eitaa logo
نوشته
97 دنبال‌کننده
126 عکس
137 ویدیو
2 فایل
احادیث کاربردی سخنان زیبا و کاربردی حکمت
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا شهید کاظم عاملو در جبهه‌ها توانست اینقدر اوج بگیرد؟ عالمی که خودش سال‌ها در جبهه حضور داشت گفت کسی که با رزق حلال بزرگ شده باشد و تلاش دارد به کمالات معنوی برسد به سه دلیل جبهه و دوران جهاد بهترین شرایط را برایش مهیا می‌کند: اول به خاطر اینکه در جبهه لقمه حلال وجود داشت تمام رزمندگان به غذایی که دولت برایشان تهیه کرده بود اکتفا می‌کردند. دوم به خاطر اینکه در جبهه‌ها از مظاهر دنیای مادی دور بودند تلویزیون و زن و زندگی در آنجا وجود نداشت. سوم و از همه مهمتر اینکه مرگ را در مقابل چشمان خود می‌دیدند یعنی هر لحظه احتمال می‌دادند که با گلوله‌ای یا ترکشی به سوی آسمان پر بکشند برای همین درون هر انسانی در این شرایط بسیار معنوی‌تر از قبل می‌شد. آن عالم بزرگوار که خودش سال‌ها در جبهه حضور داشت می‌گفت: احساس می‌کنم برای همین موارد بود که حضرت امام فرمودند شهدای ما راه صد ساله را یک شب طی کردند. منبع کتاب سه ماه رویایی زندگینامه و خاطرات شهید کاظم عاملو https://eitaa.com/neveshteh313/3638
شهید کاظم عاملو به ما می‌گفت اگر خوب باشید دیدن امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف کار مشکلی نیست. گفت اگر کارهایی که میگم انجام بدید حتماً به آرزوتون می‌رسید پاک باشید با وضو باشید نماز اول وقت بخوانید و... خودش هم بسیار مقید بود که با وضو باشد حتی اگر نیمه شب از خواب بیدار می‌شد وضو می‌گرفت و دوباره می‌خوابید. 📖 منبع کتاب سه ماه رویایی زندگینامه و خاطرات شهید کاظم عاملو 🆔 آدرس کانال ایتا: https://eitaa.com/neveshteh313/3639
اوایل خیلی شوخی می‌کرد و بگو بخندش به راه بود اهل عکس گرفتن و خوش بودن و اینطور چیزها بود ولی یکو حالش کلاً از این رو به آن رو شد روحیه‌اش به دلایل عوض شد. در حالت خلسه به او گفتند شوخیت را کمتر کن. لذا دیگر مثل قبل نبود ارتباط ما کمتر شد و کمتر با کسی جوش می‌خورد نه اینکه بد اخلاقی کند بلکه بیشتر تو حال خودش بود. خاطرات شهید کاظم عاملو 🆔 آدرس کانال ایتا https://eitaa.com/neveshteh313/3640
يكبار به مرحوم پدرم گفتم: دعاي پدر در حق بچه مستجاب مي‌شود. يك دعايي به من كن. گفت: خدا انشاءالله عقلت بدهد. به من برخورد. گفت: به تو برخورد؟ گفتم: بله، گفت: همين دليل بر اين است كه عقلت كم است. اگر عقلت كامل بود، هميشه مي‌خواستي عقلت كاملتر شود. اينكه فكر مي‌كني عاقل هستي و باسواد هستي، همين دليل بر بي‌عقلي است. كارتان را بزرگ نشماريد. حالا خانم ليسانس گرفته فكر مي‌كند بايد پروفسور خواستگاري‌اش بيايد. بابا داماد نيست! يك پسري، يك مردي آمد، اگر عيب شرعي ندارد و قابل قبول است، قبول كنيد. آقا من ليسانس دارم زن ديپلمه شوم؟ طوري است؟ مگر ازدواج مدرك‌ها است. استاد قرائتی https://eitaa.com/neveshteh313/3641
