eitaa logo
نماز اول‌وقت‌بخوانیم
3.7هزار دنبال‌کننده
81 عکس
1هزار ویدیو
208 فایل
مرتضی رحیمیان محقق مرکز تخصصی نماز @namazmt بانوی باحیا @banoy_ba_haya دعوت به نماز @d_b_namaz سخنرانی‌کوتاه نمازی @sokhanrani_namaz ذکرهای نماز @navb111 محتوای نماز @navb112 شهید رئیسی (بصیرتی) @shahid_reisii عناوین کانال eitaa.com/navb110/7162
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
۶۷ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصت و هفتم است که آیاتِ فضیلت امیرالمؤمنین را مرور می‌کنم. در جلسه قبل درباره حضرت عیسی بن مریم علیهما السلام صحبت کردیم. علمای شیعه نقل کردند که پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله روزی در بین یارانشان نشسته بودند و فرمودند : الآن کسی وارد مجلس ما می‌شود که شبیه حضرت عیسی است و بلافاصله علی بن ابیطالب وارد آن جمع شد. منافقان مخفیانه خندیدند و تمسخر کردند و گفتند : «لَعِبَادَةُ اللَّاتِ وَ الْعُزَّی خَیْرٌ مِنْ هَذَا» اینکه بت لات و بت عزّی را بپرستیم و مشرک شویم برایمان آسان‌تر است از اینکه بپذیریم علی بن ابیطالب علیه السلام شبیه یکی از پیامبران الهی مثلِ حضرت عیسی بن مریم باشد. علمای اهل سنت نقل کردند که پیامبر اکرم در جمع قریش بودند و رو کردند به حضرت علی علیه السلام و فرمودند : یا علی مَثل تو در امت من‌ ، مَثَل عیسی بن مریم است که گروهی در دوستی او زیاده روی کردند. «أَحَبَّهُ قَوْمٌ فَأَفْرَطُوا فِیهِ» و گروهی در دشمنی با حضرت عیسی افراط کردند و به فکر قتل او بودند. قریش خندیدند و تمسخر کردند و گفتند او پسر عمویش را شبیه یک پیامبر مثل حضرت عیسی می‌داند و بلافاصله آیه ۵۷ سوره زخرف در اینجا نازل شد. مردم در رابطه با حضرت عیسی علیه السلام سه دسته شدند : گروهی مثل یهودیان به مادر حضرت عیسی تهمت بی‌عفتی زدند و در نقشه قتل حضرت عیسی بودند. گروه دوم برخی از مسیحیان بودند که حضرت عیسی را خدا می‌دانستند که هر دو گروه مورد لعنت خداوند قرار گرفتند. گروه سوم حضرت عیسی را بنده‌ی خدا و فرستاده‌ی از سوی او دانستند که نجات پیدا کردند. درباره علی بن ابیطالب علیه السلام هم همین سه گروه وجود دارند. گروه اول کسانی بودند که حضرت را دشمن خدا می‌دانستند و جنگ جمل‌ ، جنگ صفین و جنگ نهروان را در مقابل او به راه انداختند. گروهی که حضرت علی را کافر می‌دانستند و ادعا می‌کردند علی بن ابیطالب علیه السلام نماز نمی‌خواند. وقتی فرق حضرت در محراب کوفه شکافته شد برخی از مردم شام ‌گفتند مگر علی نماز می‌خوانده که داخل مسجد رفته است روزی که شکافت فرق او در محراب * گفتند مگر نماز می‌خواند علی گروه دوم گفتند حضرتِ علی خالق آسمان‌ها و زمین است و علی اللهی شدند. که این دو گروه مورد لعنتِ خود امیرالمؤمنین قرار گرفتند. گروه سوم حضرت علی علیه السلام را بنده خدا و دوست ویژه خدا و امام از سوی خدا بر مردم می‌دانستند که این‌ها نجات پیدا کردند. پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله فرمودند : اگر نمی‌ترسیدم مردم درباره توی علی آنچه را بگویند که در رابطه با عیسی بن مریم گفتند و او را خدا دانستند سخنانی در فضیلت تو می‌گفتم که از هر کجا عبور می‌کردی «أَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیكَ» مردم خاک زیر پای تو را به تبرُّک بردارند. بنابراین ظاهر آیه ۵۷ سوره زُخرف «وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ..» در رابطه با تشبیه حضرت عیسی علیه السلام به بت‌هاست و باطن این آیه در رابطه با تشبیه علی بن ابیطالب به حضرت عیسی علیهما السلام است که در هر دو مورد مردم خندیدند‌ ، تمسخر کردند و با هِلهله و فریاد ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را مورد آزار و اذیت قرار دادند.
