افشانده ای چهره از آئینه ها پوشانده ای تا که رویِ ماهِ تو مصدوم شد آسمان از دیدنت محروم شد oo محمود تاری "یاسر" 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 ایتا👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aramesh113