eitaa logo
نهضت‌ تربیتی‌ حضرت‌ سیدالشهدا علیه‌السلام
2.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
884 ویدیو
38 فایل
برنامه‌ای جامع برای سلوک إلی الله، برای همه‌ی‌ آحاد جامعه‌ی بشری، منطبق بر عقل و مبانی‌الهی 🟡 نهضت تربیتی هیچ شعبه‌ای در شهرستانها ندارد. 👈 اطلاع از برنامه‌ها، تهیه آثار، ارتباط خیرین،ثبت نام ها،اخذ شعبه نمایندگی و... https://eitaa.com/M_asadnezhad
مشاهده در ایتا
دانلود
یاعلی حضرت امام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب سلام الله علیهما 👈👈 صراط مستقیم 👉👉 است. يَرْفَعُهُ بِالْأَسَانِيدِ إِلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ، قَالَ: أَوْحَى اَللَّهُ تَعَالَى إِلَى نَبِيِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلىٰ صِرٰاطٍ مُسْتَقِيمٍ (فَقَالَ: إِلَهِي مَا اَلصِّرَاطُ اَلْمُسْتَقِيمُ؟) قَالَ: وَلاَيَةُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ (فَعَلِيٌّ) هُوَ اَلصِّرَاطُ اَلْمُسْتَقِيمُ . نشانی : الروضة في فضائل أمير المؤمنين علیه السلام ج ۱، ص ۱۰۱ عنوان باب : (حديث علي هو الصراط المستقيم) معصوم : امام صادق (علیه السلام) ، پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) @nehzat128_ir
بسم‌الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولاية اميرالمؤمنين علي ابن ابیطالب سلام الله علیهما ۱۷ ماه مبارک رمضان سالروز جنگ بدر، اولین نبرد بین اسلام وکفر و شرک و پیروزی مسلمین بواسطه شمشیر امیرالمومنین علیه السلام گرامی باد. روایت شریفه و گرانقدری در فضائل امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام که در ظرف زمانی جنگ بدر به ظهور رسیده است. 👇👇👇👇👇👇 كِتَابُ الْمُحْتَضَرِ، لِلْحَسَنِ بْنِ سُلَيْمَانَ مِمَّا رَوَاهُ مِنَ الْأَرْبَعِينَ رِوَايَةُ سَعْدٍ الْإِرْبِلِيِّ يَرْفَعُهُ إِلَى سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ رَضِيَ اللَّهِ عَنْهُ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) إِذْ جَاءَ أَعْرَابِيٌ مِنْ بَنِي عَامِرٍ فَوَقَفَ وَ سَلَّمَ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ جَاءَ مِنْكَ رَسُولٌ يَدْعُونَا إِلَى الْإِسْلَامِ فَأَسْلَمْنَا ثُمَّ إِلَى الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ وَ الْجِهَادِ فَرَأَيْنَاهُ حَسَناً ثُمَّ نَهَيْتَنَا عَنِ الزِّنَا وَ السَّرِقَةِ وَ الْغَيْبَةِ وَ الْمُنْكَرِ فَانْتَهَيْنَا فَقَالَ لَنَا رَسُولُكَ عَلَيْنَا أَنْ نُحِبَّ صِهْرَكَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ (ع) فَمَا السِّرُّ فِي ذَلِكَ؟ وَ مَا نَرَاهُ عِبَادَةً! قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لِخَمْسِ خِصَالٍ: ✅ أَوَّلُهَا أَنِّي كُنْتُ يَوْمَ بَدْرٍ جَالِساً بَعْدَ أَنْ غَزَوْنَا إِذْ هَبَطَ جَبْرَئِيلُ (ع) وَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ بَاهَيْتُ الْيَوْمَ بِعَلِيٍّ مَلَائِكَتِي وَ هُوَ يَجُولُ بَيْنَ الصُّفُوفِ وَ يَقُولُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ الْمَلَائِكَةُ تُكَبِّرُ مَعَهُ ❤️ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا أُلْهِمُ حُبَّهُ إِلَّا مَنْ أُحِبُّهُ وَ لَا أُلْهِمُ بُغْضَهُ إِلَّا مَنْ أُبْغِضُهُ❤️ ✅ وَ الثَّانِيَةُ أَنِّي كُنْتُ يَوْمَ أُحُدٍ جَالِساً وَ قَدْ فَرَغْنَا مِنْ جِهَازِ عَمِّي حَمْزَةَ إِذْ أَتَانِي جَبْرَئِيلُ (ع) وَ قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فَرَضْتُ الصَّلَاةَ وَ وَضَعْتُهَا عَنِ الْمَرِيضِ وَ فَرَضْت الصَّوْمَ وَ وَضَعْتُهُ عَنِ الْمَرِيضِ وَ الْمُسَافِرِ وَ فَرَضْتُ الْحَجَّ وَ وَضَعْتُهُ عَنِ الْمُقِلِّ الْمُدْقِعِ وَ فَرَضْتُ الزَّكَاةَ وَ وَضَعْتُهَا عَمَّنْ لَا يَمْلِكُ النِّصَابَ وَ جَعَلْتُ حُبَّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ لَيْسَ فِيهِ رُخْصَةٌ، ✅ الثَّالِثَةُ أَنَّهُ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ كِتَاباً وَ لَا خَلَقَ خَلْقاً إِلَّا جَعَلَ لَهُ سَيِّداً فَالْقُرْآنُ سَيِّدُ الْكُتُبِ الْمُنْزَلَةِ وَ جَبْرَئِيلُ سَيِّدُ الْمَلَائِكَةِ أَوْ قَالَ إِسْرَافِيلُ وَ أَنَا سَيِّدُ الْأَنْبِيَاءِ وَ عَلِيٌّ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ لِكُلِّ أَمْرٍ سَيِّدٌ وَ حُبِّي وَ حُبُّ عَلِيٍّ سَيِّدُ مَا تَقَرَّبَ بِهِ الْمُتَقَرِّبُونَ مِنْ طَاعَةِ رَبِّهِمْ، ✅ الرَّابِعَةُ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَلْقَى فِي رُوعِي أَنَّ حُبَّهُ شَجَرَةُ طُوبَى الَّتِي غَرَسَهَا اللَّهُ تَعَالَى بِيَدِهِ، ✅ الْخَامِسَةُ أَنَّ جَبْرَئِيلَ (ع) قَالَ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نُصِبَ لَكَ مِنْبَرٌ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ وَ النَّبِيُّونَ كُلُّهُمْ عَنْ يَسَارِ الْعَرْشِ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ نُصِبَ لِعَلِيٍّ (ع) كُرْسِيٌّ إِلَى جَانِبِكَ إِكْرَاماً لَهُ فَمَنْ هَذِهِ خَصَائِصُهُ يَجِبُ عَلَيْكُمْ أَنْ تُحِبُّوهُ، فَقَالَ الْأَعْرَابِيُّ سَمْعاً وَ طَاعَةً. 📜 بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج ۲۷ ؛ ص ۱۱۹_۱۲۸ مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، 111جلد، دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق. نهضت تربیتی حضرت سیدالشهداعلیه‌السلام
نهضت‌ تربیتی‌ حضرت‌ سیدالشهدا علیه‌السلام
بسم‌الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولاية اميرالمؤمنين علي ابن ابیطالب سلام ا
ترجمه حدیث بالا : حسن بن سليمان سند را ميرساند به سلمان فارسى رضى اللّٰه عنه گفت: در نزد پيامبر اكرم صلّى اللّٰه عليه و آله بوديم كه مرد عربى از بنى عامر وارد شد سلام كرده گفت: يا رسول اللّٰه از طرف شما پيكى آمد و ما را دعوت به اسلام نمود مسلمان شديم، بعد ما را به نماز و روزه و جهاد دعوت كرد ديديم كار خوبى است، بعد ما را از زنا و دزدى و غيبت و كار زشت باز داشت ما هم اين كارها ترك كرديم؛ پيك شما بما گفت بر ما واجب است داماد شما على بن ابى طالب عليه السّلام را دوست بداريم سرّ اين چيست؟ با اينكه عبادت شمرده نميشود. پيامبر اكرم فرمود: بواسطه پنج امتياز: ✅ اول اينكه من در روز بَدر پس از تمام شدن جنگ نشسته بودم كه جبرئيل نازل شده گفت: خداوند سلامت ميرساند و ميگويد من مباهات كردم امروز بواسطه على با ملائكه، آن موقعى كه در بين صفوف جنگ در نبرد بود و اللّٰه اكبر ميگفت ملائكه با او تكبير ميگفتند. ❤️قسم بعزت و جلالم حُبّ او را ارزانى ميدارم بكسى كه دوست او باشد و بغضش را بكسى كه با او دشمن باشد.