eitaa logo
نماز اول وقت بخوانیم
4.4هزار دنبال‌کننده
65 عکس
885 ویدیو
95 فایل
مرکز تخصصی نماز @namazmt بانوی باحیا @banoy_ba_haya دعوت به نماز @d_b_namaz سخنرانی‌کوتاه نمازی @sokhanrani_namaz ذکرهای نماز @navb111 محتوای نماز @navb112 شهید رئیسی @shahid_reisii عناوین کانال eitaa.com/navb110/7162 ارتباط با ما https://B2n.ir/g33917
مشاهده در ایتا
دانلود
14.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همنشین خدا 5 ؛ آمادگی ذهنی نمازگزار
هدایت شده از امیرالمؤمنین در قرآن
امیرالمؤمنین در قرآن 62 ؛ جنگ خندق 1.mp3
1.54M
امیرالمؤمنین در قرآن 62 ؛ جنگ خندق 1 https://eitaa.com/joinchat/2692940340C97cb7e742d
هدایت شده از امیرالمؤمنین در قرآن
۶۲ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصت و دوم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیم‌تان می‌کنم. قبل از بیان آیه جدید باید یک داستانی را با هم مرور کنیم. نیروهای اطلاعاتی پیامبر در سال پنجم هجرت خبر آوردند که بزرگان سه قبیله «بنی نَضیر» و «بنی قُریظه» و «بنی وائل» از یهودیان همراه با مشرکان مکه که دست به دست هم دادند برای حمله کردن به مدینه. مشرکان مکه طایفه قریش به سرکردگی ابوسفیان و طایفه کِنانه‌ ، بنی اسد‌ ، بنی سُلیم‌ ، بنی قَطَفان و... بودند و ده هزار جنگجو را آماده کرده بودند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مسلمان‌ها را داخل مسجد جمع کردند و برای شیوه مبارزه از آنها مشورت گرفتند. سلمان فارسی گفت ما در ایران وقتی در چنین بحرانی قرار می‌گیریم ، اطراف شهر را خندق می‌کنیم. پیامبر‌ ، نظرِ سلمان را پذیرفت. ده هزار مسلمان مسافت بیش از پنج کیلومتر را خَندق کندند. عرض خَندق‌ به اندازه‌ای بود که یک اسب سوار با اسبش نتواند از روی خَندق بپرد. پیامبر عزیزمان بین مکه و مدینه نیروهای اطلاعاتی و نظامی گذاشت تا منافقانِ مدینه نقشه پیامبر را به گوش مشرکان نرسانند. وقتی ده هزار لشکر پشت خندق رسیدند تازه فهمیدند که پیامبر چه نقشه‌ای برای آنها کشیده! مدت محاصره مدینه را بین بیست تا سی روز نوشتند. «عَمرو بنِ عَبدود» همراه با چهار نفر جنگجوی دیگر مسیر خندق را بررسی کردند‌ ، جایی که عرض خندق کمتر از همه بود‌ ، انتخاب کردند و با مهارت بالا با اسب خودشان از روی خندق پریدند و در مقابل مسلمان‌ها قرار گرفتند‌ تا مسلمان‌ها را مشغول کنند و مشرکان دیگر بتوانند از راه‌هایی که روی خَندق بود و تنها یک نفر از روی آن راه می‌توانست حرکت کند کم کم خودشان را به این طرف خَندق برسانند و برای جنگ با مسلمان‌ها آماده شوند. تعداد و عظمت نیروهای دشمن سبب شده بود برخی از مسلمان‌ها توی دلشان خالی شود‌. قرآن می‌فرماید : موقعی که چشم‌ها خیره مانده بود و جان‌ها به گلو رسیده بود‌ ، برخی از مسلمان‌ها احساس می‌کردند که همین الان هست که قتلِ عام بشوند و دختر و همسر آنها به اسارتِ دشمن برود. منافقان هم از این موقعیت سوء استفاده کردند و گفتند : «ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً» وعده یاری و پیروزی که خدا و پیامبر به ما داده بود جز نیرنگ‌ ، حقّه و فریب چیز دیگری نبود! بقیه داستان را در جلسه آینده برایتان بیان می‌کنم.