هدایت شده از 
۶۸ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصت و هشتم است که توفیق پیدا کردم آیات فضیلتِ امیرالمؤمنین را تقدیم شما کنم. قرآن می‌فرماید : شروع روز قیامت با یک زلزله بسیار بزرگ است و همراه با آن زلزله انسان‌ها از قبرهایشان مبعوث می‌شوند و در صحرای قیامت حاضر می‌شوند. «إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها * وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها» و همراه با هر انسانی دو تا فرشته در کنار او قرار می‌گیرد. و همچنین آقا رسول اکرم و علی بن ابیطالب علیهما السلام در سمت راست عرش الهی قرار می‌گیرند. فرشته‌ای بسیار زیبا و خوشبو روبروی پیامبر قرار می‌گیرد ؛ سلام می‌دهد و می‌گوید «أَنَا رِضْوَانُ خَازِنُ الْجَنَّةِ» من «رضوان» نگهبان بهشت هستم. خداوند به من دستور داده تا کلیدِ بهشت را در اختیار شما قرار بدهم. بعد از آن فرشته‌ای بسیار زشتِ با صورتِ وحشتناک در مقابل پیامبر قرار می‌گیرد که سبب تعجب پیامبر می‌شود و می‌گوید : من «مالک» نگهبان جهنّم هستم خداوند تبارک و تعالی به من دستور داده تا کلیدِ جهنّم را در اختیار شما قرار دهم. هم علمای شیعه و هم علمای اهل سنت این روایت را نقل کردند. که خداوند رو می‌کند به محمد و علی علیهما السلام می‌فرماید : «أَدْخِلَا الْجَنَّةَ مَنْ أَحَبَّكُمَا وَ أَدْخِلَا النَّارَ مَنْ أَبْغَضَكُمَا» هر کسی که دوستی و محبت شما را دارد او را وارد بهشت کنید و هر کسی که دشمنی و کینه شما دو نفر را داشته آن را هم وارد جهنّم کنید. در آیه ۲۴ سوره قاف آمده که خداوند تبارک و تعالی در روز قیامت به دو نفر خطاب می‌کند که «أَلْقِیٰا فِی جهنّم كُلَّ كَفّٰارٍ عَنِیدٍ» هر انسان کافرِ سرکشِ کینه توزی را‌ ، داخل جهنّم بیندازید. در رابطه با اینکه خطابِ این آیه به چه کسی هست مفسّران فرمودند منظور آن دو نفری است که همراه هر انسانی وجود دارد. و باز مفسران فرمودند : منظور از آن دو نفر پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین علیهم السلام هستند. هر دو نظر می‌تواند درست باشد به این صورت که آن دو فرشته نگاه می‌کنند‌ ، ببینند آیا پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام اجازه عبور از پل صراط و ورود به بهشت را به آن انسان می‌دهد یا نه؟ اگر اجازه را داد آن دو فرشته‌‌ ، آن شخص را همراهی می‌کنند و به سلامتی از پُل صراط عبور می‌دهند. ولی اگر پیامبر و علب بن ابیطالب اجازه ورود به بهشت را به آن شخص ندادند آن دو فرشته مأموریت دارند تا او را از روی پل صراط بر روی آتش جهنّم بیندازند. بنابراین طبق این آیه شریفه خداوند در روز قیامت خطاب می‌کند به آقا امیرالمؤمنین علیه السلام که دوستان تو در بهشت هستند و دشمنان تو را من در آتش جهنّم قرار خواهم داد.
