eitaa logo
نماز اول‌وقت‌بخوانیم
3.7هزار دنبال‌کننده
81 عکس
1هزار ویدیو
208 فایل
مرتضی رحیمیان محقق مرکز تخصصی نماز @namazmt بانوی باحیا @banoy_ba_haya دعوت به نماز @d_b_namaz سخنرانی‌کوتاه نمازی @sokhanrani_namaz ذکرهای نماز @navb111 محتوای نماز @navb112 شهید رئیسی (بصیرتی) @shahid_reisii عناوین کانال eitaa.com/navb110/7162
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو ویژگی مهم جایزه که آن را برای نوجوانان مسجدی جذاب می‌کند
هدایت شده از 
۵۹ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه پنجاه و نهم است که توفیق پیدا کردیم درباره آیات فضیلت امیرالمؤمنین صحبت کنیم. خداوند متعال در قرآن کریم‌ ، چهار حوزه تبلیغی برای پیامبرش قرار داد : یک. اهل خانه. در آیه ۱۳۲ سوره طاها فرمودند «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ» اهل خانه‌ات را به نماز دستور بده. دو. فامیل و خویشان. قرآن می‌فرماید «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ» خانواده خودت را از مخالفت با خداوند بترسان‌ ، که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرزندان عبدالمُطّلب را به خانه خودش دعوت کرد‌ ، میهانی داد و آنها را از مخالفتِ با خدا ترساند. سه. اهل مکه و اطراف مکه. خداوند می‌فرماید : ما قرآن را برای تونازل کردیم «لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَىٰ وَ مَنْ حَوْلَهَا» تا اهل مکه و اطراف مکه را از مخالفت با خدا بترسان. چهار. تمام مردم جهان. قرآن می‌فرماید : «وَ مَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ» ما تو را برای تمام مردم روی کره زمین‌ ، زن باشد یا مرد‌ ، پیر باشد یا جوان‌ ، سیاه باشد یا سفید‌ ، عرب باشد یا عجم‌ ، فرستادیم. وقتی آیه «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ» نازل شد‌ ، مُفسران شیعه و مُفسران اهل سنت مثلِ سیوطی و فخرِ رازی نوشته اند که تا مدت‌ها پیامبر اکرم هنگام نمازهای پنجگانه در مقابل خانه علی بن ابیطالب علیه السلام قرار می‌گرفت و به اهل خانه سلام می‌کرد و می‌فرمود : «اَلصَّلاة اَلصّلاة» نماز! نماز! «اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرًا» خداوند متعال اراده کرده تا شما را از هرگونه زشتی‌ ، خطا و پلیدی دور نگه دارد. با توجه به اینکه آقا امیرالمؤمنین و فاطمه زهراء علیهما السلام اهل اقامه نمازِ اول وقتِ با حضور قلب بودند‌ ، چرا پیامبر خدا آنها را مُدام سفارش به نماز می‌کرد؟ سه تا دلیل را می‌خواهم خدمت‌تان بیان کنم : یک. یک قاعده تفسیری داریم که می‌گوید «نَزَلَ الْقُرْآنُ بِإِیاكِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یا جَارَةُ» قرآن بر این شیوه نازل شده که به در می‌گوید تا دیوار بشنود! وقتی پیامبر اکرم روزانه پنج بار سفارش نماز به خانواده خودش می‌کند یعنی ای مسلمان‌ها! شما هم اهل نماز بشوید‌ ، شما هم مراقبت بر نماز داشته باشید. دو. وقتی پیامبر خدا خانواده خودش ـ یعنی دختر‌ ، داماد و فرزندان خودش ـ را دعوت به نماز می‌کند‌ ، مردم هم یاد بگیرند عروس و داماد و دختر و پسر خودشان را دعوت به نماز بکند. سه. پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله به مدت شش ماه یا نُه ماه این کار را انجام می‌دادند تا برای مردم مَلکه بشود‌ ، یادآور بشود و در ذهنها حک بشود که اهل بیتِ من طبق این آیه علی‌ ، فاطمه‌ ، حسن و حسین علیهم السلام هستند‌ ، که خداوند اراده کرده آنها را از همه خطاها پاک نگه دارد. بنابراین بعد از من مراقبت کنید از اهل بیت من و پیرو آنها باشید. پس پیام آیه «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ» است که اهل بیتِ من‌ ، همان اهلِ خانه علی بن ابیطالب علیه السلام هست.