هدایت شده از امیرالمؤمنین در قرآن
امیرالمؤمنین در قرآن 63 ؛ جنگ خندق 2.mp3
2.32M
امیرالمؤمنین در قرآن 63 ؛ جنگ خندق 2 https://eitaa.com/joinchat/2692940340C97cb7e742d
هدایت شده از امیرالمؤمنین در قرآن
۶۳ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصت و سوم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین در قرآن را تقدیم‌تان می‌کنم. در جلسه قبل بیان شد که «عَمرو بنِ عَبدود» به همراه چهار نفر دیگر از روی خَندق پریدند. مشهور بود که «عَمرو» قدرت و شجاعت هزار رزمنده جنگجو را دارد به همین خاطر خیلی‌ها از او می‌ترسیدند. او روبروی سپاه اسلام قرار گرفت و مُدام فریاد می‌زد «هَل مِن مُبارِز؟» آیا کسی هست با من بجنگد؟ همه مسلمان‌ها سکوت کرده بودند و به نقل واقدی در کتاب مغازی‌اش «كَأَنَّ عَلَى رؤُوسِهِمُ الطَّیر» گویا یک کبوتری بر روی سر مسلمان‌ها قرار گرفته بود و آنها مأموریت داشتند تا سرشان را تکان ندهند تا کبوتر فرار نکند. همه سکوت کردند و همه‌ی سرها پایین بود! عَمرو فریاد زد : «وَ لَقَدْ بُحِحْتُ مِنَ النِّدَاءِ * بِجَمْعِكمْ هَلْ مِنْ مُبَارِزٍ» من گلویم گرفت از بس که داد زدم‌ ، گفتم یک نفر بیاید با من بجنگد! مگر شما نمی‌گویید که کشتگان شما در بهشتند و کشتگان ما در جهنم. یک نفر نیست تا من را به جهنّم بفرستد یا من او را به بهشت بفرستم؟! پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جمع مسلمان‌ها قرار گرفت و فرمودند : چه کسی جواب «عَمرو» را می‌دهد؟ همه سکوت کردند! آقا علی ابن ابیطالب فرمودند : من! پیامبر فرمودند : بنشین! سه بار پیامبر فرمودند : آیا کس دیگری هست که جواب «عَمرو» را بدهد؟ همه سکوت کردند. برخی از کشته شدن خودشان ترسیدند و برخی شاید ترسیدند که نتوانند جواب «عَمرو» را بدهند و سپاهِ دشمن قدرتمندتر بشود. در هر سه بار علی بن ابیطالب علیه السلام بلند شدند و فرمودند : من آماده‌ام! شاید علت این که پیامبر سه بار این سؤال را پرسیدند آن بود تا در آینده کسی نگوید‌ ، من هم می‌خواستم با «عَمرو» مبارزه کنم ولی علی بن ابیطالب زودتر بلند شد! پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله خوشحال شدند زِره خودشان را به علی دادند‌ ، علی بن ابیطالب علیه السلام شمشیرِ ذوالفقارشان را برداشتند و پیامبر اکرم عمامه خودشان را بر سر علی بن ابیطالب بستند. حضرت علی روبروی «عَمرو» قرار گرفت و با شعری هم قافیه شعر «عَمرو» جواب او را داد. «لَا تَعْجَلَنَّ فَقَدْ أَتَاكَ * مُجِیبُ صَوْتِكَ غَیرَ عَاجِز» عجله نکن آن قدرتمندی که جواب هل من مبارز تو را بدهد آمد! روبروی هم قرار گرفتند‌ ،«عَمرو» گفت : ای علی! تو پسر ابوطالب هستی‌ ، من با پدرت رفیقم‌ ، دوست ندارم تو به دست من کشته شوی. امیرالمؤمنین فرمودند : اما من دوست دارم تو به دست من کشته شوی! پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله در این صحنه فرمودند : «بَرَزَ الإِیمانُ كُلُّهُ إلَى الشِّركِ كُلِّهِ» تمام ایمان در این صحنه در مقابل تمامِ شرک قرار گرفته! جنگ شروع شد‌ و گرد و غبار بلند شد‌ ، مسلمان‌ها و کفار دیگر معرکه جنگ را نمی‌دیدند‌. «عَمرو» شمشیرش را بلند کرد بر فرق امیرالمؤمنین بزند‌ ، حضرت سپر را مقابل قرار داد‌ ، سپر شکست و ضربه «عَمرو» مقداریش گرفته شد‌ ، ضربه به عمامه خورد‌ ، مقداری از سرعت ضربه باز هم گرفته شد و شمشیر به فرقِ امیرالمؤمنین خورد. در همان لحظه امیرالمؤمنین دیدند قسمت پای «عَمرو» حفاظی ندارد‌ ، با شمشیر زدند و دو پای «عَمرو» را مجروح کردند به طوری که بلافاصله عَمرو بر روی زمین افتاد! امیرالمؤمنین فریاد زدند «اَللّهُ اکبر!» با این فریاد حضرت ، تمام مؤمنان عزیز و خوشحال شدند و یهودیان و مشرکان و منافقینی که در صف مؤمنان بودند‌ ، ذلیل و ترسان و هراسان شدند. آقا علی بن ابیطالب سر «عَمرو بنِ عَبدود» را برید. چهار مبارز دیگر ترسیدند‌ ، سه تایشان از روی خَندق توانستند بپرند و فرار کنند‌ ، «نوفِل» داخل خندق افتاد‌ ، امیرالمؤمنین رفتند داخل خَندق و او را هم به درک واصل کردند. این سبب شد که مشرکان از جنگ با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نا امید بشوند. پیامبر عزیزمان فرمودند : «ضَرْبَةُ عَلّیٍ یَوْمَ الْخَنْدَق افْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثقلین» ضربه علی در روز جنگ خندق از عبادت جن و انس تا روز قیامت برتر و والاتر است و تمام مسلمان‌ها در طول تاریخ مدیون آن ضربه امیرالمؤمنین هستند. در جلسه آینده بقیه این داستان و آیه‌ای که در رابطه با این فضیلت امیرالمؤمنین هست را تقدیم‌تان خواهم کرد.