یک جوانی رفته بود به دکتر و خدا این دکتر را لعنت کند. دکتر گفته بود تو برای اینکه عزب هستی مریض شدی و افسردگی هم پیدا خواهی کرد. حالا که نمیتوانی زن بگیری پس برو رفیق بازی کن. جامعه ما که رفیق باز است، تو هم برو و دو تا از این دخترها را به عنوان رفیق بگیر، آنگاه خوب میشوی. اگر پسر را زن داده بودیم و ازدواج‌های ما ازدواج‌های سالم بود و نه ازدواجهای جهنمی، و دختر را زود شوهر داده بودیم، این قضیه خُدن که قرآن میگوید مثل زنا دادن و مثل زنا کردن است، جلو نمی‌آمد. این أکثر أهل النار العُزّاب، همین حالاست. این عزبها به جان هم افتادند به عنوان رفیق و کم کم یک چیز عادی شده است. این تقصیر اجتماع است. اول تقصیر خودشان و بعد هم دولت و بعد هم اجتماع است. 📖آیت الله مظاهری 🆔 آدرس کانال ایتا: https://eitaa.com/neveshteh313/3642
یک شب نشسته بودیم و با هم درس می‌خواندیم. تفاوت سنی چندانی نداشتیم. او از من بزرگتر بود. در بین درس خواندن متوجه گریه‌ی او شدم. داشت بی‌تابی می‌کرد. پرسیدم: «چی شده داداش؟چرا گریه می‌کنی؟». گفت: «یک چیزی بهت بگم قول می‌دی به کسی نگی؟». قول دادم. گفت: «چقدر پول داری؟». گفتم: «برای چی می‌خوای؟». گفت: «یک همکلاسی دارم، خیلی وضع مالی‌شون بده. امروز یک کت پوشیده بود که انگار مال باباش بود. بچه‌ها مسخره‌اش کردن. دلم براش سوخت. خودم یه خرده پول دارم اما یک کت و شلوار نمی‌شه.» مقدار پولی را که داشتم، آوردم و گذاشتم جلوش. سر هم کرد و شمرد گفت: «فردا می‌رم براش می‌خرم». فردا وقتی از مدرسه برگشت خیلی خوشحال بود. چشم‌هایش برق می‌زد. به من اشاره کرد که دنبالش بروم. وقتی رفتم توی اتاقش، صورتم را بوسید و گفت: «اگه پول تو نبود، نمی‌تونستم براش بخرم. اگه بدونی چقدر خوشحال شد؟» 📖شهید ابوالقاسم دهرویه / برگرفته از خاطره خواهر شهید 📖امام سجاد علیه السلام فرمودند: مَن کَسی مؤمِناً کَساهُ اللهُ مِنَ الثّیابِ الخُضرِ. هر کس مؤمن (برهنه‌ای) را بپوشاند، خداوند او را با جامه‌های سبز (بهشتی) می‌پوشاند. کافی، ج ۲، ص ۲۰۵ https://eitaa.com/neveshteh313/3643
ما اعتقاد داشتیم که شهید کاظم عاملو، چشم برزخی دارد و باطن افراد را می‌بیند به جایی رسیده بود که بعضی وقت‌ها هنگامی که در حال خودش بود به بعضی‌ها می‌گفت الان آقا اینجا بود شما حضرت عج را ندیدید؟ یک بار به شهید رضا کاظمی صراحتاً این جمله را گفته بود بقیه هم با تعجب سوال کرده بودند که چه می‌گویی یعنی چه آقا اینجا بود. بعدها با شواهد و قرائن معلوم شد که واقعاً این ارتباط وجود داشته است ولو امثال ما نمی‌فهمیدیم. منبع کتاب سه ماه رویایی زندگینامه و خاطرات شهید کاظم عاملو https://eitaa.com/neveshteh313/3644
مادرش می‌گفت: یک روز همه برای صبحانه نان تازه می‌خواستند کاظم وقتی متوجه شد که نان در خانه موجود است ناراحت شد و گفت نون دیروز توی سفره‌هاست خوب همون را می‌خوریم گه اون‌ها رو نخوریم اسراف و حیف و میل می‌شه تازه صف نونوایی هم شلوغ میشه و مردم وقتشون گرفته می‌شه. بارها دیده بودم که اگر غذایی می‌ماند برای وعده بعدی می‌گفت همون را بیار بخوریم مادر. خیلی مراقب بود در خانه ما اسراف صورت نگیرد. 📖زندگینامه و خاطرات شهید کاظم عاملو «کلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفین» بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد. https://eitaa.com/neveshteh313/3645