❤️ ✅ دوم: من روز جنگ اُحد نشسته بودم كار تجهيز عمويم حمزه تمام شده بود كه جبرئيل بر من نازل شد گفت: يا محمّد خداوند مى‌فرمايد: نماز را واجب كردم و آن را از مريض برداشتم و روزه را واجب نمودم اما از مريض و مسافر برداشتم و حج را واجب نمودم اما از ناتوان فقير برداشتم و زكات را واجب نمودم اما از كسى كه مالك نصاب نباشد برداشتم 👈ولى دوستى على بن ابى طالب را برايش راه فرارى نگذاشتم.👉 سوم: خداوند هيچ كتابى را نفرستاده و نه خلقى را آفريده جز اينكه برايش سرورى قرار داده قرآن سرور كتابهاى آسمانى است و جبرئيل سرور ملائكه يا فرمود اسرافيل، و من سرور انبياء هستم و على سرور اوصياء، هر چيزى سرورى دارد دوستى من و دوستى على بهترين چيزى است كه بنده مطيع ميتواند بوسيله آن بخدا تقرب جويد. ✅ چهارم: خداوند در دلم انداخت كه حبّ‌ على درخت طوبى است كه خداوند در بهشت آن را بدست خويش كاشته. ✅ پنجم: جبرئيل گفت روز قيامت براى تو منبرى نصب مى‌شود طرف راست عرش و تمام پيامبران در طرف چپ عرش و جلو آن هستند و براى على يك تخت قرار داده مى‌شود در طرف پهلوى تو بجهت احترام او. كسى كه داراى چنين امتيازهايى باشد واجب است او را دوست بداريد مرد عرب گفت بديده مى‌پذيرم و اطاعت ميكنم. نهضت تربیتی حضرت سیدالشهداعلیه‌السلام
السلام علیک یا اباالحسن منظومه‌ای از فضایل مولانا امیرالمومنین علیه‌السلام 🌹❤️تقدیم به حقیقت جویان عالم ❤️🌹 💠 رمز ابتلا 💠 خواهم اینک فاش گویم سرّ پیمان غدیر داستان ابتلامان را به طوفان کویر قصد آن دارم که گویم قصه‌ای پر راز را تا کنم رسوای عالَم کُشتگانِ آز را می‌کنم با چند پرسش دردِ دل را باز من با غمی دیرینه سازم شعرِ خود آغاز من بودن از یک نور با احمد که را باشد نسب؟ یا چه کس را در مصافِ کین بُوَد حیدر لقب؟ افتخار کعبه‌زادی گوی در حصرِ که هست؟ یا کدامین کس به خیبر پشت مرحب را شکست؟ بابِ علم مصطفی و فاتحِ خیبر که بود؟ یا که در اسلام و ایمان گوی سبقت را ربود؟ زد کدامین ضربت ابنِ عبدود را بر زمین؟ از عباداتِ خلائق جمله آمد برترین؟ چیست دانی مظهر اعلای اخلاص عمل؟ گوی اخلاصِ که در خندق شده ضرب‌المثل؟ گو خریدار رضای حق شبِ هجرت که بود؟ با فروشِ جان، چه کس در بسترِ احمد غنود؟ مایه‌ی فخرِ الهی بر ملائک چیست؟ هان! از چه می‌گفتند ( بَخٍّ لَک ) علی را حاضران؟ جانشینِ مصطفی هنگامِ هجرت بُد چه کس؟ گو کِه پا نگذاشت حتی یک قدم زو پیش و پس؟ داستان یومُ الإِنذارِ عشیره چیستی؟ آن که تصدیق رسالت کرد آنجا، کیستی؟ داستان ردِّ شمس و قصه‌ی جُِعرانه چیست؟ این همه، سنگِ نشانِ کوی صاحب‌خانه نیست؟ هیچ دانی جانِ من، اسماء اعظم را که چیست؟ در کنار نام مسعودِ محمد، نام کیست؟ گوی در مُلک مَناعت کیستی کُفو بتول؟ یا به ابلاغِ برائت، کیست مأمور رسول؟ کیست بر احمد وزیر و بَضعه‌اش را کفو کیست؟ ماه‌تاب آیا دلیل جلوه‌ی خورشید نیست؟ هیچ دانی راز سدّ باب‌ها آیا چه بود؟ بابِ استثنا در آن أَثنا، بگو بابِ که بود؟ کیست نفس مصطفی در ماجرای ابتهال؟ یا که را إطعام مِسکین در رکوع باشد خصال؟ کیست شیر و چیست شمشیر خدا در کارزار؟ لا فَتی اِلّا علی، لا سیفَ اِلّا ذوالفقار گفت جُرداق مسیحی می‌سَزد ای روزگار گر بیاری هر زمان مثل علی یک رهگذار آمد از شِبلی شُمَیِّل این چنین رَطل گران چون علی زادن به کلِّ عالَم، عاجز مادران کیست بر احمد چنان هارون به موسی جانشین؟ کیست مولای غدیر و باعث اکمال دین؟ در حریم کعبه جانا بت شکستن کار کیست؟ در أُحُد مردانِ حق را صف شکستن، عارِ کیست؟ گو کدامین‌ها زِ میدانِ أُحُد بگریختند؟ با فرار خود صف أنصار دین بگسیختند؟ یا کدامین کس به خیبر زِامتحان مردود شد؟ باعث دلتنگی و آزردنِ محمود شد؟ قصه‌ی ذات‌ُالسَّلاسِل را مسلمان، باز گوی! شمّه‌ای از غیرتِ کَرّار خصم‌انداز گوی! گوی در ذات‌ُالسَّلاسِل آن سه‌تن فَرّار کیست؟ رمز إصرار نبی بر واژه‌ی کَرّارِ چیست؟ گو چه‌کس با خاصِفُ‌النَّعلِ نبی پیکار کرد؟ یا به حَوأَب، بانگِ سگ‌ها را زِ کین انکار کرد؟ یا که در جَیش أُسامه، گو چه‌کس إِخلال کرد؟ حکم خَیرُالمُرسَلین را طعمه‌ی أَمیال کرد؟ گو به وجدان کیست یاغی، قاتل عمّار کیست؟ راز پر غوغای دارِ میثم تمّار چیست؟ چیست گو أسرار إبلاغ رسالات أمین؟ در غدیرخم چه‌سان تکمیل شد دین مُبین؟ راز إبلاغِ رسالت بود تعیینِ ولی حاضران تبریک گفتند این فضیلت بر علی غاصبان کردند بیعت با علی روز غدیر خَلق، امّا رَه نمودندی به آغوشِ کویر حاصل آمد زین بیابان، صد شکاف و اختلاف میوه‌اش تحریف سُنَّت بود و دین را انحراف گو چرا شد غصب آیا حقِ أولاد رسول؟ بر چه میزانی چنان پامال شد حق بتول؟ آتش کین پس چرا در خانه‌ی حیدر زدند؟ پیکر خیرُ البشر را زین جفا خنجر زدند! گوش کن گویم چرا دربارِ حیدر سوختند آتش کین و حسد در خانه‌اش افروختند بود پنهان کینه‌های جاهلی در جانشان کشتگان بدر می‌شد زنده در أذهانشان می‌گرفتند از علی آنها قِصاص عُتبه را می‌ستاندند از محمد انتقام عُقبه را از همان آتش که آنان بر در حیدر زدند جانیانِ کربلا بر حنجر اصغر زدند چشم دل بگشا «حمید» این بود رمز ابتلا از سقیفه شد مسلمانی به نکبت مبتلا شاعر ولایی: حاج حمید مصطفی زاده نهضت تربیتی حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام
11.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاعلی مدد ماجرای حاجی الماسی و.... از زبان حجت الاسلام دشتی فرزند مترجم نهج البلاغه بر منکر فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام تا روز قیامت به عدد فضائل مولی لعنت باد. نـهـضـت تـربـیـتـی حـضـرت سیـدالشـهـدا علـیه‌السـلام https://eitaa.com/joinchat/3869573157C5e0beb1065
نهضت‌ تربیتی‌ حضرت‌ سیدالشهدا علیه‌السلام
یاعلی مدد ماجرای حاجی الماسی و.... از زبان حجت الاسلام دشتی فرزند مترجم نهج البلاغه بر منکر فض
یاعلی مدد ماجرای حاجی الماسی و.... از زبان حجت الاسلام دشتی فرزند مترجم نهج البلاغه بر منکر فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام تا روز قیامت به عدد فضائل مولی لعنت باد. پدر ما حاج آقای دشتی مترجم نهج البلاغه به آیت الله مرعشی گفتند: آقا دعا کنید ما در هزینه ی چاپ این کتاب دچار مشکل هستیم. آیت الله مرعشی نجفی (ره) فرمودند: آقای دشتی حکایت علی مَرده را شنیدی؟ شخصی بود در اصفهان، اوضاع مالی داغون...، یه خونه ی کوچیک داشت که دو تا اتاق داشت به همسرش گفت بیا یکی از این اتاقها را خالی کنیم اتاق دوم را بکنیم محل پرورش مرغ و خروس، پذیرفت، قرار شد کَف اتاق را بکَنند تا قفسه بگذارند تعداد بیشتری مرغ و خروس جا بگیرد، مقداری کَند، دید چیزی برق میزند نگاه کرد دید الماسی از دل خاک آمد بیرون، سریع رفت بازار زرگرهای اصفهان، گفت این را کسی میخرد؟ گفتند این خیلی قیمتی است این را فقط باید ببری بغداد، آنجا از تو میخرند، آمد وارد عراق شد چون محب امیرالمؤمنین علیه السلام بود گفت اول بروم نجف عرض ارادت کنم بعد بروم دنبال فروش الماس، روز آخر که میخواست خداحافظی کند و برود سمت بغداد دید خادم حرم دارد صدا میزند(داخل ضریح یک قبر چوبی است)آن زمان حرم ضریح نداشت خادم میگفت ایها الناس، شیعیان مولا، کمک کنید، مولا ضریح ندارد این بنده ی خدا به عبارت ما امروزی ها جَوّگیر شد، گفت ما که یک عُمر نداشتیم از این به بعد هم نداشته باشیم خادم را صدا زد، الماس را داد به خادم و گفت این خیلی قیمتی است ضریح را درست کنید و به همه ی کارهای حرم برسید همه را جواب میدهد خادم خوشحال رفت. این شخص نشست گوشه ی حرم، دیگر کاری نداشت بکند، یک لحظه پشیمان شد با خود گفت عجب کاری کردم، کاش میفروختم و مقداری را از پول الماس را میدادم، حالا جواب زن و بچه را چه بدهم...؟ در همین حالت که بوده به خواب فرو میرود، در عالم خواب میبیند آقا امیرالمؤمنین علیه السلام از داخل آن قبر که صندوق چوبی داشت آمدند بیرون و لاله گوشش را گرفتند و سه بار فرمودند حاجی الماسی ( علی مَرد است ) زیر بار منت نامرد نمیرود، شخص از خواب بیدار شد و پشیمان شد، از آن پشیمانی عرضه داشت آقا جان غلط کردم، نفهمیدم همه ی زندگیم فدای شما، یک مرتبه دید پلیس وارد حرم شده و او را گرفتند، ترسید، فکر کرد اتفاق بدی افتاده پرسید چه شده گفتند ما اصفهان دنبالت میگشتیم تلگراف زدیم گفتند آمدی نجف آمدیم دنبالت، یک عموی بسیار پولدار داشتی در هندوستان، از دنیا رفته وارثی ندارد جز تو، دنبالت میگردند بروی تحویل بگیری اموال را، با خود گفت من نیم ساعت پیش الماس را دادم این تلگراف بیشتر از بیست روز است دست به دست دنبال تو است اصلا قبل از اینکه الماسی پیدا کنی علی علیه السلام فکر تو را کرده است، رفت هندوستان مال و اموال را تحویل گرفت آمد در اصفهان بازار زرگری راه انداخت که مشابهش نبود در آن اطراف، اسمش را هم به برکت خطاب امیرالمؤمنین گذاشت (حاجی الماسی). آقای مرعشی فرمودند آقای دشتی برای امیرالمؤمنین کار میکنید نگران نباشید علی مَرد است. یاعلی مدد بلا حدّ و عدد نـهـضـت تـربـیـتـی حـضـرت سیـدالشـهـدا علـیه‌السـلام https://eitaa.com/joinchat/3869573157C5e0beb1065
11.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاعلی مدد ماجرای حاجی الماسی و.... از زبان حجت الاسلام دشتی فرزند مترجم نهج البلاغه بر منکر فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام تا روز قیامت به عدد فضائل مولی لعنت باد. نـهـضـت تـربـیـتـی حـضـرت سیـدالشـهـدا علـیه‌السـلام https://eitaa.com/joinchat/3869573157C5e0beb1065
۱۷ شوال سالروز ، ظرف ظهور یکی دیگر از امام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهما السلام وَ شَرْحُ هَذِهِ اَلْقِصَّةِ فِيمَا: أَخْبَرَنَاهُ اَلْحَاكِمُ اَلْوَالِدُ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو حَفْصٍ عُمَرُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عُثْمَانَ بِبَغْدَادَ ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ اَلْعَسْكَرِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ طَارِقٍ قَالَ: حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ ثَابِتٍ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنْ جَدِّهِ عَنْ ، قَالَ: لَمَّا كَانَ يَوْمُ عَبَرَ عَمْرُو بْنُ عَبْدِ وُدٍّ ، حَتَّى جَاءَ فَوَقَعَ عَلَى عَسْكَرِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَنَادَى اَلْبِرَازَ. فَقَالَ : أَيُّكُمْ يَقُومُ إِلَى عَمْرٍو فَلَمْ يَقُمْ أَحَدٌ إِلاَّ فَإِنَّهُ قَامَ فَقَالَ [لَهُ] اَلنَّبِيُّ : اِجْلِسْ، ثُمَّ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : أَيُّكُمْ يَقُومُ إِلَى عَمْرٍو فَلَمْ يَقُمْ أَحَدٌ. فَقَامَ إِلَيْهِ عَلِيٌّ فَقَالَ: أَنَا لَهُ. فَقَالَ اَلنَّبِيُّ : اِجْلِسْ، ثُمَّ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِأَصْحَابِهِ: أَيُّكُمْ يَقُومُ إِلَى عَمْرٍو فَلَمْ يَقُمْ أَحَدٌ، فَقَامَ عَلِيٌّ فَقَالَ: أَنَا لَهُ. فَدَعَاهُ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ: إِنَّهُ عَمْرُو بْنُ عَبْدِ وُدٍّ . قَالَ: وَ أَنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَأَلْبَسَهُ دِرْعَهُ ذَاتَ اَلْفُضُولِ وَ أَعْطَاهُ سَيْفَهُ وَ عَمَّمَهُ بِعِمَامَتِهِ اَلسَّحَابِ عَلَى رَأْسِهِ تِسْعَةَ أَكْوَارٍ - ثُمَّ قَالَ لَهُ: تَقَدَّمْ، فَقَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لَمَّا وَلَّى: اَللَّهُمَّ اِحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ - وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ وَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْهِ. فَجَاءَ حَتَّى وَقَفَ عَلَى عَمْرٍو فَقَالَ: مَنْ أَنْتَ فَقَالَ عَمْرٌو : مَا ظَنَنْتُ أَنِّي أَقِفُ مَوْقِفاً أُجْهَلُ فِيهِ، أَنَا عَمْرُو بْنُ عَبْدِ وُدٍّ ، فَمَنْ أَنْتَ قَالَ: أَنَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَقَالَ: اَلْغُلاَمُ اَلَّذِي كُنْتُ أَرَاكَ فِي حَجْرِ أَبِي طَالِبٍ قَالَ: نَعَمْ - قَالَ: إِنَّ أَبَاكَ كَانَ لِي صَدِيقاً وَ أَنَا أَكْرَهُ أَنْ أَقْتُلَكَ. فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ : لَكِنِّي لاَ أَكْرَهُ أَنْ أَقْتُلَكَ، بَلَغَنِي أَنَّكَ تَعَلَّقْتَ بِأَسْتَارِ اَلْكَعْبَةِ وَ عَاهَدْتَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ - أَنْ لاَ يُخَيِّرَكَ رَجُلٌ بَيْنَ ثَلاَثِ خِلاَلٍ إِلاَّ اِخْتَرْتَ مِنْهَا خَلَّةً قَالَ: صَدَقُوا. قَالَ إِمَّا أَنْ تَرْجِعَ مِنْ حَيْثُ جِئْتَ، قَالَ: لاَ تَحَدَّثُ بِهَا قُرَيْشٌ . قَالَ: أَوْ تَدْخُلَ فِي دِينِنَا - فَيَكُونَ لَكَ مَا لَنَا وَ عَلَيْكَ مَا عَلَيْنَا، قَالَ وَ لاَ هَذِهِ. فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ فَأَنْتَ فَارِسٌ وَ أَنَا رَاجِلٌ فَنَزَلَ عَنْ فَرَسِهِ - وَ قَالَ: مَا لَقِيتُ مِنْ أَحَدٍ مَا لَقِيتُ مِنْ هَذَا اَلْغُلاَمِ!!! ثُمَّ ضَرَبَ وَجْهَ فَرَسِهِ فَأَدْبَرَتْ، ثُمَّ أَقْبَلَ إِلَى عَلِيٍّ ، وَ كَانَ رَجُلاً طَوِيلاً - يُدَاوِي دَبَرَ اَلْبَعِيرَةِ وَ هُوَ قَائِمٌ - وَ كَانَ عَلِيٌّ فِي تُرَابٍ دَقٍّ لاَ يَثْبُتُ قَدَمَاهُ عَلَيْهِ، فَجَعَلَ عَلِيٌّ يَنْكُصُ إِلَى وَرَائِهِ يَطْلُبُ جَلَداً مِنَ اَلْأَرْضِ - يُثْبِتُ قَدَمَيْهِ وَ يَعْلُوهُ عَمْرٌو بِالسَّيْفِ وَ كَانَ فِي دِرْعِ عَمْرٍو قِصَرٌ - فَلَمَّا تَشَاكَّ بِالضَّرْبَةِ تَلَقَّاهَا عَلِيٌّ بِالتُّرْسِ - فَلَحِقَ ذُبَابُ اَلسَّيْفِ فِي رَأْسِ عَلِيٍّ ، حَتَّى قَطَعَتْ تِسْعَةَ أَكْوَارٍ - حَتَّى خَطَّ اَلسَّيْفُ فِي رَأْسِ عَلِيٍّ ، وَ تَسَيَّفَ عَلِيٌّ رِجْلَيْهِ بِالسَّيْفِ مِنْ أَسْفَلَ - فَوَقَعَ عَلَى قَفَاهُ فَثَارَتْ بَيْنَهُمَا عَجَاجَةٌ فَسُمِعَ عَلِيٌّ يُكَبِّرُ، فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : قَتَلَهُ وَ اَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ - فَكَانَ أَوَّلَ مَنِ اِبْتَدَرَ اَلْعَجَاجَ عُمَرُ بْنُ اَلْخَطَّابِ فَإِذَا عَلِيٌّ يَمْسَحُ سَيْفَهُ بِدِرْعِ عَمْرٍو ، فَكَبَّرَ عُمَرُ بْنُ اَلْخَطَّابِ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَتَلَهُ. فَحَزَّ عَلِيٌّ رَأْسَهُ - ثُمَّ أَقْبَلَ يَخْطُرُ فِي مِشْيَتِهِ، فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : يَا عَلِيُّ إِنَّ هَذِهِ مِشْيَةٌ يَكْرَهُهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ - إِلاَّ فِي هَذَا اَلْمَوْضِعِ. ادامه دارد
نهضت‌ تربیتی‌ حضرت‌ سیدالشهدا علیه‌السلام
۱۷ شوال سالروز #جنگ_خندق، ظرف ظهور یکی دیگر از #فضائل امام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب علیهما السل
ادامه حدیث: فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِعَلِيٍّ : مَا مَنَعَكَ مِنْ سَلَبِهِ فَقَدْ كَانَ ذَا سَلَبٍ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اَللَّهِ : إِنَّهُ تَلَقَّانِي بِعَوْرَتِهِ - فَقَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : أَبْشِرْ يَا عَلِيُّ فَلَوْ وُزِنَ اَلْيَوْمَ عَمَلُكَ - بِعَمَلِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ لَرَجَحَ عَمَلُكَ بِعَمَلِهِمْ - وَ ذَلِكَ أَنَّهُ لَمْ يَبْقَ بَيْتٌ مِنْ بُيُوتِ اَلْمُشْرِكِينَ إِلاَّ وَ قَدْ دَخَلَهُ وَهْنٌ بِقَتْلِ عَمْرٍو ، وَ لَمْ يَبْقَ بَيْتٌ مِنْ بُيُوتِ اَلْمُسْلِمِينَ إِلاَّ وَ قَدْ دَخَلَهُ عِزٌّ بِقَتْلِ عَمْرٍو . شواهد التنزيل لقواعد التفضيل ج ۲، ص ۱۰ نـهـضـت تـربـیـتـی حـضـرت سیـدالشـهـدا علـیه‌السـلام https://eitaa.com/joinchat/3869573157C5e0beb1065
نهضت‌ تربیتی‌ حضرت‌ سیدالشهدا علیه‌السلام
ادامه حدیث: فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِعَلِيٍّ : مَا مَنَعَكَ مِ
حذيفة بن يمان از اصحاب نزديك رسول اللّٰه صلى اللّٰه عليه و آله حكايت مفصّلى را از جنگ خندق نقل مى‌كند كه چنين است: عمرو بن عبدود از عبور كرد و در مقابل لشكر مصطفى صلى اللّٰه عليه و آله ايستاد و با صدايى بلند و فريادى مستانه مبارز طلبيد. به ياران خود فرمود:چه كسى صداى او را خاموش مى‌كند؟ هيچ كسى از جايش تكان نخورد و حركت نكرد و همگان خاموش بودند،در آن هنگام عليه السّلام برخاست و گفت:يا رسول اللّٰه!من آمادۀ جانبازى هستم. رسول خدا فرمود:يا على! صبر كن و در جاى خود بنشين. دوباره رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله به ياران خود فرمود:چه كسى به مبارزه عمرو مبادرت مى‌كند؟باز هم كسى سخنى نگفت.و همگى ساكت نشستند بار سوم مصطفى صلى اللّٰه عليه و آله فرمود:آيا كسى در ميان شما هست كه نعره عمرو را خاموش كند و شرّ او را دور گرداند. باز هم كسى را جرات سخن گفتن نبود،همه ساكت بودند و حتى بعضى خود را پنهان مى‌كردند. على عليه السّلام از جا برخاست و گفت:يا رسول اللّٰه!من كمر همت بر ميان بسته و آماده رزم و پيكار با عمرو هستم. 👈 مصطفى صلى اللّٰه عليه و آله او را به نزد خويش فرا خواند و فرمود:يا على عليه السّلام!