13.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همنشین خدا 8 ؛ راه رسیدن به مقامات عرفانی
هدایت شده از امیرالمؤمنین در قرآن
۶۴ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصت و چهارم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین در قرآن را تقدیم‌تان می‌کنم. خداوند متعال در آیه ۲۵ سوره احزاب فرمودند : «وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ كَفَرُوا بِغَیظِهِمْ لَمْ ینالُوا خَیراً» خداوند دشمنان پیامبر که در جنگ خَندق دورِ هم جمع شده بودند و به مدینه حمله کرده بودند را از مدینه برگرداند‌ ، در حالی که به هیچ غنیمت و پیروزی نرسیدند. علت پیروزیِ سپاه اسلام و شکستِ دشمنان چند عامل بود که سه تای آن را بیان می‌کنم : یک. خداوند سپاهی از فرشتگان فرستاد که این فرشتگان در دل‌های مؤمنان آرامش و اطمینانِ خاطر به پیروزی می‌دمیدند و در دل‌های منافقان و کافران و یهودیان ترس و وحشت. در قرآن هم آمده که یکی از یاری‌های ما نسبت به مؤمنین این است که در دل دشمنان‌شان ترس می‌اندازیم. «سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ كَفَرُوا الرُّعْبَ» دو. علت دیگر کشته شدن بهترین جنگجوی سپاه دشمن توسط علی بن ابیطالب علیه السلام بود که روح نا امیدی در آنها دمید و از اینکه بتوانند سپاه اسلام را شکست بدهند نا امید شدند. سه. سومین عامل پیروزی این بود که هوا به شدت سرد شد و در یک شب باد تند و طوفان بزرگی وزید‌ ، به طوری که دیگ‌های غذای اینها را واژگون می‌کرد‌ ، شعله‌های زیر دیگ‌ها را پخش می‌کرد و خیمه‌های این‌ها را از جا می‌کند. آنها به شدت ترسیده بودند و چون هیچ امیدی به پیروزی نمی‌دیدند‌ ، همان شب به سمت سرزمین خودشان فرار کردند. خداوند متعال در آیه ۲۵ سوره احزاب می‌فرماید : «کَفَی اللهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ» خداوند مؤمنین را از جنگیدن بی نیاز کرد. شیعیان از امامان معصوم و اهل سنت از اِبنِ عباس و عَبدُاللهِ بنِ مَسعود نقل می‌کنند که خداوند مسلمان‌ها را بی‌نیاز کرد از جنگیدن به واسطه‌ی دلاوری‌های امیرالمؤمنین «کَفَی اللهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ بِعَلیِّ بنِ اَبی طالبٍ» آیه ۲۵ سوره احزاب اشاره دارد به رشادت امیرالمؤمنین و اینکه به واسطه‌ی آقا امیرالمؤمنین سایه جنگ خندق از سر مسلمان‌ها برداشته شد و آنها به یک پیروزی شیرین بدون جنگ رسیدند.
هدایت شده از امیرالمؤمنین در قرآن
امیرالمؤمنین در قرآن 64 ؛ جنگ خندق 3.mp3
1.36M
امیرالمؤمنین در قرآن 64 ؛ جنگ خندق 3 https://eitaa.com/joinchat/2692940340C97cb7e742d
🔻 موضوع : خدا چه نیازی به نماز ما دارد؟ 💠 ویژه : معلمان و مبلغان ✅ پاورپوینت همراه با توضیح صوتی اجرای آن در آدرس زیر موجود است. https://ble.ir/navb313
نماز اول وقت بخوانیم
#پاورپوینت 🔻 موضوع : خدا چه نیازی به نماز ما دارد؟ 💠 ویژه : معلمان و مبلغان ✅ پاورپوینت همراه ب
چون برخی پاورپوینت ها که در آینده بارگزاری می شود بیش از ۵۰ مگابایت هست در پیام رسان بله بارگزاری می شود