هدایت شده از 
۶۹ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصت و نهم است که آیاتِ فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیم شما می‌کنم. قبل از بیان آیه جدید می‌خواهم در رابطه با معجزه حضرت صالح علیه السلام نکاتی را خدمت‌تان عرض کنم در آیه ۴۵ سوره نمل آمده «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلی ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ» ما به سوی قوم ثمود حضرت صالح را فرستادیم. ایشان حدود صد سال بین قومش تبلیغ کرد که به جای اینکه بت‌ها را بپرستید خدای یگانه را عبادت کنید. آنها قبول نکردند و تعداد بسیار کمی به حضرت صالح ایمان آوردند. حضرت صالح یک روز به آنها پیشنهاد داد که من از خدایان شما درخواستی می‌کنم و شما هم از خدایان من درخواستی داشته باشید هر یک از آنها که حاجت طرف مقابلش را برآورده کرد معلوم می‌شود او حق است. آنها قبول کردند و حضرت صالح در مقابل بت‌های آنها قرار گرفت و حاجتش را خواست ولی هیچ پاسخی نشنیدند. بعد قوم صالح هفتاد نفر از بزرگانشان را انتخاب کردند و با حضرت صالح به کنار کوهی فرستادند آنها گفتند : «به خدایت بگو یک شتر بسیار بسیار بزرگ‌ ، ماده سُرخ رنگی که باردار باشد و فرزند او در داخلِ شکمش ده ماهه باشد از این کوه بیرون بیاورد و آن شتر در مقابل ما وضعِ حمل کند ما بچه‌اش را هم ببینیم» به خواست خداوند متعال کوه شکافته شد شتری با همین ویژگی‌ها بیرون آمد. تمام ۷۰ نفر در جا به پیامبری حضرت صالح ایمان آوردند اما در مسیر برگشت هنوز به قوم خودشان نرسیده بودند که ۶۵ نفر آنها دوباره بُت پرست و مرتد شدند. حضرت صالح فرمودند حالا که درخواست چنین معجزه‌ای کردید باید یک روز آب این چشمه برای شما باشد و روز دیگر آب چشمه را فقط شتر بخورد و به اندازه‌ای به شما شیر می‌دهد به گونه‌ای که کوچک و بزرگ و زن و مرد شما از آن شیر می‌نوشند و سیراب می‌شوند. مدتی قوم حضرت صالح پیشنهاد او را قبول کردند و بعد از مدت زمانی یک انسان پست به نام «قَدّار» پیدا شد که آن شتر را هلاک کرد و کُشت. بچه آن شتر «ناله زنان» به سمت آن کوه فرار کرد‌ ، کوه دوباره شکافته شد و آن بچه شتر داخل کوه قرار گرفت و آن شتر آن قوم را نفرین کرد. حضرت صالح فرمودند : تا سه روز فرصت دارید برای توبه که اگر توبه نکنید عذاب الهی شامل حال شما خواهد شد. آنها توبه نکردند و دچار عذاب الهی شدند. آیه‌ای که ربط دارد به فضیلت امیرالمؤمنین علیه السلام و ربط دارد به معجزه‌ی حضرت صالح علیه السلام را در جلسه آینده تقدیم‌تان می‌کنم.