چند وقت پیش یک مشکلی داشتم و رفتم سر قبرش کلی گله کردم که چرا حاجت همه را میدی و ما را نه؟ شب خوابش را دیدم بهم گفت آبجی من فقط وسیله‌ام ما دعاها را خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف عرض می‌کنیم و حضرت برآورده می‌کنند. این حاجت‌ها را می‌گیم به ایشون و در اصل آقا حاجت می‌دهند من واسطه‌ام کاره‌ای نیستم اگر چیزی می‌خواهید اول از امام زمان بخواهید تا او به شما بدهد. زندگینامه و خاطرات شهید کاظم عاملو کتاب سه ماه رویایی https://eitaa.com/neveshteh313/3647
یادم هست اواخر سال ۶۶ مادربزرگم مریض بود بار آخر توی نامه برای کاظم نوشتیم که مادربزرگ حال خوشی ندارد بیا ببینش حال مادربزرگم تعریفی نداشت هر روز منتظر خبر ناگواری بودیم کاظم هم جبهه بود زمستان بود و هوا بسیار سرد مرخصی آمد برف هم می‌آمد رفت بالا سر مادربزرگم نشست همه شروع کردیم به گریه کردن واقعاً رو به قبله بود یکو کاظم پا شد و یک نگاهی به ما کرد و گفت پاشید بابا پاشید نترسید این مادربزرگ ما هیچ چیش نیست ۱۰ سال دیگه زنده است. دقیقاً پیش بینی‌اش درست از آب درآمد کاظم شهید شد و ایشان ۱۰ سال دیگر زنده بود و بعد در سال ۷۶ از دنیا رفت دقیقاً ۱۰ سال بعد. زندگینامه و خاطرات شهید کاظم عاملو کتاب سه ماه رویایی. https://eitaa.com/neveshteh313/3648
برادر فرخ نژاد می‌گفت از گوشه و کنار زیاد می‌شنویم که برای حل مشکل رفته‌اند پای قبر شهید عاملو و حاجت گرفتند. هر وقت می‌روم سر قبرش می‌بینم افرادی آنجا نشستند غریبه یا آشنا گاهی هم که سوال می‌کنیم چه نسبتی با شهید دارید می‌گویند نداریم با خودم می‌گویم مگر این شهید برای آنها چه کرده که غریبه و آشنا را به خود جذب کرده است مستجاب الدوه بودن شهید کاظم در سمنان معروف است حتی بین مردم شهرهای دیگر حاجت دادنش را خیلی‌ها می‌دانند و باور دارند یادم هست یک بار شخصی در کرمانشاه حاجتی داشت که متوسل شد به این شهید وقتی حاجتش برآورده شد مبلغی را داد به ما که از طرف آنها و به نیت این شهید مراسم بگیریم جالب اینجاست برنامه بدون اینکه بدانیم دقیقاً مقارن شد با سالگرد شهادت شهید کاظم عاملو. سه ماه رویایی زندگینامه و خاطرات شهید کاظم عاملو https://eitaa.com/neveshteh313/3649
شهید کاظم عاملو قبل از اینکه حضرت امام از دنیا برود می‌گفت دو سه سال یگر حضرت امام از دنیا می‌رود حسابی ترسیدیم فقدان امام برای هیچ کدام از رزمندگان باورگردنی نبود کاظم سال ۶۶ به شهادت رسید و حضرت امام دقیقاً دو سال بعد از دنیا رفت اما کاظم بلافاصله در همان حال گفت نگران آینده انقلاب نباشید حضرت خودشان نظر دارند. بعد ادامه داد این انقلاب ادامه خواهد یافت و به اهدافش می‌رسد اگر مسئولین در مسیر صحیح باشند و اسراف و حیف و میل در بیت المال رخ ندهد. سه ماه رویایی زندگینامه و خاطرات شهید کاظم عاملو https://eitaa.com/neveshteh313/3650