هدایت شده از 
۶۰ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصتم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیم شما می‌کنم. در آیه ۸۹ سوره نمل خداوند متعال می‌فرماید «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ یوْمَئِذٍ آمِنُونَ» کسی که در روز قیامت حسنه و خوبی را همراه با خودش داشته باشد‌ ، خداوند بهتر از آن را به او عطا می‌کند و او‌ ، از هراس و هول و وحشتِ روز قیامت در امان خواهد بود. حالا سؤال این است که آن «حَسَنة‌» که انسانها باید با خودشان داشته باشند چه چیزی است؟ برخی از مُفسران فرمودند منظور توحید است. یعنی «لا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» را قبول داشته باشد و نبوت‌ ، یعنی «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه» که البته این‌ها هم درست است ولی برای اینکه به جواب دقیق برسیم باید این حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را خدمت شما نقل کنیم. چون بعضی‌ها اظهار اسلام می‌کنند ولی اسلامِ آنها حقیقی نیست و تقلبی است! پیامبر به امیرالمؤمنین فرمودند : در روز قیامت که می‌شود خداوند من و تو اهل بیتمان و دوستداران‌مان را‌ محشور می‌کند‌ ، در حالی که آنها را می‌پوشاند. ولی بدکاران همه عریان هستند «یَا عَلِیُّ شِیعَتُکَ وَ اللَّهِ آمِنُونَ» به خدا قسم پیروان تویِ علی هستند که خداوند آنها را از وحشت و جزع و فزعِ روز قیامت محفوظ نگه می‌دارد. پس طبقِ حدیث پیامبر عزیزمان‌ ، منظور از «حسنه» در اینجا پیروی از علی بن ابیطالب علیه السلام است. عَبداللّه پسر عُمر بنِ الخَطاب نقل می‌کند که من از پیامبر خدا شنیدم‌ ، هرکس علی را دوست داشته باشد «أَظَلَّهُ اللَّهُ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ مَعَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِین» در روز قیامت که همه مردم ترسان هستند و از عاقبت خودشان هراسان هستند‌ ، خدا دوست علی بن ابیطالب علیه السلام را در سایه عرش خودش در جایگاه ویژه قرار می‌دهد. همراه با صدیقین‌ ، شهدا و صالحین مثل حضرت یوسف ، حضرت ابوالفضل و سلمان فارسی علیهم السلام. بنابراین منظور از «حسنه» در این آیه‌ ، علاوه بر توحید و نبوت‌ ، دوستی و محبت علی بن ابیطالب علیه السلام است. توحید که «لا إِلَهَ إِلَّا اللَّه» است * اسلامِ «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّه» است با این دو سخن کسی به جایی نرسد * گر بی‌خبر از «عَلَى وَلِی اللَّه‏» است
هدایت شده از 
۶۱ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصت و یکم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیم‌تان می‌کنم. در جلسه قبل بیان شد که در آیه ۸۹ سوره نمل خداوند متعال می‌فرماید هر کسی «حَسَنه» را همراه با خودش داشته باشد‌ ، ما او را وارد بهشت می‌کنیم که منظور از این «حَسَنه» دوستی و محبت علی بن ابیطالب علیه السلام بود. در آیه بعد‌ ، خداوند می‌فرماید : «مَنْ جاءَ بِالسَّیئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ» هر کسی سیئه را با خودش داشته باشد‌ ، ما او را با صورت‌ ، به صورت واژگون‌ ، در آتشِ جهنّم می‌اندازیم. منظور از «سَیّئَه» در این آیه چیست که اگر کسی همراه با خودش داشته باشد خدا بقیه خوبی‌های او را نادیده می‌گیرد؟ حتماً توجه دارید که برخی از گناهان خطِ قرمز خداوند هستند. مثلاً خداوند متعال به ابلیس دستور داد که بر حضرت آدم سجده کند او سجده نکرد‌ و سرکشی کرد‌ و از این کار زشت ، توبه هم نکرد. این سبب شد‌ خداوند شش هزار سال عبادت او را نادیده بگیرد و همه عبادتش نابود بشود. خود امیرالمؤمنین به یکی از یارانش فرمودند آیا می‌دانی منظور از «حَسَنه» و «سَیّئَه» در این آیات چیست؟ او گفت : نه نمی‌دانم ! حضرت فرمودند : «اَلْحَسَنةُ حُبُّنا وَ السَّیئَةُ بُغْضُنا» آن «حَسَنه» ‌ ، محبت و دوستی من و بقیه اهل بیت من است و آن «سَیّئَه» ‌ ، دشمنی و نفرت از من و بقیه اهل بیت است که اگر کسی آن نفرت را با خودش داشته باشد‌ ، طبقِ این آیه شریفه خداوند تمام خوبی‌های او را نادیده می‌گیرد و او را با صورت در آتش جهنّم می‌اندازد. چندین نفر از علمای اهل سنت مثل حاکم حسکانی‌ ، این روایت را نقل کردند که جابر بن عبدالله انصاری فرمود : من از پیامبر خدا شنیدم که به علی بن ابیطالب علیه السلام فرمودند : اگر امت من آن قدر روزه بگیرند‌ ، «حَتَّى صَارُوا كَالْأَوْتَاد» مانند میخ بشوند و آنقدر نماز بخوانند «حَتَّى صَارُوا كَالْحَنَایا» قد آنها مانند کمان خمیده بشود اما محبت و دوستی تو را نداشته باشند و با تو دشمنی و بغض داشته باشند‌ ، خداوند به نماز و روزه آنها توجهی نمی‌کند و آنها را با صورت در آتش جهنّم می‌اندازد. عبادت‌ ، بی تولای علی هیچ * نوای عشق‌ ، بی نای علی هیچ اگر عمر دو صد نوحت ببخشند * تمام عمر‌ ، منهایِ علی هیچ بنابراین کلید خوشنودی خدا و بهشت‌ ، دوستی علی بن ابیطالب علیه السلام است و کلیدِ خشم خدا و جهنّم ، بغض و کینه علی بن ابیطالب است.
هدایت شده از 
۶۲ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصت و دوم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیم‌تان می‌کنم. قبل از بیان آیه جدید باید یک داستانی را با هم مرور کنیم. نیروهای اطلاعاتی پیامبر در سال پنجم هجرت خبر آوردند که بزرگان سه قبیله «بنی نَضیر» و «بنی قُریظه» و «بنی وائل» از یهودیان همراه با مشرکان مکه که دست به دست هم دادند برای حمله کردن به مدینه. مشرکان مکه طایفه قریش به سرکردگی ابوسفیان و طایفه کِنانه‌ ، بنی اسد‌ ، بنی سُلیم‌ ، بنی قَطَفان و... بودند و ده هزار جنگجو را آماده کرده بودند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مسلمان‌ها را داخل مسجد جمع کردند و برای شیوه مبارزه از آنها مشورت گرفتند. سلمان فارسی گفت ما در ایران وقتی در چنین بحرانی قرار می‌گیریم ، اطراف شهر را خندق می‌کنیم. پیامبر‌ ، نظرِ سلمان را پذیرفت. ده هزار مسلمان مسافت بیش از پنج کیلومتر را خَندق کندند. عرض خَندق‌ به اندازه‌ای بود که یک اسب سوار با اسبش نتواند از روی خَندق بپرد. پیامبر عزیزمان بین مکه و مدینه نیروهای اطلاعاتی و نظامی گذاشت تا منافقانِ مدینه نقشه پیامبر را به گوش مشرکان نرسانند. وقتی ده هزار لشکر پشت خندق رسیدند تازه فهمیدند که پیامبر چه نقشه‌ای برای آنها کشیده! مدت محاصره مدینه را بین بیست تا سی روز نوشتند. «عَمرو بنِ عَبدود» همراه با چهار نفر جنگجوی دیگر مسیر خندق را بررسی کردند‌ ، جایی که عرض خندق کمتر از همه بود‌ ، انتخاب کردند و با مهارت بالا با اسب خودشان از روی خندق پریدند و در مقابل مسلمان‌ها قرار گرفتند‌ تا مسلمان‌ها را مشغول کنند و مشرکان دیگر بتوانند از راه‌هایی که روی خَندق بود و تنها یک نفر از روی آن راه می‌توانست حرکت کند کم کم خودشان را به این طرف خَندق برسانند و برای جنگ با مسلمان‌ها آماده شوند. تعداد و عظمت نیروهای دشمن سبب شده بود برخی از مسلمان‌ها توی دلشان خالی شود‌. قرآن می‌فرماید : موقعی که چشم‌ها خیره مانده بود و جان‌ها به گلو رسیده بود‌ ، برخی از مسلمان‌ها احساس می‌کردند که همین الان هست که قتلِ عام بشوند و دختر و همسر آنها به اسارتِ دشمن برود. منافقان هم از این موقعیت سوء استفاده کردند و گفتند : «ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً» وعده یاری و پیروزی که خدا و پیامبر به ما داده بود جز نیرنگ‌ ، حقّه و فریب چیز دیگری نبود! بقیه داستان را در جلسه آینده برایتان بیان می‌کنم.
هدایت شده از 
۶۳ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصت و سوم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین در قرآن را تقدیم‌تان می‌کنم. در جلسه قبل بیان شد که «عَمرو بنِ عَبدود» به همراه چهار نفر دیگر از روی خَندق پریدند. مشهور بود که «عَمرو» قدرت و شجاعت هزار رزمنده جنگجو را دارد به همین خاطر خیلی‌ها از او می‌ترسیدند. او روبروی سپاه اسلام قرار گرفت و مُدام فریاد می‌زد «هَل مِن مُبارِز؟» آیا کسی هست با من بجنگد؟ همه مسلمان‌ها سکوت کرده بودند و به نقل واقدی در کتاب مغازی‌اش «كَأَنَّ عَلَى رؤُوسِهِمُ الطَّیر» گویا یک کبوتری بر روی سر مسلمان‌ها قرار گرفته بود و آنها مأموریت داشتند تا سرشان را تکان ندهند تا کبوتر فرار نکند. همه سکوت کردند و همه‌ی سرها پایین بود! عَمرو فریاد زد : «وَ لَقَدْ بُحِحْتُ مِنَ النِّدَاءِ * بِجَمْعِكمْ هَلْ مِنْ مُبَارِزٍ» من گلویم گرفت از بس که داد زدم‌ ، گفتم یک نفر بیاید با من بجنگد! مگر شما نمی‌گویید که کشتگان شما در بهشتند و کشتگان ما در جهنم. یک نفر نیست تا من را به جهنّم بفرستد یا من او را به بهشت بفرستم؟! پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جمع مسلمان‌ها قرار گرفت و فرمودند : چه کسی جواب «عَمرو» را می‌دهد؟ همه سکوت کردند! آقا علی ابن ابیطالب فرمودند : من! پیامبر فرمودند : بنشین! سه بار پیامبر فرمودند : آیا کس دیگری هست که جواب «عَمرو» را بدهد؟ همه سکوت کردند. برخی از کشته شدن خودشان ترسیدند و برخی شاید ترسیدند که نتوانند جواب «عَمرو» را بدهند و سپاهِ دشمن قدرتمندتر بشود. در هر سه بار علی بن ابیطالب علیه السلام بلند شدند و فرمودند : من آماده‌ام! شاید علت این که پیامبر سه بار این سؤال را پرسیدند آن بود تا در آینده کسی نگوید‌ ، من هم می‌خواستم با «عَمرو» مبارزه کنم ولی علی بن ابیطالب زودتر بلند شد! پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله خوشحال شدند زِره خودشان را به علی دادند‌ ، علی بن ابیطالب علیه السلام شمشیرِ ذوالفقارشان را برداشتند و پیامبر اکرم عمامه خودشان را بر سر علی بن ابیطالب بستند. حضرت علی روبروی «عَمرو» قرار گرفت و با شعری هم قافیه شعر «عَمرو» جواب او را داد. «لَا تَعْجَلَنَّ فَقَدْ أَتَاكَ * مُجِیبُ صَوْتِكَ غَیرَ عَاجِز» عجله نکن آن قدرتمندی که جواب هل من مبارز تو را بدهد آمد! روبروی هم قرار گرفتند‌ ،«عَمرو» گفت : ای علی! تو پسر ابوطالب هستی‌ ، من با پدرت رفیقم‌ ، دوست ندارم تو به دست من کشته شوی. امیرالمؤمنین فرمودند : اما من دوست دارم تو به دست من کشته شوی! پیامبر عزیزمان صلی الله علیه و آله در این صحنه فرمودند : «بَرَزَ الإِیمانُ كُلُّهُ إلَى الشِّركِ كُلِّهِ» تمام ایمان در این صحنه در مقابل تمامِ شرک قرار گرفته! جنگ شروع شد‌ و گرد و غبار بلند شد‌ ، مسلمان‌ها و کفار دیگر معرکه جنگ را نمی‌دیدند‌. «عَمرو» شمشیرش را بلند کرد بر فرق امیرالمؤمنین بزند‌ ، حضرت سپر را مقابل قرار داد‌ ، سپر شکست و ضربه «عَمرو» مقداریش گرفته شد‌ ، ضربه به عمامه خورد‌ ، مقداری از سرعت ضربه باز هم گرفته شد و شمشیر به فرقِ امیرالمؤمنین خورد. در همان لحظه امیرالمؤمنین دیدند قسمت پای «عَمرو» حفاظی ندارد‌ ، با شمشیر زدند و دو پای «عَمرو» را مجروح کردند به طوری که بلافاصله عَمرو بر روی زمین افتاد! امیرالمؤمنین فریاد زدند «اَللّهُ اکبر!» با این فریاد حضرت ، تمام مؤمنان عزیز و خوشحال شدند و یهودیان و مشرکان و منافقینی که در صف مؤمنان بودند‌ ، ذلیل و ترسان و هراسان شدند. آقا علی بن ابیطالب سر «عَمرو بنِ عَبدود» را برید. چهار مبارز دیگر ترسیدند‌ ، سه تایشان از روی خَندق توانستند بپرند و فرار کنند‌ ، «نوفِل» داخل خندق افتاد‌ ، امیرالمؤمنین رفتند داخل خَندق و او را هم به درک واصل کردند. این سبب شد که مشرکان از جنگ با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نا امید بشوند. پیامبر عزیزمان فرمودند : «ضَرْبَةُ عَلّیٍ یَوْمَ الْخَنْدَق افْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثقلین» ضربه علی در روز جنگ خندق از عبادت جن و انس تا روز قیامت برتر و والاتر است و تمام مسلمان‌ها در طول تاریخ مدیون آن ضربه امیرالمؤمنین هستند. در جلسه آینده بقیه این داستان و آیه‌ای که در رابطه با این فضیلت امیرالمؤمنین هست را تقدیم‌تان خواهم کرد.
هدایت شده از 
۶۴ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه شصت و چهارم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین در قرآن را تقدیم‌تان می‌کنم. خداوند متعال در آیه ۲۵ سوره احزاب فرمودند : «وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ كَفَرُوا بِغَیظِهِمْ لَمْ ینالُوا خَیراً» خداوند دشمنان پیامبر که در جنگ خَندق دورِ هم جمع شده بودند و به مدینه حمله کرده بودند را از مدینه برگرداند‌ ، در حالی که به هیچ غنیمت و پیروزی نرسیدند. علت پیروزیِ سپاه اسلام و شکستِ دشمنان چند عامل بود که سه تای آن را بیان می‌کنم : یک. خداوند سپاهی از فرشتگان فرستاد که این فرشتگان در دل‌های مؤمنان آرامش و اطمینانِ خاطر به پیروزی می‌دمیدند و در دل‌های منافقان و کافران و یهودیان ترس و وحشت. در قرآن هم آمده که یکی از یاری‌های ما نسبت به مؤمنین این است که در دل دشمنان‌شان ترس می‌اندازیم. «سَنُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ كَفَرُوا الرُّعْبَ» دو. علت دیگر کشته شدن بهترین جنگجوی سپاه دشمن توسط علی بن ابیطالب علیه السلام بود که روح نا امیدی در آنها دمید و از اینکه بتوانند سپاه اسلام را شکست بدهند نا امید شدند. سه. سومین عامل پیروزی این بود که هوا به شدت سرد شد و در یک شب باد تند و طوفان بزرگی وزید‌ ، به طوری که دیگ‌های غذای اینها را واژگون می‌کرد‌ ، شعله‌های زیر دیگ‌ها را پخش می‌کرد و خیمه‌های این‌ها را از جا می‌کند. آنها به شدت ترسیده بودند و چون هیچ امیدی به پیروزی نمی‌دیدند‌ ، همان شب به سمت سرزمین خودشان فرار کردند. خداوند متعال در آیه ۲۵ سوره احزاب می‌فرماید : «کَفَی اللهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ» خداوند مؤمنین را از جنگیدن بی نیاز کرد. شیعیان از امامان معصوم و اهل سنت از اِبنِ عباس و عَبدُاللهِ بنِ مَسعود نقل می‌کنند که خداوند مسلمان‌ها را بی‌نیاز کرد از جنگیدن به واسطه‌ی دلاوری‌های امیرالمؤمنین «کَفَی اللهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ بِعَلیِّ بنِ اَبی طالبٍ» آیه ۲۵ سوره احزاب اشاره دارد به رشادت امیرالمؤمنین و اینکه به واسطه‌ی آقا امیرالمؤمنین سایه جنگ خندق از سر مسلمان‌ها برداشته شد و آنها به یک پیروزی شیرین بدون جنگ رسیدند.