گزیده ای از دیدگاه های عرفانی حضرت آیت الله بهجت رضوان الله علیه درباره نماز B2n.ir/h95781 👆 جمع آوری خوبی انجام داده است
هدایت شده از 
۷۰ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه هفتادم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیم شما می‌کنم. در آیه ۱۲ سوره شمس آمده است «إِذِ انْبَعَثَ أَشْقٰاهٰا» هنگامی که پست‌ترین و بدعاقبت‌ترین قوم ثمود به پا خواست و شتر را کُشت و بعد از آن بود که عذاب الهی بر آن قوم نازل شد. علمای شیعه و علمای اهل سنت مثل طبری‌ ، قُرطبی‌ ، اِبن حَجر نقل کردند پیامبر اکرم از آقا علی بن ابیطالب علیه السلام سؤال پرسیدند : آیا تو می‌دانی «اَشقَی الاَوَّلین» چه کسی بود؟ حضرت فرمودند : بله! آن کسی که قاتل شتر معجزه حضرت صالح بود. پیامبر از او پرسید : آیا «اَشقَی الآخِرین» را هم می‌شناسی؟ علی بن ابیطالب علیه السلام گفت : نمی‌دانم! پیامبر فرمودند : «الَّذِی یَضْرِبُك عَلَى هَذِهِ وَ أَشَارَ إِلَى یافُوخِه‏» آن کسی که با شمشیر بر فرق سر تو بزند و تو را بکُشد. در حدیث دیگری آمده‌ ، آن کسی که محاسنت را به خون سرت خضاب کند. بین قاتلِ شتر حضرت صالح و قاتل علی بن ابیطالب علیهم السلام سه تا شباهت وجود دارد : یک. «قدّار» عاشق زنی شده بود که آن زن گفت : شرط وصال من کشتن شتر است! و اِبن مُلجم هم عاشق زنی شده بود به نام قَطام که او گفته بود ؛ شرط وصالِ من کشتن علی بن ابیطالب است ! «كَمَا عَشِقَ ابْنُ مُلْجَمٍ قَطَاما» دو. آن شتر مزاحمتی برای «قدّار» نداشت و آقا امیرالمؤمنین هم بعد از جنگ نهروان کاری به اِبن مُلجَم نداشت. سه. قاتل شتر و قاتل علی بن ابیطالب علیه السلام در دنیا هم به منفعتی نرسیدند نه به ثروتی رسیدند نه پُستی و نه به مقامی و نه به قدرتی و نه به آن معشوقی که می‌خواستند به آن برسند‌! بنابراین ظاهر آیه ۱۲ سوره شمس در رابطه با «اَشقَی الاَوَّلین» است‌ ، بدعاقبت‌ترین امت‌های گذشته که «قدّار» باشد و باطن این آیه با توجه به حدیث پیامبر اکرم در رابطه با شقی‌ترین افراد امت پیامبر است که «اِبن مُلجَم» باشد. لعنت خداوند بر هر دوی آنها باد.
هدایت شده از 
۷۱ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه هفتاد و یکم است که توفیق پیدا کردیم درباره آیات فضیلت امیرالمؤمنین باهم گفتگو کنیم. پیامبر زیاد سفارش می‌کردند به مردم که با فُقرا نشست و برخاست داشته باشند و دوست داشتند در مجلس ایشان‌ ، فقرا و ثروتمندان کنار همدیگر بنشینند و همه از محضر پیامبر استفاده کنند و همه سؤالاتِ‌شان را مطرح کنند. اما برخی از ثروتمندان مُدام می‌گفتند : ما گفتگوی خصوصی و سؤال شخصی از پیامبر داریم و باعث می‌شد پیامبر را به یک گوشه‌ای ببرند و با هم صحبت کنند و فقرا کمتر فرصت پیدا می‌کردند تا از محضر پیامبر استفاده کنند. این‌طوری کلاس هم می‌گذاشتند که ما به پیامبر نزدیک‌تر هستیم و امتیاز ویژه ای برای خودشان قائل می‌شدند و این باعث می‌شد که وقتِ پیامبرخدا گرفته بشود‌ ، و حضرت مورد آزار و اذیت قرار بگیرد. آیه ۱۲ سوره مجادله نازل شد که هر ثروتمندی می‌خواهد با پیامبر