او عمرو بن عبدود است كه در شجاعت بى‌نظير است.👈❤️👈 امير المؤمنين على عليه السّلام گفت:يا رسول اللّٰه!من هم على بن ابى طالب هستم كه پهلوانى را از اجداد خويش آموختم. رسول اللّٰه صلى اللّٰه عليه و آله زره خود را بر تن او پوشاند و عمامه‌اش را بر سرش بست و ذو الفقار،شمشير مخصوص خود را،به دست او داد؛سپس فرمود:خدايا!على را از چپ و راست و از جلو و عقب حفظ‍‌ فرما. على عليه السّلام به سرعت و با چابكى،خود را به عمرو بن عبدود رساند و به او گفت: كيستى و نامت چيست‌؟ عمرو گفت:گمان نمى‌كردم كسى مرا نشناسد!مرا عمرو بن عبد ود مى‌گويند. امّا نام تو چيست‌؟ گفت:من على بن ابى طالب عليه السّلام هستم. عمرو گفت:نوجوانى بودى كه در حجرۀ ابو طالب تو را ديدم من از كشتن تو اكراه دارم و به قتل تو راضى نيستم. على عليه السّلام فرمود:امّا من نه تنها در كشتن تو اكراهى ندارم بلكه در نابودى تو بسيار راغبم و ليكن شنيدم دست در پرده كعبه انداختى و عهد كردى هر كه سه خواسته از تو داشته باشد حتماً يكى را اجابت مى‌كنى. عمرو گفت:درست است،من چنين عهدى كردم. على عليه السّلام فرمود:اى عمرو !حالا كه چنين است بيا از جنگ دست بردار و از همان راهى كه آمدى برگرد. عمرو گفت:اين محال است. على عليه السّلام فرمود:دين و آيين ما،را بپذير؛آنچه براى ماست براى تو نيز خواهد بود. عمرو گفت:اين را هم نمى‌پذيرم. على عليه السّلام فرمود:تو سواره‌اى و من پياده‌ام و اين سزاوار نيست! عمرو با عصبانيت گفت:تاكنون چنين درخواستى را‌ نشنيده‌ام.اسب خود را تازيانه زده،از ميدان دور كرد. آن گاه به نبرد پرداخت. عمرو كه مردى قوى هيكل بود در اثناى مبارزه شمشيرى را بر فرق على عليه السّلام فرود آورد.ضربه چنان محكم بود كه علاوه بر سپر،سر را شكافت. و خط‍‌ شمشير بر پيشانى مبارك آن حضرت ماند. على عليه السّلام درست در آن هنگام با شمشير از پايين،پاهاى عمرو را هدف گرفت و دو پاى او را قطع كرد، عمرو بر زمين افتاد،و صداى تكبير پيروزى على عليه السّلام در فضاى ميدان طنين‌انداز شد. رسول اللّٰه صلى اللّٰه عليه و آله با شنيدن صداى تكبير فرمود: به خدا سوگند،على عليه السّلام پيروز شد،و عمرو كشته شد. عمر بن خطاب نخستين كسى بود كه خود را به او رساند،ديد على عليه السّلام شمشير خود را با سپر عمرو پاك مى‌كند،عمر با صداى بلند تكبير گفت و عرض كرد:يا رسول اللّٰه! آسوده خاطر باش كه عمرو بن عبد ود كشته شد. پيامبر صلى اللّٰه عليه و آله رو به على عليه السّلام كرد و فرمود: يا على!«فلو وزن اليوم عملك بعمل امّة محمّد صلى اللّٰه عليه و آله لرجح عملك بعملهم و ذلك انّه لم يبق بيت من بيوت المشركين الاّ و قد دخله وهن بقتل عمرو و لم يبق بيت من بيوت المسلمين الاّ و قد دخله عزّ بقتل عمرو ». اين پيروزى و ثواب آن بر تو مبارك باد. اگر عمل امروز تو با اعمال امّت محمد صلى اللّٰه عليه و آله مقايسه و موازنه شود،همين يك عمل تو برتر و با فضيلت‌تر از همه اعمال امّت من است. چون هيچ خانه‌اى از مشركان و هيچ قلبى از آنان نيست كه با كشتن عمرو بن عبد ود، سستى و يأس و نوميدى در آن راه نيافته باشد. و از طرف ديگر هيچ خانه‌اى از مسلمانان نيست كه با كشتن عمرو بن عبد ود،شادى و سرور و عزّت در آن داخل نشده باشد. پس عمل واحد تو بر همه اعمال امّت من رجحان دارد. نـهـضـت تـربـیـتـی حـضـرت سیـدالشـهـدا علـیه‌السـلام https://eitaa.com/joinchat/3869573157C5e0beb1065