🔻 موضوع : خدا چه نیازی به نماز ما دارد؟ 💠 ویژه : معلمان و مبلغان ✅ پاورپوینت همراه با توضیح صوتی اجرای آن در آدرس زیر موجود است. https://ble.ir/navb313
چون برخی پاورپوینت ها که در آینده بارگزاری می شود بیش از ۵۰ مگابایت هست در پیام رسان بله بارگزاری می شود
هدایت شده از 
۶۵ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما معلم عزیز. جلسه‌ی شصت و پنجم است که آیات فضیلت امیرالمؤمنین را تقدیم شما می‌کنم. خداوند متعال در آیه‌ی ۵۷ سوره‌ی احزاب فرمودند : «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً» کسانی که خدا و رسول خدا را آزار و اذیت بدهند خداوند آنها را در دنیا و آخرت از رحمت خودش دور می‌گرداند و برای آنها عذاب خوار کننده ای فراهم کرده. بنابراین کسانی که به پیامبر نسبت ساحر‌ ، شاعر‌ ، مجنون ـ یعنی دیوانه ـ دادند‌ ، شکمبه‌ی گوسفند بر سر و روی حضرت ریختند و در جنگها در مقابل حضرت صف آرایی می‌کردند‌ ، منافقینی که داخل جامعه‌ی اسلامی توطئه می‌کردند‌ ، همه‌ی اینها طبق این آیه‌ی شریفه مشمولِ عذاب روز قیامت خواهند شد اگر توبه نکرده از دنیا رفته باشند. همچنین طبق همین آیه کسانی که علی بن ابیطالب علیه السلام را اذیت کرده باشند وارد آتش جهنّم می‌شوند به دو دلیل : یک. شیعه از امامان معصوم و اهل سنت از جابر بنِ عبدالله و اُمّ سَلمه نقل کرده‌اند که پیامبر اکرم به علی بن ابیطالب علیهما السلام رو کردند و فرمودند : «مَنْ آْذاکَ فَقَدْ آذانِی» هر کس توی علی را بیازارد من را آزرده و این آیه که مخصوص آزار و اذیت پیامبر است شامل حال آن شخص می‌شود. دو. دلیل دوم آیه‌ی ۶۱ سوره آل عمران است که طبق تفاسیر شیعه و اهل سنت منظور از نَفسِ پیامبر در آن آیه علی بن ابیطالب علیه السلام است. پس طبق آن آیه اذیت علی اذیتِ پیامبر محسوب می‌شود. بنابراین کسانی که در جنگ جمل‌ ، صفین و نهروان بر روی حضرت شمشیر کشیدند و توبه نکرده از دنیا رفتند وارد آتش جهنّم خواهند شد. «اِبن مُلجَم» که بر فرق حضرت شمشیر زد او هم وارد آتش جهنّم خواهد شد. بعد از شهادت پیامبر اکرم گروهی آمدند پشت در خانه حضرت و حرمت خانه را شکستند و باعث آزار و اذیت علی بن ابیطالب شدند. «قُنفُذ» با غلافِ شمشیر به بازویِ همسر علی بن ابیطالب علیه السلام زد و «مُغیره» با تازیانه بر بدن حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها زد و این‌ها سبب شد که علی بن ابیطالب علیه السلام از دست آنها برنجد. دستان حضرت را بستند و برای بیعت به سوی مسجد کشیدند‌ ، مُسلّم است که این‌ها از مصادیق آزار و اذیت علی بن ابیطالب علیه السلام است و هر کس حضرت را اذیت کرد و بدون توبه از دنیا رفت طبق این آیه شریفه وارد آتش جهنّم خواهد شد. بنابراین ظاهر آیه در رابطه با اذیتِ خدا و رسول خداست و باطن آیه طبقِ آن حدیثی که خدمت‌‌تان نقل شد در رابطه با آزار و اذیت علی بن ابیطالب علیه السلام هم هست.