جلسه خصوصی داشته باشد باید قبلش صدقه بدهد. «إِذَا نَاجَیْتُمُ الرَّسُول فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَةً» از آن به بعد دیگر هیچ ثروتمندی سراغ پیامبر نیامد! علمای شیعه و سنی بالاتفاق نوشتند که فقط آقا امیرالمؤمنین بودند که یک دینار داشتند‌ ، به ده درهم تبدیل کردند و ده بار محضر پیامبر آمدند برای گفتگوی خصوصی و بحث علمی و خود حضرت فرمودند که من قبل از هر گفتگوی خصوصی یک درهم را صدقه دادم. «إِذَا نَاجَیتُ الرَّسُولَ تَصَدَّقْتُ‏» بعد از اینکه دروغ بودن ادعای ثروتمندان و اینکه آنها اهل دنیا هستند مشخص شد و اینکه اصلاً کار خصوصی نداشتند و آیه بعد‌ ، خداوند آنها را مورد توبیخ قرار داد : «أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ» آیا ترسیدید که با دادن صدقه‌ ، فقیر بشوید؟ دلهره به جانتان افتاد که بیچاره بشوید؟ از این به بعد هر کسی که می‌خواهد با پیامبر گفتگو کند نیازی به دادن صدقه نیست! ثروتمندان که با این امتحانِ الهی رسوا شده بودند و مشخص شده بود که آنها واقعاً کار خصوصی ندارند و آنها اهل دنیا هستند‌ ، بعد از آن دیگر مزاحم پیامبر نشدند. فقط و فقط آقا علی بن ابیطالب علیه السلام بود که به این آیه شریفه عمل کرد. خود حضرت در جلسه شورای شش نفره که بعد از فوتِ عُمر بنِ الخَطاب ایجاد شد از آنها پرسید : آیا کس دیگری را می‌شناسید که به آیه نجوا عمل کرده باشد غیر از من؟! آنها گفتند : کس دیگری را نمی‌شناسیم. بنابراین آیه ۱۲ سوره مجادله‌ ، آیه‌ای است که فقط و فقط علی بن ابیطالب علیه السلام به این آیه عمل کرد.
هدایت شده از 
۷۲ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه هفتاد و دوم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیم شما می‌کنیم. خداوند متعال در آیه ۳ سوره تحریم فرمودند «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلىٰ بَعْضِ أَزْوٰاجِهِ حَدِیثاً» پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یک راز مهم را با یکی از همسرانشان در میان گذاشتند و به او فرمودند : به کس دیگری نگو! آن زن خیانت کرد و آن راز را برای همسر دیگر پیامبر فاش کرد. خداوند متعال پیامبرش را از فاش شدن این راز آگاه کرد. در آیه بعد خداوند آن دو زن را مورد خطاب قرار داد و فرمودند : اگر شما دو نفر توبه کنید بهتر است‌ ، چون شما به گناه آلوده شده‌اید و قلب‌‌تان از حق منحرف شده ولی اگر دست به دست هم بدهید و با یاری یکدیگر بخواهید بر علیه پیامبر اقدامی انجام بدهید‌ ، و حضرت را آزار و اذیت بدهید «فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْریلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنینَ» بدانید که یاور و پشتیبان پیامبر‌ ، خداوند متعال است و جبرئیل است و نیکوکار از اهل ایمان. شیعه و اهل سنت بالاتفاق می‌گویند : آن دو زن «حَفصه» و «عایشه» بودند که «حَفصه» ‌ ، دختر ابوبکر گوینده راز‌ ، «عایشه» دختر عُمر بْنِ الخطاب شنونده راز بودند. باز شیعه و اهل سنت این روایت را نقل کردند که پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله فرمودند : «صالِحُ المُؤمِنینَ هُوَ عَلیُّ بنُ اَبی طالب علیه السلام» منظور از صالِحُ المُؤمِنین‌ ، در این آیه آقا امیرالمؤمنین بودند. طبق آیه ۴ سوره تحریم‌ ، آن دو زن غیر از گفتن و شنیدن راز‌ ، اقدام عملی هم در جهت آزار و اذیت پیامبر می‌خواستند انجام بدهند که قرآن آنها را تهدید می‌کند که اگر دست به دست هم بدهید‌ ، خداوند و جبرئیل و «صالِحُ المؤمنین» در مقابل شما خواهند ایستاد! در رابطه با اینکه آن راز چه بوده است نظرات مختلفی بین مفسّران است. یکی از آن نظرات این است که پیامبر به «حَفصه» فرمودند بعد از من‌ ، پدر تو ابوبکر مدتی رئیس مسلمانان می‌شود و بعد از او‌ ، عُمر بنِ الخطاب به ریاست می‌رسد. ولی این راز بین خودمان بماند! در آیه ۴ سوره تحریم خداوند از امیرالمؤمنین با عنوان «صالِحُ المؤمنین» و کسی که پشتیبان و یاور پیامبر خدا هست‌ ، یاد کرده و او را در این آیه مدح کرده است.
هدایت شده از 
۷۳ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم جلسه هفتاد و سوم است که درباره آیات فضیلت امیرالمؤمنین در قرآن صحبت می‌کنیم. خداوند متعال در آیه ۲۳ سوره احزاب می‌فرماید : «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ» در بین مؤمنین مردان اهل ایمانی هستند که صادقانه پای پیمانشان با خدا ماندند. «فَمِنهُم مَن قَضیٰ نَحبَه وَ مِنهُم مَن یَنتَظِر» گروهی از آنها به فیض شهادت رسیدند و گروهی از آنها در انتظارِ شهادت هستند. بیشتر مفسران شیعه و سنی نوشتند منظور از «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ... یَعنی عَلیّاً وَ حَمزَةً وَ جَعفَراً» منظور علی بن ابیطالب‌ ، حمزه‌ی سیدالشهدا و جعفر بن ابیطالب جعفر طیار می‌باشد. این سه نفر با هم پیمان بستند که تا آخرین قطره خونشان در راه اسلام و در راه پیامبر اکرم جان‌فشانی کنند. در جنگ اُحد که بیشتر مسلمان‌ها فرار کردند‌ ، حضرت حمزه‌ ، جانانه ایستاد و از پیامبر اکرم دفاع کرد. او را به شهادت رساندند بینی و گوش او را بریدند‌ ، شکم او را دریدند و هند جگرخوار جگر او را به دندان گرفت. جعفر ابن ابیطالب هم در جنگ موته دو دستش قطع شد و به فیض شهادت رسید. ولی آقا امیرالمؤمنین ده‌ها سال انتظار شهادت می‌کشیدند‌ ، خود حضرت فرمودند : «وَ إِنِّی إِلَى لِقَاءِ اللهِ لَمُشْتَاقٌ» من برای لحظه شهادت که لحظه‌ی ملاقات با خداست‌ ، ذوق و شوق دارم. باز حضرت فرمودند : «وَ اللّهِ لَابْنُ اَبى طالِب آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ اُمِّه» به خدا سوگند اشتیاق و انس من به لحظه شهادت‌ ، بیشتر است از اشتیاقِ طفل نوزاد به سینه مادرش! وقتی هم در سحر روز نوزدهم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت‌ ، «اِبن مُلجَم» شمشیر را بر فرق حضرت زدند‌ ، فریاد زد «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه» به خدای کعبه به آن پیروزی و سعادت بزرگ که شهادت در راه خدا بود‌ ، رسیدم. ما عاشق امیرالمؤمنین هستیم و امیرالمؤمنین عاشق شهادت بود. از خداوند متعال می‌خواهم شهادت در راه خودش را نصیب من و شما بگرداند.